سرباز از نگاه امام علی (علیه السلام)

 

سرباز از نگاه امام علي (ع)

محمد حسين مرداني نوکده

مولاي متقيان علي (ع) بعنوان پيشوا و مقتداي سربازان و مجاهدان راه خدا درباره آموزشهاي معنوي و هدايتي ـ ارشادي سربازان رهنمودهاي بسيار ارزشمندي دارند ، كه بهره گيري از آنها مي تواند ،‌بعنوان دستور العملي در راس كارهاي اجرايي نيروهاي مسلح ما قرار گيرد ،‌حضرت مي فرمايد : به خدا سوگند ،اگر از شمشير دنيا فرار كنيد از شمشير آخرت سالم نمي مانيد ...كيست كه شتابان و با نشاط با جهاد خويش به سوي خدا حركت كند ؟‌ چونان تشنه كامي كه به سوي آب ميدود ؟‌ بهشت در سايه نيزه هاي دلاوران است . امروز در هنگامه نبرد آنچه در دل ها و سرزبان هاست آشكار مي شود ......(1)
حضرت در اين عبارات چند نكته اساسي و معنوي را به سربازان و مجاهدان راه خدا گوشزد مي كند اولين نكته اين است كه اين دنيا به آخر مي رسد و كسي نمي تواند ازچنگا ل مرگ فرار كند . اما چگونه مردن مهم است ! نكته دوم اين است كه اگر كسي با شور و نشاط به سمت جهاد حركت كند ، همچون انسان تشنه بسوي آب ،‌پاداش آن بهشت جاويدان پروردگار است . و سومين نكته اين است كه ادعاهاي انسان هاي دروغگو و صادق در جنگ مشخص مي شود .
حضرت در عباراتي ديگر اين چنين به ياران و سربازان خود اموزش مي دهد : هر كدام از شما در صحنه نبرد با دشمن در خود شجاعت و دلاوري احساس كرد وبرادرش را سست و ترسو يافت ، به شكرانه اين برتري بايد از او دفاع كند ، آنگونه كه از خود دفاع مي كند ،‌زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع مي كند . همانا مرگ به سرعت در جستجوي شماست ، آنها كه در نبرد مقاومت دارند ، و آنها كه فرار مي كنند ، هيچكدام را از چنگال مرگ رهايي نيست و همانا گرامي ترين مرگها كشته شدن درراه خداست .سوگند به آن كس كه جان پسر ابوطالب در دست اوست ، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر از مرگ دربستراستراحت در مخالفت با خداست .(2)
در اين عبارت حضرت علاوه بر اينكه عشق و علاقه خود را به جهاد و شهادت در راه خدا نشان مي دهد ،‌و از اين طريق آموزش معنوي به ياران خود مي دهد ،نكته اخلاقي مهم ديگري را نيز بازگو مي كند كه در جنگ به فكر ياران ضعيف خود باشيد و به انان كمك كنيد ، تا اينكه خداوند به ضعيفان نيز ارام آرام شجاعت بخشد . و اين در حقيقت درس ايثار و فداكاري است ،‌كه درميدان كارزار نيز هم رزمان خود را در حفظ جان بر خود مقدم داريد . نفس مبارزه خود ايثار و مواظب جان دوستان بودن خود ايثاري مضاعف است .


ارزش جهاد در راه خدا

جها د در راه خدا كه نصيب سربازان شايسته اسلام مي شود ،‌به قدري عظيم و والا است كه كمترين پاداش و اجري به پاي آن نميرسد و اين خود بهره و عنايتي است كه خداوند به بندگان ايثارگر خود اعطاء ميكند . و چه منزلت و جايگاهي براي سربازان و مجاهدان راه خدا والاتر و عظيم تر از جهاد در راه خداست ؟!
امام علي (ْع) درباره اين مطلب مي فرمايند : «جهاد در راه خدا ، دري از درهاي بهشت است ، كه خدا آن را به روي دوستان مخصوص خود گشوده است .»
جهاد ، لباس تقوا ، و زره محكم و سپر مومن خداوند است ،‌كسي كه شهادت را ناخوشايند دانسته و ترك كند ،‌خدا لباس ذلت و خواري بر او مي پوشاند و دچار بلا و مصيبت و كوچك و ذليل مي شود ،‌دل او در پرده گمراهي مانده و حق از او روي مي گرداند به علت ترك جهاد ، به خواري محكوم و از عدالت محروم است.(3)
حضرت در ادامه سخنانش به نكوهش از نافرماني كوفيان مي پردازد و آنان را به علت بي ميلي به جنگ و جهاد سرزنش مي كند .
به من خبر رسيده كه مردي از لشكر شام به خانه زني مسلمان و زني غير مسلمان كه در پناه حكوم اسلام بوده وارده شده و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره هاي آنها را به غارت برده در حالي كه آنان هيچ وسيله اي براي دفاع ،‌جز گريه و التماس كردن ،‌نداشته اند .....اگر براي اين حادثه تلخ مسلماني از تاسف بميرد ، ملامت نخواهد شد ،و از شگفتا ! شگفتا ! به خدا سوگند ،اين واقعيت قلب انسان را مي ميراند و دچار غم و اندوه مي كند كه شاميان در باطل خود وحدت دارند ،‌و شما در حق خود متفرقيد .
زشت باد روي شما و از اندوه رهايي نيابيد كه آماج تير بلا شديد ،‌به شما حمله مي كنند ، شما حمله نكنيد ؟‌ با شما مي جنگند ،شما نمي جنگيد ؟ اين گونه معصيت خدا مي شود و شما رضايت ميدهيد ؟...... (4)
توجه ويژه به سربازان
امام علي (ع) در سال 38 هجري هنگامي كه مالك اشتر را به فرمانداري مصر برگزيد در نامه اي به او اصول حكومت را بازگو و در آن نامه طولاني با عنايت ويژه اي به رعايت سربازان تاكيد كرد در اين نامه آمده است : برگزيده ترين فرماندهان سپاه تو ، كسي است كه از همه بيشتر به سربازان كمك رساند ،‌و از امكانات مالي خود بيشتر در اختيارشان گذارده باشد ،‌تا در نبرد با دشمن ،‌سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند . همانا مهرباني تو نسبت به سربازان ،‌دل هايشان را به سوي تو مي كشاند ...
پس از آن آرزوهاي سپاهيان را براورو همواره از آنان ستايش كن ،و كارهاي مهمي كه انجام داده اند بر شمار ، زيرا يادآوري كارهاي ارزشمند آنان ، شجاعان را برمي انگيزد ،‌و ترسوها را به تلاش وا مي دارد ....(5)
حضرت در اين عبارت توجهات ويژه به سربازان را اينگونه باز مي شمارد :
الف ـ عنايت ويژه فرماندهان نسبت به سربازان
ب ـ توجه ويژه به حل مشكلات مالي سربازان و خانواده آنان .
ج ـ مهرباني ومحبت به سربازان
ه ـ اجابت خواسته هاي معقول و مشروع سربازان .
و ـ ستايش و اكرام و تشويق سربازان موفق .

حضرت در سال 36 هجري ، هنگامي كه مردم كوفه بر شورشيان بصره پيروز شدند ،‌نامه تشكر آميزي در توصيف مجاهدان از جنگ برگشته نگاشتند ،و از اين طريق حق شناسي خود را نسبت به رزمندگان حاضر در جبهه اعلام كردند ، كه تشويق زباني و دعاي خير درحق انان بود .
خداوند شما مردم كوفه را از سوي اهل بيت پيامبر (ص) پاداش نيكو دهد ،‌بهترين پاداشي كه به بندگان فرمانبردار و سپاسگزاران نعمتش عطا مي فرمايد ،زيرا شما دعوت ما را شنيديد و اطاعت كرديد ، به جنگ فرا خوانده شديد و بسيج گشتيد .


رعايت سلسله مراتب فرماندهي

اميرمومنان در ارتش و سپاه توجه و عنايت ويژه اي به رعايت سلسله مراتب فرماندهي داشتند و هميشه از افراد زيرمجموعه مي خواستند كه تبعيت محض و بي چون و چرا از فرمانده داشته باشند ،چرا كه قوام و نظام ارتش به فرمانده است و تبعيت نكردن از فرمانده فروپاشي سپاه را به همراه خواهد داشت.
من مالك اشتر پسر حارث را برشما و سپاهياني كه تحت امر شما هستند ، فرماندهي دادم . گفته او را بشنويد و از فرمان او اطاعت كنيد او را چونان زره و سپر نگهبان خود برگزينيد ، زيرا كه مالك نه سستي به خرج داده و نه دچار لغزش مي شود . نه در آنجايي كه شتاب لازم است كندي دارد و نه آنجا كه كندي پسنديده است شتاب مي گيرد .(6)
حضرت در جايي ديگر در بيان ضرورت رعايت نظم درارتش مي فرمايند ....پس دستورالعملهاي ضروري را از فرماندهانتان دريافت ،‌و از فرماندهان خود در آنچه كه خدا امور شما را اصلاح ميكند ،‌اطاعت كنيد ......(7)


اعتدال و ميانه روي در خوابيدن سرباز

حضرت در سفارشات خود به سربازان نكته بسيار مهمي را بازگو مي كند و آن كم خوابيدن سربازان در ميدانهاي نبرد است ،چرا كه سرباز با توجه به نقش حساسي كه برعهده دارد ،اگر كوچكترين غفلت و بي توجهي او را فرابگيرد شيرازه سپاه به هم مي خورد و دشمن پيروز مي شود . آن بزرگوار با سفارش درباره نظم ، وحدت و همدلي اين نكته را كه خوابيدن كم براي سربازان حسن است بازگو مي كند و مي فرمايد با هم فرود آييد و هرگاه كوچ مي كنيد همه با هم كوچ كنيد و چون تاريكي شب شما را پوشاند نيزه داران را پيرامون لشكر بگماريد . و نخوابيد مگر اندك چونان آب در دهان چرخاندن و بيرون ريختن .(8)
آمادگي براي جهاد
نكته مهم ديگري كه از فرموده هاي امام علي (ع) استنباط و استخراج ميشود اين است كه سربازان بايد هميشه و هر لحظه آماده جهاد و دفاع باشند و حتي لحظه اي از فكر جهاد و دفاع غافل نباشند چنانكه آن حضرت خود بعنوان سربازي فداكار و آماده نبرد لحظه اي كوتاه نيامدند و هر لحظه آماده جانفشاني و ايثار بودند : سوگند به جان خودم درمبارزه با مخالفان حق و آنان كه در گمراهي و فساد غوطه ورند يك لحظه مدارا و سستي نمي كنم .......(9)
و بدان بهترين مومنان آن بود كه جان و مال خود را درراه خدا پيشاپيش تقديم كند چه آن را كه پيش فرستي براي تو اندوخته شود . و آنچه را كه باقي گذاري سودش به ديگران مي رسد .(10)
در اين عبارت حضرت ،‌انسان كامل و مسلمان حقيقي را كسي مي داند كه از جان و مال و خاندان خويش درگذرد و همه را تقديم خالق هستي كند و افرادي كه در تمام زندگي به جمع اوري مال و ثروت مي پردازند و ذره اي انفاق نمي كنند ،‌دوزخ چيزي نصيب آنان نمي شود .

 


پاسخ به تهديدهاي نظامي در كلام امام علي (ع)


دربحرانها و حوادث نظامي غيرقابل پيش بيني و يا تهديدهاي نظامي ،‌چگونگي پاسخ دهي از جمله ابتكاراتي است كه مي تواند منشاء خير و يا شر شود مولاي متقيان علي (ع) از دلاور مرداني است كه در مقابل تهديدهاي نظامي شجاعانه و دلاورانه مي ايستد و پاسخي دندان شكن به دشمن زبون مي دهد حضرت مي فرمايند :
معاويه ! مرا به جنگ خوانده اي اگر راست مي گويي مردم را بگذار و به جنگ من بيا ،‌و دو لشگر را از كشتار بازدار ،‌تا بداني پرده تاريك برد ل كدام يك از ما كشيده و ديده چه كسي پوشيده است ؟‌ من ابوالحسن ، كشنده جدو دايي و برادر تو در روز نبرد بدر هستم كه سرآنان را شكافتم ، امروز همان شمشيز با من است ،و با همان قلب با دشمنانم ملاقات مي كنم ، نه بدعتي دردين گذاشته ، و نه پيامبر جديدي برگزيده ام ،من بر همان راه راست الهي قرار دارم كه شما با اختيار رهايش كرده ،‌و با اكراه پذيرفته بوديد .(11)
اين گونه پاسخ دادن به تهديدات نظامي دشمن ، قلب دشمن را فرو ميريزد و روحيه مقاومت ومقابله را از ا و سلب مي كند و حس اعتماد به نفس را ازآنان مي زدايد .
پاورقي
________________________________________
[1] مجله شاهد شماره 305 ص 17
[2] نهج البلاغه امام علي (ع) ترجمه محمد دشتي ،‌دفتر نشر الهادي ،‌چاپ پنجم پاييز 80 خطبه 124 و 237
[3] همان منبع ص 235
[4] همان منبع خطبه 27 صص75 و 77
[5] همان منبع نامه 53 و ص 575
[6] همان منبع نامه 13 ص 493 (اين نامه دستورالعمل امام به دو تن از اميران لشكر & زيادبن نفر و شريخ بن هاني بوده است)
[7] همان منبع نامه 50 ص 563
[8] همان منبع نامه 11 ص 493
[9] همان منبع خطبه 24 ص 71
[10] همان منبع نامه 69 ص 611
[11] همان منبع نامه 10 ص 491