آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام18%

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام
  • شروع
  • قبلی
  • 33 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 10048 / دانلود: 3206
اندازه اندازه اندازه
آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

٦٩- باب كراهت نپذيرفتن تكريم و احترام مانند نپذيرفتن متكا و بوى خوش‏ ١- امام صادق (ع) فرمود : دو نفر بر حضرت علىّ (ع) وارد شدند، حضرت براى هر كدام تشكى گذاشت، يكى روى آن نشست و ديگرى امتناع كرد، حضرت به او فرمود : روى آن بنشين زيرا هيچ كس از پذيرفتن احترام خوددارى نمى‏كند مگر الاغ.

٢- ابو الحسن امام موسى كاظم (ع) فرمود : امير مؤمنان عليه السّلام مى‏فرمود :

از پذيرفتن احترام خوددارى نمى‏كند مگر الاغ، پرسيدم مقصود از احترام چيست؟

فرمود : جا دادن به شخص در مجلس، و بوى خوش كه به او تعارف مى‏شود.

٣- علىّ بن جهم گويد : از ابو الحسن امام كاظم (ع) شنيده‏ام كه مى‏فرمود :

از پذيرفتن احترام خوددارى نمى‏كند مگر الاغ، سؤال كردم منظور از احترام چيست؟

فرمود : چيزى مانند بوى خوش و هر چه انسان بدان احترام مى‏شود. ٤- ابو زيد مكّى گويد : از امام موسى كاظم (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : از پذيرفتن احترام خوددارى نمى‏كند مگر الاغ، و منظور امام از آن بوى خوش و متّكا بود.

٥- بزنطى از ابو الحسن علىّ بن موسى الرضا (ع) نقل كرده است كه حضرت علىّ (ع) فرمود : از پذيرفتن احترام خوددارى نمى‏كند مگر الاغ، از امام رضا (ع) پرسيدم : منظور چيست؟ فرمود : آن كرامت [احترام] شامل بوى خوش و جا دادن در مجلس مى‏شود كه هر كس اين دو را نپذيرد چنان است كه گفته شد.

٦- سماعة بن مهران گويد : از امام صادق (ع) پرسيدم اگر كسى عطرى را كه به او تعارف مى‏شود ردّ كند چگونه است؟ فرمود : شايسته نيست كرامت و احترام را ردّ نمايد.

٧- در كتاب قرب الاسناد از حضرت على (ع) نقل شده است كه رسول خدا (ص) فرمود : هر گاه كرامتى بر شما عرضه شد آن را رد نكنيد زيرا الاغ است كه احترام را رد مى‏كند.

٧٠- باب استحباب استقبال و بدرقه از مهمان و اطاعت مهمان از صاحب خانه‏ ١- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است : از جمله حقوق مهمان بر

صاحب خانه آن است كه : صاحب خانه با آرامش و وقار در موقع ورود و خروج مهمان چند قدمى با وى برود.

و نيز آن حضرت از رسول خدا (ص) نقل فرموده است هنگامى كه كسى به خانه برادر مسلمانش وارد مى‏شود تا زمانى كه از آنجا خارج شود صاحب خانه بر او فرمانرواست.

٧١- كسى كه دوستش را براى مطلبى امين دانسته است جايز نيست آن مطلب را بدون اجازه‏اش بازگو كند مگر به عنوان ذكر خير يا شهادت براى كار حرامى كه انجام شده است‏ ١- امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : مجلسها امانت است [يعنى سخنى كه در مجلسى گفته مى‏شود حكم امانت دارد و نبايد براى ديگران گفته شود .]

٢- ابن ابى عوف گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود : مجلسها امانت است.

٣- امام جعفر صادق (ع) فرمود : مجلسها امانت است، و جايز نيست سخن كسى را كه مى‏خواهد پوشيده بماند براى ديگران نقل كنند مگر با اجازه او، يا براى فرد مورد اطمينان، يا براى ذكر خير او.

٤- جابر بن عبد اللّه انصارى گويد : پيامبر خدا (ص) فرمود : مجلسها امانت است مگر در سه مورد : ١- مجلسى كه در آن خونى به ناحقّ ريخته شده باشد.

٢- جايى كه در آن مرتكب زنا شده‏اند. ٣- مجلسى كه در آن به ناحق مال حرامى را حلال كنند.

٧٢- هر گاه سه نفر با هم باشند كراهت دارد دو نفر از آنها در گوشى صحبت كنند ١- امام صادق (ع) فرمود : هر گاه سه نفر با هم باشند نبايد دو نفر از آنان با يك ديگر در گوشى صحبت كنند زيرا اين كار نفر سوّم را اندوهگين و آزرده خاطر مى‏كند.

٢- امام كاظم (ع) فرمود : هر گاه سه نفر در خانه‏اى باشند نبايد دو نفر از آنان با هم در گوشى صحبت كنند زيرا اين كار دوستشان را غمگين مى‏سازد.

٧٣- باب كراهت قطع كردن سخن مسلمان‏ ١- امام جعفر صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است : كسى كه سخن برادر مسلمانش را قطع كند مانند آن است كه صورت او را بخراشد.

٧٤- باب استحباب يا كراهت كيفيّت نشستن‏ ١- عبد العظيم بن عبد اللّه علوى (در حديث مرفوعه) گويد : پيامبر سه جور مى‏نشست : ١- سر پا به اين ترتيب كه ساقهاى پا را بلند مى‏كرد و دو زانو را در ميان دو دست خويش حلقه‏وار مى‏گرفت [و رانها را به شكم مى‏چسباند -٢ .] دو زانو مى‏نشست. ٣- يك پا را خم مى‏كرد و پاى ديگر را روى آن مى‏انداخت، و هرگز ديده نشد كه آن حضرت چهار زانو بنشيند.

٢- ابو حمزه ثمالى گويد : علىّ بن الحسين (ع) را در حالى نشسته ديدم كه يك پايش را روى ران ديگر گذاشته بود؛ عرض كردم مردم [قوم يهود به استناد حديث بعد] اين گونه نشستن را نمى‏پسندند و مى‏گويند مانند نشستن پروردگار است، امام فرمود : اين نحوه نشستن من در اثر خستگى است، در صورتى كه پروردگار خسته نمى‏شود و چرتش نمى‏گيرد و در خواب نمى‏رود.

٣- حمّاد بن عثمان گويد : امام صادق (ع) نشسته بود در حالى كه پاى راست آن حضرت روى ران چپ بود، شخصى عرض كرد : فدايت شوم اين گونه نشستن مكروه است، امام فرمود : نه، اين سخن يهود است كه مى‏گويند وقتى خدا از خلقت آسمانها و زمين فارغ شد بر عرش جاى گرفت و اين گونه نشست تا استراحت كند، پس خدا اين آيه را نازل كرد : «خدا نيست خدايى جز او كه زنده و قائم به ذات خويش است، او را چرت و خواب نمى‏گيرد» و امام صادق (ع) همان طور كه نشسته بود باقى ماند.

٤- در كتاب مكارم الاخلاق آمده است كه رسول خدا هر گاه مى‏نشست ساقهاى پا را از زمين بلند مى‏كرد و زانوها را در ميان دو دست خود حلقه‏وار مى‏گرفت.

٧٥- مستحبّ است در مجلس انسان به عنوان تواضع جايى پايين‏تر از شأن خود بنشيند ١- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه راضى شود در پايين مجلس بنشيند تا وقتى كه از جايش بلند شود ملائكه بر او درود مى‏فرستند.

٢- امام جعفر صادق (ع) نقل فرموده است كه پيامبر (ص) هر گاه وارد منزلى مى‏شد در پايين مجلس مى‏نشست.

٣- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تواضع اين است كه انسان در جايى پايين‏تر از شأن خود بنشيند.

٤- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تواضع آن است كه ١- به نشستن در پايين مجلس خوشنود باشى. ٢- به كسى كه او را ملاقات مى‏كنى سلام نمايى.

٣- مجادله و بگو و مگو را رها كنى اگر چه حق با تو باشد. ٤- دوست نداشته باشى به خاطر تقوايى كه داراى ستايش شوى.

٥- ابن عبّاس گويد : رسول خدا (ص) روى زمين مى‏نشست، روى زمين غذا مى‏خورد، و با دست خويش گوسفندان را مى‏بست، و دعوت بردگان را حتّى براى نان جو مى‏پذيرفت.

٦- مصعب بن شيبه گويد : پيامبر خدا (ص) فرمود : وقتى گروهى در مجلسى نشسته‏اند و كسى وارد مى‏شود اگر به وى جا دهند بايد بپذيرد زيرا بدين‏

وسيله به او احترام گذاشته‏اند، و اگر به او جا ندهند در هر جا خالى هست بنشيند.

٧٦- باب استحباب رو به قبله نشستن‏

١- حمّاد بن عثمان گويد : امام صادق (ع) را مى‏ديدم كه در خانه‏اش رو به قبله مى‏نشيند.

٢- امام صادق (ع) فرمود : پيامبر خدا (ص) اكثرا رو به قبله مى‏نشست.

٣- شيخ بهايى در كتاب «مفتاح الفلاح» روايت كرده كه از ائمّه عليهم السّلام روايت شده است : بهترين نوع نشستن آن است كه رو به قبله باشد.

٧٧- باب كراهت نشستن روبروى خورشيد ١- سهل بن زياد در حديثى كه سند آن به حضرت على (ع) مى‏رسد از آن حضرت نقل كرده است روبروى خورشيد ننشينيد زيرا آن آتشدانى است كه باعث رنگ پريدگى و كهنه شدن لباس، و آشكار شدن دردهاى پنهانى مى‏گردد.

٢- امام موسى كاظم از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : در خورشيد چهار خصلت است :

١- رنگ را تغيير مى‏دهد. ٢- باد را گنديده مى‏كند. ٣- لباس را كهنه‏

مى‏سازد. ٤- ايجاد درد مى‏كند.

٣- حضرت على (ع) «در حديث اربعمائة» فرموده است : پشت به آفتاب بنشينيد زيرا خورشيد دردهاى پنهانى را آشكار مى‏سازد.

٧٨- باب استحباب نشستن در خانه غير در هر جايى كه صاحب خانه بخواهد

  ١- امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) نقل فرموده است : هر گاه كسى وارد خانه برادر مؤمنش شود هرجا صاحب خانه امر كند بنشيند زيرا صاحب خانه آشناتر است به خانه و محرم بودن آن.

٧٩- باب استحباب نشستن روى دو پا و در بغل گرفتن زانوها ١- ابو الحسن امام كاظم (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : روى پا نشستن و زانوها را در بغل گرفتن به منزله ديوار عربهاست.

٢- سماعة گويد : از امام صادق (ع) در باره مردى كه خودش را با يك جامه بپوشاند سؤال كردم، امام فرمود : اگر لباس عورتش را بپوشاند اشكال ندارد.

٨٠- باب استحباب شوخى و خنده كم ‏ ١- معمّر بن خلّاد گويد : به ابو الحسن امام كاظم (ع) عرض كردم فدايت شوم عدّه‏اى با هم هستند و شوخى مى‏كنند و مى‏خندند، امام فرمود : اشكال ندارد اگر در آن نباشد؛ فهميدم منظور امام اين است كه در آن شوخى، فحش و هرزه گويى نباشد. سپس فرمود : عرب صحرانشينى هديه‏اى براى پيامبر (ص) آورد، و به پيامبر (ص) عرض كرد : پول هديه مرا بدهيد، رسول خدا (ص) خنديد، و هنگامى كه غمگين مى‏شد مى‏فرمود : آن عرب چه شد؟ اى كاش به نزد ما مى‏آمد.

٢- ابو الحسن اول امام موسى كاظم (ع) فرمود : يحيى بن زكريّا گريه مى‏كرد و نمى‏خنديد، امّا عيسى بن مريم مى‏خنديد و گريه هم مى‏كرد و عمل حضرت عيسى (ع) بهتر از عمل حضرت يحيى (ع) بود.

٣- فضل بن ابى قرّة گويد : امام صادق (ع) فرمود : هر مؤمنى داراى دعابه است، پرسيدم دعابه چيست؟ فرمود : شوخى.

٤- يونس بن شيبانى گويد : امام صادق (ع) سؤال كرد : چگونه است وضع شوخى كردن شما مؤمنين با يك ديگر؟ عرض كردم كم است فرمود : شوخى را ترك نكنيد زيرا شوخى نشانه خوش خلقى است، و بدين وسيله برادرت را خوشحال مى‏كنى، رسول خدا (ص) با مردم شوخى مى‏كرد و مى‏خواست آنها را خوشحال كند.

٥- عبد اللّه بن محمّد جعفى گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

كسى را كه در بين مردم شوخى مى‏كند خدا دوست دارد در صورتى كه به فحش نينجامد. ٦- حمران بن اعين گويد : به خدمت امام محمّد باقر (ع) رسيدم و عرض كردم مرا نصيحت كنيد، فرمود : تو را به تقواى الهى سفارش مى‏كنم، از شوخى بپرهيز زيرا احترام و آبروى شخص را مى‏برد.

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش (ع) نقل فرموده است كه پيامبر (ص) (در وصيّتش به علىّ (ع» فرمود : يا على شوخى نكن زيرا آبرويت را مى‏برد و دروغ مگو كه نورانيّت را از تو مى‏گيرد. (مرحوم علّامه مى‏فرمايند منظور در اين احاديث شوخى زياد است).

٨١- باب كراهت قهقهه زدن و استحباب تبسّم‏ ١- امام صادق (ع) فرمود : قهقهه زدن از شيطان است.

٢- امام محمد باقر (ع) فرمود : اگر قهقهه زدى پس از آن بگو «خدايا مرا دشمن مدار».

٣- امام صادق (ع) فرمود : خنده مؤمن تبسّم است.

٨٢- باب كراهت خنده بدون علّت‏ ١- امام صادق (ع) فرمود : خنده بدون سبب نشانه نادانى است. و مى‏فرمود :

در موقع خنده نبايد دندانهاى جلو دهان ديده شود، كه در اين صورت عمل ناپسندى انجام داده‏اى، كسى كه بدى مرتكب مى‏شود از شبيخون در امان نمى‏ماند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : چه بسيارند كسانى كه خنده بيهوده مى‏كنند و گريه آنها در روز قيامت زياد است، و چه بسيارند كسانى كه از خوف خدا زياد گريه مى‏كنند و در روز قيامت در بهشت خنده و شادى آنان زياد است.

٣- امام صادق (ع) فرمود : سه چيز مورد غضب شديد خداست : ١- خوابيدن بدون شب‏زنده‏دارى. ٢- خنده بدون علّت. ٣- غذا خوردن از روى سيرى.

٤- امام صادق (ع) فرمود : در مدينه مردى بيكاره مردم را مى‏خندانيد و مى‏گفت علىّ بن الحسين (ع) مرا خسته كرد چرا كه نتوانستم او را بخندانم در همين حديث آمده است كه امام زين العابدين (ع) فرمود : به او بگوييد : «مسلّم براى خدا روزى است كه بيكاره‏ها در آن روز [قيامت] زيان مى‏كنند.

٨٣- باب كراهت شوخى و خنده زياد ١- امام صادق (ع) فرمود : از شوخى بپرهيزيد زيرا آبرو را مى‏برد.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : خنده زياد قلب را مى‏ميراند.

و نيز فرمود : خنده زياد دين را ذوب مى‏كند همچنان كه آب نمك را در خود حلّ مى‏نمايد.

٣- امام صادق (ع) فرمود با كسى كه او را دوست دارى شوخى و مجادله مكن.

٤- عنبسه عابد گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : خنده زياد آبرو را مى‏برد.

٥- عنبسه نيز مى‏گويد : از آن حضرت شنيدم كه فرمود : شوخى دشنام كوچك است.

٦- امام صادق (ع) فرمود : مجادله نكن، زيرا آبروى تو مى‏رود، و شوخى نكن كه نسبت به تو گستاخ مى‏شوند.

٧- امام باقر (ع) فرمود : شوخى زياد آبرو را مى‏برد، و خنده زياد ايمان را به يك سو پرتاب مى‏كند [از بين مى‏برد]

٨- ابو الحسن امام موسى كاظم (ع) در وصيّت به بعضى از فرزندانش فرموده است : از شوخى بپرهيز زيرا نور ايمان را از تو مى‏برد و مروّت و مردانگى تو را سبك مى‏سازد.

٩- امام صادق (ع) از امير المؤمنين (ع) نقل فرموده است : از شوخى بپرهيز زيرا شوخى باعث كينه و دشمنى شده و فحش كوچك است.

١٠- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از شوخى بپرهيز زيرا آبرو و شكوه و عظمت اشخاص را از بين مى‏برد.

١١- امام صادق (ع) فرمود : شوخى نكن چون نسبت به تو گستاخ مى‏شوند.

١٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است : كه پيامبر خدا (ص) فرموده : شوخى زياد آبرو را مى‏برد، و خنده زياد ايمان را نابود مى‏كند، و دروغ زياد نور ايمان را مى‏برد.

١٣- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرموده است : خنده پيامبر (ص) تبسّم بود، روزى بر گروهى از انصار گذشت و ديد با

يك ديگر صحبت مى‏كنند و دهانشان پر از خنده است فرمود : اى گروه دست بازداريد. اگر كسى را آرزويش مغرور كند و او را از عمل خير بازدارد به گورستان سرى بزند، و رستاخيز را به ياد آورد، مرگ را به ياد آورد زيرا مرگ درهم شكننده لذّتهاست.

١٤- عبد اللّه بن جعفى گويد : از امام باقر (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : خدا كسى را كه در حضور جمعى شوخى مى‏كند دوست دارد مشروط بر اين كه شوخى به فحش كشانده نشود، و كسى را كه در تنهايى بينديشد، و در خلوت پند و اندرز گيرد، و به نماز خواندن افتخار ورزد دوست دارد.

١٥- امام صادق (ع) از پدرش نقل فرموده است كه داود به سليمان (ع) گفت : پسرم از خنده زياد بپرهيز، زيرا خنده زياد انسان را در روز قيامت تهيدست رها مى‏كند.

١٦- سيد رضى در نهج البلاغه از امير المؤمنين (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود : شخص شوخى نمى‏كند مگر اين كه چيزى از عقلش پريده باشد.

٨٤- باب استحباب تبسّم بر چهره مؤمن‏ ١- در كتاب «الاخوان» از حضرت رضا (ع) نقل شده است : هر كس بر صورت خود گلاب بپاشد و براى حاجتى از خانه خارج شود دچار تنگدستى و خوارى نگردد، و هر كس از بقيّه آبى كه برادر مؤمنش آشاميده به منظور تواضع بنوشد خدا حتما او را وارد بهشت مى‏كند، و كسى كه بر چهره برادر مؤمنش تبسّم زند خدا برايش حسنه مى‏نويسد، و كسى كه خدا برايش حسنه بنويسد او را عذاب نخواهد كرد.

٢- امام باقر (ع) فرمود : تبسّم مؤمن بر چهره برادرش حسنه است، و پاك كردن گرد و غبار از چهره مؤمن نيز حسنه مى‏باشد، و هيچ عبادتى مانند خوشحال كردن مؤمن نيست.

٣- امام صادق (ع) فرمود : هر كه از چهره برادر مؤمنش گرد و غبار غم بزدايد خدا براى او ده حسنه مى‏نويسد، و كسى كه بر چهره برادرش تبسّم زند براى او حسنه‏اى است.

٨٥- باب استحباب صبر كردن بر اذيّت همسايه و ديگران‏

  ١- عمرو بن عكرمة گويد : به خدمت امام صادق (ع) رسيدم و عرض كردم همسايه‏اى دارم كه مرا اذيّت مى‏كند، امام فرمود : با او مهربان باش گفتم : خدا به او رحم نكند، آن حضرت صورتش را از من برگرداند، من نخواستم با آن وضع از امام جدا شوم، لذا توضيح دادم كه وى به صورتهاى مختلف مرا اذيّت مى‏كند، فرمود : گمان مى‏كنى اگر آشكارا با او دشمنى كنى مى‏توانى از او انتقام بگيرى؟

گفتم او را به اطاعت خود وامى‏دارم، فرمود اين همسايه تو از اشخاصى است كه نسبت به كسانى كه خدا به آنها چيزى بخشيده حسد مى‏ورزد، پس هر گاه نعمتى براى كسى ديد اگر اهل و عيالى داشته باشد آنها را اذيّت مى‏كند و اگر اهل و عيالى ندارد به خدمتگزارش اعتراض مى‏نمايد و اگر خدمتگزار نداشته باشد شبها را به بيدارى و روزها را به جوش و خروش به سر مى‏برد.

٢- عبد صالح (امام موسى كاظم (ع» فرمود : تنها خوشرفتارى با همسايه خوددارى از اذيّت او نيست، بلكه تحمّل اذيت و آزار اوست.

٣- امام صادق (ع) فرمود : مؤمن از يكى از سه چيز خلاصى ندارد و گاهى هر سه در او جمع مى‏شود، يا بعضى از افراد خانه در را به رويش مى‏بندند و بدين وسيله او را اذيّت مى‏كنند، يا همسايه او را اذيّت مى‏كند، يا كسى در راه برآوردن نيازمنديهايش به او آزار مى‏رساند، و اگر مؤمن بر قلّه كوهى باشد خداى عزّ و جلّ شيطانى را مى‏فرستد تا او را اذيّت كند و در عين حال او را با ايمانش مأنوس مى‏كند كه از هيچ كس وحشت نداشته باشد.

٤- امام جعفر صادق (ع) فرمود : در عالم نبوده و نمى‏باشد و نخواهد بود مؤمنى مگر اين كه داراى همسايه‏اى باشد كه او را اذيّت كند و اگر مؤمن در جزيره‏اى از جزيره‏هاى دريا باشد خدا كسى را مى‏فرستد كه او را اذيّت نمايد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : در گذشته و در آينده و زمانى كه شما در آن به سر مى‏بريد مؤمنى نبوده و نمى‏باشد مگر اين كه داراى همسايه‏اى است كه او را اذيّت مى‏كند.

٦- معاويّة بن عمّار گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : مؤمنى نبوده و تا روز قيامت نخواهد بود مگر اين كه داراى همسايه‏اى باشد كه به او آزار رساند.

٧- امام محمّد باقر (ع) فرمود : مردى به نزد پيامبر (ص) آمد و شكايت كرد كه همسايه‏اش او را اذيّت مى‏كند، رسول خدا (ص) به او فرمود : صبر كن، مجدّدا آمد و از همسايه‏اش شكايت كرد، باز هم پيغمبر فرمود : صبر كن ...

٨- امام صادق (ع) فرمود : خوشرفتارى با همسايه روزى را زياد مى‏كند.

٩- امام جعفر صادق (ع) فرمود : اگر مؤمن در قلّه كوهى ساكن باشد خدا كسى را براى آزار او مى‏فرستد تا از اين طريق پاداشى از جانب خدا به او برسد.

١٠- علىّ بن الحسين (ع) از پدر بزرگوارش امام حسين (ع) نقل كرده است كه پيامبر خدا (ص) فرمود : من و پيامبران قبل از من پيوسته گرفتار كسانى بوديم كه ما را اذيّت مى‏كردند، و اگر مؤمن بر سر كوهى باشد خداى عزّ و جلّ كسى را مى‏رساند كه او را آزار رساند و بدين طريق اجرى به او برسد. و امير المؤمنين (ع) فرمود : از زمانى كه مادر مرا زاد پيوسته مظلوم بودم تا آنجا كه عقيل [برادرم] مبتلا به درد چشم شد و مى‏گفت مرا به دوش نكشيد مگر اين كه على را بر دوش حمل كنيد در صورتى كه چشم من درد نمى‏كرد.

١١- حضرت رضا (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه رسول خدا (ص) فرمود : هيچ مؤمنى نبوده و تا روز قيامت نخواهد بود مگر اين كه داراى همسايه‏اى باشد كه او را اذيّت نمايد.

١٢- امام على النّقى (ع) از پدرانش نقل كرده است كه امام صادق (ع) فرمود : هيچ مؤمنى نبوده و تا روز قيامت نخواهد بود مگر اين كه همسايه‏اى خواهد داشت تا او را اذيّت كند. (و نيز) از امام صادق (ع) نقل فرموده است كه هر كس دنيايش گوارا و بدون گرفتارى باشد در دين او شك كنيد. (و نيز امام على النّقى (ع» گويد : امام صادق (ع) فرمود : هر گاه دوستى از تو به امارت و رياستى برسد و يكدهم قبل از رياستش به تو توجّه كند دوست بدى نيست. و امام باقر (ع) فرمود : بپرهيزيد از فراست و زيركى مؤمن، زيرا با نور الهى [حقايق را] مى‏نگرد.

سپس اين آيه را تلاوت فرمود «به تحقيق در اين نشانه‏هاست براى صاحبان فراست»

١٣- امام صادق (ع) از امير المؤمنين (ع) نقل فرموده است : سه چيز از كارهاى نيك است : سخاوتمندى، نيكويى در گفتار، و صبر بر اذيّت و آزار.

٨٦- باب وجوب خوددارى از آزار همسايه‏

١- امام صادق (ع) (در حديثى) فرموده است : مردى از انصار به نزد رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد : از شخصى خانه‏اى خريده‏ام و نزديكترين همسايه‏ام كسى است كه اميدى به خير او ندارم و از شرّش در امان نيستم، رسول خدا (ص) به على و سلمان و ابا ذر و يك نفر ديگر كه گمان مى‏كنم مقداد بود دستور داد در مسجد با صداى بلند اعلان كنند : ايمان ندارد كسى كه همسايه‏اش از ظلم او در امان نباشد، آنها به مسجد رفته سه مرتبه با صداى بلند گفتند، سپس پيامبر (ص) با دستش به چهل منزل از روبرو و پشت سر و سمت راست و سمت چپ اشاره كرد.

٢- امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) نقل فرموده است كه در كتاب علىّ (ع) خواندم كه رسول خدا (ص) بين مهاجرين و انصار و كسانى از مردم يثرب [مدينه] كه ملحق به انصار هستند نوشت : همسايه به منزله خود انسان است كه نبايد زيان و گناهى به او برسد، و احترام همسايه نسبت به همسايه مانند احترام نسبت به مادر است.

٣- امام صادق (ع) فرمود : حضرت فاطمه (س) به نزد پيامبر (ص) آمد تا در باره بعضى امور شكايت كند، پيامبر لوحى به وى داد و فرمود : آنچه را كه در آن نوشته شده است ياد بگير. در آن لوح نوشته شده بود : هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد همسايه‏اش را اذيّت نكند، هر كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد مهمانش را احترام كند، و هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد يا بايد سخن خير بگويد يا سكوت كند.

٤- ابو حمزه گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : مؤمن كسى است كه همسايه‏اش از بوائق او در امان باشد، پرسيدم «بوائق» چيست فرمود : ظلم و ستم او.

٥- امام صادق (ع) از پدرانش، از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : هر كس همسايه‏اش را اذيّت كند خدا بوى بهشت را بر او حرام كرده و جايگاهش دوزخ است، و بد جايگاهى است، و هر كس حقّ همسايه‏اش را ضايع كند از ما نيست، جبرئيل پيوسته مرا نسبت به همسايه سفارش مى‏كرد به طورى كه گمان كردم همسايه ارث مى‏برد، و پيوسته مرا نسبت به بردگان سفارش مى‏كرد تا اين كه گمان كردم زمانى براى آن در نظر گرفته شده كه چون آن زمان فرا رسد آزاد شوند، و نيز مرا به مسواك كردن سفارش مى‏كرد تا آنجا كه گمان كردم واجب است، و به اندازه‏اى مرا به شب‏زنده‏دارى سفارش مى‏كرد كه گمان بردم نيكان امّت من هرگز نمى‏خوابند. ٦- امام رضا (ع) فرمود : از صفات مؤمن اين است كه وقتى نيكى كند خوشحال مى‏شود، و زمانى كه دست به كار بدى بزند استغفار مى‏كند، و مسلمان [حقيقى] كسى است كه ساير مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند، و آن‏

كه همسايه‏اش از ظلم او در امان نباشد از ما نيست.

٧- امام جعفر صادق (ع) فرمود : هر كه از اذيّت و آزار همسايه‏اش خوددارى كند خدا در روز قيامت از لغزش وى صرف نظر مى‏كند، و كسى كه شكم و فرجش را پاك نگه دارد بهشت را براى او زينت مى‏كنند، و هر كس بنده مؤمنى را آزاد كند خدا در بهشت برايش خانه‏اى بنا مى‏كند.

٨٧- باب استحباب خوشرفتارى با همسايه‏ ١- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است : خوشرفتارى با همسايه خانه‏ها را آباد و مرگ را به تأخير مى‏اندازد.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : خوشرفتارى با همسايه روزى را زياد مى‏كند.

٣- ابو مسعود گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : خوشرفتارى با همسايه باعث زيادى عمر و آبادى سرزمين گردد.

٤- امام صادق (ع) فرمود : خوشرفتارى با همسايه خانه‏ها را آباد و عمرها را زياد مى‏كند.

٥- ابو ربيع شامى گويد : امام صادق (ع) در حالى كه خانه‏اش پر از جمعيّت بود فرمود : آگاه باشيد از ما نيست كسى كه با همسايه‏اش خوشرفتارى نكند.

٨٨- باب استحباب طعام دادن به همسايگان و وجوب آن در صورت ضرورت‏ ١- امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : كسى كه شب را سير بخوابد و همسايه‏اش گرسنه باشد به من ايمان نياورده است.

و نيز فرمود : اگر در منطقه‏اى يك نفر شبى را گرسنه بخوابد خدا در روز قيامت به اهل آن منطقه نظر نمى‏كند.

٢- كاهلى [يكى از اصحاب امام صادق (ع)] گويد : از آن حضرت شنيدم كه مى‏فرمود : زمانى كه بنيامين از نزد يعقوب رفت، يعقوب ندا كرد خدايا به من رحم نمى‏كنى؟ بينايى مرا گرفتى، و دو فرزندم [يوسف و بنيامين] را بردى، خدا به يعقوب وحى كرد : اگر روح آن دو را گرفته بودم برايت زنده‏شان مى‏كرد تا به سوى تو بازگردند، امّا به ياد آور گوسفندى را كه كشتى و بريان نمودى و خوردى و همسايه تو روزه‏دار بود و از آن گوسفند هيچ به او ندادى.

٣- در روايت ديگرى فرموده است : پس از آن هر روز صبح كسى از طرف حضرت يعقوب تا فاصله يك فرسخ از خانه آن حضرت ندا مى‏داد هر كس صبحانه يا نهار مى‏خواهد به خانه يعقوب بيايد، و چون شب مى‏شد اعلان مى‏كرد هر كه شام مى‏خواهد به نزد يعقوب بيايد.

١٧- باب تحريم همنشينى با دروغگو و گنهكار و بخيل و نادان و قاطع رحم

و ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه : پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من فرمود : اى پسر عزيزم با پنج گروه دوستى و گفتگو و مسافرت مكن؛ امام باقر (ع) سؤال مى‏كنند آن پنج گروه را معرّفى فرماييد، امام سجّاد (ع) فرمود : ١- از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا دروغگو مانند سراب است كه دور را نزديك و نزديك را دور مى‏نماياند. ٢- از دوستى با فاسق اجتناب كن زيرا تو را به يك وعده غذا و به كمتر از آن مى‏فروشد. ٣- از دوستى با بخيل بپرهيز زيرا وقتى كه خيلى به كمك او نيازمند باشى (كمك نمى‏كند) و تو را خوار مى‏گرداند. ٤- از دوستى با كسى كه از بستگان بريده و قطع رحم نموده است بپرهيز، زيرا در سه جا از قرآن نفرين شده است.

الف : (شما (منافقان) اگر (از فرمان خدا و طاعت قرآن) روى بگردانيد يا در زمين فساد و قطع رحم كنيد باز هم اميد (نجات) داريد؟

ب : (آنان كه پس از پيمان بستن (با خدا و رسول) عهد خدا را شكستند و نيز آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده بريدند، و در روى زمين فساد و فتنه برانگيختند، براى آنهاست لعنت خدا، و منزلگاهشان دوزخ است».

ج : و در سوره بقره فرموده است : «كسانى كه عهد خدا را پس از پيمان بستن مى‏شكنند و آنچه را خدا به پيوند آن امر كرده مى‏برند، و در روى زمين فساد مى‏كنند به حقيقت زيانكارند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از دوستى با نادان بپرهيز زيرا هر چه به او نزديكتر شوى به بدى نزديك شده‏اى [و از جانب او جز بدى به تو نمى‏رسد.]

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : پيشواى مؤمنان على (ع) فرمود : اى فرزندم از دوستى با نادان بپرهيز، زيرا او مى‏خواهد به تو سود برساند ولى زيان مى‏رساند، از دوستى با بخيل اجتناب كن زيرا هنگام شديدترين حاجت تو را رها مى‏سازد، و از دوستى با بد كار بر حذر باش زيرا تو را به چيز كمى مى‏فروشد، و از دوستى با دروغگو بپرهيز زيرا او مانند سراب است، دور را به تو نزديك و نزديك را به تو دور مى‏نماياند.

٤- امام محمّد باقر (ع) فرمود : به چهار شخص نزديك مشو و دوستى مكن :

نادان، بخيل، ترسو و دروغگو، امّا نادان مى‏خواهد به تو سود برساند ولى ضرر مى‏زند، امّا بخيل چيزى از تو مى‏گيرد ولى چيزى به تو نمى‏دهد، امّا ترسو از تو و از پدر و مادر خويش مى‏گريزد، امّا دروغگو راست مى‏گويد ولى كسى سخن او را تصديق نمى‏كند. ٥- امام جعفر صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل مى‏كند كه امام باقر (ع) فرمود :

خواستم به سفر بروم، پدرم علىّ بن الحسين (ع) به من سفارش كرد : اى پسرم از دوستى و معاشرت با احمق بپرهيز و با او معاشرت نكن زيرا احمق در حضور و غياب به دنبال عيبجويى است.

اگر سخن بگويد نادانى‏اش او را رسوا گرداند، و اگر سكوت كند ناتوانى در گفتار او را كوچك مى‏كند و اگر كارى انجام دهد آن را تباه سازد، و اگر مسئوليتى به عهده گيرد آن را ضايع مى‏كند، دانش او باعث بى‏نيازى او نيست و دانش ديگران هم به وى سود نمى‏رساند، نصيحت ناصحان را نمى‏پذيرد، دوستش از او آسايشى نمى‏يابد، مادرش دوست دارد در عزايش بنشيند، و همسرش مى‏خواهد او را از دست بدهد، همسايه‏اش مى‏خواهد از او دور باشد، و دوست وى تنهايى را بر مجالسش ترجيح مى‏دهد، اگر در مجلسى از ديگران كوچكتر باشد آنها از دست او در رنج و عذابند، و اگر بزرگتر از ديگران باشد آنان را به فساد مى‏كشاند.

١٨- باب كراهت همنشينى با فرومايگان و ثروتمندان و گفتگو با زنان‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از اجدادش نقل مى‏كند كه : رسول خدا (ص) فرمود : همنشينى با سه گروه دل را مى‏ميراند : ١- همنشينى با فرومايگان.

٢- گفتگو با زنان. ٣- همنشينى با ثروتمندان.

٢- امام محمد باقر (ع) به شخصى فرمود : با ثروتمندان معاشرت نكن زيرا انسان وقتى كه با آنها معاشرت مى‏كند از نعمتى كه خدا به خودش داده است قدردانى نمى‏كند و به مرحله‏اى مى‏رسد كه تصوّر مى‏كند خدا به وى نعمتى نداده است.

١٩- باب كراهت وارد شدن به مكانهاى تهمت آميز ١- امام جعفر صادق (ع) گويد : امير مؤمنان علىّ (ع) فرمود : اگر كسى خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند، و كسى كه رازش را پنهان دارد اختيار در دست خودش مى‏باشد [و رازش آشكار نمى‏شود .]

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه به جاهاى تهمت آميز برود و متهم گردد بايد خودش را ملامت كند.

٣- امام باقر (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده است كه حضرت امير (ع) فرمود :

شخصى كه خودش را در معرض تهمت قرار دهد نبايد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند ملامت كند.

٤- حضرت على (ع) در وصيّت به فرزندش امام حسن (ع) فرمود : از مكانهاى تهمت آميز، و جاهايى كه مردم به آن بدگمانند بپرهيز، زيرا همنشين بد انسان را گول مى‏زند. ٥- امام موسى كاظم (ع) گويد : امام صادق (ع) فرمود : از جاهاى مشكوك [و تهمت آميز] بپرهيزيد، و حتّى نبايد كسى با مادرش راه برود زيرا همه مردم نمى‏دانند كه وى مادر اوست.

٦- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از امير المؤمنان (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : شخصى كه خود را در معرض تهمت قرار دهد كسانى را كه به او بد گمان مى‏شوند نبايد ملامت كند.

٧- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه شمشير تجاوز و ستم بروى مردم بكشد با آن شمشير كشته مى‏شود، و كسى كه مكر و حيله ورزد هلاك شود، و هر كه بى‏باكى پيشه سازد غرق گردد، و شخصى كه وارد مكانهاى تهمت آميز شود متهم گردد.

٢٠- باب استحباب پرهيز و ترس از زيركى مؤمن‏ ١- امام باقر (ع) در تفسير آيه «إِنّ فِي ذلِكَ لآَياتٍ لِلْمُتَوَسّمِينَ»فرمود : منظور از «متوسّمين» ائمّه هستند (چون) رسول خدا (ص) فرمود : از زيركى مؤمن بپرهيزيد زيرا او در گفتارش از نور الهى استفاده مى‏كند.

٢- سليمان جعفرى گويد : عدّه‏اى در نزد امام موسى كاظم (ع) بوديم كه فرمود : از زيركى مؤمن بترسيد زيرا او با نور الهى به امور مى‏نگرد.

٣- سيّد رضى (در نهج البلاغه) گويد : علىّ (ع) فرمود : از گمانهايى كه مؤمنان نسبت به شما مى‏برند بر حذر باشيد زيرا خدا حقّ را بر زبان آنها جارى مى‏سازد.

٢١- باب استحباب مشورت با اشخاص صاحب نظر ١- امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش نقل كرده كه به پيامبر اكرم (ص) گفته شد : اى رسول خدا، هوشيارى و دورانديشى در چيست؟ فرمود : مشورت كردن با صاحب‏نظران و پيروى از آنها.

٢- امام صادق (ع) فرمود : رسول اكرم (ص) در وصيّت به حضرت على (ع) فرمود : هيچ كمك و پشتيبانى محكمتر از مشورت، و هيچ خردى بهتر از تدبير و چاره‏انديشى نيست.

٣- امام باقر (ع) فرمود : در تورات چهار عبارت نوشته شده است : ١- كسى كه مشورت نكند پشيمان مى‏شود. ٢- فقر و تنگدستى بزرگترين مرگ است.

٣- هر گونه رفتار كنى با تو رفتار مى‏كنند. ٤- كسى كه چيزى را مالك شود منافع خود را بر منافع ديگران ترجيح مى‏دهد.

٤- امام صادق (ع) فرمود : هرگز انسان با مشورت كردن هلاك نمى‏شود.

٥- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت امير (ع) نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمود : هيچ ثروتى مانند عقل، و هيچ فقرى مانند نادانى، و هيچ ميراثى مانند ادب، و هيچ پشتيبانى مانند مشورت كردن نيست.

٦- و آن حضرت فرموده است : كسى كه خود رأى باشد نابود مى‏شود، و هر كه با بزرگان مشورت كند در عقل آنها شريك است.

٧- و آن حضرت فرمود : مشورت راهيابى است.

٨- و نيز آن حضرت فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٢٢- باب استحباب مشورت با شخص پرهيزگار خردمند و اطاعت از او و كراهت مخالفت با وى‏ ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : كسى كه نصيحت‏كننده‏اى از باطن، و بازدارنده‏اى از درون، و همنشين راهنما نداشته باشد دشمن را بر خود چيره كرده است.

٢- امام هادى از پدرانش نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : كسى كه به رأى و فكر خود اكتفا كند خود را به خطر افكنده است.

٣- امام صادق (ع) فرمود : در كار خود با كسانى مشورت كن كه از پروردگارشان مى‏ترسند.

٤- امام صادق (ع) نقل كرده است كه حضرت على (ع) فرمود : در كارى كه براى تو پيش مى‏آيد با كسانى كه از خدا مى‏ترسند مشورت كن.

٥- سليمان بن خالد گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

با مردم خردمند با تقوا مشورت كن زيرا آنها جز به نيكى راهنمايى نمى‏كنند، و بپرهيز از مخالفت با آنان زيرا مخالفت با شخص پرهيزگار خردمند باعث تباهى دين و دنياست. ٦- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : مشورت با خردمند اندرزگو باعث پيشرفت و بركت و موفقيّت از جانب خداست، وقتى كه شخص دلسوز عاقل تو را راهنمايى كند از مخالفت با او بپرهيز، زيرا اين مخالفت باعث هلاكت مى‏شود.

٧- امام جعفر صادق (ع) فرمود : چرا وقتى كار مهمّى براى شما پيش مى‏آيد و خود قادر به حلّ آن نيستيد با افراد خردمند متديّن و پارسا مشورت نمى‏كنيد؟

سپس امام صادق (ع) فرمود : آگاه باشيد هر كس اين كار را انجام دهد خدا او را خوار نمى‏گرداند بلكه مقام او را بالا مى‏برد و به بهترين كارها و نزديكترين آنها به خداوند هدايتش مى‏كند.

٨- امام صادق (ع) فرمود : مشورت داراى حدودى است كه اگر آن حدود شناخته و رعايت نشود ضررش براى مشورت‏كننده از نفعش بيشتر است.

آن حدود عبارتند از : كسى كه با او مشورت مى‏شود : ١- عاقل باشد. ٢- آزاده ديندار باشد. ٣- دوست مهربان و مانند برادر باشد. ٤- اگر از راز تو آگاه شد مثل اين كه خودت به آن آگاهى و آن را مكتوم و پوشيده مى‏دارد. زيرا تو زمانى از راهنمايى مشاور سود مى‏برى كه او عاقل باشد، و وقتى كه وى آزاد مرد متديّن بود نهايت كوشش را براى نصيحت كردن تو به كار مى‏برد، وقتى كه دوست مهربان و مانند برادر باشد و او را از راز خويش آگاه كردى راز تو را پوشيده نگاه مى‏دارد، و آگاهى او مانند اين است كه خودت به آن آگاهى، [اگر اين شرايط رعايت شود] مشورت جامع و نصيحت كامل مى‏گردد.

٢٣- باب وجوب راهنمايى كسى كه تقاضاى مشورت مى‏كند ١- امام جعفر صادق (ع) فرمود : مردى به نزد امير المؤمنين (ع) آمد و عرض كرد براى مشورت به خدمت شما آمده‏ام.

حسن و حسين [دو فرزند شما] و عبد اللّه بن جعفر از دخترم خواستگارى كرده‏اند (كداميك را قبول كنم)؟ حضرت علىّ (ع) فرمود : كسى كه با او مشورت كند مورد اعتماد است، [فرزندم] حسن زنان را طلاق مى‏دهد، دخترت را به همسرى حسين درآور كه او براى دخترت مناسبتر است.

٢- امام صادق (ع) فرمود : كسى كه با برادر مؤمنش مشورت كند و او نظرش را خالصانه بازگو ننمايد خداى عزّ و جلّ قدرت فكر و انديشه را از وى مى‏گيرد.

٢٤- باب جواز مشورت كردن با كسى كه مرتبه او پايين‏تر است‏

١- معمّر بن خلّاد گويد : يكى از غلامان امام رضا (ع) به نام سعد وفات يافت؛ امام به معمّر فرمود : شخصى با فضيلت و امانتدار به من معرّفى كن، در پاسخ گفتم : من كسى را به شما معرّفى كنم؟ حضرت با حالت شبيه شخص غضبناكى فرمود : پيامبر خدا با يارانش مشورت مى‏كرد و بعد در باره آنچه كه مى‏خواست تصميم مى‏گرفت.

٢- فضيل بن يسار گويد : امام صادق (ع) در باره كارى با من مشورت كرد، به امام گفتم : خدا شما را يارى دهد، كسى مانند من مشاور شما باشد؟ امام فرمود : آرى هر زمانى كه با تو مشورت كنم.

٣- حسن بن جهم گويد : جمعى در خدمت امام رضا (ع) بوديم. ايشان يادى از پدر بزرگوارش نمود و فرمود : هيچ عقلى با عقل او برابرى نمى‏كرد، در عين حال در بسيارى اوقات با يكى از غلامان سياه پوست خود مشورت مى‏كرد، به آن حضرت گفته شد آيا با چنين كسى مشورت مى‏فرمايى؟ در پاسخ فرمود : چه بسا خداى تبارك و تعالى مشكل را به زبان چنين شخصى برطرف كند، بسيارى اوقات در باره مزرعه يا باغ آن حضرت را راهنمائى مى‏كردند و آن حضرت به آن عمل مى‏فرمود.

٤- سيّد رضى (در نهج البلاغه) از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه عبد اللّه بن عبّاس نظر خود را به عنوان يك مشاور براى امام على (ع) بيان كرد، امّا امام با عقيده او موافق نبود؛ فرمود : تو بايد نظر مشورتى خود را به من بگويى، امّا اگر بر خلاف نظر تو تصميم بگيرم بايد نظر مرا بپذيرى.

٥- علىّ بن مهزيار گويد : امام جواد (ع) به من نوشت به فلانى بگو با ما مشورت كند و پس از مشورت آنچه نظر خودش است انتخاب كند زيرا او از آنچه در سرزمينش [اهواز] مى‏گذرد و از اين كه چگونه با سلاطين رفتار كند آگاهتر است. مشورت باعث بركت و خوشبختى است، خدا به پيامبرش در قرآن كريم مى‏فرمايد : «در كارها با مردم مشورت كن، ليكن آن چه خودت تصميم گرفتى با توكّل به خدا انجام ده» (حضرت فرمود) پس هر چه مى‏گذرد به من گزارش دهد بهترين نظر را برايش مى‏نويسم و اگر رأى و نظر من بهتر نباشد اميدوارم او را به راه روشن حقّ راهنمايى كرده باشم ان شاء اللّه «در كارها با مردم مشورت كن» منظور طلب خير از مردم است.

٢٥- باب كراهت مشورت با زنان و نيكو بودن مشورت با مردان‏

١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) در وصيّتش به حضرت علىّ (ع) فرمود : يا على بر زنان، نماز جمعه و مسئوليت قضاوت، و طرف مشورت قرار گرفتن نيست.

يا على، تندخويى ناپسند و اطاعت از زن موجب پشيمانى است. يا على، از جمله چيزهايى كه نامبارك است زبان زنان است. [زنانى كه رعايت شؤون اسلامى را نمى‏نمايند .]

٢- امير المؤمنين (ع) در وصيّت به فرزندانشان محمّد بن حنفيّه فرموده است :

آراى مردان را جمع كن، سپس آن رأيى را كه به حقّ نزديكتر است انتخاب كن و آرائى را كه شك دارى رها كن تا اين كه فرمود : كسى كه به رأى خود عمل كند خودش را به خطر مى‏افكند و هر كه آراى مختلف را مورد توجّه قرار دهد به راههاى خطا و اشتباه پى مى‏برد.

٢٦- باب كراهت مشورت با شخص ترسو، بخيل، آزمند، برده، فرومايه و بدكار

١- امام رضا (ع) از پدرانش از حضرت علىّ (ع) نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرموده است : يا علىّ با شخص ترسو مشورت نكن زيرا او راه خروج [از گرفتاريها] را براى تو سخت جلوه مى‏دهد و حتما با بخيل مشورت نكن، زيرا تو را از هدف بازمى‏دارد، با حريص مشورت نكن زيرا او كار بد را زيبا جلوه مى‏دهد، و بدان كه ترس و بخل و آزمندى غريزه‏اى است كه از سوء ظنّ ناشى مى‏شود.

٢- عمّار ساباطى گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : اى عمّار اگر مى‏خواهى نعمت برايت با دوام، و مردانگى‏ات كامل، و زندگى‏ات اصلاح گردد در كار خويش با بردگان و اشخاص فرومايه مشورت مكن، زيرا اگر به آنها اعتماد كنى به تو خيانت مى‏كنند، و اگر خبرى به تو بدهند دروغ مى‏گويند و اگر گرفتار شوى تو را خوار مى‏سازند و اگر به تو وعده‏اى دهند به آن وفا نمى‏كنند.

٣- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود : حق را بپادار و براى آنچه از تو فوت شده افسوس مخور و از آنچه به تو مربوط نيست كناره‏گير، از دشمن دورى كن، و از دوست خويش بر حذر باش، (با احتياط با او برخورد كن) و با مردم امين همنشين و دوست باش، و امين كسى است كه از خدا بترسد، و با بد كار همنشينى مكن، و او را بر راز خويش آگاه مگردان، و امانت خود را به او مسپار، و در كارهايت با كسانى كه از پروردگار خويش مى‏ترسند مشورت نما.

٢٧- باب تحريم همنشينى و دوستى با اهل بدعت‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : با كسانى كه در دين بدعت مى‏گذارند دوستى و همنشينى نكنيد زيرا در نظر مردم يكى از آنان به شمار مى‏آييد.

و پيامبر (ص) فرمود : انسان بر دين دوست و همنشين خود مى‏باشد.

٢٨- باب كسانى كه معاشرت و سلام كردن بر آنها شايسته نيست‏ ١- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده كه در وصيّت حضرت رسول (ص) به على عليه السلام آمده است : يا على كسى كه از دين و دنيايش توشه‏اى بر نگيرد براى تو خيرى در همنشينى با او نيست، و كسى كه خواسته تو را اجابت نكند تو نيز خواسته او را اجابت نكن، زيرا او شايسته تكريم نيست.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه در حديث منهيّات پيامبر (ص) فرمود : سخن گفتن با شخص جذامى مكروه است مگر اين كه بين آنها به اندازه يك ذراع [تقريبا نيم متر] فاصله باشد.

و آن حضرت فرمود : از جذامى فرار كن مانند گريختن از شير.

٣- در كتاب خصال شيخ صدوق از امير المؤمنين (ع) نقل شده است كه آن حضرت فرمود : پيامبر (ص) [مردم را] از سلام كردن بر چهار گروه نهى كرده است : ١- شخص باده‏گسار در حال مستى. ٢- كسى كه مجسمه مى‏سازد. ٣- آن كه با نرد بازى مى‏كند. ٤- كسى كه دوز بازى مى‏كند. و من گروه پنجمى را اضافه مى‏كنم، نهى مى‏كنم شما را از سلام كردن بر شطرنج باز.

٤- رسول خدا (ص) فرمود : از پنج گروه در هر حال بايد دورى كرد :

جذامى، پيس، ديوانه، زنازاده، و عرب بيابانگرد.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه بر شش گروه نبايد سلام كرد : يهودى، مسيحى، و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است و آن كه بر سر سفره‏اى مى‏نشيند كه در آن مشروبات الكلى است و شاعرى كه به زنان عفيف تهمت مى‏زند و كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله شوخى قرار مى‏دهند.

٦- حضرت علىّ (ع) در حديثى فرمود : بر شش گروه سلام كردن شايسته نيست : ١- يهودى و مسيحى ٢- افرادى كه با نرد و با شطرنج بازى مى‏كنند. ٣- باده‏گسار. ٤- اهل ساز و طنبور. ٥- كسانى كه فحش دادن به مادران اشخاص را وسيله‏

شوخى قرار مى‏دهند ٦- شاعران [دربارى و چاپلوس

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرش امام محمّد باقر (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود : بر يهود، و نصارى و زردشتى، و بت پرست، و باده‏گسار و كسانى كه كارشان بازى شطرنج و نرد است، و مرد زن صفت [مردى كه خود را در اختيار مردان ديگر مى‏گذارد] و شاعرى كه زنان عفيف را متّهم مى‏كند، و كسى كه در حال نماز است سلام نكنيد. بر نمازگزار بدين سبب كه نمى‏تواند پاسخ سلام را بدهد، با توجّه به اين كه سلام براى مسلمان امرى مستحب و پاسخ آن واجب است، و بر رباخوار و كسى كه براى رفع حاجت نشسته است، و در حمّام، و هر فاسقى كه آشكارا مرتكب معصيت مى‏شود.

٢٩- باب استحباب اظهار دوستى و محبّت نسبت به مردم‏

١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : عربى باديه‏نشين از بنى تميم به نزد پيامبر (ص) آمد و عرض كرد : مرا نصيحت فرماييد. از جمله مطالبى كه پيامبر (ص) به او فرمودند اين بود : نسبت به مردم اظهار دوستى كن تا تو را دوست بدارند.

٢- امام موسى كاظم (ع) فرمود : اظهار محبّت و دوستى نسبت به مردم نيمى از عقل است.

٣- ابن ادريس در كتاب سرائر مشابه اين حديث را نقل كرده است با اين تفاوت : و مدارا كردن با ديگران نيمى از وسيله زندگى است، و كسى كه ميانه‏روى كند فقير نمى‏شود.

٤- امام صادق (ع) از امام حسن مجتبى (ع) نقل فرموده است : خويشاوند كسى است كه از لحاظ دوستى به انسان نزديك باشد اگر چه از لحاظ نسب دور باشد و بيگانه كسى است كه از جهت محبّت و دوستى بيگانه باشد گرچه از لحاظ نسب نزديك باشد، هيچ چيز نزديكتر به چيزى از دست به بدن نيست، و دست خيانت مى‏كند و قطع مى‏شود، و پس از قطع درمان مى‏گردد. [يعنى اعتماد به نزديكى خويشاوند نيست، اگر دوست نباشد، و گاهى عملا از انسان دور و بيگانه است. يا منظور اين است كه دست دزد به صاحبش خيانت مى‏كند و در عين نهايت نزديكى قطع مى‏گردد. يا انسان دشمن دستش هست و باعث قطعش مى‏گردد. يا اين كه اعتمادى به قرب جسمانى نيست و نفع حقيقى و پايدار قرب معنوى است .]

٥- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرموده است : اظهار دوستى نسبت به مردم نصف عقل است.

٣٠- باب استحباب خوشرفتارى و گشاده‏رويى و احترام به مردم و خوددارى از مزاحمت آنان‏

١- امام صادق (ع) فرمود : خوشرويى با مردم يك سوّم عقل است.

٢- امام صادق (ع) از پيامبر (ص) نقل فرموده است كه سه چيز دوستى انسان را براى برادر مسلمانش خالص مى‏گرداند : ١- با خوشرويى او را ملاقات كند. ٢- در مجلس به او جا دهد. ٣- او را با بهترين نامها بخواند.

٣- حذيفة بن منصور گويد : از امام جعفر صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

كسى كه از مزاحمت مردم دست بردارد، گرچه او يك نفر است كه از مزاحمت آنان دست برداشته لكن در مقابل افراد زيادى از مزاحمت او دست برمى‏دارند.

٣١- مستحبّ است براى كسى كه مؤمنى را دوست دارد او را از دوستى خود با خبر كند

١- امام صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست دارى او را از اين امر با خبر كن، زيرا باعث استوارى محبّت بين شما مى‏گردد.

٢- نصر بن قابوس گويد : امام صادق (ع) به من فرمود : زمانى كه يكى از برادرانت را دوست مى‏دارى او را از اين دوستى آگاه كن، همان طور كه حضرت ابراهيم (ع) گفت : «پروردگارا به من بنما كه چگونه مردگان را زنده مى‏كنى، خدا فرمود : آيا به [زنده شدن مردگان] اطمينان ندارى؟ ابراهيم پاسخ داد : ايمان دارم اما مى‏خواهم قلبم مطمئن شود»

٣- شخصى به امام باقر (ع) عرض كرد : من اين مرد را دوست دارم، امام به او فرمود : او را از اين امر با خبر كن، زيرا دوستى را پايدارتر و مهربانى را نيكوتر مى‏سازد.

٤- امام جعفر صادق (ع) فرمود : زمانى كه كسى را دوست مى‏دارى به او بگو.

٥- امام صادق (ع) از پيامبر خدا (ص) نقل فرموده است : هر گاه يكى از شما هم صحبت يا برادر ايمانى‏اش را دوست مى‏دارد او را آگاه سازد.

٣٢- باب استحباب آغاز كردن سلام قبل از سخن گفتن و استحباب پاسخ ندادن قبل از سلام‏

١- امام صادق (ع) فرمود : آغازكننده به سلام به خدا و رسولش نزديكتر است.

٢- علىّ بن الحسين (ع) فرمود : از صفات مؤمن انفاق كردن به اندازه توانايى و وسعت دادن [به اهل و عيال] در حدّ قدرت، و با عدالت و انصاف رفتار كردن با مردم، و آغاز به سلام نمودن بر آنان مى‏باشد.

٣- امام جعفر صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمود : شايسته‏ترين مردم نزد خدا و رسولش كسى است كه سلام را آغاز كند.

٤- با همين اسناد نقل شده كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد. و نيز فرمود : قبل از سخن گفتن سلام كنيد، اگر كسى قبل از سلام گفتن سخن گويد به او پاسخ ندهيد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : فرشته‏اى مردى را بر در خانه‏اى ديد، فرشته به او گفت چرا بر در اين خانه ايستاده‏اى؟ پاسخ داد يكى از برادرانم در اين خانه است مى‏خواهم بر او سلام كنم، فرشته به او گفت : آيا بين شما خويشاوندى است يا حاجتى به او دارى؟ پاسخ داد : قرابتى بين ما نيست، و نيازى جز اخوّت اسلامى و احترام آن مرا به اينجا نكشانده بلكه براى پروردگار جهان به او سلام و محافظتش مى‏كنم، فرشته به او گفت : من فرستاده خدايم به سوى تو، پروردگارت تو را سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : مرا زيارت كردى، و براى من تعهّد نمودى، حتما بهشت را بر تو واجب كردم و تو را از خشم خويش معاف داشتم، و از آتش نجات دادم.

٦- امام صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : كسى كه قبل از سلام كردن سخن آغاز كند به او پاسخ ندهيد.

و نيز امام صادق (ع) فرمود : هيچ كس را به طعام خويش دعوت نكنيد مگر اين كه سلام كند.

٣٣- باب لزوم سلام و كراهت ترك آن و وجوب پاسخ سلام‏

  ١- امام صادق (ع) فرمود : جواب دادن به نامه مانند پاسخ سلام واجب است و آغازكننده به سلام [از جواب دهنده] نزد خدا و رسولش شايسته‏تر است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده : خداى عزّ و جلّ فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٣- امام جعفر صادق (ع) نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : سلام كردن مستحب، و پاسخ آن واجب است.

٣٤- باب استحباب بلند گفتن سلام و سخن نيكو گفتن‏ ١- امام محمّد باقر (ع) فرمود : خداى عزّ و جلّ بلند سلام كردن را دوست مى‏دارد.

٢- امام باقر (ع) فرموده : سلمان (كه رحمت خدا بر او باد) مى‏گفت : سلام خدا را آشكارا بگوييد، زيرا درود خدا به ستمكاران نمى‏رسد.

٣- امام جعفر صادق (ع) در حديثى نقل فرموده است كه حضرت علىّ (ع) مى‏فرمود : خشمگين نشويد، و [كارى نكنيد كه] مورد خشم قرار گيريد، آشكارا سلام كنيد، و سخن نيكو بگوييد، نماز شب بخوانيد در حالى كه مردم در خوابند، تا به سلامتى به بهشت رويد، سپس اين گفتار خداى عزّ و جلّ را براى آنان خواند :

«خدايى كه سالم از هر گونه عيب و نقص، و امان دهنده و نگهبان است»

٤- امام صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى فروتنى اين است كه كسى را كه ملاقات مى‏كنى بر او سلام نمايى.

٥- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل فرموده است كه در وصيّت پيامبر (ص) به حضرت على (ع) آمده است : سه چيز باعث پوشاندن گناهان است، آشكارا سلام كردن، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالى كه مردم خوابند.

٦- امام صادق (ع) فرمود : بخيل كسى است كه از سلام كردن بخل ورزد.

٧- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : در بهشت خانه‏هايى است كه بيرون آنها از داخل، و داخل آنها از خارج ديده مى‏شود، كسانى از امّت من در آن سكونت مى‏كنند كه سخن نيكو گويند، و مردم را اطعام كنند، و بلند سلام كنند و روزه را ادامه دهند، نماز شب بخوانند در حالى كه مردم در خوابند. حضرت علىّ (ع) سؤال كرد : اى رسول خدا چه كسى از امّت شما توانايى انجام اين اعمال را دارد؟

پيامبر (ص) فرمود : يا على ميدانى نيكويى سخن چيست؟ كسى كه صبح و شام ده مرتبه بگويد :

«سبحان الله، و الحمد للّه، و لا اله الّا اللّه، و اللّه اكبر»

، و اطعام كردن عبارت است از انفاق كردن مرد به خانواده‏اش، امّا منظور از ادامه روزه آن است كه شخص ماه رمضان و از هر ماه ديگر سه روز روزه بگيرد، روزه عمر براى او نوشته مى‏شود. امّا منظور از نماز شب در حالى كه مردم خوابند، هر كس نماز مغرب و عشا و نماز صبح را در مسجد با جماعت بخواند مانند آن است كه تمام شب را به عبادت مشغول باشد و مقصود از افشاى سلام آن است كه از سلام كردن بر هيچ مسلمانى بخل نورزد.

٨- امام محمّد باقر (ع) فرمود : سه چيز باعث قرب و منزلت است : آشكارا سلام كردن، طعام دادن، و نماز شب خواندن در حالى كه مردم در خوابند.

٩- امام جعفر صادق (ع) فرمود : از نشانه‏هاى تواضع سلام كردن به هر كسى است كه او را ملاقات كنى.

١٠- پيامبر خدا (ص) فرمود : ناتوانترين مردم كسى است كه از دعا كردن عاجز باشد، و بخيلترين مردم آن است كه از سلام كردن بخل ورزد.

١١- امام صادق (ع) فرمود : هر كس چهار چيز براى من تعهّد كند من چهار خانه در بهشت براى او تضمين مى‏كنم، ١- انفاق كردن و نترسيدن از فقر و تنگدستى. ٢- رعايت عدالت در باره مردم در مقابل منافع خويش. ٣- آشكارا سلام كردن در همه جا. ٤- ترك مجادله و نزاع اگر چه حقّ با او باشد.

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏

٣٥- باب استحباب سلام كردن بر كودكان‏ ١- امام رضا (ع) از پدرانش نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : پنج چيز را تا آخر عمر رها نخواهم كرد : ١- غذا خوردن با بردگان بر روى زمين.

٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- دوشيدن شير از پستان بز با دست خودم.

٤- پوشيدن لباس پشمين. ٥- سلام كردن بر كودكان تا بعد از من سنّت [رسم] باشد.

٢- امام صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر (ص) فرمود : پنج چيز را تا لحظه مرگ ترك نخواهم كرد : ١- پوشيدن لباس پشمين. ٢- سوار شدن بر الاغ بى‏پالان. ٣- غذا خوردن با بردگان. ٤- وصله كردن كفش با دست خودم.

٥- سلام كردن بر كودكان تا اين كه بعد از من سنت [رسم] باشد.

٣٦- باب حرمت تبعيض بين فقير و ثروتمند در نحوه سلام كردن و وجوب رعايت مساوات بين آن دو

  ١- امام رضا (ع) فرمود : هر كس فقير مسلمانى را ملاقات كند و به گونه‏اى بر او سلام نمايد كه با سلام بر ثروتمند فرق داشته باشد در روز قيامت خدا را درحالى ملاقات مى‏كند كه خدا بر وى خشمگين است.

٢- حجّال گويد : به جميل بن درّاج گفتم آيا پيامبر خدا (ص) فرمود :

زمانى كه بزرگ قومى نزد شما آمد او را احترام كنيد؟ جميل گفت : آرى، پيامبر فرموده است. از جميل پرسيدم : [در اين حديث] منظور از شريف كيست؟ پاسخ داد :

از امام صادق (ع) در اين باره پرسيده‏ام، آن حضرت فرمود : منظور از شريف در اين حديث شخص ثروتمند است.

٣٧- باب استحباب شكرگزارى خدا براى نعمت اسلام و تندرستى‏

  ١- امام جعفر صادق (ع) از پدرانش نقل كرده است : پيامبر (ص) فرمود : هر كس يهودى يا مسيحى يا زردشتى يا يكى از غير مسلمانان را ببيند بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا بر تو فضيلت داد و اسلام را دين من و قرآن را كتابم و محمّد (ص) را پيامبر، و حضرت على (ع) را امام و پيشواى من، و مؤمنين را

برادرانم، و كعبه را قبله من قرار داده است» خدا بين آن مؤمن و غير مسلمان در دوزخ هرگز جمع نكند.

٢- امام جعفر صادق (ع) فرمود : هر كس آفت زده‏اى (مانند جذامى و امثال آن) يا مثله شده يا گرفتارى را ببيند مخفيانه بطورى كه او نشنود سه مرتبه بگويد :

«سپاس خدايى را كه مرا سلامت داشت از آن چه تو را بدان مبتلا ساخته است، و اگر خدا مى‏خواست مى‏توانست مرا نيز گرفتار سازد»هرگز آن بلا به او نرسد.

٣٨- باب لزوم بلند سلام كردن و پاسخ دادن به نحوى كه مخاطب بشنود

  ١- امام صادق (ع) فرمود : هر گاه كسى سلام مى‏كند بلند سلام كند و نگويد سلام كردم اما پاسخ ندادند، شايد نشنيده باشند، جواب سلام را نيز بايد بلند گفت تا آن مسلمان سلام‏كننده نگويد : پاسخ سلام مرا نگفتند.

٣٩- باب نحوه سلام گفتن و استحباب انتخاب كلمات مناسب‏

  ١- حسن بن منذر گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : كسى كه بگويد :

«السلام عليكم» براى او ده حسنه، و كسى كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه » برايش بيست حسنه، و هر كه بگويد :

«سلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته» برايش سى حسنه است.

٢- امام صادق (ع) نقل كرده است كه امير المؤمنين (ع) فرمود : كراهت دارد انسان بگويد :

«حيّاك اللّه» (خدا تو را زنده بدارد) سپس ساكت شود مگر آن كه پس از آن، سلام كند.

٣- عمّار ساباطى در باره نحوه سلام كردن زنان از امام صادق (ع) سؤال كرد و امام فرمود : زن بگويد :

«عليكم السّلام» و مرد پاسخ دهد : «السّلام عليكم» .

٤- وهب يمانى در حديثى نقل كرده است كه : خدا به آدم فرمود : به جانب اين گروه از فرشتگان برو و به آنان بگو «السّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته»

(سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد). حضرت آدم بر آنان سلام كرد، ملائكه پاسخ دادند :

«و عليك السّلام و رحمة اللّه و بركاته» چون به حضور پروردگار خويش برگشت، پروردگار تبارك و تعالى به او فرمود : اين درود تو و فرزندانت تا روز قيامت در بين آنها باقى مى‏ماند.


3

4

5

6

7

8

9

10

11