پژوهشی در حیا

پژوهشی در حیا0%

پژوهشی در حیا نویسنده:
گروه: کتب متفرقه

پژوهشی در حیا

نویسنده: عباس پسندیده
گروه:

مشاهدات: 19571
دانلود: 2951

توضیحات:

پژوهشی در حیا
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 36 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 19571 / دانلود: 2951
اندازه اندازه اندازه
پژوهشی در حیا

پژوهشی در حیا

نویسنده:
فارسی

7 کوچک شمردن خطا

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی ، کوچک شمردن خطاست کسانی حیا می‌کنند که خطا را بزرگ بشمرند ؛ امّا افراد بی‌حیا ، خطایی را که قصد دارند انجام دهند و یا انجام داده‌اند ، کوچک و ناچیز می‌شمُرَند ممکن است فردی که در حقّ او خطایی انجام شده است ، از سرِ بزرگواری ، آن را کوچک شمُرَد تا به فرد خطاکار ، آرامش دهد ؛ امّا این که کسی خطایی را که خود مرتکب شده ، ناچیز شمُرَد ، نشانه بی‌شرمی اوست به همین جهت ، در روایات معصومان علیهم‌السلام نسبت به کوچک‌شماری گناه ، حسّاسیت زیادی نشان داده شده است 2

8 تجاهُر (عَلَنی سازی)

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی ، تجاهر به خطا ، یا همان علنی‌سازیِ خطاست افراد باحیا اگر بخواهند خطایی انجام دهند ، سعی می‌کنند آن را 1 - امام علی علیه‌السلام می‌فرماید : «من تلذّذ بمعاصی اللّه أورثه اللّه ذلاً ؛ هر که از معصیت خدا لذّت ببرد ، خدا او را ذلیل می‌سازد» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 8823) 2 - امام علی علیه‌السلامفرموده است : «تهوین الذنب أعظم من رکوب الذنب ؛ ناچیز شمردن گناه ، بزرگ‌تر از انجام دادن گناه است» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 4490) «أشد الذنوب ما استخفّ به صاحبه ؛ بدترین گناه ، آن است که انجام دهنده‌اش آن را کوچک شمارد» (نهج البلاغه ، حکمت 477 ؛ نثر الدرّ ، ج 1 ، ص 325 نیز ، ر .ک : نهج البلاغه ، حکمت 348 ، خصائص الأئمة ، ص 125) همچنین ایشان فرموده است : «أشد الذنوب عند اللّه سبحانه ذنب استهان به راکبه ؛ بدترینِ گناهان نزد خداوند ، گناهی است که فرد ، آن را ناچیز بشمارد» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 3140) نیز فرموده است : «أعظم الذنوب عنداللّه ذنب صغر عند صاحبه ؛ بزرگ‌ترین گناه نزد خداوند ، گناهی است که نزد فرد انجام دهنده آن ، کوچک باشد» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 3141) رسول خدا نیز فرموده است : «أعظم الذنوب عند اللّه أصغرها عند العباد وأصغر الذنوب عند اللّه أعظمها عند العباد ؛ بزرگ‌ترین گناه نزد خدا ، کوچک‌ترینِ آن نزد بندگان است و کوچک‌ترین گناه نزد خدا ، بزرگ‌ترینِ آن نزد بندگان است» (تاریخ الیعقوبی ، ج 2 ، ص 100) پنهانی انجام دهند و اگر ناخواسته آشکار شود و مورد سؤال قرار گیرند ، انکار می‌کنند پنهان سازی و انکار ، از نشانه‌های حیاست ؛ امّا افراد بی‌حیا ، سعی در پنهان سازی نکرده ، آشکارا اقدام به خطا می‌کنند 1 گاهی ممکن است ناخواسته ، خطاکاری افراد ، ناپیدا باشد مثلاً شب هنگام ، انجام شده باشد و دیگران از آن ، بی‌خبر باشند در چنین مواقعی ، برخی آنچه را پنهانی انجام شده ، برای دیگران بازگو می‌کنند و بدین وسیله ، پرده‌ها را می‌درند این نیز از ویژگی‌های بی‌حیایی است روزی رسول خدا فرمود : «اهل تجاهر ، از بدترینِ مردم‌اند» پرسیدند : اهل تجاهر چه کسانی‌اند ؟ رسول خدا پاسخ داد : الَّذی یُذنِبُ الذَّنبَ بِاللَّیلِ فَیَستُرُهُ اللّه‌ُ عَلَیهِ فَیُصبِحُ فَیُحَدِّثُ بِهِ النّاسِ ، فَیَقولُ : فَعَلتُ البارِحَةَ کَذا وکَذا ، فَیُهتَکُ سِترُ اللّه‌ِ عَنهُ 2 اهل تجاهر ، کسی است که شب ، گناه می‌کند و خداوند ، آن را می‌پوشاند ؛ ولی او صبحْ هنگام ، آن را برای مردم ، بازگو کرده ، می‌گوید : «شب گذشته ، فلان کار و فلان کار را انجام دادم» و در نتیجه ، به دست خود ، پرده خدا را از روی خود می‌درَد در روایت دیگری از آن حضرت آمده است : کُلُّ أُمّتی مُعافیً إلا المُجاهِرینَ ، و إنَّ مِنَ المُجاهَرَةِ أن یَعمَلَ الرَّجُلُ بِاللَّیلِ عَمَلاً ثُمَّ یُصبِحُ وقَد سَتَرَهُ اللّه‌ُ ، فَیَقولُ : یا فُلانُ ! عَمِلتُ البارِحَةَ کَذا وکَذا ، وقَد باتَ یَستُرُهُ رَبُّهُ ویُصبِحُ یَکشِفُ سِترَ اللّه‌ِ عَنهُ . 3 همه امّت من بخشیده می‌شوند ، مگر اهل تجاهر ، و از اقسام تجاهر ، این است  1 - امام علی علیه‌السلام فرموده است : «المعلن بالمعصیة مجاهر ؛ کسی که گناه را علنی انجام دهد ، اهل تجاهر است» (غررالحکم ودررالکلم ، 525) 2 - حلیة الأولیاء ، ج 2 ، ص 197 3 - صحیح البخاری ، ج 5 ، ص 2254 (ح 5721) ؛ صحیح مسلم ، ج 8 ، ص 224 ؛ کنزالعمّال ، ج 4 ، ص 239 (ح 10338) که کسی شبْ هنگام ، کاری انجام دهد ، سپس صبح کند و در حالی که خداوند ، آن را پوشانده ، (به دوستش )می‌گوید : «ای فلانی ! شب گذشته ، فلان کار و فلان کار را انجام دادم» او شب را گذراند ، در حالی که پروردگارش او را پوشانده بود ، و صبح کرد و خود ، پوشش خدا را برچید .

بنا بر این ، گاهی کار خطا آشکارا انجام می‌شود و گاهی پنهانی ؛ و آن گاه که پنهانی است ، گاهی فرد ، خود به افشای آن می‌پردازد در هر حال ، فرد یا پرده نمی‌اندازد و یا پرده موجود را به وسیله گزارش کردن می‌دَرَد 1 چنین حالتی ، ویژه افراد بی‌حیا و از زشت‌ترینِ کارهاست 2

9 افتخار کردن

ویژگی دیگر افراد بی‌حیا ، افتخار کردن به انجام دادن کار خطاست افراد باحیا ، اگر هم مرتکب خطا شوند ، آن را مایه افتخار نمی‌دانند و لذا سعی در پنهان‌سازی و یا انکار آن خواهند کرد کسانی که به خطاکاری خود ، افتخار می‌کنند ، نه تنها شرم نکرده‌اند ، بلکه در نهایت وقاحت به سر می‌برند چیزی مایه افتخار است که ارزش به شمار آید امّا چیزی که قبیح است ، چگونه می‌تواند مایه افتخار باشد ؟ بنا بر این ، کسی که آنچه را مایه ننگ است ، مایه افتخار بداند ، نشانه نهایت بی‌شرمی اوست به بیان دیگر ، انجام دادن کار قبیح ، یک چیز است و افتخار کردن به آن ، چیز دیگر ممکن است کسی مرتکب فعل قبیحی شود ، امّا به آن افتخار نکند کار این شخص ، نادرست است ؛ ولی بدتر از آن ، این است که  1 - در روایت آمده است : «قال رسول اللّه : إن اللّه لیستر العبد من الذنب ما لم یخرقه قالوا : وکیف یخرقه یا رسول اللّه ؟ قال : یحدّث به الناس ؛ خداوند ، بنده را از گناه می‌پوشاند تا وقتی که خود ، آن را پاره نکند گفتند : چگونه آن را پاره می‌کند ، ای رسول خدا ؟ فرمود : برای مردم ، بیان می‌کند»/ ( التمهید ، ابن عبد البرّ ، ج 5 ، ص 338 ) 2 - امام علی علیه‌السلام می‌فرماید : «إیّاک والمجاهرة بالفجور ؛ فإنها من أشد المآثم ؛ بپرهیز از تجاهر به گناه ؛ چرا که این کار ، از شدیدترینْ گناهان است» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 2677) به آنچه انجام داده ، افتخار هم بکند به همین جهت ، رسول خدا ، افتخار کردن به گناه را بدتر از خودِ گناه دانسته است 1

10 بشارت دادن به خطا

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی این است که کار قبیح را مایه بشارت بدانند بشارت و مژده ، مربوط به جایی است که چیز ارزشمندی به دست آمده باشد و یا در حال به دست آمدن باشد حال ، اگر کسی کار خطایی انجام دهد و به دیگران بشارت دهد که توانایی چنین کاری را پیدا کرده است ، این ، نهایت بی‌شرمی اوست ؛ چرا که نه تنها از انجام دادن آن شرم نکرده و پس از عمل ، شرمنده نشده ، و نه تنها آن را یک کار عادی ندانسته ، بلکه چنان ارزشی برای آن قائل شده که آن را سزاوار بشارت دادن دانسته است( !) .

11 اصرار بر گناه و تکرار آن

یکی دیگر از ویژگی‌های بی‌حیایی ، اصرار بر فعل قبیح است که به معنای پشیمان نشدن از گناه و تکرار آن است قرآن کریم ، کسانی را که نسبت به کردار زشت ، حسّاس‌اند و پس از انجام دادن آن ، پشیمان می‌شوند و تکرار نمی‌کنند ، ستوده است : وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَـحِشَةً أَوْظَـلَمُواْ أَنفُسَهُمْ ذَکَرُواْ اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَی مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ؛ 2 و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند و یا به خود ستم کنند ، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود طلب آمرزش می‌کنند و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد و بر گناه ، اصرار نمی‌ورزند با این که می‌دانند 1 - ر .ک : مستدرک الوسائل ، ج 11 ، ص 349 (ح 13222) 2 - آل عمران ، آیه 135 . امام صادق علیه‌السلام نیز به همین آیه استناد کرده و از مردم خواسته که بر کار حرام ، اصرار نکنند آن گاه در تفسیر آیه فرموده که این آیه ، مربوط به کسانی است که وقتی متوجّه اشتباه خود می‌شوند ، استغفار نموده ، آن را تکرار نمی‌کنند 1 امّا کسانی که از انجام دادن کار ناشایست ، احساس پشیمانی نکرده ، استغفار نمی‌کنند ، بلکه آن کار را تکرار می‌کنند ، در زمره افراد بی‌حیا هستند امام علی علیه‌السلامدرباره رابطه اصرار بر گناه با بی‌حیایی فرموده است : مَن أصَرَّ عَلی ذَنبِهِ اجتَری عَلی سَخَطِ رَبِّهِ . 2 هر که اصرار بر گناه کند ، بر کسب غضب پروردگارش گستاخ شده است .

امام باقر علیه‌السلام ، اصرار به گناه را در این می‌داند که فرد ، پس از ارتکاب گناه ، استغفار نکرده ، نفس خود را به توبه وا ندارد 3 در چنین وضعیتی ، «تکرار» گناه رخ می‌دهد به همین جهت ، رسول خدا ، اصرار بر گناه را بدتر از خود گناه می‌داند 4 در این جا مهمْ این نیست که گناه ، کوچک باشد یا بزرگ خطای کوچک ، اگر همراه با اصرار و تکرار باشد ، نشانه بی‌حیایی است ؛ ولی اگر خطای بزرگ ، تکرار نشده ، با استغفار همراه گردد ، نشانه بی‌حیایی نخواهد بود 5 لذا رسول خدا فرموده است : 1 - الکافی ، ج 8 ، ص 10 2 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 8764 3 - امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید : «الإصرار هو أن یذنب الذنب فلا یستغفر اللّه ولا یحدّث نفسه بالتوبة ، فذلک الإصرار ؛ اصرار ، آن است که کسی گناه را انجام دهد ، ولی استغفار نکند و به خود نگوید که باید توبه کند پس این ، اصرار ورزیدن است» (الکافی ، ج 2 ، ص 288 ؛ تفسیر العیاشی ، ج 1 ، ص 198) 4 - «أربعة فی الذنب شرّ من الذنب : الاستحقار ، والافتخار ، والاستبشار والإصرار ؛ چهار چیز در گناه است که از خودِ گناه ، بدتر است : کوچک شمردن ، افتخار کردن ، بشارت خواستن و اصرار ورزیدن» (مستدرک الوسائل ، ج 11 ، ص 349 ، ح 13222) 5 - رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله : «لیس کبیرة بکبیرة مع الاستغفار ولا صغیرة بصغیرة مع الإصرار ؛ هیچ گناه کبیره‌ای با استغفار کردن ، بزرگ نیست و هیچ گناه صغیره‌ای با اصرار ورزیدن ، کوچک نیست» مسند الشهاب ، ج2 ، ص 204 ، ح 752 ؛ الجامع الصغیر ، ج 2 ، ص 504 ، ح 7970 ؛ الکافی ، ج 2 ، ص 288) وَیلٌ لِلمُصِرّینَ ، الَّذینَ یُصِرّونَ عَلی مافَعَلوا وهُم یَعلَمونَ 1 وای بر اصرار کنندگان ! کسانی که بر آنچه کرده‌اند ، اصرار دارند ، حال آن که به اشتباه خود ، آگاه‌اند مسند أحمد ، ج 2 ، ص 565 ، (ح 6552) ؛ کتاب الزهد ، ابن مبارک ، ص 93 ، (ح 325) ؛ الأدب المفرد ، ص 120 ؛ الجامع الصغیر ، ج 1 ، ص 144 (ح 942) ؛ کنزالعمّال ، ج 3 ، ص 164 (ح 5976) .

فصل سوم : عوامل بی‌حیایی

1 جهل

بی‌حیایی با جهلْ همراه است و هر جا جهل باشد ، بی‌حیایی نیز حضور دارد و به همین جهت ، بی‌حیایی از سپاهیان جهل شمرده شده است 1 آلوده کردن خود به زشتی‌ها، شکستن حرمت خویش و پایین آوردن منزلت اجتماعی خود، نشانه‌های جهالت و نابخردی است همچنین ، رعایت نکردن حرمت دیگران و تجرّی و گردنکشی در برابر آنان نیز نشانه جهالت و نابخردی است فرد خردمند ، نه خود را آلوده می‌سازد ، و نه حرمت دیگران را می‌شکند از این جا می‌توان فهمید همان گونه که میان عقل و کرامت ، رابطه وجود دارد ، میان جهالت و لئامت نیز رابطه وجود دارد شخص خردمند ، هم کرامت خود را حفظ می‌کند ، هم حرمت و کرامت دیگران را ؛ امّا شخص جاهل ، از آن جا که پست و فرومایه است ، نه ارزشی برای خود قائل است و نه برای دیگران امام علی علیه‌السلاممی‌فرماید : ما أوقَحَ الجاهِلَ ! 2 جاهل ، چه قدر وقیح است !

این ، فقط در قلمرو روابط اجتماعی نیست در روابط میان انسان و خدا نیز همین گونه است انسان جاهل ، حرمت خدا را نیز نگه نمی‌دارد و به همین جهت ، از خدا هم شرم ندارد رسول خدا ، در باب نشانه‌های جاهل می‌فرماید : 1 - الکافی ، ج 1 ، ص 20 ؛ تحف العقول ، ص 402 2 - عیون الحکم والمواعظ ، ص 475 .

لایَستَحیی مِنَ اللّه‌ِ ولا یَذکُرُهُ . 1 نه از خدا شرم می‌کند و نه او را یاد می‌کند .

2 تکرار

فرد باحیا نسبت به تکرار قبیح ، حسّاس است و تجربه متعدّد فعل قبیح ، می‌تواند به بی‌حیایی منجر شود ممکن است فرد باحیا ، به جهت غفلت یا لغزش ، مرتکب فعل قبیح شود گرچه در مرتبه اوّل ، این کار همراه با شرمندگی و سرافکندگی خواهد بود ، امّا اگر تکرار گردد ، سبب از میان رفتن قبح آن کار می‌گردد و هنگامی که قبح عملی از میان برود ، دلیلی برای شرم ، وجود ندارد به همین جهت ، علی علیه‌السلام می‌فرماید : قَد کَثُرَ القَبیحُ حَتّی قَلَّ الحَیاءُ مِنهُ . 2 به تحقیق قبیح ، افزایش یافت تا آن جا که حیا کردن از آن کاهش یافت همچنین در سخن دیگری می‌فرماید : مَن کَثُرَ خَطاءُهُ قَلَّ حَیاءُهُ . 3 خطاکاریِ هرکس زیاد شود ، حیای او کاهش می‌یابد .

جالبْ این که ایشان ، علّت افزایش خطا را نیز در پُرحرفی دانسته است پُرحرفی ، منجر به افزایش اشتباه می‌شود و افزایش اشتباه ، منجر به کاهش حیا : مَن کَثُرَ کَلامُهُ ، کَثُرَ خَطَؤُهُ 4 هر کس زیاد حرف بزند ، زیاد اشتباه می‌کند .

به هر جهت ، تجربه کار قبیح ، می‌تواند حیا را کاهش دهد کار قبیح ، تا وقتی - 1 - تحف العقول ، ص 19 ؛ بحار الأنوار ، ج 1 ، ص 119 2 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 6710 3 - نهج البلاغه ، حکمت 349 ؛ تحف العقول ، ص 89 و 99 ؛ روضة الواعظین ، ص 469 ؛ بحار الأنوار ، ج 77 ، ص 286 4 - همانجا .

انجام نشده ، قبح زیادی دارد ؛ امّا وقتی تجربه شود ، حیای آن کاهش می‌یابد مثلاً اگر کسی پی در پی ، مورد سوء استفاده جنسی قرار گیرد ، شرم و ترس او می‌ریزد و حتّی زبان او نیز بی‌شرم می‌گردد امام علی علیه‌السلام در این باره فرموده است : مَن اُتِیَ فی عِجانِهِ ، قَلَّ حَیاؤُهُ وبذو لِسانُهُ 1 مردی که مورد تجاوز قرار گیرد ، حیای او کم می‌شود و زبانش بی‌ادب می‌گردد .

در حدیث دیگری آمده که هر که از نظر جنسی هرزه باشد ، پُررو و دریده می‌گردد 2 به همین جهت ، همجنس‌بازی و روسپیگری از عوامل کاهش حیا هستند همچنین در احادیث آمده که گوش دادن به موسیقی و آوازهای حرام نیز عامل بی‌حیایی است 3 شاید این نیز در راستای تجربه قبیح ، قابل توجیه باشد موسیقی و آواز حرام ، به جهت ساختار و محتوایی که دارد ، قبح رفتارهای نامناسب جنسی را از میان می‌برد و فرد را نسبت به آن تحریک می‌کند و به همین جهت ، سبب بی‌حیایی می‌گردد همین مسئله درباره گدایی کردن و حاجتخواهی از مردم نیز وجود دارد این که کسی برای روزی خود ، به دیگران رو بیندازد و بدون این که کاری کرده باشد ، چیزی طلب کند ، به خودی خود ، مایه خجالت و شرم است حال اگر دست دراز کردن نزد دیگران ، کار همیشگی فرد شود ، نشانه بی‌شرمی اوست به تعبیر 1 - همان ، ص 376 (ح 395) ؛ المئة کلمة ، جاحظ ، ص 63 (ح 48) 2 - «من لانت أسافله ، صلبت أعالیه ؛ هر کس اسافلش هرزه باشد ، پُر رو و دریده می‌شود» (المناقب ، خوارزمی ، ص 376 ، ح 395) 3 - «من ضرب فی بیته بربطا أربعین صباحا سلط اللّه علیه شیطانا لایبقی عضوا من أعضائه إلاّ قعد علیه ؛ فإذا کان ذلک نزع اللّه منه الحیاء ، فلم یبال بما قال ولا ما قیل له ؛ هر کس در خانه خود ، چهل روز نوازندگی کند ، خداوند ، شیطانی را بر او مسلّط می‌کند که بر همه اعضای او تسلّط می‌یابد و چون این‌گونه شود ، خدا ، حیا را از او برمی‌گیرد و در نتیجه ، نه از آنچه می‌گوید ، باکی دارد و نه از آنچه درباره‌اش می‌گویند» (دعائم الإسلام ، ج 2 ، ص 208 ، ح 760 ؛ الکافی ، ج 6 ، ص 434)

رسول خدا ، در حقیقت ، چنین افرادی به وسیله آبروی خود ، کسب معاش می‌کنند ؛ یعنی آبرو می‌دهند و چیزی می‌گیرند 1 به همین جهت ، گدایی از مردم ، مایه از بین رفتن حیا می‌شود امام صادق علیه‌السلام در این باره می‌فرماید : طَلَبُ الحَوائِجِ إلَی النّاسِ استِلابٌ لِلعِزِّ ومَذهَبَةٌ لِلحَیاءِ 2 نیاز خود را از مردم خواستن ، مایه سلب عزّت و از بین رفتن حیاست رسول خدا نیز فرموده است : المَسائِلُ کدوحٌ یُکَدِّحُ بِهَا الرَّجُلُ وَجهَهُ 3 گدایی کردن ، (مانند) چنگ زدن است که فرد به وسیله آن ، صورت خود را می‌خراشد .

به همین جهت ، یکی از گروه‌هایی که معمولاً بی‌حیایی در میان آنان فراوان دیده می‌شود ، افراد فقیری هستند که به نان شب خویش ، محتاج‌اند و به خاطر کسب روزی مجبورند به هر کسی رو بیندازند و به هر کاری تن دهند و هر ذلّت و خواری‌ای را تحمّل کنند امام علی علیه‌السلام ، پیامد فقر را چهار چیز می‌دانند : ضعف یقین ، کاهش عقل ، کم رنگ شدن دین ، و کاهش حیا و آبرو و از این رو ، فرموده است که : از فقر به خدا پناه می‌بریم 4 گدایی از مردم ، مایه خواری است 5 و طوق ذلّتی است که بر گردن انسان افکنده می‌شود 6 البته دست نیاز به سوی دیگران دراز کردن و نگاه به دست مردم داشتن ، همیشه علّتِ نداری نیست و در بسیاری موارد ، معلولِ قانع نبودن است گاهی  - رسول خدا می‌فرماید : «إن المسألة کسب الرجل بوجه ، فأبقی رجل علی وجهه أو ترک ؛ گدایی کردن ، کاسبی به وسیله آبروست گروهی آبروی خود را نگه می‌دارند و گروهی ترک می‌کنند» (النوادر ، راوندی ، ص 86 ، ح 11 ؛ الجعفریات ، ص 56) 2 - الکافی ، ج 2 ، ص 148 ، بحار الأنوار ، ج 75 ، ص 110 3 - سنن أبی داوود ، ج 2 ، ص 119 (ح 1639) ؛ مسند ابن حنبل ، ج 7 ، ص 279 ، (ح 20285) ؛ کنزالعمّال ، ج 6 ، ص 496 (ح 16698) 4 - جامع الأخبار ، ص 106 5 - ر .ک : مطالب السؤول ، ص 56 ؛ غررالحکم ودررالکلم ، ح 444 ، 8154 و 2110 6 - ر .ک : غررالحکم ودررالکلم ، ج 2129 .

برخی افراد ، واقعا از تأمین زندگی خود عاجزند ؛ امّا برخی به آنچه دارند ، قانع نبوده ، طمع بیشتر دارند و لذا ، همواره چشم به دست دیگران دارند این نیز موجب کاهش حیا و به وجود آمدن بی‌حیایی است اصل چشم داشتن به دست دیگران ، مایه شرم است ؛ امّا وقتی این کار تجربه گردد و تکرار شود ، به مرور ، حیا را کاهش می‌دهد تا به بی‌حیایی می‌رسد به همین جهت ، کسانی که در آغاز این راه قرار دارند ، ابتدا با سختی و دشواری رو به رو هستند ؛ ولی به مرور زمان ، وضع ، عادی می‌گردد و بدون هیچ گونه پروایی و بدون ذرّه‌ای ناراحتی و سختی ، به آن مبادرت می‌ورزند همین نکته را در مسئله استحمام نیز می‌توان یافت همان گونه که بیش از این توضیح‌دادیم، حمّام‌از پدیده‌های غیرعربی است‌و ظاهرا از روم به‌حجاز رفته است. چنین‌به‌نظر می‌رسد که در روم،بدون پوشش و با حالت برهنه‌وارد حمّام می‌شده‌اند. در چنین وضعیتی ، یکی از عوامل رواج بی‌حیایی ، حمّام رفتن بوده است گاه برای لحظاتی ممکن است کسی برهنه دیده شود ؛ ولی فورا خود را بپوشاند و یا از دیده‌ها مخفی گردد این اندازه در بی‌حیایی تأثیری ندارد ؛ امّا اگر در جایی مثل حمّام ، برهنگی جزء عرف بشود و مردم با بدن برهنه در آن جا حاضر شوند ، این تکرار و تداوم ، موجب بی‌حیایی می‌گردد به همین جهت ، امام علی علیه‌السلامدرباره این گونه حمّام‌ها فرموده است : بِئسَ البَیتُ الحَمّامُ ! یَهتِکُ السِّترَ ویَذهَبُ بِالحَیاءِ 1 بد مکانی است حمام ! پرده را می‌دَرَد و حیا را می‌بَرَد همچنین امام صادق علیه‌السلام درباره این جنبه حمّام فرموده است : بِئسَ البَیتُ الحَمّامُ ! یَهتِکُ السِّترَ و یُبدِی العَورَةَ 2 بد مکانی است حمّام ! پرده را می‌دَرَد و عورت را آشکار می‌سازد 1 - کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 1 ، ص 115 (ح 238) ؛ مکارم الأخلاق ، ص 53 ؛ بحار الأنوار ، ج 76 ، ص 77 2 - کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 1 ، ص 115 (ح 239) ؛ بحار الأنوار ، ج 76 ، ص 77 .

البته این امر ، اختصاص به محلّی به نام حمّام ندارد هر جا چنین پدیده‌ای پدید آید ، چنین پیامدی خواهد داشت مثلاً در حجاز ، حمّام وجود نداشت و مردم در فضای باز و در دید دیگران ، استحمام می‌کردند و این امر ، سبب بی‌حیایی و جریحه دار شدن حیا و عفّت عمومی می‌گردید به همین جهت ، رسول خدا با حسّاسیت نسبت به این پدیده برخورد می‌کردند و مردم را از این کار ، نهی نمودند 1 همچنین در تفریحگاه‌های کنار دریا در فصل تابستان ، این پدیده به چشم می‌خورد البته این امر در کشورهای غربی بیشتر است در آن کشورها ، حتّی برخی مناطق از برخی شهرها به این امر ، اختصاص داده می‌شود در این مورد نیز چون برهنگی امری دامنه‌دار است و نه لحظه‌ای ، موجب بی‌حیایی خواهد شد نکته دیگر ، این که براساس آنچه گفتیم ، کاهش حیا در مراحل مختلف زندگی نیز توجیه می‌شود. به‌مرور زمان و در طول زندگی، حیای افراد نسبت به‌برخی امور، کاهش می‌یابد عمده‌ترین مسئله ، حیا در قلمرو امور جنسی است حیای زنان ، به تدریج کاهش می‌یابد، حیای مردان نیز کاهش می‌یابد و به مرور،شرمی را که نسبت به‌امور جنسی داشتند، از دست می‌دهند. این امر را در شوخی‌های مربوط به مسائل جنسی نیز می‌توان مشاهده کرد در آغاز زندگی زناشویی ، ممکن است از خیلی حرف‌ها و شوخی‌ها پرهیز شود ؛ امّا به مرور زمان ، حرف‌های صریح و شوخی‌های رکیک آغاز می‌شود دلیل این امر ، در تکرار است وقتی تجربه این قبیل امور افزایش یابد ، هر چند مشروع باشد ، ولی شرم فرد را نسبت به آن کاهش می‌دهد همین امر را در مَشاغلی که در آنها روابط میان زن و مردم نامحرمْ زیاد است ، می‌توان مشاهده کرد شاید در آغاز ، شرم زیادی میان زن و مرد نامحرم وجود داشته باشد ؛ امّا به مرور زمان ، این شرم ، کاهش بیشتری می‌یابد برخی رشته‌های تحصیلی نیز همین گونه‌اند در تحقیقی که به عمل آمده ،  ر ک : بخش دوم : حیا و پوشش .

حیای دانشجویان پزشکی کمتر از سایر دانشجویان بوده است در این رشته ، ویژگی‌هایی وجود دارد که می‌تواند توجیه‌کننده این تفاوت باشد برخی از این ویژگی‌ها عبارت‌اند از : بحث و گفتگوی باز درباره اندام‌ها و رفتارهای جنسی ، مشاهده تصاویر اندام برهنه زنان و مردان ، معاینه بیماران جنس مخالف ، مشاهده اندام‌های تناسلی بیماران در هنگام معاینه ، و . 1 همه اینها در قالب تکرار و تجربه متعدّد ، قابل توجیه است نکته مهم ، این که این را نمی‌توان سرنوشت حتمی حیا دانست و حتما این گونه نیست که همه افراد ، چنین سرنوشتی داشته باشند مثلاً نقل شده که رسول خدا در آن سنّ بالا و با وجود تعدّد همسرانش ، از دختران ازدواج نکرده هم شرم و حیای بیشتری داشته است 2 این نشان می‌دهد که کاهش حیا ، قابل پیشگیری است از یکی از روایت‌ها می‌توان شیوه‌ای برای این کار ، استخراج کرد در روایتی آمده که بهترین زن ، کسی است که هنگام خلوت زناشویی ، همان گونه که لباس خود را کنار می‌گذارد ، حیای خود را نیز کنار بگذارد و پس از آن ، به موازات این که لباس خود را می‌پوشد ، جامه حیا را نیز بر تن کند 3 این شیوه می‌گوید رفتارها و حالت‌های هنگامه‌های تنهایی را به اوقات دیگر ، سرایت ندهید و پس از آن که لباس بر تن کردید ، تصوّر کنید که هیچ اتّفاقی نیفتاده و چیزی نسبت به قبل ، تغییر نکرده است معمولاً به موازات  1 - ر .ک : «تهیه ابزارهایی جهت سنجش : عمل به باورهای دینی و انواع حیا و بررسی رابطه دینداری و حیا با ویژگی‌های شخصیت و سلامت روان» ، رساله دکتری ( Ph. D ) محمود گلزاری ، دانشگاه علامه طباطبایی ، 1380 ، ص 135 2 - از ابوسعید خُدری نقل‌شده‌است: «کان رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌و‌آلهأشد حیاء من العذراء فی خدرها ؛... رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله حتّی از دختران باکره هم بیشتر حیا داشت» (بحار الأنوار ، ج 16 ، ص 230) 3 - امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید : «خیر نسائکم التی إذا خلت مع زوجها خلعت له درع الحیاء وإذا لبست ، لبست معه درع الحیاء ؛ بهترینِ زنان در میان شما زنی است که وقتی با همسر خود خلوت کرد ، جامه حیا را درآورد و هرگاه پوشید ، همراه آن ، جامه حیا را نیز بر تن کند» (الکافی ، ج 5 ، ص 324 ؛ تهذیب الاحکام ، ج 7 ، ص 399)

پوشیدن لباس ، جامه حیا بر تن نمی‌شود و یا به طور کامل بر تن نمی‌شود و این روند کاهش ، در طول تجربه‌های متعدّد ، ادامه پیدا می‌کند راه جلوگیری از کاهش حیا ، حذف تجربه‌های کاهنده نیست لازم نیست خلوت‌های زناشویی به طور کلّی حذف شوند و یا آموزش پزشکی تعطیل شود تا حیا حفظ گردد ؛ ولی زن و شوهرها می‌توانند پس از خلوت ، به حالت اوّل برگردند دانشجویان پزشکی نیز می‌توانند پس از کلاس آموزش به حالت اوّل برگردند و آنچه را دیده و یا شنیده‌اند و آنچه را که مربوط به این اوقات خاص است ، در همان قلمرو نگه داشته ، به دیگر قلمروهای زمان سرایت ندهند .

3 شکسته شدن حرمت

وجود حرمت میان فرد و ناظران ، عامل برانگیختگی حیاست حضور کسی شرم برانگیز است که برای فرد ، دارای حرمت و احترام باشد اگر میان آنان حرمتی وجود نداشته باشد ، شرمی هم وجود نخواهد داشت به همین جهت ، امام کاظم علیه‌السلامتوصیه کرده است که : لاتُذهِبِ الحِشمَةَ بَینَکَ وبَینَ أخیکَ أبقِ مِنها فَإِنَّ ذَهابَها ذَهابُ الحَیاءِ 1 حرمت میان خود و برادرت را از میان نبر چیزی از آن را باقی بگذار ؛ چرا که از میان رفتن حرمت ، از میان رفتن حیاست .

بنا بر این ، یکی از عوامل بی‌حیایی ، بی آبرو شدن افراد است از همین جا می‌توان به تأثیر منفی فاش کردن اسرار ، عیبجویی و رسواسازی دیگران پی برد اموری از این دست ، سبب از میان رفتن حرمت و آبروی فرد می‌شود و حیای او را برطرف می‌سازد به همین جهت ، توصیه فراوان شده که اسرار دیگران را فاش نسازید و کسی را رسوا نکنید ؛ بلکه بالاتر از این ، توصیه شده است که عیوب دیگران را بپوشانید الکافی ، ج 2 ، ص 672 ، تحف العقول ، ص 409 ؛ بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 320 .

4 شُرب خَمر

یکی از اموری که حیا را از بین می‌برد و موجب بی‌حیایی می‌گردد ، نوشیدن شراب است 1 امام رضا علیه‌السلام ، کاهش قدرت بازداری را یکی از پیامدهای نوشیدن شراب معرّفی می‌کند 2 مشروبات الکلی ، کارکردهای قشر مخ یا کُرتکس را دچار وقفه می‌کند قشر مخ ، مسئول کارکردهای انسانی و بالای مغز (مانند : تفکر انتزاعی ، گفتار ، رفتار اختیاری ، بازداری و مهار) است یکی از آثار زیانبار الکل ، این است که با مصرف کم و یکی دو بار نوشیدن ، کارکردهای قشر مخ ، بخصوص مهار رفتارهای ضد اجتماعی ، دچار وقفه می‌شود و «اثر ضد بازداری» 3 به وجود می‌آورد با مصرف مقدار کم الکل ، فرد ، موقّتا منع و بازداری اجتماعی را فراموش می‌کند و به کارهایی دست می‌زند که در شرایط عادی از انجام دادن آنها ابا دارد 4 پروا نداشتن و ابا نداشتن ، یعنی بی‌حیایی شرابخواری ، عقل را تعطیل می‌کند 5 و قدرت بازدارندگی را کاهش می‌دهد حرمت مشروب هم به دلیل پاسداری از عقل است امام علی علیه‌السلامدر این باره می‌فرماید : فَرَضَ اللّه‌ُ تَرکَ شُربِ الخَمرِ تَحصینا لِلعَقلِ 6 خداوند ، ترک شرب خمر را به جهت حفظ عقل ، واجب کرد 1 - «اِن اللّه تعالی حرم الخمر لما فیها من الفساد وبطلان العقول فی الحقائق و ذهاب الحیاء من الوجه ؛ خداوند متعال ، شراب را حرام کرده به خاطر فسادی که به همراه دارد و به خاطر از کار انداختن و از بین بردن حیا از چهره» (فقه الرضا علیه‌السلام ، ص 282 ؛ بحار الأنوار ، ج 66 ، ص 491) 2 - «حرم اللّه ـ عزّوجلّ ـ الخمر لما فیها من الفساد ومن تغییرها عقول شاربیها ؛ خداوند عزیز و جلیل ، شراب را حرام کرد به خاطر فسادی که در آن است و به خاطر دگرگون کردن عقل شراب نوش‌ها ...» (علل الشرائع ، ج 2 ، ص 475 ؛ عیون أخبارالرضا علیه‌السلام ، ج 1 ، ص 105 ؛ بحار الأنوار ، ج 6 ، ص 107) 3 - Disinhibition effect 4 - ر ک : «تهیه ابزارهایی برای سنجش : عمل به باورهای دینی و ...» ، رساله دکتری ( P.HD ) محمود گلزاری ، ص 133 (به نقل از : داویکو 1999 ، ص 41) 5 - ر .ک : فقه الرضا علیه‌السلام ، ص 282 6 - نهج البلاغه ، حکمت 252 ؛ مناقب ابن شهر آشوب ، ج 2 ، ص 198 ؛ بحار الأنوار ، ج 6 ، ص 111 . عقل شرابخوار ، زایل می‌گردد و به همین جهت ، همه پرده‌ها را می‌دَرَد و همه گناهان را مرتکب می‌شود امام صادق علیه‌السلامدر پاسخ به پرسشی درباره علّت تحریم شراب فرموده است : حَرَّمَها لِأَنَّها أُمُّ الخَبائِثِ ، ورَأسُ کُلِّ شَرٍّ یَأتی عَلی شارِبِها ساعَةٌ یُسلَبُ لُبُّهُ ولا یَعرِفُ رَبَّهُ ولا یَترُکُ مَعصِیَةً إلاّ رَکِبَها ولا حُرمَةً إلاّ اِنتَهَکَها ؟ 1 خدا ، آن (شراب) را حرام کرده ؛ زیرا شراب ، مادر خباثت‌هاست آیا این گونه نیست که بر شارب خمر ، ساعتی می‌گذرد که عقل او گرفته می‌شود و پروردگارش رانمی‌شناسد و هیچ گناهی را فروگذار نمی‌کند و هیچ حرمتی را نگه نمی‌دارد ؟

همچنین حضرت در کلام دیگری پیامد نوشیدن شراب را جسارت بر انجام دادن حرام 2 و دریدن پرده معرّفی می‌کند 3 به همین جهت ، شرّ شراب ، از شرّ هر عامل دیگری بالاتر است 4 شرابخواری ، موجب ترک نماز می‌گردد و کسی که شراب می‌نوشد ، مرتکب سرقت ، قتل و زنا شده ، چه بسا با محارم خود درآمیزد ، بدون این که بفهمد 5 1 - الاحتجاج ، ج 2 ، ص 238 ؛ بحار الأنوار ، ج 10 ، ص 180 2 - « وتحمله علی أن یجسر علی المحارم ؛ و او را بر آن می‌دارد که بر مَحارم ، جسور شود» (الکافی ، ج 6 ، ص 243 ؛ علل الشرائع ، ج 2 ، ص 1484 ؛ الأمالی ، صدوق ص 764) 3 - «الذنوب التی تهتک الستور شرب الخمر ؛ از گناهانی که پرده‌ها را می‌درد ، شرب خمر است» (علل الشرائع ، ج 2 ، ص 584 ؛ بحارالأنوار ، ج 73 ، ص 374) 4 - رسول خدا می‌فرماید : «ایاک والخمر فان خطیئتها تفرع الخطایا کما ان شجرتها تفرع الشجرة» ؛ از شراب بپرهیز که پیامدهای سوء آن از همه خطاها بیشتر است همان گونه که درخت آن از همه درخت‌ها بالاتر می‌رود» (سنن ابن ماجة ، ج 2 ، ص 1119 ، ح 3372 ؛ کنزالعمال ، ج 5 ، ص 346 ، ح 13162) امام باقر علیه‌السلام می‌فرماید : «أفاعیل الخمر تعلو علی کل ذنب کما یعلو شجرها علی کل الشجر ؛ پیامدهای سوء شراب بر همه گناهان برتری دارد ، همان گونه که درخت آن از همه درخت‌ها بالاتر می‌رود» الکافی ، ج6 ، ص 429 ؛ کتاب من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 571 ، ح 4952 ؛ بحار الأنوار ، ج 46 ، ص 358) 5 - رسول خدا می‌فرماید : «من شرب الخمر ترک الصلاة ؛ هر که شراب نوشد ، نماز را ترک می‌کند ...» (کنز العمّال ، ج 5 ، ص 349 ، ح 13182) امام باقر (یا امام صادق علیهماالسلام) فرموده است : «ما عصی اللّه ـ عزّوجل ـ بشی‌ء أشد من شرب الخمر ، إن أحدهم لیدع الصلاة الفریضة ویثب علی أمه وأخته وابنته وهو لا یعقل ؛ خداوند به وسیله هیچ گناهی شدیدتر از شرب خمر ، معصیت نشده است به درستی که شارب خمر ، نماز واجب را ترک می‌کند و در حالی که هیچ نمی‌فهمد ، به مادر و خواهر و دختر خود تجاوز می‌کند .» (الکافی ، ج 6 ، ص 403) امام علی علیه‌السلام نیز می‌فرماید : «إنّ شارب الخمر إذا شرب الخمر زنی و سرق وقتل النفس التی حرم اللّه ـ عزوجلّ ـ وترک الصلاة ؛ وقتی کسی شراب بنوشد ، مرتکب زنا و سرقت و قتل نفس و ترک نماز می‌شود» (همان جا) به هر حال ، شراب را باید مادر زشتی‌ها 1 و کلید تمام بدی‌ها 2 دانست و به همین جهت ، اسلام ، آن را تحریم کرده و هر که را در این مسیر نقش داشته باشد ، مسئول می‌داند 3

5 ولادت ناپاک

ولادت ناپاک ، یکی از عوامل بی‌حیایی است این پدیده ممکن است به یکی از سه صورت زیر رخ دهد : یا به رابطه نامشروع است و یا اگر رابطه مشروع باشد ، به آمیزش هنگام عادت ماهیانه برمی‌گردد و یا به مشارکت شیطان در انعقاد نطفه در برخی روایات آمده که اگر هنگام آمیزش از پوشش استفاده نشود ، فرشتگان ، شرم می‌کنند و دور می‌شوند و به جای آنان ، شیطان ، حضور می‌یابد و در انعقاد نطفه ، مشارکت می‌کند 4 رسول خدا فرموده است کسی که از آنچه می‌گوید و از آنچه درباره او  1 - ر ک : مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 54 ؛ الاحتجاج ، ج 2 ، ص 92 ؛ بحار الأنوار ، ج 10 ، ص 180 ؛ کنزالعمّال ، ج 5 ، ص 349 2 - ر ک : الکافی ، ج 2 ، ص 338 ، و ج 6 ، ص 403 ؛ مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 54 ؛ المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ، ص 145 . 3 - رسول خدا فرموده است : «لعن اللّه الخمر وغارسها وعاصرها وشاربها وساقیها وبایعها ومشتریها وآکل ثمنها وحاملها والمحولة إلیه ؛ نفرین خدا بر شراب و کشاورز آن و بر شراب‌ساز و شراب‌نوش و شراب‌ده و شراب‌فروش و کسی که شراب را می‌خرد و مصرف کننده پول آن و حمل کننده آن و تحویل گیرنده‌آن». (کتاب من‌لایحضره الفقیه ، ج4 ، ص8 نیز، ر. ک: الخصال، ص445؛ الأمالی ، صدوق، ص511؛ ثواب الأعمال ، ص 244 ؛ بحار الأنوار ، ج 76 ، ص 330 ؛ کنزالعمّال ،ج 5 ، ص 348 ، ح 13177) 4 - ر ک : بخش دوم : فصل دوم (حیا و پوشش) می‌گویند ، شرم نکند ، یا زنازاده است و یا در حالت ناپاکی مادر ، نطفه او بسته شده است 1 امام صادق علیه‌السلام نیز فرموده که علامت مشارکت شیطان در انعقاد نطفه این است که کسی ناسزاگو باشد و از آنچه می‌گوید یا درباره او می‌گویند ، باکی نداشته باشد 2 در برخی روایات نیز آمده که زنازادگی و مشارکت شیطان در انعقاد نطفه ، از عوامل بی‌حیایی است 3 بنا بر این ، یکی از مواردی که در حیا یا بی‌حیایی افراد ، نقش اساسی دارد ، مسئله انعقاد نطفه است پاک بودن نطفه و رعایت مسائل پیرامونی آن ، موجب تولّد فرزندان باحیا می‌شود آنچه که موجب بی‌حیایی فرزند می‌گردد ، از اموری است که خود نیز از مصداق‌های بی‌حیایی است بی‌حیایی در فرایند انعقاد نطفه ، موجب پیدایش فرزندان بی‌حیا می‌گردد گسترش فساد و رواج روابط نامشروع ـ که به پیدایش فرزندان نامشروع ، منجر می‌شود ـ از عوامل مهمّی است که حیای جامعه را تهدید می‌کند و باید نسبت به آن به شدّت حسّاس بود 1 - رسول خدا می‌فرماید: «إذا رأیتم الرجل لایبالی ماقال و لا ما قیل له فإنّه لغیة أو شرک شیطان ؛ هر که دیدید کسی از آنچه می‌گوید و آنچه درباره‌اش می‌گویند باکی ندارد، او یا زنازاده است و یا شیطان در نطفه‌اش مشارکت داشته است». (الکافی، ج 2، ص 323) همچنین از امام صادق علیه‌السلامنقل شده که فرمود: «من لم یبال ما قال وما قیل فیه فهو شرک شیطان، ومن لم یبال أن یراه الناس مسیئا، فهو شرک شیطان ؛ کسی که از آنچه درباره‌اش می‌گویند باکی نداشته باشد، شیطان ، شریک نطفه او است، و کسی که باکی ندارد از این که مردم ، او را در کار بد ببینند ، شیطان ، شریک نطفه او است...». (کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 417، ح 590؛ الخصال، ص 216). رسول خدا نیز می‌فرماید: «من لم یستحی بما قال أو قیل له فهو لغیر رشده حملته أمه علی غیر طهر؛ کسی که از آنچه می‌گوید و آنچه درباره‌اش می‌گویند شرم نکند، او رشد یافته نیست و مادرش در حال ناپاکی او را باردار شده است...» (المعجم الکبیر، ج 7، ص 315؛ أسد الغابة، ج 3، ص 6؛ الفردوس ، ج 3، ص 623، ح 5947) 2 - الکافی ، ج 2 ، ص 323 ؛ إرشاد القلوب ، ج 1 ، ص 143 3 - ر .ک : الکافی ، ج2 ، ص 323 ، مستدرک الوسائل ، ج 18 ، ص 89 .

فصل چهارم : پیامدهای بی‌حیایی

در این مبحث ، به بررسی پیامدهای بی‌حیایی می‌پردازیم .

1 اگر حیا نباشد ، همه کاری جایز است

در جای خود بحث شد که حیا ، مانع بروز افعال قبیح است و اگر حیا نباشد ، هیچ کار زشتی ترک نمی‌شود حال اگر تصوّر کنیم که حیا وجود نداشته باشد ، به معنای فراگیر شدن زشتی‌ها و پستی‌ها خواهد بود حیا ، سدّی است که مانع ورود زشتی‌ها و پلیدی‌ها به قلمرو پاک انسانیت می‌گردد و نبود آن ، به معنای بی دفاع شدن قلمرو انسانیت است بی‌حیایی ، یعنی نبودِ کرامت نفس و عقلانیت و ارزش قائل نشدن برای هیچ کس فرد بی‌حیا ، از کرامت ، تهی و با فرومایگی و پستی عجین است و از خِرد ، تهی و با جهالت ، مأنوس است همچنین فرد بی‌حیا برای هیچ کس ارزشی قائل نیست و حرمت هیچ کس را نگه نمی‌دارد چنین فردی ، اساسا قدرت بازداری و مهار خود را از دست می‌دهد و لذا ، هر کار قبیحی ممکن است از وی سر بزند به همین جهت ، مهم‌ترین پیامد بی‌حیایی این است که هر کاری جایز خواهد شد این جمله ، آموزه اساسی انبیا بوده و تا بدان‌جا اهمیّت داشته که به شکل ضرب‌المثل درآمده و در میان مردم ، معروف بوده است رسول خدا ، در این باره فرموده است : لَم یَبقَ مِن أمثالِ الأَنبِیاءِ إلاّ قَولُ النّاسِ : إذا لَم تَستَحیِ فَاصنَع ماشِئتَ 1 از مثل‌های پیامبران ، چیزی جز این سخنِ مردم ، باقی نمانده است : «هرگاه شرم نکردی ، هر چه می‌خواهی انجام بده» الأمالی ، صدوق ، ص 412 ؛ الخصال ، ج 1 ، ص 20 (ح 69) ؛ روضة الواعظین ، ص 504 معنای این سخن ، آن است که چنین شخصی می‌تواند هر چه را بخواهد ، انجام دهد ایشان همچنین در سخن دیگری فرموده است : إنَّ مِمّا أدرَکَ النّاسُ مِن کَلامِ النُّبُوَّةِ الاُولی : «إذا لَم تَستَحیِ فَاصنَع ماشِئتَ» . 1 آنچه مردم از سخن انبیای نخستین فراگرفته‌اند ، این است که : «هرگاه شرم نکردی ، هر چه می‌خواهی انجام بده» بر همین اساس ، علی علیه‌السلام فرموده است : إیّاکَ وَالقِحَةَ ، فَإِنَّها تَحدوکَ عَلی رُکوبِ القَبائِحِ وَالتَّهَجُّمِ عَلَی السَّیِّئاتِ . 2 از بی‌شرمی بپرهیز ؛ زیرا تو را به ارتکاب زشتی‌ها و روی آوردن به بدی‌ها وا می‌دارد و به همین جهت ، آن حضرت ، بدکارگی را از پیامدهای بی‌حیایی می‌داند : فَعلُ السّوءِ مِن قِلَّةِ الحَیاءِ 3 فعل بد ، از کم حیایی است .

2 اگر حیا نباشد ، خوبی خواهد مُرد

در جای خود گفتیم که حیا ، عامل نیکی‌ها و زیبایی‌هاست 4 و آدمی به وسیله حیا به سوی کارهای نیک ، برانگیخته می‌شود به همین جهت ، اگر حیا وجود نداشته باشد ، بساط خیر و زیبایی برچیده خواهد شد به بیان دیگر ، «وا دارندگی به خوبی‌ها» از ویژگی‌های حیاست حال اگر حیا وجود نداشته باشد ، عامل وا دارنده به خوبی‌ها و ارزش‌ها وجود نخواهد داشت و لذا نیکی و خوبی رخت برخواهد بست به همین جهت ، امام صادق علیه‌السلامفرموده است که اگر کسی حیا نداشته باشد ، هیچ امیدی به خیر او نیست 5 و امام علی علیه‌السلام  1 - صحیح البخاری ، ج 8 ، ص 54 ، (ح 144) ؛ سنن ابن ماجة ، ج 2 ، ص 1400 ، (ح 4183) ؛ تاریخ بغداد ، ج 2 ، ص 100 ؛ حلیة الأولیاء ، ج 4 ، ص 370 ؛ سنن أبی داوود ، ج 4 ، ص252 ، (ح 4797) 2 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 2718 3 - همان ، ح 1053 . 4 - ر .ک : بخش اوّل : «حیا ، بازدارنده یا وادارنده ؟» 5 - «ثلاث من کنّ فیه فلایرج خیره : من لم یستح من العیب ویخشی اللّه بالغیب ویرعو عند الشیب ؛ سه چیز است که اگر در کسی باشد ، به خیر او امیدی نیست : کسی که از عیوب ، حیا نمی‌کند و در پنهانی از خدا نمی‌ترسد و در پیری خودْ نگهداری ندارد» (الکافی ، ج 8 ، ص 219 ، ح 271 ؛ روضة الواعظین ، ص 504 ؛ الأمالی ، صدوق ، ص 336) فرموده است : مَن لا حَیاءَ لَهُ فَلا خَیرَ فیهِ 1 هر کس حیا ندارد ، خیری در او نیست .

وقتی کسی خیری در او نباشد و امیدی هم به خیر او نباشد ، خدا نیز با وی کاری نخواهد داشت رسول خدا فرموده است : کسی که حیا نداشته باشد ، برای خدا در او هیچ نیازی نیست 2 و این ، به معنای هدایت‌ناپذیری اوست کسی که حیا ندارد ، قابلیت اصلاح را از دست داده است و امیدی به هدایت او نیست به همین دلیل ، برآورنده خواست خداوند نیست و خواسته خداوند ، چیزی جز هدایت‌پذیری و تکامل انسان نیست بر همین اساس ، امام علی علیه‌السلام فرموده است : ما أبعَدَ الصَّلاحَ مِن ذِی الشَّرِ الوَقاحِ 3 چه قدر صلاح از انسان شرورِ بی‌حیا دور است ! و در سخن دیگری فرموده است : أبعَدُ النّاسِ مِنَ الصَّلاحِ الکَذوبُ وذُو الوَجهِ الوَقاح 4 دورترینِ مردم از صلاح (درستی) ، شخص دروغگو و پررو و بی‌حیاست .

انسان ، هر چه خطاکار باشد ، اگر حیا داشته باشد ، امیدی به نجات او هست ، هر چند منافق باشد در روایتی از رسول خدا آمده است : أرجو لِلمُنافِقِ مادامَ مُستَحیِیا 5 به منافق ، تا وقتی که اهل حیاست ، امید دارم .

این بدان معناست که امکان اصلاح و بازگشت وی وجود دارد و لذا می‌توان به او امیدوار بود این به ما کمک می‌کند که بدانیم برای اصلاح چه کسانی می‌توان امیدوار بود 1 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 8275 2 - الفردوس ، ج 3 ، ص 623 (ح 5946) 3 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 9537 4 - همان ، ح 3334 5 - مکارم الأخلاق ، ابن ابی الدنیا ، ص 43 .

اگر در آزمون‌ها و مصاحبه‌ها و مراوده‌ها متوجّه شدیم که فردی بیشترین آلودگی را دارد ، امّا همچنان اهل حیا و شرم است ، می‌توان به او امیدوار بود ؛ امّا اگر به کسی برخورد کردیم که حیا ندارد ، باید دانست که امیدی به اصلاح و هدایت او وجود ندارد بنا بر این ، به فرموده امام علی علیه‌السلام ، برای افراد بی‌حیا ، مرگ ، بهتر از زندگی است 1

3 بی‌حیایی و بدنامی

یکی دیگر از پیامدهای بی‌حیایی ، بدنامی است فرد بی‌حیا ، آوازه و اعتبار خود را از دست می‌دهد و به انسانی بدنام و بی اعتبار ، تبدیل می‌شود همان گونه که قبلا گفتیم ، شخص بی‌حیا ، از این که چه می‌گوید و یا چه درباره او می‌گویند ، هیچ پروایی ندارد چنین فردی ارزشی برای خویش قائل نیست و از این طریق ، خوش‌نامی را ـ که مهم‌ترین سرمایه انسان است ـ از دست می‌دهد امام علی علیه‌السلامفرموده است : إیّاکَ وفِعلَ القَبیحِ ، فَإِنَّهُ یُقبِحُ ذِکرَکَ ویُکثِرُ وِزرَکَ 2 از کار زشت بپرهیز ؛ زیرا تو را بدنام کرده ، گناه تو را زیاد می‌کند .

4 محرومیت از لذّت عبادت

امام سجّاد علیه‌السلام ، یکی از علل کسلی (بی‌حالی) در هنگام نمازگزاردن و عبادت کردن را بی‌حیایی و کم حیایی می‌داند 3 شخص بی‌حیا ، به موازات فاصله‌ای که از ارزش‌ها می‌گیرد و به ضدّ ارزش‌ها آلوده می‌شود ، از لذّت عبادت و معنویت نیز محروم می‌گردد 1 - «من لم یکن له سخاء ولا حیاء ، فالموت خیر له من الحیاة ؛ کسی که سخاوت و حیا ندارد ، مرگ برای او بهتر از زندگی است» (غررالحکم ودررالکلم ، ح 8969 ) 2 - غررالحکم ودررالکلم ، ح 2631 3 - ر .ک : مصباح المتهجّد ، ص 588 ؛ إقبال الأعمال ، ج 1 ، ص 164 ؛ بحار الأنوار ، ج 98 ، ص 87 به هر حال ، شراب را باید مادر زشتی‌ها 1 و کلید تمام بدی‌ها 2 دانست و به همین جهت ، اسلام ، آن را تحریم کرده و هر که را در این مسیر نقش داشته باشد ، مسئول می‌داند 3

5 ولادت ناپاک

ولادت ناپاک ، یکی از عوامل بی‌حیایی است این پدیده ممکن است به یکی از سه صورت زیر رخ دهد : یا به رابطه نامشروع است و یا اگر رابطه مشروع باشد ، به آمیزش هنگام عادت ماهیانه برمی‌گردد و یا به مشارکت شیطان در انعقاد نطفه در برخی روایات آمده که اگر هنگام آمیزش از پوشش استفاده نشود ، فرشتگان ، شرم می‌کنند و دور می‌شوند و به جای آنان ، شیطان ، حضور می‌یابد و در انعقاد نطفه ، مشارکت می‌کند 4 رسول خدا فرموده است کسی که از آنچه می‌گوید و از آنچه درباره او  1 - ر ک : مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 54 ؛ الاحتجاج ، ج 2 ، ص 92 ؛ بحار الأنوار ، ج 10 ، ص 180 ؛ کنزالعمّال ، ج 5 ، ص 349 2 - ر ک : الکافی ، ج 2 ، ص 338 ، و ج 6 ، ص 403 ؛ مستدرک الوسائل ، ج 17 ، ص 54 ؛ المستدرک علی الصحیحین ، ج 4 ، ص 145 . 3 - رسول خدا فرموده است : «لعن اللّه الخمر وغارسها وعاصرها وشاربها وساقیها وبایعها ومشتریها وآکل ثمنها وحاملها والمحولة إلیه ؛ نفرین خدا بر شراب و کشاورز آن و بر شراب‌ساز و شراب‌نوش و شراب‌ده و شراب‌فروش و کسی که شراب را می‌خرد و مصرف کننده پول آن و حمل کننده آن و تحویل گیرنده‌آن». (کتاب من‌لایحضره الفقیه ، ج4 ، ص8 نیز، ر. ک: الخصال، ص445؛ الأمالی ، صدوق، ص511؛ ثواب الأعمال ، ص 244 ؛ بحار الأنوار ، ج 76 ، ص 330 ؛ کنزالعمّال ،ج 5 ، ص 348 ، ح 13177) 4 - ر ک : بخش دوم : فصل دوم (حیا و پوشش) .

می‌گویند ، شرم نکند ، یا زنازاده است و یا در حالت ناپاکی مادر ، نطفه او بسته شده است 1 امام صادق علیه‌السلام نیز فرموده که علامت مشارکت شیطان در انعقاد نطفه این است که کسی ناسزاگو باشد و از آنچه می‌گوید یا درباره او می‌گویند ، باکی نداشته باشد 2 در برخی روایات نیز آمده که زنازادگی و مشارکت شیطان در انعقاد نطفه ، از عوامل بی‌حیایی است 3 بنا بر این ، یکی از مواردی که در حیا یا بی‌حیایی افراد ، نقش اساسی دارد ، مسئله انعقاد نطفه است پاک بودن نطفه و رعایت مسائل پیرامونی آن ، موجب تولّد فرزندان باحیا می‌شود آنچه که موجب بی‌حیایی فرزند می‌گردد ، از اموری است که خود نیز از مصداق‌های بی‌حیایی است بی‌حیایی در فرایند انعقاد نطفه ، موجب پیدایش فرزندان بی‌حیا می‌گردد گسترش فساد و رواج روابط نامشروع ـ که به پیدایش فرزندان نامشروع ، منجر می‌شود ـ از عوامل مهمّی است که حیای جامعه را تهدید می‌کند و باید نسبت به آن به شدّت حسّاس بود 1 - رسول خدا می‌فرماید: «إذا رأیتم الرجل لایبالی ماقال و لا ما قیل له فإنّه لغیة أو شرک شیطان ؛ هر گاه دیدید کسی از آنچه می‌گوید و آنچه درباره‌اش می‌گویند باکی ندارد، او یا زنازاده است و یا شیطان در نطفه‌اش مشارکت داشته است». (الکافی، ج 2، ص 323) همچنین از امام صادق علیه‌السلامنقل شده که فرمود: «من لم یبال ما قال وما قیل فیه فهو شرک شیطان، ومن لم یبال أن یراه الناس مسیئا، فهو شرک شیطان؛ کسی که از آنچه درباره‌اش می‌گویند باکی نداشته باشد، شیطان ، شریک نطفه او است، و کسی که باکی ندارد از این که مردم ، او را در کار بد ببینند ، شیطان ، شریک نطفه او است...». (کتاب من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 417، ح 590؛ الخصال، ص 216). رسول خدا نیز می‌فرماید: «من لم یستحی بما قال أو قیل له فهو لغیر رشده حملته أمه علی غیر طهر؛ کسی که از آنچه می‌گوید و آنچه درباره‌اش می‌گویند شرم نکند، او رشد یافته نیست و مادرش در حال ناپاکی او را باردار شده است...» (المعجم الکبیر، ج 7، ص 315؛ أسد الغابة، ج 3، ص 6؛ الفردوس ، ج 3، ص 623، ح 5947) 2 - الکافی ، ج 2 ، ص 323 ؛ إرشاد القلوب ، ج 1 ، ص 143 3 - ر .ک : الکافی ، ج2 ، ص 323 ، مستدرک الوسائل ، ج 18 ، ص 89 .