دانشجويان و اوقات فراغت


چکيده

چگونگي گذران اوقات فراغت دانشجويان، موضوع تحقيق حاضر است. اين تحقيق توصيفي است و به روش ميداني انجام گرفته و حاوي نتايج زير است : عمده فعاليتهاي دانشجويان عبارت است از : مطالعه مطبوعات،93%; گوش دادن به راديو، 33%، رفتن به سينما، اندکي از دانشجويان. اهم آرزوهاي دانشجويان، پرداختن به فعاليتهاي فرهنگي، هنري، سياسي و ورزشي است. عمده مشکلات دانشجويان براي گذران اوقات فراغت عبارت است از : مشکلات مادي، اجتماعي، خانوادگي و تربيتي.
محقق براي گذران بهتر اوقات فراغت دانشجويان امور زير را پيشنهاد مي کند :
نمايش فيلمهاي مورد علاقه جوانان، تامين خوابگاه در نزديکي مراکز عمومي، ايجاد مراکز ورزشي در دانشگاهها و مراکز آموزش عالي، ايجاد جذابيت در برنامه هاي راديويي مناسب جوانان و توسعه کار دانشجويي.
کليد واژه ها : 1- اوقات فراغت 2- دانشجويان 3- فعاليتهاي دانشجويان 4-آرزوهاي دانشجويان 5- مشکلات دانشجويان.

1 . مقدمه

از قراين چنين بر مي آيد که نه فقط گذراندن اوقات فراغت از ديرباز مورد توجه انديش مندان بوده، بلکه مي توان حدس زد که مردم عادي نيز عملا به آن توجه داشته اند. به بيان ديگر، نه تنها متفکران جامعه در اين انديشه بوده اند که براي پرکردن ساعات بيکاري مردم چه بايد کرد، بلکه عامه مردم نيز گاه و بيگاه از خود مي پرسيده اند : «حالا چه کنم؟»
از سوي ديگر، هرگاه در نگاهي گذرا اين موضوع را بر حسب سير تحول فعاليتهاي اجتماعي بررسي کنيم، مي بينيم، در نخستين جوامع متکي به دامداري و کشاورزي چنين مساله اي نمي توانست مطرح باشد. اما به محض آنکه عده اي صاحب دام يا زمين زراعي فراوان شدند و براي اداره آن عده اي ديگر را به خدمت گرفتند، رفته رفته هرچه بيشتر به نيروي کار ديگران متکي شدند و خودشان وقت کمتري به اين کارها اختصاص دادند، پرسش گذراندن اوقات فراغت - حداقل براي معدود افراد مرفه و عملا بيکار يا کم کار جامعه که از دسترنج ديگران زندگي مي کردند - به صورت جدي تر مطرح مي شد.
در عصر ما، مساله اوقات فراغت و شيوه هاي گذران آن از ابعادي متفاوت با جوامع کهن مطرح شده است. به تعبير ديگر، امروزه فقط انديش مندان و صاحبان مکنت به اين قضيه نمي انديشند، بلکه هر کس در هر مقام و پايگاهي به آن فکر مي کند تا براي گذران اوقات فراغت خود و فرزندانش چگونه برنامه اي طرح ريزي نمايد که سودمند و سازنده باشد. مخصوصا، به علت توسعه فن آوري و استفاده از دستگاههاي خودکار، روزها و ساعات اشتغال افراد کمتر مي شود و اين فکر بيشتر قوت مي گيرد که ساعات بيکاري را چگونه بايد سپري کرد.
در مقاله حاضر اين سؤال از زاويه اي محدود، يعني از ديد عده اي دانشجو بررسي شده است.

2 . نگاهي به آراي انديش مندان

اگرچه مي توان براي پيداکردن ريشه هاي انديشه و اظهارنظر درباره گذران اوقات فراغت به گذشته هاي دور و نزديک رفت و نظريات متفکران را دنبال کرد، اما (1) براي رعايت اختصار، فقط به نقل چند نمونه اکتفا مي کنيم : ابتدا مطلبي از کتاب هشتم سياست، از تاليفات ارسطو را مرور مي کنيم :
«اوقات فراغت، في نفسه شادي بخش و خوشحال کننده و منشا لذت است. طعم اين لذت را کساني مي چشند که داراي اوقات فراغت هستند و افراد پرمشغله از آن محروم اند. بنابراين، تعدادي رشته يادگيري و تربيتي وجود دارد که تحصيل در آنها بايد با ديد لذت بردن از اوقات فراغت باشد و به خاطر خودشان براي آنها ارزش قائل شويم». (2)
به طوري که از اين سخنان بر مي آيد، ارسطو به اوقات فراغت از ديد لذت بخش بودن اين اوقات و فعاليتهاي مرتبط با آن مي نگرد. از اين رو، به مربيان توصيه مي کند که کودکان و نوجوانان را براي گذراندن اين اوقات به گونه اي آموزش دهند که بتوانند از آن لذت ببرند و اين لذت «في نفسه» باشد نه وابسته به منافع مادي و اقتصادي و اجتماعي آن.
در عصر حاضر، متخصصان آموزش و پرورش، روان شناسان و جامعه شناسان بيش از ديگران به اين موضوع التفات دارند و در باره آن بررسي و اظهارنظر مي کنند. همچنين، مراکز دانشگاهي و پژوهشي به اين قضيه توجه خاصي مبذول مي دارند، به طوري که تعداد بررسيهاي انجام شده در اين مورد بسيار قابل ملاحظه است.
«دوروتي راجرز» بين برنامه ريزي اوقات فراغت کودکان و زندگي بزرگسالان رابطه مي بيند; هرچند عقيده دارد که قسمتي از اين اوقات را بايد در اختيار اشخاص قرار داد تا به دلخواه و بر حسب ذوق و ابتکار خود از آن استفاده کنند. او مي گويد :
«طبق سنت، دنياي اوقات فراغت کودک، دنياي خودش بود که در آن هرچه را دوست داشت، انجام مي داد».
با اين وصف، تعيين برنامه براي اوقات فراغت به کنترل نسبي مدرسه بر اوقات فراغت منتهي مي شود و ممکن است در نهايت به کنترل کامل برسد. اين حکم در مورد گروه بندي بزرگسالان براي ايجاد فعاليت در ساعات فراغت تحت عناوين مختلف، نظير شرکت در گروههاي مذهبي و هنري و مانند آن نيز صدق مي کند. بي شک، فعاليتهاي اوقات فراغت در تقويت رشد کودکان مؤثر است، اما رسميت دادن به تعليمات اوقات فراغت ممکن است هدفهاي اساسي آن را - که ابتکار فردي، سازگاري گروهي در امور غيررسمي، و برکناري از مسؤوليتهاي تحصيلي مشکل و جدي است، - از بين ببرد. (3)
«سيداحمد احمدي» به توسعه صنعت و عنوان شدن گذران اوقات فراغت به روش سالهاي اخير، توجه خاصي مبذول داشته، معتقد است که مخصوصا در ايام تعطيلات تابستاني، مساله اوقات فراغت محصلان مطرح مي شود که بايد براي آن برنامه ريزي کرد. به بيان خودش :
«هرچه جامعه به طرف صنعتي شدن پيش رود، وقت اضافي و اوقات فراغت بيشتر مي شود. تعطيل ساعات کار باعث افزايش وقت فراغت مي شود...» هرچند با پايان يافتن ماههاي تحصيل و شروع تعطيلات تابستاني مساله گذران اوقات فراغت دانش آموزان پيش مي آيد و طبعا نياز به برنامه ريزي و استفاده صحيح از اين اوقات دارند». (4)
«ايورموريش» مي گويد :
«ضمن اينکه افراد را براي انطباق پذيري تربيت مي کنيم، لازم است آنان را براي استفاده از اوقات فراغت نيز تربيت کنيم. در نهايت، ما افراد را براي زيستن، يعني براي داشتن زندگي تا حد ممکن کامل و متعادل در جامعه تربيت مي کنيم». (5)
او سپس اضافه مي کند که دليل ازدياد طرفداران تربيت براي گذراندن اوقات فراغت در عصر ما، اين است که اکثر متخصصان آموزش و پرورش آن را «از مهمترين مضامين تعليم و تربيت براي آينده مي دانند». (6)
«موريش» به دلايل پيدايي مساله اوقات فراغت به سبک جديد اشاره کرده، مي گويد : «امکانات براي فعاليتهاي اوقات فراغت رو به افزايش است، ولي کيفيت فعاليتهايي که هر فرد دنبال مي کند تا حدود زيادي نشانگر سابقه اجتماعي و يادگيري اوست. اگر حاصل جمع خوشبختي ما نه فقط به کار، بلکه به اوقات فراغت نيز بستگي داشته باشد، در آن صورت آموزش مدرسه اي بايد به طريقي در جهت ارضاي موفقيت آميز اين نياز سوق داده شود. (7)
نويسندگان کتاب روان شناسي رشد به نقل از «آماتي دومازديه» مي نويسند :
«فراغت، يکي از عناصر اساسي زندگي ميليونها کارگر شده است و ارتباطهاي دقيقي با تمامي مسايل مهم مربوط به کار، خانواده، و سياست دارد... فراغت سه نقش اساسي دارد : «زدودن خستگي، تفريح، و رشد». (8)
آنگاه به عنوان يک مطلب مهم به اين نکته اشاره مي کنند که «ازدياد ساعات فراغت، بسياري از عادات و آداب و رسوم مردم را چنان دگرگون ساخته که اگر بخواهند فراغت را به بهشت مصنوعي تبديل کنند و آن را در پرورش شخصيت و قواي معنوي بکار ببرند، يادگيري نويني مورد نياز است». (9)
همچنين، براي برنامه ريزي گذران اوقات فراغت و اهميت آن در زندگي فردي و جمعي مزاياي چندي برشمرده اند که براي رعايت اختصار فقط يک نمونه آن نقل مي شود : «نتيجه سازماندهي گروهي اوقات فراغت، ايجاد دايره ارتباطهاي انساني، از ميان رفتن اندوه و فعل پذيري و نيز از بين رفتن بي تفاوتي نسبت به زندگي است. با تشويق افراد به دخالت فعال، زندگي روزانه مفهوم جديدي مي يابد و يک روح گروهي... افراد ساکن واحد ساختماني را به حرکت و اميد وامي دارد. سطح ذوقها و سليقه ها بالا مي رود و از آن طريق افکار نو، عادتهاي جديد زندگي، و روشهاي فعالتر که موجب دلبستگي بيش از پيش انسان به زندگي اجتماعي و فرهنگي رايج مي شود شکل مي گيرد». (10)

3 . در اوقات فراغت چه مي توان کرد؟

براي سپري کردن اوقات فراغت مي توان به فعاليتهاي متعددي روي آورد که ذوق و سليقه و ابتکار فردي، سوابق تحصيلي و تجربي، ويژگيهاي شخصيتي، يادگيريهاي نخستين سالهاي حيات، بخصوص فعاليتهاي رايج در محيط مسکوني افراد در سنين پيش دبستاني، رضايت آميزبودن فعاليتهاي مشابه در سالها و ماههاي اخير و دهها عامل ديگر در آن مؤثر است. به همين علت، معمولا هر کس و هر گروه به اوقات فراغت از يک زاويه نگاه مي کند و آن را به شيوه خاص خود مي بيند و مي گذراند. با اين حال، هرگاه بخواهيم فعاليتهاي اوقات فراغت را به صورت کلي و صرف نظر از تفاوتهاي فردي بررسي کنيم، مي توان آنها را در مقوله هاي زير خلاصه کرد :
روي آوردن به کارهاي هنري و ذوقي مثل نويسندگي و سرودن شعر و تنظيم آهنگ و شرکت در اجراي برنامه هاي سينمايي، تآتر و مانند آن; استفاده از آنچه معلول پرکردن اوقات فراغت ديگران است، مثل رفتن به سينما و تآتر و گوش دادن به راديو و تماشاي تلويزيون و نظاير آن; سپري کردن اوقات فراغت در دامان طبيعت يا در هر نوع هواي پاک و سالم مثل قدم زدن و پياده روي و کوه پيمايي; به سربردن در جمع دوستان و آشنايان براي ديد و بازديد; کمک به پدر و مادر و خويشان و دوستان براي انجام برخي امور; شرکت در مجامع مذهبي و سياسي و ورزشي و اجتماعي; و انجام کليه فعاليتهاي مشابهي که هدف آن کمک به بهداشت رواني و سالمتر ماندن است. به بيان ديگر، «مي توان توسعه مهارتهاي شناختي و خلاقيت و مهارتهاي حسي - حرکتي و فعاليتهاي مرتبط با اصلاح رفتار و تعالي شخصيت و اجتناب از آسيب پذيري در اجتماع و زندگي خصوصي» را جزء اين عوامل دانست. (11)

4 . روش و محل بررسي

براي نظرخواهي از دانشجويان درباره چگونگي گذران اوقات فراغت آنان پرسشنامه اي حاوي 18 پرسش بسته و يک سؤال باز تهيه شد. (12) در قسمت اول پرسشنامه فعاليتهاي کنوني دانشجويان در اوقات فراغت و در قسمت دوم آرزوهايشان براي بهتر سپري کردن اين اوقات مطرح شد. سپس 160 دانشجو، 80 پسر و 80 دختر، به صورت تصادفي ساده از رشته هاي مختلف علوم انساني دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن انتخاب شدند تا به پرسشنامه پاسخ دهند. زمان انجام اين بررسي، نيمسال اول سال تحصيلي 1374ه.ش. بود.

5 . گروه نمونه آماري و روش نمونه گيري

در تاريخ اجراي اين طرح،کل دانشجويان رشته هاي علوم تربيتي، روان شناسي، علوم اجتماعي دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن حدود 4000 نفر بودند. به اين علت، انتخاب 5% آنان به عنوان نمونه موجه به نظر مي رسيد، هرچند به علت افت پرسشنامه، در نهايت اين عدد به 4% (160 پرسشنامه) تنزل کرد.
از سوي ديگر، براي انتخاب نمونه ها سه نکته زير مورد توجه بود :
1 - پاسخ دهندگان بر حسب جمعيت هر رشته تحصيلي انتخاب شوند.
2 - از هر دو جنس به نسبت مساوي نمونه انتخاب شود.
3 - پاسخ دهندگان به صورت تصادفي ساده انتخاب شوند.

6 . نتايج بررسي

با توجه به اينکه سؤالهاي پرسشنامه در دو قسمت تدوين شده بود تا هم وضعيت موجود و هم آمانهاي دانشجويان را بسنجد، نتايج حاصل از اجرا و تجزيه و تحليل نيز طبعا در دو قسمت - اما به اختصار - عرضه مي شود :
الف - فعاليتهاي اوقات فراغت دانشجويان
عمده ترين فعاليتهاي اوقات فراغت دانشجويان مورد مطالعه بدين شرح است :
1 - به طور کلي 93% کل دانشجويان (96% پسران و 90% دختران) در اوقات فراغت از مطبوعات اعم از روزنامه، مجله، ماهنامه، فصلنامه، و کتاب استفاده مي کنند (×) تا به ياري آن هم ساعات بيکاري و کم کاري را پر کنند و هم بر دامنه دانستنيهاي خود بيفزايند.
2 - در استفاده از مطبوعات، نسبت دانشجويان شهرستاني در مقايسه با دانشجويان تهراني 97 به 87% است. اين آمار نشان مي دهد× که به دلايل متعدد از جمله تنوع و تعداد کمتر مطبوعات در شهرستانها، دانشجويان شهرستاني اشتياق زيادتري به مطالعه مطبوعات دارند; يا مي توان گفت که اميد بيشتري به حل پاره اي از مسايل خود به کمک مطبوعات در سر مي پرورانند.
3 - 61% دانشجويان، مطالعه روزنامه را بر ديگر مطبوعات مقدم مي شمارند و39% باقي مانده، بيشتر، کتاب غيردرسي و سپس نشريه هاي ادواري مطالعه مي کنند. با× حدس قرين به يقين مي توان گفت که دلايل عمده توجه دانشجويان به روزنامه، آگاهي از «مطالب روز» است، - در اينجا روزنامه به معني واقعي کلمه «روزنامه» يا «نامه روز» است و اخبار را در اختيار خواننده قرار مي دهد -. برعکس، کتب غيردرسي و نشريه هاي ادواري گران است، مطالب آن مناسب نيست، مرتب منتشر نمي شود، به راحتي در اختيار دانشجويان قرار نمي گيرد، عموما جنبه تخصصي دارد، و مانند آن.
4 -33% دانشجويان (24% پسران و 42% دختران) گوش دادن به راديو را جزو فعاليتهاي اوقات فراغت خود دانسته اند، در حاليکه 67% آنها از اين وسيله ارتباطي استفاده نمي کنند. به اين ترتيب،× مي توان گفت که مقام راديو در جامعه دانشجويي مورد بررسي در مقايسه با مطبوعات بسيار پايين تلقي مي شود. در عين حال، لازم است اشاره شود که در بررسي حاضر دانشجويان دختر بيش از دانشجويان پسر به راديو گوش مي دهند که علت آن را مي توان محدوديت زيادتر دختران در فعاليتهاي خارج از منزل جستجو کرد.
5 - بيشتر دانشجويان به استفاده از سينما به عنوان محلي براي گذران اوقات فراغت علاقه چنداني نشان نمي دهند، زيرا جاذبه فيلمها را چندان چشمگير نمي دانند. در اين مورد، فقط 30% دختران و 40% پسران گفته اند که سينما را واجد چنين خصوصيتي مي دانند. با اين حال، عده دانشجويان شهرستاني که به سينما مي روند از دانشجويان تهراني زيادتر است.
6 - علاقه دانشجويان به ورزش و استفاده از امکانات مربوط در هر دو جنس، تقريبا مشابه است، کما اينکه در فعاليتهاي هنري نيز از اين بابت بين دانشجويان تفاوت چنداني ديده نمي شود.
ب - آرزوهاي دانشجويان براي گذران اوقات فراغت
به طور کلي آرزوهاي دانشجويان با بلندپروازي و علو طبع هماهنگي دارد واهم آنها را مي توان به شرح زير خلاصه کرد :
1 - فعاليتهاي فرهنگي; مثل شرکت در محافل علمي و دانشجويي، مطالعه آزاد، تحقيق، فراگرفتن زبان ترجمه، تدريس، بازديد از آثار باستاني، شرکت در فعاليتهاي دانشگاهي، گردش علمي.
2 - فعاليتهاي هنري و صنايع دستي; نظير : خياطي، گلدوزي، آشپزي، مقاله نويسي، فيلمسازي، کشاورزي، دامداري، آهنگ سازي، نمايشنامه نويسي، بازي در تآتر.
3 - فعاليتهاي سياسي از هر نوع ممکن.
4 - فعاليتهاي ورزشي با توجه به امکانات.
5 - ساير آرزوها که الزاما با اوقات فراغت ارتباط مستقيم ندارد، اما در نوع خود قابل ملاحظه است، نظير : داشتن وسيله نقليه، تحصيل در محيط مناسبتر، آسودگي خاطر، امکان مسافرت به داخل و خارج کشور، برخورداري از شرايط ساده تر ازدواج، و تشکيل خانواده.
از لحاظ مقايسه آرزوهاي دانشجويان مي توان به موارد زير اشاره کرد :
الف - پسران و دختران در گذراندن اوقات فراغت براي فعاليتهاي فرهنگي، تشکيل خانواده و به سربردن با همسر و فرزندان، کارهاي تفريحي و سرگرم کننده، کارکردن در قبال دريافت مزد، آرزوهاي تقريبا مشابه دارند، حال آنکه تمايل پسران به امور سياسي از دختران بسيار زيادتر است.
ب - به طور کلي، دامنه آرزوهاي دانشجويان تهراني از همتاهاي شهرستاني آنان گسترده تر است، در حالي که دانشجويان شهرستاني براي فعاليتهاي ورزشي کمتر ولي براي کارکردن با مزد بيش از هم دوره هاي تهراني خود ارزش قابل مي شوند. به احتمال زياد گران بودن کرايه خانه از جمله علل اساسي اين امر است.
ج - دختران و پسران تقريبا به طور مشابه کار کردن با دريافت مزد را نوعي فعاليت اوقات فراغت مي دانند که هرچند اين عمل دقيقا با هدف پرسشنامه مغايرت دارد، اما به نظر ميرسد کثرت گرفتاري مادي جوانان و فشار ناشي از مسائل اقتصادي، آنان را به ابراز چنين موضعي هدايت کرده است.

7 . مشکلات دانشجويان براي گذران اوقات فراغت

اگرچه جدول شماره يک به طور تلويحي نشان دهنده مشکلات اساسي دانشجويان براي گذران بهينه اوقات فراغت است، اما به استناد آنچه از پاسخنامه ها برمي آيد، عمده ترين مشکلات مذکور را مي توان بدين شرح خلاصه کرد :
الف - در گروه پسران مشکلات مادي، اجتماعي، خانوادگي (نداشتن همسر) و تربيتي به ترتيب مهمترين است، حال آنکه اين ترتيب براي دختران، مادي، تربيتي، اجتماعي و خانوادگي است. به اين دليل، مي توان گفت که جامعه دانشجويي مورد مطالعه، بيش از هر چيز مشکلات مادي دارد و احتمالا فقر نسبي خانواده ها، گران شدن روزافزون اجناس، مواد مصرفي و غذايي، بويژه شهريه و کتاب، کرايه رفت و آمد و اجاره منزل و موارد مشابه آن از مهمترين معضلات و مشکلات آنان است.
ب - در زمره مشکلات تربيتي و سياسي و شخصي مي توان به کوچک و شلوغ بودن محيط زندگي دانشجويان اعم از خانه پدري يا محل استيجاري، نداشتن همسر، مهمانداري اجباري از اقوام و بستگان و آشناياني که از شهرستان به ديدن آنها مي آيند، يا به هر علت مهمان آنها مي شوند، انجام دادن اکثر امور زندگي، به تنهايي براي کساني که دور از خانواده زندگي مي کنند، اشاره کرد. در اين مقوله نيز دختران و پسران چندان تفاوتي با هم ندارند.
ج - عوامل روانشناختي، نظير احساس خستگي، دلزدگي، ترس يا نگراني از آينده، دلسردي به درس، نداشتن هدف روشن براي آينده و نظاير آن که به طور کلي، معلول عوامل مادي، تربيتي، سياسي و شخصي است.

8 . چند پيشنهاد

با آنکه جداول شماره (1) و (2)، هر کدام به نوبه خود، گوشه هايي از «آنچه را بايد انجام داد» آشکار مي سازد، اما اشاره اي گذرا به اين مقوله براي تاکيدي آشکارتر، و جلب توجه بيشتر، ضروري به نظر مي رسد; به همين علت پيشنهاد مي شود، در برنامه ريزي اوقات فراغت دانشجويان نکات زير مورد توجه قرار گيرد : (13)
1 - اگر در شهرهاي بزرگ يک سينما و در شهرهاي کوچک ساعتهايي از يک سينما را به نمايش فيلمهاي مورد علاقه جوانان دانشجو اختصاص دهند و در انتخاب اين فيلمها دقت شود که جنبه علمي - آموزشي قوي يا سرگرمي سازنده داشته باشد، ضمن کمک به پرکردن اوقات فراغت دانشجويان، براي آنان امکانات متعدد يادگيري ضمني يا پنهان نيز فراهم خواهد شد.
2 - تامين خوابگاه دانشجويي در مناطق نزديک به مراکز عمومي نظير بوستان، کتابخانه، زمين يا ورزشگاه و... مي تواند عملا به دانشجويان شيوه هاي استفاده بهتر و سازنده تر از اوقات فراغت را بياموزد.
3 - ايجاد مراکز ورزشي در دانشگاهها و ديگر مؤسسات آموزش عالي به دلايل متعدد از جمله گذران سالم اوقات فراغت، حفظ يا ايجاد تندرستي، زمينه سازي براي تربيت قهرمانان ورزشي و جلوگيري از بسياري انحرافات رفتاري توصيه مي شود.
4 - به طوري که از تفکيک پاسخهاي دانشجويان برمي آيد، در بين برنامه هاي راديويي، اخبار و موسيقي (يا به تعبير سالهاي اخير «سرود») بيش از بقيه مورد توجه دانشجويان است. اگر اظهارنظر 160 دانشجو را «مشتي نمونه خروار» بگيريم، به اين نتيجه مي رسيم که برنامه هاي مربوط به دانشجويان از لحاظ کمي و کيفي، شنوندگان بالقوه را جذب نکرده و لازم است در محتواي آن - و نيز احتمالا در ساعت پخش آن - تجديدنظر شود. بي شک، اجراي اين پيشنهاد به بررسي زيادتري نياز دارد.
5 - توسعه فعاليتهاي دانشجويي يا کار در قبال پرداخت حق الزحمه از جمله اقداماتي است که بايد مورد توجه قرار گيرد. در واقع، با گرفتاريهاي نسل جديد دانشجويي، سخن گفتن از اوقات فراغت چندان مفهوم ندارد، چرا که بيشتر دانشجويان در پيچ و خم مشکلات و معضلات اجتماعي گرفتارند. به اين دليل، چنانچه فعاليتهاي دانشجويي و از آن ميان کار همراه با دريافت دستمزد گسترش پيدا کند، هم در پرکردن اوقات فراغت مؤثر است و هم اندکي از مشکلات مالي دانشجويان نيازمند را حل خواهد کرد.

منابع و پي نوشت ها :

1. براي مثال، علاقه مندان مي توانند به منابع زير مراجعه کنند :
- ماهنامه تربيت، سال هفتم، شماره 10، 1371ه. ش.
- ماهنامه تربيت، سال هشتم، شماره 10، 1372ه. ش.
- نشريه شماره 21 انجمن اوليا و مربيان- ايرج شگرف نخعي، تحقيقي در مورد گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان، تهران، دانشگاه تربيت معلم، 1350ه. ش.
- سيداحمد احمدي، روان شناسي نوجوانان و جوانان، اصفهان : نشر مشعل، چاپ دوم،1369ه. ش.
- علي پورطالبي، چگونگي گذران اوقات فراغت نوجوانان، مشهد، دانشگاه فردوسي، 1352ه. ش.
2. ايورموريش، درآمدي به جامعه شناسي تعليم و تربيت، ترجمه غلامعلي سرمد، تهران، مرکز نشر دانشگاهي،1373، صفحات 99 تا 298.
3. دوروتي راجرز، روان شناسي کودک، ترجمه و اقتباس غلامعلي سرمد، تهران، نشر آواي نور،1373ه.ش، ص 210
4. روان شناسي نوجوانان و جوانان، ص 102 و 110.
5. درآمدي به جامعه شناسي تعليم و تربيت، ص 72.
6. همان، ص 97.
7. همان، ص 140.
8. حسن احدي، نيکچهره محسني، روان شناسي رشد، تهران، چاپ و نشر بنياد، 1370ه.ش، ص 215.
9. همان.
10. همان، ص 216.
11. ماهنامه تربيت، سال هشتم، شماره 10، 1372، صفحات 111 - 110.
12. اين پرسشنامه نخست توسط آقاي سيامک صادقي در خرداد 1372 در «دانشگاه آزاد اسلامي رودهن» در سطح 60 دانشجوي علوم تربيتي و روان شناسي اجرا شد، که چون در اجراي آن مشکلي بروز نکرد، سؤالها را براي جامعه دانشجويي مطلوب دانستيم و بررسي حاضر توسط نويسنده مقاله به انجام رسيد.
× آنچه بعد از اين علامت آمده، استنباط محقق است نه نظر دانشجويان، زيرا تحقيق انجام شده وصفي است و نمي توان از آن به صورت علي نتيجه گيري کرد.
13. شايان يادآوري است که پيشنهادهاي پنجگانه با اين صراحت، نظر دانشجويان نيست، بلکه استنباط محقق ست برگفته از پاسخهاي آنان به سؤالهاي پرسشنامه; اگرچه تا حدودي نيز به تجربه ها و آرزوهاي محقق استوار است که البته اين گونه پيشنهاد نوشتن اندکي با عرف تحقيق فاصله دارد و لذا خوانندگان، پژوهشگر را عفو خواهند کرد.