شب اول قبر چیست ؟

مقدمه
 .

 ما در روایات داریم که کلمه ی قبر همان عالم برزخ است . این قبری که حفره ای است در قبرستان و بدن مادی را در داخل آن قرار می دهند . دیگر با این بدن دنیایی کاری ندارند و نظام دنیا برچیده می شود . یک نظام کامل تری بعنوان عالم برزخ افتتاح می شود . و با این بدن تا قیامت کاری نیست . بنابراین اگر گفته می شود فشار قبر ، سوال اول قبر، وحشت قبر و تعبیراتی از این قبیل ، مراد برزخ است .

 

 

از امام صادق (علیه السلام) سوال کردند که برزخ چیست فرمود: برزخ همان قبر است ، از هنگام مرگ تا قیامت . این فاصله ی زمانی از زمان مرگ تا قیامت ، زندگی برزخی است . آن ساعات اولیه ای که روح از بدن مفارقت کرده و جدا می شود ، ساعات عجیبی است . و حتی روزهای اولیه که روح انسان از بدن جدا شده و فرد می میرد روزهای عجیبی است . از این جهت که در عین حالی که شخص از دنیا رفته هنوز به این خاطر که انس با آن عالم و موجودات برزخی نگرفته و سالها با این بدن و نظام دنیوی انس گرفته ، آنچنان تحیر و سردرگمی و ابهامی دارد که درست نمی تواند دریابد که کیست . یعنی هنوز فکر می کند همان بدن خاکی است که در داخل حفره می گذارند . با اینکه از آن بدن جدا شده اما به این خاطر که درست خود را نیافته گمان می کند که همان بدن است . باید زمان بگذرد تا کم کم با عالم برزخ انس پیدا کرده و از این عالم دنیا دور شده و بداند که دیگر جدا شده است .

در دین و توصیه های دینی ما اکیداً گفته شده که مراعات حالات اولیه ی میت را بکنید . که او خود را بیابد و در درک آن حالات و رفع سردرگمی و گیجی او را کمک بدهید . توصیه های دینی چقدر زیبا شما را پیش برده تا آن میت بتواند خود را بیابد و درک کند که کجا است .

 

 

توصیه های دین برای دفن میت

 

 

در قدم اول گفته شده که هنگام غسل آب داغ بر روی فرد نریخته و ادب بدن را حفظ کنید. در روایت داریم که با او مدارا کرده و مهربان باشید. چون شخص میت در آن جا حضور داشته و گمان می کند که همان بدن است . چه بسا زمانی که می خواهند او را چپ و راست کنند اذیت می شود . او مانند تنه ی درخت نیست که هرکاری خواستند بکنند و آب داغ بر روی او بریزند .

در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است که خدا غضب می کند بر کسی که با مومن ضعیفی مدارا نمی کند . این میت الان مومن ضعیف است و دست او از همه جا کوتاه بوده و کاری از او بر نمی آید بنابراین باید مراعات او را کرد .

درقدم بعدی گفته شده وقتی او را تشییع می کنید و به سمت قبر می برید، آهسته آهسته ببرید . با شتاب نبرده و ناگهان او را وارد قبر نکنید . چون او هنوز خود را نیافته و خیلی سخت است که بدن او وارد حفره شود . امام صادق(علیه السلام) در روایتی فرمود که میت را در چند قدمی قبر بر روی زمین بگذارید ، چند لحظه صبر کنید . بعد بلند کنید و یک مقدار جلوتر ببرید ، برای بار دوم بر روی زمین بگذارید . باز یک مقدار جلوتر ببرید و برای بار سوم همین کاررا تکرار کنید . در آخر در کنار قبر بر روی زمین بگذارید ، چون قبر وحشت های زیادی دارد . بگذارید آمادگی پیدا کند . برای بار چهارم او را بلند کنید و بدن را وارد قبر کنید . چقدر خوب است افرادی که این آداب را می دانند و می خواهند این کارها را بکنند در موقع دفن زیارت عاشورا بخوانند . یا صدای قرآن و ذکر و صلوات بلند شود . ما نمی دانیم ارتباط آن چیست ولی فقط می دانیم که ذکر به میت کمک می کند که زودتر خود را بیابد.

در قدم سوم گفته شده که وقتی او را داخل قبر می گذارید تلقین همراه با تکان دادن بکنید . یعنی شخصی که وارد قبر می شود میت را تکان داده و به او تفهیم کند که کجا است . به او بگوید توجه داشته باش ، حواس خود را جمع کن و نترس . وقتی که دو ملک می آیند و از تو سوال می کنند به آنها این جواب ها را بده . چون میت گیج است فوق العاده این مسائل به درد او می خورد .

در قدم چهارم گفته شده که وقتی روی قبر را پوشاندند ، نزدیکان میت که او در زمان حیات با آنها انس داشته و صدای آنها برای او آشنا است در کنار او بمانند . یک بار دیگر از روی قبر و در قسمت بالای سر او را تلقین کنند . حضرت زهرا(سلام الله علیها) در وصیت خود به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند که بعد از مرگ من بالای سر من بنشین . بدرستی که این ساعتی است که میت نیاز دارد که افراد زنده یک انسی با او داشته باشند . یک دفعه نرفته و او را تنها نگذارند .

متأسفانه گاهی اوقات در این زمان برخی از افراد به زور بستگان میت را از سر قبر دور می کنند . درست است که امکان دارد برخی از بستگان خیلی بی تابی کنند ولی این بی تابی کردن ها در آن زمان باید به گونه ای باشد که بیشتر به درد فرد متوفی بخورد . یعنی انسان فقط نخواهد که غم خود را تخلیه کند . چند نفر از آشنایان او بمانند و این تلقینات را انجام دهند . این کارها قدم به قدم باعث می شود که فرد متوفی انس بگیرد . او فریادهایی دارد که ما نمی شنویم .

مرحوم آیت الله انصاری همدانی رضوان اله که استاد شهید دستغیب بودند می گفتند یک بار در همدان در حال تشییع شخصی بودند که من او را با بدن برزخی بالای جنازه دیدم . البته کسی او را نمی دید . می دیدم که او را به سمت تاریکی عمیق و مبهمی می برند . می خواست فریاد بزند که خدایا من را نجات بده اما زبان او به سمت کلمه ی خدا نمی چرخید . من او را می شناختم که فرد بسیار ستمگر و از حکام آن زمان بود . زبان او به خدا و کمک از خدا خواستن نمی چرخید . او به مردم التماس می کرد که من را نبرید . واقعاً یک حالاتی است که ما نمی شنویم . بنابراین حالات اولیه ، حالات تحیر و ترس است .

 

 

شب اول قبر

 

 

شب اول قبر همان شبی است که فرد را دفن کرده اند . عالم برزخ بر خلاف قیامت شب و روز دارد . در قیامت خورشید و ماه و شب و روز برچیده می شود . اما در برزخ هنوز شب و روز وجود دارد . در قرآن در رابطه با فرعونیان داریم که آنها صبح و شام بر آتش عرضه می شوند . امام صادق (علیه السلام) فرمود: این آیه مربوط به برزخ است که صبح و شام گفته است ، چون قیامت روز و شب ندارد . در برزخ چون اولین شبی است که فرد با یک عالم ناشناخته و موجودات ناشناخته برخورد می کند و شب بودن نیز مزید بر علت است . آیا کسی می تواند به سادگی یک شب را در قبرستان بخوابد ؟ معمولاً افراد از این کار وحشت دارند .

حالا این فرد از یک طرف در عالم نامأنوس و ناشناخته و با دیدن چهره های عجیب و غریب از طرف دیگر که برخی از چهره های برزخی بسیار وحشتناک هستند وتنهایی و دلتنگی از کسانی که با آنها مأنوس بوده از طرف سوم، در یک تحیر و ترس و اضطراب شدیدی فرو می رود. لذا پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: شدیدترین ساعات بر میت شب اول قبر است . این همان شب اولی است که او را دفن می کنند. اما چون تحیری دارد که هنوز خود را نیافته و نمی خواهد در آن قبر زندگی کند ترس دارد . البته تعلق روح به بدن تعلق تدبیری نیست به آن معنا که بدن را مدیریت کرده و بتواند حرکت کند . اما انسی که از قبل بوده برقرار است . لذا کسانی که به زیارت قبر متوفی می آیند، میت متوجه می شود و با آنها انس دارد .

 

قَالَ النَّبِیُّ  النَّاسُ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا: مردم در خوابند هنگامی که مردند بیدار می شوند (بحار الأنوار ،ج‏50 ،134. مجموعه ورام ،ج 1 ،ص 145) .

عالم قبر آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است که هرگز از آن به سمت دنیا بازگشتی نیست. با آغاز مرگ و ورود به قبر ،کار دینداری و تکالیف الهی به پایان می رسد، شک و تردید برطرف می شود و ایمان به حقایق آخرت کامل می شود اما این ایمان دیگر هیچ سودی نخواهد داشت. ایمان زمانی ارزشمند است که ایمان به غیب باشد وقتی همه چیز آشکار شد و انسان بدون اختیار، تسلیم قدرت الهی شد، ایمان دیگر ارزشی ندارد. دیگر چیزی به اعمال صالح اضافه نمی شود؛  مگر آنکه خود، باقیات صالحات بجا گذاشته باشد یا اینکه بازماندگان چیزی برایش  بفرستند. گناهی نیز از گناهانش کم نمی شود؛ مگر آنکه اثر اعمال صالح خودش در دنیا هنوز باقی باشد و بتواند کفاره گناهی را تحمل کند یا آنکه کسی برایش استغفار و طلب بخشش نماید. بنابراین عالم قبر همواره با عذاب حسرت عجین است. حسرت باور نکردن و ایمان نیاوردن. حسرت فرصت های از دست رفته . حسرت اعمال به ریا آلوده شده و ... .

 

شب اول قبر

 


اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْر.  (مكارم الأخلاق،قسمتی از دعای هر صبح وشام از امام صادق  ص 279) خداوندا از عذاب قبر و تنگى و فشار قبر به تو پناه میبرم .


به محض ورود میت به قبر ، شب اول قبر آغاز می شود .که ممکن است تحمل همان سختی های اولیه ، جهت آشنایی با جهان آخرت ، پذیرفتن حقایق هولناکی چون حساب و کتاب ،نکیر و منکر ،برزخ و قیامت و... باشد.لذا سخت ترین شبی است که میت تجربه می کند و گریزی از آن نیست اما چون به شدت متاثر از اعمال و نیات افراد است ،می توان کیفیت آن را به دست خود تغییر داد و از وحشت و فشار آن کاست و بزرگانی چون ائمه معصومین را به فریا درسی طلبید. لذا هر چند شب اول قبر حتی برای مومن هم سخت است اما با وجود فرشته های الهی و اعمال نیک خود مومن و حضرات معصومین ، می تواند برای مومن بسیار آسانتر و بلکه غیر قابل مقایسه با شب اول قبر کافر و فاسق باشد.

 


نکیر و منکر

 


سوالات نکیر و منکر از مهمترین حوادث شب اول قبرند. بنابر روایاتی که در حد تواترند ، این دو فرشته( که هیبت زیادی داشته و موجب رعب میت می شوند) ماموران خداوند برای بررسی اعتقادات شخص تازه ‌در گذشته هستند. در برخی روایات از این دو فرشته به «دو نگهبان قبر» تعبیر شده است. نکیر و منکر در شب اول قبر وارد می شوند. یکی در جانب راست و دیگری در جانب چپ متوفی قرار می گیرد و شروع به پرسیدن سوالاتی از او می کنند.


این سوالات راجع به اعتقادات مهم، همچون خدایت کیست. پیامبر و امامت کیست. و جوانیت را در  چه راهی صرف کردی می باشد. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «إِنَّ الْعَبْدَ  إِذَا دَخَلَ حُفْرَتَهُ یَأْتِیهِ مَلَكَانِ:اَحَدُهُمَا مُنْكَرٌ وَ الْآخَرُ نَكِیرٌ، فَأَوَّلُ مَا یَسْأَلَانِهِ عَنْ رَبِّهِ وَ عَنْ نَبِیِّهِ وَ عَنْ وَلِیِّهِ، فَإِنْ أَجَابَ نَجَا، وَ إِنْ تَحَیَّرَ عَذَّبَاه»،(كشف المحجة لثمرة المهجة، ص: 273) رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلّم فرموده است: همانا بنده هنگامى كه داخل قبر خود شود دو ملك نزد او حاضر شوند (یكى منكر و دیگرى نكیر است) و اول چیزى كه از وى سؤال كنند (از پروردگار، و پیغمبر، و امام او سؤال نمایند) پس اگر جواب دهد نجات یافته است، و اگر متحیر بماند و جواب نگوید عذابش نمایند.
پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- سؤال كردند، فرمود: نماز از واجبات دین است ...شفیع نزد ملك الموت، و مونس قبر و فرش زیر پهلو است. جواب نكیر و منكر است

از امام صادق(علیه السلام) نقل است که:  چون در قبر خود داخل شود دو فرشته قبر (نكیر و منكر) نزد او آیند در حالى كه موهاى خود را به زمین می كشند و با پاهاى خود زمین را می شكافند، صداى ایشان مانند صداى سخت رعد و چشمهایشان مانند برق خیره‏ كننده چشم است و به او می گویند: كیست پروردگار تو و چیست دین تو و كیست پیغمبر تو؟ می گوید: خدا پروردگار من و اسلام دین من و محمد (صلی الله علیه وآله و سلم) پیغمبر من است، پس به او می گویند خداوند تو را در آنچه كه دوست می دارى و به آن راضى و خشنودى ،ثابت و استوار گرداند. (طرائف الحكم یا اندرزهاى ممتازترجمه‏ج‏2،152 )

 

فرشته

 

 

نیز در خبرست آن شب كه مرده را در گور نهاده باشند منكر و نكیر علیهما السّلام مى‏ آیند بر روى سیاه و چشمهاى أزرق ، و به دندان پیشین زمین می درند، و همچون رعد می غرّند، و از هر دو چشمانشان آتش می جهد، اگر مرده مؤمن و طاعتكار بود عقل و هوشش بجاى بماند و به جواب و حجّت ، ایشان را دفع كند و قبر وى باغی گردد از باغ‏هاى بهشت، و اگر کافر و فاسق باشد در ماند و  قبرش گودالى گردد از گودال های‏  دوزخ. (شهاب الأخبار با ترجمه،متن،80 ،الباب الاول)‏

تعابیری همچون « شرّ نکیر و منکر » یا « هول نکیر و منکر » که در روایات آمده است، به دلیل ترس و اضطرابی است که با دیدن این دو فرشته، به سراغ میت می‌آید؛ از این رو خواندن سوره ملک، برای خلاصی از ترس و وحشت پس از مرگ سفارش شده است؛ در برخی دعاها نیز خلاصی از این مرحله دشوار طلب شده است.

همچنین به نزدیکان میت سفارش شده است که پس از خاکسپاری، میت را تنها نگذارند و با تلقین به او، در پاسخ دادن به سئوالات نکیر و منکر یاری‌اش کنند). اصول کافی،‌ باب المسأله فی القبر  2/ 634 و 3/201 )

البته در برخی روایات نقل است که سوال قبر مخصوص همه نیست بلکه فقط از کسانی که دارای ایمان محض یا کفر محض هستندسوال می شود  و حساب و کتاب بقیه موکول به روز قیامت است .

لَا یُسْأَلُ فِی الْقَبْرِ إِلَّا مَنْ مَحَضَ الْإِیمَانَ مَحْضاً أَوْ مَحَضَ الْكُفْرَ مَحْضاً وَ الْآخَرُونَ یُلْهَوْنَ عَنْهُم( الكافی، ج‏3، 235)

در قبر سوال نمی شود مگر از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند و از افراد دیگر صرف نظر می شود.

این روایت به صورتهای دیگر نیز از ائمه معصومین نقل شده است. ابوبکر حضرمی می گوید از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: من المسئولون فی قبورهم: از چه کسانی در قبرهایشان سوال می شود فرمود: از کسانی که ایمان خالص یا کفر خالص دارند. (فروع کافی ،ج2،ص 237)

به دلیل تناقضی که این روایات با دسته ای دیگر از روایات مربوط به عمومیت سوال نکیر و منکر دارند، بعضی از علما معتقدند که سوالهای خاص(بررسی دقیق اعمال) مربوط به مومن محض و کافر محض است و از دیگران فقط راجع به کلیات سوال می شود و از جزئیات در قبر پرسیده نمی شوند.(عالم برزخ در چند قدمی ما: محمد محمدی اشتهاردی، ص109)

شاید به دلیل همین حساب و کتاب است که برخی روز قیامت بی حساب و معطلی وارد بهشت یا جهنم می شوند اما بقیه باید اعمالشان به دقت مورد محاسبه قرار گیرد.

برای نجات از عذاب نکیر و منکر و آسان شدن پاسخ گویی برخی از اعمال معرفی شده اند اعمالی که بیشتر مورد تاکید قرار گرفته اند عبارتند از :

 


نماز

 


(2) ضمرة بن حبیب گوید راجع به نماز از پیغمبر- صلّى اللّه علیه و آله و سلّم- سؤال كردند، فرمود: نماز از واجبات دین است ...شفیع نزد ملك الموت، و مونس قبر و فرش زیر پهلو است. جواب نكیر و منكر است.(نصحایح ،369، نماز بیست و نه خاصیت دارد ... )

 

 

نماز شب

 


و امام صادق علیه السّلام از پدرانش از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم نقل كردند كه: نماز شب باعث خشنودى خدا و دوستى فرشتگان مى‏ گردد و... جواب منكر و نكیر و مونس و زائر او در قبر مى‏گردد.

 

 

روزه ماه شعبان

 


هر كس نُه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد منكر و نكیر به هنگام سؤال، با وى مهربان و با عطوفت خواهند بود.( ثواب الاعمال وعقاب الاعمال ،شیخ صدوق ،ص82)

 

 

دوستی وپیروی از حضرت علی علیه السلام

 


هر كس على را دوست بدارد خداوند ... ترس منكر و نكیر را از او دور مى ‏گرداند و قبرش را روشن م ى‏سازد و چهره ‏اش را نورانى مى ‏نماید. (الإیمان و الكفر بحار الانوار،ج‏1،254)

 


سوالات نکیر و منکر در شب اول قبر براساس قرآن و احادیث

 

 


در واقع «قبر» همان «برزخ» است.و برزخ عالم بين دنيا و آخرت است كه انسان از هنگام مرگ تا نفخ صور در آن قرار دارد. پا بر جاست و در روايات ما از آن به باغى از باغ‏هاى بهشت يا چاهى از چاههاى جهنم تعبير مى‏كنند.
قرآن كريم پس از نقل تمنّاى باطل افراد بدكردارى كه از دنيا رفته ‏اند و درخواست بازگشت به دنيا را دارند تا شايد رفتارى شايسته پيشه كنند، ولى برآورده نمى‏ شود؛ مى ‏فرمايد: «و مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون ؛ و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند» (مومنون (23)، آيه 100.)
همچنين حال برزخ و برزخيان پس از مرگ را چنين بيان مى‏ فرمايد: «وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلاَّ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ يَوْمَ يَأْتِ لا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُرِيدُ وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِى الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ ؛ و ما [مجازات‏] را جز تا زمان محدودى تأخير نمى‏ اندازيم، آن روز كه فرا رسد، هيچ كس جز به اجازه او سخن نمى ‏گويد؛ گروهى بدبختند و گروهى خوشبخت. اما آنها كه بدبخت شدند، در آتش ‏اند؛ و براى آنان در آنجا «زفير» و «شهيق» (ناله‏ هاى طولانى دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند؛ تا آسمان‏ها و زمين بر پا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. پروردگارت هر چه را بخواهد انجام مى دهد. اما آنهايى كه سعادتمند شدند، جاودانه در بهشت خواهند ماند، تا آسمان‏ها و زمين برپا است؛ مگر آنچه پروردگارت بخواهد. بخششى است قطع نشدنى» (هود (11)، آيات: 104 - 108.)
عبارت «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» روشن م ى‏سازد كه منظور از «جنت» و «جهنم»، بهشت و دوزخ پيش از قيامت است؛ زيرا هر گاه قيامت برپا شود، بساط زمين و آسمان نيز برچيده مى ‏شود. به همين دليل امام على(علی علیه السلام) به اين آيات در قبال كسى كه ثواب و عقاب برزخى پيش از قيامت را انكار مى‏ كرد، استناد كرده است: «اما رد بر كسى كه ثواب و عقاب در دنيا پيش از برپايى قيامت را انكار مى‏ كند، سخن خداوند متعال است». آن‏گاه آيات بالا را قرائت مى‏ كنند و در ادامه مى‏ فرمايد: «منظور از «إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ» آسمان‏ها و زمين پيش از برپايى قيامت است؛ زيرا با قيامت، آسمان‏ها و زمين تبديل مى ‏شوند».
همانند آيه مذكور، اين سخن خداوند است: (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» و برزخ عبارت است از امرى بين دو امر (دنيا و آخرت) كه عبارت از ثواب و عقاب بين دنيا و آخرت است و مثل آن آيه «النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَه ؛ آتش است كه هر صبح و شام بر آن (خاندان فرعون) عرضه مى‏ شوند» (مؤمن (23)، آيه 46
قيامت خانه جاودانگى است و صبحگاهان و شامگاهان در آن راه ندارد؛ بلكه آن دو در دنيا هستند. همچنين خداوند متعال درباره بهشتيان مى‏ فرمايد: «وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيّا ؛ و هر صبح و شام روزى آنان در بهشت مقرر است» (مريم (19)، آيه 62
صبح و شب از صفات شبانه روز است كه در بهشت زندگانى پيش از روز قيامت واقع مى ‏شود. خداوند متعال درباره اين گروه مى ‏فرمايد: «لا يَرَوْنَ فِيها شَمْساً وَ لا زَمْهَرِيراً ؛ نه آفتاب را در آنجا مى‏بينند و نه سرما را» (انسان (76)، آيه 13
اين همانند آن سخن خداوند است [كه درباره شهيدان نازل شده است‏]: (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ؛ و مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شده‏ا ند، مردگانند؛ بلكه آنان زنده‏ا ند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند» (آل عمران (3)، آيه 169 - بحارالأنوار، ج 6، ص 245).
امام سجاد(علیه السلام) در تفسير اين آيه مى ‏فرمايد: «هو القبر و إن لهم فيه مَعِيشَةً ضَنْكاً و الله إن القبر لروضة من رياض الجنة أو حفرة من حفر النار»؛ «منظور از برزخ همان قبر است و براى مردگان در آن زندگى سختى است و به خدا قسم قبر يا باغى از باغ‏هاى بهشت است يا چاهى از چاههاى آتش». دليل آن سخن عالم (امام موسى كاظم(ع« است كه فرمودند: «به خدا قسم من بر شما تنها از برزخ مى ‏ترسم» (بحارالأنوار، ج 6، ص 218)
آرى باطن و حقيقت برزخىِ قبر هر كسى يا باغى از باغ‏هاى بهشت است يا چاهى از چاه‏هاى جهنم. وحشت قبر به هنگام ورود بدان و شب اول قبر و فشار آن، سؤال منكر و نكير از عقبه ‏هاى بس خطرناك قبر است كه كسى را از آنها گريزى نيست؛ مگر اينكه ايمان و عمل صالح را پيش از خود فرستاده باشد. روايت شده است: قبرى را مى ‏كندند، پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) با شتاب به سوى آن رفتند و به شدت گريستند؛ به حدى كه خاك از اشك ايشان تر شد و به ياران خود فرمودند: «إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا»؛ «برادران من! براى همانند آن مهيا شويد» (مستدرك الوسائل، ج 2، ص 465.)
توصيه‏ هاى بسيارى كه در روايات شده است كه ميت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذاريد و قبل از دفن مدتى او را در كنار قبرش نگاه داريد و در هنگام دفن بر او تلقين بخوانيد و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانيد، همگى براى كم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
فشار قبر قابل وصف نبوده و حقيقت آن براى ما روشن نيست. اجمالاً مى‏توان گفت: انسانى كه از دنيا رفته است، به دليل انس به دنيا و ناآشنايى به عالم برزخ ونظام جديد، فشار قرار مى‏گيرد.
سؤال منكر و نكير نيز پرسش از حقيقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است. امام صادق(علیه السلام) مى‏ فرمايند: «يَجِى‏ءُ الْمَلَكَانِ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ إِلَى الْمَيِّتِ حِينَ يُدْفَنُ أَصْوَاتُهُمَا كَالرَّعْدِ الْقَاصِفِ وَ أَبْصَارُهُمَا كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ يَخُطَّانِ الْأَرْضَ بِأَنْيَابِهِمَا وَ يَطَئَانِ فِى شُعُورِهِمَا. فَيَسْأَلَانِ الْمَيِّتَ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ قَالَ فَإِذَا كَانَ مُؤْمِناً قَالَ اللَّهُ رَبِّى وَ دِينِىَ الْإِسْلَامُ فَيَقُولَانِ لَهُ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى خَرَجَ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ أَ عَنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ ص تَسْأَلَانِى فَيَقُولَانِ لَهُ تَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّهُ رَسُولُ اللَّهِ فَيَقُولَانِ لَهُ نَمْ نَوْمَةً لَا حُلُمَ فِيهَا وَ يُفْسَحُ لَهُ فِى قَبْرِهِ تِسْعَةَ أَذْرُعٍ وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ وَ يَرَى مَقْعَدَهُ فِيهَا وَ إِذَا كَانَ الرَّجُلُ كَافِراً دَخَلَا عَلَيْهِ وَ أُقِيمَ الشَّيْطَانُ بَيْنَ يَدَيْهِ عَيْنَاهُ مِنْ نُحَاسٍ فَيَقُولَانِ لَهُ مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ وَ مَا تَقُولُ فِى هَذَا الرَّجُلِ الَّذِى قَدْ خَرَجَ مِنْ بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ فَيَقُولُ لَا أَدْرِى فَيُخَلِّيَانِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الشَّيْطَانِ فَيُسَلِّطُ عَلَيْهِ فِى قَبْرِهِ تِسْعَةً وَ تِسْعِينَ تِنِّيناً لَو ْ أَنَّ تِنِّيناً وَاحِداً مِنْهَا نَفَخَ فِى الْأَرْضِ مَا أَنْبَتَتْ شَجَراً أَبَداً وَ يُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى النَّارِ وَ يَرَى مَقْعَدَهُ فِيهَا»؛ «دو فرشته منكر و نكير نزد ميت در هنگامى كه دفن مى ‏شود، مى ‏آيند؛ در حالى كه صداى آنها همانند رعد بلند آهنگ و چشمانشان همانند برقى سهمناك و خيره ‏كننده است، در اين حال زمين را با دندان‏هاى خود زير و رو مى‏ كنند و موهاى خود را مى‏ كشند؛ پس از ميت مى ‏پرسند: پروردگار تو كيست؟ دين تو چيست؟
اگر او مؤمن باشد، مى‏ گويد: الله پرودگار من است و اسلام دين من. آنان به او مى‏ گويند: درباره مردى كه از براى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مى‏ گويى؟ مى‏گ ويد: آيا از محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) پيامبر خدا مى‏ پرسيد؟ مى‏گويند: شهادت بده كه او پيامبر خدا است. او مى‏گويد: شهادت مى‏دهد كه او پيامبر خدا است.
[بدين ترتيب او از آزمون سربلند بيرون آمد و آن‏گاه‏] به او مى‏گويند: بخواب! خوابى كه در آن رويايى نيست. قبرش را به اندازه نه ذراع توسعه مى‏دهند و براى او، درى به سوى بهشت باز مى‏كنند و او جايگاهش را مى‏بيند.
اما اگر او كافر باشد، بر او وارد مى‏شوند؛ در حالى كه شيطان چونان دودى در كنار ديدگان او نشسته است. از او مى‏پرسند: پرودگار تو كيست و دين تو چيست؟ درباره اين شخص كه برأى پشتيبانى شما بيرون آمده چه مى‏گويى؟
مى‏گويد: نمى‏دانم! [در اين هنگام‏] بين او و شيطان را خالى مى‏كنند و بر او در قبر 99 مار بزرگ را مسلط مى‏سازند كه اگر يكى از اين مارها در زمين نفس بكشد، هرگز درختى نخواهد روييد. و ديدگان او را به سوى آتش مى‏گشايند و او جايگاه خود را در آن مى‏بيند» (كافى، ج 3، ص 236.)
آرى برزخ باطن جهان ماده است و ما از ادراك آن عاجزيم. آنچه ما مى‏بينيم قبرى است در دورن زمين؛ اما حقيقت آن براى ما روشن نيست. اين قبر يا باغى از باغ‏هاى بهشت است و آن براى انسان‏هايى است كه در دنيا بهشتى زندگى كردند، يا چاهى از چاه‏هاى آتش و آن مخصوص انسان‏هايى است كه زندگانى جهنمى داشته‏اند و اين بهشت و دوزخ برزخى كه غير از بهشت و دوزخ قيامت است، براى ما مكشوف نيست و پس از مرگ عيان مى ‏شود.
اما مهم‏ترين امرى كه باعث مى ‏شود، قبر براى ما، نه تنها جايگاه تنهايى و وحشت نباشد؛ بلكه خانه روشن و باغ بهشت گردد، همان ايمان و عمل صالح است كه محبت پيامبر گرامى(صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندانش، سرمايه‏ هاى بس عظيم براى طول سفر و از جمله اين مرحله مى ‏باشد.