شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

داستانی از پیامبر (ص) راجب بدهی

0 نظرات 00.0 / 5

 


معاذ بن جبل می گوید: روز جمعه ای از نماز جمعه با پیامبر (ص) جا ماندم . حضرت فرمودند : چه چیزی باعث شد که تو از نماز جمعه جا بمانی ؟ عرض کردم یا رسول الله
یوحنای یهودی طلبی از من داشت و جلو درب خانه در انتظارم بود . ترسیدم که مرا باز دارد حضرت فرمود: آیا دوست داری که خدا قرض تو را رد نماید؟
گفتم: آری ای رسول خدا. حضرت فرمود: آیه 25 و 26 سوره آل عمران قل اللهم مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِير .... تا بغير حساب را بخوان سپس دعا کن
يَا رَحْمَانَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُماَ تُعْطِي مِنْهُمَا مَا تَشَاءُ وَ تَمْنَعُ مِنْهُمَا مَا تَشَاءُ اقْضِ عَنِّي دَيْنِي وَ فَرِّجْ هَمِّي‏
ای رحمان دنیا و آخرت، ای رحیم دنیا و آخرت، به هر که بخواهی عطا می کنی و از هر که بخواهی منع می نمایی، بدهکاریم را ادا کن.
هرگاه چنین کنی اگر به گنجایش زمین از طلا قرض داشته باشی، خداوند ادا فرماید

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)