آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام18%

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام
  • شروع
  • قبلی
  • 33 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10047 / دانلود: 3206
اندازه اندازه اندازه
آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٤٠- باب استحباب تكرار سلام تا سه مرتبه در صورت عدم دريافت پاسخ و اجازه ورود١- امام محمد باقر (ع) فرموده است كه : امير المؤمنين (ع) به مردى از طايفه بنى سعد فرمود : آيا در باره خود و فاطمه برايت سخن نگويم؟ تا اين كه فرمود : يك روز صبح زود در حالى كه هنوز در رختخواب بوديم پيامبر به نزد ما آمد و فرمود :

«السلام عليكم» ما سكوت كرديم و حيا نموديم از جايمان بلند شويم، سپس فرمود :

«السلام عليكم » باز هم سكوت كرديم، مجددا فرمود :

«السلام عليكم» ترسيديم اگر پاسخ سلام حضرت را ندهيم برگردد، و اين عادت آن حضرت بود كه سه مرتبه سلام مى‏كرد و اگر اجازه ورود به وى داده نمى‏شد برمى‏گشت، پس گفتيم «و عليك السّلام» يا رسول اللّه ، داخل خانه شويد، حضرت داخل شدند، سپس تسبيح حضرت فاطمه را پيامبر براى آن دو در موقع خوابيدن مانند تعقيبات نماز بيان فرمود.

٢- امام صادق (ع) در حديث دوازده درهمى كه (حضرت رسول (ص) به علىّ (ع) دادند تا براى آن حضرت پيراهن بخرد) فرمود كه پيامبر خدا (ص) به كنيزى كه (چهار درهم صاحبش را گم كرده بود) فرمود : جلو من حركت كن و مرا به سوى خانواده‏ات راهنمايى كن، پيامبر چون به در خانه رسيد، فرمود :

«السلام عليكم» پاسخ ندادند، دو مرتبه سلام كرد، پاسخ ندادند، براى سوّمين بار كه سلام كرد گفتند : «اى رسول خدا سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد». پيامبر (ص) سؤال فرمود : چرا بار اوّل و دوّم جواب سلام را نداديد، گفتند : اى رسول خدا ما سلام شما را شنيديم ولى دوست داشتيم بيشتر بشنويم ...

٤١- باب استحباب مورد خطاب قرار دادن يك مؤمن با ضمير جمع در موقع سلام كردن و دعا براى او در هنگام عطسه و غير آن‏ ١- امام صادق (ع) فرمود : در سه مورد فرد به صورت جمع خطاب مى‏شود :

١- در موقع عطسه كه مى‏گويى «يرحمكم اللّه» اگر چه كسى با وى نباشد. ٢- در سلام كردن مى‏گويى «السّلام عليكم» ٣- هنگام دعا براى ديگران مى‏گويى :

«عافاكم اللّه» ٢- مانند اين حديث در خصال نيز نقل شده است.

٤٢- عدم استحباب سلام بر كسى كه همراه جنازه است يا به نماز جمعه مى‏رود يا در حمّام است‏

امام صادق (ع) فرمود : بر سه كس سلام لازم نيست ١- بر كسى كه با جنازه همراه است ٢- بر آن كه به نماز جمعه مى‏رود ٣- بر كسى كه داخل حمّام باشد.

٤٣- باب چگونگى پاسخ سلام دادن به حاضر و غايب‏

١- امام باقر (ع) فرمود كه : امير المؤمنين عليه السلام بر قومى گذشت و بر آنان سلام كرد، آنها پاسخ دادند «سلام و رحمت و بركات و مغفرت و خشنودى خدا بر تو باد». حضرت به آنان فرمود : بر ما بدان گونه كه فرشتگان به پدر ما ابراهيم (ع) سلام كرده‏اند سلام كنيد. آنان به حضرت ابراهيم (ع) گفتند «رحمت و بركات خدا بر شما اهل بيت».

٢- حكم بن عيينه گويد : روزى در خدمت امام باقر (ع) بودم و خانه پر از جمعيّت بود كه پيرمردى آمد و بر در خانه ايستاد و گفت : «السّلام عليك يا ابن رسول اللّه و رحمة اللّه و بركاته» (اى پسر رسول خدا سلام و رحمت خدا و بركات او بر تو باد) و ساكت شد. امام باقر (ع) فرمود :

«و عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته» سپس به مردم سلام كرد و همه جواب سلام او را دادند.

٣- ابو كهمش گويد : به امام صادق (ع) عرض كردم عبد الله بن ابى يعفور شما را سلام رساند، امام فرمود :

«و عليك و عليه السّلام» (بر تو و بر او سلام باد)، هر گاه عبد اللّه را ديدى به او سلام برسان.

٤- امام محمد باقر (ع) فرمود : فرشته‏اى از خدا درخواست كرد كه قدرت شنوايى دعاى بندگان خويش را به او ببخشد، خدا دعاى وى را مستجاب كرد و از آن زمان هر مؤمنى كه مى‏گويد :

«صلى اللّه على محمّد و آله و سلّم» (درود و سلام خدا بر محمّد و آل او)، آن فرشته در پاسخ مى‏گويد :

«و عليك السّلام» سپس آن فرشته به پيامبر (ص) عرض مى‏كند فلانى بر شما درود فرستاد، رسول خدا در جواب مى‏فرمايد «و درود بر او باد».

٥- امام باقر (ع) فرمود : روزى حضرت على (ع) در رحبة (محله‏اى در كوفه) نشسته بود و مردم دور او جمع بودند كه مردى بلند شد و گفت : «السلام عليك يا امير المؤمنين و رحمة اللّه و بركاته» (سلام و رحمت و بركات خدا بر تو اى پيشواى مؤمنان) حضرت به او نگاه كرد و فرمود :

«و عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته» ، تو كيستى؟ آن مرد خود را معرّفى كرد سپس سؤالات خود را مطرح كرد كه از جمله آنها ده سؤال بود كه هر كدام از ديگرى دشوارتر بود.

٦- پيامبر (ص) فرمود : ناقص كردن نماز يا سلام جايز نيست، امّا نقصان نماز ناتمام گذاشتن ركوع يا سجود و نقصان توقّف در ركعت ديگر مى‏باشد، و نقصان در سلام آن است كه در سلام كردن بگويد «السّلام عليك»

و يا در پاسخ سلام بگويد «و عليك» و نگويد «و عليكم السّلام» .

٧- علىّ بن ابراهيم در تفسيرش در ذيل قول خداى تعالى كه (يا محمّد) «اهلت را به نماز امر كن و بر آن شكيبا باش» گويد : رسول خدا (ص) هر روز هنگام نماز صبح به در خانه حضرت على و فاطمه و حسن و حسين (ع) مى‏آمد و مى‏فرمود :

«السّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته» (سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد). آنها مى‏گفتند :

«و عليكم السّلام يا رسول اللّه و رحمة الله و بركاته» سپس پيامبر مى‏فرمود : وقت نماز است خدا شما را رحمت كند.

٤٤- باب استحباب مصافحه با مقيم و در آغوش گرفتن مسافر

  ١- امام صادق (ع) فرمود : كامل شدن سلام و تحيّت براى مقيم، دست دادن و براى مسافر، يك ديگر را در آغوش گرفتن است.

٤٥- باب استحباب سلام كردن كوچك بر بزرگ و جمعيّت كم بر جمعيّت زياد و عابر بر نشسته و ...

  ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : بايد كوچك بر بزرگ، و عابر بر نشسته، و جمعيّت كم بر جمعيّت زياد سلام كند.

٢- امام صادق (ع) فرمود : وقتى گروهى در مجلسى باشند آنها كه وارد مى‏شوند بايد سلام كنند.

٣- امام صادق (ع) فرمود : عدّه كم بر عدّه زياد، و سواره بر پياده، و كسانى كه بر استر سوار هستند بر الاغ سوار، و اسب سواران بر استر سواران سلام كنند.

٤- ابن بكير از يكى از دوستانش نقل مى‏كند كه شنيدم امام صادق (ع) مى‏فرمود : سواره بر پياده، و پياده بر نشسته سلام كند و زمانى كه دو گروه يك ديگر را ملاقات نمايند گروه كمتر بر گروه بيشتر، و فرد بر جماعت سلام كند.

٥- امام صادق (ع) فرمود : سواره بر پياده و ايستاده بر نشسته سلام كند.

٤٦- اگر يك نفر از گروهى سلام كند از همه آنها كفايت مى‏كند و نيز كافى است كه يك نفر پاسخ دهد ١- امام صادق (ع) فرمود : هر گاه يك نفر از جماعتى سلام كند براى همه آنها كفايت مى‏كند.

٢- امام صادق فرمود : اگر يك نفر از گروهى سلام كند براى همه آنها كافى است و نيز اگر يكى پاسخ دهد از ديگران ساقط است.

٣- ابن بكير از يكى از يارانش نقل كرده است كه امام صادق عليه السلام فرمود : اگر عدّه‏اى بر جماعتى بگذرند كافى است يكى از آن عدّه بر جماعت سلام كند، و نيز اگر يك نفر جواب دهد كافى است.

٤- زيد بن اسلم گويد : رسول خدا (ص) فرمود : بايد سواره بر پياده سلام كند، و اگر يك نفر از بين گروهى سلام كند از همه ساقط است.

٤٧- كراهت ترك سلام بر مؤمن حتّى در حال تقيّه‏

  ١- اسحاق بن عمّار گويد : به سبب تقيّه در مسجد كوفه بر دوستانم سلام نمى‏كردم، چون به خدمت امام صادق (ع) رسيدم به من فرمود : چرا بر دوستانت ستم مى‏كنى و در موقع ملاقات بر آنها سلام نمى‏كنى؟ پاسخ دادم اين امر بخاطر تقيّه است، فرمود : وظيفه ندارى بخاطر تقيّه سلام را ترك كنى، بلكه وظيفه تو نشر سلام است، مؤمن وقتى مردم با ايمان را مى‏بيند و بر آنها سلام مى‏كند ملائكه پاسخ مى‏دهند :

«سلام عليك و رحمة اللّه و بركاته ابدا» .

٤٨- باب جواز سلام كردن مرد بر زن‏ ١- ربعى بن عبد اللّه از قول امام صادق (ع) گويد : پيامبر خدا (ص) بر زنان‏

سلام مى‏كرد و آنان پاسخ سلام وى را مى‏دادند، امير المؤمنين (ع) نيز بر زنان سلام مى‏كرد ولى كراهت داشت از اين كه بر زنان جوان سلام كند، و مى‏فرمود :

مى‏ترسم از اين كه از صداى آنها مرا خوش آيد و از اجرم كاسته شود.

٤٩- باب تحريم سلام كردن بر كفّار و اهل لهو و لعب و امثال آن مگر در حال ضرورت و چگونگى پاسخ دادن به سلام آنان‏ ١- امام صادق (ع) از امير المؤمنين (ع) نقل فرموده است : شما اوّل بر اهل كتاب سلام نكنيد، و اگر آنان بر شما سلام كنند بگوييد :

«و عليكم»

٢- امام صادق (ع) فرمود : در پاسخ سلام يهودى و نصرانى مى‏گويى، سلام.

٣- امام جعفر صادق (ع) مى‏فرمايد : هر گاه يهودى يا مسيحى يا مشرك بر تو سلام كند بگو «عليك»

٤- امام محمّد باقر (ع) فرمود : مردى يهودى بر پيامبر (ص) وارد شد و عايشه آنجا بود، يهودى گفت «السّام عليكم» (كه معنايش «مرگ بر تو» است).

پيامبر (ص) فرمود :

«عليكم» ، يهودى ديگرى وارد شد و مانند اوّلى سلام كرد، حضرت همان پاسخ را به او دادند، يهودى سوّم وارد شد و مانند دو نفر اوّل سلام كرد، پيامبر همان جواب را به او دادند، عايشه خشمگين شد و گفت : مرگ و غضب و لعنت بر شما باد اى گروه يهود، اى برادران ميمونها و خوكها، رسول خدا (ص) به عايشه فرمود : اگر فحش به صورتى مجسّم مى‏شد بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هيچ چيز نهاده نشده جز اين كه آن را آراسته، و از هيچ چيز برداشته نشده مگر اين كه آن را زشت كرده است، عايشه گفت : اى رسول خدا مگر سخن آنها را نشنيدى كه گفتند «السّام عليكم» (يعنى مرگ بر شما). پيامبر فرمود : چرا شنيدم، آيا تو نشنيدى پاسخى را كه به آنها دادم، گفتم‏

«عليكم» (يعنى مرگ بر خودتان).

سپس پيامبر فرمود : هر گاه مسلمانى بر شما سلام كند بگوييد :

«سلام عليكم» و اگر كافرى سلام كند، بگوييد :

«عليك»

٥- امام جعفر صادق (ع) فرمود : شخصى يهودى به نزد پيامبر (ص) آمد و گفت :

«السّام عليكم» ، پيامبر (ص) فرمود «عليك» ياران پيامبر گفتند : او گفت مرگ بر تو، پيامبر (ص) فرمودند : همچنان پاسخ دادم.

٦- سماعه گويد : از امام صادق (ع) پرسيدم اگر مسلمانى نشسته باشد و يهودى يا مسيحى يا مشركى بر وى سلام كند چگونه بايد پاسخ دهد؟ حضرت فرمود : بگويد

«عليكم»

٧- امام باقر (ع) فرمود : ابو جهل و عدّه‏اى از قريش به نزد ابو طالب آمدند و گفتند : پسر برادر تو [حضرت محمّد (ص)] ما را اذيّت مى‏كند، از او بخواه كه از خدايان ما دست بردارد، ما نيز به خداى او كارى نداريم، ابو طالب پيامبر (ص) را خواست، چون پيامبر (ص) وارد شد و ديد مشركين در آن جلسه هستند فرمود :

«السّلامُ عَلى‏ مَنِ اتّبَعَ الْهُدى‏» [و صيغه مخصوص سلام را به كار نبرد .]

٨- اصبغ بن نباته گويد : از علىّ (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : شش گروه شايسته سلام نيستند : ١- يهود، ٢- نصارى، ٣- اهل نرد و شطرنج، ٤- اهل مشروبات الكلى و موسيقى، ٥- كسانى كه فحش دادن به مادران را وسيله شوخى خود قرار مى‏دهند، ٦- شاعران [شاعرانى كه افراد نالايق را مدح مى‏كنند .]

٩- امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه پيامبر (ص) فرمود : شما بر اهل كتاب‏

يعنى يهود و نصارا سلام را آغاز نكنيد، و اگر آنها بر شما سلام كنند بگوييد :

«عليكم» و با آنان مصافحه نكنيد و با كنيه آنها را صدا نزنيد مگر اين كه مجبور باشيد.

٥٠- باب عدم جواز ورود به خانه غير بدون اجازه و خبر دادن و سلام كردن و ...١- عبد الرحمن بن ابى عبد اللّه گويد : از امام صادق (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ : «به خانه‏هايى غير از خانه‏هاى خودتان وارد نشويد مگر اين كه مأنوس شويد و بر اهل خانه سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود : منظور از استيناس در موقع ورود به خانه صدا را بلند كردن و سلام نمودن است.

٢- ابو الصباح گويد از امام محمّد باقر (ع) در باره قول خداى عزّ و جلّ كه «چون به خانه‏هايى وارد شويد بر خودتان سلام كنيد» پرسيدم، امام فرمود : منظور سلام كردن بر اهل خانه است و آنها كه پاسخ سلام او را مى‏دهند، پس اين سلام بر او مى‏باشد.

٣- امام باقر (ع) فرمود : هر گاه وارد خانه خويش مى‏شويد اگر كسى در خانه باشد بر او سلام كنيد، و چنانچه كسى نباشد بگوييد

«السّلام علينا من عند ربّنا»

(سلام بر ما از جانب پروردگار ما) چرا كه خداى عزّ و جلّ فرمود : «تحيتى با بركت و پاكيزه از نزد خدا است.»

٥١- باب كسانى كه رفت و آمد به خانه آنها شايسته است‏

  ١- امير المؤمنين (ع) فرمود : حكماى روزگاران گذشته گفته‏اند : لازم است انسان از روى ده انگيزه رفت و آمد داشته باشد : اوّل خانه خدا براى انجام عبادت و اداى حقّ و واجبات. دوّم- خانه فرمانروايانى كه اطاعت آنها در ارتباط با اطاعت خداست، و رعايت حقّشان واجب و منفعتشان فراوان و ضررشان سهمگين است. سوّم- خانه دانشمندانى كه علمشان نفع دينى و دنيوى دارد. چهارم- خانه اهل جود و بخشش كه اموالشان را براى شكرگزارى خدا و اجر آخرت انفاق مى‏كنند. پنجم- افرادى كه از خرد بهره زيادى ندارند و در حوادث و پيش آمدها به آنها نياز هست و براى رفع گرفتاريها از آنها كمك گرفته مى‏شود. ششم- خانه اشراف و بزرگان كه داراى بخشش و مردانگى و حاجت برآورنده هستند. هفتم- كسانى كه فكر و انديشه‏شان و نيز مشورت با آنها باعث رشد فكرى انسان است.

هشتم- برادران ايمانى كه پيوند و رعايت حقوقشان واجب است. نهم- دشمنانى كه شرّ و دشمنى آنها با مدارا و نرمى كردن و مهربانى نسبت به آنها برطرف مى‏شود. دهم- كسانى كه ديدار و گفتگوى با آنها بر ادب و فرهنگ انسان مى‏افزايد.

٥٢- باب استحباب سلام كردن هنگام بلند شدن از مجلس‏

١- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است كه هر كس از مجلسى‏

بلند شود و در حال جدا شدن از برادرانش به آنها سلام كند اگر آنها در امر خيرى مشغول بحث و گفتگو باشند او در آن امر خير شريك است و اگر در امر باطلى مشغول بحث باشند به او گناهى نمى‏رسد.

٢- در مكارم الاخلاق از رسول خدا (ص) نقل شده است كه هر گاه يكى از شما بخواهد از مجلس خارج شود، سلام كند زيرا سلام اوّل مجلس اولويّتى نسبت به سلام آخر مجلس ندارد.

٥٣- باب جواز سلام و دعا كردن بر ذمّى در صورت نياز داشتن به او

  ١- عبد الرّحمان بن حجّاج گويد : به ابو الحسن امام موسى كاظم (ع) عرض كردم : نظر شما در باره مراجعه به پزشكى مسيحى كه به او احتياج دارم چيست، آيا مى‏توانم بر او سلام كنم و برايش دعا نمايم؟ فرمود : آرى ولى دعاى تو به او سود نمى‏رساند.

٢- امام رضا (ع) فرمود : به امام صادق (ع) گفته شد چگونه به يهودى و مسيحى دعا كنم؟ امام فرمود : بگو خدا در امور دنيايت بركت دهد.

٥٤- باب جواز مكاتبه مسلمان با اهل ذمّه‏ ١- عبد اللّه بن سنان گويد : از امام صادق (ع) سؤال شد : مردى به يكى از

كارگزاران مهمّ زردشتى نامه مى‏نويسد، آيا جايز است نام او را قبل از اسم خويش بنويسد؟ امام فرمود : به منظور جلب منفعت اشكالى ندارد.

٢- ابو بصير گويد : از امام صادق (ع) سؤال شد : شخصى به فردى زردشتى يا يهودى يا مسيحى يا به كسى كه كارگزار و از بزرگان ايالتى از سرزمين اوست نيازى دارد وى با توجّه به احتياجى كه دارد ناچار است به او نامه بنويسد، آيا در نامه‏اش نام آن كافر را بنويسد و براى برآوردن حاجتش بر او سلام كند.

امام فرمود : نوشتن نام او در اوّل نامه جايز نيست ولى در نامه‏ات بر او سلام كن، پيامبر خدا (ص) به پادشاه ايران و روم نامه مى‏نوشت.

٥٥- باب استحباب سلام كردن بر خضر (ع) هر گاه نام وى برده شود

  ١- حسن بن على بن فضّال گويد : از ابو الحسن علىّ بن موسى الرّضا (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : خضر آب حيات نوشيده و تا نفخه صور نمى‏ميرد، او به نزد ما مى‏آيد و بر ما سلام مى‏كند، و صداى او را مى‏شنويم امّا خودش را نمى‏بينيم، هر جا نام او برده شود حاضر است، هر كس از شما نام او را ببرد بر او سلام كند.

٥٦- باب استحباب چشم پوشى و گذشت نسبت به دوستان‏

  ١- ثعلبة بن ميمون گويد : عدّه‏اى در خدمت امام صادق (ع) بودند و امام‏

بر ايشان حديث مى‏فرمود، يكى از آنان نام شخصى را ذكر كرد و به او بد گفت و نزد امام شكايت كرد، امام فرمود : كجا مى‏توانى كسى را پيدا كنى كه در دوستى كامل باشد، و كو مردان كاملا وارسته؟

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : در باره [باطن و جزئيات روحى] اشخاص زياد تحقيق نكن كه بى‏دوست باقى خواهى ماند.

٣- ضحّاك بن مخلّد گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه : انصاف نيست كه از دوستان عدالت كامل را انتظار داشته باشيد.

٥٧- باب استحباب دعا براى عطسه‏كننده مسلمان‏

  ١- امام صادق (ع) فرموده : فرد مسلمان نسبت به برادر مسلمان خود داراى حقوقى است. ١- وقتى او را ملاقات مى‏كند سلام كند. ٢- در موقع بيمارى از او عيادت كند. ٣- در غياب او دوستى خالص باشد. ٤- هنگام عطسه كردن برايش دعا كند، عطسه‏كننده بگويد «الحمد للّه ربّ العالمين، لا شريك له» و برادر مسلمانش بگويد : «يرحمك اللّه» و او در پاسخ بگويد «يهديكم اللّه و يصلح بالكم» (خدا شما را هدايت كند و زندگى شما را بهبود بخشد). ٥- دعوتش را بپذيرد. ٦- وقتى بميرد جنازه‏اش را تشييع كند.

٢- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : هر گاه شخصى عطسه كرد به او دعا كنيد و لو از پشت جزيره [از راه دور] باشد.

٣- در روايت ديگرى آمده است : اگر چه از آن طرف دريا باشد.

٤- اسحاق بن يزيد و معمّر بن أبى زياد و ابن رئاب گويند : در نزد امام صادق (ع) نشسته بوديم كه مردى عطسه كرد هيچ كس دعا نكرد، حضرت برايش دعا كرد و فرمود : «سبحان اللّه» چرا دعا نكرديد؟ از حقوق مسلمان بر برادرش اين است كه ١- وقتى مريض شود از او عيادت كند. ٢- دعوت او را بپذيرد. ٣- در تشييع جنازه‏اش حاضر شود. ٤- موقع عطسه كردن به او دعا كند.

٥- داود بن حصين گويد : با چهارده نفر نزد امام صادق (ع) بوديم امام (ع) عطسه كرد هيچ كس سخن نگفت، امام فرمود : چرا دعا نكرديد؟ از جمله حقوق مؤمن بر مؤمن آن است كه ١- هر گاه مريض شود از او عيادت كند. ٢- وقت مرگ در تشييع جنازه‏اش شركت نمايد. ٣- موقع عطسه كردن به او دعا كند. ٤- دعوت او را بپذيرد.

٥٨- باب نحوه دعا كردن براى عطسه و پاسخ دادن‏

  ١- سعد بن ابى خلف گويد : امام باقر (ع) عطسه كرد به آن حضرت گفته شد «يرحمك اللّه» (رحمت خدا بر تو باد). امام در پاسخ فرمود : « يغفر اللّه لكم و يرحمكم » (خدا شما را بيامرزد و رحمت كند). هر گاه شخصى در نزد او عطسه مى‏كرد مى‏فرمود :

«يرحمك اللّه عزّ و جلّ»

٢- امام محمّد باقر (ع) فرمود : هر گاه شخصى عطسه كند بايد بگويد :

«الحمد للّه لا شريك له» (سپاس خدايى را كه شريكى براى او نيست) و كسى كه براى او دعا مى‏كند بايد بگويد :

«يرحمك اللّه» (خدا تو را رحمت كند). و عطسه‏كننده در پاسخ بگويد :

«يغفر اللّه لك و لنا» (خدا تو و ما را بيامرزد). (و آن حضرت فرمود) از رسول خدا در باره آيه‏اى از قرآن يا چيزى كه در آن نام خدا باشد سؤال شد، فرمود : هر چه نام خدا و ياد خداى عزّ و جلّ در آن باشد نيكوست.

٣- در كتاب خصال شيخ صدوق از حضرت على (ع) نقل شده است : هر گاه كسى از شما عطسه كرد پس برايش دعا كنيد و بگوييد :

«يرحمكم اللّه» (خدا شما را بيامرزد). و او بگويد :

«يغفر الله لكم و يرحمكم» (خدا شما را بيامرزد و رحمت كند). زيرا خداوند فرموده است : «چون كسى به شما تحيّت گفت، پس تحيّت دهيد به خوبتر از آن يا ردّ كنيد همان را»

٥٩- باب جواز دعاى كودك براى زن وقتى كه عطسه كند

  ١- نسيم خادم امام حسن عسكرى (ع) گويد : يك شب بعد از تولّد صاحب الزّمان (ع) بر آن حضرت وارد شدم و در حضورش عطسه كردم، فرمود :

«يرحمك اللّه» از اين سخن خوشحال شدم. سپس فرمود : تو را در باره اثر عطسه بشارت مى‏دهم كه عطسه سه روز امان از مرگ است.

٦٠- باب استحباب عطسه كردن و كراهت عطسه‏هاى زشت‏

١- احمد بن محمّد بن ابى نصر گويد : از امام رضا (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

خميازه و دهن درّه از شيطان [زشت] و عطسه از خداى عزّ و جلّ است. (خير است).

٢- امام صادق (ع) فرمود : عطسه براى تمام بدن مفيد است در صورتى كه از سه مرتبه تجاوز نكند و اگر تجاوز كرد نشانه درد و بيمارى است.

٣- ابو بكر حضر مى‏گويد : در باره قول خداى عزّ و جلّ كه «إِنّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ»از امام صادق (ع) سؤال كردم، فرمود : منظور عطسه زشت است.

٤- مردى از اهل سنّت از امام صادق (ع) نقل مى‏كند كه حضرت فرمود :

عطسه مانند نطفه از تمام بدن خارج مى‏شود گرچه نطفه از آلت مردى خارج مى‏گردد، ديده‏اى كه وقتى انسان عطسه مى‏كند تمام اعضايش تكان مى‏خورد؟ و كسى كه عطسه مى‏كند تا هفت روز از مرگ در امان است.

٦١- باب استحباب تكرار دعاى عطسه‏هاى پى در پى تا سه مرتبه

  ١- امام باقر (ع) فرمود : هر گاه شخصى تا سه مرتبه عطسه كند به او دعا كن و اگر بيشتر شد دعا لازم نيست.

٢- امام جعفر صادق (ع) نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : براى عطسه‏كننده تا سه مرتبه «يرحمكم اللّه» بگو و اگر از سه مرتبه تجاوز كند نيازى به دعا نيست.

٣- در حديث ديگرى آن حضرت فرموده است : اگر از سه عطسه تجاوز كند

به او گفته شود «شفاك اللّه» (خدا تو را شفا دهد) زيرا آن عطسه در اثر بيمارى است.

٦٢- باب استحباب «الحمد للّه» گفتن در موقع عطسه‏

١- صالح بن ابى حمّاد گويد : از عالم آل محمّد امام موسى كاظم (ع) در باره عطسه و علّت «الحمد للّه» گفتن پرسيدم، فرمود : سلامتى بدن و اعضا و جوارح نعمتى است از جانب خدا براى بنده‏اش، كه ممكن است بنده اين نعمت را فراموش كند لذا خدا بادى را امر مى‏كند كه از بدنش به صورت عطسه از بينى او خارج شود و بنده در موقع عطسه خدا را ستايش كند؛ بنا بر اين گفتن «الحمد للّه» در موقع عطسه شكر و سپاسى است براى نعمتى كه فراموش كرده بود.

٢- امام صادق (ع) فرموده : نوجوانى كه به حدّ بلوغ نرسيده بود در نزد پيامبر (ص) عطسه زد و گفت «الحمد للّه» پيامبر (ص) به او فرمود :

«بارك اللّه فيك» خدا مبارك كند بر تو.

٣- مسمع بن عبد الملك گويد : امام صادق (ع) عطسه كرد، پس فرمود :

«الحمد للّه ربّ العالمين»

سپس انگشت روى بينى گذاشت و گفت : بينى من با تواضع و فروتنى در مقابل خدا بر خاك است.

٤- امام صادق (ع) فرمود : وقتى عطسه كسى را بشنويد اول به او دعا كنيد [يرحمكم اللّه بگوييد سپس با او سخن بگوييد.

٥- امير المؤمنين (ع) فرمود : هر كس موقع عطسه زدن بگويد :

«الحمد للّه ربّ العالمين على كلّ حال»

(در هر حال سپاس و ستايش خداى را كه پروردگار جهانيان است)، به درد گوش و دندان مبتلا نخواهد شد.

٦- امام جعفر صادق (ع) از رسول خدا نقل فرموده است : هر گاه شخص مسلمان عطسه كند و به واسطه دردى كه دارد سكوت كند

[الحمد للّه نگويد] فرشتگان از جانب او مى‏گويند «الحمد للّه ربّ العالمين» ، و اگرخودش گفت «الحمد للّه ربّ العالمين» ملائكه مى‏گويند «يغفر اللّه لك» خدا تو را بيامرزد. و نيز امام از پيامبر (ص) نقل كرده كه : عطسه براى مريض نشانه سلامتى و راحتى بدن است.

٦٣- باب استحباب صلوات بر محمّد و خاندانش براى كسى كه عطسه مى‏كند يا مى‏شنود

١- ابن ابى عمير از يكى از دوستانش نقل كرده است : مردى نزد امام باقر (ع) عطسه كرد و گفت «الْحَمْدُ لِلّهِ رَبّ الْعالَمِينَ» امام (ع) به او دعا نكرد و فرمود : «از حقّ ما كاست». سپس گفت هر گاه كسى از شما عطسه كند بگويد :

«الحمد للّه ربّ العالمين، و صلّى اللّه على محمد و اهل بيته»آن مرد اين دعا را گفت و امام براى او دعا كرد.

٢- امام صادق (ع) فرمود : هر كه عطسه‏اى بشنود و

«الحمد للّه» بگويد و صلوات بفرستد به درد چشم و درد دندان گرفتار نخواهد شد؛ سپس فرمود : اگر عطسه‏اى بشنوى اين دعا را بگو اگر چه بين تو و او دريايى فاصله باشد.

٣- جابر گويد : امام باقر (ع) فرمود : عطسه نيكوست، به جسم فايده مى‏رساند و خداى عزّ و جلّ را به ياد مى‏آورد، به امام گفتم در نزد ما گروهى هستند كه مى‏گويند : براى پيامبر نصيبى از دعاى عطسه نيست، امام فرمود : اگر دروغ‏

بگويند شفاعت محمّد (ص) به آنها نخواهد رسيد.

٤- امام صادق (ع) فرمود : هر كس عطسه كند و دستش را بر تيغه بينى بگذارد و بگويد

«الحمد للّه ربّ العالمين، حمدا كثيرا كما هو اهله، و صلّى اللّه على محمّد النبىّ و آله و سلّم» سپاس و ستايش فراوان خداى را كه پروردگار جهانيان و شايسته حمد است، و درود خدا بر پيامبر و خاندانش، پرنده كوچكى از بينى او خارج شده تا زير عرش پرواز مى‏كند و تا روز قيامت براى او طلب آمرزش مى‏نمايد.

٦٤- درود بر محمّد (ص) و خاندانش هنگام عطسه، و ذبح حيوانات و جماع مكروه نيست بلكه مستحب است‏

١- فضيل بن يسار گويد : به امام باقر (ع) عرض كردم : مردم در سه مورد صلوات بر محمّد و خاندانش را نمى‏پسندند : ١- هنگام عطسه ٢- در موقع سر بريدن حيوانات. ٣- هنگام جماع. امام فرمود : چه شده است آنها را؟ واى بر آنان، منافق شده‏اند، لعنت خدا بر آنان باد.

٢- در كتاب عيون اخبار الرضا نقل شده است : در نامه‏اى كه امام رضا (ع) به مأمون نوشت، فرمود : صلوات بر پيامبر (ص) در هر جا لازم است از جمله هنگام عطسه كردن و سر بريدن حيوانات و غير آن.

٦٥- باب جواز دعاى عطسه براى ذمّى و دعا براى هدايت وى‏

١- ابن ابى نجران از بعضى از دوستانش نقل كرده است كه : مردى مسيحى در نزد امام صادق (ع) عطسه كرد، مردم به او گفتند «هداك اللّه» خدا تو را هدايت كند، امام فرمود :

«يرحمك اللّه» خدا تو را بيامرزد، اصحاب گفتند : او مسيحى است، امام پاسخ داد : تا خدا او را نيامرزد هدايت نمى‏كند.

٦٦- اگر گفتارى با عطسه مقارن باشد جايز است آن عطسه را دليل بر راستى سخن گوينده دانست‏

  ١- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است : عطسه دليل بر راستى گفتار گوينده است.

٢- و نيز آن حضرت از پيامبر (ص) نقل فرموده است : اگر كسى سخن بگويد و در همان حال فردى عطسه بزند گواه بر درستى گفتار اوست.

٦٧- باب استحباب احترام و بزرگداشت شخص مسنّ مؤمن‏

١- عبد اللّه بن سنان گويد : امام جعفر صادق (ع) به من فرمود : تجليل از پير مرد تجليل از خداى عزّ و جلّ است.

٢- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تجليل از خداى عزّ و جلّ تجليل و بزرگداشت مسلمانى است كه [در اثر پيرى] داراى موى سفيد باشد.

٣- امام جعفر صادق (ع) فرمود : كسى كه به بزرگ ما احترام و به كوچك ما رحم نكند از ما نيست.

٤- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تجليل از خداى عزّ و جلّ تجليل از مؤمنى است كه [در اثر پيرى] موى او سفيد شده، و هر كس مؤمنى را گرامى بدارد خدا را احترام كرده است و، كسى كه به مؤمن پير اهانت كند خدا قبل از مرگش كسى را مى‏فرستد كه به او توهين نمايد.

٥- امام جعفر صادق (ع) فرمود : سه كس حقّشان ناشناخته نمى‏ماند مگر از جانب منافقى كه به نفاق شناخته شده باشد [در حدّ اعلاى نفاق باشد -١ .] كسى كه مويش را در اسلام سفيد كرده باشد. ٢- حافظ قرآن. ٣- پيشواى عادل.

٦- امام صادق (ع) فرمود : بزرگان خويش را احترام كنيد و صله رحم نماييد.

٧- با اسنادى مانند اين حديث از آن حضرت نقل شده و در آن اضافه شده است : بهترين صله رحم خوددارى از آزار و اذيّت نزديكان است.

٨- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمود : تجليل از مسلمان پير تجليل از خداست.

٩- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است : هر كس شخص مسنّى را بخاطر پيرى او احترام كند خدا او را از ترس و وحشت روز قيامت در امان خواهد داشت.

١٠- و نيز آن حضرت فرموده است : هر كس پيرى را كه مويش را در اسلام سفيد كرده است احترام كند خدا او را از وحشت روز قيامت در امان دارد.

١١- پيامبر (ص) فرموده : كسى كه نسبت به فضيلت شخص مسن شناخت داشته باشد و او را احترام كند خدا او را از وحشت روز قيامت در امان مى‏دارد.

و نيز فرمود : تجليل از پيرمرد مؤمن احترام به خداست.

١٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه براى اشخاص فضيلتى قائل نباشد از بابت انديشه خويش مغرور است.

١٣- رسول خدا (ص) فرمود : پيران را تجليل كنيد زيرا احترام به بزرگسالان تجليل از خداست.

٦٨- باب استحباب احترام كريم و شريف‏ ١- حجّال گويد

: از جميل بن درّاج سؤال كردم درست است كه رسول خدا (ص) فرموده است : هر گاه شرافتمند قومى به نزد شما بيايد او را احترام كنيد؟

گفت : بلى، پرسيدم شريف كيست؟ گفت از امام صادق (ع) در اين باره پرسيدم، امام فرمود : شريف كسى است كه داراى مال باشد، از امام پرسيدم حسب چيست؟ فرمود : آن كه به وسيله مال و غير آن كارهاى پسنديده انجام دهد، سؤال كردم كرم چيست؟ فرمود : پرهيزگارى.

٢- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده : وقتى سخاوتمندى به نزد شما بيايد او را احترام كنيد.

٣- امام جعفر صادق (ع) از پيامبر نقل فرمود : هر گاه سخاوتمند قومى به نزد شما بيايد او را گرامى بداريد.

٤- عبد اللّه علوى از جدش نقل كرده است كه امير المؤمنين (ع) فرمود :

وقتى كه عدىّ پسر حاتم به خدمت پيامبر (ص) رسيد پيامبر او را به خانه خويش برد و تنها حصير و بالشى از پوست كه در خانه داشت برايش پهن كرد و او را روى آن نشاند.

١٧- باب تحريم همنشينى با دروغگو و گنهكار و بخيل و نادان و قاطع رحم

و ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه : پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من فرمود : اى پسر عزيزم با پنج گروه دوستى و گفتگو و مسافرت مكن؛ امام باقر (ع) سؤال مى‏كنند آن پنج گروه را معرّفى فرماييد، امام سجّاد (ع) فرمود : ١- از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا دروغگو مانند سراب است كه دور را نزديك و نزديك را دور مى‏نماياند. ٢- از دوستى با فاسق اجتناب كن زيرا تو را به يك وعده غذا و به كمتر از آن مى‏فروشد. ٣- از دوستى با بخيل بپرهيز زيرا وقتى كه خيلى به كمك او نيازمند باشى (كمك نمى‏كند) و تو را خوار مى‏گرداند. ٤- از دوستى با كسى كه از بستگان بريده و قطع رحم نموده است بپرهيز، زيرا در سه جا از قرآن نفرين شده است.

الف : (شما (منافقان) اگر (از فرمان خدا و طاعت قرآن) روى بگردانيد يا در زمين فساد و قطع رحم كنيد باز هم اميد (نجات) داريد؟

ب : (آنان كه پس از پيمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را شكستند و نيز آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده بريدند، و در روى زمين فساد و فتنه برانگيختند، براى آنهاست لعنت خدا، و منزلگاهشان دوزخ است».

ج : و در سوره بقره فرموده است : «كسانى كه عهد خدا را پس از پيمان بستن مى‏شكنند و آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده مى‏برند، و در روى زمين فساد مى‏كنند به حقيقت زيانكارند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از دوستى با نادان بپرهيز زيرا هر چه به او نزديكتر شوى به بدى نزديك شده‏اى [و از جانب او جز بدى به تو نمى‏رسد.]

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : پيشواى مؤمنان على (ع) فرمود : اى فرزندم از دوستى با نادان بپرهيز، زيرا او مى‏خواهد به تو سود برساند ولى زيان مى‏رساند، از دوستى با بخيل اجتناب كن زيرا هنگام شديدترين حاجت تو را رها مى‏سازد، و از دوستى با بد كار بر حذر باش زيرا تو را به چيز كمى مى‏فروشد، و از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا او مانند سراب است، دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى‏نماياند.

٤- امام محمّد باقر (ع) فرمود : به چهار شخص نزديك مشو و دوستى مكن :

نادان، بخيل، ترسو و دروغگو، امّا نادان مى‏خواهد به تو سود برساند ولى ضرر مى‏زند، امّا بخيل چيزى از تو مى‏گيرد ولى چيزى به تو نمى‏دهد، امّا ترسو از تو و از پدر و مادر خويش مى‏گريزد، امّا دروغگو راست مى‏گويد ولى كسى سخن او را تصديق نمى‏كند. ٥- امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه امام باقر (ع) فرمود :

خواستم به سفر بروم، پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من سفارش كرد : اى پسرم از دوستى و معاشرت با احمق بپرهيز و با او معاشرت نكن زيرا احمق در حضور و غياب به دنبال عيبجويى است.

اگر سخن بگويد نادانى‏اش او را رسوا گرداند، و اگر سكوت كند ناتوانى در گفتار او را كوچك مى‏كند و اگر كارى انجام دهد آن را تباه سازد، و اگر مسئوليتى به عهده گيرد آن را ضايع مى‏كند، دانش او باعث بى‏نيازى او نيست و دانش ديگران هم به وى سود نمى‏رساند، نصيحت ناصحان را نمى‏پذيرد، دوستش از او آسايشى نمى‏يابد، مادرش دوست دارد در عزايش بنشيند، و همسرش مى‏خواهد او را از دست بدهد، همسايه‏اش مى‏خواهد از او دور باشد، و دوست وى تنهايى را بر مجالسش ترجيح مى‏دهد، اگر در مجلسى از ديگران كوچكتر باشد آنها از دست او در رنج و عذابند، و اگر بزرگتر از ديگران باشد آنان را به فساد مى‏كشاند.

١٨- باب كراهت همنشينى با فرومايگان و ثروتمندان و گفتگو با زنان‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از اجدادش نقل مى‏كند كه : رسول خدا (ص) فرمود : همنشينى با سه گروه دل را مى‏ميراند : ١- همنشينى با فرومايگان.

٢- گفتگو با زنان. ٣- همنشينى با ثروتمندان.

٢- امام محمد باقر (ع) به شخصى فرمود : با ثروتمندان معاشرت نكن زيرا انسان وقتى كه با آنها معاشرت مى‏كند از نعمتى كه خدا به خودش داده است قدردانى نمى‏كند و به مرحله‏اى مى‏رسد كه تصوّر مى‏كند خدا به وى نعمتى نداده است.

١٩- باب كراهت وارد شدن به مكانهاى تهمت آميز ١- امام جعفر صادق (ع) گويد : امير مؤمنان علىّ (ع) فرمود : اگر كسى خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند، و كسى كه رازش را پنهان دارد اختيار در دست خودش مى‏باشد [و رازش آشكار نمى‏شود .]

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه به جاهاى تهمت آميز برود و متهم گردد بايد خودش را ملامت كند.

٣- امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده است كه حضرت امير (ع) فرمود :

شخصى كه خودش را در معرض تهمت قرار دهد نبايد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند ملامت كند.

٤- حضرت على (ع) در وصيّت به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : از مكانهاى تهمت آميز، و جاهايى كه مردم به آن بدگمانند بپرهيز، زيرا همنشين بد انسان را گول مى‏زند. ٥- امام موسى كاظم (ع) گويد : امام صادق (ع) فرمود : از جاهاى مشكوك [و تهمت آميز] بپرهيزيد، و حتّى نبايد كسى با مادرش راه برود زيرا همه مردم نمى‏دانند كه وى مادر اوست.

٦- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از امير المؤمنان (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : شخصى كه خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند.

٧- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه شمشير تجاوز و ستم بروى مردم بكشد با آن شمشير كشته مى‏شود، و كسى كه مكر و حيله ورزد هلاك شود، و هر كه بى‏باكى پيشه سازد غرق گردد، و شخصى كه وارد مكانهاى تهمت آميز شود متهم گردد.

٢٠- باب استحباب پرهيز و ترس از زيركى مؤمن‏ ١- امام باقر (ع) در تفسير آيه «إِنّ فِي ذلِكَ لآَياتٍ لِلْمُتَوَسّمِينَ»فرمود : منظور از «متوسّمين» ائمّه هستند (چون) رسول خدا (ص) فرمود : از زيركى مؤمن بپرهيزيد زيرا او در گفتارش از نور الهى استفاده مى‏كند.

٢- سليمان جعفرى گويد : عدّه‏اى در نزد امام موسى كاظم (ع) بوديم كه فرمود : از زيركى مؤمن بترسيد زيرا او با نور الهى به امور مى‏نگرد.

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : علىّ (ع) فرمود : از گمانهايى كه مؤمنان نسبت به شما مى‏برند بر حذر باشيد زيرا خدا حقّ را بر زبان آنها جارى مى‏سازد.

٢١- باب استحباب مشورت با اشخاص صاحب نظر ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده كه به پيامبر اكرم (ص) گفته شد : اى رسول خدا، هوشيارى و دورانديشى در چيست؟ فرمود : مشورت كردن با صاحب‏نظران و پيروى از آنها.

٢- امام صادق (ع) فرمود : رسول اكرم (ص) در وصيّت به حضرت على (ع) فرمود : هيچ كمك و پشتيبانى محكمتر از مشورت، و هيچ خردى بهتر از تدبير و چاره‏انديشى نيست.

٣- امام باقر (ع) فرمود : در تورات چهار عبارت نوشته شده است : ١- كسى كه مشورت نكند پشيمان مى‏شود. ٢- فقر و تنگدستى بزرگترين مرگ است.

٣- هر گونه رفتار كنى با تو رفتار مى‏كنند. ٤- كسى كه چيزى را مالك شود منافع خود را بر منافع ديگران ترجيح مى‏دهد.

٤- امام صادق (ع) فرمود : هرگز انسان با مشورت كردن هلاك نمى‏شود.

٥- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت امير (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : هيچ ثروتى مانند عقل، و هيچ فقرى مانند نادانى، و هيچ ميراثى مانند ادب، و هيچ پشتيبانى مانند مشورت كردن نيست.

٦- و آن حضرت فرموده است : كسى كه خود رأى باشد نابود مى‏شود، و هر كه با بزرگان مشورت كند در عقل آنها شريك است.

٧- و آن حضرت فرمود : مشورت راهيابى است.

٨- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٢٢- باب استحباب مشورت با شخص پرهيزگار خردمند و اطاعت از او و كراهت مخالفت با وى‏ ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : كسى كه نصيحت‏كننده‏اى از باطن، و بازدارنده‏اى از درون، و همنشين راهنما نداشته باشد دشمن را بر خود چيره كرده است.

٢- امام هادى از پدرانش نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٣- امام صادق (ع) فرمود : در كار خود با كسانى مشورت كن كه از پروردگارشان مى‏ترسند.

٤- امام صادق (ع) نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : در كارى كه براى تو پيش مى‏آيد با كسانى كه از خدا مى‏ترسند مشورت كن.

٥- سليمان بن خالد گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

با مردم خردمند با تقوا مشورت كن زيرا آنها جز به نيكى راهنمايى نمى‏كنند، و بپرهيز از مخالفت با آنان زيرا مخالفت با شخص پرهيزگار خردمند باعث تباهى دين و دنياست. ٦- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : مشورت با خردمند اندرزگو باعث پيشرفت و بركت و موفقيّت از جانب خداست، وقتى كه شخص دلسوز عاقل تو را راهنمايى كند از مخالفت با او بپرهيز، زيرا اين مخالفت باعث هلاكت مى‏شود.

٧- امام جعفر صادق (ع) فرمود : چرا وقتى كار مهمّى براى شما پيش مى‏آيد و خود قادر به حلّ آن نيستيد با افراد خردمند متديّن و پارسا مشورت نمى‏كنيد؟

سپس امام صادق (ع) فرمود : آگاه باشيد هر كس اين كار را انجام دهد خدا او را خوار نمى‏گرداند بلكه مقام او را بالا مى‏برد و به بهترين كارها و نزديكترين آنها به خداوند هدايتش مى‏كند.

٨- امام صادق (ع) فرمود : مشورت داراى حدودى است كه اگر آن حدود شناخته و رعايت نشود ضررش براى مشورت‏كننده از نفعش بيشتر است.

آن حدود عبارتند از : كسى كه با او مشورت مى‏شود : ١- عاقل باشد. ٢- آزاده ديندار باشد. ٣- دوست مهربان و مانند برادر باشد. ٤- اگر از راز تو آگاه شد مثل اين كه خودت به آن آگاهى و آن را مكتوم و پوشيده مى‏دارد. زيرا تو زمانى از راهنمايى مشاور سود مى‏برى كه او عاقل باشد، و وقتى كه وى آزاد مرد متديّن بود نهايت كوشش را براى نصيحت كردن تو به كار مى‏برد، وقتى كه دوست مهربان و مانند برادر باشد و او را از راز خويش آگاه كردى راز تو را پوشيده نگاه مى‏دارد، و آگاهى او مانند اين است كه خودت به آن آگاهى، [اگر اين شرايط رعايت شود] مشورت جامع و نصيحت كامل مى‏گردد.

٢٣- باب وجوب راهنمايى كسى كه تقاضاى مشورت مى‏كند ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : مردى به نزد امير المؤمنين (ع) آمد و عرض كرد براى مشورت به خدمت شما آمده‏ام.

حسن و حسين [دو فرزند شما] و عبد اللّه بن جعفر از دخترم خواستگارى كرده‏اند (كداميك را قبول كنم)؟ حضرت علىّ (ع) فرمود : كسى كه با او مشورت كند مورد اعتماد است، [فرزندم] حسن زنان را طلاق مى‏دهد، دخترت را به همسرى حسين درآور كه او براى دخترت مناسبتر است.

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه با برادر مؤمنش مشورت كند و او نظرش را خالصانه بازگو ننمايد خداى عزّ و جلّ قدرت فكر و انديشه را از وى مى‏گيرد.

٢٤- باب جواز مشورت كردن با كسى كه مرتبه او پايين‏تر است‏

١- معمّر بن خلّاد گويد : يكى از غلامان امام رضا (ع) به نام سعد وفات يافت؛ امام به معمّر فرمود : شخصى با فضيلت و امانتدار به من معرّفى كن، در پاسخ گفتم : من كسى را به شما معرّفى كنم؟ حضرت با حالت شبيه شخص غضبناكى فرمود : پيامبر خدا با يارانش مشورت مى‏كرد و بعد در باره آنچه كه مى‏خواست تصميم مى‏گرفت.

٢- فضيل بن يسار گويد : امام صادق (ع) در باره كارى با من مشورت كرد، به امام گفتم : خدا شما را يارى دهد، كسى مانند من مشاور شما باشد؟ امام فرمود : آرى هر زمانى كه با تو مشورت كنم.

٣- حسن بن جهم گويد : جمعى در خدمت امام رضا (ع) بوديم. ايشان يادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود : هيچ عقلى با عقل او برابرى نمى‏كرد، در عين حال در بسيارى اوقات با يكى از غلامان سياه پوست خود مشورت مى‏كرد، به آن حضرت گفته شد آيا با چنين كسى مشورت مى‏فرمايى؟ در پاسخ فرمود : چه بسا خداى تبارك و تعالى مشكل را به زبان چنين شخصى برطرف كند، بسيارى اوقات در باره مزرعه يا باغ آن حضرت را راهنمائى مى‏كردند و آن حضرت به آن عمل مى‏فرمود.

٤- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه عبد اللّه بن عبّاس نظر خود را به عنوان يك مشاور براى امام على (ع) بيان كرد، امّا امام با عقيده او موافق نبود؛ فرمود : تو بايد نظر مشورتى خود را به من بگويى، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصميم بگيرم بايد نظر مرا بپذيرى.

٥- علىّ بن مهزيار گويد : امام جواد (ع) به من نوشت به فلانى بگو با ما مشورت كند و پس از مشورت آنچه نظر خودش است انتخاب كند زيرا او از آنچه در سرزمينش [اهواز] مى‏گذرد و از اين كه چگونه با سلاطين رفتار كند آگاهتر است. مشورت باعث بركت و خوشبختى است، خدا به پيامبرش در قرآن كريم مى‏فرمايد : «در كارها با مردم مشورت كن، ليكن آن چه خودت تصميم گرفتى با توكّل به خدا انجام ده» (حضرت فرمود) پس هر چه مى‏گذرد به من گزارش دهد بهترين نظر را برايش مى‏نويسم و اگر رأى و نظر من بهتر نباشد اميدوارم او را به راه روشن حقّ راهنمايى كرده باشم ان شاء اللّه «در كارها با مردم مشورت كن» منظور طلب خير از مردم است.

٢٥- باب كراهت مشورت با زنان و نيكو بودن مشورت با مردان‏

١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) در وصيّتش به حضرت علىّ (ع) فرمود : يا على بر زنان، نماز جمعه و مسئوليت قضاوت، و طرف مشورت قرار گرفتن نيست.

يا على، تندخويى ناپسند و اطاعت از زن موجب پشيمانى است. يا على، از جمله چيزهايى كه نامبارك است زبان زنان است. [زنانى كه رعايت شؤون اسلامى را نمى‏نمايند .]

٢- امير المؤمنين (ع) در وصيّت به فرزندانشان محمّد بن حنفيّه فرموده است :

آراى مردان را جمع كن، سپس آن رأيى را كه به حقّ نزديكتر است انتخاب كن و آرائى را كه شك دارى رها كن تا اين كه فرمود : كسى كه به رأى خود عمل كند خودش را به خطر مى‏افكند و هر كه آراى مختلف را مورد توجّه قرار دهد به راههاى خطا و اشتباه پى مى‏برد.

٢٦- باب كراهت مشورت با شخص ترسو، بخيل، آزمند، برده، فرومايه و بدكار

١- امام رضا (ع) از پدرانش از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرموده است : يا علىّ با شخص ترسو مشورت نكن زيرا او راه خروج [از گرفتاريها] را براى تو سخت جلوه مى‏دهد و حتما با بخيل مشورت نكن، زيرا تو را از هدف بازمى‏دارد، با حريص مشورت نكن زيرا او كار بد را زيبا جلوه مى‏دهد، و بدان كه ترس و بخل و آزمندى غريزه‏اى است كه از سوء ظنّ ناشى مى‏شود.

٢- عمّار ساباطى گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : اى عمّار اگر مى‏خواهى نعمت برايت با دوام، و مردانگى‏ات كامل، و زندگى‏ات اصلاح گردد در كار خويش با بردگان و اشخاص فرومايه مشورت مكن، زيرا اگر به آنها اعتماد كنى به تو خيانت مى‏كنند، و اگر خبرى به تو بدهند دروغ مى‏گويند و اگر گرفتار شوى تو را خوار مى‏سازند و اگر به تو وعده‏اى دهند به آن وفا نمى‏كنند.

٣- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود : حق را بپادار و براى آنچه از تو فوت شده افسوس مخور و از آنچه به تو مربوط نيست كناره‏گير، از دشمن دورى كن، و از دوست خويش بر حذر باش، (با احتياط با او برخورد كن) و با مردم امين همنشين و دوست باش، و امين كسى است كه از خدا بترسد، و با بد كار همنشينى مكن، و او را بر راز خويش آگاه مگردان، و امانت خود را به او مسپار، و در كارهايت با كسانى كه از پروردگار خويش مى‏ترسند مشورت نما.

٢٧- باب تحريم همنشينى و دوستى با اهل بدعت‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : با كسانى كه در دين بدعت مى‏گذارند دوستى و همنشينى نكنيد زيرا در نظر مردم يكى از آنان به شمار مى‏آييد.

و پيامبر (ص) فرمود : انسان بر دين دوست و همنشين خود مى‏باشد.

٢٨- باب كسانى كه معاشرت و سلام كردن بر آنها شايسته نيست‏ ١- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده كه در وصيّت حضرت رسول (ص) به على عليه السلام آمده است : يا على كسى كه از دين و دنيايش توشه‏اى بر نگيرد براى تو خيرى در همنشينى با او نيست، و كسى كه خواسته تو را اجابت نكند تو نيز خواسته او را اجابت نكن، زيرا او شايسته تكريم نيست.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه در حديث منهيّات پيامبر (ص) فرمود : سخن گفتن با شخص جذامى مكروه است مگر اين كه بين آنها به اندازه يك ذراع [تقريبا نيم متر] فاصله باشد.

و آن حضرت فرمود : از جذامى فرار كن مانند گريختن از شير.

٣- در كتاب خصال شيخ صدوق از امير المؤمنين (ع) نقل شده است كه آن حضرت فرمود : پيامبر (ص) [مردم را] از سلام كردن بر چهار گروه نهى كرده است : ١- شخص باده‏گسار در حال مستى. ٢- كسى كه مجسمه مى‏سازد. ٣- آن كه با نرد بازى مى‏كند. ٤- كسى كه دوز بازى مى‏كند. و من گروه پنجمى را اضافه مى‏كنم، نهى مى‏كنم شما را از سلام كردن بر شطرنج باز.

٤- رسول خدا (ص) فرمود : از پنج گروه در هر حال بايد دورى كرد :

جذامى، پيس، ديوانه، زنازاده، و عرب بيابانگرد.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه بر شش گروه نبايد سلام كرد : يهودى، مسيحى، و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است و آن كه بر سر سفره‏اى مى‏نشيند كه در آن مشروبات الكلى است و شاعرى كه به زنان عفيف تهمت مى‏زند و كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله شوخى قرار مى‏دهند.

٦- حضرت علىّ (ع) در حديثى فرمود : بر شش گروه سلام كردن شايسته نيست : ١- يهودى و مسيحى ٢- افرادى كه با نرد و با شطرنج بازى مى‏كنند. ٣- باده‏گسار. ٤- اهل ساز و طنبور. ٥- كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله‏

شوخى قرار مى‏دهند ٦- شاعران [دربارى و چاپلوس

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرش امام محمّد باقر (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود : بر يهود، و نصارى و زردشتى، و بت پرست، و باده‏گسار و كسانى كه كارشان بازى شطرنج و نرد است، و مرد زن صفت [مردى كه خود را در اختيار مردان ديگر مى‏گذارد] و شاعرى كه زنان عفيف را متّهم مى‏كند، و كسى كه در حال نماز است سلام نكنيد. بر نمازگزار بدين سبب كه نمى‏تواند پاسخ سلام را بدهد، با توجّه به اين كه سلام براى مسلمان امرى مستحب و پاسخ آن واجب است، و بر رباخوار و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است، و در حمّام، و هر فاسقى كه آشكارا مرتكب معصيت مى‏شود.

٢٩- باب استحباب اظهار دوستى و محبّت نسبت به مردم‏

١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : عربى باديه‏نشين از بنى تميم به نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد : مرا نصيحت فرماييد. از جمله مطالبى كه پيامبر (ص) به او فرمودند اين بود : نسبت به مردم اظهار دوستى كن تا تو را دوست بدارند.

٢- امام موسى كاظم (ع) فرمود : اظهار محبّت و دوستى نسبت به مردم نيمى از عقل است.

٣- ابن ادريس در كتاب سرائر مشابه اين حديث را نقل كرده است با اين تفاوت : و مدارا كردن با ديگران نيمى از وسيله زندگى است، و كسى كه ميانه‏روى كند فقير نمى‏شود.

٤- امام صادق (ع) از امام حسن مجتبى (ع) نقل فرموده است : خويشاوند كسى است كه از لحاظ دوستى به انسان نزديك باشد اگر چه از لحاظ نسب دور باشد و بيگانه كسى است كه از جهت محبّت و دوستى بيگانه باشد گرچه از لحاظ نسب نزديك باشد، هيچ چيز نزديكتر به چيزى از دست به بدن نيست، و دست خيانت مى‏كند و قطع مى‏شود، و پس از قطع درمان مى‏گردد. [يعنى اعتماد به نزديكى خويشاوند نيست، اگر دوست نباشد، و گاهى عملا از انسان دور و بيگانه است. يا منظور اين است كه دست دزد به صاحبش خيانت مى‏كند و در عين نهايت نزديكى قطع مى‏گردد. يا انسان دشمن دستش هست و باعث قطعش مى‏گردد. يا اين كه اعتمادى به قرب جسمانى نيست و نفع حقيقى و پايدار قرب معنوى است .]

٥- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : اظهار دوستى نسبت به مردم نصف عقل است.

٣٠- باب استحباب خوشرفتارى و گشاده‏رويى و احترام به مردم و خوددارى از مزاحمت آنان‏

١- امام صادق (ع) فرمود : خوشرويى با مردم يك سوّم عقل است.

٢- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است كه سه چيز دوستى انسان را براى برادر مسلمانش خالص مى‏گرداند : ١- با خوشرويى او را ملاقات كند. ٢- در مجلس به او جا دهد. ٣- او را با بهترين نامها بخواند.

٣- حذيفة بن منصور گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

كسى كه از مزاحمت مردم دست بردارد، گرچه او يك نفر است كه از مزاحمت آنان دست برداشته لكن در مقابل افراد زيادى از مزاحمت او دست برمى‏دارند.

٣١- مستحبّ است براى كسى كه مؤمنى را دوست دارد او را از دوستى خود با خبر كند

١- امام صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست دارى او را از اين امر با خبر كن، زيرا باعث استوارى محبّت بين شما مى‏گردد.

٢- نصر بن قابوس گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : زمانى كه يكى از برادرانت را دوست مى‏دارى او را از اين دوستى آگاه كن، همان طور كه حضرت ابراهيم (ع) گفت : «پروردگارا به من بنما كه چگونه مردگان را زنده مى‏كنى، خدا فرمود : آيا به [زنده شدن مردگان] اطمينان ندارى؟ ابراهيم پاسخ داد : ايمان دارم اما مى‏خواهم قلبم مطمئن شود»

٣- شخصى به امام باقر (ع) عرض كرد : من اين مرد را دوست دارم، امام به او فرمود : او را از اين امر با خبر كن، زيرا دوستى را پايدارتر و مهربانى را نيكوتر مى‏سازد.

٤- امام جعفر صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست مى‏دارى به او بگو.

٥- امام صادق (ع) از پيامبر خدا (ص) نقل فرموده است : هر گاه يكى از شما هم صحبت يا برادر ايمانى‏اش را دوست مى‏دارد او را آگاه سازد.

٣٢- باب استحباب آغاز كردن سلام قبل از سخن گفتن و استحباب پاسخ ندادن قبل از سلام‏

١- امام صادق (ع) فرمود : آغازكننده به سلام به خدا و رسولش نزديكتر است.

٢- علىّ بن الحسين (ع) فرمود : از صفات مؤمن انفاق كردن به اندازه توانايى و وسعت دادن [به اهل و عيال] در حدّ قدرت، و با عدالت و انصاف رفتار كردن با مردم، و آغاز به سلام نمودن بر آنان مى‏باشد.

٣- امام جعفر صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمود : شايسته‏ترين مردم نزد خدا و رسولش كسى است كه سلام را آغاز كند.

٤- با همين اسناد نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد. و نيز فرمود : قبل از سخن گفتن سلام كنيد، اگر كسى قبل از سلام گفتن سخن گويد به او پاسخ ندهيد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : فرشته‏اى مردى را بر در خانه‏اى ديد، فرشته به او گفت چرا بر در اين خانه ايستاده‏اى؟ پاسخ داد يكى از برادرانم در اين خانه است مى‏خواهم بر او سلام كنم، فرشته به او گفت : آيا بين شما خويشاوندى است يا حاجتى به او دارى؟ پاسخ داد : قرابتى بين ما نيست، و نيازى جز اخوّت اسلامى و احترام آن مرا به اينجا نكشانده بلكه براى پروردگار جهان به او سلام و محافظتش مى‏كنم، فرشته به او گفت : من فرستاده خدايم به سوى تو، پروردگارت تو را سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : مرا زيارت كردى، و براى من تعهّد نمودى، حتما بهشت را بر تو واجب كردم و تو را از خشم خويش معاف داشتم، و از آتش نجات دادم.

٦- امام صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام كردن سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد.

و نيز امام صادق (ع) فرمود : هيچ كس را به طعام خويش دعوت نكنيد مگر اين كه سلام كند.

٣٣- باب لزوم سلام و كراهت ترك آن و وجوب پاسخ سلام‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : جواب دادن به نامه مانند پاسخ سلام واجب است و آغازكننده به سلام [از جواب دهنده] نزد خدا و رسولش شايسته‏تر است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده : خداى عزّ و جلّ فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٣- امام جعفر صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : سلام كردن مستحب، و پاسخ آن واجب است.

٣٤- باب استحباب بلند گفتن سلام و سخن نيكو گفتن‏ ١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : خداى عزّ و جلّ بلند سلام كردن را دوست مى‏دارد.

٢- امام باقر (ع) فرموده : سلمان (كه رحمت خدا بر او باد) مى‏گفت : سلام خدا را آشكارا بگوييد، زيرا درود خدا به ستمكاران نمى‏رسد.

٣- امام جعفر صادق (ع) در حديثى نقل فرموده است كه حضرت علىّ (ع) مى‏فرمود : خشمگين نشويد، و [كارى نكنيد كه] مورد خشم قرار گيريد، آشكارا سلام كنيد، و سخن نيكو بگوييد، نماز شب بخوانيد در حالى كه مردم در خوابند، تا به سلامتى به بهشت رويد، سپس اين گفتار خداى عزّ و جلّ را براى آنان خواند :

«خدايى كه سالم از هر گونه عيب و نقص، و امان دهنده و نگهبان است»

٤- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى فروتنى اين است كه كسى را كه ملاقات مى‏كنى بر او سلام نمايى.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه در وصيّت پيامبر (ص) به حضرت على (ع) آمده است : سه چيز باعث پوشاندن گناهان است، آشكارا سلام كردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالى كه مردم خوابند.

٦- امام صادق (ع) فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : در بهشت خانه‏هايى است كه بيرون آنها از داخل، و داخل آنها از خارج ديده مى‏شود، كسانى از امّت من در آن سكونت مى‏كنند كه سخن نيكو گويند، و مردم را اطعام كنند، و بلند سلام كنند و روزه را ادامه دهند، نماز شب بخوانند در حالى كه مردم در خوابند. حضرت علىّ (ع) سؤال كرد : اى رسول خدا چه كسى از امّت شما توانايى انجام اين اعمال را دارد؟

پيامبر (ص) فرمود : يا على ميدانى نيكويى سخن چيست؟ كسى كه صبح و شام ده مرتبه بگويد :

«سبحان الله، و الحمد للّه، و لا اله الّا اللّه، و اللّه اكبر»

، و اطعام كردن عبارت است از انفاق كردن مرد به خانواده‏اش، امّا منظور از ادامه روزه آن است كه شخص ماه رمضان و از هر ماه ديگر سه روز روزه بگيرد، روزه عمر براى او نوشته مى‏شود. امّا منظور از نماز شب در حالى كه مردم خوابند، هر كس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد با جماعت بخواند مانند آن است كه تمام شب را به عبادت مشغول باشد و مقصود از افشاى سلام آن است كه از سلام كردن بر هيچ مسلمانى بخل نورزد.

٨- امام محمّد باقر (ع) فرمود : سه چيز باعث قرب و منزلت است : آشكارا سلام كردن، طعام دادن، و نماز شب خواندن در حالى كه مردم در خوابند.

٩- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تواضع سلام كردن به هر كسى است كه او را ملاقات كنى.

١٠- پيامبر خدا (ص) فرمود : ناتوانترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد، و بخيلترين مردم آن است كه از سلام كردن بخل ورزد.

١١- امام صادق (ع) فرمود : هر كس چهار چيز براى من تعهّد كند من چهار خانه در بهشت براى او تضمين مى‏كنم، ١- انفاق كردن و نترسيدن از فقر و تنگدستى. ٢- رعايت عدالت در باره مردم در مقابل منافع خويش. ٣- آشكارا سلام كردن در همه جا. ٤- ترك مجادله و نزاع اگر چه حقّ با او باشد.

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏ ١- امام رضا (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : پنج چيز را تا آخر عمر رها نخواهم كرد : ١- غذا خوردن با بردگان بر روى زمين.

٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- دوشيدن شير از پستان بز با دست خودم.

٤- پوشيدن لباس پشمين. ٥- سلام كردن بر كودكان تا بعد از من سنّت [رسم] باشد.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرمود : پنج چيز را تا لحظه مرگ ترك نخواهم كرد : ١- پوشيدن لباس پشمين. ٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- غذا خوردن با بردگان. ٤- وصله كردن كفش با دست خودم.

٥- سلام كردن بر كودكان تا اين كه بعد از من سنت [رسم] باشد.

٣٦- باب حرمت تبعيض بين فقير و ثروتمند در نحوه سلام كردن و وجوب رعايت مساوات بين آن دو

  ١- امام رضا (ع) فرمود : هر كس فقير مسلمانى را ملاقات كند و به گونه‏اى بر او سلام نمايد كه با سلام بر ثروتمند فرق داشته باشد در روز قيامت خدا را درحالى ملاقات مى‏كند كه خدا بر وى خشمگين است.

٢- حجّال گويد : به جميل بن درّاج گفتم آيا پيامبر خدا (ص) فرمود :

زمانى كه بزرگ قومى نزد شما آمد او را احترام كنيد؟ جميل گفت : آرى، پيامبر فرموده است. از جميل پرسيدم : [در اين حديث] منظور از شريف كيست؟ پاسخ داد :

از امام صادق (ع) در اين باره پرسيده‏ام، آن حضرت فرمود : منظور از شريف در اين حديث شخص ثروتمند است.

٣٧- باب استحباب شكرگزارى خدا براى نعمت اسلام و تندرستى‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است : پيامبر (ص) فرمود : هر كس يهودى يا مسيحى يا زردشتى يا يكى از غير مسلمانان را ببيند بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا بر تو فضيلت داد و اسلام را دين من و قرآن را كتابم و محمّد (ص) را پيامبر، و حضرت على (ع) را امام و پيشواى من، و مؤمنين را

برادرانم، و كعبه را قبله من قرار داده است» خدا بين آن مؤمن و غير مسلمان در دوزخ هرگز جمع نكند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : هر كس آفت زده‏اى (مانند جذامى و امثال آن) يا مثله شده يا گرفتارى را ببيند مخفيانه بطورى كه او نشنود سه مرتبه بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا سلامت داشت از آن چه تو را بدان مبتلا ساخته است، و اگر خدا مى‏خواست مى‏توانست مرا نيز گرفتار سازد»هرگز آن بلا به او نرسد.

٣٨- باب لزوم بلند سلام كردن و پاسخ دادن به نحوى كه مخاطب بشنود

  ١- امام صادق (ع) فرمود : هر گاه كسى سلام مى‏كند بلند سلام كند و نگويد سلام كردم اما پاسخ ندادند، شايد نشنيده باشند، جواب سلام را نيز بايد بلند گفت تا آن مسلمان سلام‏كننده نگويد : پاسخ سلام مرا نگفتند.

٣٩- باب نحوه سلام گفتن و استحباب انتخاب كلمات مناسب‏

  ١- حسن بن منذر گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : كسى كه بگويد :

«السلام عليكم» براى او ده حسنه، و كسى كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه » برايش بيست حسنه، و هر كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته» برايش سى حسنه است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده است كه امير المؤمنين (ع) فرمود : كراهت دارد انسان بگويد :

«حيّاك اللّه» (خدا تو را زنده بدارد) سپس ساكت شود مگر آن كه پس از آن، سلام كند.

٣- عمّار ساباطى در باره نحوه سلام كردن زنان از امام صادق (ع) سؤال كرد و امام فرمود : زن بگويد :

«عليكم السّلام» و مرد پاسخ دهد : «السّلام عليكم» .

٤- وهب يمانى در حديثى نقل كرده است كه : خدا به آدم فرمود : به جانب اين گروه از فرشتگان برو و به آنان بگو «السّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته»

(سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد). حضرت آدم بر آنان سلام كرد، ملائكه پاسخ دادند :

«و عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته» چون به حضور پروردگار خويش برگشت، پروردگار تبارك و تعالى به او فرمود : اين درود تو و فرزندانت تا روز قيامت در بين آنها باقى مى‏ماند.


3

4

5

6

7

8

9

10

11