شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

چهل حدیث از امیرالمؤمنین (علیه السلام)

2 نظرات 04.0 / 5

 

مقدمه

 نگاشتن رسائل چهل حدیث یكی از سنت‏های عالمان و محدثان اسلامی بوده است، چرا كه از پیامبر اكرم علیه السلام روایتهای متعدد است كه در باب حفظ چهل حدیث آمده است «من حفظ علی أمتی أربعین حدیثاً...»، و علّامه مجلسی علیه الرحمة - كه هم خود و هم پدرش نیز چهل حدیثی نگاشته اند - باب جداگانه‏ای برای حفظ اربعین حدیث در بحار الأنوار ترتیب داده است و در آن روایات بسیاری را كه از كتب و مجموعه‏ های حدیثی متعدد گردآورده است نگاشته، و در آخر فرموده كه این مضمون در بین خاصه و عامه مشهور و مستفیض است، بلكه متواتر است. از میراث كهن شیعی الأربعون حدیثاً من الأربعین عن الأربعین شیخ منتجب الدین رازی بسیار مورد عنایت بوده است و از قرون متأخر نیز اربعین شیخ بهائی.
مراد از حفظ در این حدیث می‏تواند به یاد سپردن لفظ چهل حدیث یا عمل به چهل حدیث، یا تدبر در مراد این احادیث باشد. همچنین می‏تواند كتابت چهل حدیث باشد كه از اظهر مصادیق حفظ است. از این رو علمای سلف بر نگاشتن رسائل چهل حدیث همت گماشته‏اند، گاهی با شرح و بیان و گاه بی شرح، گاه با عنوان خاص - مثل لسان الصادقین و الرسالة العلیة و الماء المعین و سلّم درجات الجنّة و لباب الأحادیث - و گاه با عنوان عام چهل حدیث، گاه با موضوع معین - مثل احادیث اخلاقی، احادیث معرفتی و اصول دین یا طب یا احادیث فضائل و مناقب و حتی یك بحث فقهی و خلافی خاص مانند مسح رجلین - و گاه با موضوعات مختلف، گاه با ترتیب حروف هجاء و گاه بی ترتیب. برای آنكه نگاهی اجمالی بر رونق چهل حدیث نویسی بیندازیم كافی است بی آنكه به دنبال عناوین خاص باشیم، فقط نگاهی به «الأربعون حدیثاً» در الذریعة شیخ آقابزرگ تهرانی و كشف الظنون بیندازیم.
از این سنت كه تا امروز نیز ادامه یافته است، نمونه‏ای هست كه علّامه امینی رضوان الله علیه، در مطاوی كتاب المقاصد العلیة آورده است. ایشان برای فوائدی كه در بحث‏های خود در این كتاب آورده است احادیثی را نقل كرده و در سه موضع، اقدام به جمع چهل حدیث كرده است. ایشان این هر سه را در ضمن مطلب اول كتاب آورده است.
با توفیق الهی، ترجمه فارسی كتاب المقاصد العلیة علّامه امینی رحمة الله علیه را به محض آماده شدن متن آن، و پیش از انتشار متن عربیِ آن، آغاز كردم، و امیدوارم به زودی آماده نشر شود. ترجمه اولین چهل حدیثی را كه در ضمن این كتاب آمده است به بهانه مجلس رونمایی این كتاب تقدیم می‏كنم. همه این احادیث از امیرالمؤمنین علیه السلام است و موضوع آنها، متناسب با موضوع مطلب اول، حیات قلب است و احوال و آثاری كه از ایمان و عمل خیر و گناه، بر قلب عارض می‏شود.

 

 

چهل حدیث

۱. «عن رئیس الموحّدین أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالبٍ علیه السلام: «من سكن قلبه العلم بالله سكنه الغِنی عن خلق الله» (1)
۱. آنكه علم به خدا در قلبش جای گرفت، بی نیازی از خلق خدا، در او جای می‏گیرد.

۲. وعنه علیه السلام: «من عظمت الدنیا فی عینه، وكبر موقعها فی قلبه (2) آثرها علی الله تعالی وانقطع إلیها وصار عبداً لها» (3)
۲. هر كه دنیا در چشمش بزرگ نُماید، و در قلبش جایگاه بزرگی یابد، آن را به جای خداوند بگزیند و به سوی آن منقطع خواهد شد (یعنی از غیر دنیا بُریده و فقط به دنیا خواهد پرداخت) و بنده آن خواهد شد.

۳. وعنه علیه السلام: «غیر منتفعٍ بالعظات قلبٌ تعلّق بالشّهوات» (4)
۳. قلبی كه به شهوات تعلق گیرد، از پند و موعظه، منفعتی نیابد.

۴. وعنه علیه السلام: «فمن الإیمان ما یكون ثابتاً مستقرّاً فی القلوب، ومنه ما یكون عواری بین القلوب والصدور» (5)
۴. برخی از ایمانها در دلها ثبات و قرار یافته، و برخی دیگر، میان دلها و سینه‏ها ناپایدار است.

۵ . وعنه علیه السلام: «قد قادتكم أزمّة الحین واستغلقت علی قلوبكم أقفال الرَّین» (6)
۵ . مهارهای هلاكت، شما را می‏كشد، و قفل‏های شك و گمراهی بر دلهای شما نهاده شده است.

۶ . وعنه علیه السلام : « قلوب العباد الطاهرة مواضع نظر الله سبحانه ، فمن طهر قلبه نظر إلیه» (7)
۶ . دلهای پاكِ بندگان، جایگاه نظرِ خداوند سبحان است. پس هركه دلش پاك گردد، بدو نظر كند.

۷. وعنه علیه السلام: «إیاكم والبِطنَة! (8) فإنّها مقساةٌ للقلب» (9)
۷. از پرخوری دوری كنید كه دلها را سخت گرداند.

۸ . وعنه علیه السلام: «أین الذین أخلصوا أعمالهم للَّه وطهّروا قلوبهم لمواضع نظر الله؟» (10)
۸ . كجایند آنان كه اعمالشان را خالصانه برای خدا به جای می‏آورند و دلهاشان را برای عنایت و نظر الهی پاك می‏گردانند؟

۹. وعنه علیه السلام: «أفضل القلوب قلبٌ حشی بالفهم» (11)
۹. برترین دلها، آن است كه از فهم پر شده باشد.

۱۰. وعنه علیه السلام: «أصلُ صلاح القلب اشتغالُهُ بذكر الله تعالی» (12)
۱۰. ریشه درستی دل، آنست كه با یاد خدا سرگرم شود.

۱۱. وعنه علیه السلام: «أصلُ قوّة القلب التوكّلُ علی الله» (13)
۱۱. ریشه قوت قلب، توكل بر خداست.

۱۲. وعنه علیه السلام: «فی الذكر حیاةُ القلوب» (14)
۱۲. یاد خدا، زنده بودن دلهاست.

۱۳. وعنه علیه السلام: «من كثُرَ ضحكُه ماتَ قلبُه» (15)
۱۳. هر كه خنده‏اش بسیار گردد، دلش می‏میرد.

۱۴. وعنه علیه السلام: «حرامٌ علی كلّ قلبٍ متولّهٍ بالدنیا أن تسكنه التقوی» (16)
۱۴. دلی كه شیفته دنیا باشد، تقوی در او جای نگیرد.

۱۵. وعنه علیه السلام: «حبُّ الدنیا یفسِد العقل ویصِمّ القلب عن سماع الحكمة» (17)
۱۵. دنیادوستی، عقل را فاسد گرداند و دل را بر شنیدن حكمت كر كند.

۱۶. وعنه علیه السلام: «حزنُ القلب یمَحِّص الذنوب» (18)
۱۶. اندوه دل، گناهان را از هم می‏پاشد.

۱۷. وعنه علیه السلام: «علیك بذكر الله فإنّه نورُ القلوب» (19)
۱۷. بر تو باد یادِ خداوند، كه نور دلهاست.

۱۸. وعنه علیه السلام: «خیرُ الدعاء ما صدَرَ عن صدرٍ تقی وقلبٍ نقی» (20)
۱۸. بهترین دعا، آن است كه سینه پرهیزگار و دلِ پاك برآید.

۱۹. وعنه علیه السلام: «احذروا أهل النفاق! فإنّهم الضّالّون المضِلّون والزالّون المزلّون، قلوبهم ردیةٌ وصفاتهم نقیةٌ» (21)
۱۹. از منافقان بپرهیزید، كه گمراهانند و گمراه كننده، لغزشگرانند و لغزاننده، دلهاشان ناپاك است و [در ظاهر] صفاتشان پاكیزه.

۲۰. وعنه علیه السلام: «أحی قلبَكَ بالموعظة وأمِتْهُ بالزَهادة» (22)
۲۰. دلت را به موعظه زنده دار و [هوس های آن را] به زهد و دوری از دنیا، بمیران.

۲۱. وعنه علیه السلام: «إنّ الزاهدین فی الدنیا لَتَبكی قلوبهم وإنْ ضحكوا» (23)
۲۱. زاهدان در دنیا، اگرچه بخندند، دلهاشان گریان است.

۲۲. وعنه علیه السلام: «إنّ النّاظر بالقلب العامل بالنظر یكون مبتدأُ عملِه أن ینظر عمله علیه أم له» (24)
۲۲. آن كه به دیده دل بنگرد و با بینش به عمل بپردازد، در آغازِ هر كار می‏اندیشد كه به نفع اوست یا به ضررش.

۲۳. وعنه علیه السلام: «إذا مُلئَ البطنُ من المباح عَمِی القلب عن الصّلاح» (25)
۲۳. اگر شكم از مباح پر گردد، دل از دیدار خیر و صلاح كور شود.

۲۴. وعنه علیه السلام: «ثمرةُ الذكر استنارةُ القلوب» (26)
۲۴. نتیجه یاد خدا، روشنی دلهاست.

۲۵. وعنه علیه السلام: «دوامُ الذكر ینیرُ القلب والفكر» (27)
۲۵. استمرار یاد خدا، دل و فكر را نورانی كند.

۲۶. وعنه علیه السلام: «ذكرُ الله جلاءُ الصدُور وطمأنینةُ القُلوب» (28)
۲۶. یاد خداوند مایه جلا دادن سینه‏ها و آرامش دلهاست.

۲۷. وعنه علیه السلام: «ذَلّلْ قلبَكَ بالیقین! وقَرِّرْه بالفَناء! وبصِّرْهُ بفجائع الدنیا» (29)
۲۷. دلت را به یقین خوار دار، و به فنا و نیستی خاطرنشان كن، و بر گرفتاریهای دنیا بینا كن.

۲۸. وعنه علیه السلام: «زینةُ القلوب إخلاصُ الإیمان» (30)
۲۸. زیور دلها، اخلاص در ایمان است.

۲۹. وعنه علیه السلام: «صومُ القلبِ خیرٌ من صیامِ اللِسان» (31)
۲۹. روزه دل، بهتر از روزه زبان است.

۳۰. وعنه علیه السلام: «طوبی للمنكسرة قلوبهم من أجل الله» (32)
۳۰. خوشا آنان كه از برای خدا دلشكسته‏اند.

۳۱. وعنه علیه السلام: «طوبی لمن أشعر التقوی قلبه» (33)
۳۱. خوشا آن كه دلش را به لباس تقوی بپوشاند.

۳۲. وعنه علیه السلام: «طَهِّروا قلوبَكم من دَرَن السیئات تضاعَف لكم الحَسنات» (34)
۳۲. دلهاتان را از چرك گناه پاك كنید تا حسنات شما دوچندان شود.

۳۳. وعنه علیه السلام: «من غلبت علیه الغفلة ماتَ قلبُه» (35)
۳۳. آنكه غفلت بر او غلبه یابد، دلش می‏میرد.

۳۴. وعنه علیه السلام: «من أشعر قلبه التقوی فازَ عملُه» (36)
۳۴. آنكه بر دلش لباس تقوی بپوشاند، در كار خود پیروزی یابد.

۳۵. وعنه علیه السلام: «من نسی اللَّهَ سبحانَه أنساهُ اللَّهُ نفسَه وأعمی قلبَه! من ذكر الله سبحانه أحیا قلبَه ونوّر عقلَه ولبّه» (37)
۳۵. آنكه خداوند سبحان را فراموش كند، خداوند خودش را از یاد او ببرد، و دلش را كور گرداند. آنكه خداوند را یاد كند، خدا دلش را زنده می‏گرداند و عقل و خردش را نورانی می‏كند.

۳۶. وعنه علیه السلام: «ما أعظم سعادة من بوشِرَ قلبه ببرد الیقین» (38)
۳۶. چه سعادت بزرگی دارد آنكه دلش با خوشی و خنكی یقین قرین گشته.

۳۷. وعنه علیه السلام: «لا خیرَ فی قلبٍ لا یخشع وعینٍ لا تدمع وعملٍ لا ینفع» (39)
۳۷. خیری نیست در دلی كه فروتنی نكند، و چشمی كه اشكریزان نگردد و عملی كه سودی نرساند.

۳۸. وعنه علیه السلام: «العلم حیاةُ القلوب ونورُ الأبصار من العمی» (40)
۳۸. دانش، حیات دلها و مایه روشنی دیدگان از كوری است.

۳۹. وعنه علیه السلام: «لا وجعَ أوْجَع للقلوب من الذنوب» (41)
۳۹. دردی برای دلها، دردناكتر از گناهان نیست.

۴۰. وعنه علیه السلام: «المواعظ حیاةُ القلوب» (42)
۴۰. پندها حیات دلهایند.

 

پی نوشت ها :

۱. عیون الحكم والمواعظ: ۴۶۳، غرر الحكم: ۱۲۸۸.

۲. در شرح ابن ابی الحدید و ابن میثم «من قلبه» آمده است كه گویا اصح است.

۳. نهج البلاغه: خطبه ۱۶۰، كنز العمال: ۳/۷۱۹ ش ۸۵۶۳ .

۴. غرر الحكم: ۸۴۱: «متعلقٌ بالشهوات»، عیون الحكم والمواعظ: ۳۴۷.

۵. نهج البلاغه: خطبه ۱۸۹، عیون الحكم والمواعظ: ۳۶۰. ملا صلاح مازندرانی در شرح اصول كافی: ۸ / ۱۰۵ در شرح این حدیث گوید: «ایمان را به دو نوع تقسیم كرده است، نوع اول آن است كه ایمان به حد كمال برسد، و نوع دوم آنكه به حد كمال نرسیده باشد. از لفظ «عواری» استفاده نموده است، چون این ایمان همانند عاریتی ناپایدار است. و اینكه به كنایه فرموده است كه بین سینحه‏ها و دلها است، مراد آن است كه این ایمان قرار نیافته و در جوهر نفس پایدار نگشته است». ابن أبی الحدید نیز در شرح این كلمات آورده است: «ایمان، یا به برهان، ثابت و پایدار است، كه همان ایمان حقیقی است، و گاهی ناپایدار است و برخاسته از دلیل جدلی است، همچون بسیاری از آنان كه در براهین علوم عقلی تحقیق نكرده‏اند، این همان است كه امام علیه السلام از آن به عاریتی در دل تعبیر كرده است، زیرا كه هرچند جای این ایمان نیز در دل است كه محل حقیقی ایمان است. اما چون ناپایدار است همچون عاریتی است كه در خانه نمی‏پاید. و یا آنكه ایمان ناشی از تقلید و حسن ظنی بر عقیده پیشینیان است، كه امام علیه السلام فرموده است عاریتی است بین سینه و دل، و محل آن را قلب قرار نداده است...» شرح نهج البلاغة: ۱۳/۱۰۱.

۶. نهج البلاغه: خطبه ۲۳۷: «والناس... قد قادتهم أزمة الحین واستغلقت علی أفئدتهم». شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید: ۱۳/ ۱۱۵، عیون الحكم: ۳۶۸، غرر الحكم: ش ۶۶۸۹.

۷. عیون الحكم: ۳۷۲، غرر الحكم: ۹۰۶.

۸. البِطنة به كسر باء: آن است كه شكم از طعام چنان پر شود كه جای نفس تنگ آید.

۹. غرر الحكم: ۸۱۷۲، و امیرالمؤمنین علیه السلام در جای دیگری فرموده است: «البطنة تمنع الفطنة» پرخوری تیزهوشی را از میان می‏برد، غررالحكم: ۸۱۵۱.

۱۰. عیون الحكم: ۱۲۹، تمام نهج البلاغة: ۸۸، ترجمه غرر الحكم از مرحوم شیخ محمد علی انصاری: ۱۷۲/۱.

۱۱. غرر الحكم: ۳۰۷۸.

۱۲. عیون الحكم: ۱۲۰، غرر الحكم: ۳۶۰۸.

۱۳. عیون الحكم: ۱۲۹، غرر الحكم: ۳۸۷۹.

۱۴. غرر الحكم: ۳۶۴۳.

۱۵. عیون الحكم: ۴۳۰، غرر الحكم: ۴۴۷۳.

۱۶. غرر الحكم: ۲۵۲۱.

۱۷. مستدرك الوسائل: ۱۲/۴۱، غرر الحكم: ۸۵۷، عیون الحكم: ۲۳۱.

۱۸. عیون الحكم: ۲۳۳. غرر الحكم: ۹۰۲.

۱۹. عیون الحكم ۳۳۵، غرر الحكم: ۳۶۴۲.

۲۰. تنبیه الخواطر: ۲/۱۵۴، بحار الأنوار: ۹۰/۳۴۱. مرحوم كلینی این حدیث را آن گونه كه در بهج الصباغة: ۷/۳۴، آمده است از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت فرموده.

۲۱. عیون الحكم: ۱۰۵، غرر الحكم: ۱۰۴۹۴: «قلوبهم دویة وصحافهم نقیة»، این حدیث در ضمن یكی از خطب نهج البلاغه نیز آمده است. ابن أبی الحدید: ۱۰/۱۶۳، شرح نهج البلاغه ابن میثم: ۳/ ۴۲۵، حدائق الحقائق: ۲/۱۳۷.

۲۲. نهج البلاغة: ۳۹۲ فی وصیته لابنه الحسن علیه السلام (نامه‏ها، شماره ۳۱)، عیون الحكم: ۸۵.

۲۳. عیون الحكم: ۱۵۲.

۲۴. عیون الحكم: ۱۵۵، نهج البلاغة: خطبه ۱۵۴.

۲۵. غرر الحكم: ۸۱۵۴.

۲۶. غرر الحكم: ۳۶۳۷.

۲۷. غرر الحكم: ۳۶۵۶.

۲۸. عیون الحكم: ۲۵۶، غرر الحكم: ۳۶۳۹.

۲۹. عیون الحكم: ۲۵۶، غرر الحكم: ۹۰۳.

۳۰. عیون الحكم: ۲۷۶، غرر الحكم: ۱۳۴۲.

۳۱. عیون الحكم: ۳۰۵، غررالحكم: ۳۳۶۳.

۳۲. عیون الحكم: ۳۱۳، غررالحكم: ۳۷۱۵.

۳۳. عیون الحكم: ۳۱۴، غرر الحكم: ۵۸۶۴. در حدیثی امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است: «طوبی‏ لمن جعل بصره فی قلبه ولم یجعل قلبه فی عینه» خوشا آنكه دیده در دل دارد، نه دل در دیده. تحف العقول: ۳۰۵. (و در برخی نسخ: وبصره فی نظر عینه). «طوبی» نام درختی است در بهشت. اصل آن «الطیب» بوده، حرف یاء آن به خاطر ضمه پیش از آن، قلب به واو شده. شرح أصول الكافی ملا صالح مازندرانی: ۱۰/۳۱۱، لسان العرب: ۱/۵۶۴.

۳۴. عیون الحكم: ۳۱۸، غرر الحكم: ۹۰۵.

۳۵. عیون الحكم: ۴۴۸، غرر الحكم: ۵۷۶۵ .

۳۶. عیون الحكم: ۴۵۹، غرر الحكم: ۵۹۳۲.

۳۷. غرر الحكم: ۳۶۶۶ و ۳۶۴۵.

۳۸. غررالحكم: ۷۱۵، عیون الحكم: ۳۱۵.

۳۹. عیون الحكم: ۵۳۴ ، غرر الحكم: ۳۷۲۱: «و علم لا ینفع».

۴۰. تحف العقول: ۲۸، بحار الأنوار: ۱/۱۶۶ از أمالی شیخ صدوق.

۴۱. غرر الحكم: رقم ۳۲۱، بحار الأنوار: ۷۳/۳۴۲.

۴۲. عیون الحكم: ص ۶۲ و ۱۷، غرر الحكم: ۴۵۲۳.


برگرفته از المقاصد العلیة

منبععلی نامه

 

 

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)