آیینه رمضان

آیینه رمضان0%

آیینه رمضان نویسنده:
گروه: اخلاق اسلامی

آیینه رمضان

نویسنده: محمد حسین فلاح زاده
گروه:

مشاهدات: 5076
دانلود: 1281

آیینه رمضان
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 8 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 5076 / دانلود: 1281
اندازه اندازه اندازه
آیینه رمضان

آیینه رمضان

نویسنده:
فارسی

عظمت و شرافت زمان ها و زمین ها یکسان نیست. در تمام زمین ، مکه را حرم خدا و در همه زمان ، ماه رمضان را «ماه خدا» نامیده اند. روزه داران ماه خدا و زائران حرم خدا هر دو از میهمانان پروردگارند. این ماه و آن شهر دارای ویژگی هایی است که احکام و آداب ویژه ای را به خود اختصاص داده است. از این رو کتاب آیینه رمضان برای علاقمندان ، آمـاده شده است ، ولی از آنجـا که از وقت تصـمیم گیری تـا ماه رمضان فاصـله چندانی نبود ، بیشتر مطالب آن را از متنهایی برگرفته که پیشتر منتشر شده و در دسترس اهل مطالعه قرار گرفته بود. در تهیه این مجموعه سعی بر این بوده که مطالب را گزینش کرده با نظم و ترتیب و زیر عنوان مربوط به خود آورده شود و اینک در چهار بخش سامان داده شده است : بخش اول : در محضر ماه مبارک رمضان – بخش دوم : مناسبت ها – بخش سوم : احکام روزه – بخش چهارم : ادعیه و آداب ماه رمضان.

بخش اوّل : در محضر ماه مبارک رمضان

الف: اهمیت روزه و ماه مبارک رمضان

اگر ما در هر نمازی چند بار از خدای سبحان استعانت می کنیم و می گوییم:

( ایاکَ نَعْبُدُ وَ ایاکَ نَسْتَعِین ) ، راه کمک رسانی را هم خدا بیان فرموده است. یعنی این چنین نیست که شما به ما بگویید: کمک برسان و ما رایگان کمک برسانیم، اگر سخن از ایاکَ نَسْتَعِین است راهش را هم قرآن به ما آموخت که:

( واستعینوا بالصّبر و الصّلوة . ) (2)

و این صبر به «صوم» تفسیر و تطبیق شده است. در بیان نورانی امام صادق عليه‌السلام هست که می فرماید: وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوة قال یعنی بالصّبر الصّوم، آن گاه فرمود: «اذا نزلت بالرَّجلَ نازلةً اوالشدّة فلیصمّ». (3)

1- برگرفته از کتاب روایت انقلاب، ج 2، استاد جواد محدثی.

2- سوره بقره، آیه 45 و 153

3- روضة المتقین ج 3 ص 228

نه تنها در مسأله جنگ بلکه اگر مشکلات دیگری هم برای انسان پیش آید برای حل آن مشکلات، روزه بگیرد.

باید دید این روزه چه نقشی دارد که مشکل را حل می کند؟ انسان را به کجا می رساند که بر مشکل پیروز می شود؟ این امساک ظاهری است یا اسراری دارد که آن اسرار روح را به مقام بالا می رساند و روح بلند بر طبیعت فائق می شود؟

فرمود برای پیروزی بر شدائد روزه بگیرید، خدا از این راه به شما کمک می رساند، چون «الصّوم لی و أنا أجزی بِه» اگر کسی برای خدا روزه گرفت، چون کارها به دست اوست مشکل را حل می کند، فرمود:

ما کارها را برای افراد که در مسیر مستقیم اند راحت می کنیم: ( وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَی * فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَی. )

در عظمت ماه مبارک

رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله از ماه مبارک رمضان به «شهر اللَّه» یاد فرمود: «قد أقبل الیکم شهر اللَّه» ماه خدا به شما روی کرد، چون در این ماه صوم اللَّه مطرح است، چون روزه مال خداست و این ماه، ماه روزه است، لذا ماه مبارک رمضان را شهر اللَّه می نامند، چه این که ماه رجب «شهر ولایت» است و ماه شعبان هم «شهر نبوت و رسالت». و در دعاهای ماه رجب فرمودند که از خداوند متعال بخواهید که زمینه توفیق ماه مبارک رمضان از هم اکنون برای شما مهیا و فراهم بشود.

اینطور نیست که هر کس بتواند به عظمت ماه مبارک رمضان راه بیابد قبل از این که مقدماتی را طی کرده باشد.

در روایتی فرمودند: شما نگویید: رمضان آمد، رمضان رفت، بگویید: شهر رمضان آمد و شهر رمضان رفت، زیرا رمضان اسمی از اسمهای مبارک خدای سبحان است.

اگر انسان در این شهراللَّه به لقاءاللَّه نرسد به باطن روزه نرسیده است، بلکه یک روزه ای در سطح طبیعت گرفته است و پاداشی را هم که به او می دهند در همان سطح است. این که می فرماید: «الصّوم لی وَ أنا اجزی به» یعنی روزه مال من است و من شخصاً جزای روزه دار را خواهم داد. سخن از «مَن» است، خودش را مطرح می کند، روزه ماه من است و من هستم که جزای روزه دار را می دهم، به فرشتگان نمی گویم او را بهشت ببرید، من خودم جزای او را می دهم.

خودش چگونه جزا می دهد؟ به یک عده ای می فرماید: فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی. حال آیا در آنجا سخن از خوردن و پوشیدن و نوشیدن است، یا انسان به جایی می رسد که از آنچه بنام خوردن و پوشیدن و امثال اینهاست، می گذرد و به جایی می رسد که جای آنها نیست، در عین حال که خوراکی ها و پوشاکی ها را در مرتبه نازله دارد، فرمود: ( إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ * فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ) (1)

1- سوره قمر، آیه 54

اگر روزه برای این است که انسان به تقوا برسد، تقوا دو درجه دارد:

یکی همان بهشتی است که درآن نعمتهای فراوان موجود است: انَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَر برای لذائذ ظاهری است، یکی هم عنداللَّه است، آنجا دیگر سخن از سیب و گلابی نیست. سیب و گلابی از آن جسم و بدن اوست که «جنّاتٍ وَ نَهَر» برای بدن اوست، امّا لقاء حق برای روح اوست. این سرّ و باطن روزه است.

همه ماهها پشت سر ماه مبارکند

امام سجاد عليه‌السلام در دعا وداع می فرماید:

«السلام علیک من شهر لاتنافسه الأیام من شهر»

«سلام بر تو ای ماهی که هیچ ماهی با تو مسابقه و رقابت ندارد. »

در منافسه وقتی انسان می دود و مسابقه می دهد، نفس نفس می زند تا به مقصد برسد، خدای سبحان هم فرمود: برای گرفتن فضایل منافسه بدهید: فَلْیتَنافَسُ الْمُتَنافِسُون شما نفس نفس بزنید تا آن شی ء نفیس و ارزنده را بگیرید.

امام عليه‌السلام در خطاب به ماه مبارک می فرماید: هیچ ماه و ایامی و لحظاتی با تو منافسه نمی کند و رقابت ندارد: تو پیشگامی و همه ماهها به دنبال تو هستند. این چنین نیست که انسان بگوید: در ماه مبارک رمضان حرفها را می شنوم و بعداً عمل می کنم، اگر فعلًا عمل نشود، بعداً هم عمل نمی شود، چون زمانهای دیگر آن قدرت را ندارد که با ماه مبارک رمضان در کسب توفیق انسان رقابت کنند.

ماه مبارک با همراهانش می آید

در بیان نورانی نبی گرامی اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله هست که حضرت می فرماید:

«أیها الناس قد أقبل إلیکم شهراللَّه بالبرکة والرّحمة و المغفرة».

فرمود: مردم ماه خدا رو کرده است، سخن از آمدن و نزدیک شدن نیست، این ماه به خدا منسوب است و این ماه خدا با همراهانش به شما رو کرده است «بالبرکة و الرحمة و المغفرة» با برکت و رحمت و مغفرت. مواظب باشید و به استقبالش بشتابید، آماده باشدید که او را درست درک کنید.

«برکت» خیر مستدام است، آنچه که می ماند برکت است، در بیابان گودالی هایی که آب ها در آن جمع می شود و می ماند را «بِرکه» می گویند. این ماه به همراه برکت، رحمت و مغفرت است. رحمت و مغفرت تنها آمرزش از گناهان نیست، آن درجات عالیه را هم خدای سبحان رحمت می نامد. رحمت خاصّه که مخصوص مؤمنین است:

انَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین (1)

1- اعراف، آیه 56

در ماه مبارک رمضان تحصیل این رحمت خاصّه آسان است.

اول سالِ اهلِ سیر و سلوک

از ابن طاووس نقل شده است که می فرماید: عده ای اول سالشان اول فرودین است. یک نوجوان اول سال او اوّل فروردین است که تلاش می کند لباس نو بپوشد، درختها اوّل سالشان فروردین است که لباسهای نو و تازه در بر می کنند، یک تاجر که کارگاه تولیدی دارد در فرصت دیگری اوّل سال را تعیین می کند، امّا آنها که اهل سیر و

سلوکند، اوّل سالشان ماه مبارک رمضان است، حسابها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بررسی می کنند، که ماه مبارک رمضان گذشته چه درجه ای داشته و امسال چه درجه ای دارند، چقدر مطلب فهمیده و چقدر مسائل برایشان حل شده است، چقدر در برابر گناه قدرت تمکین داشته و چقدر در برابر دشمن قدرت تصمیم دارند.

ماه مبارک رمضان برای سالکان الی اللَّه ماه محاسبه است. لذا امام سجّاد عليه‌السلام فرمود: هیچکس در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نکرد.

«و اربحنا أفضل ارباح العالمین». (1)

اگر انسان یک مسافری است که سفر ابد در پیش دارد، ره توشه آن سفر ابد را باید در همین چند روز تهیه کند، و اگر درهای آسمان به چهره مؤمن باز می شود، و اگر مؤمن می تواند با وارستگی به باطن عالم راه پیدا کند، و اگر بهترین فرصت، ماه مبارک رمضان است، پس بهترین سود را ماه مبارک رمضان و اهلش دارند.

انسان وارسته عاشق ماه مبارک

رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«افضل النّاس من عشق العبادة فعانقها و أحبّها بقلبه و باشرها بجسده و تفرّع لها هو لایبالی علی ما أصبح من الدنیا علی عسرٍ أم علی یسر». (2)

1- صحیفه سجادیه، دعای 45، در وداع ماه مبارک.

2- اصول کافی، ج 2، باب عبادت، حدیث 3

خوشا به حال کسی که عبادت را معشوق خود بداند؛ با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس کند، خوشا به حال چنین نمازگزار و روزه داری که عاشق صوم باشد.

این حدیث شریف می فرماید: بهترین چهره های مردمی، آن انسانی است که به عبادت عشق ورزد، ما را وادار می کند که اوّل شائق بعد عاشق عبادت باشیم.

شائق به کسی می گویند که ندارد و می طلبد، عاشق به کسی می گویند که رسید و نگه می دارد. آن انسان تشنه ای که به دنبال چشمه می رود را می گویند مشتاق چشمه است، وقتی به آب رسید و آب را گرفت و حفظ کرد، می گویند او عاشق چشمه است. شوق قبل از وصول است و عشق بعد از وصال گفته اند «عشق» که یک واژه عربی است از یک گیاه خاصی که «عَشَقه» نام دارد، مشتق شده است که در فارسی به آن پیچک می گوییم. این گیاه وقتی به درخت چسبید آنرا رها نمی کند و راه نفس درخت را می بندد، کم کم آن درخت زرد می شود، برگهایش ریخته و سرانجام خشک می شود، در این هنگام می گویند درخت را عشقه گرفته، عاشق به یک چنین انسانی می گویند، آن پیچکِ عبادت او را گرفت، او را زرد کرد، راه نفس او را بست، سرانجام او را خشک و از خود تهی کرد، به این انسان می گویند عاشق عبادت است.

لذا در اسرار روزه گرفتن گفتند: روزه بگیرید برای این که آن نشاط حیوانی کم بشود، مثل درختی که او را پیچک گرفته که دیگر رشد نمی کند.

میهمان خدا بودن

طبق فرمایش نورانی پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله در خطبه شعبانیه، مؤمنین در این ماه مبارک به ضیافت الهی دعوت شده اند.

«هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُم فِیهِ إلی ضِیافَةِ اللَّه».

مهمان بایستی کاری بکند که صاحبخانه می کند، مهمان خدایی که «یطعِمُ و لایطعَم» است، اگر خدای سبحان می بخشد و نمی گیرد، انسان هم بایستی در این ماه خویی پیدا کند که ببخشد و نگیرد، چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده نیست و هیچ دستی هم بدتر از دست بگیر نیست. اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگر در کنار سفره او به بهشت بروند، این ید بخشنده دارد، و اگر تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، این دست گیرنده دارد. در بیانات پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله هست که حضرت می فرماید: «الید العلیا خیرٌ من الید السّفلی (1)

1- ارشاد القلوب دیلمی- باب 18

در شبهای ماه مبارک رمضان این روح بلند را به انسان می آموزند و می گویند هر شب بگویید: «خدایا تو که دینت را حفظ می کنی و ممکن نیست که دست از دینت برداری، آن توفیق را بده که دین تو بدست من زنده بشود»، نه این که دیگران دین تو را زنده کنند و من کنار سفره دین بنشینم، بگذار که نماز و روزه به دست من و با خون من زنده بشود که دیگران مهمان من باشند، نه این که دیگران بجنگند و خون بدهند و دین را احیا کنند و من نماز بخوانم و روزه بگیرم.

«و اجعلنی ممّن تنتصر به لدینک و لاتستبدل لی غیری»

«خدایا چنین عوض نکن که من را بدهی و دیگری را جای من بیاوری»

چون این تهدید را خدای سبحان کرد و فرمود: من از دینم حمایت می کنم و دست از دینم بر نمی دارم، شما نشد دیگری را می آورم ( وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیرَکُمْ ثُمَّ لَایکُونُوا أَمْثَالَکُمْ . ) (1)

1- محمّد: 38

فرمود: حالا اگر حفظ دین با شما نشد، با دیگری، شما اگر خلوص را از دست دادید شما را می برد و دیگری را جای شما می آورد.

این خوی بزرگ منشی را در دعاها به ما آموختند که سعی کنید این چنین دعا کنید. هرگز از خدا مال زیاد نخواهید، بلکه بخواهید که آبرویتان محفوظ باشد.

کسی که مهمان خدا شد، اوصاف صاحبخانه را به عنوان آنچه در نزد خداست، از خدا مسئلت می کند، آن روح بی نیازی و بزرگواری را طلب می کند، و خدای سبحان که میزبان است چنین پذیرایی می کند.

ضیافة اللَّه همان لقاءاللَّه را نتیجه خواهد داد.

پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله در ادامه فرمودند: «وجعلتم فیه من أهل کرامة اللَّه» شما در این ماه کریم هستید. انسان کریم آن بزرگوار و بزرگ منشی است که طبعش به طبیعت آلوده نیست. فرمود شما در این ماه از خدای سبحان کرامت بخواهید و آبروی انسان کریم را خداوند نمی ریزد و همیشه آن را حفظ می کند. شما باید در این ماه توشه کرامت تهیه کنید که همان وصف خاصّ فرشتگان است. اگر فرشتگان «بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُون» بندگان مکرَّم و کریم اند، شما در کنار سفره کرامت دعوت شده اید سعی کنید کریم بشوید و در ادامه فرمود: «أنفاسکم فیه تسبیح و نومکم فیه عبادة و عملکم فیه مقبول».

ب: سفارشات در ماه مبارک

افضل اعمال در ماه مبارک

پیامبر گرامی اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله در جواب سؤال امیرالمؤمنین عليه‌السلام که عرض می کند. «ما أفضل الاعمال فی هذا الشهر» (1)

1- خطبه شعبانیه، اربعین شیخ بهایی، حدیث 9

فرمودند: «یا أباالحسن أفضل الأعمال فی هذا الشهر الورع عن محارم اللَّه عزّوجلّ»؛ بهترین اعمال در این ماه پارسایی از محرّمات خداست، آنچه را که خداوند تحریم فرموده انسان نسبت به آنها ورع داشته و وارسته باشد.

ورع درجاتی دارد:

اولین درجه آن که از همه نازلتر است ورع اهل توبه است که انسان از هر معصیتی می پرهیزد و توبه می کند و به اطاعت روی می آورد.

از این بالاتر ورع اهل صلاح است که آنها از مشتبهات نیز می پرهیزند:

«دَعْ ما یرِیبُک الی ما لایرِیبُک» (1) ؛ «کاری که مشتبه است و حلال بودن آن روشن نیست را ترک کنید. » غذای شبهه ناک را نخورده و حرف شبهه ناک نزنند.

گرچه ظاهراً حلال است ولی چون حلیتش مشکوک است، ترک کن. این ورع صالحین است.

درجه بالاتر از آن ورع اهل تقواست. اینان نه تنها از محرمات پرهیز داشته و از مشتبهات نیز اعراض می کنند بلکه از حلالهایی که انسان را به سوی مشتبه می کشاند نیز می پرهیزند. گاهی انسان درباره افراد سخن می گوید، همین که دید کم کم ممکن است سخن به جایی بکشد که احتمال هتک حیثیت یا غیبت می دهد، ترک می کند. یا در مسائل مالی که کم کم ممکن است دستش به مال مشتبه آلوده بشود، ترک می کند. آن حلالی را که احتمال می دهد که کم کم پیامد شبهه ناک داشته باشد را ترک می کند. این ورع اهل تقواست.

بالاترین درجه ورع صدیقین است. و آن این که از هر چه غیر خداست وارسته اند، از هر چه غیر حق است پرهیز می کنند. اگر قلب جز محبت خدا چیز دیگر را نپذیرفت قلب صدّیق است. در سوره احزاب خداوند فرمود:

( مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی جَوْفِه ) (2)

1- بحارالأنوار، ج 2، ص 259، ح 7.

2- سوره احزاب، آیه 4

قلب یعنی همان لطیفه الهی و همان جان الهی، و انسان بیش از یک قلب ندارد. اگر هر انسانی یک قلب دارد و اگر به ما آموختند که از خدای سبحان مسئلت کنید که در این قلب جز محبت حق چیزی راه پیدا نکند: «وَ قَلْبِی بِحُبِّکَ مُتَیماً»، این تربیت، صدیقین است، آنگاه چیزی در قلب غیر از یاد حق نیست و این قلب از هر چه غیر حق است پرهیز کرده و وارسته می شود.

انس با قرآن

ماه مبارک رمضان مستقیماً به خداوند سبحان استناد دارد. تنها ماهی که در قرآن کریم نام او آمده است ماه مبارک رمضان است و این ماه را خداوند سبحان به نزول قرآن معرفی کرد و فرمود:

شَهْرُ رَمَضان الَّذُی انْزِلَ فِیهِ الْقُرْآن

عظمت این ماه به نزول قرآن کریم است نه به روزه گرفتن. قرآن کریم احکام و حکمی دارد که یکی از آن احکام روزه گرفتن است. ماه مبارک رمضان ماه نزول قران کریم است، انسان در این ماه میهمان خداوند است و خداوند هم در این ماه غذایی به نام قرآن برای انسانها فرستاده است.

از رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله رسیده است: «انّ هذا القرآن مأدبة اللَّه» قرآن غذای آماده الهی است. قرآن سفره نیست که هر کسی غذای خود را همراه بیاورد و آن را در سر سفره قرآن بخورد. کسی حق ندارد که خواسته های خود را بر قرآن تحمیل کند، برداشتهای خود را به حساب قرآن گذارد. قرآن غذایی است آماده، هر کسی گرسنه معارف باشد از این غذا استفاده می کند.

خداوند در این ماه ما را به قرآن خواندن فرا خوانده است و با ما در این ماه سخن می گوید. اگر کسی بخواهد با ظاهر قرآن در تماس باشد باید ظاهر پاک و طاهری داشته باشد، بدون طهارت و وضو نمی شود با ظاهر قرآن در تماس بود، حتی نمی شود قرآن را به لب گذاشت و بوسید. امّا با محتوا، معنا، تفسیر و جان قرآن را ( لایمَسُّهُ الّاالْمُطَهَّرُون ) (1)

1- واقعه، آیه 77، احزاب، آیه 33

اهل بیت عصمت و طهارت را خدا از هر آلودگی منزه و پاک کرد، اینها که مطهّرند. می توانند با محتوای قرآن در تماس باشند. با جان و روح قرآن در ارتباط بوده و خود، قرآن متحرک باشند.

انسان در این ماه مهمان سفره پربار قرآن است، هر کسی به اندازه نیاز و استعدادش می تواند از آن تغذیه شود.

دعا در ماه مبارک

طبق فرمایش پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله دعاها در ماه مبارک مقبول است که فرمود:

«ودعائکم فیه مستجاب».

باید توجه داشت که چه دعایی بکند و برای چه کسی، دعا در سطح بلند و برای همه باشد، اینطور نباشد که تنها خودمان را دعا کنیم.

مردی در حضور رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کرد: خدایا پیامبر را بیامرز، مرا بیامرز. لسانش لسان حصر بود. حضرت فرمودند: تو چرا دور رحمت خدا را سنگ چین کردی. بگو: «إذا دعا أحدکم فلیعمّ فإنّه اوجب للدّعاء».

بنگرید دعای امام رضا صلى‌الله‌عليه‌وآله را چقدر کریمانه است:

«واغفر لمن فی مشارق الأرض و مغاربها من المؤمنین و المؤمنات» (1)

1- بحارالانوار، ج 12، ص 23

«خدایا درمشرق و مغرب عالم هر کسی که اهل ایمان است او را بیامرز».

آن دینی که می گوید سحر در نماز شب عده زیادی را دعا کن، حداقل چهل نفر، همان دین می گوید روز به فکر حلّ کار چهل مؤمن هم باش، برای این که و قتی می گوید شب برخیز و دیگران را هم دعا کن، یعنی روز هم مواظب کارشان باش. این دین درس کرم به انسان می آموزد که دیگران مهمان سفره انسان باشند.

ابوحمزه ثمالی از شاگران خوب امام سجّاد عليه‌السلام بوده و امام عليه‌السلام در دعای معروف به ابوحمزه ثمالی به ما می آموزند که عرض کنیم: خدایا بزرگ و کوچک ما، زن و مرد، روستایی و شهری، دور و نزدیک، همه و همه را بیامرز.

این چنین نباشد که انسان در دعا فقط به فکر خود و بستگان نزدیکش باشد. و امّا این که برای خود چه بخواهد در بخش پیشین گذشت که روح بی نیازی و کریمانه را مسئلت کند، از خدای سبحان مسئلت کند که توفیق یاری نصیب او کرده و او را در راه اسلام و انقلاب و شهدا ثابت قدم بدارد، و تداوم حاکمیت اسلام را به رهبری ولی فقیه تا ظهور حجّت الهی «عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف» طلب نماید.

فضیلت صلوات بر پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله در ماه مبارک

وجود مبارک پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله در این خطبه فرمود:

«و من أکثر فیه من الصلّوة ثقل اللَّه میزانه یوم تُخَفّف فیه الموازین»

هر کس در این ماه بر من زیاد صلوات بفرستد ترازوی اعمالش سنگین خواهد شد، روزی که ترازوی اعمال بسیاری از مردم سبک می شود.

در قیامت اعمال انسان را با یک واحد مخصوصی می سنجند، نه با اجرام مادی و امثال آن در دنیا انسان اگر خواسته باشد متاع مادی را بسنجد آن را با یک ترازوی خاصّ مادّی توزین می کند مثلًا درجه حرارت را با میزان مخصوص آن، اشیای کیلویی را با کیلو، اشیای متری را با متر، مسائل ادبی مثل شعر را با وزن خاص آن.

امّا اعمال ما را در روز قیامت با حق می سنجند که قرآن می فرماید:

( وَالوَزْن یومَئِذٍ اْلحَقُّ ) (1)

1- اعراف، آیه 8

یعنی در آن روز اعمال و عقاید و اخلاق مردم را با حق می سنجند.

حق در یک طرف و اعمال در طرف دیگر که مشخص می شود حق است و چه عملی از حق بی بهره بود. و در قرآن می فرماید: آنان که اعمالشان سنگین است اهل سعادت بوده و آنان که اعمالشان سبک است از سعادت محرومند.

در بیانات امیرالمؤمنین عليه‌السلام آمده است، چه این که در بیان رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله هم رسیده است که حضرتش فرمود:

«زِنُوا قَبْلَ أنْ تُوزَنوا»

در نهج البلاغه، خطبه 90 چنین آمده است:

«زنوا أنفسکم من قبل أن توزنوا و حاسبوها من قبل أن تحاسبوا... »

روزی می رسد که انسانها را وزن می کنند که کدام انسان سبک و کدام انسان سنگین است. کمال انسان به عقل و معارف عقلی اوست، خود را با یک میزانی که خدا نازل کرده است بسنجد، با میزان قرآن کریم و با وزنی که حق است.

حضرت فرمود: در ماه مبارک رمضان هر کس بیشتر بر من صلوات بفرستد خدا ترازوی او را سنگین می کند.

چون صلوات بر آن حضرت یک دعایی مستجاب است و چون همراه صلوات حاجت خود را خواستید، خدای سبحان اینچنین نیست که یکی را برآورده کند و دیگری را برآورده نکند، لذا در برنامه های آموزنده امام سجاد عليه‌السلام که مَثَل اعلای نیایش و دعا را به ما می آموزاند، در بسیاری از فرازهای ادعیه ایشان صلوات به چشم می خورد، هر مطلبی را که آن حضرت از خدا می خواهند قبل و بعدش صلوات است، چون آن اول و این آخر را خداوند مستجاب می کند بین آنها را هم مستجاب خواهد کرد.

ماه مبارک و رهایی انسان از اسارت گناهان

حضرت فرمود:

«أیها النّاس انّ انفسکم مرهونة بأعمالکم ففکّوها باستغفارکم»

مردم شما آزاد نیستید، جانتان در گروِ کارهای شماست، یعنی این کارهایی که انجام داده اید یک قفسی و طنابی از آنها ساخته اید و دست و بال خود را با آن قفس و طناب بسته اید، پس شما در رهن و گرو هستید.

کسی که بدهکار است گرو می سپارد، مثلًا خانه و فرش را گرو می دهد، کسی که از لحاظ عقیده و اخلاق و عمل صالح بدهکار باشد، دیگر با مال قابل گرو نیست، این جا خود شخص را گرو می گیرند.

نعمتی به ارزش نعمت آزادی بسیار کم است و آزاد، آن انسانی است که علی عليه‌السلام فرمود: «و من ترک الشّهوات کان حراً»؛ «کسی که شهوت ها را ترک کرد آزاد است. »

فرمود: در این ماه خودتان را آزاد کنید و این فکّ رهن به استغفار و طلب مغفرت است. در قرآن کریم فرمود: کُلُ نَفْسٍ بِمَاکَسَبَتْ رَهِینَةٌ* إِلَّا أَصْحَابَ الْیمِینِ (1)

1- سوره مدثر، آیه 38

آنهایی که با میمنت کار کردند آزادند، آنها که گرفتار شهوت و غضب نبودند آزادند. آن کسی که می گوید هر چه دلم بخواهد می گویم و هر چه دلم بخواهد می کنم و هر جا دلم بخواهد می روم، معلوم

می شود صاحب این سخن در گروِ شهوت است نه در اختیار عقل.

انسان برای این که ببیند آزاد است یا در قفس، ببیند چه گونه می اندیشد.

و انقلاب برای این بود که جز خدای سبحان کسی بر ما مسلط نشود، برای این بود که ما بنده خدا بشویم ولاغیر.

این که گفتند چندین بار در شبانه روز بگویید: «استغفر اللَّهَ رَبّی و أتوب إلیه» در نماز و در غیر نماز برای خود و دیگران طلب مغفرت کنید برای آن است که این میله های فولادین را یکی پس از دیگری بشکنید و از بین ببرید.

صله ارحام و حفظ لسان از دستورهای ماه مبارک

وجود مبارک پیامبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله در آن خطبه نورانی فرمود:

«وَ صِلُوا ارحامَکم واحفظوا الْسِنَتکم».

«ارحام را صله و دیدن و زبانتان را حفظ کنید».

نه تنها در روز که روزه هستید، بلکه در تمام ماه، زیرا این امور آداب روز نیست، بلکه آداب ماه روزه است. در این ماه باید زبان را حفظ کرد و چیزی بهتر از فراگیری علوم الهی، گفتن و شنیدن معارف دین نیست، علم است که زمینه ای برای به عقل رسیدن انسان می گردد و انسان عاقل آسوده است، هرگز انسان عاقل در عذاب نیست، لذا فرمود: در این ماه زبانتان را حفظ کنید.

امام صادق عليه‌السلام از اجداد گرامی شان از رسول اللَّه صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل فرمود: «مَن عرّف اللَّه و عظّمه منع فاحسن الکلام و بطنه من الطعام و عنّا نفسه بالصَّیام و القیام». (1)

حضرت فرمود: برای این که انسان مواظب دهان باشد و هر حرفی را بزند معرفت خدا لازم است: کسی که خدا را بشناسد و او را بزرگ بشمارد در پیش خدای عظیم هر حرفی را نمی زند و شکم را به هر غذای حرام آلوده نمی کند، کنار هر سفره ای نمی نشیند، عنایت دارد که خود را با روزه گرفتن بپروراند، خود او مورد عنایت اوست و خودش را فراموش نمی کند.

یکی از نصیحت طلبان به اباذر نوشت که مرا نصیحت کن. اباذر هم در جواب مرقوم فرمود: به عزیزترین دوستانت ستم نکن. دوباره آن شخص در جواب نوشت که این یک مطلب روشنی است، انسان که به دوست عزیزش جفا نمی کند. من از شما نصیحت خواستم و شما آن گونه جواب گفتید.

اباذر در جواب فرمود: عزیزترین افراد نسبت به آدم خود آدم است، هیچ کس به اندازه خود آدم پیش انسان عزیز نیست. فرمود: جان خود را نیازار، نرنجان و آسیب نرسان چون هر گناهی را که انسان مرتکب می شود فشاری است که به جان خود وارد می کند. (2)

1- اربعین شیخ بهایی، حدیث 2

2- ارشاد القلوب دیلیم.

و در سوره مبارکه مائده به ما فرمود: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَیکُمْ أَنفُسَکُمْ مؤمنین مواظب جانتان باشید، از حریم جانتان پاسداری کنید. و در سوره مبارکه اعراف فرمود: متقین کسانی هستند که با یاد خدای سبحان اجازه نمی دهند که شیاطین در اطراف کعبه جانشان به طواف بپردازند.

( إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنْ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ ) (1)

1- اعراف، آیه 201.

مقدار خوردن در ماه مبارک

انسان در ماه مبارک رمضان احساس عظمت می کند و بزرگی خود را می یابد، می گوید:

«من بزرگتر از آن هستم که آلوده بشوم و تن به گناه بدهم». این بزرگی خود را یافتن، در اثر روزه گرفتن است، که مقدمات اولیه روزه، امساک و کم خوری است.

از ارسطو سؤال کردند: چرا شما کم می خورید؟ گفت: من می خورم برای این که بمانم و دیگران می مانند برای این که بخورند، بگذار زیاد بخورند. آنان که پرخور هستند، هم عمرشان کم است و هم به آن معارف الهی دسترسی ندارند. هرگز انسان پرخور به فهم در نمی آید.

امام صادق عليه‌السلام از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل فرمود که: یک وقتی جبرئیل- سلام اللَّه علیه- در روزی و زمانی که سابقه نداشت وارد شد، گفتم: در وقتی آمدی که بی سابقه بود، آیا خبری مهمّی است، برای این که حالت شما، حالت ارعاب است. فرمود: تو ترسی نداری برای این که «غفراللَّه لک ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر». فرمود: پس برای چه آمده ای؟ جبرئیل گفت: خدای سبحان شما را از چند چیز نهی کرد: اول از بت پرستی، دوم از میگساری، سوم از جدال با مردم و بحث علمی را به صورت مجادله درآوردن، آن گاه فرمود در کنار این دستورات، یک خصلتی دیگر را خدای سبحان به شما امر کرد که برای همه شؤون زندگی است که برای مبدأ و منتهایت سودمند است:

«یقول لک ربّک ما ابغضتُ وعاءً قطّ کبغضی بطناً ملأناً».

خدا می گوید: چیزی پیش من مبغوض تر از شکم پر نیست، که انسان همیشه سیر باشد. چون او که مانند بهائم می خورد، مانند جماد می افتد.

پرخوری هم عمر را کم می کند و هم سلامت را از انسان می گیرد، و بالاتر از همه فهم و اندیشه و شعور را از انسان می رباید، اگر انسان بخواهد به اسرار عالم راه پیدا کند چاره ای جز سبکبار بودن درون ندارد و این را کسی می گوید که می فرماید: «أنا والسّاعة کهاتین».

در خاتمه از خدای سبحان مسئلت می کنیم که توفیق عنایت کند تا از روزه داران واقعی بوده و از بار بافته گان به ضیافت الهی باشیم.

«و آخر دعوانا أن الحمدللَّه ربّ العالمین». (1)

1- از ص 21 تا اینجا از مقاله حضرت آیةاللَّه جوادی آملی، تهیه و تنظیم منصور براعتی از کتاب رهتوشه راهیان نور، ویژه ماه مبارک رمضان 1418 ه. ق. گرفته شده است.