دیدگاه شیعه ی امامیه در مسأله ی عصمت انبیاء الهی
یکی از آموزه های مهم عقیدتی در مذهب تشیع، مسئله عصمت انبیا (ع) است. این مقوله همواره در طول تاریخ محل مناقشه و گفتگو بوده است؛ در اهمیت این بحث، همین قدر کافی است که بدانیم بدون اثبات عصمت انبیا (ع)، در سلسله عقاید دینی، آنچنان شکافی ایجاد می شود که قابل پیوند نیست. اگر پیامبران الهی (ع) را تحت تأثیر لغزش، خطا و عصیان بدانیم، دیگر نه به کتب آسمانی اعتمادی هست و نه به رشته اتصال بین خالق و مخلوق و نه هرگز گفتار و کردار آنها می تواند مایه هدایت شود. احتمال خطا و گناه ـ هر چند ضعیف باشد ـ ویرانگر است، چه رسد به تحقق آن و علم و یقین بدان.
در چنین صورتی هدف آفرینش محقق نخواهد شد و بشریت ره به جایی نخواهد برد و ظلمت جهل و گناه و فساد، عالم را فراخواهد گرفت. بنابراین ما برای اثبات حقانیت ادیان توحیدی و تعالیم پیامبران و کتب آسمانی، نیاز به واسطه هایی مطمئن و قابل اعتماد داریم که در معرض عصیان و خطا نباشند تا به این وسیله رشته میان معبود و عابد برقرار شود و از اینجاست که ضرورت و اهمیت بحث عصمت در میان عقاید دین رخ می نماید.
معصوم بودن انبیا و ائمه (ع) یکی از مسائل اعتقادی و مسلمات انکارناپذیر مذهب شیعه اثناعشری است که ادله عقلی و نقلی آن در کتاب و سنت مشهود و نمایان است.
امتیاز و ویژگی دیدگاه شیعه ی امامیه درباره عصمت انبیا (ع) در دو بعد علمی و عملی مطرح است. این ویژگی ها به طور کلی در سه محور طرح و تبیین می شود:
الف) از نظر عصمت علمی اولاً شیعه بر آن است که انبیای الهی (ع) در تمام مراحل دریافت، فهم و معرفت وحی و ابلاغ و آنچه مربوط به حوزهی رسالت و نبوت آنهاست، در سراپردهی عصمت و سرادق مصونیت الهی قرار دارند، لذا نه تنها از گزند شیاطین بیرونی محفوظند، بلکه قوای باصره، سامعه، خیال و وهم آنها نیز کاملاً تحت کنترل نیروهای الهی قرار دارند تا کلام خدا درست دریافت، ادراک و ابلاغ شود.
ثانیاً شیعه با استناد به آیات و روایات متعدد، معتقدند که گذشته از آن که پیامبر (ص) خود مواظب است تا افزایش و کاهشی در کلام الهی پدید نیاورد، خداوند نیز شدیداً او را تحت کنترل و مراقبت دارد تا کلام او در همه ی مراحل از گزند نقص مصون باشد، لذا به پیامبر اکرم (ص) هشدار داده و فرموده است: «وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنا بَعْضَ الْأَقاویل لَأَخَذْنا مِنْهُ بِالْیَمینِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْهُ الْوَتینَ» (۱) اگر پیامبر صلی الله علیه و آله پارهای سخنان را به افترا به ما نسبت دهد، با قدرت او را گرفته و سپس رگ گردنش را پاره می کنیم. (۲)
ثالثاً گذشته از موارد یادشده، علمای شیعه برآنند که: کسی که به مقام عصمت علمی می رسد، در واقع، به مرحله ی عقل مجرد و شهود خالص و کشف صحیح راه یافته است و هرکسی بدین مقام برسد، وهم و خیال و سایر قوای ادراکی او کاملاً تابع عقل شده و همه چیز را به امامت عقل درک می کند و می فهمد، لذا وسوسه های شیطانی هرگز در او راه پیدا نمی کند، زیرا ابلیس از لحاظ تجرد در حد تجرد وهم و خیال است و هرگز نمی تواند در مرتبه ی فوق آن که تجرد عقلی است، نفوذ کند، چه اینکه مرحله عقل همان مقام اخلاص علمی و شهودی است که ابلیس خود اعتراف کرده که به ساحت قدس آن راه نفوذ ندارد. (۳)
ب) از نظر جنبه عصمت عملی، شیعه امامیه بر آن است که کسی که به مقام عصمت عملی راه یابد، نه عمداً مرتکب کار خلاف می شود، و نه از روی سهو، نسیان و جهل به سمت گناه گرایش پیدا می کند، زیرا انسانی که به قله ی بلند اخلاص عملی رسیده است، هیچگاه به اسارت غضب و شهوت در نمی آید، بر این اساس، پیامبران و پیشوایان دین (ع)، در اراده، نیت، تصمیم، عزم، اخلاص، تقوا، تولا، تبرا و سایر امور عملی؛ کاملاً معصومند و هرگز مرتکب خلاف نمی شوند. (۴)
ج) شیعه امامیه به برکت فهم درست از قرآن و روایات اهل بیت (ع) بر آن هستند که انبیا (ع) در تمام شئون وجودی خویش از هرگونه نقص و عیب مصون و محفوظ هستند. این در حالی است که سایر مذاهب و گروه های اسلامی، با این که اصل عصمت انبیا را قبول دارند، ولی هرگز نتوانسته اند این وصف و کمال الهی پیامبران (ع) را آن گونه که شایسته ی مقام وجود آنان و سزاوار مسئولیت رسالت و سمت نبوت است، درک و تفسیر کنند، لذا هر گروهی گوشه ای از اعتقاداتشان در مورد عصمت انبیای الهی (ع) دچار مشکل شده است. (۵)
زهرا صالحی فر، کارشناس ارشد قرآن و حدیث، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، دانشگاه باقرالعلوم
پاورقی
۱. سوره حاقه/ آیه۴۴
۲. مصباح یزدی، محمدتقی، راه و راهنماشناسی (معارف قرآن ۴ و ۵)، چاپ اول، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، ۱۳۷۶، ص۱۵۵/ همو، اصول عقاید۲ (راهنما شناسی)، چاپ اول، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۶۷ش، ص۱۲۳ / جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی۳)، چاپ اول، نشر اسراء، ۱۳۸۱ش، قم، ص۲۱۲ و ۳۱۱ / سبحانی، جعفر، منشور جاوید، کتابخانه عمومی امیرالمؤمنین، اصفهان، بیتا، ج۵، ص۳۶.
۳. جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی۳)، ص۲۰۰.
۴. همان، ص۲۰۱ / طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۳۴ مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهانبینی اسلامی، بخش وحی و نبوت، نشر دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲ش، ص۱۴۵ جوادی آملی، عبدالله، سیرهی رسول اکرم در قرآن (تفسیر موضوعی ۸)، ص۳۳، همان (تفسیر موضوعی ۷)، ص۱۸۱.
۵. سبحانی، جعفر، الالهیات عی الهدی الکتاب و السنة و العقل، چاپ چهارم، المرکزالعالمی للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۷۲ و ۱۵۵/ جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن (تفسیر موضوعی۳)، ص۲۳۵.

