شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

اربعین حسینی

1 نظرات 05.0 / 5

 

حماسه دیگر

گرامى داشت چهلمین روز درگذشت بستگان و خویشاوندان سنّتى اسلامى است که بر اساس آن، مسلمانان به یاد عزیزِ از دست رفته شان مجلس یادبود برگزار مى کنند و یاد و خاطره او را در دل ها زنده نگه مى دارند. در اوّلین اربعین عاشوراى حسینى، جابربن عبداللّه انصارى و عطیّه عوفى از نخستین کسانى بودند که به زیارت تربت پاک و مقدّس سیدالشهدا (علیه السلام) و یارانش در کربلا آمدند و در سوگ مولایشان گریه کردند و به عزادارى پرداختند. از آن به بعد با شکوه ترین مراسم در کشورها و شهرهاى مختلف، در این روز برگزار مى شود تا شور و حماسه دیگرى در تداوم عاشورا خلق شود.

 

 

 

احیاگرى

اهمیّت اربعین وقتى بیشتر درک مى شود که نقش سازنده و مفید آن در ماندگارى و جاودانگى حماسه عاشورا و تبیین اهداف و آرمان والاى امام حسین (علیه السلام) در نظر گرفته شود. تکریم و گرامى داشت اربعین، تعظیم شعایر دینى و رمز تداوم نهضت حسینى و اعلان وفادارى و پایبندى به مکتب سرخ عاشوراست. اگر امامان معصوم به برگزارى مراسم و محافل عزادارى، نوحه خوانى و مرثیه سرایى تأکید فراوان داشته اند و اگر براى گریاندن و گریستن، زیارت کردن و نماز خواندن بر تربت حسین (علیه السلام) آن همه ثواب و فضیلت بیان کرده اند، به سبب همین آثار بالنده معنوى و عاطفى است که در روح مسلمانان به جا مى گذارد.

 

 

 

حرکت معنوى

روز یازدهم محرّم، وقتى کاروان اسیران از کربلا به طرف کوفه به راه مى افتد، زینب (س) به مثابه قافله سالار و پیام رسان انقلاب کربلا، براى حفظ ارزش هاى اسلامى و فرو ریختن اساس بیدادگرى و استبداد، حرکت الهى خویش را آغاز مى کند. حضرت زینب (س) از همان آغاز پیروزیِ نظامیِ دشمن، خطوط کلّى حرکت را در مقابله با ترفندهاى دشمن ترسیم کرد و آن را در دو بُعد تعزیه و تبلیغ یا بُعد عاطفى و سیاسى، سامان بخشید.
شکوه و عظمت این حرکت معنوى چنان بود که در کوتاه ترین زمان، در درون دژهاى نفوذناپذیر قدرت یزید رخنه کرد و اقتدار دروغین او را در هم شکست و قیام کربلا را به پیروزى رساند.

 

 

 

رسالت سنگین

در غروب خونین و سهمگین عاشورا، هنگامى که قامت سرور آزادگان حسین (علیه السلام) به خاک مى افتد، رسالت سنگین انقلاب بر دوش استوار و باصلابت زینب (س) قرار مى گیرد. حال این زینب (س) است که علاوه بر تحمّل مصیبت هاى سخت، باید این رسالت سنگین را که به دوشش نهاده اند، به خوبى به انجام رساند. زینب (س) به خوبى آگاه است که اگر آرام بنشیند، پرچم کربلا به خاک مى افتد و اگر سکوت کند، پیام عاشورا ناتمام مى ماند. پس باید بایستد و مقاومت کند و انبوهى از غم ها و رنج ها را تحمّل کند تا پیام حسین (علیه السلام) از حلقوم بریده اش به گوش همگان برسد و خواب رفتگان و فریب خوردگان را بیدار سازد.

 

 

 

پیام رسانى

کاروان غریب اسرا که از کربلا به راه افتادند و مسیر طولانى کوفه و شام را منزل به منزل پیمودند، تنها زنان و کودکان بى دفاعى نبودند که با زور و ستم به اسارت گرفته شده بودند؛ بلکه آنان روایتگران با تدبیر و اندیشه اى بودند که مظلومیت ها و مصیبت هاى خاندان رسالت را براى مردم بازگو مى کردند و صحنه هاى دل خراش و تکان دهنده عاشورا و جنایت ها و قساوت هاى دردآور سپاه یزید را براى آنان به نمایش مى گذاشتند و فلسفه قیام امام حسین (علیه السلام) را بازگو مى کردند. پیام خون شهیدان کربلا را به گوش همه مى رساندند تا بنى امیه نتواند با پرده پوشى، کردار ننگین شان را توجیه کنند.

 

 

 

مبارزه در اسارت

وقتى خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) و اسارت اهل بیت آن حضرت به گوش یزید مى رسد، لبخند پیروزى به لبانش مى نشیند و گمان مى کند که با شهادت فرزند پیامبر گرامى اسلام و اسارت خاندانش، شکوه و اقتدار او افزون تر و دشمنان حکومت او بیش ازپیش بیمناک مى گردند. از این رو هنگام ورود کاروان اسرا به شام، جشن باشکوهى به شکرانه بزرگ ترین پیروزى نظامى ـ سیاسى اش، برگزار مى کند. امّا بر خلاف تصوّر او، اسیران کربلا به خصوص حضرت زینب (س) و امام سجاد (علیه السلام) گاهى با سوگوارى، گاهى با تبلیغ، گاهى با افشاگرى و گاه با منطق و استدلال و سخنان حکمت آمیز، چنان هیبت او را شکستند که طولى نکشید یزید به درماندگى و ناتوانى خود اعتراف کرد.

 

 

 

اقیانوس صبر

عصر عاشورا وقتى که طوفان نبرد آرام مى گیرد و گرد و غبار میدان فرو مى نشیند و خون پسر پیامبر (صلى الله علیه و آله وسلم) بر زمین جارى مى شود و آخرین تکیه گاه او فرو مى ریزد، زینب ـ در حالى که خود سخت ترین و دردناک ترین لحظات زندگى اش را مى گذراند ـ سرپرستى زنان و کودکان بى پناه را بر عهده مى گیرد و آنان را در سایه سار وجود خود پناه داده، و با کلام، نگاه و اشاره آنان را تسلّى مى بخشد و از اقیانوس صبر خود جرعه جرعه در جانشان مى ریزد تا اندکى از درد و غمشان بکاهد و صداى ناله و گریه شان را آرام سازد.

 

 

عبادت

کربلا سرزمینى است که در کنار جهاد و شهادت، زمزمه هاى عاشقانه و عارفانه را به خود دیده است و زینب قهرمان این میدان است؛ همان گونه که حسین قهرمان میدان شهادت است. حضرت فاطمه صغرى دختر امام حسین (علیه السلام) مى فرماید: «شب عاشورا عمه ام زینب در محراب عبادتش پیوسته مشغول نیایش بود و با خدا رازونیاز مى کرد و از او یارى مى طلبید». حضرت امام سجاد (علیه السلام) مى فرماید: «زینب کبرى هرگز در عمرش نافله شبانه را ترک نکردند؛ حتّى شب یازدهم محرّم که غرق گرفتارى و ماتم عزیزان بود».

 

 

سرزمین خاطره ها

کاروان اسیران به دروازه شهر نزدیک مى شود، امّا زینب غمگینانه خاطره هاى گذشته اش را مرور مى کند و اوراق دفتر دوران خلافت پدرش على (علیه السلام) ، یک یک در ذهن او ورق مى خورد و پرسش هاى بسیارى براى او به وجود مى آید:
آیا این همان کوفه اى است که پدرم در آن حکومت مى کرد و من با قدر و منزلت فراوان روزهاى خوش زندگى ام را مى گذراندم؟ آیا اینان همان مردمانى نیستند که وفادارى و بیعت خود را با حسین (علیه السلام) اعلام داشتند؟ پس این همه شادى و شور در مرگ حسین چیست؟ زینب (س) به خروش مى آید و با هیبتِ تمام فرمان سکوت مى دهد و سخنان آتشین و تکان د هنده اش را آغاز مى کند و در همان لحظه، شادى و سرور کوفیان را به گریه و ناله بدل مى نماید: «اى کوفیان گریه هاتان جاویدان باد!»

 

 

صلابت کلام

کاروان اسیران وارد کوفه شده است. زینب (س) در اجتماع مردم کوفه سخن مى راند و وحشت از قیام و انقلاب، امارت نشینان را فرا مى گیرد. دژخیمان سر حسین (علیه السلام) را بر روى نیزه مى کنند. سخنان زینب قطع مى شود. امّا این پایان کار نیست و حضرت زینب (س) و امام سجاد (علیه السلام) در دارالامارة، غرور و هیبت و جلال دروغین ابن زیاد را درهم مى شکنند و با استوارى پرده هاى تزویر را مى درند و نقاب هاى نیرنگ را فرو مى ریزند و چهره حقیقت را آشکار مى سازند. پاسخ هاى کوبنده و مستدل و رسواگر زینب (س) و امام سجاد (علیه السلام) چنان تأثیر شگرفى در دل حاضران به جا مى گذارد که ابن زیاد با نهایت سراسیمگى و درماندگى دستور قتل آن دو بزرگوار را صادر مى کند. امام سجاد (علیه السلام) فریاد مى کشد: «ابن زیاد! مرا از قتل مى ترسانی؟! تو هنوز نفهمیده اى که کشته شدن عادتِ ما و شهادت کرامت خاندان ماست؟»

 

 

شراره هاى آتش

اگر شکوه کاروان کوچک اسرا در برابر نگاه ها، تحقیرها و شماتت هاى انبوه دشمن، بشکند، دور از انتظار نخواهد بود و اگر زنان و کودکان از ترس قساوت و بى رحمى دژخیمان به زارى و التماس بیفتند، جاى شگفتى نیست. امّا اسراى کربلا عزّت و آزادگى را در مکتب على و حسین (علیه السلام) آموخته اند و نه تنها تحقیرها و توهین ها و تهدیدها و سختى ها اندکى از صلابت و شکوه آنان نکاست، که با اقتدار تمام در برابر یزید و ابن زیاد ایستادند و غرور آنان را با منطق و استدلال در هم شکستند و مُهر ننگ و نفرین ابدى را بر پیشانى شان کوبیدند.

 

 

بُعد عاطفى حماسه عاشورا

حضور زنان و کودکان و نوحه گرى ها و سوگوارى جان سوز آنان بر مظلومیت شهیدان کربلا، چنان آتشى به جان مردم مى افکند و چنان زلزله اى بپا مى کرد که دلِ سنگِ دشمنان را هم مى لرزاند و اشک هایشان را جارى مى ساخت و عواطف و دل هاى مردم را به نفع جبهه حق و به سوى آرمان هاى شهداى کربلا هدایت مى کرد. گریه ها و ندبه هاى اسرا و به خصوص زینب (س) در قتلگاه، و سوگوارى هاى آنان در موقعیت هاى گوناگون ـ در کوفه و شام و حتّى در کاخ یزید ـ از نظر عاطفى چنان تأثیر اعجاب انگیزى داشت که همه دشمنان در این عزادارى و نوحه سرایى با کاروان اسیران همراه مى شدند و این برنامه ها بود که خانه هاى دشمن را به عزاخانه هاى حسین (علیه السلام) تبدیل کردند.

 

 

تأثیر سیاسى عزادارى

از آثار مهم مجالس عزادارى و سوگوارى و محافل نوحه خوانى و مرثیه سرایى، زنده نگه داشتن حس عدالت خواهى و حق پرستى و توجّه دادن مردم به فرهنگ جهاد و شهادت است. دل باختگان امام حسین (علیه السلام) براى افشاى چهره دشمنان دین و مقاصد شوم آنان، با برگزارى محافل سوگوارى، تلاش مى کنند یاد و خاطره کربلا و مظلومیت اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) را زنده و جاودانه نگه دارند. امام خمینى رحمه الله مى فرماید: «مسئله، مسئله گریه نیست، مسئله، مسئله تباکى نیست؛ مسئله، مسئله سیاسى است که ائمه (علیه السلام) با همان دید الهى که داشتند، مى خواستند که این ملّت ها را با هم بسیج کنند و یک پارچه کنند».

 

 

شعار و شعور

برگزارى مراسم عزادارى اگر از محتوا تهى باشد و تنها به صورت تشریفات یا عادت انجام شود، تأثیرى عمیق به جا نمى گذارد. آنچه به این برنامه ها و مراسم غنا و تأثیر مى بخشد، عبور از جنبه ظاهرى و رسیدن به محتوا و حقیقت آن است. باید روح قیام امام حسین (علیه السلام) و صحنه هاى عاشورا در آنها تجلّى یابد. اگر امامان معصوم (علیه السلام) بر عزادارى تأکید مى ورزند، بر محتوا و عمق بخشى آن نیز اصرار ورزیده اند. سوگوارى و عزادارى باید الهام بخش فرهنگ جهاد و شهادت باشد و علاوه بر شعار با شعور نیز همراه شود تا تأثیر گذارى و تازگى آن براى همیشه محفوظ بماند.
 

 

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)