شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

شهید؛ قلب تپنده ی تاریخ (آثار و برکات خون شهید)

0 نظرات 00.0 / 5

 


وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛  (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مرده اند! بلکه زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. (۱)

 بعد از حادثه احد جمعی از افراد سست ایمان می نشستند و بر دوستان و بستگان خود که در جنگ احد شهید شده بودند، تأسف می خوردند که چرا آنها مردند و نابود شدند؟ مخصوصاً هنگامی که به نعمتی می رسیدند و جای آنها را خالی می‌دیدند بیشتر ناراحت می‌شدند، با خود می گفتند: ما این چنین در ناز و نعمتیم اما برادران و فرزندان ما در قبرها خوابیده اند و دستشان از همه جا کوتاه است! (۲) تا آن که این آیه نازل شد که مپندار کسانی که در راه خدا کشته شده اند، مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
 زنده بودن شهید به چه معناست؟ آیا فقط روزی گرفتنش نزد پروردگار ملاک است یا آثار دیگری دارد؟ آری شهید مزد مجاهدتش را نزد خدای متعال دریافت می کند اما، خونش در دنیا جریان می سازد، جریان حیات!
 شهید مرتضی آوینی بارها در نوشته ها و آثارش بر این نکته تأکید دارد که خون شهید جریان ساز است؛ این جمله از شهید آوینی بیانگر این مفهوم است که خون شهیدان تأثیر عمیقی در تاریخ و فرهنگ یک ملت دارد و می‌تواند به عنوان یک عامل محرک و جریان‌ساز عمل کند.  خون شهیدان، نه تنها به عنوان یک فداکاری و از خودگذشتگی در راه آرمان‌ها و ارزش‌ها، بلکه به عنوان یک عامل الهام‌بخش و محرک برای استمرار و پویایی آن آرمان‌ها در جامعه تلقی می‌شود.


 به عبارت دیگر، خون شهیدان به عنوان یک عامل زنده و پویا در تاریخ عمل می‌کند و باعث می‌شود تا آرمان‌ها و ارزش‌های والای انسانی و اسلامی در جامعه زنده مانده و گسترش یابند.  

 شهید آوینی در آثار خود بارها به این موضوع اشاره کرده و تأکید داشته است که خون شهیدان، نه تنها در زمان خود، بلکه در طول تاریخ، منشأ تحولات و جریان‌های فکری و فرهنگی بوده و خواهد بود.  


 به عنوان مثال، در این جمله: «هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه خون اوست»، شهید آوینی به تأثیر عمیق و ماندگار خون شهیدان در تاریخ اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که هر شهیدی، با فداکاری خود، یک کربلا و یک جریان فکری و فرهنگی جدید را ایجاد می‌کند که تأثیر آن در طول تاریخ باقی می‌ماند.  
 همچنین، ایشان در جای دیگری گفته اند: «خون شهید، واسطه‌ی فیض الهی است و هیچ خیری نیست مگر آنکه با واسطه‌ی خون شهید به ما می‌رسد.» این جمله نیز تأکید می‌کند که خون شهیدان، به عنوان یک عامل معنوی و الهی، نقش مهمی در انتقال فیوضات و برکات الهی به جامعه دارد.   خون شهید علاوه بر آن که تأثیری عمیق در تاریخ و فرهنگ یک کشور دارد، یک عامل محرک و جریان‌ساز است. شهید با مردانگی و فداکاری از خود و از جان خود که بزرگترین ودیعه ی خداوند است، در راه آرمان‌ها و ارزش‌ها گذشته، و همین فداکاری اش عاملی الهام بخش جهت استمرار و پویایی اهداف و آرمانهایش در جامعه می شود.
 وقتی امام حسین علیه السلام به دستور یزید شهید شد، تازه آغاز ماجرا بود؛ ماجرایی که وجدان های خفته و دل های خاک گرفته را بیدار کرد و نامردانی که ندای هل من ناصر ینصرنی فرزند پیامبر (ص) را لبیک نگفته بودند را راهی قیام توابین کرد.

 خون حسین سرچشمه ی جوشان حق و حقیقت است که قلب های خفته ی تاریخ را بیدار می کند، هر آن که ذره ای از گرمای آن را دریابد تا ابد بیدار می ماند.
 آن جایی که مرحوم شریعتی می گوید: و شهید قلب تاریخ است، چه خوب حق مطلب را ادا کرده است. قلب رسالتش خون رسانی و تجدید حیات در اعضاء بدن است و این تشبیه زیبا چه بسا فراتر از تشبیه و عین حقیقت باشد که تنها قلب تاریخ، شهید است. اگر شهید و خون شهید نباشد جریان حیات در زندگی اجتماعی مختل و کند می شود. خون شهید است که این جریان را قوی و هدفمند می کند.

 شهید آوینی می گوید: «هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه خون اوست»، و اکنون پس از گذشت ۱۴۰۰ و اندی سال پس از واقعه ی عاشورا، فرزندان سلمان فارسی میراث دار شهدای کربلا شده اند، خون می دهند، جان می دهند تا ایران اسلامی پابرجا و استوار بماند. امروز خاک این سرزمین کربلای تشنه به خون بزرگانی چون حاجی زاده و سلامی و باقری است. دانشمندانی چون طهرانچی و فریدون عباسی...
 پس از رخدادها و جریانات سیاسی سال ۱۴۰۱ گویا گرد ناامیدی و تشویش بر سر مردم ریخته باشند، خون در رگ های ایران رسوب کرده بود، دو قطبی و دوگانگی بین اقشار مختلف قابل مشاهده بود تا آن که دست یزیدیان زمان از آستین بیرون آمد و هرمله تیرهای سه شعبه اش را به سمت فرزندان این سرزمین روانه کرد.

 هر قطره خونی که بر زمین ریخت جانی شد در رگ ایران، انسجام ملی؛ همان که استکبار جهانی از آن بیم داشت و نشانه اش گرفته بود، با قدرت شکل گرفت، ناسیونالیست و انقلابی و مذهبی، بی حجاب و کم حجاب و با حجاب، همه پشت رهبر ایستادند و یک صدا مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سردادند.
 کاش سرلشکر سلامی، باقری و حاجی زاده بودند و می‌دیدند که به برکت خون آنها بچه‌ها برگشتند. جنگ صورتی خشن و زمخت دارد. زخم بزرگ است. جنگ تحمل می‌خواهد. جنگ روی زشتی دارد. کودک کُشی، تجاوز، تحقیر و تلفات دارد. عقل سلیم جنگ طلب نیست ولی باید «جنگ بلد» بود. از دل تهدید بزرگی به نام جنگ هم می‌توان زایش و تولد برداشت نمود. امام خمینی بزرگ می‌گفت: جنگ (هشت ساله با صدام) برای ما دانشگاه بود! جنگ با آن همه سختی و زشتی چگونه می‌تواند دانشگاه باشد!؟ این همان صورت زایش و تولد در دل جنگ است.

 برگردیم به سال پر آشوب و ساختگی ۱۴۰۱، جام جهانی فوتبال. وقایع پس از فوت مهسا امینی. یک دغدغه این بود که ورزشکاران در مجامع عمومی و جهانی احترام پرچم را حفظ کنند، لااقل اگر سرود ملی نمی‌خوانند بی احترامی نشود. آن زمان جو سنگینی بود. سلطنت طلبان طرفدار نتانیاهو فضای سنگینی ساختند که این پرچم و سرود ایران نیست، پرچم و سرود جمهوری اسلامی است!

 حالا جنگ تحمیلی غربی ها حقانیت بسیاری از ادعاها را ثابت کرد. همزمان با جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایرا ورزشکاران ایرانی در مجامع جهانی، در مقابل دوربین های بین المللی ب افتخار سرود ملی ایران را سرداده و به پرچم سه رنگ کشور ادای احترام کردند. این رفتار ادامه دار ورزشکاران قابل تحسین است. کاش سلامی، باقری و حاجی زاده بودند و می‌دیدند که به برکت خون آنها بچه ها برگشتند. همان نسل که در سال ۱۴۰۱ به سپاهی، بسیجی، ارزشی فحش رکیک می‌داد، بسیاری برگشتند. چند ده شهید دادیم تا چند ده میلیون حقانیت ایران و زورگویی غرب را فهمیدند. هزینه سنگینی بود اما بقول آوینی این راز خون شهید است.
 بنابر این جمله‌ی "شهید آوینی خون شهید جریان ساز است" به این معناست که خون شهیدان، نه تنها یک فداکاری و از خودگذشتگی است، بلکه یک عامل حیاتی و محرک در تاریخ و فرهنگ است که باعث تداوم و گسترش آرمان‌ها و ارزش‌های والای انسانی و اسلامی شده و امید و حیات را به جامعه تزریق می کند.

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)