احکام روزه بر اساس فتوای آیت الله سیستانی

 

 

نيّت روزه

 

1558 - روزه آن است كه انسان براى انجام خواست خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از نه چيزى كه بعدا گفته مى شود خوددارى نمايد.

 

 

نيت

1559 - لازم نيست انسان نيت روزه را از قلب خود بگذراند يا مثلا بگويد فردا را روزه مى گيرم ، بلكه همين قدر كه بنا داشته باشد براى انجام خواست خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد كافى است ، و براى آن كه يقين كند تمام اين مدت را روزه بوده ، بايد مقدارى پيش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

1560 - انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نيت كند و بهتر آن است كه شب اول ماه هم نيت روزه همه ماه را بنمايد.

1561 - آخرين وقت نيت روزه ماه رمضان براى شخص ملتفت قبل از اذان صبح است به اين معنى كه بايد قصد روزه را قبل از اذان صبح داشته باشد هر چند به واسطه خواب يا مانند آن متوجه قصد خود نباشد.

1562 - كسى كه كارهايى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد ، در هر وقت از روز نيت روزه مستحبى بكند هر چند فاصله كمى تا مغرب باشد روزه او صحيح است .

1563 - كسى كه پيش از اذان صبح در روزه ماه رمضان و هم چنين در روزه واجبى كه زمانش معين است ، بدون نيت روزه خوابيده است ، اگر پيش از ظهر بيدار شود و نيت كند ، روزه او صحيح است ، و اگر بعد از ظهر بيدار شود ، بايد بنابر احتياط بقيه روز را به قصد قربت مطلقه امساك كند ، و روزه آن روز را نيز قضا نمايد.

1564 - اگر بخواهد غير روزه رمضان روزه ديگرى بگيرد ، بايد آن را معين نمايد ، مثلا نيت كند كه روزه قضا يا روزه كفاره مى گيرم ، ولى در ماه رمضان لازم نيست نيت كند كه روزه ماه رمضان مى گيرم ، بلكه اگر نداند ماه رمضان است يا فراموش نمايد و روزه ديگرى را نيت كند ، روزه ماه رمضان حساب مى شود.

1565 - اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نيت روزه غير رمضان كند ، روزه اى كه قصد كرده است حساب نمى شود ، و هم چنين روزه ماه رمضان حساب نمى شود ، اگر آن قصد با قصد قربت منافات داشته باشد بلكه اگر منافات هم نداشته باشد ، بنابر احتياط روزه ماه رمضان حساب نمى شود.

1566 - اگر مثلا به نيت روز اول ماه روزه بگيرد ، بعد بفهمد دوم يا سوم بوده ، روزه او صحيح است .

1567 - اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بيهوش شود و در بين روز به هوش آيد ، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام نمايد ، و اگر تمام نكرد قضاى آن را به جا آورد.

1568 - اگر پيش از اذان صبح نيت كند و مست شود و در بين روز به هوش آيد ، احتياط واجب آن است كه روزه آن روز را تمام كند و قضاى آن را هم به جا آورد.

1569 - اگر پيش از اذان صبح نيت كند و بخوابد و بعد از مغرب بيدار شود ، روزه اش صحيح است .

1570 - اگر نداند يا فراموش كند كه ماه رمضان است و پيش از ظهر ملتفت شود ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد ، روزه او باطل مى باشد ولى بايد تا مغرب كارى كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد ، و بعد از رمضان هم آن روزه را قضا نمايد ، و هم چنين است بنابر احتياط اگر بعد از ظهر ملتفت شود كه ماه رمضان است ، و اما اگر پيش از ظهر ملتفت شود ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد روزه اش صحيح است .

1571 - اگر بچه پيش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود ، بايد روزه بگيرد و اگر بعد از اذان بالغ شود ، روزه آن روز بر او واجب نيست ، مگر آن كه قصد روزه مستحبى كرده باشد كه اتمام روزه آن روز بنابر احتياط در اين صورت لازم است .

1572 - كسى كه براى به جا آوردن روزه ميتى اجير شده ، يا روزه كفار دارد ، اگر روزه مستحبى بگيرد اشكال ندارد ، ولى كسى كه روزه قضا دارد نمى تواند روزه مستحبى بگيرد و چنانچه فراموش كند و روزه مستحب بگيرد ، در صورتى كه پيش از ظهر يادش بيايد ، روزه مستحبى او به هم مى خورد و مى تواند نيت خود را به روزه قضا برگرداند ، و اگر بعد از ظهر ملتفت شود ، روزه او بنابر احتياط باطل است ، و اگر بعد از مغرب يادش بيايد ، صحت روزه اش خالى از اشكال نيست .

1573 - اگر غير از روزه ماه رمضان روزه معين ديگرى بر انسان واجب باشد ، مثلا نذر كرده باشد كه روز معينى را روزه بگيرد ، چنانچه عمدا تا اذان صبح نيت نكند ، روزه اش باطل است ، و اگر نداند كه روزه آن روز بر او واجب است ، يا فراموش كند و پيش از ظهر يادش بيايد ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند ، انجام نداده باشد و نيت كند ، روزه او صحيح ، و اگر بعد از ظهر يادش بيايد احتياطى را كه در روزه ماه رمضان گفته شد ، مراعات نمايد.

1574 - اگر براى روزه واجب غير معينى مثل روزه كفاره عمدا تا نزديك ظهر نيت نكند اشكال ندارد ، بلكه اگر پيش از نيت تصميم داشته باشد كه روزه نگيرد ، يا ترديد داشته باشد كه بگيرد يا نه ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد و پيش از ظهر نيت كند ، روزه او صحيح است .

1575 - اگر در ماه رمضان ، پيش از ظهر كافر مسلمان شود ، و از اذان صبح تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد ، بنابر احتياط واجب بايد نيت روزه كند و روزه را تمام نمايد و اگر آن روز را روزه نگيرد ، قضاى آن را بجا آورد.

1576 - اگر در وسط روز ماه رمضان پيش از ظهر مريض خوب شود ، و تا آن وقت كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده باشد بايد نيت روزه كند و آن روز را روزه بگيرد و چنانچه بعد از ظهر خوب شود روزه آن روز بر او واجب نيست .

1577 - روزى را كه انسان شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان واجب نيست روزه بگيرد ، و اگر بخواهد روزه بگيرد ، نمى تواند نيت روزه رمضان كند ، ولى اگر نيت كند كه اگر رمضان است روزه رمضان و اگر رمضان نيست روزه قضا يا مانند آن باشد ، صحت روزه اش بعيد نيست ولى بهتر آن است كه نيت روزه قضا و مانند آن بنمايد و چنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده ، از رمضان حساب مى شود ، و اگر قصد طبيعى روزه را كند و بعد معلوم شود رمضان بوده ، نيز كافى است .

1578 - اگر روزى را كه شك دارد آخر شعبان است يا اول رمضان به نيت روزه قضا يا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگيرد و در بين روز بفهمد كه ماه رمضان است بايد نيت روزه ماه رمضان كند.

1579 - اگر در روزه واجب معينى مثل روزه رمضان مردد شود كه روزه خود را باطل كند يا نه ، يا قصد كند كه روزه را باطل كند ، روزه اش بنابر احتياط باطل مى شود ، اگر چه از قصدى كه كرده برگردد ، و كارى هم كه روزه را باطل مى كند انجام ندهد.

1580 - در روزه مستحب و روزه واجبى كه وقت آن معين نيست مثل روزه كفاره ، اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد يا مردد شود كه به جا آورد يا نه ، چنانچه به جا نياورد و در روزه واجب پيش از ظهر و در روزه مستحب پيش از غروب دوباره نيت روزه كند ، روزه او صحيح است .

 

 

چيزهايى كه روزه را باطل مى كند

1581 - چند چيز روزه را باطل مى كند:
اول : خوردن و آشاميدن .
دوم : جماع .
سوم : استمناء و استمناء آن است كه انسان با خود يا ديگرى غير از جماع كارى كند كه منى از او بيرون آيد.
چهارم : دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام .
پنجم : رساندن غبار به حلق .
ششم : فرو بردن تمام سر در آب بنابر مشهور.
هفتم : باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .
هشتم : اماله كردن با چيزهاى روان .
نهم : قى كردن .

و احكام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.

 

 

1- خوردن و آشاميدن

1582 - اگر روزه دار با التفات به اين كه روزه دارد ، عمدا چيزى بخورد يا بياشامد ، روزه او باطل مى شود ، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد ، مثل نان ، و آب ، چه معمول نباشد ، مثل خاك و شيره درخت ، و چه كم باشد يا زياد ، حتى اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد روزه باطل مى شود ، مگر آن كه رطوبت مسواك در آب دهان به طورى از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.

1583 - اگر موقعى كه مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده ، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمدا فرو ببرد ، روزه اش باطل است ، و به دستورى كه بعدا گفته خواهد شد كفاره هم بر او واجب مى شود.

1584 - اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد ، روزه اش باطل نمى شود.

1585 - آمپولى كه عضو را بى حس مى كند يا به جهت ديگر استعمال مى شود ، براى روزه دار اشكال ندارد.

و بهتر آن است كه از استعمال آمپولى كه به جاى دوا و غذا به كار مى برند خوددارى كند.

1586 - اگر روزه دار چيزى را كه لاى دندان مانده است ، عمدا فرو ببرد ، روزه اش باطل مى شود.

1587 - كسى كه مى خواهد روزه بگيرد ، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند ، ولى اگر بداند غذايى كه لاى دندان مانده در روز فرو مى رود ، بايد خلال كند.

1588 - فرو بردن آب دهان ، اگر چه به واسطه خيال كردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد ، روزه را باطل نمى كند.

1589 - فرو بردن اخلاط سر و سينه ، تا به فضاى دهان نرسيده اشكال ندارد ، ولى اگر داخل فضاى دهان شود ، احتياط واجب آن است كه آن را فرو نبرند.

1590 - اگر روزه دار به قدرى تشنه شود كه بترسد از تشنگى بميرد يا به او ضررى برسد يا آن كه به سختى بيفتد ، كه قابل تحمل نيست ، مى تواند به اندازه اى كه ترس از اين امور برطرف شود آب بياشامد ولى روزه او باطل مى شود و اگر ماه رمضان باشد ، بايد بنابر احتياط لازم بيشتر از آن نياشامد و در بقيه روز از بجا آوردن كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد.

1591 - جويدن غذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها كه معمولا به حلق نمى رسد ، اگر چه اتفاقا به حلق برسد ، روزه را باطل نمى كند ، ولى اگر انسان از اول بداند كه به حلق مى رسد ، روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد ، و كفاره هم بر او واجب است .

1592 - انسان نمى تواند براى ضعف ، روزه را بخورد ، ولى اگر ضعف او به قدرى است كه معمولا نمى شود آن را تحمل كرد ، خوردن روزه اشكال ندارد.

 

 

2- جماع

1593 - جماع روزه را باطل مى كند ، اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.

1594 - اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد ، روزه باطل نمى شود ، ولى در شخصى كه ختنه گاه ندارد اگر كمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود بمقدارى كه گويند نزديكى كرده روزه اش باطل مى شود.

1595 - اگر عمدا قصد جماع نمايد ، و شك كند كه به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه ، روزه او بنابر احتياط لازم باطل است ، و لازم است قضا نمايد ، ولى كفاره واجب نيست .

1596 - اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد ، يا او را به جماع مجبور نمايند ، به نحوى كه از اختيار او خارج شود ، روزه او باطل نمى شود ، ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا جبر او برداشته شود ، بايد فورا از حال جماع خارج شود ، و اگر خارج نشود ، روزه او باطل است .

 

 

3- استمنا

1597 - اگر روزه دار استمنا كند ( معناى استمنا در مساله 1581 گذشت ) ، روزه اش باطل مى شود.

1598 - اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد ، روزه اش باطل نيست .

1599 - هرگاه روزه دار بداند كه اگر در روز بخوابد محتلم مى شود ، يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد ، جايز است بخوابد ، هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد ، و اگر محتلم شود ، روزه اش باطل نمى شود.

1600 - اگر روزه دار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود ، واجب نيست از بيرون آمدن منى جلوگيرى كند.

1601 - روزه دارى كه محتلم شده ، مى تواند بول كند ، اگر چه بداند به واسطه بول كردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد.

1602 - روزه دارى كه محلتم شده ، اگر بداند منى در مجرى مانده ، و در صورتى كه پيش از غسل بول نكند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد ، احتياط مستحب آن است كه پيش از غسل بول كند.

1603 - كسى كه به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى كند ، اگر چه منى از او بيرون نيايد ، بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام كند و قضا هم بنمايد.

1604 - اگر روزه دار بدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى كند ، چنانچه اطمينان دارد كه منى از او خارج نمى شود ، اگر چه اتفاقا منى بيرون آيد روزه او صحيح است . ولى اگر اطمينان ندارد ، در صورتى كه منى از او بيرون آيد روزه اش باطل است .

 

 

4- دروغ بستن به خدا و پيغمبر

1605 - اگر روزه دار به گفتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر (ص) و جانشينان پيغمبر (ص) عمدا نسبتى را بدهد كه دروغ است - اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم يا توبه كند - روزه او بنابر احتياط لازم باطل است هم چنين است بنابر احتياط مستحب دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان .

1606 - اگر بخواهد خبرى را كه دليلى بر حجيت او ندارد ، و نمى داند راست است يا دروغ ، نقل كند ، بنابر احتياط واجب بايد از كسى كه آن خبر را گفته ، يا از كتابى كه آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.

1607 - اگر چيزى را به اعتقاد اين كه راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل كند و بعد بفهمد دروغ بوده ، روزه اش باطل نمى شود.

1608 - اگر چيزى را كه مى داند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را كه گفته راست بوده ، بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام كند و قضاى آن را هم به جا آورد.

1609 - اگر دروغى را كه ديگرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد ، بنابر احتياط لازم روزه اش باطل مى شود ، ولى اگر از قول كسى كه آن دروغ را ساخته نقل كند اشكال ندارد.

1610 - اگر از روزه دار بپرسند كه آيا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله چنين مطلبى فرموده اند و او جايى كه در جواب بايد بگويد نه ، عمدا بگويد ، بلى ، يا جايى كه بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه ، روزه اش بنابر احتياط لازم باطل مى شود.

1611 - اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم ، يا در شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن كه روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است ، روزه اش باطل مى شود ، مگر آن كه مقصودش بيان حال خبرش باشد.

 

 

5- رساندن غبار به حلق

1612 - بنابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى كند ، چه غبار از چيزى باشد كه خوردن آن حلال است ، مثل آرد ، يا غبار چيزى باشد كه خوردن آن حرام است مثل خاك .

1613 - رساندن غبار غير غليظ به حلق - بنابر اقوى - روزه را باطل نمى كند.

1614 - اگر به واسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اين كه متوجه است و مى تواند ، مواظبت نكند و به حلق برسد ، بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.

1615 - احتياط واجب آن است كه روزه دار دود سيگار و تنباكو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.

1616 - اگر مواظبت نكند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود ، چنانچه يقين يا اطمينان داشته كه به حلق نمى رسد ، روزه اش صحيح است، و اگر گمان مى كرده كه به حلق نمى رسد، بهتر آن است كه آن روزه را قضا كند.

1617 - اگر فراموش كند كه روزه است و مواظبت نكند ، يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.

 

 

6- فرو بردن سر در آب

1618 - اگر روزه دار عمدا تمام سر را در آب فرو برد ، اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد ، روزه اش بنابر مشهور باطل مى شود ، ولى بعيد نيست كه اين كار روزه را باطل نكند ، اگر چه كراهت شديد دارد و رعايت احتياط در صورت امكان بهتر است .

1619 - اگر نصف سر را يك دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد ، روزه اش هيچ اشكالى ندارد .

1620 - اگر تمام سر زير آب برود اگر چه مقدارى از موها بيرون بماند ، همان حكمى را كه در مساله 1618 گفته شد دارد.

1621 - سر فرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه هيچ ضررى ندارد ، و هم چنين است فرو بردن سر در آب مضاف .

1622 - اگر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد ، يا فراموش كند كه روزه است و سر در آب فرو برد ، روزه او هيچ اشكالى ندارد.

1623 - اگر به خيال اين كه آب سر او را نمى گيرد ، خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد ، روزه اش هيچ اشكالى ندارد.

1624 - اگر فراموش كند كه روزه است و سر را در آب فرو برد ، چنانچه در زير آب يادش بيايد كه روزه است ، بهتر آن است كه فورا سر را بيرون آورد ولى چنانچه بيرون نياورد ، روزه اش باطل نمى شود.

1625 - اگر كسى به زور سر او را در آب فرو برد ، روزه اش هيچ اشكالى ندارد ، ولى چنانچه در حالى كه زير آب است ، آن كس دست بردارد بهتر آن است كه فورا سرش را بيرون آورد.

1626 - اگر روزه دار به نيت غسل سر را در آب فرو برد ، روزه و غسل او هر دو صحيح است .

1627 - اگر براى آن كه كسى را از غرق شدن نجات دهد ، سر را در آب فرو برد ، اگر چه نجات دادن او واجب باشد ، احتياط مستحب آن است كه روزه اش را قضا كند.

 

 

7- باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح

 

1628 - اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نكند روزه اش باطل است ، و كسى كه وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد، روزه اش نيز باطل است ، و حكم قضاى ماه رمضان نيز همين است.

1629 - اگر در روزه غير ماه رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجبى كه مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است ، جنب عمدا تا اذان صبح غسل نكند اظهر اين است كه روزه اش صحيح است .

1630 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است ، چنانچه عمدا غسل نكند تا وقت تنگ شود ، بايد تيمم كند و روزه بگيرد ، و احتياط مستحب آن است كه قضاى آن را هم به جا آورد.

1631 - اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك روز يادش بيايد ، بايد روزه آن روز را قضا نمايد ، و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزه هر چند روزى را كه يقين دارد جنب بوده قضا نمايد ، مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز ، بايد روزه سه روز را قضا كند.

1632 - كسى كه در شب ماه رمضان براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت ندارد ، اگر خود را جنب كند ، روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

1633 - اگر براى آن كه بفهمد وقت دارد يا نه ، جستجو نمايد و گمان كند كه به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم كند ، روزه اش صحيح است ، و اگر بدون جستجو گمان كند كه وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده ، و با تيمم روزه بگيرد ، بنابر احتياط مستحب بايد روزه آن روز را قضا كند.

1634 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند كه اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود ، نبايد غسل نكرده بخوابد و چنانچه پيش از غسل اختيارا بخوابد و تا صبح بيدار نشود ، روزه اش باطل است و قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

1635 - هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود احتياط واجب آن است كه پيش از غسل در صورتى كه اطمينان به بيدار شدن ندارد نخوابد ، اگر چه احتمال بدهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.

1636 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود ، چنانچه تصميم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند ، روزه اش صحيح است .و هم چنين است كسى كه اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح دارد.

1637 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود ، چنانچه غفلت داشته باشد كه بعد از بيدار شدن بايد غسل كند ، در صورتى كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط قضا بر او واجب مى شود.

1638 - كسى كه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى دهد كه اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود ، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل كند ، در صورتى كه بخوابد و بيدار نشود ، روزه اش باطل و قضا و كفاره لازم است و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر ترديد داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند يا نه .

1639 - اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين كند يا احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد كه بعد از بيدار شدن غسل كند ، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود ، بايد عقوبة روزه آن روز را قضا كند ، و اگر از خواب دوم بيدار شود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا كند و بنابر احتياط استحبابى كفاره نيز بدهد.

1640 - مراد از خواب اول و دوم و سوم ، در صورتى كه انسان در خواب محتلم شود خوابى است كه از بعد بيدار شدن بخوابد و اما خوابى كه در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.

1641 - اگر روزه دار در روز محتلم شود ، واجب نيست فورا غسل كند.

1642 - هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده ، اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده ، روزه او صحيح است .

1643 - كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد ، هر گاه تا اذان صبح جنب بماند ، اگر از روى عمد باشد ، نمى تواند آن روز را روزه بگيرد وگرنه مى تواند روزه بگيرد ، هر چند احتياط در ترك آن است .

1644 - كسى كه مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد ، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است ، بنابر اقوى مى تواند آن روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه بگيرد.

1645 - اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هايى كه مثل روزه كفاره وقت معينى ندارد ، عمدا تا اذان صبح جنب بماند ، اظهر اين است كه روزه اش صحيح است ، ولى بهتر آن است كه غير از آن روزه روز ديگرى را روزه بگيرد.

1646 - اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود ، و عمدا غسل نكند و يا در تنگى وقت - هر چند از روى اختيار باشد - تيمم نكند در روزه ماه رمضان - و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط - روزه اش باطل است . و در غير اين دو باطل نيست اگر چه احوط غسل كردن است و زنى كه وظيفه اش نسبت به حيض يا نفاس تيمم است در روزه ماه رمضان و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط اگر عمدا پيش از اذان صبح تيمم نكند روزه اش باطل است .

1647 - اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ، و براى غسل وقت نداشته باشد ، بايد تيمم نمايد ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند و هم چنين است حكم جنب در صورتى كه وظيفه اش تيمم باشد.

1648 - اگر زن نزديك اذان صبح در ماه مبارك رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد ، روزه اش صحيح است .

1649 - اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود ، يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند ، اگر چه نزديك مغرب باشد ، روزه او باطل است .

1650 - اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش كند و بعد از يك روز يا چند روز يادش بيايد ، روزه هايى كه گرفته صحيح است .

1651 - اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود و در غسل كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند ، روزه اش باطل است ولى چنانچه كوتاهى نكند ، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود ، اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند ، و در تيمم كردن كوتاهى نكند ، روزه او صحيح است .

1652 - اگر زنى كه در حال استحاضه كثيره است ، هر چند غسلهاى خود را به تفصيلى كه در احكام استحاضه در مساله ( 402 ) گفته شد به جا نياورد ، روزه او صحيح است ، همچنان كه در استحاضه متوسطه اگر چه غسل نكند روزه اش صحيح است .

1653 - كسى كه مس ميت كرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده ، مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد ، و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد ، روزه او باطل نمى شود.

 

 

8- اماله كردن

1654 - اماله كردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى كند.

 

 

9- قى كردن

1655 - هرگاه روزه دار عمدا قى كند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد ، روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى كند اشكال ندارد.

1656 - اگر در شب چيزى بخورد كه مى داند به واسطه خوردن آن ، در روز بى اختيار قى مى كند ، احتياط مستحب آن است كه روزه آن روز را قضا نمايد.

1657 - اگر روزه دار بتواند از قى كردن خوددارى كند ، چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد ، بهتر آن است كه خوددارى نمايد.

1658 - اگر مگس در گلوى روزه دار برود ، چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد كه به پايين دادن آن خوردن گفته نشود لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه اش صحيح است ، و اما اگر به اين مقدار فرو نرفته باشد بايد آن را بيرون آورد ، هر چند كه اين كار متوقف بر قى كردن باشد - مگر در صورتى كه قى كردن براى او ضرر يا مشقت زيادى داشته باشد - و چنانچه آن را قى نكند و فرو برد روزه اش باطل مى شود .

1659 - اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد كه روزه است ، بيرون آوردن آن لازم نيست و روزه او صحيح است .

1660 - اگر يقين داشته باشد كه به واسطه آروغ زدن ، چيزى از گلو بيرون مى آيد ، بنابر احتياط نبايد عمدا آروغ بزند ، ولى اگر يقين نداشته باشد اشكال ندارد.

1661 - اگر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد ، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود ، روزه اش صحيح است .

 

 

احكام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند

1662 - اگر انسان عمدا و از روى اختيار كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، روزه او باطل مى شود و چنانچه از روى عمد نباشد اشكال ندارد ، ولى جنب اگر بخوابد و به تفصيلى كه در مساله (1639) گفته شد تا اذان صبح غسل نكند ، روزه او باطل است ، و چنانچه انسان نداند كه بعضى از آنچه گفته شد روزه را باطل مى كند يعنى جاهل قاصر باشد ، و ترديدى هم نداشته باشد يا آن كه اعتماد بر حجت شرعى داشته باشد ، اگر آن چيز را انجام دهد ، روزه اش باطل نمى شود ، مگر در خوردن و آشاميدن و جماع .

1663 - اگر روزه دار سهوا يكى از كارهايى كه روزه را باطل مى كند ، انجام دهد ، و به گمان اين كه روزه اش باطل شده ، عمدا دوباره يكى از آنها را بجا آورد ، روزه او باطل مى شود.

1664 - اگر چيزى به زور در گلوى روزه دار بريزند ، روزه او باطل نمى شود ، ولى اگر مجبورش كنند ، مثلا به او بگويند اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مى زنيم ، و خودش براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد ، روزه او باطل مى شود.

1665 - روزه دار نبايد جايى برود كه مى داند چيزى در گلويش مى ريزند ، يا مجبورش مى كنند كه خودش روزه خود را باطل كند ، و اگر برود ، و از روى ناچارى خودش كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، روزه او باطل مى شود ، و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر چيزى را در گلويش بريزند.

 

 

آنچه براى روزه دار مكروه است

1666 - چند چيز براى روزه دار مكروه است و از آن جمله است :
1- دوا ريختن به چشم و سرمه كشيدن ، در صورتى كه مزه يا بوى آن به حلق برسد.
2- انجام دادن هر كارى مانند خون گرفتن و حمام رفتن كه باعث ضعف مى شود.
3- انفيه كشيدن ، اگر نداند كه به حلق مى رسد و اگر بداند به حلق مى رسد جايز نيست .
4- بو كردن گياههاى معطر.
5- نشستن زن در آب .
6- استعمال شاف .
7- تر كردن لباسى كه در بدن است.
8- كشيدن دندان و هر كارى كه به واسطه آن از دهان خون بيايد.
9- مسواك كردن با چوب تر.
10- بى جهت آب يا چيزى روان در دهان كردن ، و نيز مكروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى زن خود را ببوسد ، يا كارى كند كه شهوت خود را به حركت آورد. و اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد و منى بيرون نيايد روزه بنابر احتياط لازم باطل مى شود .

 

 

جايى كه قضا و كفاره واجب است

1667 - اگر كسى روزه ماه رمضان را به خوردن يا آشاميدن يا جماع يا استمناء يا باقى ماندن بر جنابت باطل كند در صورتى كه از روى عمد و اختيار باشد ، و از روى ناچارى يا جبر نباشد، اضافه بر قضا كفاره هم بر او واجب مى شود ، و احتياط مستحب آن است كسى كه روزه را به غير آنچه گفته شد باطل كند اضافه بر قضا ، كفاره هم بدهد.

1668 - اگر كسى چيزى از آنچه را كه گذشت انجام دهد در حالى كه عقيده قطعى داشته كه روزه را باطل نمى كند كفاره بر او واجب نيست.

 

 

كفاره روزه

1669 - در كفاره افطار روزه ماه رمضان ، بايد يك بنده آزاد كند ، يا به دستورى كه در مساله بعد گفته مى شود ، دو ماه روزه بگيرد يا شصت فقير را سير كند ، يا به هر كدام يك مد كه گفته مى شود تقريبا سه چهارم كيلو است ، طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها بدهد و چنانچه اينها برايش ممكن نباشد ، بايد به قدر امكان تصدق دهد ، و اگر ممكن نيست استغفار نمايد ، و احتياط واجب آن است كه هر وقت بتواند ، كفاره را بدهد.

1670 - كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره ماه رمضان را بگيرد ، بايد يك ماه تمام و يك روز آن را از ماه ديگر پى در پى بگيرد و اگر بقيه آن پى در پى نباشد اشكال ندارد.

1671 - كسى كه مى خواهد دو ماه كفاره روزه رمضان را بگيرد ، نبايد موقعى شروع كند كه مى داند در بين يك ماه و يك روز روزى باشد كه مانند عيد قربان روزه آن حرام است .

1672 - كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد ، اگر در بين آن بدون عذر يك روز روزه نگيرد ، بايد روزه ها را از سر بگيرد.

1673 - اگر در بين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد عذرى غير اختيارى مثل حيض ، يا نفاس ، يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است ، براى او پيش آيد بعد از برطرف شدن عذر ، واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد ، بلكه بقيه را بعد از برطرف شدن عذر به جا مى آورد.

1674 - اگر به چيز حرامى روزه خود را باطل كند ، چه آن چيز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنا ، يا به جهتى حرام شده باشد ، مثل خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر كلى دارد و نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض ، احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع بدهد ، يعنى يك بنده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كند ، يا به هر كدام آنها يك مد گندم ، يا جو يا نان و مانند اينها بدهد. و چنانچه هر سه برايش ممكن نباشد ، هر كدام آنها كه ممكن است انجام دهد.

1675 - اگر روزه دار دروغى را به خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه وآله عمدا نسبت دهد ، احتياط مستحب آن است كه كفاره جمع كه تفصيل آن در مساله پيش گفته شد بدهد.

1676 - اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه جماع يا استمنا كند ، يك كفاره بر او واجب است . ولى احتياط مستحب آن است كه براى هر دفعه يك كفاره بدهد.

1677 - اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان چند مرتبه غير جماع و استمنا كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند ، انجام دهد ، براى همه آنها بى اشكال يك كفاره كافى است .

1678 - اگر روزه دار غير از جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند ، انجام دهد ، و بعد با حلال خود جماع نمايد ، براى هر دو يك كفاره كافى است.

1679 - اگر روزه دار كارى كه حلال است و روزه را باطل مى كند ، انجام دهد مثلا آب بياشامد و بعد كار ديگرى كه حرام است و روزه را باطل مى كند انجام دهد ، مثلا غذاى حرامى بخورد ، يك كفاره كافى است .

1680 - اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد ، چنانچه عمدا آن را فرو ببرد ، روزه اش باطل است ، و بايد قضاى آن را بگيرد ، و كفاره هم بر او واجب مى شود ، و اگر خوردن آن چيز حرام باشد ، مثلا موقع آروغ زدن ، خون يا غذايى كه از صورت غذا بودن خارج است ، به دهان او بيايد و عمدا آن را فرو برد بايد قضاى آن روزه را بگيرد و بنابر احتياط مستحب كفاره جمع هم بدهد.

1681 - اگر نذر كند كه روز معينى را روزه بگيرد ، چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل كند ، بايد كفاره بدهد و كفاره آن به نحوى است كه در كفاره حنث نذر بيايد.

1682 - اگر روزه دار به گفته كسى كه مى گويد مغرب شده و اعتماد به گفته او نيست افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است يا شك كند كه مغرب بوده است يا نه قضا و كفاره بر او واجب مى شود.

1683 - كسى كه عمدا روزه خود را باطل كرده ، اگر بعد از ظهر مسافرت كند ، يا پيش از ظهر براى فرار از كفاره سفر نمايد ، كفاره از او ساقط نمى شود ، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آمد كند نيز كفاره بر او واجب است .

1684 - اگر عمدا روزه خود را باطل كند ، و بعد عذرى مانند حيض يا نفاس يا مرض براى او پيدا شود ، احتياط مستحب اين است كه كفاره را بدهد.

1685 - اگر يقين كند كه روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل كند ، بعد معلوم شود كه آخر شعبان بوده كفاره بر او واجب نيست .

1686 - اگر انسان شك كند كه آخر رمضان است يا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل كند ، بعد معلوم شود اول شوال بوده كفاره بر او واجب نيست .

1687 - اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود كه روزه دار است جماع كند ، چنانچه زن را مجبور كرده باشد ، كفاره روزه خودش و بنابر احتياط كفاره روزه زن را بايد بدهد ، و اگر زن به جماع راضى بوده ، بر هر كدام يك كفاره واجب مى شود.

1688 - اگر زنى شوهر روزه دار خود را مجبور كند كه با او جماع نمايد ، واجب نيست كفاره روزه شوهر را بدهد.

1689 - اگر روزه دار در ماه رمضان ، زن خود را مجبور به جماع كند ، و در بين جماع ، زن راضى شود ، بنابر احتياط واجب بايد مرد دو كفاره ، و زن يك كفاره بدهد.

1690 - اگر روزه دار در ماه مبارك رمضان با زن روزه دار خود كه خواب است جماع نمايد ، يك كفاره بر او واجب مى شود ، و روزه زن صحيح است و كفاره هم بر او واجب نيست .

1691 - اگر مرد زن خود را يا زن شوهر خود را مجبور كند كه غير جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند به جا آورد ، بر هيچ يك از آنها كفاره واجب نيست .

1692 - كسى كه به واسطه مسافرت يا مرض روزه نمى گيرد ، نمى تواند زن روزه دار خود را مجبور به جماع كند ، ولى اگر او را مجبور نمايد كفاره بر مرد نيز واجب نيست .

1693 - انسان نبايد در بجا آوردن كفاره كوتاهى كند ، ولى لازم نيست فورا آن را انجام دهد.

1694 - اگر كفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را به جا نياورد چيزى بر آن اضافه نمى شود.

1695 - كسى كه بايد براى كفاره يك روز شصت فقير را طعام بدهد ، اگر به تمام شصت نفر دسترسى دارد ، نمى تواند به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد طعام بدهد ، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايد ، و زيادى را از كفاره حساب نمايد ، ولى مى تواند براى هر فرد از عايله فقير اگر چه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.

1696 - كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته ، اگر بعد از ظهر عمدا كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، بايد به ده فقير هر كدام يك مد طعام بدهد و اگر نمى تواند ، سه روز روزه بگيرد.

 

 

جاهايى كه فقط قضاى روزه واجب است

1697 - در چند مورد - غير از مواردى كه قبلا به آنها اشاره شد - فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و كفاره واجب نيست :
اول : آن كه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصيلى كه در مساله ( 1639 ) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بيدار نشود.
دوم : عملى كه روزه را باطل مى كند بجا نياورد ، ولى نيت روزه نكند يا ريا كند ، يا قصد كند كه روزه نباشد ، و هم چنين اگر قصد كند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، بايد بنابر احتياط لازم روزه آن روز را قضا كند.
سوم : آن كه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك روز يا چند روز روزه بگيرد.
چهارم : آن كه در ماه رمضان بدون اين كه تحقيق كند صبح شده يا نه ، كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، بعد معلوم شود صبح بوده ، و در اين صورت بايد بنابر احتياط در آن روز به قصد قربت مطلقه از چيزهايى كه روزه را باطل مى كند اجتناب نمايد و روزه آن روز را نيز قضا كند.
پنجم : آن كه كسى بگويد صبح نشده و انسان به گفته او كارى كه روزه را باطل مى كند ، انجام دهد ، بعد معلوم شود صبح بوده است .
ششم : آن كه كسى بگويد صبح شده و انسان به گفته او يقين نكند ، يا خيال كند شوخى مى كند ، و خود هم تحقيق نكند ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، بعد معلوم شود صبح بوده است .
هفتم : آن كه كور و مانند آن به گفته كس ديگرى كه گفته او شرعا برايش حجت است ، افطار كند ، بعد معلوم شود مغرب نبوده است .
هشتم : آن كه يقين يا اطمينان كند كه مغرب شده و افطار كند ، بعد معلوم شود مغرب نبوده است . ولى اگر در هواى ابر به گمان اين كه مغرب شده افطار كند بعد معلوم شود مغرب نبوده ، وجوب قضا در اين صورت بنابر احتياط است .
نهم : آن كه از جهت تشنگى مضمضه كند ، يعنى آب در دهن بگرداند و بى اختيار فرو رود و هم چنين است بنابر احتياط مستحب اگر مضمضه براى وضوى غير نماز واجب باشد ، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد ، يا براى غير جهت تشنگى مثل مواردى كه مضمضه در آنجاها مستحب است مانند وضو ، مضمضه كند و بى اختيار فرو رود ، قضا ندارد.
دهم : آن كه كسى از جهت اكراه يا اضطرار يا تقيه افطار كند لازم است قضا نمايد و كفاره واجب نيست .

1698 - اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود يا آب داخل بينى كند و بى اختيار فرو رود ، قضا بر او واجب نيست .

1699 - مضمضه زياد براى روزه دار مكروه است و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد ، بهتر آن است كه سه مرتبه آب دهان را بيرون بريزد.

1700 - اگر انسان بداند ، يا احتمال بدهد كه به واسطه مضمضه بى اختيار آب وارد گلويش مى شود ، نبايد مضمضه كند ، و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر بداند كه از روى فراموشى آب وارد گلويش مى شود.

1701 - اگر در ماه رمضان ، بعد از تحقيق ، براى او معلوم نشود كه صبح شده ، و كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، بعد معلوم شود صبح بوده ، قضا لازم نيست .

1702 - اگر انسان شك كند كه مغرب شده يا نه ، نمى تواند افطار كند ، ولى اگر شك كند كه صبح شده يا نه ، پيش از تحقيق هم مى تواند كارى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد.

 

 

احكام روزه قضا

1703 - اگر ديوانه عاقل شود ، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.

1704 - اگر كافر مسلمان شود ، واجب نيست روزه هاى وقتى را كه كافر بوده قضا نمايد ، ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد ، روزه هاى وقتى را كه كافر بوده بايد قضا نمايد.

1705 - روزه اى كه از انسان به واسطه مستى فوت شده ، بايد قضا نمايد ، اگر چه چيزى را كه به واسطه آن مست شده ، براى معالجه خورده باشد.

1706 - اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد ، و بعد شك كند كه چه وقت عذر او برطرف شده ، واجب نيست مقدار بيشترى را كه احتمال مى دهد روزه نگرفته ، قضا نمايد ، مثلا كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم ، و يا اين كه مثلا در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كرده و بعد از رمضان برگشته و نمى داند كه بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم ، در هر دو صورت مى تواند مقدار كمتر يعنى پنج روز را قضا كند ، اگر چه احتياط مستحب آن است كه مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد.

1707 - اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد ، قضاى هر كدام را كه اول بگيرد مانعى ندارد ، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد ، مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم بر رمضان مانده باشد بهتر آن است كه اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.

1708 - اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد ، و در نيت معين نكند روزه اى را كه مى گيرد ، قضاى كدام ماه رمضان است قضاى سال آخرى حساب نمى شود.

1709 - در قضاى روزه رمضان مى تواند ، پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد ، ولى اگر وقت قضا تنگ باشد بهتر آن است كه باطل ننمايد.

1710 - اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد ، بهتر آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.

1711 - اگر به واسطه مرض ، يا حيض ، يا نفاس ، روزه رمضان را نگيرد و پيش از گذشت زمانى كه بتواند آن روزه هايى را كه نگرفته قضا كند بميرد ، آن روزها قضا ندارند.

1712 - اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد ، و مرض او تا رمضان سال بعد طول بكشد ، قضاى روزه هايى را كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مد طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد ، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد. و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند ، روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا كند ، و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.

1713 - اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد ، و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بايد روزه هايى را كه نگرفته قضا نمايد ، و نيز اگر در ماه رمضان غير از مرض عذر ديگرى داشته باشد ، و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود ، و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا كند و بنابر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام نيز به فقير بدهد.

1714 - اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد ، و بعد از رمضان عذر او برطرف شود ، و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد ، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.

1715 - اگر در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود ، و در تنگى وقت عذر پيدا كند ، بايد قضا را بگيرد ، و بنابر احتياط براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و هم چنين است ، اگر بعد از برطرف شدن عذر تصميم داشته باشد كه روزه هاى خود را قضا كند ، ولى پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا كند.

1716 - اگر مرض انسان چند سال طول بكشد ، بعد از آن كه خوب شد ، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد ، و براى هر روز از سالهاى پيش يك مد طعام به فقير بدهد.

1717 - كسى كه بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، مى تواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد .

1718 - اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و از جهت تاخير در سال اول براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد و اما از جهت تاخير چند سال بعدى چيزى بر او واجب نيست .

1719 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد ، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد ، يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد ، بنابر احتياط لازم براى هر روز يك مد طعام نيز كفاره بدهد.

1720 - اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد ، و در روز مكرر جماع يا استمناء كند ، كفاره بنابر اقوى مكرر نمى شود ، و هم چنين اگر چند مرتبه كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد ، مثلا چند مرتبه غذا بخورد يك كفاره كافى است .

1721 - بعد از مرگ پدر ، پسر بزرگتر بنابر احتياط لازم بايد قضاى روزه او را به تفصيلى كه در نماز در صفحه (251) گفته شد به جا آورد.

1722 - اگر پدر غير از روزه رمضان ، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد ، احتياط مستحب آن است كه پسر بزرگتر قضا نمايد. و اگر براى روزه اى اجير شده و نگرفته باشد ، قضاء آن بر پسر بزرگ لازم نيست .

1723 - مسافرى كه بايد نمازهاى چهار ركعتى را در سفر دو ركعت بخواند ، نبايد روزه بگيرد ، و مسافرى كه نمازش را تمام مى خواند ، مثل كسى كه شغلش مسافرت ، يا سفر او سفر معصيت است ، بايد در سفر روزه بگيرد.

1724 - مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد ، ولى براى فرار از روزه مسافرت مكروه است . و هم چنين است مطلق سفر قبل از روز بيست و چهارم در ماه رمضان مگر اين كه سفر براى حج يا عمره يا به جهت ضرورتى باشد.

1725 - اگر غير روزه رمضان روزه معين ديگرى بر انسان واجب باشد ، چنانچه به اجاره يا مانند آن واجب شده باشد يا روز سوم از روزهاى اعتكاف باشد ، نمى تواند در آن روز مسافرت كند ، و اگر در سفر باشد ، چنانچه ممكن است بايد قصد كند كه ده روز در جايى بماند و آن روز را روزه بگيرد ، ولى اگر روزه آن روز به نذر واجب شده باشد ، ظاهر آن است كه سفر در آن روز جايز است و قصد اقامه واجب نيست هر چند بهتر آن است كه تا ناچار نشود مسافرت نكند و اگر در سفر است قصد اقامت نمايد.

1726 - اگر نذر كند روزه مستحبى بگيرد ، و روز آن را معين نكند ، نمى تواند آن را در سفر به جا آورد ، ولى چنانچه نذر كند كه روز معينى را در سفر روزه بگيرد بايد آن را در سفر بجا آورد ، و نيز اگر نذر كند روز معينى را چه مسافر باشد يا نباشد ، روزه بگيرد ، بايد آن روز را اگر چه مسافر باشد ، روزه بگيرد.

1727 - مسافر مى تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدينه طيبه روزه مستحبى بگيرد ، و احوط اين است كه آن سه روز روزهاى چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه باشد.

1728 - كسى كه نمى داند روزه مسافر باطل است ، اگر در سفر روزه بگيرد ، و در بين روز مساله را بفهمد ، روزه اش باطل مى شود ، و اگر تا مغرب نفهمد روزه اش صحيح است .

1729 - اگر فراموش كند كه مسافر است ، يا فراموش كند كه روزه مسافر باطل مى باشد ، و در سفر روزه بگيرد ، روزه او باطل است .

1730 - اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نمايد ، بايد بنابر احتياط روزه خود را تمام كند ، و اگر پيش از ظهر مسافرت كند ، چنانچه از شب نيت سفر داشته باشد ، نمى تواند آن روز را روزه بگيرد ، بلكه اگر از شب هم نيت نداشته باشد نمى تواند بنابر احتياط آن روز را روزه بگيرد ، ولى در هر صورت نبايد پيش از رسيدن به حد ترخص چيزى را كه روزه را باطل مى كند انجام دهد و گرنه كفاره بر او واجب مى شود.

1731 - اگر مسافر در ماه رمضان چه آن كه قبل از فجر در سفر بوده و چه آن كه روزه بوده و سفر نمايد ، چنانچه پيش از ظهر به وطنش برسد يا به جايى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند ، چنانچه كارى كه روزه را باطل مى كند انجام نداده ، بايد آن روز روزه را بگيرد ، و اگر انجام داده روزه آن روز بر او واجب نيست .

1732 - اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد ، يا به جايى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند ، نمى تواند آن روز را روزه بگيرد.

1733 - مسافر و كسى كه از روزه گرفتن عذر دارد ، مكروه است در روز ماه رمضان جماع نمايد ، و در خوردن و آشاميدن كاملا خود را سير كند.

 

 

كسانى كه روزه بر آنها واجب نيست

1734 - كسى كه به واسطه پيرى نمى تواند روزه بگيرد ، يا براى او مشقت دارد ، روزه بر او واجب نيست . ولى در صورت دوم بايد براى هر روز يك مد طعام - گندم يا جو يا نان و مانند اينها - به فقير بدهد.

1735 - كسى كه به واسطه پيرى روزه نگرفته اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگيرد ، احتياط مستحب آن است كه قضاى روزه هايى را كه نگرفته است به جا آورد.

1736 - اگر انسان مرضى دارد كه زياد تشنه مى شود ، و نمى تواند تشنگى را تحمل كند ، يا براى او مشقت دارد ، روزه بر او واجب نيست ولى در صورت دوم بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و احتياط مستحب آن است كه بيشتر از مقدارى كه ناچار است آب نياشامد ، و چنانچه بعد بتواند روزه بگيرد ، بنابر احتياط مستحب روزه هايى را كه نگرفته قضا نمايد.

1737 - زنى كه زاييدن او نزديك است و روزه براى خودش يا حملش ضرر دارد ، روزه بر او واجب نيست ، و بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و در هر دو صورت روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا نمايد.

1738 - زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است چه مادر بچه يا دايه او باشد ، يا بى اجرت شير دهد ، اگر روزه براى خودش يا بچه اى كه شير مى دهد ضرر دارد ، روزه بر او واجب نيست ، و بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد ، و در هر دو صورت روزه هايى را كه نگرفته بايد قضا نمايد ، ولى بنابر احتياط واجب اين حكم اختصاص به موردى دارد كه شير دادن بچه منحصر به همين راه باشد ، و اما اگر راه ديگرى براى شير دادن بچه باشد - مثلا اين كه چند زن در شير دادن او شركت كنند - ثبوت اين حكم محل اشكال است.

 

 

راه ثابت شدن اول ماه

1739 - اول ماه به چهار چيز ثابت مى شود :
اول : آن كه خود انسان ماه را ببيند.
دوم : عده اى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا مى شود ، بگويند ماه را ديده ايم و هم چنين است هر چيزى كه به واسطه آن يقين يا اطمينان پيدا شود.
سوم : دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم ، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند ، اول ماه ثابت نمى شود ، و هم چنين است اگر شهادت آنان مبتلى به معارض - يا در حكم معارض - باشد مثلا اگر گروه زيادى از مردم شهر استهلال نمايند ، ولى بيش از دو نفر عادل كسى ديگر ادعاى رؤيت ماه را نكند ، يا آن كه گروهى استهلال كنند ، و دو نفر عادل از ميان آنان ادعاى رؤيت كنند ، و ديگران رؤيت نكنند ، حال آن كه دو نفر عادل ديگر در ميان آنها باشد كه در دانستن جاى هلال و در تيزبينى و در ديگر خصوصيات مانند آن دو عادل اول باشند ، در اين چنين موارد اول ماه به شهادت دو عادل ثابت نمى شود.
چهارم : سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن اول ماه رمضان ثابت مى شود ، و سى روز از اول رمضان بگذرد كه به واسطه آن ، اول ماه شوال ثابت مى شود.

1740 - اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت نمى شود ، و رعايت احتياط اولى است .

1741 - اول ماه با پيشگويى منجمين ثابت نمى شود ، ولى اگر انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند ، بايد به آن عمل نمايد.

1742 - بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن ، دليل نمى شود كه شب پيش ، شب اول ماه بوده است ، و هم چنين اگر ماه طوق داشته باشد ، دليل نمى شود مال شب سابق بوده .

1743 - اگر ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد ، چنانچه بعد ثابت شود كه شب پيش اول ماه بوده ، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.

1744 - اگر در شهرى اول ماه ثابت شود ، در شهرهاى ديگر كه در افق با او متحد مى باشند ، اول ماه نيز ثابت مى شود ، و مقصود از اتحاد افق در اين جا آن است كه اگر در شهر اول ماه ديده شود و در شهر دوم نيز اگر مانعى مانند ابر نباشد - ديده مى شود.

1745 - اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود ، مگر انسان بداند كه تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده كه شرعا معتبر است .

1746 - روزى را كه انسان نمى داند آخر رمضان است يا اول شوال ، بايد روزه بگيرد ، ولى اگر در اثنا روز بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.

1747 - اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند ، بايد به گمان عمل نمايد ، ولى اگر بتواند گمان قويتر پيدا كند نمى تواند به گمان ضعيف تر عمل نمايد و اگر عمل به گمان ممكن نباشد ، بايد يك ماهى را كه احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگيرد ولى بايد آن ماه را در نظر داشته باشد ، پس چنانچه بعد بر او معلوم شود كه آن ماه رمضان يا پس از آن بوده چيزى بر او نيست ، ولى اگر معلوم شود كه قبل از ماه رمضان بوده بايد روزه هاى ماه رمضان را قضا نمايد.

 

 

روزه هاى حرام ، مكروه و مستحب

روزه هاي حرام و مكروه

1748 - روزه عيد فطر و قربان حرام است . و نيز روزى را كه انسان نمى داند آخر شعبان است يا اول رمضان ، اگر به نيت اول رمضان روزه بگيرد ، حرام مى باشد.

1749 - اگر زن به واسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بين برود ، روزه او حرام است ، و احتياط واجب آن است ، اگر حق شوهر هم از بين نرود ، بدون اجازه او روزه مستحبى نگيرد.

1750 - روزه مستحبى اولاد ، اگر اسباب اذيت - ناشى از شفقت - پدر و مادر شود حرام است .

1751 - اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگيرد ، و در بين روز پدر او را نهى كند ، چنانچه مخالفت او موجب اذيتش ، كه ناشى از شفقت او است ، باشد بايد افطار نمايد.

1752 - كسى كه مى داند روزه براى او ضرر معتنابهى ندارد ، اگر چه دكتر بگويد ضرر دارد ، بايد روزه بگيرد و كسى كه يقين يا گمان دارد كه روزه برايش ضرر دارد ، اگر چه دكتر بگويد ضرر ندارد ، بايد روزه نگيرد و اگر روزه بگيرد ، در صورتيكه واقعا ضرر داشته باشد يا اين كه قصد قربت از او محقق نشود ، روزه اش صحيح نيست .

1753 - اگر انسان احتمال بدهد كه روزه برايش ضرر معتنابهى دارد و از آن احتمال ، ترس براى او پيدا شود ، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد ، نبايد روزه بگيرد ، و اگر روزه بگيرد در صورتى كه در مسئله پيش گذشت روزه اش صحيح نيست .

1754 - كسى كه عقيده اش اين است كه روزه براى او ضرر ندارد. اگر روزه بگيرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر معتنابهى داشته بنابر احتياط بايد قضاى آن را بجا آورد.

1755 - غير از روزه هايى كه گفته شد. روزه هاى حرام ديگرى هم هست كه در كتابهاى مفصل گفته شده است .

1756 - روزه روز عاشورا و روزى كه انسان شك دارد روز عرفه است يا عيد قربان مكروه است .

روزه هاى مستحب

1757 - روزه تمام روزهاى سال ، غير از روزه هاى حرام و مكروه كه گفته شد ، مستحب است . و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است كه از آن جمله است .

1- پنج شنبه اول و پنج شنبه آخر هر ماه ، و چهارشنبه اولى كه بعد از روز دهم ماه است ، و اگر كسى آنها را بجا نياورد مستحب است قضا نمايد و چنانچه اصلا نتواند روزه بگيرد ، مستحب است براى هر روز يك مد طعام يا 6 / 12 نخود نقره سكه دار به فقير دهد.
2- سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه .
3- تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دو ماه اگر چه يك روز باشد.
4- روز عيد نوروز.
5- روز چهارم تا نهم شوال .
6- روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذى قعده .
7- روز اول تا روز نهم ذى حجة ( روز عرفه ) ولى اگر به واسطه ضعف روزه ، نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند روزه آن روز مكروه است .
8- روز عيد سعيد غدير ( 18 ذى حجه ).
9- روز مباهله ( 24 ذى حجة ).
10- روز اول و سوم و هفتم محرم .
11- روز ميلاد مسعود پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه وآله ( 17 ربيع الاول ).
12- روز پانزدهم جمادى الاولى ، و نيز مستحب است روز مبعث حضرت رسول اكرم صلى اللّه عليه وآله ( 27 رجب ) را روزه بگيرد و اگر كسى روزه مستحبى بگيرد واجب نيست آن را به آخر برساند ، بلكه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت كند ، مستحب است دعوت او را قبول كند ، و در بين روز اگر چه بعد از ظهر باشد افطار نمايد.
 

 

مواردى كه مستحب است انسان از كارهايى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايد

1758 - براى پنج نفر مستحب است در ماه رمضان - اگر چه روزه نيستند - از كارى كه روزه را باطل مى كند خوددارى نمايند.
اول مسافرى كه در سفر كارى كه روزه را باطل مى كند انجام داده باشد و پيش از ظهر به وطنش يا به جايى كه مى خواهد ده روز بماند برسد.
دوم مسافرى كه بعد از ظهر به وطنش يا به جايى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد ، و هم چنين است اگر پيش از ظهر برسد در صورتى كه قبلا در سفر افطار كرده باشد.
سوم مريضى كه بعد از ظهر خوب شود ، و هم چنين است اگر پيش از ظهر خوب شود و كارى كه روزه را باطل مى كند ، انجام داده باشد ، و اما چنانچه انجام نداده باشد حكمش در مساله 1576 گذشت .
چهارم زنى كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود.

1759 - مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند. ولى اگر كسى منتظر او است يا ميل زيادى به غذا دارد ، كه نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند ، بهتر است اول افطار كند ولى به قدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد.

 

 

زكات فطره

1999 - كسى كه موقع غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل است و بيهوش و فقير و بنده كس ديگر نيست ، بايد براى خودش و كسانى كه نان خور او هستند ، هر نفرى يك صاع كه گفته مى شود تقريبا سه كيلو است ، از غذاهاى معمول در شهرش مانند ، گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت به مستحق بدهد ، و اگر به جاى آن پول هم بدهد كافى است ، و احتياط لازم آن است كه از غذاهايى كه در شهرش معمول نيست ندهد هر چند گندم يا جو يا خرما يا كشمش باشد.

2000 - كسى كه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد ، و كسى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زكاة فطره بر او واجب نيست .

2001 - انسان فطره كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نان خور او حساب مى شوند ، بايد بدهد ، كوچك باشند يا بزرگ ، مسلمان باشند يا كافر ، دادن خرج آنها بر او واجب باشد يا نه ، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.

2002 - اگر كسى را كه نان خور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطره خود را بدهد ، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مى دهد ، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.

2003 - فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و نان خور او - هر چند موقتا - حساب مى شود ، بر او واجب است .

2004 - فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد بدون رضايت صاحبخانه وارد مى شود ، و مدتى نزد او مى ماند ، بنابر احتياط واجب است و هم چنين است فطره كسى كه انسان را مجبور كرده اند كه خرجى او را بدهد.

2005 - فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مى شود در صورتى كه نان خور او حساب شود ، بنابر احتياط واجب است والا واجب نيست ، اگر چه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد ، و در خانه او افطار كند.

2006 - اگر كسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه باشد ، در صورتى كه ديوانگى او تا ظهر روز عيد فطر باقى باشد ، زكاة فطره بر او واجب نيست ، والا بنابر احتياط واجب لازم است فطره را بدهد.

2007 - اگر پيش از غروب بچه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد ، يا فقير غنى شود ، در صورتى كه شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد ، بايد زكاة فطره را بدهد.

2008 - كسى كه موقع غروب شب عيد فطر ، زكاة فطره بر او واجب نيست ، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرطهاى واجب شدن فطره در او پيدا شود ، احتياط واجب آن است كه زكاة فطره را بدهد.

2009 - كافرى كه بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نيست ، ولى مسلمانى كه شيعه نبوده ، اگر بعد از ديدن ماه شيعه شود بايد زكاة فطره را بدهد.

2010 - كسى كه فقط به اندازه يك صاع گندم و مانند آن را دارد ، مستحب است زكاة فطره را بدهد و چنانچه عيالاتى داشته باشد ، و بخواهد فطره آنها را هم بدهد مى تواند به قصد فطره آن يك صاع را به يكى از عيالاتش بدهد و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد و هم چنين تا به نفر آخر برسد ، و بهتر است نفر آخر چيزى را كه مى گيرد به كسى بدهد كه از خودشان نباشد ، و اگر يكى از آنها صغير باشد ، ولى او به جاى او مى گيرد ، و احتياط آن است كه چيزى را كه براى صغير گرفته به كسى ندهد.

2011 - اگر بعد از غروب شب عيد فطر بچه دار شود واجب نيست فطره او را بدهد ، ولى احتياط واجب آن است كه فطره كسانى را كه بعد از غروب تا پيش از ظهر عيد نان خور او حساب مى شوند بدهد.

2012 - اگر انسان نان خور كسى باشد و پيش از غروب نان خور كس ديگر شود ، فطره او بر كسى كه نان خور او شده واجب است مثلا اگر دختر پيش از غروب به خانه شوهر رود ، بايد شوهرش فطره او را بدهد.

2013 - كسى كه ديگرى بايد فطره او را بدهد ، واجب نيست فطره خود را بدهد.

2014 - اگر فطره انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد بر خود انسان بنابر احتياط واجب مى شود ، چنانچه داراى شرايط گذشته در مساله ( 1999 ) باشد ، فطره خويش را بدهد.

2015 - اگر كسى كه فطره او بر ديگرى واجب است خودش فطره را بدهد ، از كسى كه فطره بر او واجب شده ساقط نمى شود.

2016 - زنى كه شوهرش مخارج او را نمى دهد ، چنانچه نان خور شخص ديگرى باشد ، فطره اش بر آن كس واجب است و اگر نان خور شخص ديگرى نيست ، در صورتى كه فقير نباشد ، بايد فطره خود را بدهد.

2017 - كسى كه سيد نيست ، نمى تواند به سيد فطره بدهد ، حتى اگر سيدى نان خور او باشد ، نمى تواند فطره او را به سيد ديگرى بدهد.

2018 - فطره طفلى كه از مادر يا دايه شير مى خورد ، بر كسى است كه مخارج مادر يا دايه را مى دهد ، ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل برمى دارد ، فطره طفل بر كسى واجب نيست .

2019 - انسان اگر چه مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد ، بايد فطره آنان را از مال حلال بدهد.

2020 - اگر انسان كسى را كه اجير مى نمايد ، مانند بنا و نجار و خادم مخارج او را بدهد به طورى كه نان خور او محسوب شود ، بايد فطره او را هم بدهد ، ولى چنانچه فقط مزد كارش را بدهد ، واجب نيست فطره او را بدهد.

2021 - اگر پيش از غروب شب عيد فطر بميرد ، واجب نيست فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند ، ولى اگر بعد از غروب بميرد مشهور فرموده اند بايد فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند ، ولى اين حكم خالى از اشكال نيست ، و مقتضاى احتياط ترك نشود.

 

 

مصرف زكات فطره

2022 - زكات فطره را بنابر احتياط واجب بايد فقط به فقراى شيعه كه داراى شرايط گذشته در مستحقين زكاة مال هستند، داد، و چنانچه در شهر از فقراى شيعه كسى نباشد، مى تواند آن را به فقراى ديگر مسلمانان داد ، ولى در هر صورت نبايد به ناصبى داده شود.

2023 - اگر طفل شيعه اى فقير باشد ، انسان مى تواند فطره او را به مصرف او برساند ، يا به واسطه دادن به ولى او، ملك طفل نمايد.

2024 - فقيرى كه فطره به او مى دهند ، لازم نيست عادل باشد ، ولى احتياط واجب آن است كه به شراب خوار و بى نماز و كسى كه آشكارا معصيت مى كند فطره ندهند.

2025 - به كسى كه فطره را در معصيت مصرف مى كند نبايد فطره بدهند.

2026 - احتياط مستحب آن است كه به يك فقير كمتر از يك صاع فطره ندهند ، ولى اگر بيشتر بدهند هيچ اشكالى ندارد.

2027 - اگر از جنسى كه قيمتش دو برابر قيمت معمولى آن است مثلا از گندمى كه قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است ، نصف صاع بدهد ، كافى نيست ، بلكه اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد، كافى نيست .

2028 - انسان نمى تواند نصف صاع را از يك جنس مثلا گندم و نصف ديگر آن را از جنسى ديگر مثلا جو بدهد ، بلكه اگر آن را به قصد قيمت فطره هم بدهد كافى نيست .

2029 - مستحب است در دادن زكاة فطره ، خويشان و همسايگان فقير خود را بر ديگران مقدم دارد ، و سزاوار است كه اهل علم و دين و فضل را بر ديگران نيز مقدم دارد.

2030 - اگر انسان به خيال اين كه كسى فقير است به او فطره بدهد و بعد بفهمد فقير نبوده ، چنانچه مالى را كه به او داده از بين نرفته باشد ، بايد پس بگيرد و به مستحق بدهد ، و اگر نتواند بگيرد ، بايد از مال خودش عوض فطره را بدهد و اگر از بين رفته باشد ، در صورتى كه گيرنده فطره مى دانسته آنچه را كه گرفته فطره است ، بايد عوض آن را بدهد و اگر نمى دانسته ، دادن عوض بر او واجب نيست و انسان بايد عوض فطره را بدهد.

2031 - اگر كسى بگويد فقيرم ، نمى شود به او فطره داد ، مگر آن كه از گفته او اطمينان پيدا شود يا انسان بداند كه قبلا فقير بوده است .

 

 

مسايل متفرقه زكات فطره

2032 - انسان بايد زكاة فطره را به قصد قربت يعنى براى انجام خواست خداوند عالم بدهد و موقعى كه آن را مى دهد نيت دادن فطره نمايد.

2033 - اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست و بهتر آن است كه در ماه رمضان هم فطره را ندهد ، ولى اگر پيش از رمضان به فقير قرض بدهد ، و بعد از آن كه فطره بر او واجب شد ، طلب خود را بابت فطره حساب كند ، مانعى ندارد.

2034 - گندم يا چيز ديگرى را كه براى فطره مى دهد بايد به جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد ، و چنانچه مخلوط باشد ، اگر خالص آن به يك صاع برسد ، و بدون جدا كردن قابل استفاده باشد يا جدا كردن آن زحمت فوق العاده نداشته باشد ، يا آنچه مخلوط شده به قدرى كم باشد كه قابل اعتنا نباشد اشكال ندارد.

2035 - اگر فطره را از چيز معيوب بدهد ، بنابر احتياط واجب كافى نيست .

2036 - كسى كه فطره چند نفر را مى دهد ، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد مثلا اگر فطره بعضى را گندم و فطره بعض ديگر را جو بدهد كافى است .

2037 - كسى كه نماز عيد فطر مى خواند ، بنابر احتياط واجب بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد ، ولى اگر نماز عيد نمى خواند ، مى تواند دادن فطره را تا ظهر تاخير بيندازد.

2038 - اگر به نيت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد به مستحق ندهد ، هر وقت آن را مى دهد نيت فطره نمايد.

2039 - اگر موقعى كه دادن زكاة فطره واجب است ، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد ، بعدا بنابر احتياط بدون اين كه نيت ادا و قضا كند فطره را بدهد.

2040 - اگر فطره را كنار بگذارد ، نمى تواند آن را براى خودش بردارد و مالى ديگر را براى فطره بگذارد.

2041 - اگر انسان مالى داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است ، چنانچه فطره را ندهد و نيت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشكال دارد.

2042 - اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود چنانچه دسترسى به فقير داشته و دادن فطره را تاخير انداخته ، يا در نگهدارى آن كوتاهى كرده ، بايد عوض آن را بدهد و اگر دسترسى به فقير نداشته ، و در نگهدارى آن كوتاهى نكرده ، ضامن نيست .

2043 - اگر در محل خودش مستحق پيدا شود ، احتياط واجب آن است كه فطره را به جاى ديگر نبرد و اگر به جاى ديگر ببرد ، و تلف شود ، بايد عوض آن را بدهد.

 

احکام روزه بر اساس فتاوای آيت الله سيستانی