آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام0%

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: شيخ حرّ عاملى رحمة الله عليه
گروه: مشاهدات: 8303
دانلود: 2301

توضیحات:

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 33 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 8303 / دانلود: 2301
اندازه اندازه اندازه
آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

آداب معاشرت از دید گاه معصومان علیه السلام

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

١٢٠- باب كراهت گفتار زياد در غير ذكر خدا

١- امام صادق (ع) فرمود : حضرت عيسى (ع) مى‏گفت در غير ذكر خدا زياد سخن نگوييد، زيرا آنان كه در غير ذكر خدا زياد سخن گويند، قساوت قلب دارند امّا خودشان نمى‏دانند.

٢- امام صادق (ع) فرموده كه پيغمبر (ص) فرمود : هر كه گفته‏هاى خود را جزء اعمالش نشمارد لغزشهايش زياد شود، و عذابش فرا رسد.

٣- جعفر بن ابراهيم گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود : پيغمبر (ص) فرموده است : هر كه موقعيّت گفتارش را در كردار خود بنگرد، از سخنش كاسته شود، مگر در باره آنچه كه براى او سودمند باشد.

٤- در نامه امام صادق (ع) به يارانش آمده است : از خدا پروا كنيد، زبانتان را نگه داريد مگر از خير و نيكى، تا اين كه فرمود : بر شما باد به سكوت مگر در آنچه كه براى آخرتتان نفعى داشته باشد، و خداوند پاداشتان دهد، و كلمه لا اله الا اللّه و سبحان اللّه را بيشتر بگوييد، خدا را زياد حمد و ثنا گفته و تضرع و زارى نماييد، و به خيرى كه نزد خداوند است و مقدار و كنهش براى كسى بجز خدا معلوم نيست رغبت نشان دهيد و با آن كلمات (اذكار ياد شده) زبانتان را از گفتار باطلى كه خدا نهى فرموده و گوينده‏اش اگر توبه نكرده بميرد در آتش هميشگى معذّب مى‏شود، نگه‏داريد.

٥- امير المؤمنين (ع) از جايى مى‏گذشت؛ شخصى را ديد كه حرفهاى لغو و بيهوده مى‏زند؛ حضرت ايستاد، سپس فرمود : اى مرد تو براى خدا نامه‏اى را بر محافظانت ديكته مى‏كنى. آنچه كه براى تو اهميّت دارد بگو و آنچه كه مهمّ نيست رها كن.

٦- على (ع) فرمود : همه نيكيها در سه خصلت جمع شده، ١- فكر كردن ٢- خاموشى ٣- كلام، هر انديشه‏اى كه در او پندآموزى نباشد بيجا و مهمل است. و هر كلامى كه در آن ياد خدا نباشد بيهوده، و هر سكوتى كه در آن انديشيدن نباشد غفلت و نادانى است. پس خوشا به حال كسى كه نگاهش عبرت، سكوتش تفكّر، و كلامش ياد خدا باشد، و بر گناهانش اشك ريزد، و مردم از شرّ او آسوده باشند.

٧- جعفر بن ابراهيم گويد از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود : هر كه موقعيّت گفتارش را با عقلش تميز دهد سخنش در چيزهايى كه سودى ندارد كاسته مى‏شود.

٨- پيغمبر (ص) فرمود : از مجادله با فتنه‏گران بپرهيزيد زيرا هر كه گرفتار فتنه شود، پذيرش عذرش مدّت زمانى لازم دارد، هنگامى كه مدتش به سر رسيد، فتنه‏اش وى را در آتش مى‏سوزاند.

٩- ابو اراكه گويد : از على (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : خداوند را بندگانى است كه دلهايشان را خوف خدا شكسته است. با اين كه فصيح، و عاقل و نجيبند از سخن گفتن خوددارى مى‏كنند، با انجام كارهاى خوب در نزديك شدن به خدا بر هم پيشى گيرند، و كار بسيارى را كه براى خدا انجام مى‏دهند زياد نمى‏شمارند و به كار اندكى كه براى او انجام مى‏دهند راضى نمى‏شوند نفس خود را شرور مى‏بينند در صورتى كه زيركترين نيكانند.

١٠- على (ع) به نقل از پيغمبر (ص) فرمود : صاحبان سخن بر سه گونه‏اند رابح، سالم، شاجب. رابح كسى است كه ذكر خدا گويد، سالم كسى است كه مى‏گويد، خدا را دوست دارم، و اما شاجب كسى است كه به مردم دروغ گويد و آنان را مسخره كند.

١١- امام صادق (ع) فرمود : از پدرم شنيدم كه مى‏فرمود : ترك كردن امورى كه براى شخص سودى ندارد از نشانه نيكويى اسلام اوست.

١٢١- باب استحباب مدارا كردن با مردم‏ ١- امام صادق (ع) فرمود كه پيغمبر (ص) فرموده است، خداوند مرا به‏

سازگارى با مردم دستور داد همان طور كه به انجام واجبات امر فرمود.

٢- امام باقر (ع) فرمود : در تورات نوشته شده است : از جمله سخنان خدا با موسى بن عمران (ع) اين بود : اى موسى اسرار مرا در باطن خويش نهفته دار، ولى در ظاهرت مدارا كردن با دشمن خود و من را از جانب من آشكار كن، و با اظهار اسرار من در نزد مردم باعث ناسزاگويى آنان به من نشوى، و در دشنام دادن به من شريك دشمن خود و دشمن من گردى.

٣- حسين بن حسن گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود :

جبرئيل (ع) بر پيغمبر (ص) نازل شد و گفت : اى محمّد خداوند به تو سلام مى‏رساند، و مى‏گويد : با خلق من مدارا كن.

٤- امام صادق (ع) فرمود : كه پيغمبر (ص) فرموده است سه خصلت است كه هر كس نداشته باشد هيچ يك از اعمالش كامل نيست، تقوايى كه وى را از نافرمانى خدا باز دارد، اخلاقى كه با آن با مردم مدار ا كند، حلمى كه جهالت شخصى نادان را با آن ردّ نمايد.

٥- امام صادق (ع) فرمود : پيغمبر (ص) فرموده است : مدارا كردن با مردم نصف ايمان، و لطف كردن به آنها نصف زندگى است. سپس امام (ع) فرمود : با نيكان به طور پنهانى و با بدان آشكارا معاشرت داشته باشيد، و به بدان رغبت زياد نشان ندهيد كه بر شما ستم كنند، زيرا بزودى روزگارى برايتان پيش آيد كه در آن روزگار مردم متديّن رهايى ندارند مگر كسى كه وى را ابله پندارند، و خودش نيز تحمل كند كه به او نسبت ابله و بى‏عقلى بدهند.

٦- حذيفة بن منصور گويد : از امام صادق (ع) شنيدم كه مى‏فرمود : گروهى از قريش مدارا كردنشان با مردم كم شد تا از قريش رانده شدند، به خدا قسم از نظر خانوادگى عيبى نداشتند، و گروه ديگر از غير قريش سازگارى‏شان با مردم بهتر شد به خاندان عالى پيوستند. سپس فرمود : كسى كه دست نيكى خود را از مردم دريغ دارد، فقط دستى از آنها بازداشته، در صورتى كه مردم دستهاى زياد از او باز مى‏دارند. ٧- امام صادق (ع) خطاب به اسحاق بن عمّار فرمود : اى اسحاق، منافق را با زبانت اصلاح كن، دوستى خويش را با مؤمن خالص گردان، و اگر فرد يهودى همنشين تو شد، حقّ همنشينى وى را نيكو بدار.

٨- على (ع) در وصيت خود به فرزندش محمد حنفيّه فرمود : به همه مردم نيكى كن آن چنان كه مى‏خواهى به تو نيكى كنند، آنچه را كه براى خودت مى‏پسندى براى آنان نيز بپسند، و آنچه كه براى خويشتن نمى‏پسندى براى ديگران نيز مپسند، اخلاقت را با مردم نيكو كن تا در غيابت به تو محبّت ورزند، و اگر مردى برايت اشك ريزند، و إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُونَ گويند، و از كسانى مباش كه در مرگش بگويند : الحمد للّه رب العالمين، بدان كه مدارا كردن با مردم پس از ايمان به خداى عزّ و جل سرآمد عقل است، كسى كه با همنشينانش خوب معاشرت نكند، خيرى در او نيست. و آنان كه ناچارند با وى معاشرت نمايند، خداوند براى رهايى از شرّ او راه نجاتى قرار مى‏دهد.- آنگاه فرمود : - من تمام زندگى و معاشرت مردم با يك ديگر را به منزله پيمانه پر مى‏پندارم كه دو جزء آن جلب محبّت و نيكى كردن، و يك جزء ديگرش در غفلت به سر بردن است. ٩- در حديث مرفوعه‏اى آمده است. كه على (ع) به فرزندانش فرمود : فرزندانم از دشمنى با مردم بپرهيزيد، زيرا آنها از دو صنف خارج نيستند، عاقلى كه با شما مجادله كند، و نادانى كه با شما به جهالت رفتار نمايد. و كلام به منزله مرد است، و پاسخش زن، هنگامى كه زن و مرد به هم پيوندند ناچار ثمره‏اى خواهد داشت، سپس اين شعر را خواند.

هر كه از پاسخ بپرهيزد آبرويش سلامت ماند.

و كسى كه با مردم مدارا كند كار خوبى كرده است* كسى كه مردم را بزرگ شمارد مردم نيز او را بزرگ دانند* و هر كه مردم را تحقير نمايد هرگز مردم بزرگش نشمارند ١٠- سفيان بن عيينه گويد به زهرى گفتم : با على بن حسين (ع) ملاقات كردى؟ گفت آرى. و تا حال با كسى برتر از او ملاقات نكرده‏ام. من براى او دوستى در نهان و دشمنى آشكارا نمى‏شناسم گفتند چگونه؟ گفت چون كسى را نديدم كه آن حضرت را دوست دارد، ولى از شدّت معرفت به فضلش به او رشك نبرد، و كسى را نديدم كه با آن حضرت دشمن باشد ولى از شدّت مداراى او با وى مدارا نكند.