آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام18%

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام
  • شروع
  • قبلی
  • 33 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10044 / دانلود: 3203
اندازه اندازه اندازه
آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

آداب معاشرت از ديدگاه معصومان

عليهم السلام

نویسنده: شيخ حرّ عاملى رحمة الله

عليه

سرآغاز

حمد و ستايش خداوندى را سزاست كه براى راهنمايى بشر پيامبران را فرستاد تا بشر را از گمراهى و نادانى رهايى بخشند و به سوى كمال و سعادت ابدى رهنمون شوند.

درود بى‏پايان بر همه پيامبران خاصه بر سرور كاينات، حضرت محمد صلى الله عليه و آله و اهل بيت گرامى او باد.

انسان همواره در زندگى جوياى خوشبختى بوده و در راه رسيدن به كمال تلاش كرده است و پيوسته در پى راهنما و رهبرى بوده است كه در درياى متلاطم زندگى از گرداب بلا و هلاكت رهايى‏اش بخشد و به ساحل سعادتش برساند. پيامبران عليهم السلام، مبلغان اديان توحيدى‏اند كه قوانين الهى از طريق وحى بر آنان نازل شده است و پيامبر گرامى اسلام آخرين رسول و كتاب مقدسش قرآن، آخرين كتاب آسمانى براى راهنمايى بشر است.

ائمه اطهار عليهم السلام حاملان رسالت و قافله سالاران انسانهايند كه آنان را در همه ابعاد زندگى دنيوى و اخروى هدايت كرده‏اند.

علماى بزرگ اسلامى نيز در گردآورى و اشاعه احاديث نبوى و ائمه اطهار عليهم السلام در طى قرون متمادى رنجهاى فراوان برده‏اند.

از جمله كتابهاى مربوط به احاديث اسلامى، كتاب وسائل الشيعه تأليف مرحوم علامه شيخ حرّ عاملى دانشمند بزرگ و جليل القدر قرن يازدهم هجرى است كه با جمع آورى احاديث نبوى و ائمه طاهرين عليهم السلام چراغى فروزان فرا راه انسانهاى خداجوى و دانشمندان اسلامى قرار داده و قرنهاست كه بزرگان علم و ادب از اين مشعل فروزان بهره‏مند هستند.

ترجمه ابواب احكام العشرة از كتاب حج وسائل الشيعه كه حاوى احاديث فقهى و اجتماعى و اخلاقى است در گروه حديث بنياد پژوهشهاى اسلامى به كوشش آقايان محمد على فارابى و يعسوب عباسى على كمر انجام شده است. اميدواريم علاقه‏مندان را سودمند افتد و مورد قبول پروردگار قرار گيرد.

تذكّر

براى رعايت امانت مآخذى كه در پاورقى وسايل الشيعه ذكر شده عينا يادداشت شده، اگر چه جلد و صفحات كتابهاى مزبور با مجلّداتى كه اخيرا چاپ شده و در دسترس عموم است تطبيق نمى‏كند، در صورت تمايل و اطّلاع از طبع مآخذ مى‏توانند به جلد بيستم وسائل صفحات ٣٦ تا ٤٩ مراجعه فرمايند.

اجمالى از شرح حال شيخ حرّ عاملى‏

محمّد بن حسن معروف به شيخ حرّ از معاريف دانشمندان شيعى است كه در شب جمعه ٨ رجب سال ١٠٣٣ هجرى قمرى در قريه «مشغرى (١» از قراى جبل عامل (بخشى از لبنان) تولد يافت. اين قريه و «جبع» و «جزين» كه در نزديكى يك ديگر واقعند از بلاد قديمى شيعه‏نشين به حساب مى‏آيند.

شيخ حرّ عاملى از خاندان علمى بزرگى است كه در اين ولايت مى‏زيسته و نسب وى به حرّ بن يزيد رياحى (صحابى معروف سيد الشهداء (ع» مى‏رسد. نامبرده پس از دوران كودكى و آموزش خط و تعليم قرآن شريف و مقدمات، نزد پدر و عمو و جدّ مادرى خود و جمعى ديگر به كسب دانش پرداخت، آن گاه به قريه «جبع» كه در نزديكى «مشغرى» است رهسپار شد و نزد علماى اين بلاد كسب علم كرد و بر اين منوال چهل سال در اين بلاد اقامت و به استفاده و افاده اشتغال داشت، و طىّ اين مدت دو بار به حج مشرّف شد، و سپس به قصد زيارت عتبات عاليات و مرقد منوّر حضرت رضا (ع) بار سفر بست و در جوار حضرتش رحل اقامت افكند.

سبب اين مهاجرت ذكر نشده ولى آنچه مسلم است دوران عمر شيخ مصادف با فروزنده‏ترين اوقات حكومت سلسله صفوى در ايران است كه علاوه بر رسميت دادن به تشيع در اين كشور، خود به حمايت و پرورش علماى مذهبى همت مى‏ورزيدند. از طرفى شيعيان در نواحى سوريه و لبنان در زير فشار متعصبان روزگار مى‏گذراندند، بويژه از آن رو كه به سبب رقابت بين سلسله صفوى و سلاطين عثمانى دامنه اين اختلافات مذهبى بالا گرفته بود. لذا بعيد نيست كه همين اختناق موجود در آن بلاد و آزاد گذاشتن و تشويق علما و قدردانى از علم در ايران باعث شده شيخ كه در عنفوان جوانى براى تبليغ و ترويج مذهب شورى در سر داشته است براى هميشه اقامت در مشهد را بر وطن مألوف ترجيح داده باشد.

شيخ در اين استان رحل اقامت افكند و به افاده و نشر احاديث همت گماشت و شاگردانى تربيت كرد. وى در زمان اقامت در مشهد دو سفر ديگر به حج رفت.

تأليفات شيخ‏

شيخ بالغ بر بيست رساله و كتاب نوشته كه از آن جمله وسائل الشيعه مى‏باشد كه از حدود هفتاد كتاب جمع آورى شده و اخيرا در بيست جلد در ايران و بيروت به چاپ رسيده است و شيخ با تأليف وسائل كه بالغ بر بيست سال به طول انجاميد كار استنباط احكام را بسى آسان ساخت و از اين جهت حق بزرگى بر مكتب فقهى شيعه دارد.

شيخ در فقه و رجال و رياضيّات عالمى متبحّر بوده در اين زمينه كتابهايى تأليف كرده، و نيز از شعر بهره وافى داشته است. مجموع اشعار وى بالغ بر بيست هزار بوده، نامبرده از قريحه ادبى خود در علوم استفاده كرده و منظومه‏هايى در فنون مختلف سروده كه از آن جمله منظومه‏اى در زكات، منظومه‏اى در هندسه، و منظومه‏اى در تاريخ پيغمبر و ائمه است.

وفات شيخ در سال ١١٠٤ هجرى روى داد و آرامگاهش در جوار مرقد منور على بن موسى الرضا (ع) در يكى از حجرات تحتانى مدرسه ميرزا جعفر مى‏باشد.

آداب معاشرت در سفر و حضر، و آن مشتمل بر چند باب است‏

١- باب اول در لزوم معاشرت با مردم از طريق اداى امانت، اقامه شهادت و راستگويى، همچنين در استحباب عيادت مريض و شركت در تشييع جنازه، و خوشرفتارى نسبت به همسايگان و خواندن نماز در مسجد ١- معاوية بن وهب گويد : به امام صادق (ع) عرض كردم : با بستگان و ساير مردمى كه با آنان معاشرت داريم چگونه رفتار كنيم؟

امام فرمود : امانت را به آنان برگردانيد، و (به حق) شهادت دهيد، چه به نفع آنان باشد يا به ضررشان و از بيماران آنها عيادت كنيد، و در تشييع جنازه مردگانشان شركت نماييد.

٢- ابى اسامه زيد شحّام گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : به آنان كه از من اطاعت و به سخنانم عمل مى‏كنند سلام برسان، و به آنها بگو : شما را به تقواى خداى عز و جل، و پرهيزگارى در دين، و كوشش در راه خدا، و راستى در گفتار، و برگرداندن امانت به صاحبانش، و سجده طولانى، و خوشرفتارى نسبت به همسايگان سفارش مى‏كنم، زيرا حضرت محمد (ص) به همين منظور مبعوث شده است. و به كسانى كه به شما اعتماد مى‏كنند چه نيكوكار باشند يا بدكار، امانت را برگردانيد زيرا رسول خدا (ص) حتى به اداى سوزن و نخ سوزن [كه ظاهرا كم ارزش مى‏باشد] فرمان داده است، صله رحم به جا آوريد و در تشييع جنازه شركت كنيد و به عيادت بيمار برويد و اداى حقوق نماييد زيرا به كسى از شما مى‏توان جعفرى مذهب گفت كه در دينش متّقى، و درست گفتار و امانتدار و با مردم خوشخو باشد، و چنين شخصى با اين گونه كارهايش مرا مسرور مى‏سازد، و اين است روش و آيين جعفرى.

اگر شيعه ما داراى اين صفات نباشد برايم مايه اندوه و ننگ است، و مردم مى‏گويند : اين است آيين جعفر صادق (ع)، به خدا سوگند پدرم [امام باقر (ع)] به من فرمود : كسى از پيروان حضرت على (ع) زينت قبيله‏اى است كه از همه كس بيشتر اداكننده امانت، و برآورنده حقوق، و در گفتار و امانت از همه صادقتر باشد به گونه‏اى كه اگر از هر كس در باره او سؤال شود بگويند مانند فلانى بايد بود، زيرا از ما امانتدارتر و درست گفتارتر است. ٣- معاوية بن وهب گويد : به امام صادق (ع) عرض كردم با بستگان و كسانى كه با آنها معاشرت داريم ولى بر مذهب ما نيستند چگونه رفتار كنيم؟

امام فرمود : به پيشوايانتان كه از آنها پيروى مى‏كنيد بنگريد و بدان گونه كه آنها رفتار مى‏كنند عمل نماييد، سوگند به خدا پيشوايان شما از بيماران آنها عيادت مى‏كردند و در تشييع جنازه آنها حاضر مى‏شدند و اقامه شهادت مى‏كردند به نفع يا به ضرر آنها، و امانت را به آنان برمى‏گرداندند.

٤- حبيب خثعمى گويد : امام صادق عليه السّلام به من فرمود : بر شما باد به اجتناب از معاصى، و تلاش و كوشش، و حضور در تشييع جنازه‏ها و عيادت بيماران، و حضور در مساجد با ساير مردم، و دوست بداريد براى مردم آنچه را براى خودتان دوست مى‏داريد، آيا شرمسار نيست كسى از شما كه همسايه‏اش حقّ او را بشناسد ولى او حقّ همسايه‏اش را رعايت نكند؟

٥- مرازم گويد : امام جعفر صادق (ع) فرمود : بر شما باد به نماز خواندن در مساجد و خوشرفتارى با مردم، و به پا داشتن شهادت (براى اثبات حق)، و شركت در تشييع جنازه، زيرا شما ناگزير به مردم نيازمنديد، و هيچ كس در زندگى‏اش از مردم بى‏نياز نيست.

٦- عبد اللّه بن سنان گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : شما را به تقواى الهى سفارش مى‏كنم، مردم را بر خود چيره نگردانيد كه خوار مى‏شويد همانا خداى عزّ و جلّ در قرآن كريم مى‏فرمايد : «با همه مردم بخوبى گفتگو و معاشرت كنيد». سپس فرمود : از بيماران آنان عيادت كنيد، در تشييع جنازه‏شان حاضر شويد، و شهادت بدهيد اگر چه به نفع يا به ضررشان باشد. و با آنها در مساجدشان نماز بگزاريد تا آنچه ميان شما و آنان متفاوت است مشخّص شود. ٧- خيثمه گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : سلام مرا به دوستان ما برسان، و آنها را به ترس از خدا و عمل صالح سفارش كن، افراد تندرست از بيماران عيادت كنند، و ثروتمندان فقيران را مورد توجه قرار دهند، و در تشييع جنازه مردگان حاضر شوند، و به خانه‏هاى يك ديگر بروند، و در امور دين با يك ديگر مذاكره كنند، زيرا رعايت اين امور باعث جاودانگى دستورات ماست، خداوند رحمت كند بنده‏اى را كه دستورات ما را زنده نگه دارد. اى خيثمه آنان را آگاه كن كه تنها چيزى كه آنها را از غير خدا بى‏نياز مى‏كند كار شايسته و پسنديده است، زيرا به ولايت و دوستى ما نايل نمى‏شوند مگر با ورع و پرهيزگارى، و معذّبترين مردم در روز قيامت كسى است كه عدالت و حقّ را بستايد و سپس خلاف آنچه مى‏گويد عمل كند.

٨- كثير بن علقمه گويد : به امام صادق (ع) عرض كردم مرا نصيحت فرماييد. فرمود : تو را به تقواى الهى، و پارسايى، و عبادت، و طول سجده، و برگرداندن امانت، و راستى در گفتار، و خوشرفتارى نسبت به همسايگان سفارش مى‏كنم، زيرا حضرت محمد (ص) براى همين منظور مبعوث شده است، با خويشاوندان پيوند، و از بيمارانتان عيادت كنيد، در تشييع جنازه مردگانتان حاضر شويد، و زينت و افتخار ما باشيد نه مايه ننگ ما، با اعمالتان ما را در نزد مردم عزيز و محبوب گردانيد و آنها را دشمن ما نسازيد، همه دوستيها را به سوى ما جلب و هر گونه بدگويى را از ما دفع كنيد.

٩- امام صادق (ع) مى‏فرمايد كه حضرت علىّ عليه السلام مى‏فرمود : بايد در قلب تو نياز به مردم و بى‏نيازى از آنان جمع شود نياز تو به آنها در نرمى گفتار و خوشرفتارى، و بى‏نيازى تو از آنها در پاكدامنى، و پايدارى عزّت توست.

١٠- ابو اسامه گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : بر شما باد به رعايت تقواى الهى و پارسايى، و تلاش و كوشش، و راستگويى، و رساندن امانت به صاحبانش، و خوشخويى، و خوشرفتارى با همسايگان. زينت و آبروى ما باشيد نه باعث بى‏آبرويى ما.

٢- باب استحباب خوشرفتارى با مردم و همسايگان‏ ١- امام باقر (ع) فرمود : اگر مى‏توانى بر كسانى كه با آنها معاشرت مى‏كنى تفوق داشته باشى، اين كار را بكن.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : خود را براى خوشرفتارى با همنشين خويش آماده كن، و خلق و خويت را نيكو گردان، و زبانت را نگه‏دار، و خشمت را فرو بر، و سخنان بيهوده را رها كن، و عفو را پيشه ساز، و بخشنده باش.

٣- ابو ربيع شامى گويد : به حضور امام صادق (ع) رسيدم در حالى كه خانه پر از جمعيّت بود، فرمود : اى شيعيان آل محمد، آگاه باشيد از ما نيست كسى كه هنگام خشم بر خود مسلّط نباشد، و كسى كه با يارانش بخوبى رفتار نكند و به آنان كه با او خوش اخلاقى كرده‏اند خوش خلقى نشان ندهد، و با همنشينانش بخوبى معاشرت نكند، و نسبت به همسايگان خوشرفتار نباشد و رعايت نمك خوارگى را ننمايد.

٤- امام باقر (ع) فرمود : زا ئ ر خانه خدا اجر و پاداشى ندارد اگر اين سه خصلت در او نباشد : ١- تقوايى كه او را از نافرمانى خدا بازدارد. ٢- حلمى كه به وسيله آن جلو غضبش را بگيرد. ٣- با همنشينان بخوبى رفتار نكند. ٥- امام صادق (ع) فرمود : پدرم مى‏فرمود : زيارت‏كننده خانه خدا پاداش ندارد وقتى كه سه خصلت در او نباشد : ١- خلقى كه با دوستش بتواند بخوبى رفتار كند، ٢- حلم و بردبارى كه با آن جلو خشم خود را بگيرد، ٣- تقوايى كه او را از ارتكاب محرّمات الهى بازدارد.

٦- امام صادق (ع) فرمود : از مروّت نيست كه انسان آنچه را كه در سفر از خوبى و بدى همسفر مى‏بيند بازگو كند.

٧- عمار بن مروان گويد : امام جعفر صادق (ع) مرا نصيحت كرد و فرمود : تو را به پارسايى و برگرداندن امانت به صاحبانش، و راستگويى، و خوشرفتارى با همنشين سفارش مى‏كنم، و هيچ نيرو و قدرتى نيست مگر از آن خدا.

٨- مفضّل بن عمر گويد : به خدمت امام جعفر صادق (ع) رسيدم، به من فرمود : چه كسى با تو همنشين است؟ عرض كردم مردى از برادران ايمانى من.

فرمود : چه كار مى‏كند؟ گفتم از موقعى كه با او آشنا شده‏ام جايش را نمى‏دانم. به من فرمود : آيا نمى‏دانى كسى كه چهل قدم با مؤمنى همگام باشد خدا از حقّ او در روز قيامت سؤال مى‏كند؟

٩- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه : رسول خدا صلّى الله عليه و آله فرمود : هر كس سه خصلت در او نباشد عملش كامل نيست : ١- تقوايى كه او را از معصيت خدا باز دارد. ٢- خلق و خويى كه با مردم مدارا نمايد. ٣- بردباريى كه جهالت نادان را با آن برطرف سازد.

١٠- سيّد رضى در (نهج البلاغه) از حضرت امير (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : چنان با مردم معاشرت كنيد كه اگر بميريد بر شما بگريند و اگر از آنها دور شديد مشتاق ديدار شما باشند.

٣- باب چگونگى معاشرت با دوستان مختلف‏ ١- امام جواد (ع) فرموده است : مردى در بصره در حضور حضرت على (ع)

بلند شد و عرض كرد : در باره [اقسام] دوستان ما را خبر ده؟

حضرت فرمود : دوستان دو دسته‏اند : دوستان مورد اعتماد و دوستان خنده‏رو. دوستان مورد اعتماد به منزله كف دست و بازو و افراد خانواده، و دارايى انسان هستند، وقتى كه برادرت مورد اعتماد توست از كمك مالى و جانى به او مضايقه نكن، و با دوستان او در دوستى خالص باش، و دشمنان او را دشمن بدار، و راز او را پنهان كن، و او را يارى ده، و خوبيهاى او را آشكار ساز. و بدان كه اينها از كبريت احمر كمياب‏ ترند.

امّا دوستان خنده‏رو، تو از معاشرت با آنان لذّت مى‏برى و با قطع رابطه از ايشان خود را از اين لذت محروم مكن و بيشتر از آنان انتظار نداشته باش و مانند آنها با خوشرويى و خوشزبانى رفتار كن.

٤- باب استحباب الف- فاصله هر دو نفر (در مجالس) بويژه به اندازه يك ذراع در تابستان. ب- كمك به نيازمندان وضعيفان. ١- امام صادق (ع) در توضيح آيه شريفه «ما تو را از نيكوكاران مى‏بينيم» فرمود : (حضرت يوسف) براى ديگران جا را در مجلس وسعت مى‏داد و به نيازمند قرض مى‏داد و به ضعيف كمك مى‏كرد.

٢- از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است كه رسول خدا فرمود : براى كسانى كه در يك مجلس گرد مى‏آيند شايسته است كه در تابستان بين هر دو نفر به اندازه يك ذراع (تقريبا نيم متر) فاصله باشد تا مزاحم يك ديگر نباشند.

٥- باب استحباب گراميداشت دوستان و نصيحت كردن آنان‏ ١- ابو الحسن امام موسى كاظم (ع) فرمود : وقتى كه شخص حاضر است با كنيه و اگر غايب است با نام او را ياد كن.

٢- علاء بن فضيل از امام صادق (ع) نقل كرده است كه امام باقر (ع) فرمود :

دوستانتان را بزرگ داريد و احترام كنيد و به يك ديگر پرخاش نكنيد، و به هم ضرر نرسانيد و حسد نورزيد و از بخل بپرهيزيد و بندگان خالص خدا باشيد.

٦- باب كراهت اخم كردن بر مردم‏ ١- امام باقر يا امام صادق (ع) فرمودند : اخم كردن بر مردم باعث دشمنى است.

٧- باب دوست ‏يابى و خو گرفتن با دوستان و پذيرفتن اعتراض آنان‏ ١- محمّد بن يزيد گويد : از امام رضا (ع) شنيدم كه فرمود : هر كس در راه خدا يك دوست به دست آورد، خانه‏اى در بهشت به دست آورده است.

٢- شيخ صدوق در كتاب مجالس نقل كرده است كه لقمان به پسرش گفت : پسر عزيزم هزار دوست انتخاب كن و هزار دوست هم كم است و يك دشمن نگير زيرا يك دشمن هم زياد است.

٣- حضرت على (ع) فرمود : بر تو باد به انتخاب دوستان خالص، زيرا هر گاه از آنها كمك بخواهى تكيه‏گاه و پشتيبان تو هستند.

هزار دوست و همدم زياد نيست ولى يك دشمن زياد است. در كتاب «الاخوان» اين حديث از امام صادق (ع) نقل شده است.

٤- و آن حضرت از رسول اكرم (ص) نقل مى‏كند كه فرمود : كسى كه از پيش توشه‏اى نفرستد وارد بهشت نمى‏شود، گفته شد : اى رسول خدا هر كس بايد از پيش توشه‏اى بفرستد؟ فرمود : آرى، برادر دينى يكى از توشه‏هاى اوست ٥- (٥) امام جعفر صادق (ع) فرمود : دوستانتان را در دنيا زياد كنيد زيرا در دنيا و آخرت سودمند هستند. در دنيا رفع نيازها به آنان وابسته است. اما در آخرت اهل دوزخ مى‏گويند : «ما شفاعت‏كننده و دوست نزديكى نداريم» (٦) ٦- (٧) امام صادق (ع) فرمود : دوستانتان را زياد كنيد، زيرا براى هر مؤمنى دعاى اجابت‏شده‏اى است.

و فرمود : دوست زياد بگيريد زيرا براى هر مؤمنى حقّ شفاعت است.

و نيز فرمود : برادران مؤمن را زياد كنيد، زيرا براى آنان در نزد خدا در روز قيامت دستى است كه به وسيله آن شفاعت مى‏كنند.

٧- سيّد رضى در (نهج البلاغه) گويد : امير المؤمنين (ع) فرمود : ناتوانترين مردم كسى است كه از پيدا كردن دوست عاجز باشد، و ناتوانتر از او آن كسى است كه دوستى پيدا كند و از دست بدهد.

٨- در كتاب مجالس شيخ طوسى، امام صادق (ع) از على بن ابى طالب (ع) نقل كرده است كه : از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود : مؤمن ارجمند و بلند نظر، و منافق فريبكار و فرومايه است، و بهترين افراد با ايمان كسانى هستند كه با مؤمنين انس مى‏گيرند، و آن كه با ديگران انس نگيرد و ديگران با او مأنوس نشوند در او خيرى نيست. و نيز حضرت علىّ (ع) فرمود : از رسول خدا شنيدم كه فرمود :

بدترين مردم كسى است كه مؤمنان را دشمن بدارد و آنها هم او را در قلبشان دشمن بدارند. بدترين مردم افراد سخن چين و كسانى هستند كه بين دوستان جدايى مى‏اندازند، و از مردم عيبجويى مى‏كنند، خدا در روز قيامت به آنان به نظر رحمت نمى‏نگرد و مقام آنان را بالا نمى‏برد. سپس حضرت على (ع) اين آيه را تلاوت فرمود :

«اوست كه به نصرت خود و يارى مؤمنان تو را پيروز گردانيد، و دلهاى مؤمنان را به يك ديگر مهربان ساخت.»

٩- ايّوب بن نوح گويد : امام علىّ النقى (ع) به بعضى از دوستان ما نوشت، فلانى را عتاب كن و به او بگو : وقتى كه خدا براى بنده‏اى خير و خوبى مى‏خواهد اگر او را مورد عتاب قرار دهد وى عتاب را مى‏پذيرد و متنبّه مى‏گردد.

٨- باب استحباب همنشينى با خردمند بخشنده

  و دورى از نادان فرومايه‏ ١ - از امام صادق (ع) نقل شده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود : اشكالى‏ندارد كه با خردمند معاشرت كنى اگر چه بخشنده نباشد، از عقلش بهره‏مند شو، و از اخلاق بدش خود را حفظ كن، و همدمى بخشنده را ترك مكن گرچه از عقلش سود نبرى، ولى با خردمندى خود از كرمش بهره‏مند شو، و حتما از فرومايه نادان بگريز.

٩- باب استحباب مشورت با عاقل‏

١- ابو هريره گويد : از رسول خدا (ص) شنيدم كه مى‏فرمود : از خردمند راهنمايى بخواهيد، و از او نافرمانى نكنيد كه پشيمان مى‏شويد.

١٠- باب استحباب ديدار و گفتگو با دوستان‏ ١- در كتاب الاخوان آمده است كه امام صادق (ع) (به يكى از شيعيان) فرمود : آيا (شما دوستان و شيعيان) با يك ديگر همنشينى و گفتگو داريد؟ عرض كردم : بلى، فرمود : اين مجلسها را دوست مى‏دارم، پس فضايل و سخنان ما را (در مورد احكام دين يا مصايب ما) زنده نگه داريد. كسى كه فضايل ما را هر چه بيشتر زنده نگه دارد خداى رحمتش كند. هر كه ما را ياد كند يا نزد او ذكرى از ما بشود و به اندازه پر مگسى اشك از چشمش خارج شود خدا گناهانش را مى‏آمرزد گرچه از كف دريا بيشتر باشد.

٢- ميسر گويد : امام محمّد باقر (ع) به من فرمود : آيا با يك ديگر خلوت مى‏كنيد و به گفتگو مى‏پردازيد؟ عرض كردم : بلى، سوگند به خدا فرمود : به خدا قسم دوست دارم در بعضى از اين جلسات با شما شركت داشته باشم.

٣- امام باقر (ع) فرمود : خدا بيامرزد بنده‏اى را كه ياد ما را زنده نگه دارد.

شخص شنونده سؤال مى‏كند زنده نگه داشتن ياد شما چگونه است؟ فرمود : به ملاقات يك ديگر رفتن (مؤمنين) و با هم به گفتگو پرداختن در نزد آنان كه ثابت قدم هستند.

٤- امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه حضرت على (ع) مى‏فرمود : ديدار دوستان غنيمتى ارزنده است.

٥- فضيل بن يسار گويد : امام باقر (ع) فرمود : آيا با يك ديگر مجالست داريد؟ عرض كردم : بلى، فرمود : چه نيكوست اين مجالس.

٦- خيثمه گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : به دوستان ما سلام برسان، و آنها را به تقواى الهى سفارش كن، ثروتمندشان از فقير، و نيرومندشان از ضعيف ديدار كند، و زنده آنها در تشييع جنازه مردگان حاضر و به خانه‏هاى يك ديگر رفت و آمد نمايند، زيرا ملاقات كردنشان باعث زنده ماندن فضايل ما، و امور دين است. سپس فرمود : خدا رحمت كند بنده‏اى را كه فضايل ما و احكام مربوط به دين را زنده نگه دارد.

٧- امام صادق (ع) از پدرانش نقل مى‏كند كه : پيامبر (ص) فرمود : سه چيز آسايش مؤمن است : بيدار بودن آخر شب، ديدار دوستان و افطار كردن روزه.

٨- شعيب عقرقوفى گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه به دوستانش مى‏فرمود : تقواى الهى پيشه كنيد، و براى رضاى خدا برادرانى نيكوكار و دوستدار يك ديگر، و بهم پيوسته و مهربان باشيد، يك ديگر را زيارت و ملاقات كنيد، و فضايل ما را ذكر كنيد و آن را زنده نگه داريد.

٩- امام باقر (ع) فرمود : گرد هم آييد، و با يك ديگر (در امر دين) گفتگو كنيد كه (در اين حال) ملائكه دور شما جمع مى‏شوند، خداى بيامرزد كسى را كه فضايل ما (و مسائل مربوط به دين را) زنده نگه دارد.

١١- باب استحباب معاشرت با مردم خوب و دوستان قديمى و اجتناب از معاشرت با بدان‏

١- در اصول كافى از حضرت على (ع) نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود :

در باره كسانى كه با آنها به گفتگو مى‏پردازيد (و مجالست مى‏كنيد) دقت كنيد، زيرا هر كس مرگش فرا رسد دوستانش در نزد او حاضر مى‏شوند، اگر آنها نيك باشند او نيك است، و اگر بد باشند [معلوم مى‏شود] او نيز بد است. هيچ كس نمى‏ميرد مگر اين كه در هنگام مردن دوستانش در برابر او مجسّم مى‏شوند.

٢- ابو الحسن امام موسى كاظم (ع) فرموده است : حضرت عيسى (ع) گفته است : يار بد به دوستش ستم مى‏كند، و همنشين سوء او را به هلاكت مى‏اندازد، پس نگاه كن با چه كسى همنشينى.

٣- امام صادق (ع) به يكى از دوستانش فرمود : بر تو باد به انتخاب دوست قديمى، و بپرهيز از هر دوست جديدى كه وفادار، امانتدار، متعهد و پاى‏بند به پيمان نباشد، و حتّى با مطمئن‏ترين دوستانت با احتياط رفتار كن.

٤- ابن عبّاس گويد : از رسول خدا (ص) سؤال شد : بهترين همنشين كيست؟ فرمود : كسى كه ديدار او شما را به ياد خدا، و گفتار او عمل شما را زياد، و عمل او شما را به ياد آخرت بيندازد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : به كسى كه منفعت دينى تو را در نظر نمى‏گيرد نزديك مشو، و علاقه‏اى به همنشينى با او نشان مده، زيرا هر چيزى بجز خداوند از بين رفتنى و پايانش بس خطرناك است.

١٢- باب استحباب پذيرفتن نصيحت و معاشرت با كسى كه انسان عيب او را مى‏داند به منظور نصيحت كردن او ١- ابو العديس گويد امام باقر (ع) فرمود : اى صالح از آن كه دلش براى تو بسوزد و تو را نصيحت كند پيروى كن، و از كسى كه تو را بخنداند ولى با تو حيله و نيرنگ نمايد پيروى مكن. بزودى همه به سوى خداى خويش بازمى‏گرديد. آن وقت آگاه مى‏شويد [كه چه كسى خيرخواه و چه كسى بد خواه شما بوده است.]

٢- امام صادق (ع) فرمود : گرامى‏ترين دوستانم كسى است كه عيبهاى مرا به من تذكر دهد.

٣- در كتاب (محاسن) برقى از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است : از جمله خصلتهايى كه مؤمن به آن نيازمند مى‏باشد سه چيز است : ١- توفيق از جانب خداى عزّ و جل ٢- خود واعظ خويش بودن ٣- پذيرفتن نصيحت.

١٣- باب استحباب دوستى با كسى كه رعايت دوستى را مى‏كند

  و او را در موقع گرفتارى تنها نمى‏گذارد ١- امام صادق (ع) فرمود : دوستى داراى شرايطى است، كسى كه تمام يا بعضى از اين شرايط را رعايت كند مى‏توان او را دوست دانست، و كسى كه اين شرايط در او نباشد نمى‏توان او را دوست به حساب آورد. آن شرايط عبارتند از :

١- باطن و ظاهرش يكى باشد. ٢- عزت تو را عزت خود و عيب تو را عيب خويش بداند. ٣- اگر به مقام يا مالى رسيد تغييرى در او ايجاد نشود. ٤- قدرت و توانايى او تو را از رسيدن به چيزى باز ندارد. ٥- كسى داراى اين خصلتهاست كه در موقع گرفتارى تو را رها نكند.

٢- سيّد رضى در (نهج البلاغه) از حضرت على (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : دوست حقيقى آن است كه برادرش را در سه موضع حفظ كند : در گرفتارى، در غياب، و در مرگش.

١٤- باب استحباب كمك و يارى دادن دوستان به يك ديگر

١- وصّافى گويد : امام محمّد باقر (ع) به من فرمود : آيا مى‏شناسى كسى را كه لباسى نداشته باشد و برادرش لباس خود را به او ببخشد يا لباسى كه اضافه دارد موقتا به او بدهد تا وقتى كه لباسى براى خويش تهيّه كند؟ عرض كردم خير، امام به عنوان تأسف دست بر زانويش زد و فرمود : چنين كسانى برادر نيستند.

٢- اسحاق بن عمّار گويد : نزد امام صادق (ع) بودم، سخن از كمك برادران و وظايف آنها نسبت به يك ديگر به ميان آمد. امام مطلبى فرمود كه من تعجب كردم. امام فرمود : زمانى كه قائم ما ظهور كند بر مؤمنين واجب است كه نياز برادرانشان را برطرف كنند و در شادى آنها بكوشند.

٣- خلّاد سندى (در حديث مرفوعه‏اى) گويد : مردى دير به خدمت پيامبر (ص) رسيد، پيامبر به او فرمود : چه باعث شده است كه تو را كم ملاقات مى‏كنم؟

پاسخ داد : اى رسول خدا برهنگى مانع آمدنم بود، پيامبر فرمود : آيا همسايه‏ات دو جامه نداشت كه يكى را به تو عاريه دهد؟ پاسخ داد چرا [داشت.] حضرت فرمود : او برادر تو نيست.

٤- امام صادق (ع) فرمود : از آنچه به دست مى‏آورى به برادرانت بده، زيرا خداوند مى‏فرمايد : «نيكيها بديها را از بين مى‏برند» .

٥- ابن اعين گويد : از امام صادق (ع) در باره حقّ مسلمان نسبت به برادر مسلمانش سؤال كردم، امام پاسخ نداد، چون خواستم با حضرت خداحافظى كنم عرض كردم : به من پاسخ نداديد، فرمود : اگر پاسخ بدهم (و شما بدان عمل نكنيد) مى‏ترسم كافر شويد، مسلما از مهمترين چيزهايى كه خدا بر بندگانش واجب كرده سه چيز است : ١- رعايت عدالت در باره ديگران و آنچه را براى خود نمى‏پسندد براى برادر مؤمنش نيز روا ندارد. ٢- كمك مالى به برادران مؤمن براى خدا. ٣- به ياد خدا بودن در هر حال و ياد خدا تنها به گفتن «سبحان اللّه و الحمد للّه» نيست، بلكه عبارت است از ترك آنچه خدا حرام كرده است.

١٥- باب كراهت دوستى با بد كار و نادان و دروغگو

١- امام صادق (ع) فرمود : امير المؤمنين (ع) وقتى به منبر مى‏رفت مى‏فرمود :

شايسته است مسلمان از دوستى با سه گروه اجتناب كند : از بى‏حياى تبهكار، نادان، و دروغگو. امّا بى‏حياى تبهكار كارش را برايت خوب جلوه مى‏دهد و دوست دارد تو مانند او باشى، و در امر دين و آخرت به تو كمك نمى‏كند، و نزديك شدن به او ستم و باعث سختدلى، و رفت و آمد با او براى تو مايه بى‏آبرويى است.

امّا نادان، اميد خيرى از او برايت نيست و ضررى از تو دفع نمى‏كند اگر چه خودش را به زحمت افكند، و چه بسا كه بخواهد به تو سود برساند ولى زيان مى‏رساند، پس مرگ او بهتر از زندگى، و سكوت او بهتر از سخن گفتنش، و دورى او بهتر از نزديك بودن اوست.

امّا دروغگو، زندگى تو با او گوارا نيست، زيرا خبرى را از تو براى ديگران و از ديگران براى تو نقل مى‏كند، و هر گاه خبرى به پايان رسيد خبر ديگرى پيش مى‏كشد كه وانمود كند راست مى‏گويد در صورتى كه راست نمى‏گويد، و با ايجاد عداوت بين مردم تفرقه مى‏اندازد و بذر كينه در دلها مى‏كارد، پس از خدا بترسيد و در باره خود بينديشيد.

٢- كلينى (در كافى) از امام صادق (ع) نقل كرده است كه :

امير المؤمنين (ع) فرمود : شايسته نيست كه مسلمان با بد كار دوست شود زيرا او كارش را نيكو جلوه مى‏دهد و دوست دارد ديگران مانند او باشند، دوستش را در امر دنيا و آخرت كمك نمى‏كند و رفت و آمد با او باعث بى‏آبرويى و خوارى است.

٣- امام صادق (ع) فرموده : براى مسلمان شايسته نيست كه با بد كار، و نادان و دروغگو دوست شود.

٤- زرارة گويد : امام صادق (ع) فرمود : از دوستى با نادان بپرهيز، زيرا هر چه از جانب او شاد باشى او به بدى رساندن به تو نزديكتر است. (هر چه به دوستى او خوشحالتر باشى، خطر زيان رساندن او به واسطه حماقتش به تو نزديكتر مى‏باشد).

٥- امام صادق (ع) فرمود : حضرت علىّ (ع) بالاى منبر مى‏فرمود : براى مسلمان شايسته است كه از دوستى با دروغگو دورى جويد، زيرا خبرى از تو براى ديگران، و از ديگران براى تو نقل مى‏كند زندگى را بر تو تلخ و ناگوار مى‏سازد، هر گاه خبرى كسب كند آن را به خبر ديگرى پيوند مى‏دهد تا ثابت كند راست مى‏گويد در صورتى كه راست نمى‏گويد، پس خبرها را از گروهى براى گروهى ديگر نقل مى‏كند تا بين آنها دشمنى ايجاد كند و بذر كينه در دلها بكارد.

١٦- باب كراهت شركت دادن افراد فرومايه و گنهكار در امور

١٦- باب كراهت شركت دادن افراد فرومايه و گنهكار در امور ١- عمّار بن موسى گويد : امام صادق (ع) فرمود : اى عمّار اگر دوست دارى كه نعمت براى تو دوام داشته، و مروّت تو كامل و بى‏عيب باشد و زندگى‏ات روبراه شود بردگان و افراد فرومايه را در كار خود دخالت نده، زيرا اگر آنها را امين دانستى به تو خيانت كنند و اگر خبرى به تو دهند دروغ گويند، اگر مصيبتى برايت پيش آيد تو را خوار كنند، و اگر وعده كنند خلف وعده نمايند.

عمّار گفت، از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : نيكان كه يك ديگر را دوست بدارند براى آنان ثواب، و بدان كه افراد نيك را دوست بدارند براى نيكان فضيلت، و دشمنى بدكاران با نيكان زينت و افتخار براى نيكوكاران، و دشمنى نيكوكاران با بدان ذلّت و خوارى بدكاران است.

٢- در كتاب كافى نقل شده است كه : لقمان به پسرش گفت : اى پسرم، زياد با مردم نزديك مشو كه موجب دورى از دلهاى آنان مى‏شوى و يكسره از آنها دورى مكن كه خوار و بى‏مقدار گردى. هر جنبنده‏اى همنوع خود را دوست دارد، انسان نيز همنوع خود را دوست مى‏دارد، كارهاى پسنديده‏ات را نزد مخالفين آن كارها بازگو مكن، زيرا همان طور كه بين گرگ و گوسفند دوستى برقرار نمى‏شود بين نيكو كار و بد كار دوستى به وجود نمى‏آيد، كسى كه به قير نزديك شود مقدارى به او مى‏چسبد، همچنين كسى كه با تبهكار (در زندگى) شريك شود روشهاى او را مى‏آموزد، كسى كه ستيزه و جدال كردن را دوست داشته باشد ملامت مى‏شود و آن كه در جاهاى تهمت آميز وارد شود متهم مى‏گردد، و هر كه همنشين بد انتخاب كند سالم نمى‏ماند، و هر كس جلو زبانش را نگيرد پشيمان مى‏شود. ٣- عمّار ساباطى گويد : امام جعفر صادق (ع) به من فرمود : اى عمّار اگر مى‏خواهى نعمت براى تو دوام داشته باشد و دوستى مردم نسبت به تو كامل شود و زندگى‏ات راحت باشد با بردگان و افراد پست در كار خويش مشورت مكن، زيرا اگر به آنها اعتماد كردى به تو خيانت مى‏كنند و اگر به تو خبرى بدهند دروغ مى‏گويند و اگر مصيبتى براى تو پيش آيد تو را خوار سازند، و اگر وعده كنند به تو راست نگويند.

٤- امام صادق (ع) فرمود : از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود : به حق قيام كن، و براى آنچه از دست تو رفته است افسوس مخور، و از آنچه به تو مربوط نيست دورى كن، و از دشمن بپرهيز، و با دوستان با احتياط رفتار نما، مگر افراد امين، و امين كسى است كه از خدا بترسد، با بد كار همنشينى مكن و او را بر اسرار خويش آگاه مگردان و امانت به او مسپار، و با آنان كه از خداى خويش مى‏ترسند در كارهايت مشورت كن.

١٧- باب تحريم همنشينى با دروغگو و گنهكار و بخيل و نادان و قاطع رحم

و ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه : پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من فرمود : اى پسر عزيزم با پنج گروه دوستى و گفتگو و مسافرت مكن؛ امام باقر (ع) سؤال مى‏كنند آن پنج گروه را معرّفى فرماييد، امام سجّاد (ع) فرمود : ١- از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا دروغگو مانند سراب است كه دور را نزديك و نزديك را دور مى‏نماياند. ٢- از دوستى با فاسق اجتناب كن زيرا تو را به يك وعده غذا و به كمتر از آن مى‏فروشد. ٣- از دوستى با بخيل بپرهيز زيرا وقتى كه خيلى به كمك او نيازمند باشى (كمك نمى‏كند) و تو را خوار مى‏گرداند. ٤- از دوستى با كسى كه از بستگان بريده و قطع رحم نموده است بپرهيز، زيرا در سه جا از قرآن نفرين شده است.

الف : (شما (منافقان) اگر (از فرمان خدا و طاعت قرآن) روى بگردانيد يا در زمين فساد و قطع رحم كنيد باز هم اميد (نجات) داريد؟

ب : (آنان كه پس از پيمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را شكستند و نيز آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده بريدند، و در روى زمين فساد و فتنه برانگيختند، براى آنهاست لعنت خدا، و منزلگاهشان دوزخ است».

ج : و در سوره بقره فرموده است : «كسانى كه عهد خدا را پس از پيمان بستن مى‏شكنند و آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده مى‏برند، و در روى زمين فساد مى‏كنند به حقيقت زيانكارند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از دوستى با نادان بپرهيز زيرا هر چه به او نزديكتر شوى به بدى نزديك شده‏اى [و از جانب او جز بدى به تو نمى‏رسد.]

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : پيشواى مؤمنان على (ع) فرمود : اى فرزندم از دوستى با نادان بپرهيز، زيرا او مى‏خواهد به تو سود برساند ولى زيان مى‏رساند، از دوستى با بخيل اجتناب كن زيرا هنگام شديدترين حاجت تو را رها مى‏سازد، و از دوستى با بد كار بر حذر باش زيرا تو را به چيز كمى مى‏فروشد، و از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا او مانند سراب است، دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى‏نماياند.

٤- امام محمّد باقر (ع) فرمود : به چهار شخص نزديك مشو و دوستى مكن :

نادان، بخيل، ترسو و دروغگو، امّا نادان مى‏خواهد به تو سود برساند ولى ضرر مى‏زند، امّا بخيل چيزى از تو مى‏گيرد ولى چيزى به تو نمى‏دهد، امّا ترسو از تو و از پدر و مادر خويش مى‏گريزد، امّا دروغگو راست مى‏گويد ولى كسى سخن او را تصديق نمى‏كند. ٥- امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه امام باقر (ع) فرمود :

خواستم به سفر بروم، پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من سفارش كرد : اى پسرم از دوستى و معاشرت با احمق بپرهيز و با او معاشرت نكن زيرا احمق در حضور و غياب به دنبال عيبجويى است.

اگر سخن بگويد نادانى‏اش او را رسوا گرداند، و اگر سكوت كند ناتوانى در گفتار او را كوچك مى‏كند و اگر كارى انجام دهد آن را تباه سازد، و اگر مسئوليتى به عهده گيرد آن را ضايع مى‏كند، دانش او باعث بى‏نيازى او نيست و دانش ديگران هم به وى سود نمى‏رساند، نصيحت ناصحان را نمى‏پذيرد، دوستش از او آسايشى نمى‏يابد، مادرش دوست دارد در عزايش بنشيند، و همسرش مى‏خواهد او را از دست بدهد، همسايه‏اش مى‏خواهد از او دور باشد، و دوست وى تنهايى را بر مجالسش ترجيح مى‏دهد، اگر در مجلسى از ديگران كوچكتر باشد آنها از دست او در رنج و عذابند، و اگر بزرگتر از ديگران باشد آنان را به فساد مى‏كشاند.

١٨- باب كراهت همنشينى با فرومايگان و ثروتمندان و گفتگو با زنان‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از اجدادش نقل مى‏كند كه : رسول خدا (ص) فرمود : همنشينى با سه گروه دل را مى‏ميراند : ١- همنشينى با فرومايگان.

٢- گفتگو با زنان. ٣- همنشينى با ثروتمندان.

٢- امام محمد باقر (ع) به شخصى فرمود : با ثروتمندان معاشرت نكن زيرا انسان وقتى كه با آنها معاشرت مى‏كند از نعمتى كه خدا به خودش داده است قدردانى نمى‏كند و به مرحله‏اى مى‏رسد كه تصوّر مى‏كند خدا به وى نعمتى نداده است.

١٩- باب كراهت وارد شدن به مكانهاى تهمت آميز ١- امام جعفر صادق (ع) گويد : امير مؤمنان علىّ (ع) فرمود : اگر كسى خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند، و كسى كه رازش را پنهان دارد اختيار در دست خودش مى‏باشد [و رازش آشكار نمى‏شود .]

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه به جاهاى تهمت آميز برود و متهم گردد بايد خودش را ملامت كند.

٣- امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده است كه حضرت امير (ع) فرمود :

شخصى كه خودش را در معرض تهمت قرار دهد نبايد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند ملامت كند.

٤- حضرت على (ع) در وصيّت به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : از مكانهاى تهمت آميز، و جاهايى كه مردم به آن بدگمانند بپرهيز، زيرا همنشين بد انسان را گول مى‏زند. ٥- امام موسى كاظم (ع) گويد : امام صادق (ع) فرمود : از جاهاى مشكوك [و تهمت آميز] بپرهيزيد، و حتّى نبايد كسى با مادرش راه برود زيرا همه مردم نمى‏دانند كه وى مادر اوست.

٦- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از امير المؤمنان (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : شخصى كه خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند.

٧- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه شمشير تجاوز و ستم بروى مردم بكشد با آن شمشير كشته مى‏شود، و كسى كه مكر و حيله ورزد هلاك شود، و هر كه بى‏باكى پيشه سازد غرق گردد، و شخصى كه وارد مكانهاى تهمت آميز شود متهم گردد.

٢٠- باب استحباب پرهيز و ترس از زيركى مؤمن‏ ١- امام باقر (ع) در تفسير آيه «إِنّ فِي ذلِكَ لآَياتٍ لِلْمُتَوَسّمِينَ»فرمود : منظور از «متوسّمين» ائمّه هستند (چون) رسول خدا (ص) فرمود : از زيركى مؤمن بپرهيزيد زيرا او در گفتارش از نور الهى استفاده مى‏كند.

٢- سليمان جعفرى گويد : عدّه‏اى در نزد امام موسى كاظم (ع) بوديم كه فرمود : از زيركى مؤمن بترسيد زيرا او با نور الهى به امور مى‏نگرد.

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : علىّ (ع) فرمود : از گمانهايى كه مؤمنان نسبت به شما مى‏برند بر حذر باشيد زيرا خدا حقّ را بر زبان آنها جارى مى‏سازد.

٢١- باب استحباب مشورت با اشخاص صاحب نظر ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده كه به پيامبر اكرم (ص) گفته شد : اى رسول خدا، هوشيارى و دورانديشى در چيست؟ فرمود : مشورت كردن با صاحب‏نظران و پيروى از آنها.

٢- امام صادق (ع) فرمود : رسول اكرم (ص) در وصيّت به حضرت على (ع) فرمود : هيچ كمك و پشتيبانى محكمتر از مشورت، و هيچ خردى بهتر از تدبير و چاره‏انديشى نيست.

٣- امام باقر (ع) فرمود : در تورات چهار عبارت نوشته شده است : ١- كسى كه مشورت نكند پشيمان مى‏شود. ٢- فقر و تنگدستى بزرگترين مرگ است.

٣- هر گونه رفتار كنى با تو رفتار مى‏كنند. ٤- كسى كه چيزى را مالك شود منافع خود را بر منافع ديگران ترجيح مى‏دهد.

٤- امام صادق (ع) فرمود : هرگز انسان با مشورت كردن هلاك نمى‏شود.

٥- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت امير (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : هيچ ثروتى مانند عقل، و هيچ فقرى مانند نادانى، و هيچ ميراثى مانند ادب، و هيچ پشتيبانى مانند مشورت كردن نيست.

٦- و آن حضرت فرموده است : كسى كه خود رأى باشد نابود مى‏شود، و هر كه با بزرگان مشورت كند در عقل آنها شريك است.

٧- و آن حضرت فرمود : مشورت راهيابى است.

٨- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٢٢- باب استحباب مشورت با شخص پرهيزگار خردمند و اطاعت از او و كراهت مخالفت با وى‏ ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : كسى كه نصيحت‏كننده‏اى از باطن، و بازدارنده‏اى از درون، و همنشين راهنما نداشته باشد دشمن را بر خود چيره كرده است.

٢- امام هادى از پدرانش نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٣- امام صادق (ع) فرمود : در كار خود با كسانى مشورت كن كه از پروردگارشان مى‏ترسند.

٤- امام صادق (ع) نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : در كارى كه براى تو پيش مى‏آيد با كسانى كه از خدا مى‏ترسند مشورت كن.

٥- سليمان بن خالد گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

با مردم خردمند با تقوا مشورت كن زيرا آنها جز به نيكى راهنمايى نمى‏كنند، و بپرهيز از مخالفت با آنان زيرا مخالفت با شخص پرهيزگار خردمند باعث تباهى دين و دنياست. ٦- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : مشورت با خردمند اندرزگو باعث پيشرفت و بركت و موفقيّت از جانب خداست، وقتى كه شخص دلسوز عاقل تو را راهنمايى كند از مخالفت با او بپرهيز، زيرا اين مخالفت باعث هلاكت مى‏شود.

٧- امام جعفر صادق (ع) فرمود : چرا وقتى كار مهمّى براى شما پيش مى‏آيد و خود قادر به حلّ آن نيستيد با افراد خردمند متديّن و پارسا مشورت نمى‏كنيد؟

سپس امام صادق (ع) فرمود : آگاه باشيد هر كس اين كار را انجام دهد خدا او را خوار نمى‏گرداند بلكه مقام او را بالا مى‏برد و به بهترين كارها و نزديكترين آنها به خداوند هدايتش مى‏كند.

٨- امام صادق (ع) فرمود : مشورت داراى حدودى است كه اگر آن حدود شناخته و رعايت نشود ضررش براى مشورت‏كننده از نفعش بيشتر است.

آن حدود عبارتند از : كسى كه با او مشورت مى‏شود : ١- عاقل باشد. ٢- آزاده ديندار باشد. ٣- دوست مهربان و مانند برادر باشد. ٤- اگر از راز تو آگاه شد مثل اين كه خودت به آن آگاهى و آن را مكتوم و پوشيده مى‏دارد. زيرا تو زمانى از راهنمايى مشاور سود مى‏برى كه او عاقل باشد، و وقتى كه وى آزاد مرد متديّن بود نهايت كوشش را براى نصيحت كردن تو به كار مى‏برد، وقتى كه دوست مهربان و مانند برادر باشد و او را از راز خويش آگاه كردى راز تو را پوشيده نگاه مى‏دارد، و آگاهى او مانند اين است كه خودت به آن آگاهى، [اگر اين شرايط رعايت شود] مشورت جامع و نصيحت كامل مى‏گردد.

٢٣- باب وجوب راهنمايى كسى كه تقاضاى مشورت مى‏كند ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : مردى به نزد امير المؤمنين (ع) آمد و عرض كرد براى مشورت به خدمت شما آمده‏ام.

حسن و حسين [دو فرزند شما] و عبد اللّه بن جعفر از دخترم خواستگارى كرده‏اند (كداميك را قبول كنم)؟ حضرت علىّ (ع) فرمود : كسى كه با او مشورت كند مورد اعتماد است، [فرزندم] حسن زنان را طلاق مى‏دهد، دخترت را به همسرى حسين درآور كه او براى دخترت مناسبتر است.

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه با برادر مؤمنش مشورت كند و او نظرش را خالصانه بازگو ننمايد خداى عزّ و جلّ قدرت فكر و انديشه را از وى مى‏گيرد.

٢٤- باب جواز مشورت كردن با كسى كه مرتبه او پايين‏تر است‏

١- معمّر بن خلّاد گويد : يكى از غلامان امام رضا (ع) به نام سعد وفات يافت؛ امام به معمّر فرمود : شخصى با فضيلت و امانتدار به من معرّفى كن، در پاسخ گفتم : من كسى را به شما معرّفى كنم؟ حضرت با حالت شبيه شخص غضبناكى فرمود : پيامبر خدا با يارانش مشورت مى‏كرد و بعد در باره آنچه كه مى‏خواست تصميم مى‏گرفت.

٢- فضيل بن يسار گويد : امام صادق (ع) در باره كارى با من مشورت كرد، به امام گفتم : خدا شما را يارى دهد، كسى مانند من مشاور شما باشد؟ امام فرمود : آرى هر زمانى كه با تو مشورت كنم.

٣- حسن بن جهم گويد : جمعى در خدمت امام رضا (ع) بوديم. ايشان يادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود : هيچ عقلى با عقل او برابرى نمى‏كرد، در عين حال در بسيارى اوقات با يكى از غلامان سياه پوست خود مشورت مى‏كرد، به آن حضرت گفته شد آيا با چنين كسى مشورت مى‏فرمايى؟ در پاسخ فرمود : چه بسا خداى تبارك و تعالى مشكل را به زبان چنين شخصى برطرف كند، بسيارى اوقات در باره مزرعه يا باغ آن حضرت را راهنمائى مى‏كردند و آن حضرت به آن عمل مى‏فرمود.

٤- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه عبد اللّه بن عبّاس نظر خود را به عنوان يك مشاور براى امام على (ع) بيان كرد، امّا امام با عقيده او موافق نبود؛ فرمود : تو بايد نظر مشورتى خود را به من بگويى، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصميم بگيرم بايد نظر مرا بپذيرى.

٥- علىّ بن مهزيار گويد : امام جواد (ع) به من نوشت به فلانى بگو با ما مشورت كند و پس از مشورت آنچه نظر خودش است انتخاب كند زيرا او از آنچه در سرزمينش [اهواز] مى‏گذرد و از اين كه چگونه با سلاطين رفتار كند آگاهتر است. مشورت باعث بركت و خوشبختى است، خدا به پيامبرش در قرآن كريم مى‏فرمايد : «در كارها با مردم مشورت كن، ليكن آن چه خودت تصميم گرفتى با توكّل به خدا انجام ده» (حضرت فرمود) پس هر چه مى‏گذرد به من گزارش دهد بهترين نظر را برايش مى‏نويسم و اگر رأى و نظر من بهتر نباشد اميدوارم او را به راه روشن حقّ راهنمايى كرده باشم ان شاء اللّه «در كارها با مردم مشورت كن» منظور طلب خير از مردم است.

٢٥- باب كراهت مشورت با زنان و نيكو بودن مشورت با مردان‏

١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) در وصيّتش به حضرت علىّ (ع) فرمود : يا على بر زنان، نماز جمعه و مسئوليت قضاوت، و طرف مشورت قرار گرفتن نيست.

يا على، تندخويى ناپسند و اطاعت از زن موجب پشيمانى است. يا على، از جمله چيزهايى كه نامبارك است زبان زنان است. [زنانى كه رعايت شؤون اسلامى را نمى‏نمايند .]

٢- امير المؤمنين (ع) در وصيّت به فرزندانشان محمّد بن حنفيّه فرموده است :

آراى مردان را جمع كن، سپس آن رأيى را كه به حقّ نزديكتر است انتخاب كن و آرائى را كه شك دارى رها كن تا اين كه فرمود : كسى كه به رأى خود عمل كند خودش را به خطر مى‏افكند و هر كه آراى مختلف را مورد توجّه قرار دهد به راههاى خطا و اشتباه پى مى‏برد.

٢٦- باب كراهت مشورت با شخص ترسو، بخيل، آزمند، برده، فرومايه و بدكار

١- امام رضا (ع) از پدرانش از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرموده است : يا علىّ با شخص ترسو مشورت نكن زيرا او راه خروج [از گرفتاريها] را براى تو سخت جلوه مى‏دهد و حتما با بخيل مشورت نكن، زيرا تو را از هدف بازمى‏دارد، با حريص مشورت نكن زيرا او كار بد را زيبا جلوه مى‏دهد، و بدان كه ترس و بخل و آزمندى غريزه‏اى است كه از سوء ظنّ ناشى مى‏شود.

٢- عمّار ساباطى گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : اى عمّار اگر مى‏خواهى نعمت برايت با دوام، و مردانگى‏ات كامل، و زندگى‏ات اصلاح گردد در كار خويش با بردگان و اشخاص فرومايه مشورت مكن، زيرا اگر به آنها اعتماد كنى به تو خيانت مى‏كنند، و اگر خبرى به تو بدهند دروغ مى‏گويند و اگر گرفتار شوى تو را خوار مى‏سازند و اگر به تو وعده‏اى دهند به آن وفا نمى‏كنند.

٣- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود : حق را بپادار و براى آنچه از تو فوت شده افسوس مخور و از آنچه به تو مربوط نيست كناره‏گير، از دشمن دورى كن، و از دوست خويش بر حذر باش، (با احتياط با او برخورد كن) و با مردم امين همنشين و دوست باش، و امين كسى است كه از خدا بترسد، و با بد كار همنشينى مكن، و او را بر راز خويش آگاه مگردان، و امانت خود را به او مسپار، و در كارهايت با كسانى كه از پروردگار خويش مى‏ترسند مشورت نما.

٢٧- باب تحريم همنشينى و دوستى با اهل بدعت‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : با كسانى كه در دين بدعت مى‏گذارند دوستى و همنشينى نكنيد زيرا در نظر مردم يكى از آنان به شمار مى‏آييد.

و پيامبر (ص) فرمود : انسان بر دين دوست و همنشين خود مى‏باشد.

٢٨- باب كسانى كه معاشرت و سلام كردن بر آنها شايسته نيست‏ ١- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده كه در وصيّت حضرت رسول (ص) به على عليه السلام آمده است : يا على كسى كه از دين و دنيايش توشه‏اى بر نگيرد براى تو خيرى در همنشينى با او نيست، و كسى كه خواسته تو را اجابت نكند تو نيز خواسته او را اجابت نكن، زيرا او شايسته تكريم نيست.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه در حديث منهيّات پيامبر (ص) فرمود : سخن گفتن با شخص جذامى مكروه است مگر اين كه بين آنها به اندازه يك ذراع [تقريبا نيم متر] فاصله باشد.

و آن حضرت فرمود : از جذامى فرار كن مانند گريختن از شير.

٣- در كتاب خصال شيخ صدوق از امير المؤمنين (ع) نقل شده است كه آن حضرت فرمود : پيامبر (ص) [مردم را] از سلام كردن بر چهار گروه نهى كرده است : ١- شخص باده‏گسار در حال مستى. ٢- كسى كه مجسمه مى‏سازد. ٣- آن كه با نرد بازى مى‏كند. ٤- كسى كه دوز بازى مى‏كند. و من گروه پنجمى را اضافه مى‏كنم، نهى مى‏كنم شما را از سلام كردن بر شطرنج باز.

٤- رسول خدا (ص) فرمود : از پنج گروه در هر حال بايد دورى كرد :

جذامى، پيس، ديوانه، زنازاده، و عرب بيابانگرد.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه بر شش گروه نبايد سلام كرد : يهودى، مسيحى، و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است و آن كه بر سر سفره‏اى مى‏نشيند كه در آن مشروبات الكلى است و شاعرى كه به زنان عفيف تهمت مى‏زند و كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله شوخى قرار مى‏دهند.

٦- حضرت علىّ (ع) در حديثى فرمود : بر شش گروه سلام كردن شايسته نيست : ١- يهودى و مسيحى ٢- افرادى كه با نرد و با شطرنج بازى مى‏كنند. ٣- باده‏گسار. ٤- اهل ساز و طنبور. ٥- كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله‏

شوخى قرار مى‏دهند ٦- شاعران [دربارى و چاپلوس

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرش امام محمّد باقر (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود : بر يهود، و نصارى و زردشتى، و بت پرست، و باده‏گسار و كسانى كه كارشان بازى شطرنج و نرد است، و مرد زن صفت [مردى كه خود را در اختيار مردان ديگر مى‏گذارد] و شاعرى كه زنان عفيف را متّهم مى‏كند، و كسى كه در حال نماز است سلام نكنيد. بر نمازگزار بدين سبب كه نمى‏تواند پاسخ سلام را بدهد، با توجّه به اين كه سلام براى مسلمان امرى مستحب و پاسخ آن واجب است، و بر رباخوار و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است، و در حمّام، و هر فاسقى كه آشكارا مرتكب معصيت مى‏شود.

٢٩- باب استحباب اظهار دوستى و محبّت نسبت به مردم‏

١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : عربى باديه‏نشين از بنى تميم به نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد : مرا نصيحت فرماييد. از جمله مطالبى كه پيامبر (ص) به او فرمودند اين بود : نسبت به مردم اظهار دوستى كن تا تو را دوست بدارند.

٢- امام موسى كاظم (ع) فرمود : اظهار محبّت و دوستى نسبت به مردم نيمى از عقل است.

٣- ابن ادريس در كتاب سرائر مشابه اين حديث را نقل كرده است با اين تفاوت : و مدارا كردن با ديگران نيمى از وسيله زندگى است، و كسى كه ميانه‏روى كند فقير نمى‏شود.

٤- امام صادق (ع) از امام حسن مجتبى (ع) نقل فرموده است : خويشاوند كسى است كه از لحاظ دوستى به انسان نزديك باشد اگر چه از لحاظ نسب دور باشد و بيگانه كسى است كه از جهت محبّت و دوستى بيگانه باشد گرچه از لحاظ نسب نزديك باشد، هيچ چيز نزديكتر به چيزى از دست به بدن نيست، و دست خيانت مى‏كند و قطع مى‏شود، و پس از قطع درمان مى‏گردد. [يعنى اعتماد به نزديكى خويشاوند نيست، اگر دوست نباشد، و گاهى عملا از انسان دور و بيگانه است. يا منظور اين است كه دست دزد به صاحبش خيانت مى‏كند و در عين نهايت نزديكى قطع مى‏گردد. يا انسان دشمن دستش هست و باعث قطعش مى‏گردد. يا اين كه اعتمادى به قرب جسمانى نيست و نفع حقيقى و پايدار قرب معنوى است .]

٥- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : اظهار دوستى نسبت به مردم نصف عقل است.

٣٠- باب استحباب خوشرفتارى و گشاده‏رويى و احترام به مردم و خوددارى از مزاحمت آنان‏

١- امام صادق (ع) فرمود : خوشرويى با مردم يك سوّم عقل است.

٢- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است كه سه چيز دوستى انسان را براى برادر مسلمانش خالص مى‏گرداند : ١- با خوشرويى او را ملاقات كند. ٢- در مجلس به او جا دهد. ٣- او را با بهترين نامها بخواند.

٣- حذيفة بن منصور گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

كسى كه از مزاحمت مردم دست بردارد، گرچه او يك نفر است كه از مزاحمت آنان دست برداشته لكن در مقابل افراد زيادى از مزاحمت او دست برمى‏دارند.

٣١- مستحبّ است براى كسى كه مؤمنى را دوست دارد او را از دوستى خود با خبر كند

١- امام صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست دارى او را از اين امر با خبر كن، زيرا باعث استوارى محبّت بين شما مى‏گردد.

٢- نصر بن قابوس گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : زمانى كه يكى از برادرانت را دوست مى‏دارى او را از اين دوستى آگاه كن، همان طور كه حضرت ابراهيم (ع) گفت : «پروردگارا به من بنما كه چگونه مردگان را زنده مى‏كنى، خدا فرمود : آيا به [زنده شدن مردگان] اطمينان ندارى؟ ابراهيم پاسخ داد : ايمان دارم اما مى‏خواهم قلبم مطمئن شود»

٣- شخصى به امام باقر (ع) عرض كرد : من اين مرد را دوست دارم، امام به او فرمود : او را از اين امر با خبر كن، زيرا دوستى را پايدارتر و مهربانى را نيكوتر مى‏سازد.

٤- امام جعفر صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست مى‏دارى به او بگو.

٥- امام صادق (ع) از پيامبر خدا (ص) نقل فرموده است : هر گاه يكى از شما هم صحبت يا برادر ايمانى‏اش را دوست مى‏دارد او را آگاه سازد.

٣٢- باب استحباب آغاز كردن سلام قبل از سخن گفتن و استحباب پاسخ ندادن قبل از سلام‏

١- امام صادق (ع) فرمود : آغازكننده به سلام به خدا و رسولش نزديكتر است.

٢- علىّ بن الحسين (ع) فرمود : از صفات مؤمن انفاق كردن به اندازه توانايى و وسعت دادن [به اهل و عيال] در حدّ قدرت، و با عدالت و انصاف رفتار كردن با مردم، و آغاز به سلام نمودن بر آنان مى‏باشد.

٣- امام جعفر صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمود : شايسته‏ترين مردم نزد خدا و رسولش كسى است كه سلام را آغاز كند.

٤- با همين اسناد نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد. و نيز فرمود : قبل از سخن گفتن سلام كنيد، اگر كسى قبل از سلام گفتن سخن گويد به او پاسخ ندهيد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : فرشته‏اى مردى را بر در خانه‏اى ديد، فرشته به او گفت چرا بر در اين خانه ايستاده‏اى؟ پاسخ داد يكى از برادرانم در اين خانه است مى‏خواهم بر او سلام كنم، فرشته به او گفت : آيا بين شما خويشاوندى است يا حاجتى به او دارى؟ پاسخ داد : قرابتى بين ما نيست، و نيازى جز اخوّت اسلامى و احترام آن مرا به اينجا نكشانده بلكه براى پروردگار جهان به او سلام و محافظتش مى‏كنم، فرشته به او گفت : من فرستاده خدايم به سوى تو، پروردگارت تو را سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : مرا زيارت كردى، و براى من تعهّد نمودى، حتما بهشت را بر تو واجب كردم و تو را از خشم خويش معاف داشتم، و از آتش نجات دادم.

٦- امام صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام كردن سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد.

و نيز امام صادق (ع) فرمود : هيچ كس را به طعام خويش دعوت نكنيد مگر اين كه سلام كند.

٣٣- باب لزوم سلام و كراهت ترك آن و وجوب پاسخ سلام‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : جواب دادن به نامه مانند پاسخ سلام واجب است و آغازكننده به سلام [از جواب دهنده] نزد خدا و رسولش شايسته‏تر است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده : خداى عزّ و جلّ فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٣- امام جعفر صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : سلام كردن مستحب، و پاسخ آن واجب است.

٣٤- باب استحباب بلند گفتن سلام و سخن نيكو گفتن‏ ١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : خداى عزّ و جلّ بلند سلام كردن را دوست مى‏دارد.

٢- امام باقر (ع) فرموده : سلمان (كه رحمت خدا بر او باد) مى‏گفت : سلام خدا را آشكارا بگوييد، زيرا درود خدا به ستمكاران نمى‏رسد.

٣- امام جعفر صادق (ع) در حديثى نقل فرموده است كه حضرت علىّ (ع) مى‏فرمود : خشمگين نشويد، و [كارى نكنيد كه] مورد خشم قرار گيريد، آشكارا سلام كنيد، و سخن نيكو بگوييد، نماز شب بخوانيد در حالى كه مردم در خوابند، تا به سلامتى به بهشت رويد، سپس اين گفتار خداى عزّ و جلّ را براى آنان خواند :

«خدايى كه سالم از هر گونه عيب و نقص، و امان دهنده و نگهبان است»

٤- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى فروتنى اين است كه كسى را كه ملاقات مى‏كنى بر او سلام نمايى.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه در وصيّت پيامبر (ص) به حضرت على (ع) آمده است : سه چيز باعث پوشاندن گناهان است، آشكارا سلام كردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالى كه مردم خوابند.

٦- امام صادق (ع) فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : در بهشت خانه‏هايى است كه بيرون آنها از داخل، و داخل آنها از خارج ديده مى‏شود، كسانى از امّت من در آن سكونت مى‏كنند كه سخن نيكو گويند، و مردم را اطعام كنند، و بلند سلام كنند و روزه را ادامه دهند، نماز شب بخوانند در حالى كه مردم در خوابند. حضرت علىّ (ع) سؤال كرد : اى رسول خدا چه كسى از امّت شما توانايى انجام اين اعمال را دارد؟

پيامبر (ص) فرمود : يا على ميدانى نيكويى سخن چيست؟ كسى كه صبح و شام ده مرتبه بگويد :

«سبحان الله، و الحمد للّه، و لا اله الّا اللّه، و اللّه اكبر»

، و اطعام كردن عبارت است از انفاق كردن مرد به خانواده‏اش، امّا منظور از ادامه روزه آن است كه شخص ماه رمضان و از هر ماه ديگر سه روز روزه بگيرد، روزه عمر براى او نوشته مى‏شود. امّا منظور از نماز شب در حالى كه مردم خوابند، هر كس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد با جماعت بخواند مانند آن است كه تمام شب را به عبادت مشغول باشد و مقصود از افشاى سلام آن است كه از سلام كردن بر هيچ مسلمانى بخل نورزد.

٨- امام محمّد باقر (ع) فرمود : سه چيز باعث قرب و منزلت است : آشكارا سلام كردن، طعام دادن، و نماز شب خواندن در حالى كه مردم در خوابند.

٩- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تواضع سلام كردن به هر كسى است كه او را ملاقات كنى.

١٠- پيامبر خدا (ص) فرمود : ناتوانترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد، و بخيلترين مردم آن است كه از سلام كردن بخل ورزد.

١١- امام صادق (ع) فرمود : هر كس چهار چيز براى من تعهّد كند من چهار خانه در بهشت براى او تضمين مى‏كنم، ١- انفاق كردن و نترسيدن از فقر و تنگدستى. ٢- رعايت عدالت در باره مردم در مقابل منافع خويش. ٣- آشكارا سلام كردن در همه جا. ٤- ترك مجادله و نزاع اگر چه حقّ با او باشد.

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏ ١- امام رضا (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : پنج چيز را تا آخر عمر رها نخواهم كرد : ١- غذا خوردن با بردگان بر روى زمين.

٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- دوشيدن شير از پستان بز با دست خودم.

٤- پوشيدن لباس پشمين. ٥- سلام كردن بر كودكان تا بعد از من سنّت [رسم] باشد.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرمود : پنج چيز را تا لحظه مرگ ترك نخواهم كرد : ١- پوشيدن لباس پشمين. ٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- غذا خوردن با بردگان. ٤- وصله كردن كفش با دست خودم.

٥- سلام كردن بر كودكان تا اين كه بعد از من سنت [رسم] باشد.

٣٦- باب حرمت تبعيض بين فقير و ثروتمند در نحوه سلام كردن و وجوب رعايت مساوات بين آن دو

  ١- امام رضا (ع) فرمود : هر كس فقير مسلمانى را ملاقات كند و به گونه‏اى بر او سلام نمايد كه با سلام بر ثروتمند فرق داشته باشد در روز قيامت خدا را درحالى ملاقات مى‏كند كه خدا بر وى خشمگين است.

٢- حجّال گويد : به جميل بن درّاج گفتم آيا پيامبر خدا (ص) فرمود :

زمانى كه بزرگ قومى نزد شما آمد او را احترام كنيد؟ جميل گفت : آرى، پيامبر فرموده است. از جميل پرسيدم : [در اين حديث] منظور از شريف كيست؟ پاسخ داد :

از امام صادق (ع) در اين باره پرسيده‏ام، آن حضرت فرمود : منظور از شريف در اين حديث شخص ثروتمند است.

٣٧- باب استحباب شكرگزارى خدا براى نعمت اسلام و تندرستى‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است : پيامبر (ص) فرمود : هر كس يهودى يا مسيحى يا زردشتى يا يكى از غير مسلمانان را ببيند بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا بر تو فضيلت داد و اسلام را دين من و قرآن را كتابم و محمّد (ص) را پيامبر، و حضرت على (ع) را امام و پيشواى من، و مؤمنين را

برادرانم، و كعبه را قبله من قرار داده است» خدا بين آن مؤمن و غير مسلمان در دوزخ هرگز جمع نكند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : هر كس آفت زده‏اى (مانند جذامى و امثال آن) يا مثله شده يا گرفتارى را ببيند مخفيانه بطورى كه او نشنود سه مرتبه بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا سلامت داشت از آن چه تو را بدان مبتلا ساخته است، و اگر خدا مى‏خواست مى‏توانست مرا نيز گرفتار سازد»هرگز آن بلا به او نرسد.

٣٨- باب لزوم بلند سلام كردن و پاسخ دادن به نحوى كه مخاطب بشنود

  ١- امام صادق (ع) فرمود : هر گاه كسى سلام مى‏كند بلند سلام كند و نگويد سلام كردم اما پاسخ ندادند، شايد نشنيده باشند، جواب سلام را نيز بايد بلند گفت تا آن مسلمان سلام‏كننده نگويد : پاسخ سلام مرا نگفتند.

٣٩- باب نحوه سلام گفتن و استحباب انتخاب كلمات مناسب‏

  ١- حسن بن منذر گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : كسى كه بگويد :

«السلام عليكم» براى او ده حسنه، و كسى كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه » برايش بيست حسنه، و هر كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته» برايش سى حسنه است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده است كه امير المؤمنين (ع) فرمود : كراهت دارد انسان بگويد :

«حيّاك اللّه» (خدا تو را زنده بدارد) سپس ساكت شود مگر آن كه پس از آن، سلام كند.

٣- عمّار ساباطى در باره نحوه سلام كردن زنان از امام صادق (ع) سؤال كرد و امام فرمود : زن بگويد :

«عليكم السّلام» و مرد پاسخ دهد : «السّلام عليكم» .

٤- وهب يمانى در حديثى نقل كرده است كه : خدا به آدم فرمود : به جانب اين گروه از فرشتگان برو و به آنان بگو «السّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته»

(سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد). حضرت آدم بر آنان سلام كرد، ملائكه پاسخ دادند :

«و عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته» چون به حضور پروردگار خويش برگشت، پروردگار تبارك و تعالى به او فرمود : اين درود تو و فرزندانت تا روز قيامت در بين آنها باقى مى‏ماند.


3

4

5

6

7

8

9

10

11