شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

امام جماعت و مسجد

0 نظرات 00.0 / 5

با توجه به اهميت و نقش امام جماعت در مسجد از جنبه­هاي گوناگون و به ويژه در بعد اجتماعي، سياسى مناسب است مبحثى را بدين امر اختصاص دهيم.
براستى مصداق کامل آنان که مساجد خدا را عمارت مي­کنند ائمه جماعتى هستند که در ابعاد گوناگون مسجد را گرمى و رونق مي­بخشد. بر همين پايه است که فقيهان مصرف نمودن درآمدهاى مربوط به مسجد را براى امام جماعت جايز مي­شمردند. زيرا آن بخش از اموال مسجد که در اين راه هزينه شود در حقيقت براى آبادى رونق و تعمير مسجد صرف شده است. تعميرى که از عمارت مادى مسجد به مراتب بالاتر و برتر است چه برخوردارى مسجد از امام جماعتى که شايسته موجب عمران و آبادى معنوى آن است[1]. از بعد عبادى بدون وجود امام جماعتى شايسته مؤمنان حاضر در مسجد گرچه از فضيلت و پاداش حضور در مسجد برخوردارى شوند ولي فيض بزرگ نماز جماعت را از دست خواهند داد و از فوايد و آثار سازنده آن محروم مي­مانند.

در بعد اجتماعي- سياسي:
مسجد نيازمند به مزکزيتى است تا در سايه آگاهى از مبانى دينى از برخوردارى هوش و انديشه سياسى روشنگر افکار نمازگزاران باشد خطرها و آفتهايى که بالقوه يا بالفصل مسلمانان را تهديد مي­کند، براى آنان بازگو کند و در راستاى وحدت و همدلي جامعه اسلامى تلاش کند.

در بعد نظامى:
مسجد جايگاه حضور مجاهدان و ايثارگران است و به هنگام جنگ پايگاه اجتماع و تشکيل رزمندگان اسلام خواهد بود از اين رو به محورى نيازمند است تا با تکيه بر مقبوليت و صلاحيت­هاى خويش مسجد را به سنگر پشتيبانى از جبهه­ها تبديل کند ارتباط ميان مردم پشت جبهه و رزمندگان را استوار نمايد و خلاصه آن دست از امور نظامى را که به مسجد مربوط مي­شود سر و سامان بخشد. انجام وظايفى چنين سنگين تنها در توان عالمى پارسا و دين­شناس است. بنابراين بسيار طبيعى است چنانچه مسجد از چنين امام جماعتي برخوردار نباشد از ايفاى نقش سازنده خود در عرصه­هاي گوناگون ضعيف و ناتوان خواهد بود.
لزوم برخوردارى امام جماعت از شرايط لازم: البته انجام تکاليف و مسئوليتهاى مربوط به امام جماعت از هر کسي برخاسته نيست بلکه تنها امام جماعتى توان اين مهم را دارد که از شرايط لازم برخوردار باشد. در فقه اهل بيت (ع) در مرتبه اول بر لزوم و برخوردارى امام جماعت از عنصر «عدالت» تأکيد شده است.

عدالت:
ملکه و حالت روحى است که انسان را از دست بازيدن به گناه کبيره و اصرار بر گناهان صغيره باز مي­دارد. در مرتبه پس از آن بر لزوم خوددارى امام جماعت از کارهاى خلاف مروت که شخصيت وى را از نگاه ديگران خوار و بي­مقدار سازد تأکيد شده است. برخوردارى امام جماعت از مراتب علم و فضل و پارسايى باعث مي­شود تا او بتواند نمازگزاران مسجد را از نظر فکرى و معنوى تغذيه نمايد و از انديشه و جان آن را از کوثر معارف دينى سيراب کند. پرهيز از خود محوري احترام به آراء و نظريات اهل مسجد و مشورت نمودن با آنان در ارتباط با امور مساجد تأثيرى فراوان در دلگرمى مؤمنان نمازگزار و جذب افراد جديد به مسجد دارد. برخوردهاى همراه با عطوفت و مهربانى و گشاده­رويي نيز نقش مهمى در موفقيت امام جماعت و در نتيجه رونق و گرمى مسجد دارد. مسجد جايگاه حضور مؤمنان با انديشه­ها و سليقه­هاى گوناگون است. مردان و زنان از پير و کودک و جوان و نوجوان همگى در مسجد حاضر مي­شوند هر يک از اين گروهها سليقه­هاى کاملاً متفاوت با يکديگر دارند. رسول اکرم (ص) با آنکه از علم غيب الهى برخوردار بودند در مسائل مهم اجتماعي با ياران خويش و حتى مردم در مسجد به مشورت مي­پرداختند. هرگاه براى احترام به افکار عمومى برخلاف نظر خويش عمل مي­نمودند اين شيوه پيامبر (ص) درس بزرگى براى همه مسلمانان به ويژه ائمه جماعات است تا در اين زمينه به برترين الگوى الهى اقتداء کنند. مجالست و همنشيني با ضعيفان و نيازمندان تلاش براى رفع مشکلات آنان تا حد امکان حوصله و بردبارى در برخورد با نمازگزاران ساده زيستى و پرهيز از تجمل گرايى از عوامل موفقيت يک امام جماعت شايسته به شمار مي­رود. اين گونه برخوردها علاوه بر آثار سازنده­اي که در پى دارد خود بهترين تبليغ عملى براي هدايت و جذب ديگران به اسلام است. پيامبر اکرم (ص) در کنار بپا داشتن نماز جماعت در مسجد گاه با همين برخوردها افرادى را از شقاوت و بدبختى حتمى نجات مي­دادند. چگونگى برخورد آن حضرت با عدى بن حاتم که به منظور اسلام آوردن به مسجد پيامبر آمده بود نمونه­اي از اين برخوردهاست. رعايت حال ضعيفان در نماز و خودداري از برگزار نمودن برنامه­هاى طولانى و خسته­کننده در مسجد نيز سهم مهمى در موفقيت امام جماعت دارد.
پيامبر اکرم (ص) همواره کسانى را که به عنوان امام جماعت براى مناطق مختلف منصوب مي­نمودند به رعايت حال ضعيفان و خوددارى از طولانى نمودن نماز توصيه مي­نمودند. در حديثى از اميرالمؤمنين على (ع) آمده است: «آخر ما فارقت على جيب قلبى ان قال يا على اذا صليت فصل صلوة اضعف من خلفک[2]» «آخرين سخن محبوب خاتم پيامبر (ص) با من اين بود که به هنگام نماز جماعت حال ضعيفترين کسى را که به تو اقتدا کرده است رعايت کن». انسان به هنگام وصيت و به ويژه در لحظه­هاى پاياني عمر خويش معمولاً آنچه را که در نظرش از اهميتى والا برخوردار است مورد تأکيد قرار مي­دهد. بر پايه اين حديث آخرين گفتار پيامبر (ص) تأکيد بر حال ضعيفان در نماز جماعت بوده است. اين امر از يک سو اهتمام ويژه پيامبر را به مسأله نماز و تلاش براى برپايى آن در جامعه نشان مي­دهد و از سوى ديگر گوياى آن است که يکى از راههاى جذب و جلب مسلمانان به کانون مسجد و نماز جماعت کوتاه برگزار نمودن نماز است. بي­گمان اين سفارش پيامبر (ص) ديگر برنامه­هايى را که در کنار نماز جماعت در مسجد برگزار مي­شود نيز بر مي­گيرد. پيش گرفتن شيوه اعتدال و برخوردهاى مسالمت آميز از سوى امام جماعت با نمازگزاران نيز امورى است که در روايت مورد تأکيد قرار گرفته است و حديثى از پيامبر اکرم (ص) آمده است:
«من ام قوماً فلم يقتصد بهم فى حضوره و قرائته و رکوعه و سجوده و قعوده و قيامه ردت على صلاته و لم تجاوز تراقيه و کانت منزلته عندالله منزلة امير حائر متعد لم يصلح لرعته و لم يقم فيهم بامرالله فقام اميرالمومنين عليه السلام فقال: يا رسول الله بابى انت و امي! و ما منزلة امير جائر متصد لم يصلح لرعته و لم يقم بامرالله قال هو رابع اربعه من اشد الناس عذاباً يوم القيامة: ابليس و فرعون و قاتل النفس و رابعهم سلطان حائر[3]» «کسى که امامت گروهى را به عهده گيرد در برخورد با آنان و قرائت و رکوع و سجده و نشستن و برخاستن خود راه اعتدال و ميانه­روى را در پيش نگيرد نمازش مورد پذيرش نخواهد بود و از کتفهاى او تجاوز نمي­کند. (قابليت صعود به بارگاه الهى را ندارد) جايگاه چنين امامى نزد خداوند همچون جايگاه سلطان ستمگر و تجاوزگرى است که براى صلاح رعيت خود تلاش ننموده و فرمان الهى را در ميان آنها بپاى نداشته است. اميرالمؤمنين عليه­السلام برخاست و گفت اى رسول خدا پدر و مادرم فداى تو باد. جايگاه چنين سلطانى نزد خداوند چگونه است؟ رسول خدا فرمود: پيشواى ستمگر يکى از چهار گروهى است که در روز قيامت دچار سخت­ترين عذابها خواهد شد ابليس فرعون قاتل و پيشواى ستمگر همگى در يک رتبه­اند. چنين به نظر مي­رسد که عبارت «فلم يقتصد بهم فى حضوره» تنها ناظر به مسأله نماز نيست بلکه گوياى آن است که امام جماعت بايستى در زمينه­هاى گوناگون برخوردارى همراه با اعتدال و ميانه­روي را با نمازگزاران خود داشته باشد همين تعبير در حديث ديگري از آن حضرت نيز به گونه­اى ديگر بيان شده است.
پيامبر (ص) مي­فرمايند: «من ام قوماً باذنهم و هم به راضون فاقتصد بهم فى حضوره و احسن صلاته بقيامه و قراءته و رکوعه و سجوده و قعوده فله مثل اجر القوم و لا ينقص من اجورهم شيء[4]» «کسى که اذن و رضايت گروهى امامت نماز آنان را بر عهده گيرد و آنگاه در برخورد با آنها راه اعتدال را در پيش گيرد و قيام و قرائت و رکوع و سجده و نشستن خود را نيکو بجاى آورد پاداشى برابر پاداش تمام کسانى که با وى نماز مي­گزارند دريافت مي­کند بي­آنکه چيزى از اجر نمازگزاران کاسته شود». با توجه به اين سخن از رسول خدا (ص) روشن مي­شود که رعايت شيوه اعتدال و عدم رعايت آن باعث مي­شود امام جماعت در دو موقعيت کاملاً متفاوت قرار گيرد. رعايت اعتدال و ميانه­روى پاداش بزرگ الهى را براى او در پى دارد و پيش گرفتن افراط و تفريط او را در کنار شيطان و پيشواى ستمکار قرار مي­دهد.

لزوم قدرشناسى از امام جماعت مسجد:
امام سجاد (ع) در رساله خفوق فرازى را به بيان حق امام جماعت و لزوم سپاسگزارى و قدردانى از وى اختصاص داده است. اين امر به روشنى نشان مي­دهد که ائمه جماعت و نگاه اولياى دين از منزلتي والا و جايگاهى ارجمند برخوردارند. امام (ع) مي­فرمايند: «حق کسى که در نماز جماعت امام تو مي­شود اين است که بدانى او سفير و نماينده تو در پيشگاه خداست او از طرف تو سخنگوست و تو از طرف او سخنى نمي­گويى او براى تو دعا مي­کند تو براى او دعا نمي­کنى او براى تو چيزى را از خداوند درخواست مي­کند و تو چنين نکرده­اى امام جماعت در پيشگاه خداوند مي­ايستد و از سوى تو چيزى را از خداوند مي­خواهد و اين کارى مهم است حال که تو چنين کارى را از سوى او عهده نگرفته­اى اگر در اين کار مهم کوتاهى رخ دهد دامنگير اوست نه تو و چنانچه گناهى کند تو در آن شريک نيستى تو بر او برترى ندارى زيرا او خود را سپر تو قرار داده و نمازش را نيز سپر نماز تو کرده است پس جا دارد به خاطر اين همه سپاسگزار او باشي».
اين گفتار امام به روشنى گوياى آن است که اگر کسى تنها امام جماعت انسان در نماز باشد بايد قدرشناس او بود و زحمتهايش را اجر نهاد زيرا او با تصدى اين منصب بار مسئوليتى سنگين را از سوى نمازگزاران بر دوش مي­کشد.

شرايط امام جماعت:
امام جماعت بايد اين شرايط را داشته باشد: بلوغ و عقل، عدالت، رجولين، نماز را به طور صحيح بخواند، مسلوس و مبطون نباشد به وسيله عذري يا لباسى نماز نخواند، بيمارى خوره يا پيسى نداشته باشد[5].

حفظ احترام امام جماعت:
سؤال: شخصى در يک مسجد که نماز جماعت برگزار شده و امام جماعت نيز عادل و مورد تأييد مي­باشد نماز فرادى مي­خواند به قصد اين که به ديگران بفهماند که امام عادل نيست و يا قصدش اين نيست ولى عملش طورى است که مردم اينطور فکر مي­کنند آيا نماز اين شخص باطل است؟ جواب: اگر عمل او به قصد هتک جماعت و امام باشد و آيا آنکه موجب هتک جماعت يا امام گردد حرام است[6].
سؤال: امام جماعت مي­تواند نمازى را که به جماعت خوانده در صورتى که جماعت دوم و اشخاص آن غير اول باشد دوباره به جماعت بخواند؟ جواب: مانعى ندارد[7].
سؤال: امام جماعت در محلى اقامه جماعت مي­نمايد. پس از اتمام به محل و مسجد ديگر مي­رود و براى عده ديگر همان نماز را که خوانده اعاده مي­نمايد تا آنها هم به فيض جماعت برسند.
آيا اقامه جماعت در دو محل براى امام جايز يا مستحب است؟ جواب: مانعى ندارد[8].
سؤال: صلوه معاده (نمازى که دو بار خوانده شود) را مي­شود بيش از دو مرتبه امام بخواند؟ جواب: بيشتر از دو مرتبه نخوانند.
استفاده از شبستان مسجد جهت برگزارى جلسات قرآن و بيان احکام شرعى و معارف اسلامى و ساير مراسم دينى و مذهبى چنانچه مزاحم نمازگزاران نباشد و زير نظر امام جماعت باشد اشکال ندارد.
-----------------------------------
[1] ر.ک العروة الوثقي، سيد محمد کاظم طباطبايي، ج 2، ص 255
[2] وسايل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 5، ص 469، روايت 2
[3] وسايل الشيعه، ج 5، ص 47
[4] وسايل الشيعه، ص 417
[5] توضيح المسائل، م 1453، 1455، 1459
[6] استفتانات، جلد 1، ص 277، س 475
[7] توضيح المسائل، م 1404
[8] انسائات، جلد 1، ص 294

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)