قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)0%

قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) نویسنده:
گروه: امام حسن مجتبی علیه السلام

قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

نویسنده: علی اصغری همدانی
گروه:

مشاهدات: 14580
دانلود: 2639

توضیحات:

قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 48 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 14580 / دانلود: 2639
اندازه اندازه اندازه
قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

قصه های حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام)

نویسنده:
فارسی

حسن ختام نصایح و مواعظ حضرت امام حسن مجتبیعليه‌السلام

در این قسمت از این کتاب شریف، از فرصت استفاده کرده و خاتمه ی آن را با ذکر برخی از مواعظ و نصایح نورانی حضرت امام حسنعليه‌السلام مزین و معطر نموده و امیدواریم که خداوند متعال، به برکت این معارف نورانی حسنیعليه‌السلام ، توفیق برداشتن گامهای بیشتر و بزرگتری را در جهت اصلاح رفتارهای فردی و جمعی، برای نیل به صلاح دنیوی و فلاح أخروی، برای نگارنده و خوانندگان گرامی، عنایت بفرماید، ان شاء الله تعالی.

۱-قیل للامام السبط التقی، ابی محمد الحسن بن علی علیهماالسلام: ما الزهد؟ قال عليه‌السلام : « الرَّغْبَةُ فِي التَّقْوَى وَ الزَّهَادَةُ فِي الدُّنْيَا

یعنی: به حضرت امام حسن مجتبیعليه‌السلام ، عرض شد: معنای زهد چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: علاقه مندی به تقوا و پارسایی در دنیا.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۲-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْحِلْمُ ؟»

قَالَ عليه‌السلام : «كَظْمُ الْغَيْظِ وَ مِلْكُ النَّفْسِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای حلم چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: «خشم خود را فرو خوردن و خویشتن را نگاه داشتن.»

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۳-قِيلَ له عليه‌السلام : «مَا السَّدَادُ ؟»

قَالَ عليه‌السلام : «دَفْعُ الْمُنْكَرِ بِالْمَعْرُوفِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای سداد چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: کار ناپسند را با کار پسندیده بر کنار کردن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۴-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الشَّرَفُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «اصْطِنَاعُ الْعَشِيرَةِ وَ حَمْلُ الْجَرِيرَةِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای شرف چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: خویشاوندان را در سایه ی خود نگاه داشتن و از خطایشان در گذشتن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۵-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْمَجْدُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : « الذَّبُّ عَنِ الْجَارِ وَ الصَّبْرُ فِي الْمَوَاطِنِ- وَ الْإِقْدَامُ عِنْدَ الْكَرِيهَةِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای نجده (و مردانگی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: دفاع از پناهنده، مقاومت در میدانها، و اقدام در ناملایمات.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۶-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْمَجْدُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «أَنْ تُعْطِيَ فِي الْغُرْمِ وَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِ الْجُرْمِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای مجد (و بزرگواری) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: پرداخت غرامت و گذشت از جرم.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۷-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْمُرُوَّةُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «حِفْظُ الدِّينِ وَ إِعْزَازُ النَّفْسِ وَ لِينُ الْكَنَفِ وَ تَعَهُّدُ الصَّنِيعَةِ وَ أَدَاءُ الْحُقُوقِ وَ التَّحَبُّبُ إِلَى النَّاسِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای مروت (و جوانمردی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: نگهداری دین، گرامی داشتن نفس، نرم خویی، احسان دایم، ادای حقوق (برادران) و دوستی با مردم.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۸-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْكَرَمُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِي الْمَحْلِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای کرم چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: بخشش پیش از درخواست و غذا دادن در قحطی.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۹-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الدَّنِيئَةُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «النَّظَرُ فِي الْيَسِيرِ وَ مَنْعُ الْحَقِيرِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای دنیئه (و فرومایگی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: خرده بینی و مضایقه در چیزهای بی ارزش.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۱۰-قِيلَ له عليه‌السلام : «فما اللؤم؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «قِلَّةُ النَّدَى وَ أَنْ يُنْطَقَ بِالْخَنَا

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای لؤم (و پستی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: خسیسی و بدزبانی.

۱۱-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا السَّمَاحُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «الْبَذْلُ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ

به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای سماح (و سخاوت) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: بخشش در رفاه و تنگدستی.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۱۲-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الشُّحُّ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «أَنْ تَرَى مَا فِي يَدَيْكَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَهُ تَلَفاً

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای شح (و بخل) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: آنچه داری شرف پنداری و آنچه دادی، تلف!

۱۳-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْإِخَاءُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «الْإِخَاءُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای اخاء (و برادری) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: مساعدت (و مساوات)، در سختی و گشایش.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۱۴-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْجُبْنُ؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «الْجُرْأَةُ عَلَى الصَّدِيقِ وَ النُّكُولُ عَنِ الْعَدُوِّ

یعنی، به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای جبن (و ترس) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: دلیری با دوست و عقب نشینی از دشمن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۱۵-قِيلَ له عليه‌السلام : «فَمَا الْغِنَى؟ »

قَالَ عليه‌السلام : «رِضَا النَّفْسِ بِمَا قُسِمَ لَهَا وَ إِنْ قَلَّ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای غنا (و بی نیازی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام ، فرمود: رضامندی به قسمت، گرچه اندک باشد.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵)

۱۶ -قِيلَ له عليه‌السلام : فَمَا الْفَقْرُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «شَرَهُ النَّفْس إِلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ. »

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای فقر (و نیازمندی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: آزمندی و شیفتگی نفس، به هر چیز.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۵ و ۲۲۶)

۱۷-قِيلَ له: فَمَا الْجُودُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «بَذْلُ الْمَجْهُودِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای جود (و بخشندگی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: بذل، به قدر توانایی.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۱۸-قِيلَ له: فَمَا الْكَرَمُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «الْحِفَاظُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای کرم، چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام ، فرمود: نگهداری (قوم و قبیله)، در سختی و رفاه.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۱۹-قِيلَ له: فَمَا الْجُرْأَةُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «مُوَاقَفَةُ الْأَقْرَانِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای جرأت (و پردلی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: پیکار با هماوران و هم نبردان.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۰-قِيلَ له: فَمَا الْمَنَعَةُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «شِدَّةُ الْبَأْسِ وَ مُنَازَعَةُ أَعِزَّاءِ النَّاسِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای منعه (و دلاوری)، چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: رزم آوری و درگیری با نیرومندان.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۱-قِيلَ له: فَمَا الذُّلُّ؟

قَالَ عليه‌السلام : «الْفَرَقُ عِنْدَ الْمَصْدُوقَةِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای ذلت (و خواری) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام ، فرمود: دلهره، به هنگام راستگوئی.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۲-قِيلَ له: فَمَا الْخُرْقُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «مُنَاوَأَتُكَ أَمِيرَكَ وَ مَنْ يَقْدِرُ عَلَى ضُرِّكَ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای خرق (و درشتخویی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: در افتادن با فرمانروا و آن که بر آزار تو توانا است.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۳-قِيلَ له: فَمَا السَّنَاءُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «إِتْيَانُ الْجَمِيلِ وَ تَرْكُ الْقَبِيحِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای سناء (و سربلندی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: انجام زیبایی ها و ترک زشتی ها.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۴-قِيلَ له: فَمَا الْحَزْمُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «طُولُ الْأَنَاةِ وَ الرِّفْقُ بِالْوُلَاةِ وَ الِاحْتِرَاسُ مِنْ جَمِيعِ النَّاسِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای حزم (و دور اندیشی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: بردباری فراوان، مدارا با حکمرانان و ملاحظه از همه ی مردم (یعنی: عدم اعتماد بر غالب آنها، در امور حساس و مسائل سری).

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۵-قِيلَ له: فَمَا الشَّرَفُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «مُوَافَقَةُ الْإِخْوَانِ وَ حِفْظُ الْجِيرَانِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای شرف، چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام ، فرمود: هماهنگی با برادران، و نگهداری همسایگان!

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۶-قِيلَ له: فَمَا الْحِرْمَانُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «تَرْكُكَ حَظَّكَ وَ قَدْ عَرَضَ عَلَيْكَ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای حرمان (و محرومیت) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: به اقبال روی آورده، پشت پا زدن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۷-قِيلَ له: فَمَا السَّفَهُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «اتِّبَاعُ الدُّنَاةِ وَ مُصَاحَبَةُ الْغُوَاةِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای سفاهت (و بی خردی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: پیروی از دونان و همدمی با گمراهان.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۸-قِيلَ له: فَمَا الْعِيُّ؟

قَالَ عليه‌السلام : «الْعَبَثُ بِاللِّحْيَةِ وَ كَثْرَةُ التَّنَحْنُحِ عِنْدَ الْمَنْطِقِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای عی (و درماندگی در سخن) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: به هنگام سخن، با ریش خود بازی کردن و مرتب سینه صاف کردن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۲۹-قِيلَ له: فَمَا الشَّجَاعَةُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «مُوَافَقَةُ (مُوَاقَفَةُ) الْأَقْرَانِ وَ الصَّبْرُ عِنْدَ الطِّعَانِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای شجاعت (و دلیری) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: نبرد با اقران و پایداری در میدان.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۳۰-قِيلَ له: فَمَا الْكُلْفَةُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «كَلَامُكَ فِيمَا لَا يَعْنِيكَ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای تکلف چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: بیهوده سخن گفتن.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۳۱-قِيلَ له: وَ مَا السَّفَاهُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «الْأَحْمَقُ فِي مَالِهِ الْمُتَهَاوِنُ بِعِرْضِهِ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای سفاه (و نا بخردی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: آنکه در مال خود، احمق و به آبروی خود، بی اعتنا باشد.

(تحف‌العقول، ص ۲۲۶)

۳۲-قِيلَ له: فَمَا اَللُّؤْمُ؟

قَالَ عليه‌السلام : «إِحْرَازُ اَلْمَرْءِ نَفْسَهُ وَ إِسْلاَمُهُ عِرْسَهُ

یعنی: به آن حضرتعليه‌السلام عرض شد: معنای لئامت (و ناکسی) چیست؟

آن حضرتعليه‌السلام فرمود: خود را نگه داشتن و همسر خود را واگذاشتن.

۳۳- «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلَّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلِيلًا هُدِيَ لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ‏ وَ وَفَّقَهُ اللَّهُ لِلرَّشَادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنَى

یعنی: امام حسنعليه‌السلام فرمود: ای مردم! همانا، کسی که بخاطر خدا، اندرز دهد و گفتار خدا را راهنمای خود نماید، به مستقیم ترین راه، هدایت شود و خداوند، به او توفیق رشد داده و او را به روشهای نیک، (هدایت و) استوارش نماید.

۳۴- «فَإِنَّ جَارَ اللَّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خَائِفٌ مَخْذُولٌ فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللَّهِ بِکَثْرَةِ الذِّکْر

یعنی: امام حسنعليه‌السلام فرمود: بدون تردید، پناهنده ی به خدا در امان و دشمن خدا، بیمناک و بی پناه است. با ذکر فراوان، خود را از (عذاب) خدا، نگه دارید.

۳۵- «واخشوا الله بالتقوی و تقربوا الی الله بالطاعة، فانه قریب مجیب

یعنی: امام حسنعليه‌السلام فرمود: با پرهیزکاری، از خدا بترسید! با اطاعت (خدا)، به سوی خدا، تقرب جویید! زیرا که او نزدیک و خواهش پذیر است!

۳۶- لا ینبغی لمن عرف عظمة الله، أن یتعاظم، فان رفعة الذین یعلمون عظمة الله أن یتواضعوا، و عز الذین یعرفون ما جلال الله، أن یتذللوا له، و سلامة الذین یعلمون ما قدرة الله، أن یستسلموا له، و لا ینکروا أنفسهم بعد المعرفة، و لا یضلوا بعد الهدی.

یعنی: حضرت امام حسنعليه‌السلام فرمود: آن کس که عظمت خدا را دریابد، سزاوار نیست که بزرگی (و گردنکشی) کند! سربلندی آنها که بزرگی خدا را بشناسند، در فروتنی است! عزت آنان که جلال خدا را درک کنند، به افتادگی

در برابر اوست! سلامت آن کسانی که قدرت خدا را بشناسند، در این است که در پیشگاه او، تسلیم شوند! و نفس های خود را پس از شناخت، انکار نکرده و پس از هدایت، گمراه نشوند.

۳۷- «اَلتَّقْوَى بَابُ كُلِّ تَوْبَةٍ، وَ رَأْسُ كُلِّ حِكْمَةٍ، وَ شَرَفُ كُلِّ عَمَلٍ

یعنی: حضرت امام حسنعليه‌السلام فرمود: تقوا، دروازه ی هر توبه، سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است.

۳۸- «فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ يُسَدِّدْهُ فِي أَمْرِهِ وَ يُهَيِّئْ لَهُ رُشْدَهُ وَ يُفْلِجْهُ بِحُجَّتِهِ وَ يُبَيِّضْ وَجْهَهُ وَ يُعْطِهِ رَغْبَتَهُ- مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً

یعنی: حضرت امام حسنعليه‌السلام فرمود: ای بندگان خدا! تقوای الهی را رعایت کنید! و این را بدانید، کسی که تقوای الهی را رعایت کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنه ها به رویش می گشاید.

کارش را، به صلاح و سداد، می رساند! وسیله ی هدایتش را برای او، مهیا نماید با حجت و برهانش او را پیروز می گرداند. روی او را سفید می کند. خواسته اش را عطا فرماید او، با آنها که خدا، نعمتشان بخشیده است؛ یعنی: پیامبران، صدیقان (راستی پیشگان)، شهیدان (یا گواهان) و شایستگان (همنشین) خواهد بود و آنها، چه رفیقان نیکویی هستند!

۳۹- «اَلْخَيْرُ الَذّي لا شَرَّفيهِ ألشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ وَ الصّبْرُ عَلَي النّازِلَةِ

یعنی: حضرت امام حسنعليه‌السلام فرمود: آن خیر (خالصی) که (هیچ) شری در آن نیست، یکی شکر و سپاسگزاری به هنگام برخورداری از نعمت و دیگری، صبر و شکیبایی، در هنگام گرفتاری به مصیبت است.

۴۰- «قَطَعَ اَلْعِلْمُ عُذْرَ اَلْمُتَعَلِّمِينَ. مَنْ تَذَكَّرَ بُعْدَ اَلسَّفَرِ اِعْتَدَّ »(۱۰۹) .

یعنی: امام حسنعليه‌السلام فرمود: علم و دانش، عذر دانش آموزان را برطرف نموده است.

کسی که دوری سفر (آخرت) را به یاد خود آورد، (برای آن) خود را آماده نماید.

و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين

صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا مُحَمَّد وَ آله الطَّاهِرِینَ.

جمعه شب، ۱۷ آذر، ۱۳۸۵ هجری شمسی

قم المقدسة

علی اصغری همدانی

پاورقی

۱. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۵۶۴.

۲. فرائد السمطین، ج ۲، ص ۶۸.

۳. اعلام الوری، ص ۲۱۰.

۴. علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۱۱؛ اثباة الهداة، ج ۲، ص ۵۴۹.

۵. مناقب، ابن مغازلی شافعی، ص ۳۷۲.

۶. فصول المهمه، ابن صباغ، ص ۱۳۴.

۷. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، آقای محمدی اشتهاردی، صص ۲۴۳ - ۲۴۴.

۸. قرآن کریم، سوره ی نساء، آیه ی ۸۶.

۹. تحف العقول، ابن شعبه ی حرانی، ص ۲۳۷.

۱۰. مروری کوتاه، بر زندگانی چهارده معصومعليه‌السلام ، اثر مؤلف، صص ۵۲ - ۵۳.

۱۱. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۶۳، طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۱۰ - ۱۱، (با اندکی تغییر).

۱۲. ناسخ التواریخ، ج ۱، ص ۱۲۱، با اندکی تلخیص.

۱۳. سیاسیة السبطین، ص ۱۵؛ طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۱۳ - ۱۴.

۱۴. اقتباس از بحارالانوار، ج ۴۳، صص ۳۳۳ - ۳۳۴؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۴۱ - ۲۴۳.

۱۵. سیره ی چهارده معصومعليه‌السلام ، ص ۲۴۳.

۱۶. صدیقه ی کبریعليها‌السلام ، آیت الله شهید دستغیب شیرازی، ص ۱۰۲، طبق نقل قصه های چهارده معصوم، آقای آذر یزدی، صص ۹۳ - ۹۴.

۱۷. بحارالأنوار، ج ۱۰ ص ۸۹؛ طبق نقل داستان راستان، صص ۲۹۵ - ۲۹۶، داستان ۱۰۳.

۱۸. بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۲۵؛ طبق نقل داستان راستان، صص ۸۷،۸۸؛ داستان ۲۴.

۱۹. احتجاج طبرسی، ج ۱؛ صص ۳۹۶،۳۹۸؛ اثبات الوصیة، صص ۱۵۷ - ۱۵۸، طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۵۰ - ۲۵۲.

۲۰. شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۲۵۳؛ روضه ی کافی، ص ۲۰۷؛ الغدیر، ج ۸، ص ۳۰۱؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۵۴.

۲۱. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۵۴.

۲۲. مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۱۹۳، سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ص ۲۵۹ - ۲۶۰.

۲۳. تتمة المنتهی، صص ۹ - ۱۰، شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید، ج ۱۴، ص ۲۱.

۲۴. بحارالأنوار، ج ۳۲، صص ۸۸ - ۸۹.

۲۵. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۵۶۵.

۲۶. شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید، ج ۱۴، ص ۲۱.

۲۷. اخبار الطوال دینوری (ترجمه)، ص ۱۸۱.

۲۸. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۵۶ - ۲۵۸.

۲۹. مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۱۹۳.

۳۰. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۶۰، با اندکی تغییر.

۳۱. سوره ی اسراء، آیه ی ۱۲.

۳۲. تحف العقول، صص ۲۵۷،۲۵۹.

۳۳. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۶۱،۲۶۲ (با اندکی تصرف و تغییر).

۳۴. سوره ی مائده، آیه ی ۳۲.

۳۵. تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۲۰.

۳۶. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۶۳،۲۶۴.

۳۷. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵۳.

۳۸. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۶۴ (با اندکی تصرف و تغییر).

۳۹. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۴۵، مناقب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۲۱؛ طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۲۵ - ۲۷.

۴۰. کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۴۳ - تحف العقول، ص ۲۲۷ - طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۳۸ - ۴۰.

۴۱. قصه های چهارده معصومعليهم‌السلام ، مهدی آذر یزدی، ص ۱۰۱ تا ۱۰۳.

۴۲. کشف الغمه، اربلی، ج ۲، ص ۱۳۴ - الامام الحسن بن علیعليه‌السلام ، دکتر محمد بیومی مهران، ص ۱۴۲، طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۳۱ - ۳۰ (با اندکی تصرف و تغییر).

۴۳. صلح امام حسنعليه‌السلام ، (ترجمه)، ص ۴۴، (با تغییر و تصرف).

۴۴. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۳ - الخرایج، راوندی، صص ۲۲۰ - ۲۲۰؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۸۸ - ۲۸۹ (با اندکی تغییر و تصرف).

۴۵. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۸۹ (با اندکی تغییر و تصرف).

۴۶. اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۲؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۸۹ - ۲۹۰.

۴۷. فصول المهمه، ابن صباغ مالکی (به صورت اقتباس) ص ۱۳۸، طبق نقل سیره ی چهارده معصوم، ص ۲۹۱.

۴۸. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۴۴؛ کشف الغمه، ج ۲، ص ۱۳۵؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۹۲.

۴۹. حیاة الحسنعليه‌السلام ج ۱، ص ۴۲؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۹۵،۲۹۶ (با تغییر و تصرف).

۵۰. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۱۵؛ بحارالأنوار؛ ج ۴۳، ص ۳۴۰؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۹۴ - ۲۹۵.

۵۱. سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، ص ۲۹۵.

۵۲. مناقب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۱۰؛ زندگانی امام حسن مجتبیعليه‌السلام ، رسول محلاتی، ص ۱۰۲؛ کلمة الامام الحسن، ص ۲۳۰؛ بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۵۴؛ اثبات الهداة، ج ۲، ص ۵۴۶؛ طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۴۵ - ۴۶.

۵۳. فضایل امام حسن مجتبیعليه‌السلام ، ص ۹۴؛ طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۵۱،۵۳.

۵۴. ستارگان درخشان، سرگذشت امام حسن مجتبیعليه‌السلام ، ص ۵۹؛ طبق نقل آفتاب مهربانی، صص ۵۸ - ۶۰.

۵۵. لطائف، ص ۱۳۹؛ طبق نقل قصه های چهارده معصوم، آذر یزدی، ص ۱۰۰.

۵۶. منتهی الآمال، محدث قمی، ج ۱، ص ۲۶۸. (با بازنویسی ما).

۵۷. جلاء العیون، علامه ی مجلسی، ص ۲۶۷، طبق نقل قصه های چهارده معصومعليهم‌السلام ، آذر یزدی، صص ۹۸ - ۹۹.

۵۸. شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید، طبق نقل زندگانی امام حسن بن علیعليه‌السلام ، آقای حسین وجدانی، صص ۷۷ - ۷۹.

۵۹. سوره ی شوری، آیه ی ۲۳.

۶۰. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، صص ۴ - ۵.

۶۱. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، صص ۴ - ۵.

۶۲. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۳۳؛ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۹؛ طبق نقل سیره ی چهارده معصومعليهم‌السلام ، صص ۲۶۵ - ۲۶۷.

۶۳. اعیان الشیعه، ط ارشاد، ج ۱، ص ۵۶۸.

۶۴. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۸.

۶۵. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، ص ۷.

۶۶. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، صص ۸ - ۹.

۶۷. ترجمه ی ارشاد مفید، صص ۸ - ۹.

۶۸. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۹۱.

۶۹. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۶۹.

۷۰. اقتباس از ترجمه ی ارشاد شیخ مفید، ج ۲، صص ۹ - ۱۰.

۷۱. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۰.

۷۲. سیره ی چهارده معصوم (عليهم‌السلام )، ص ۲۶۷ - ۲۷۱.

۷۳. اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۵۷۰.

۷۴. تاریخ طبری، ج ۴، ص ۱۲۲.

۷۵. مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۳۳. (بعضی، شرط آخر را، از ناحیه ی دروغ سازان حدیث دانسته اند).

۷۶. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۵۷۰.

۷۷. سیره ی چهارده معصوم (عليهم‌السلام )، صص ۲۷۱ - ۲۷۲.

۷۸. متأسفانه این قسمت از متن، چاپ نشده بود.

۷۹. تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۹۲.

۸۰. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴، ص ۱۶.

۸۱. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۴، ص ۱۶.

۸۲. صلح الحسنعليه‌السلام ، علامه آل یاسین، ص ۳۸۹.

۸۳. تدکرة الخواص، سبط ابن جوزی - کامل، ابن اثیر - مقاتل الطالبیین، از ابوالفرج اصفهانی.

۸۴. الارشاد، شیخ مفید، چاپ ایران، ص ۱۶۹.

۸۵. مسعودی، (حاشیه ی ابن اثیر)، ج ۶، صص ۶۱ - ۶۲ و ابن کثیر، ج ۸، ص ۱۸، و طبری، ج ۶، ص ۹۳.

۸۶. بحارالأنوار، ج ۱۰، ص ۱۱۴.

۸۷. مسعودی (حاشیه ی ابن اثیر)، ج ۶، صص ۶۱ - ۶۲.

۸۸. شرح نهج البلاغه ی، ابن ابی الحدید، ج ۴، ص ۱۶.

۸۹. زندگانی امام حسنعليه‌السلام ، آقای حسین وجدانی، صص ۱۵۷ - ۱۶۶ (با اندکی تغییر و تصرف).

۹۰. احتجاج طبرسی، ج ۲، صص ۱۰ و ۱۲ - کامل ابن اثیر، ج ۳، ص ۶۲.

۹۱. مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۳۵.

۹۲. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۳۴.

۹۳. قرآن کریم، سوره ی کهف، آیه های ۷۹،۷۲،۷۱.

۹۴. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲.

۹۵. اخبار الطوال، دینوری، ص ۲۱۶.

۹۶. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲.

۹۷. سیره ی چهارده معصومعليه‌السلام ، صص ۲۸۱ - ۲۸۲.

۹۸. ترجمه ی ارشاد مفید، ج ۲، ص ۱۳.

۹۹. بحارالأنوار، ج ۴۴، صص ۱۵۴ و ۱۴۸.

۱۰۰. همان مدرک.

۱۰۱. امالی صدوق، مجلسی ۳۰؛ مقتل الحسینعليه‌السلام ، مقرم، ص ۲۴۰؛ طبق نقل سوگ نامه ی آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله ، صص ۵۸ - ۶۰.

۱۰۲. الأنوار البهیة، محدث قمی، ص ۸۰.

۱۰۳. دیوان آیت الله غروی کمپانی اصفهانی، ص ۱۰۰ - ۱۰۶.

۱۰۴. سوگ نامه ی آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله و سلم، آقای محمد مهدی اشتهاردی، صص ۶۶ - ۶۷.

۱۰۵. اصول کافی، ج ۱، صص ۳۰۲ - ۳۰۳.

۱۰۶. الأنوار البهیة، ص ۸۳.

۱۰۷. مناقب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۴۵.

۱۰۸. سوگ نامه ی آل محمدصلى‌الله‌عليه‌وآله و سلم، صص ۶۳ - ۶۴.

۱۰۹. تحف العقول، ابومحمد حسن بن شعبه ی حرانی، صص ۲۲۵ - ۲۳۶.