خلقت جن



" و الجان خلقناه من قبل من نار السموم " .
راغب در باره کلمه " سموم " گفته : باد داغى است که اثر سمى دارد. و اصل کلمه " جن " به معناى پوشاندن است، و همين معنا در همه مشتقات کلمه جريان دارد (1) نظير جن، چون از نظر پوشيده است، و مجنة و جنة (سپر) چون آدمى را از شمشير دشمن مى پوشاند، و جنين، و جنان - به فتح جيم - (قلب) ، چون از نظرها پنهان است و همچنين در اين جمله قرآن : " جن عليه الليل " (2) و مشتقات ديگر آن، اين معنا جريان دارد.
" جن " طايفه اى از موجوداتند که بالطبع از حواس ما پنهانند، و مانند خود ماشعور و اراده دارند، و در قرآن کريم بسيار اسمشان برده شده، و کارهاى عجيب و غريب و حرکات سريع از قبيل کارهايى که در داستانهاى سليمان انجام دادند به ايشان نسبت داده شده، و نيز مانند ما مکلف به تکاليفند، و چون ما زندگى و مرگ و حشر دارند و همه اينها از بسيارى از آيات متفرق قرآنى استفاده مى شود.
و اما " جان " و اينکه آيا جان هم همان جن است و يا به گفته ابن عباس (3) پدرجن است همانطور که آدم پدر بشر مى باشد، و همان ابليس است، و يابه گفته راغب (5) نسل جنى ابليس و يا نوع مخصوصى از جن است، اقوال مختلفى است که بيشترش بى دليل است.
آنچه که تدبر در آيات قرآن کريم به دست مى دهد اين است که در دو آيه موردبحث " جان " را مقابل " انس " گرفته و آن دو را دو نوع گرفته، و همين دو نوع گرفتن آن دو دليل و يا حداقل اشاره دارد بر اينکه يک نوع ارتباطى در خلقت آن دو هست، ونظير دو آيه مورد بحث، آيه " خلق الانسان من صلصال کالفخار و خلق الجان من مارج من نار " (6) است.
سياق آيات مورد بحث هم خالى از دلالت بر اين معنا نيست که ابليس از جنس جن بوده، و گر نه جمله " و الجان خلقناه من قبل. . . " لغو مى شد. در جاى ديگر ازکلام خود هم فرموده که ابليس از جن بود، و آن آيه " کان من الجن ففسق عن امر ربه " (7) است، از اين آيه به خوبى بر مى آيد که جان (در آيه مورد بحث) همان جن بوده، و يايک نوعى از انواع آن بوده، در غير اين دو آيه ديگر اسمى از جان برده نشده، و هر جابحثى از موجود مقابل انسان اسمى رفته به عنوان جن بوده، حتى در مواردى که عموميت کلام، ابليس و همجنسان او را هم مى گرفته - مانند آيه " شياطين الانس و الجن " (8) و آيه " و حق عليهم القول فى امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس " (9) و آيه " سنفرغ لکم ايه الثقلان " (10) و آيه " يا معشر الجن و الانس ان استطعتم ان تنفذوا من اقطار السموات و الارض فانفذوا " (11) - به لفظ جن تعبير شده است.
و ظاهر اين آيات با در نظر گرفتن اينکه ميان انسان و جان در يکى، و انسان وجن در ديگرى مقابله افتاده اين است که جن و جان هر دو يکى باشد و تنها تعبير دو تااست.
و نيز ظاهر مقابله اى که ميان جمله " و لقد خلقنا الانسان. . . " و جمله " و خلقنا الجان من قبل. . . " برقرار شده اين است که همانطور که جمله اولى در صددبيان اصل خلقت بشر است، جمله دومى هم در مقام بيان همين معنا باشد. پس نتيجه اين مى شود که خلقت جان در آغاز از آتشى زهرآگين بوده است.
حال آيا نسلهاى بعدى جان هم مانند فرد اولشان از نار سموم بوده، بخلاف آدمى که فرد اولش از صلصال و افراد بعدش از نطفه او، و يا جن هم مانند بشر است، از کلام خداى سبحان نمى توان استفاده کرد، زيرا کلام خدا از بيان اين جهت خالى است. تنهاچيزى که در آن بچشم مى خورد و مى توان از آن استشمام پاسخى از اين سؤال نمود، اين است که يک جا براى شيطان ذريه سراغ داده و فرموده : " ا فتتخذونه و ذريته اولياء من دونى " (12) و جاى ديگر هم نسبت مرگ و مير به آنها داده و فرموده : " قد خلت من قبلهم من الجن و الانس " (13) .
و از اين دو نشانى مى توان فهميد که تناسل در ميان جن نيز جارى است، زيرامعهود و مالوف از هر جاندارى که ذريه و مرگ و مير دارد، اين است که تناسل هم داشته باشد، چيزى که هست اين سؤال بدون جواب مى ماند که آيا تناسل جن هم مانند انس و ساير جانداران با عمل آميزش انجام مى يابد و يا به وسيله ديگري؟.
در جمله " خلقناه من قبل " اضافه قطع شده و تقدير : " من قبل خلق الانسان " بوده، و چون قرينه مقابله دو خلقت در کار بوده از ذکر مضاف اليه صرف نظر شده است.
و اگر در آيه مورد بحث مبدا خلقت جن از نار سموم دانسته شده، با آيه سوره الرحمن که آن را " مارجى از نار " ناميده و فرموده : " و خلق الجان من مارج من نار " منافات ندارد، زيرا مارج از آتش، شعله ايست که همراه دود باشد، پس دو آيه در مجموع مبدا خلقت جن را باد سمومى معرفى مى کند که مشتعل گشته و به صورت مارجى ازآتش در آمده.
معناى کلمه " بشر " و نکته اى که در التفات از تکلم به غيب در آيه : " و اذا قال ربک " هست
پس معناى دو آيه اين مى شود : سوگند مى خوريم که ما خلقت نوع آدمى را ازگلى خشکيده که قبلا گلى روان و متغير و متعفن بود آغاز کرديم، و نوع جن را از بادى بسيار داغ خلق کرديم که از شدت داغى مشتعل گشته و آتش شده بود.

--------------------------------------------
پى نوشت ها :
(1) مفردات راغب ماده " سمم " .
(2) شب پرده بر او پوشانيد. سوره انعام، آيه 76.
(3) تفسير ابن عباس، ص 217 و مجمع البيان، ج 6، ص 334.
(4) مجمع البيان، ج 6، ص 334 و تفسير فخر رازى، ج 19، ص 180.
(5) مفردات راغب، ماده " جن " .
(6) انسان را از گل خشکيده چون سفال و جن را از آتشى زبانه دار آفريد. سوره الرحمن، آيه 14 و 15.
(7) از جن بود پس از امر پروردگارش سر باز زد. سوره کهف، آيه 50.
(8) سوره انعام آيه 12.
(9) وعده عذاب خدا بر کفار در امتهاى گذشته از جن و انس عملى شد. سوره فصلت، آيه 25.
(10) به زودى به کار شما مى پردازيم اى جن و انس. سوره الرحمن، آيه 31.
(11) اى گروه جن و انس اگر مى توانيد که به اطراف و نواحى زمين و آسمانها نفوذ کنيد، بکنيد سوره الرحمن، آيه 33.
(12) آيا به جاى من، شيطان و ذريه او را اولياء خود مى گيريد؟سوره کهف، آيه 50.
(13) قبل از ايشان اقوامى از جن و انس بودند که از بين رفتند. سوره فصلت، آيه 25.