پیام هایی از سخنان امام حسین (علیه السلام)

 

فرق بین شیعه و دوستدار بودن

شخصى به امام حسین علیه السلام عرض کرد: یا ابن رسول الله من از شیعیان مخصوص شمایم. حضرت به او فرمودند: اى بنده خدا، طبق ادعایى که هم اکنون کردى، باید همانند ابراهیم خلیل علیه السلام از قلب سلیم برخوردار باشی؛ چون خداوند متعال درباره ایشان مى فرماید: «و از شیعیان او حضرت ابراهیم است؛ زیرا با قلبى سلیم به درگاه خداوند آمد». «پس در حال خود بنگر و ببین اگر قلب تو نیز مانند قلب ابراهیم علیه السلام است بدان که از شیعیان مایی؛ اما اگر به آن مرتبه از اطمینان و سلامت دل نرسیده اى، فقط از دوستداران ما محسوب مى شوی».

 

 

 

منزلت معلم معارف دینى

در فرهنگ اسلامى به علم و علم آموزى اهمیت فوق العاده اى داده شده است؛ به گونه اى که على علیه السلام تصریح مى کنند: «هرکس به من حرفى بیاموزد مرا بنده خود ساخته است». و نقل مى کنند وقتى عبدالرحمن سلمى، معلم یکى از فرزندان امام حسین علیه السلام ، به او سوره حمد را آموخت امام حسین علیه السلام هدایاى به او دادند که چنین عملى در مقابل چنان کارى تا به آن روز از کسى دیده نشده بود. بعضى از افرادى که چنین بخششى را از آن حضرت دیدند. به او اعتراض کردند که پاداش مورد استحقاق این معلم بسیار کم تر از آن مبلغى بود که شما به او عطا فرمودید. امام حسین علیه السلام در پاسخ فرمودند: «این مقدار پاداش در برابر آنچه او به فرزند من آموخته بود، بسیار ناچیز است. ارزش کار معلم بسیار بیشتر از این مقدار هدایاست».

 

 

 

ضرورت تفکر در امر دنیا و مرگ

امام حسین علیه السلام به پیروان خود توصیه مى کنند در سرگذشت دیگران که پیش از این در دنیا بودند و در رفاه و آسایش زندگى مى کردند تأمل کنند و همواره به یاد مرگ باشند چرا که این کار انسان را از گناه باز مى دارد. آن حضرت مى فرمایند: «اى فرزند آدم، کمى اندیشه کن و به خطاب به نفس خود بگو: پادشاهان و صاحبان دنیا و جهان داران گذشته کجایند؟ آنهایى که شهرها بنا کردند و نهرها را جارى کردند و... و سرانجام با بى میلى از همه آنها جدا شده، از دنیا رفتند و همه را براى دیگران به ارث گذاشتند. ما هم روزى مثل آنها همه چیز را به دیگران وا گذاشته، به آنها خواهیم پیوست. اى فرزند آدم، هنگامى را به یاد آور که با مرگ دست و پنجه نرم مى کنى و در قبر پهلو به زمین مى گذارى و در پیشگاه خدا تمام اعضاى بدنت علیه تو گواهى خواهند داد و رازهاى پنهان آشکار شده، ترازوهاى عدالت برقرار مى شود».

 

 

 

سفارش هایى به گناه کاران

روزى شخصى خدمت امام حسین علیه السلام آمد و عرض کرد: اى پسر رسول خدا، من فرد گناه کارى هستم و توانایى دست برداشتن از گناه را ندارم. با این حال از شما درخواست دارم که مرا موعظه کنید. امام حسین علیه السلام فرمودند: «اى مرد، هرچه مى خواهى بکن اما قبل از انجام دادن گناه چند چیز را رعایت کن: اول این که از رزق و روزى خداوند نخور، آن گاه هرکارى مى خواهى انجام بده؛ دوم آن که از ملک خدا بیرون برو بعد هرچه دوست دارى گناه کن؛ سوم آن که در جایى برو که خداوند تو را نبیند؛ چهارم، هرگاه ملک الموت خواست روح از بدنت جدا کند و جانت را بگیرد او را از خود دور کن؛ پنجم این که وقتى مالک دوزخ تو را به سوى آتش مى برد اگر مى توانى از کار او جلوگیرى کن و وارد آتش جهنم نشو. در آن صورت هرچه مى خواهى گناه کن».

 

 

 

اقسام عبادت کنندگان

همانند سایر اصناف مردم، عبادت کنندگان نیز با هم دیگر فرق مى کنند. امام حسین علیه السلام در روایتى اقسام عبادت کنندگان را به سه گروه تقسیم مى کنند و مى فرمایند: «گروهى از مردم به امید پاداش و رسیدن به نعمت هاى بیشتر، از جمله وارد شدن به بهشت، خدا را عبادت مى کنند. این از نوع عبادت سوداگران است. گروهى دیگر از ترس عذاب الهى به بندگى و عبادت مشغول مى شوند. این، عبادتِ بردگان است. اما گروهى به جهت شکرگزارى و قدردانى از نعمت هاى الهى و تسلیم در برابر عظمت خداوند او را عبادت مى کنند. این، عبادتِ آزادگان است و بهترین نوعِ عبادات همین نوع بندگى و عبادت است».

 

 

 

اقسام برادران دینى

امام حسین علیه السلام درباره اقسام برادران دینى مى فرمایند: «برادران دینى چهار گونه اند: برادرى که هم در فکر توست و هم در فکر خویش. این گونه برادران طورى عمل مى کنند که همیشه بین شما دوستى برقرار باشد و رشته برادرى بریده نشود. برادرى هم هست که در دوستى فقط به فکر توست؛ یعنى در محبت کردن به تو به مرتبه اى رسیده است که از طمع دنیوى نسبت به تو و آنچه در دست دارى گذشته است و هیچ چیزش را از تو دریغ نمى دارد. اما برادرى هم هست که همیشه به فکر خودش است. چنین فردى دشمنى است در لباس دوست، همیشه در انتظار فرصتى است تا بتواند از تو و امکاناتى که در دست توست به نفع خود استفاده کند و حتى از بغض و حسادت نسبت به تو دریغ ندارد. برادرى هم هست که نه براى تو سودمند است و نه براى خودش. پس تا مى توانى از چنین دوست بى خردى فاصله بگیر».

 

 

 

ارزش دنیا و زرق وبرق آن

امام حسین علیه السلام درباره دنیا و فناپذیرى آن مى فرمایند: «اى بندگان خدا، از دنیا برحذر باشید. اگر بنا بود دنیا به کسى پایدار بماند یا کسى در دنیا حیات جاوید داشته باشد، پیامبران الهى براى بقا سزاوارتر از همه کس بودند؛ ولى خداوند دنیا را به منظور آزمایش آفریده است و ساکنان آن را براى فنا شدن خلق فرموده که تازه گى هاى آن رو به کهنگى دارد. نعمت هایش از بین رفتنى و شادى هایش به اندوه تبدیل شدنى اند. دنیا منزلگاهى است موقت که جاى سکونت دائم نیست. پس از این دنیا توشه گیرید که بهترین زادوتوشه تقواست... بیچاره کسى است که فریب زرق وبرق این دنیا را خورده، دل به این زندگى فانى و زوال پذیر ببندد. دنیا همیشه کسانى را که با آرزوهاى دراز دل به او بسته اند، ناامید کرده کاخ آرزوهایشان را واژگون مى سازد».

 

 

 

نکوهش اسراف

نقل مى کنند شخصى خانه بسیار مجللى براى خود بنا کرد و امام حسین علیه السلام را براى دیدن خانه اش دعوت کرد تا حضرت پس از بازدید از آن جا در حق صاحب خانه دعاى خیرى بکنند. حضرت وقتى وارد خانه شدند با تعجب و تأسف نگاهى به اطراف خانه انداختند. آن گاه فرمودند خانه آخرتت را (به سبب اسراف و زیادروى در هزینه ساختمان سازی) ویران ساخته ای؛ در مقابل به آبادسازى خانه دیگرى که فناپذیر است پرداخته ای. اگرچه با این کار خودت را در نزد مردم عزیز و بزرگ داشته اى تا مردم به چشم بزرگى به تو نگاه کنند، اما بدان که در نزد اهل آسمان فردى بسیار پست و حقیر محسوب مى شوى و همه آنها تو را دشمن مى دارند».

 

 

 

سفارش به تقوا

امام حسین علیه السلام در سفارش به تقوا و بیان آثار آن مى فرمایند: شما را به رعایت تقواى الهى سفارش مى کنم؛ زیرا خداوند براى کسى که تقواى الهى را پیشه خود سازد ضمانت کرده است که احوالش را از آنچه ناخوش مى دارد به آنچه دوست مى دارد، دگرگون سازد و از آن راهى که هرگز گمان نمى کرد روزى اش را مقرر فرماید. پس بپرهیزید از این که در زمره کسانى باشید که از مردم بر گناهانشان بیمناکند ولى از کیفر گناه و کوتاهى هاى خود آسوده خاطر یا غافلند. هرگز کسى با فریب و حیله داخل بهشت نمى شود و کسى جز از طریق اطاعت از احکام الهى به کمالاتى که خداوند براى انسان مقدّر کرده است دست رسى پیدا نمى کند».

 

 

 

مرد آزاده کیست؟

امام حسین علیه السلام مى فرمایند: «هرآنچه در شرق و غرب آفتاب بر آن مى تابد، از قبیل دریا، خشکى، کوه و دشت، همه نزد خداشناسان و اولیاى خدا ناچیز و مانند برگشتن سایه است... مرد آزاده این چیزهاى پست (زخارف دنیوى را) را به مردم دنیا وا مى گذارد؛ زیرا بهاى آزادمرد هیچ چیز جز بهشت نیست. پس شما خود را به غیر بهشت نفروشید و کسى که با به دست آوردن مال و مقام ناچیز دنیا خشنود شود، بى شک به پست ترین چیز راضى شده است».

 

 

 

پایبندى به سلام کردن

نقل مى کنند مردى به حضور امام حسین علیه السلام رسید و بدون مقدمه و سلام به آن حضرت عرض کرد: «حالتان چطور است؟ خدا عافیتتان دهد!». امام حسین علیه السلام به او فرمودند: «قبل از سخن گفتن سلام کن، بعد سخن بگو. خداوند عافیتت دهد!» آن گاه اضافه کردند: «تا کسى سلام نکرده است به او اجازه سخن گفتن ندهید؛ چرا که سلام کردن هفتاد پاداش دارد که 69 قسمت آن پاداش براى سلام کننده است و تنها یک قسمت براى جواب دهنده است».

 

 

 

میانه روى در دوستى

یکى از رفتارهاى زیان بخش عدم رعایت اعتدال در دوستى هاست. چه بسا انسان در نتیجه افراط و تفریط در دوستى موجب رنجش خاطر دوستان خود شود و در نتیجه از آثار و برکات نعمت دوستى محروم گردد. ائمه اطهار علیه السلام در همه امور بر رعایت اعتدال تأکید مى فرمودند. حتى در دوستى اهل بیت علیهم السلام . امام حسین علیه السلام در روایتى پس از سفارش به دوستى خاندان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم ، تأکید مى فرمایند که در این کار از حدود تجاوز نکنید. آن حضرت مى فرمایند: «ما خاندان پیامبر را به شیوه اى که مورد نظر اسلام است دوست بدارید؛ چرا که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم فرمودند: مرا بیش از آنچه سزاوارم ستایش نکنید. خداوند مرا پیش از آن که به پیامبرى برگزیند، به بندگى خود برگزید».

 

 

 

گرفتارى دوستان اهل بیت علیهم السلام

بسیارى از افراد بر این گمانند که هرکس بیشتر پایبند ارزش هاى الهى باشد و رفتارهاى خود را با احکام دینى تطبیق دهد و همین طور رابطه قوى ترى با اهل بیت علیهم السلام داشته باشد، حتما باید در رفاه و آسایش و امنیت باشد. در حالى که از مجموعه رهنمودهاى اولیاى الهى چنین بر مى آید که چون انتخاب این مسیر زمینه ساز کمال انسان است و معمولاً کمالات با خواست هاى نفسانى خود انسان و منافع دیگران در تعارض است، لذا براى انسان مشکلاتى را در پى دارد. بر این اساس همواره ائمه اطهار علیه السلام به پیروان خود یادآورى مى کردند که پیروى از اوامر الهى و سیره معصومین علیهم السلام خالى از سختى نیست.
امام حسین علیه السلام در این باره مى فرمایند: «سوگند به خدا بلا و تهیدستى و قتل، بسیار زود دامن گیر دوستان ما مى شود. بلاها همانند اسبان تیزتک مسابقات و سیلاب ها آنها را به طور ناگهانى فرا مى گیرند». البته این پیشامدها چون قدرت مقاومت و میزان اخلاص و ایمان افراد را افزایش مى دهد، در نهایت به سود آنها تمام مى شود و میزان محبت آنان را به خدا و اولیاى او مشخص مى سازد.

 

 

 

شرط سخن گفتن

براى مؤثر واقع شدن سخن شرایط و زمینه هایى لازم است که رعایت آنها موجب نتیجه گیرى بهتر و عدم توجه به آنها چه بسا موجب بى تأثیر شدن سخن انسان مى شود. امام حسین علیه السلام در این باره مى فرمایند: «در آنچه به تو ارتباطى ندارد سخنى بر زبان جارى مکن؛ چرا که ممکن است به سبب آن در روز قیامت باز خواست شوى و حتى در آنچه مربوط به توست سخن مگو، مگر این که جا و موقعیت مناسبى پیدا کنی؛ زیرا چه بسیار سخن گویانى که گرچه به حق سخن گفته اند، اما چون محل و موقعیت آن را در نظر نگرفته اند مورد تمسخر دیگران واقع شده اند».

 

 

 

نکوهش پوشیدن لباس شهرت

گرچه لباس وسیله اى است براى پوشاندن بدن، اما نوع و رنگ و دوخت آن باید متناسب با شخصیت انسان و هماهنگ با آداب و رسوم اجتماعى باشد. بنابراین پوشیدن لباس مندرس و کثیف و همین طور لباس تنگ و نامناسب در فرهنگ اسلامى مذموم است. از جمله امورى که در روایات اهل بیت علیهم السلام از آن منع شده لباس شهرت است؛ یعنى لباسى که انسان به واسطه پوشیدن آن انگشت نماى دیگران یا مورد تمسخر آنها واقع مى شود. امام حسین علیه السلام در این باره مى فرمایند: «کسى که لباس شهرت بپوشد خداوند متعادل در روز واپسین به او بى اعتنایى مى کند و از او روى بر مى گرداند».

 

 

 

دو نشانه شریف ترین انسان

برخلاف سایر جهان بینى ها ملاک سنجش کمالات آدمى در اسلام، فضیلت هاى اخلاقى و ارزش هاى متعالى انسانى است. امورى چون برخوردارى از مال و منال و داشتن قدرت اجتماعى و موقعیتِ شغلیِ بهتر و جز آن معیار کمال و میزان تشخیص ارزش واقعى انسان محسوب نمى شود. وقتى از امام حسین علیه السلام سؤال مى کنند «شریف ترین مردم کیست؟»، آن حضرت مى فرمایند: «کسى که پیش از آن که او را پند دهند از پیشامدها پند گیرد و قبل از آن که دیگران او را نسبت به امور آگاه سازند، در نتیجه تیزهوشى و خودسازى خود بیدار شود و به امور اطلاع پیدا کند».

نشريه گلبرگ، اسفند 1381