عاشورا در عصر رسانههای امروزی
اگر رسانه امروز در هنگام رخداد این واقعه عظیم اتفاق وجود داشت چه اتفاقی میافتاد؟ آیا جهان زودتر از کوفه و شام از ماجرای کربلا آگاه میشد؟ آیا مظلومیت اهل بیت علیهمالسلام همانگونه باقی میماند؟ یا شاید، سرعت و گستردگی رسانه، میتوانست مسیر تاریخ را تغییر دهد؟
عاشورا در زمان خودش: روایت در سایه سکوت
در سال ۶۱ هجری، نه روزنامهای بود، نه ایستگاه رادیویی و نه پیامرسانی دیجیتال و ارتباطات انسانی بر شانههای قاصدان، شترها و زبانها جریان مییافت. خبری که از کربلا باید میرسید، در کوچههای کوفه یا شام، هفتهها یا ماهها بعد شنیده میشد و آن هم غالب اخبار تحریفشده بود. اما همین فقدان رسانه جمعی، نقشی بیبدیل به کاروان اسرا، بهویژه حضرت زینب سلاماللهعلیها داد. او روایتگر بیواسطه عاشورا شد. صدایش، گرچه در بازارهای شام بلند شد، اما تا اعماق تاریخ ماندگار ماند.
اگر عاشورا در عصر رسانه بود
الف) خیمهگاه در قاب لایو
تصور کنید امام حسین علیهالسلام شب عاشورا، در قاب یک پخش زنده سخن میگفت؛ توییتی از خیمه علیاکبر علیهالسلام منتشر میشد، و دوربینهای موبایل در حال ضبط صحنههایی بودند که وجدان عمومی را شعلهور میکرد.
هشتگهایی چون #کربلا، #یا_حسین، #حسین_تنها_ماند، ترند جهانی میشدند. دنیای اسلام، و شاید تمام جهان، پیش از نتیجه نهایی جنگ، مطلع میشد و شاید برخی از مردم کوفه جرات پیدا میکردند که برخیزند.
ب) قدرت تصویر و بیداری وجدان عمومی
در عصر رسانه، تصویر فقط بازتاب واقعیت نیست؛ بلکه خودِ تصویر، یک روایت است. لحظهای از درد، چهرهای اشکبار، یا نگاهی پیش از شهادت میتوانست وجدان جهانی را بیدار کند. در دنیایی که میلیونها تصویر در هر لحظه در گردشاند، یک تصویر قدرتمند میتواند بر میلیونها ذهن و دل اثر بگذارد و تاریخ را تکان دهد.
اگر صحنه شهادت حضرت علیاصغر علیهالسلام، آن نوزاد مظلوم که در آغوش پدر بود و با تیر سهشعبه شهید شد، توسط دوربین موبایل ضبط میشد؛ چه میشد؟ تصور کنید این لحظه از زاویهای انسانی، بیواسطه و صادقانه، در شبکههای اجتماعی منتشر میشد. میلیونها نفر در سراسر جهان، با زبان تصویر، فارغ از مذهب و ملیت، با مظلومیت روبرو میشدند و این قدرت تصویر بود که میتوانست بهجای دهها خطبه، سکوتها را بشکند. و شاید هزاران دل را میلرزاند و حکومت یزید را زودتر به چالش میکشید.
در چنین شرایطی، هشتگهایی مانند #طفل_ششماهه، #عاشورا، یا #مظلومیت_بیپایان بهسرعت در فضای مجازی وایرال میشدند. کاربران، تحلیلگران، خبرنگاران و مردم عادی، احساساتی میشدند، مینوشتند، و بازنشر میکردند. شاید افکار عمومی زودتر بر علیه دستگاه ظلم شکل میگرفت؛ شاید مردم کوفه و شام دیگر نمیتوانستند بگویند «نشنیدیم» یا «نمیدانستیم».
تصویر، برخلاف متن، زبان جهانیست. قدرت تصویر در ایجاد «همدلی بیکلام» نهفته است. در عصر ما، همین تصاویر بودند که قتل جورج فلوید را جهانی کردند، یا چشمهای خیس، یک کودک مهاجر را به نماد بحران تبدیل نمودند. حال تصور کنید اگر چنین ابزاری در کربلا در دست بود، چه میشد؟
در عصر رسانه، روایتگری تنها با سخنرانی نیست؛ بلکه با یک فریم از واقعیت میتوان جهانی را بیدار کرد.
ج) جنگ روایتها؛ روایت یزید مقابل روایت حقیقت
در این فضا اما، دشمن هم بیکار نمیماند. روایت یزید از «خروج بر خلیفه» با ابزارهای رسانهای تقویت میشد. باتها، ترولها، فیکنیوزها، سانسور و فیلترینگ میتوانستند حق را بپوشانند.
اما تجربه جنبشهایی چون بهار عربی، یا اعتراضات جهانی، نشان داده که وقتی مردم به روایتهای انسانی و مستند دست یابند، در نهایت حقیقت پیروز میشود.
در فضای رسانهای امروز، نبرد اصلی دیگر صرفاً در میدان نبرد فیزیکی نیست؛ بلکه در میدان روایتها شکل میگیرد. حقیقت، اگر روایت نشود، میمیرد؛ و در مقابل، دروغ، اگر خوب روایت شود، ممکن است حقیقت تلقی شود. این همان چیزی است که دستگاه خلافت یزید در عاشورا بهخوبی از آن بهره برد: «روایتسازی». او تلاش کرد که امام حسین علیهالسلام را نه بهعنوان پیشوای حق، بلکه بهعنوان کسی که «بر خلیفه مسلمین خروج کرده» جلوه دهد و این یک بازی رسانهای بود، به زبان آن زمان.
حال اگر این نبرد در عصر شبکههای اجتماعی رخ میداد، یزید حتماً از رباتهای تولید محتوا، اخبار جعلی، سانسور گسترده، و فیلترینگ هدفمند استفاده میکرد تا صدای اهلبیت را خاموش کند. روایتهای ساختگی از اینکه «حسین فتنهگر بود»، «هدف سیاسی داشت»، یا «نظم جامعه را بههم زد» در قالب هزاران توییت و ویدیو پخش میشد. چیزی که امروز هم از زبان دشمنان و مخالفین اهل بیت علیهمالسلام شنیده میشود و شبههپراکنی میکنند.
اما آنسو، روایت حقیقت نیز آرام آرام از دل تصاویر، گزارشهای مردمی، و سخنان بازماندگان ظهور میکرد. همانگونه که در عصر خود، خطبههای حضرت زینب سلاماللهعلیها و امام سجاد علیهالسلام کمکم روایت رسمی یزید را شکافتند، در دنیای امروز نیز تجربههایی چون بهار عربی، اعتراضات مردمی در کشورهای مختلف، یا جنبشهای عدالتطلبانه نشان دادهاند که وقتی مردم به روایتهای واقعی، انسانی و مستند دسترسی پیدا میکنند، قدرت حاکم نمیتواند برای همیشه حقیقت را پنهان کند.
روایتها میجنگند، اما آنچه در نهایت باقی میماند، صدایی است که ریشه در حقیقت و انسانیت دارد. قدرت رسانه ممکن است موقتاً واقعیت را مخفی کند، اما اگر مردم فرصت شنیدن «صدای واقعی ماجرا» را پیدا کنند، وجدان عمومی دیر یا زود بیدار میشود.
خطبههای حضرت زینب علیهاالسلام در عصر رسانه
اگر در سال ۶۱ هجری، جهان به ابزارهای رسانهای امروز مجهز بود، حضرت زینب سلاماللهعلیها نه تنها در کاخ یزید سخنرانی میکرد، بلکه آن خطبهها با کیفیت Full HD در فضای مجازی، توییتر، اینستاگرام و یوتیوب پخش میشد. صدای او، که در آن زمان در میان دربارِ دشمن طنین انداخت و دلها را لرزاند، امروز میتوانست تبدیل به یک ویدیو، و وایرال شود که میلیونها بار دیده و شنیده میشد. او نه فقط یک خطیب، که یک "رسانه" بود، رسانهای که بدون هیچ دوربینی، دلهای تاریخ را لرزاند.
حال تصور کنید که لحظه به لحظه خطبه زینب علیهاالسلام در کاخ یزید با زیرنویس و ترجمه به زبانهای مختلف در یوتیوب منتشر میشد. یا توییتی با این مضمون:
«ای یزید! آیا این عدالت است که زنان و کودکان آل رسول الله را مانند اسیران کفار از شهری به شهری بگردانی؟»
یا این فراز که به یزید فرمود: «هر مکر و حیلهای که داری به کار گیر، و هر تلاشی که میتوانی بکن، بهخدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، و وحی ما را از بین ببری، و ننگ این [جنایت] را از خود نتوانی بزدایی»
اگر مردم شام نهفقط در بازار، بلکه در خانههای خود این کلمات را در تلفنهای هوشمند خود میشنیدند، چه اتفاقی میافتاد؟
مردم که تا آن زمان با بمباران تبلیغاتی حکومت، حسین را «خارجی» و «فتنهگر» معرفی شده میدانستند، با شنیدن روایت مستقیم اهلبیت، دچار تردید، خشم و آگاهی میشدند. وجدان عمومی بیدار میشد. خیابانهای شام دیگر بهراحتی تحت سیطره یزید باقی نمیماند.
قدرت خطبه در عصر رسانه
حضرت زینب در آن خطبه، با لحنی سرشار از منطق، شجاعت و ایمان، نهفقط یزید را رسوا کرد، بلکه مخاطبانش را به تفکر واداشت. در عصر دیجیتال، همان خطبه میتوانست:
ترند جهانی شود (#زینب_حق_میگوید)
الهامبخش جنبشهای مردمی باشد
افکار عمومی جهان اسلام را علیه دستگاه یزید بسیج کند
فشار بینالمللی بر حکومت شام ایجاد نماید
یزید را در موقعیت اضطرار و دفاع قرار دهد
و شاید مردم شام، همان مردمی که ابتدا از دیدن اسیران خوشحال بودند، در پی فهم حقیقت، قیام میکردند. همانگونه که بعدها این آگاهیها آرامآرام منجر به شکلگیری نهضتهای ضد اموی شد، اما در صورت وجود رسانه، این فرآیند میتوانست بسیار سریعتر و مؤثرتر رخ دهد.
نتیجهگیری
عاشورا بدون رسانه نیز پیروز شد، چون جوهرهاش حق بود. اما رسانه امروز میتوانست صدای مظلومیت را زودتر، گستردهتر و عمیقتر به وجدان جهانیان برساند. اکنون ما وارثان آن روایتیم؛ راویان خون و روشنی. و این مسئولیت رسانهای ماست که نگذاریم عاشورا، فقط یک مراسم باشد؛ بلکه یک حقیقت زنده بماند

