صد و ده پرسش

صد و ده پرسش0%

صد و ده پرسش نویسنده:
گروه: متون فقهی و رسائل

صد و ده پرسش

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سید محمد علی حسینی میلانی
گروه: مشاهدات: 36895
دانلود: 3627

توضیحات:

صد و ده پرسش
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 123 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 36895 / دانلود: 3627
اندازه اندازه اندازه
صد و ده پرسش

صد و ده پرسش

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

صد و ده پرسش

از فقیه اهل البیت آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد هادی حسینی میلانی

جمع آوری و پاورقی: سید محمد علی حسینی میلانی

این کتاب توسط مؤسسه فرهنگی - اسلامی شبکة الامامین الحسنین عليهما‌السلام بصورت الکترونیکی برای مخاطبین گرامی منتشر شده است.

لازم به ذکر است کلیه ی مراحل حروف چینی، ویرایش و تهیه ی نسخه ی الکترونیکی به صورت کامل توسط این مؤسسه انجام شده است.

فقیه اهل بیت آیت الله العضمی السید محمد هادی الحسینی المیلانی قدس‌سره

تولد: محرم1313، وفات رجب: 1395

( پرسش یکم )

بسم الله الرّحمن الرّحیم

حضرت آیت الله العظمی آقای میلانی مد ظله.

علماء شیعه ی پاکستان روزهای نوزده تا بیست و یک شعبان 1383 هجری در کراچی کنفرانسی درباره ی اشکال های وارد شده ی مربوط به ایمان به معاد برگزار می کنند بر پا کنندگان کنفرانس تقاضا دارند پیامی تلگرافاً ارسال فرمایید التماس دعا می نمایند.

سید محمد دهلوی

کراچی پاکستان

بسمه تعالی

جناب آقای سید محمد دهلوی کراچی پاکستان. تلگراف شریف واصل به حضرات آقایان اعضاء کنفرانس تسلیم و تحیت داشته مختصراً می گویم اولا: خبیر بصیر اخبار به معاد نموده، پس یقینی می باشد ؛ ثانیاً، این نشئه کوچک تا حدی امکان دارد نفس ناطقه در آن استکمال نماید، وجود برزخ لازم تا مراتب استکمال را در آن بپیماید، بعد از آن وجود نشئه وسیع لازم تا آثار مراتب سعادت یا شقاوت در آن مترتب گردد و چون این نشئه وسیع یکی از کرات موجوده در فضای عالم است باید نفس، کسوه ی جسمانیت بپوشد تا بدینجا آید و به آثارش برسد، و چون با ماده ی جسمانی اولی شدت ارتباط داشته و طرفین تجاذب دارند عدل و حکمت مقتضی وضع کلّ شیء موضعه می باشد و این مراحل جمیعاً در پرتو ربوبیت است. (1)

الحمد لله رب العالمین المیلانی

13 / شعبان 83، 9 / 10 / 42 ش

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) اعتقاد به معاد از ضروریات دین اسلام است، آیات قرآن مجید و روایات دلیل بر اثبات آن است دانشمندان و علماء اسلام در اثبات معاد در فلسفه و علم کلام بحث نموده اند. علامه حلی در هج المسترشدین فی اصول الدین صفحه 78 می نویسد (البحث السادس فی اثبات المعاد البدنی والخلاف فیه مع الفلاسفة: اعلم ان صفحة المعاد يتوقف على أمرين احدهما انه تعالى قادر على كل مقدور، والثاني انه تعالى عالم بكل معلوم ولهذا كان الكتاب العزيز قد اشتمل على اثبات المعاد البدني في عدة مواضع وكل موضع حكم فيه باثباته قررها بهاتين المقدمتين).

و شیخ طوسی (قده) در کتاب مسائل کلامیه می نویسد مسئله ی 34 (کلما اخبر به النبي عليه‌السلام من نبوة الانبياء المذكورين ومن رسالة الرسل المذكورين ومن الصحف المنزلة ومن الشرايع المذكورة ومن احوال القبر ومن منرك ونكير ومبشر وبشير ومن احوال القيامة وهو الحساب والصراط والميزان وانطاق الجوارح وتطاير الكتب ومن الجنة وما وعد فيها من النعيم الدائم ومن النار وما وعد فيها من العذاب الاليم الدائم وانصاف المظلوم من الظالم ومن الحوض الذي يسقي منه اميرالمؤمنين عليه‌السلام عطاش المؤمنين ومن ان شفاعته صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مذخورة لأهل الكباير من امته عليه‌السلام جميع ذلك حق لا ريب فيه وان الله يبعث من في القبور بدليل انه معصوم وكلما اخبر به المعصوم فهو حق).

علامه ی بزرگ طباطبائی مد ظله در کتاب (شیعه در اسلام) در اثبات معاد مستدل بحث کرده اند ـ (روز قیامت رستاخیز) می نویسند (در میان کتب آسمانی قرآن کریم تنها کتابی است که از روز رستاخیز بتفصیل سخن رانده و در عین اینکه (تورات) نامی از این روز به میان نیاورده و (انجیل) جز اشاره ی مختصری نکرده قرآن کریم در صدها مورد با نام های گوناگون روز رستاخیز را یاد کرده و سرنوشتی را که جهان و جهانیان در این روز دارند گاهی با جمال و گاهی به تفصیل بیان کرده و بارها تذکر داده که ایمان به روز جزا (روز رستاخیز) هم تراز ایمان به خدا و یکی از اصول سه گانه اسلام است که فاقد آن (منکر معاد) از آئین اسلام خارج و سرنوشتی جز هلاکت ابدی ندارد....... ). و آیت الله العظمی آقای حاج سید احمد خوانساری مد ظله در کتاب العقائد الحقه ص 164 می نویسند: (الکلام فی المعاد: والمراد منه رجوع الانس والجن بعد الموت بحیاه حتی یجدوا جزاء اعمالهم الصادره قبل الموت وهذا من الضروریات وبعد تصدیق الانبیاء والاوصیاء المعصومین صلوات الله علیهم اجمعین لا تبقی شبهه بلا حاجه الی اقامه البرهان.

( پرسش دوّم )

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی آقای میلانی مد ظله.

موجب تصدیع آنکه چون حقیر مشغول ترجمه ی قرآن مجید به انگلیسی می باشم و در مقدّمه ی ترجمه متعرّض مسئله ی تحریف و آنکه شیعه به قول آن متّهم شده اند با دلائل و براهین متقنه ثابت کرده ام که هیچگونه تحریفی کمّاً و کیفاً یعنی زیاده یا نقیصه در ترتیب آیات یا سور واقع نشده است و قرآن موجود همان قرآن است که در عصر صاحب رسالت به فرمان آن حضرت مدوّن و به سماع و تصویب مقدّس مصدّق و مسجّل گشته است و ثابت نموده ام که قرآن در عصر رسالت در دسترس مردم به همین نهج که در دسترس ما است بوده برای اطمینان خاطر بعضی از مؤمنین خواسته اند که به صورت استفتاء از مراجع کبار، حکم قضیّه را در این موضوع برای آنها روشن سازم اینک از مقام مقدّس عالی ملتمسم که ارشاد سرکار به صورت فتود مرحمت بشود تا عیناً در مقدّمه ی ترجمه درج و به استفاده ی مردم گذارده شود. تا این ننگ از دامن تشیّع شسته شود و حقیر ممنون خواهم گشت.

بسمه تعالی شأنه

حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد هادی حسینی میلانی دام ظلّه.

استدعا دارم نظر مبارک خود را در موضوع تحریف که جمعی ادّعای وقوع آن را در قرآن مجید نموده اند بیان فرمائید که مورد حاجت می باشد.

کراچی پاکستان، میر احمد علی 19 شعبان المعظم 1383 هجری.

جواب:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

قرآن مجید را رسول اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ودیعه در دست امّت اسلامی گذارده اند و کاملاً بر آن تحفّظ شده و هیچ گونه تحریف در آن نمی باشد.

شهر رمضان 1383

محمد هادی الحسینی المیلانی

( پرسش سوم )

بسم الله الرحمن الرحیم

مشهد مقدس حضرت آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد هادی میلانی مد ظله العالی.

سؤال: خداوند متعال در قرآن کریم درباره ی شیطان چنین می فرماید: ( قال فانظرنی الی یوم یبعثون قال فانک من المنظرین الی یوم یبعثون ) آیا مراد از یوم بعث، ظهور حضرت حجّه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه است یا روز قیامت می باشد؟

محمّد توحید خواه 3/8/1343

بسمه تعالی شأنه

جواب: در قرآن مجید در سوره ی ص آیه ی 80 و سوره ی حجر آیه ی 32 آیه ی شریفه چنین است ( قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنِي إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ) و در سوره ی اعراف ـ آیه ی 14 است ( قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنِي إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ) و آیه به نحوی که در سؤال بالا نوشته اید ( قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنِي إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ ) در قرآن نیست، و اطلاق آیه ی سوره ی اعراف تعیین می شود به ذیل آیه ی دیگر ( إِلَى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ) و وقت معلوم در بعض روایات تفسیر به ظهور حضرت بقیه اللهی ارواحنا فداه شده (1) کما اینکه تفسیر به معانی دیگر هم فرموده اند مثل نفخه ی صور و رجعت حضرت رسول اکرم و امیر مؤمنان صلوات الله علیهما ـ والعلم عند الله.

المیلانی

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) از امام صادق عليه‌السلام وهب بن جمیع سؤال کرد از (یوم) در آیه ی ( قَالَ رَبّ فَأَنظِرْنِي إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلَى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ) : چه روزی است امام صادق عليه‌السلام فرمودند آیا گمان می کنی روز قیامت است؟ این گمان درست نیست، بلکه خداوند متعال به شیطان مهلت داده تا روزی که بفرستد قائم ما را عليه‌السلام ، او می گیرد ناصیه (موی جلوی سر و پیشانی) شیطان را، گردن او را می زند، آن روز است (یوم الوقت المعلوم) بحار طبع کمپانی ج 4 ص 260.

( پرسش چهارم )

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت ملاذ الانام حجت الاسلام آیت الله العظمی آقای حاج سید محمد هادی حسینی میلانی دام بقاؤه آمین.

سؤال 1 آیا قرآن که در میان ما است در عهد رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به همین ترتیب (به صورت کتابی) مجموع و مرتّب بوده؟

سؤال 2 قرآن که در میان ما است آیا با همان ترتیب است که در عهد رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده؟

سؤال 3 آیا قرآنی که بعد از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به سفارش عثمانف زید بن ثابت و غیره جمع نمودند به همان ترتیب است که در عهد رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده؟ بیّنوا تؤجروا الاحقر کی سی ابراهیم (خوجه شیعه اثنا عشری)

جواب 1 آنچه از روایات به دست می آید این است که قرآن کریم به همین ترتیب (ما بین الدّفتین) که فعلا نزد ما است در عهد رسول اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نبوده استف فقط سوره های قرآن طبقه بندی شده بود مانند سوره طوال و مفصلات و قصار و اکثر سور، خاصه سوره های مکیه به طور کامل از هم مجزی و جدا بوده اند.

جواب 2 قرآنی که در دست ما است همان است که در عهد رسول اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بوده و زیاده و نقیصه و تحریفی بر آن عارض نشده است ولی ترتیب بین سوره های مبارکات به اینطور نبوده است.

جواب 3 قرآنی که در زمان ابی بکر یا عثمان جمع شده همان قرآن عهد رسول اکرم است فقط ترتیب سور کار تازه ای بود، بلی تفاوتی که میان قرآن جمع آوری شده در عهد ابی بکر و قرآن جمع آوری شده در عهد عثمان است آنست که

در دومی سوره ی انفال و توبه قبل از سوره ی یونس گذاشته شده و در اولی به عکس بوده (1) و الله العالم 16 / ع ل 1384 المیلانی.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) شیعه معتقد است قرآن را امیرالمؤمنین عليه‌السلام آن چنان که نازل شده جمع نمود و حفظ کرد و ائمه عليهم‌السلام بعد از آن حضرت حافظان قرآنند، شخصی از امام باقر عليه‌السلام سؤال کرد از آیه ( قُلْ كَفَى بِاللّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ) بگو ای محمد کافی است خدا گواه من باشد و آنکه علم کتاب را دارد، فرمود مراد مائیم و علی عليه‌السلام اول و افضل و نیکوی ما است بعد از پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم (کافی ج 1 ص 179 باب انه لم یجمع القران کله الا الأئمه). اما از نظر اهل سنت، اول کسی که قرآن را جمع کرد علی بن ابی طالب بود و به پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آن قرآن را نشان داد (صواعق ص 72) بعد از جریان سقیفه علی عليه‌السلام سوگند یاد کرد از خانه خارج نشود مگر بعد از جمع قرآن، سه روز در خانه نشست قرآن را جمع کرد (اتقان ج 1 ص 57) و شاگرد آن مکتب ابو حمزه ی ثمانی است که تفسیر نوشت، ابن ندیم درباره ی او می گوید کان ابو حمزه من اصحاب علی عليه‌السلام من النجباء الثقات و صحب ابا جعفر عليه‌السلام (فهرست ابن ندیم ص 36) ولی دست سیاست، قرآن امیر المؤمنین عليه‌السلام و کتابی را که در حلال و حرام (احکام) از پیغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شنیده و نوشته بود (کافی ج 1 ص 188) کنار گذاشت، جنگ یمامه با مسیلمه ی کذاب پیش آمد، افراد زیادی از صحابه و مهاجرین کشته شدند (تاریخ ابی الفداء ج 1 ص 157) زید بن ثابت می گوید، ابوبکر مرا احضار کرد، رفتم و عمر بن خطاب نزد او بود، به من گفت در جنگ یمامه بسیاری از قراء قرآن کشته شده اند بیم دارم در جنگ های دیگر همه ی قراء کشته شوند و بسیاری از قرآن از بین ما برود... به زید بن ثابت گفت: تو جوان عاقل مورد قبول هستی و کاتب وحی رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نیز بودی قرآن را جمع بنما، زید بن ثابت سوگند یاد کرد اگر به من دستور می داد و تکلیف می کرد کوه را حرکت داده و منتقل بنمایم سنگین تر از این نبود که ابوبکر امر کرد قرآن را جمع بنمایم، مکرر عمر به من مراجعه کرد تا قبول کردم، ابوبکر به من و عمر بن خطاب گفت درب مسجد رسول خدا بنشینید هر کس، از قرآن با دو گواه آورد بپذیرید (اتقان ج 1 ص 58) ـ کسانی که آیات قرآن را حفظ داشتند و یا بر چیزی نوشته بودند آمدند و زید بن ثابت همه را نوشت در یک جلد بنام مصحف قرار داد و این مصحف نزد ابی بکر و بعد از او نزد عمر بن خطاب بود بعد از کشته شدن عمر نزد دخترش حفصه بود (فهرست ابن ندیم ص 27) انجام این مأموریت زید بن ثابت از ابوبکر مورد قبول همه ی صحابه نبود بلکه به شخص زید انتقاد داشتند، عبد الله بن مسعود گفت موقعی که من اسلام آوردم زید در صلب مرد کافری بود (الامامه الکبری ص 296) هفتاد سوره ی قرآن را از لبان مبارک پیغمبر یاد گرفتم در حالی که زید بچه بود و در مدینه رفت و آمد می کرد و با بچها بازی می کرد و از آن حضرت هفتاد سوره تعلیم گرفتم قبل از آنکه زید اسلام بیاورد (حلیه الاولیاء قسم 1 ج 1 ص 125) چگونه به من می گویید به قرائت زید قرآن بخوانم بعد از آنکه بیش از هفتاد سوره ی قرآن را از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم آموختم و زید بچه ی بود با بچها... (جامع الاصول ابن اثیر ج 10 ص 32) و ترک نمایم آنچه را از آن حضرت آموختم (حلیه الاولیاء).

(مقدار اطلاع صحابه از قرآن و تفسیر)

از ابوبکر سؤال شد معنای ( وَفَاكِهَةً وَأَبّاً ) عبس 21 نمی دانست، از عمر بن خطاب سؤال کردند، گفت وظیفه نداریم که بدانیم معنی ابا را، دید مسلمانان کوشش دارند بدانند معنای (ابا) را، با تازیانه ی خود آنها را منع کرد (در المنثور ج 6 ص 317) عمر پس از مراجعت از مکه در اولین خطبه ی جمعه گفت آیاتی را ما خوانده بودیم اینکه در قرآن نیست، مانند آیه رجم (الشیخ والشیخه اذا زنیا فارجموهما البته نکالا من الله والله شدید العقاب) و آیه ی (ان لا ترغبوا عن آبائکم فانه کفر بکم ان ترغبوا عن ابائکم) و یا آیه چنین بود (ان کفرا بکم ان ترغبوا عن آبائکم) (بخاری ج 8 ص 209 کتاب المحاربین باب رجم الحبلی) سپس گفت اگر مردم نمی گفتند عمر بر قرآن اضافه کرد، آیه رجم را در قرآن می نوشتم، زیرا ما آن را خواندیم (موطأ ما لک کتاب الحدود ما جاء فی الرجم ص 592) عایشه گفت آیاتی از قرآن مربوط به رجم و شیر خوردن مرد بزرگ برای محرم شدن نزد من بود پیغمبر از دنیا رفت، ما مشغول به عزاداری شدیم، حیوانی وارد خانه ی من شد آیات را خورد (ابن ماجه ج 1 باب رضاع الکبیر ص 626) حفصه دختر عمر به ابن رافع گفت برای من قرآن بنویس و آیه ی ( حافِظُوا عَلَى الصّلَوَاتِ وَالصّلاَةِ الْوُسْطَى‏ وَقُومُوا للّهِ‏ِ قَانِتِينَ ) را بنویس (والصلوه الوسطی والصلوه العصر وقوموا لله قانتین) (موطأ مالک، الصلوه الوسطی ص 99) دیگران هم جملاتی و آیاتی گفته اند، نقل آنها از حوصله این یادداشت خارج است. کوتاه سخن: کسانی که اعراض از امر رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نمایند و پیر و کتاب خدا و عترت نباشند و بگویند (حسبنا کتاب الله) و از کتاب خدا هم اطلاع نداشته باشند باید قرآن را ناقص بدانند دو علامه بزرگ مرحوم سید حامد حسین در استقصاء الافحام ج 1 بحث دوم و سید محمد حسن قزوینی در الامامه الکبری مستدل جواب تهمت سنیها را به شیعه (که قرآن تحریف شده) داده اند.

( پرسش پنجم )

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت الله العظمی آقای میلانی دامت برکاته.

سؤال اوّل 1 ـ کافر (نصاری، مجوس، یهود) آیا ذاتاً نجس می باشند؟ 2 ـ خمر (مسکرات الکلی عرق و شراب و مانند آنها) آیا نجس اند یا نه؟

سؤال دوّم برخی معتقدند که حضرت پیغمبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و ائمۀ اطهار عليهم‌السلام قبل از وجود حضرت آدم عليه‌السلام وجود داشته اند و خداوند متعال اول امر به خلقت وجود 14 معصوم فرموده آیا واقعاً وجود مبارک حضرت پیغمبر و مولا حضرت امیر و سایر ائمه قبل از حضرت موسی و حضرت عیسی خلقت شده اند یا نه؟ و اگر خلقت نشده اند منظور حدیث ( لو لاک لما خلقت الافلاک ) چیست، و می گویند مولای متقیان امیرالمؤمنین علی عليه‌السلام سبب قوت قلب حضرت موسی عليه‌السلام در گرفتن عصای اژدها شدند، آیا این مطلب صحیح است یا خیر؟

دکتر سید ید الله هژبر کلالی

بسمه تعالی

جواب اول کفّاری که اهل کتاب آسمانی می باشند و همچنین شراب و باقی مسکراتی که بالاصاله مایع هستند احتیاط واجب آن است که نجس می باشند و معلوم باشد نجاست عبارت از آن است که در شرع مقدّس به جهت مصالحی (که منظور بوده) اجتناب از آن لازم است خواه به جهت قذارت و کثافت و مواد مضره باشد و خواه به جهت حکمت عملی و سیاست شرعی زیرا که اجتناب نمودن موجب دوری و عدم سرایت ضررهای معنوی است و معاشرت نکردن و تماس نگرفتن وسیله ی عدم تماس روحی است.

جواب دوّم روح مقدّس پیغمبر اکرم عليه‌السلام که مقام نورانیّت محض امکانیه و مرتبه ی عقل اوّل دارند البته باید پیش از وجود حضرت آدم بلکه همه ی کائنات وجود داشته باشند به دلیل حدیث که فرمود ( اول ما خلق الله نوری ) . و قاعده ی امکان اشرف که از مسلّمات براهین است بلکه بیشتر دقّت شود احتیاج موجود و ممکن است بواسطه ای در فیض که از آن تعبیر می شود بما به الوجود که وساطت دارد و از مقام (من منه الوجود) مجرای افاضات می باشد بسیار روشن خواهد شد.

والحاصل قبلیّت راجع بروح مقدسشان است و اما بدن و نفس مادی الحدوث آن بزرگواران در زمان متأخر و به وسیله ی اصلاب و ارحام و آباء و اجداد و امّهاتشان تحقق پیدا کرده است. و به عبارت واضح تر حضرت ختمی مرتبت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم دارای دو جنبه می باشند جنبه ی روحانی و جنبه ی جسمانی، اما جنبه ی روحانی آن حضرت قبل از همه ی مخلوقات از مبدء متعال جلّ وعلا صادر گشته و به توسط این فیض مقدس فیض هستی و کمالات معنوی و ظاهری به بقیّه ی مخلوقات رسیده و به همین جنبه به عالم وحی و لوح محفوظ اتّصال داشته معارف و علوم را تلقّی نموده به سایرین رسانیده و به همین جنبه مبعوث بر همگان است و نیز همه ی موجودات استفاضه ی مناسب خود حتی انبیاء و مرسلین از حضرتش می نمایند که فرمود: ( کنت نبیا وآدم بین الماء والطّین ) و چون این جنبه ی مقدّس مجرّد است و فوق عوالم مادی است لهذا نسبت او با همه ی زمان ها مساوی است گذشته و حال و آینده در او مندک و مضمحل است و در روایات متواتره ی معتبره از این مقام منیع تعبیر به رحمت واسعه و نور و مشیّت الهی شده است و این مختصر اشاره به بعض مراتب آن بزرگوار صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم بود و بقیّه ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین نیز دارای این جنبه ی روحانی می باشند و واجد مرتبه ی ولایت کلّیه ی الهیّه هستند و به این نظر با حقیقت ختمی مرتبت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم متّحد می باشند گرچه مقام نبوّت و رسالت را ندارند (1) و از حیث عنوان بالاصاله و بالتّبع بودن فرق دارد، آنچه گفته شد روایات معتبره ی متواتره و براهین و ادلّه ی عقلیّه دلالت بر آن دارد و از این بیان مختصر می توان فهمید معنای فرمایش امیرالمؤمنین عليه‌السلام را که فرمود: ( کنت مع الانبیاء سرّا ومع محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم جهرا ) و همچنین معنای آنچه از قضایای گذشته در روایات درباره ی حضرتش (حضرت امیر) وارد است مانند آنکه حضرت عصای موسی عليه‌السلام را گرفتند و به دستش دادند بعد از اژدها شدن آن در مقابل فرعون و فرعونیان با شرح و تفصیلی که در آن قضیه است. و از آنچه گفته شد می توان فهمید معنای حدیث ( لو لاک لما خلقت الافلاک ) را و جمله ی ( خلقت الافلاک ) قابل است به دو نحو خوانده شود یک به نحوی که نوعاً می خوانند و خلقت فعل مبنی للفاعل، وتاء متکلّم وحده فاعل آن، و افلاک مفععول و منصوب خوانده می شود به مناسبت آنکه وجود مقدس حضرت ختمی مرتبت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سر سلسله ی ممکنات و اشرف کائنات است، پس خلق سایر مخلوقات به خاطر آن حضرت بوده و خلقت حضرتش بلاواسطه به خاطر ذات مقدس ربوبی جلّ و علا می باشد. دو: به نحوی که ( خلقت ) مبنی للمفعول خوانده شودف و افلاک نایب فاعل و مضموم باشد در این صورت معنای ( لو لاک لما خلقت الافلاک ) این است اگر خلق نمی شدی و وجود پیدا نمی کردی محال بود افلاک وجود پیدا کند چون استعداد و قابلیت و امکان نداشت بدون واسطه به فیض هستی نائل شوند و از کتم عدم به مرحله ی پیدایش در آیند.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) محمد بن مسلم قال (سمعت ابا عبد الله عليه‌السلام یقول الأئمه به منزله رسول الله الا انهم لیسوا بانبیاء) گفت محمد بن مسلم شنیدم امام صادق عليه‌السلام می گوید، ائمه مانند رسول خدایند الا آنکه پیامبر نمی باشند (کافی ج 1 ص 212) باب ان الأئمه بمن یشبهون).

والحاصل، آنچه ذکر شد قطره ای است از اقیانوس معانی و ذره ای است در جنب آفتاب حقایق و شمه ای است از آنچه در روایات و زیارات مانند زیارت جامعه و غیره است.

و اما جنبه ی دوّم که جنبه ی جسمانی است حضرت ختمی مرتبت صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و حضرات معصومین عليهم‌السلام مانند سایر مخلوقات در اصلاب و ارحام بوده و مولود همین آب و خاک می باشند.

البتّه با لطافت عنصر و طهارت مولد و مزایای کثیره و جهات بسیار پاک و پاکیزه که نتوان آنها را تحدید نمود و به این جنبه ی جسمانی، زمانی و مکانی هستند، و در این مرحله ابتلاءات و انفعال و تأثّر و سایر لوازم جسمانی دارند و به این عالم بشریّت با مردم معاشرت دارند، لسانا و عملا و اخلاقا مردم را به سوی حق و حقیقت و آئین خداوند و شریعت دعوت می کنند مردم را تربیت می نمایند و هر یک را به حسب استعدادی که دارند به مرتبه ی فعلیت ما بالقوه را می رسانند و آنان را دارای ملکات فاضله و سجایای کامله قرار می دهند و واقعیت انسانی را به ثبوت می رسانند باذن الله سبحانه وتعالی وحسن افاضته. سید محمد هادی الحسینی المیلانی

( پرسش ششم )

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی آقای میلانی مد ظلّه العالی.

به عرض می رسد خواهشمند است بفرمائید مراد از حسنه ی واحده و مقیاس واحد چه می باشد؟ و چنانچه خواستیم تطبیق نمائیم بر چه تطبیق می شود؟

سمنان ـ عبدالحسین لنکرانی.

بسمه تعالی شأنه

جواب: آنچه در نظر اینجانب مقیاس وحدت است همانا وحدت امتثال می باشد که اصل امتثال اجری دارد، کلیه فرمان برداری عبد از مولی ثواب مقرری دارد و در آن اختلاف کم و کیفی نمی باشد و خصوصیات اعمال و انواع مندرجه ی تحت این اصل کلی موجب اختلاف مقادیر و مراتب اجراست، پس اگر وارد شود فلان عمل ده حسنه دارد یعنی اجر امتثال امر این عمل ده اجر اصل امتثال است که اگر خصوصیت جهت نوعی یا صنفی این عمل نبود فقط یک حسنه و یک اجر داشت به لحاظ اطاعت و فرمانبرداری عبد از مولی (1) .

والله العالم بحقاظق الامور ـ المیلانی

ــــــــــــــــــــــــــــــ

(1) ( من جاء بالحسنه فله عشر امثالها ومن جاء بالسیئه فلا یجزی الاّ مثلها وهم لا یظلمون ) انعام 160.

قال الشیخ الطوسیّ قدس‌سره قال

اکثر اهل العدل: ان الواحد من العشره مستحق وتسعه تفضل. وانما لم یتوعد علی السیئه الا مثلها لان الزاید علی ذلک ظلم، والله یتعالی عن ذلک، وزیاده الثواب علی الجزاء تفضل واحسان فجاز أن یزید علیه (تبیان ج 1 ص 682).