شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

نگين قم

0 نظرات 00.0 / 5


شهرها انگشترند و قم نگين / قم هماره حجت روى زمين
تربت قم قبله عشق و وفاست / شهر علم و شهر ايمان و صفاست
مرقد معصومه چشم شهرما / مهر او جانهاى ما را کهربا
در حريمش مرغ دل پر مى زند / هر گرفتار آمده در مى زند
اين حرم باشد ملائک را مطاف / زائران را ارمغان، عشق و عفاف
حوزه قم هاله اى بر گرد آن / فقه واحکام خدا را مرزبان
ابن جوزى يکى از علما و مورخان اهل سنت در قرن هفتم مى نويسد: در بين اولاد امام موسى کاظم عليه السلام چهار دختر به نام فاطمه وجود دارد:
1. فاطمه صغرى که به او بى بى هيبت گفته مى شود، و در مدخل جنوبى شهر باکو در آذربايجان شوروى (سابق) دفن است.
2. فاطمه وسطى که در رشت مدفون مى باشد.
3. فاطمه وسطى (ستّى فاطمه) که در اصفهان دفن شده است.
4. فاطمه کبرى (1) (فاطمه معصومه) که مدفن او در قم، زيارتگاه شيعيان و اهل دل مى باشد.

ولادت و وفات

حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام در روز اوّل ذيقعده سال 173 (ه . ق) در مدينه منوره، ديده به جهان گشود. چنان که مرحوم حاج شيخ على نمازى، متوفاى دوم ذيحجه 1405 (ه . ق) شرح زندگانى آن حضرت را با اين عبارت آغاز مى کند: «فاطِمَةُ الْمَعْصُومَةُ اَلْمَوْلُودَةُ فى غُرَّةِ ذى القعده سنة 173؛ (2) فاطمه معصومه که در روز اوّل ذيقعده 173 بدنيا آمده است.»
بايد توجه داشت که در مورد ماه و روز ولادت آن حضرت، اتفاق نظر وجود دارد ولکن در مورد سال ولادت آن حضرت بين سالهاى 173 و 183 (ه . ق) اختلاف وجود دارد؛ ولى با توجه به سال شهادت حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام ، يعنى سال 183 (ه . ق) و اينکه آن حضرت در سالهاى آخر عمر، در زندان و دور از خانواده به سر مى برده اند و با توجه به منابع متعدد تاريخى (3)، سال ولادت، همان سال 173 صحيح تر به نظر مى رسد.
پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسى کاظم عليه السلام و مادر گرامى اش نجمه خاتون مى باشد که بعد از تولد حضرت رضا عليه السلام به طاهره ملقب گرديد. (4) در نتيجه فاطمه معصومه عليهاالسلام باامام رضا خواهر و برادر ابوينى هستند. فاطمه معصومه عليهاالسلام در سال 201 (ه . ق) در پى انتقال اجبارى امام هشتم عليه السلام به مرو، بعد از يک سال تحمل دورى برادر بزرگوارش از مدينه منوره، عازم خراسان گرديد که در مسير سفر در 23 ربيع الاوّل سال 201 (ه . ق) وارد شهر قم شده و مورد استقبال عده زيادى از مردم مشتاق و شيفته اهل بيت عليهم السلام قرار گرفت، و بعد از هفده روز اقامت در منزل موسى بن خزرج، در سن 27 سالگى در سال 201 (ه . ق) [به اتفاق مورخان (5)] ديده از جهان فرو بست و در «باغ بابلان» محل فعلى مَزار آن حضرت، دفن گرديد.
در مورد ماه و روز وفات آن حضرت بين مورخان، اختلاف است. برخى وفات آن حضرت را دهم ربيع الثانى دانسته (6) و بعضى ديگر، دوازدهم ربيع الثانى (7) و عده اى نيز هشتم شعبان را به عنوان روز وفات آن حضرت ذکر کرده اند (8)؛ راز وفات آن حضرت را برخى محققان معاصر، مسموميتى دانسته اند که از ناحيه دشمنان اهل بيت عليهم السلام نسبت به آن بانوى بزرگوار روا داشته شد. (9)
آنچه در پيش رو داريد نگاهى است به چند مقام و منزلت معنوى کريمه اهل بيت، فاطمه معصومه عليهاالسلام ، با اين تذکر که در همين مجله، برخى موضوعات مربوط به آن حضرت در شماره هاى پيشين مورد بررسى قرار گرفته است و (10) تلاش بر اين است که مطالب غيرتکرارى و ناگفته در مورد آن حضرت بيان شود.

مقامات و منزلتهاى معنوى

کمتر امام زاده اى به اندازه حضرت معصومه عليهاالسلام مورد توجه و سفارش امامان معصوم عليهم السلام قرار گرفته است. حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام با آن همه عظمت، بيش از يکى دو روايت در موردش وارد نشده است، ولى درباره عظمت و مقامات فاطمه معصومه عليهاالسلام حدود يازده روايت وارد شده است، حتى سالها قبل از ولادت آن حضرت حدود (45 سال قبل) امام صادق عليه السلام سخنان بسيار ارزشمندى درباره عظمت و فضيلت آن بانو بيان داشته است که نشان از اوج عظمت و فضيلت آن حضرت دارد.
يکى از شيعيان، به محضر امام صادق عليه السلام شرفياب شد و مشاهده کرد که آن حضرت، در کنار گهواره با کودکى سخن مى گويد، تعجب کرد و عرض کرد: آيا با کودک نوزاد سخن مى گويي؟ حضرت صادق عليه السلام فرمود: اگر تو هم مايل هستى مى توانى نزد او بيايى و با او گفتگو کني. او مى گويد: نزد گهواره آن نوزاد رفتم، سلام کردم، جواب سلام را داد و به من فرمود: نامى که براى دختر تازه به دنيا آمده ات برگزيده اى عوض کن، زيرا خداوند آن نام را دشمن مى دارد. (سخن نوزاد اشاره به نام دخترى بود که به تازگى، خداوند به من عنايت فرموده بود، که او را «حميرا» نامگذارى کرده بودم).
سخنان آن نوزاد و اطلاع او از اخبار پنهانى و نهى از منکر او، مرا بيشتر به تعجب واداشت و بهت زده شدم، امام صادق عليه السلام فرمود: تعجب نکن! اين کودک فرزندم موسى است، خداونداز او دخترى به من عنايت کند که نامش فاطمه است؛ او در سرزمين قم به خاک سپرده مى شود، و هرکس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب مى شود. (11) و در جاى ديگر فرمود: «سَتُدْفَنُ فيها امْرَأةٌ مِنْ اَوْلادى تُسَمّى فاطِمَةُ فَمَنْ زارَها وَجَبَتْ لَهُ الجَنّةُ؛ به زودى بانويى از فرزندان من به نام فاطمه در آن (قم) دفن مى شود، هرکس او را زيارت کند، بهشت براى او واجب مى گردد.»
در ذيل روايت آمده است که امام صادق عليه السلام اين سخن را قبل از ولادت امام کاظم عليه السلام فرمود. (12) با توجه به اينکه امام کاظم عليه السلام در سال 128 (ه . ق) چشم به جهان گشوده است و تولد حضرت معصومه عليهاالسلام در سال 173 رخ داده است امام صادق عليه السلام اين سخن را 45 سال قبل از تولد حضرت معصومه فرموده است.

الف. پاداش زيارت حضرت معصومه عليهاالسلام

از آنجا که آن بانو در سه ضلع ولايت يعني: فرزند و خواهر و عمه امام، قرار گرفته، چنانکه در زيارتنامه آن حضرت نيز به آن تصريح شده است، (13) از همان سه ضلع امامت نيز روايات فراوانى درباره پاداش زيارت آن حضرت نقل شده است که به يکى از آنها اشاره مى شود.
امام صادق عليه السلام فرمود: «فَمَن زارَها وَجَبَتْ لَهُ الجَنَّةُ؛ (14) پس هر کس او (فاطمه) را زيارت کند، بهشت بر او واجب مى گردد.» به همين مضمون روايات متعددى از آن حضرت نقل شده است. (15)

ب. طهارت و پاکيزگى

هرچند عصمت در مرحله عالى، اختصاص به معصومين دارد، ولى شواهدى در دست است که نشان مى دهد، فاطمه معصومه عليهاالسلام در مرحله اى از عصمت قرار دارد. امام هشتم عليه السلام آن بانو را با لقب «معصومه» ياد کرده است. و فرموده است: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَةَ بِقُمْ کَمَنْ زارَني» (16) که نشان از پاکى و طهارت نسبى آن حضرت دارد و در زيارت نامه آن حضرت مى خوانيم: «اَلسَّلامُ عَلَيْکِ أَيَّتُها الطّاهِرَةُ الْحَميدَةُ البَرَّة الرَّشيدَةُ، التَّقيَّةُ النَّقيّةُ الرضيَّةُ الْمَرضيّة؛ (17) سلام بر تو اى پاکيزه ستوده، [اي] نيکوکار رشيده، پاک و پاکيزه، [اى بانوي] شايسته و پسنديده.»
صفات فوق، به خوبى نشانگر طهارت و پاکيزگى آن بانوى مطهره است.

ج. کريمه اهل بيت عليهم السلام

از ديگر مقامات آن حضرت که توسط امام باقر عليه السلام به آن حضرت نسبت داده شده است، «کريمه اهل بيت» بودن است. از مرحوم آيت اللّه العظمى سيدمحمود مرعشى نقل شده است که بسيار علاقمند بودم که به طريقى محل قبر شريف جده ام حضرت زهرا عليهاالسلام را بيابم. براى اين مقصود، ختم مجربى انتخاب کرده و چهل شب به آن مداومت کردم، تا شايد با اين طريق، از محل مرقد شريف حضرت زهرا عليهاالسلام ، آگاه گردم. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفتم. در عالم خواب به محضر امام باقر عليه السلام يا امام صادق عليه السلام رسيدم، امام به من فرمود: «عَلَيْکَ بِکَريمَةِ اهلِ البَيْتِ؛ به دامن کريمه اهل بيت عليهاالسلام چنگ بزن.» تصور کردم که منظور امام عليه السلام از اين جمله، حضرت زهرا عليهاالسلام است. عرض کردم: آرى قربانت گردم، من نيز ختم را براى همين گرفتم که محل شريف قبر حضرت را دقيق تر بدانم و زيارتش کنم. امام عليه السلام فرمود: منظور من، قبر شريف حضرت معصومه عليهاالسلام در قم است. سپس افزود: به خاطر مصالحى، خداوند اراده کرده است که قبر حضرت زهرا عليهاالسلام براى هميشه براى همگان مخفى باشد. از اين رو قبر حضرت معصومه عليهاالسلام را تجليگاه قبر شريف حضرت زهرا عليهاالسلام قرار داده و شکوه و عظمت مرقد حضرت زهرا عليهاالسلام را در قبر حضرت معصومه عليهاالسلام متجلى کرده است.
مرحوم سيدمحمود مرعشى رحمه الله وقتى از خواب برمى خيزد، تصميم مى گيرد که با اعضاى خانواده خود عازم قم شود. (18)

نمونه هايى از کرامات کريمه

پايان بخش بحث را ذکر نمونه هايى از کرامات آن بانو قرار مى دهيم.

1. حل مشکل آيت اللّه العظمى نجفى

مرعشى رحمه الله :
مرحوم آيت اللّه العظمى سيد شهاب الدين مرعشى نجفى مى گويد: روزى بر اثر مشکلات فراوان زندگى، از جمله اينکه مى خواستم دخترم را شوهر دهم ولى مال و ثروتى نداشتم تا براى او جهيزيه تهيه کنم، با ناراحتى به حرم حضرت معصومه عليهاالسلام رفتم و با عتاب و خطاب، در حالى که اشکهايم سرازير بود گفتم: اى سيده و مولاى من! چرا نسبت به امر زندگى من اهميت نمى دهيد؟ من چگونه با اين دست خالى دخترم را شوهر دهم؟ سپس با دلى شکسته به خانه برگشتم، حالت خواب مرا فرا گرفت، در همان حال شنيدم که در مى زنند؛ رفتم و در را باز کردم؛ شخصى را ديدم که در پشت در ايستاده و وقتى مرا ديد گفت: «سيده تو را مى طلبد»، با شتاب به حرم رفتم، وقتى که وارد صحن شريف آن حضرت شدم، چند کنيز را ديدم که به تميز کردن ايوان طلا اشتغال داشتند، از سبب آن پرسيدم، گفتند: اکنون سيده مى آيد، پس از اندکى، حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام آمد در حالى که در شکل و شمايل، مانند مادرم فاطمه زهرا عليهاالسلام بود (چون جده ام زهرا را سه بار قبل از آن در خواب ديده بودم) نزد عمه ام حضرت معصومه عليهاالسلام رفتم و دستش را بوسيدم؛ به من فرمود: «اى شهاب! کى ما در فکر تو نبوده ايم که ما را مورد عتاب قرار داده و از دست ما شاکى هستي؟ تو از زمانى که به قم آمدى زير نظر ما و مورد عنايت ما بوده اي.»
وقتى که از خواب بيدار شدم، فهميدم که نسبت به حضرت معصومه عليهاالسلام اسائه ادب کرده ام، همان دم براى عذرخواهى به حرم شريفش رفتم و از آن پس، حاجتم برآورده شد و در کارم گشايشى صورت گرفت و مشکل من حل و زندگى ام آسان گرديد. (19)

2. هلاکت مزدور گستاخ:

در عصر رضاخان و کشف حجاب، روزى رئيس شهربانى قم که مردى گستاخ وبدزبان بود، به حرم حضرت معصومه عليهاالسلام وارد مى شود و در همان جا به زنان باحجاب حمله مى کند تا چادر را از سرشان بگيرد؛ آه و ناله زنان بلند مى شود. در همين وقت غيرت آيت اللّه نجفى که اين صحنه را مى بيند به جوش مى آيد و به نزد رئيس شهربانى رفته، سيلى محکمى به صورت او مى زند. او که از اين سيلى سخت يکّه خورده بود، آيت اللّه مرعشى را تهديد به قتل مى کند ولى روز بعد که در بازار قم در حال حرکت بوده، قسمتى از ساختمان سقف بازار بر سر او خراب شده، و او در همان دم به هلاکت مى رسد و مى ميرد. (20)

3. رفع خطر سيل:

کسانى که به وضع جغرافيايى شهر قم آگاهى دارند مى دانند که در وسط شهر قم رودخانه بزرگى قرار گرفته که پيش تر مسير آب باران دهها فرسخ از زمينهاى قبل از رودخانه، از پايين زاينده رود اصفهان گرفته تا قم، از طريق همين رودخانه به درياچه قم مى ريخت. در اين صورت ناگفته پيداست که هنگام بارشهاى شديد پى درپى، سيلهاى خطرناکى در اين رودخانه به جريان مى افتاد و گاهى باعث خرابيهايى مى شد. در يکى از اين موارد نقل شده، که سيل بسيار عظيمى آمد که اهل قم را فوق العاده ترسانده و هر لحظه انتظار مى رفت که خطر سيل، ساختمانها را ويران کند...
در اين بحران شديد، مشاهده شد که دستى نمايان شد و به سيل اشاره کرده، و آن سيل به سوى ديگر رفته و رفع خطر شد، از اين رو شيخ زکى باغبان در شرفنامه معروف خود مى گويد:
روزى که سيل سيمره از رود «ناربار» آمد به شهر قم زقضاياى کردگار
دانى که کرد رفع بلا از اين ديار؟ معصومه بود دختر موسى سرفراز

ذريه رسول خدا، غمگسار قم (21)

کرامات آن بانوى گرامى بيش از آن است که در يک مقاله بگنجد. سخن را با شعرى در اوصاف آن بانوى مکرمه به پايان مى بريم.

خاک قم گشته مقدس از جلال فاطمه / نور باران گشته اين شهر از جمال فاطمه
گرچه شهر قم شده گنجيه علم و ادب / قطره اى باشد ز درياى کمال فاطمه
تابش شمع و چراغ و کهرباى نورها / باشد از نور جمال بى مثال فاطمه
صافى آيينه ايوان نيکومنظرش / گوشه اى از صافى قلب زلال فاطمه
عطرآگين گشته گر اين بارگاه جنتى / اين نسيمى است از عبير دلگشاى فاطمه
بر سر ما سايه افکن از کرامت اى بتول / شد سعيد آن کس که بد اندر ظلال فاطمه
آفت دلها غم است بر درگه معصومه ام / حرمت من، حرمت عز و جلال فاطمه
يا رب از غمها مرا برهان هم از افسردگى / عفو کن ما را به قلب پر ملال فاطمه (22)
--------------------------------------------
پى نوشت ها :
1. ابن جوزى، تذکرة الخواص، ص315 و ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج48، ص286 و سيدجعفر آل بحرالعلوم، تحفة العلوم، ج2، ص37.
2. شيخ على نمازى، مستدرک سفينة البحار، ج8، ص257، ماده «فطم.»
3. علامه بحرانى، عوالم، ج21، ص328 و شيخ عباس فيض، گنجينه آثار قم، ج1، ص386 و ر.ک: شيخ مهدى منصورى، حياة السّت، ص10 و دکتر محمدهادى امينى (فرزند بزرگ علامه اميني)، فاطمه بنت الامام موسى الکاظم، ص5 و 21 و ر.ک: مهدى منصورى، زندگى حضرت معصومه عليهاالسلام ، ص34.
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص367 و عمادزاده، زندگانى حضرت موسى بن جعفر، ج2، ص375.
5. حسن بن محمد بن حسن قمى، تاريخ قم، ص213 و سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج8، ص290 و شيخ ذبيح اللّه محلاتى، رياحين الشريعه، ج5، ص32 و ملک الکتاب شيرازى، بحرالانساب، ص160 و ر.ک: محمدعلى بن حسن کاتوزيان، انوار المشعشعين، ج1، ص208 و شيخ عباس قمى، منتهى الامال، ج2، ص242، و شيخ محمد حرزالدين، مراقد المعارف، ج2، ص163، و سيد حسن امين، دائرة المعارف شيعية، ج3، ص231 و... .
6. ميرابوطالب واعظ تبريزى، وسيلة المعصوميه، ص65، و سيد موسى برزنجى شافعى مدنى، لواقح الانوار فى طبقات الابرار، آغابزرگ تهرانى، الذريعه، ج24، ص107، و کشف الظنون، ج2، ص1565.
7. مستدرک سفينه (همان)، ج8، ص258.
8. حياة الست (همان)، ص11.
9. جعفر مرتضى عاملى، حياة الامام الرضا عليه السلام ، ص428.
10. ر.ک: شماره 30 سال 1423 مقاله «برکات ورود حضرت معصومه به قم»، و شماره 37، مقاله «شمه اى از کرامات کريمه» و شماره 42 مقاله «شفيعه روز جزا.»
11. ملبوبى، منهاج الدموع، ص441 و محمدى اشتهاردى، حضرت معصومه فاطمه دوم، ص131.
12. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج60، ص117.
13. السلام عليک يا بنت ولى اللّه ، السلام عليک يا اخت ولى اللّه ، السلام عليک يا عمة ولى اللّه .
14. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج60، ص117.
15. بحارالانوار، (همان)، ج102، ص265.
16. ناسخ التواريخ، ج3، ص68 و رياحين الشريعه، ج5، ص35.
17. محمدعلى کاتوزيان، انوارالمشعشعين، ج1، ص211.
18. کريمه اهل بيت، (همان) ص43 ـ 45 و حضرت معصومه، فاطمه دوم (همان)، ص139.
19. بر ستيغ نور، شرح حال آيت اللّه نجفى مرعشى، ص79.
20. همان، ص77 و حضرت معصومه فاطمه دوم، (همان)، ص156.
21. انوار المشعشعين، ج1، ص216.
22. گنجينه دانشمندان، ج1، ص17.

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)