خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
خلاصه ای از زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها)
نام: فاطمه (سلام الله علیها)؛
نام پدر: محمد رسول الله (صلی الله علیه وآله)؛
نام مادر: خدیجه کبری (سلام الله علیها)؛
القاب آن حضرت: زهرا، صدیقه، زهره، بتول؛
کنیه: ام الحسین، ام ابیها، ام الائمه؛
محل تولد: مکه مکرمه؛
زمان تولد: جمعه بیست جمادی الثانی، پنج بعثت؛
تاریخ ازدواج: دوم هجرت؛
نام همسر: علی مرتضی (علیه السلام)؛
نام فرزندان: حسن، حسین، زینب، محسن، ام کلثوم؛
زمان و محل شهادت: سیزده جمادی الاول یا سوم جمادی الثانی، یازدهم هجری درهجده سالگی درشهر مدینه النبی؛
مزار آن حضرت: به قولی درکنار قبر پیامبر (صلی الله علیه وآله) یا قبرستان بقیع یا بین منبر وقبرپیامبر (صلی الله علیه وآله) در مسجد النبی
دوران حیات: 1ـ زندگی درکنار پیامبر (صلی الله علیه وآله) وشوهرش علی (علیه السلام)؛ 2 ـ چند ماه بعد ازفوت پیامبر(صلی الله علیه وآله)
دوران کودکی حضرت
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) روز بیست جمادی الاخر سال پنجم بعثت از بطن مادرش خدیجه درمکه مکرمه بدنیا آمد، حدیثی ازپیامبر درباره دخترش حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نقل شده است که فرموده: «خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ؛ خداوند نور فاطمه را قبل ازاینکه زمین و آسمان را بیافریند، آفریده است»؛ حدیثی ازپیامبر نقل شده است که فرمود چرا رفتار محبت آمیزی که با فاطمه (سلام الله علیها) داری با دیگر فرزندانت نداری؟ پیامبر فرمود: قبل ازاینکه نطفه فاطمه ایجاد شود جبرئیل برای من سیبی ازبهشت آورد من آن سیب را خوردم و سپس با خدیجه همبستر شدم و بعد از آن فاطمه (سلام الله علیها) بدنیا آمد. به همین جهت است که هرگاه او را می بوسم و می بویم از وی بوی بهشت را استثشام می کنم.
در جایی دیگر ازپیامبر(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: قبل ازاینکه آدم ازبهشت هبوط کند، نور فاطمه (سلام الله علیها) به سیبی تابیدن گرفت وآدم آن را خورد و آن نور بعدها در فرزندش هابیل تجلی نمود سپس ادامه داد برای امت من بگویید که نور فاطمه قبل از آفرینش زمین وآسمان آفریده شده است. درموقع وضع حمل خدیجه گویند فرشتگان ازآسمان به زیر آمدند تا درتولد فاطمه (سلام الله علیها) او را یاری دهند. فرشتگان او را به دنیا آوردند ودرملحفه سفیدی پیچیدند و به مادرش سپرده و به آسمان بازگشتند. گویند اولین زنانی که پای به بهشت می گذارند، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وحضرت مریم (علیه السلام) می باشند. آنها پاک ترین زنان عالم وسرور همه ایشان هستند.
اسماء و القاب آن حضرت
اسماء مبارک آن حضرت بی شمار است که برخی ازآنها ازاین قرار می باشد:
مرضیه، زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، زکیه، مبارکه، محدثه، و...
لقب آن حضرت، سیدة نساء العالمین بود. که وی را بتول نیز نامیده اند. یکی از مشهور ترین کینه های آن حضرت ام ابیها می باشد که پیامبر مکرر آن را به وی می فرمود واو را با این لقب می خواند.
این کنیه از آن جهت حائز اهمیت می باشد که معنی لغوی آن این است: مادر پدرش و این ازعجایب تاریخ می باشد؛ چگونه می تواند دختری مادر پدرش باشد. البته ام یعنی مادر در نظر اعراب کلمه ای مقدس و پاک می باشد.
ازاین رو درمی یابیم که پیامبر عظیم الشان اسلام والاترین ارزش ها را برای دخترش فاطمه (سلام الله علیها) قائل بوده به همین جهت او را مادر خویش نه بلکه مادر همه مسلمان ها نامیده، افتخاری که دیگر هیچ کس به آن نائل نشده است. خصوصا درآن ایامی که عرب ها برای فرزند دختر خویش اهمیتی قائل نبوده واو را باعث ننگ وخفت دانسته و بعضا آنها را زنده به گور می نمودند.
مقام حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
در قرآن وحدیث درقرآن وسوره های مختلف آن ازدیدگاه برخی از مفسران شیعه، سوره های گوناگونی درشأن ومنزلت این بانوی محدثه نازل شده واحادیث فراوانی ازپیامبر نقل شده است که برخی ازآنها به شرح زیر می باشد:
آیه مباهله، آیات الابرار، آیه موعدت اخی لقربی، آیه تطهیر، ازمستحکماتی هستندکه مفسران آن را درباره این بانوی بزرگوار تفسیر می نمایند.
ازعایشه همسر پیامبر (صلی الله علیه وآله) نقل شده است هیچ کس را جز فاطمه (سلام الله علیها) ندیده ام که اخلاق و خصوصیاتش درست مانند پیامبر (صلی الله علیه وآله) باشد او و پدر گرامیش چون دو نیمه یک سیب بودند. بارها خود به چشم خویش دیدم که هرگاه فاطمه به مجلس پیامبر وارد می شد او از جای برمی خواست و فاطمه را مشایعت می نمود و درصدر مجلس می نشاند. حدیثی دیگر ازپیامبر نقل شده است که فرمود: «ذرات وجود فاطمه (سلام الله علیها) از ایمان به خداوند آکنده است. او هرلحظه در فکر خداست و هیچگاه از یاد او غافل نمی باشد.» ازعایشه نقل شده است که فرمود: هرگاه پیامبر از سفر بازمی گشت نخست فاطمه رامی بوسید او را نوازش می کرد و می گفت: هرگاه ازسفر به خانه بازمی گردم با دیدن فاطمه خستگی راه از تنم خارج می شود و هرگاه که می خواهم به مسافرت بروم با دیدار او جان تازه درقلبم در رگ هایم جریان می یابد و با قوّت قلب بیشتری ازخانه خارج می شوم، فاطمه (سلام الله علیها) ا ززنان برگزیده و بزرگ عالم است که می توان آن ها را این گونه نگارش نمود.
«حضرت مریم (سلام الله علیها)، حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، آسیه همسر فرعون وخدیجه مادربزرگوار آن حضرت.»
ازدواج آن حضرت
ازدواج حضرت فاطمه با حضرت علی بزرگترین رویداد زندگی آن دو بزرگوار بود. که دراول ذیحجه، دوم هجرت و به قولی پنجشنبه بیست ویکم محرم سال سوم هجرت به وقوع پیوست. برخی معتقدند که جبرئیل ومیکائیل خطبه عقد را جاری ساختند و مهریه آن حضرت به قولی پانصد درهم یعنی چهارصد مثقال نقره بود حدیثی درباره خواستگاری آن حضرت مشهور است که یک روز ابوبکر به منزل پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمد و فاطمه را خواستگاری نمود، رسول خدا گفت: منتظر نزول وحی در این باره هستم. بعد از او عمر به خواستگاری او رفت. پیامبر (صلی الله علیه وآله) همان جواب رابه وی داد.تا اینکه حضرت علی (علیه السلام) به خواستگاری فاطمه رفت. او در حالی که عرق شرم بر پیشانی اش نشسته بود درگوشه ای نشست. پیامبر که او را پریشان احوال و نگران دید فرمود: ای علی چه می خواهی حرف دلت را بزن شاید آمده ای فاطمه را ازمن خواستگاری نمایی. حضرت علی (علیه السلام) با خجالت و شرمساری گفت: آری. دراین هنگام جبریئل بر رسول الله نازل شد وفرمود: خداوند با این ازدواج فرخنده موافق است. به همین جهت دخترت را به عقد مرتضی درآور تا خداونداز تو راضی باشد.
پیامبر به دخترش فرمود: مبارک باشد برشما این پیوند فرخنده ونورانی. سپس ادامه داد ای فاطمه (سلام الله علیها) علی (علیه السلام) را که پسر عموی من است به خوبی می شناسی او تربیت شده من است. درخانه ما رشد و نمو یافته به همین علت به تو اطمینان می دهم که او برای تو بهترین شوهر است.اگر می خواهی او را انتخاب کن .
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کلام روحانی پدرش را پذیرفت و با ازدواج با علی (علیه السلام) موافقت فرمود. مراسم خواستگاری و ازدواج آن دو در نهایت سادگی و بی پیرایگی انجام گرفت. درحقیقت این ازدواج آسان که می توان آن را بهترین نمونه ازدواج های اسلامی دانست می بایست سرمشق مسلمانان در روزگار ما باشد که متاسفانه به علت مخارج گزاف و مهریه های سنگین بسیاری ازجوانان قادر به انجام آن نمی باشند.
روایت شده است که اگر جوانی به سن بلوغ برسد و ازدواج نکند دینش کامل نمی گردد. ازاین رو جوانان ما باید ازدواج علی و فاطمه را الگو قرارداده و ازخرج هزینه های گزاف بپرهیزند وخانواده ها با آسان گیری زمینه را برای رسیدن به زوج ها به یکدیگر فراهم آورند. همان طوریکه گفته شد پیامبر (صلی الله علیه وآله) جواب قطعی به علی (علیه السلام) نداد. بلکه آن را منوط به عقیده خود فاطمه دانست واین ازنکاتی است که باید مورد توجه مادران و پدرانی باشد که بدون توجه به خواست وعلاقه فرزندانشان آنها را وادار به ازدواج می نمایند.
جهیزیه حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
اشیاء ذیل را جهیزیه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دانسته و دراحادیث وروایات مختلف نام برده اند: تعدادی شیشه عطر، یک مشک آب، پیراهنی ارزان قیمت، یک آفتابه، یک تشت مسی، یک آسیای دستی، پرده ای ازپشم، دو کوزه سفالی، سفره ای چرمی، چادری از پارچه یمنی، یک جفت بالش، دو تشک ازپشم گوسفند ولیف خرما، روبند و یک مقنعه وچیزهای دیگری که برای زندگی ساده و بی پیرایه ضروری است.
ازدواج های امروزی متاسفانه آن چنان با بریز و بپاشهای فراوان همراه است که خانواده عروس و داماد تامدت ها می بایست اقساط اجناسی راکه با زحمت تهیه نموده اند بپردازند.
درحالیکه فاطمه (سلام الله علیها) را برروی شتر پدرش نشانده بودند و زنان پیامبر دراطراف آن هلهه و شادی می کردند و پیامبر (صلی الله علیه وآله) خود به همراه جوانان بنی هاشم دراطراف شتر حرکت می کردند. فاطمه رابه سوی خانه علی (علیه السلام) بردند.
هنگامی که فاطمه (سلام الله علیها) به خانه علی (علیه السلام) رسید پیامبر داخل شد ودست دخترش را درمیان دستان او گذاشت و ازهر دوی آنها تعریف و تمجید کرد و برایشان آرزوی زندگی خوب وخوشی را نمود و تداوم آن را ازخداوند بزرگ مسئلت نمود وآنها را دعای خیر کرد.
فاطمه درمنزل حضرت علی (علیه السلام) فاطمه بعد از دومین سال هجرت زندگی مشترک خویش را باعلی (علیه السلام) آغاز نمود که مدت آن را برخی ازمورخان قریب به 9 سال ذکر کرده اند.
این زن وشوهر شادی ها وسختی های زندگی را با هم تحمل کردند و بدون آن که د رخلال این 9 سال کوچکترین اختلافی باهم داشته باشند به زندگی مشترک خویش ادامه دادند.
ازیک طرف علی (علیه السلام) افتخارمی نمود که دختر پیامبر(صلی الله علیه وآله) همسر اوست و ازطرف دیگر فاطمه (سلام الله علیها) ازداشتن چنین شوهر نمونه ای به خود مباهات می کرد.
ازحضرت علی (علیه السلام) روایت شده است: فاطمه که عزیزترین و محبوبترین کسان پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود گاهی آنقدر با مشک آب می آورد که سینه اش مجروح می شد و آنقدربا دستان خود آسیاب می کرد که دستانش پینه بسته و خشن شده بود و آنقدر خانه را جارو می زد که لباس هایش خاک آلود بود انقدر زیر دیگ را روشن می کرد که جامه هایش سیاه و دود آلود شده و دربعضی ازروزها بسیار لاغر وضعیف می نمود.
تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
یک روز فاطمه (سلام الله علیها) ازپیامبر خواست تا کنیزی به او ببخشاید تا در کارها به وی کمک نماید تا قدری از بارخستگی اش کاسته شود.
پیامبر گفت: بعد ازآنکه از نمازفارغ شدی پیش ازآنکه به چپ و راست خود بنگری 34 مرتبه الله اکبر، 33 مرتبه سبحان الله، والحمدلله بگو، آنگاه خواهی دید که خداوند چه نیروی زیادی به تو می دهد که درکارهایت به کنیز نیاز نداشته باشی. فاطمه مسرور شد و از پدربزرگوارش تشکر نمود.
ازهمان هنگام تسبیحات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به عنوان یک فعل مستحبی بعد ازهرنماز توسط شیعیان آن حضرت قرائت می شود، بعدها پیامبر (صلی الله علیه وآله) کنیزی به نام «فضه» را برای او فرستاد تا درکارهای خانه او را یاری رساند.
رحلت پیامبر(صلی الله علیه وآله) واندوه فاطمه (سلام الله علیها)
پیامبر درروز دوشنبه 28 صفر یا اوایل ربیع الاول سال یازدهم هجری درمدینه درا فانی راوداع گفت آخرین کلام او به امت خویش چنین بود:
«اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» امروز برای شما دینتان را کامل کردم واسلام را برای شما باقی گذاشتم. بعد ازآنکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) دربستر بیماری افتاد، هیچکس بیش ازفاطمه (سلام الله علیها) برای او دلسوزی نکرد، او بور که شبانه روز از پدربزرگوارش پرستاری ومراقبت می نمود.
گویند هنگامی که پیامبر رحلت نمود، فاطمه که ازبیدار خوابی های خود ازجهت پرستاری ازپدر بیمار وضعیق شده بود، روز به روز لاغر و رنجورتر می شد، او چنان ازمرگ پدر خود سوگوارشده بودکه مردم مدینه براو دل می سوزانیدند و به علی (علیه السلام) می گفتند که همسرت را آرام کن. اما فاطمه بیش ازپیش می گریست و زاری می کرد و می گفت: می خواهم آنقدر گریه کنم تا به پدر ملحق شوم من بدون او لحظه ای نمی توانم زندگی کنم.
ماجرای سقیفه
بنی ساعده بعد از فوت پیامبر(صلی الله علیه وآله) همان طوری که گفته شد گروهی از مهاجرین وانصار درسقیفه بین ساعده گرد هم جمع شدند و بدون آنکه توجهی به جنازه پیامبر داشته باشند برسرانتخاب خلیفه با هم به منازعه پرداختند.
حضرت علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و گروهی از بزرگان بنی هاشم، پیامبر (صلی الله علیه وآله) راغسل داده وکفن نموده و دفن کردند.
بعد ازپایان مراسم خاکسپاری رسول خدابه حضرت علی (علیه السلام) خبر دادند که در سقیفه بنی ساعده ابوبکر را به خلافت برگزیده اند، با اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله) درغدیر خم حضرت علی (علیه السلام) را به جانشینی خود انتخاب نموده بود و خلافت حق مسلم وی بود به خاطراینکه بین مسلمانان ایجاد اختلاف و تشتت نشود و التهاب جامعه که خود ناشی از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله) بو دکاهش یابد ومسلمانان قدرت خویش را حفظ نمایند. اعتراضی نفرمود و بعد از چند روز با ابوبکر بیعت کرد.
ماجرای فدک
فدک دهکده کوچکی از اراضی یهودیان طایفه بنی قریضه بودکه درنزدیکی قلعه خیبر قرارداشت. و بعد ازتسخیر آنجا توسط مسلمانان و اخراج یهودیان از فدک به تصرف مسلمانان درآمد.
فدک بعداز اینکه به تصرف ایشان درآمد جزء اموال غیرمنقول پیامبر (صلی الله علیه وآله) درآمد و او آن دهکده را که نخلستان بزرگی دراطراف خود داشت به دخترش فاطمه (سلام الله علیها) بخشید. بعد ازماجرای انتخاب خلیفه وخلافت ابوبکر مسلمانان به گروه های مختلف تقسیم شدن واختلافاتی دربین ایشان روی دادکه بزرگترین آنها قیام مسلمیه کذاب بود که در اواخر عمر پیامبر آغاز گردید وابوبکر به آن خاتمه داد. بعد ازاین وقایع حضرت فاطمه مشاهده نمود که درآمد حاصله از فدک را برای او نمی آورند. به همین جهت کسانی را نزد خلیفه فرستاد وعلت را ازاو پرسید.
ابو بکر پاسخ داد: مگر نشنیده ای که پیامبر بارها فرموده بود: «مَعاشِرَ الْأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ»
یعنی ما جماعت پیامبران را ازخو میراثی باقی نمی گذاریم .
هنگامی که این خبررا به حضرت دادند او که در فراق پدرسوگوار بود، آهی از ته دل کشید و با صدای بلند زار زار گریست به طوری که زنان مهاجر و انصار به گریه افتادند و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سپس خطبه پرشوری خطاب به ابوبکر ایراد نمود.
خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
خطبه حضرت زهرا به این شرح می باشد:
سپاس وستایش خداوندی راست که زمین وآسمان و هرچه درآن است را آفریده و سپس محمد (صلی الله علیه وآله) را به پیامبری خویش برگزیده است که نور نبوتش جهان ظلمانی را روشن ساخت و با فروغ ملکوتی او بربال های فرشتگان الهی به آسمانها رفت ومعراج نمود.
شما ای انصار و ای مهاجرین که با پیامبر خود دست یاری و مساعدت داده اید ومتعهد شدید که او را کمک نمائید و دینش را گسترش بخشید، پس اکنون شمارا چه شده است که برای پیامبر(صلی الله علیه وآله) خود حدیث جعلی می سازید و فرزند او را از ارث محروم می کنید.
شما در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله) با او بودید چرا اکنون به دوران جاهلیت بازگشتید، چه کسی این روایت نادرست را از پیامبر نقل نموده که فاطمه (سلام الله علیها) از ارث پدر محروم گشته است. آن کیست که قرآن وآیات قرآن را به سود خویش تفسیر نموده و برروی نص صریح قرآن خط بطلان کشیده است و کلام الهی را دگرگون نموده است .
پس اگر قرآن را نخوانده اید سوره نمل (مورچه) را بخوانید که خداوند در قرآن فرموده: «وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ» و سپس در سوره نسأ به صورت روشن و آشکار مسایل ارث را بیان داشته است. شما چگونه به خود جرأت می دهید که یک حکم الهی را بر روایتی مجهول ازیک شخص نامعلوم ترجیح داده و جگر گوشه پیامبر را ازمیراث حقه و مسلم وی محروم سازید.
من ناگزیرم گفتنی ها را به شما بگویم تا شاید ازخواب گران بیدار شوید. این وظیفه من است که امت پدرم را ازخطری که پیش روی آنهاست آگاه سازم .
بیانات هیجان انگیز وقاطع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) پایه های خلافت تازه تأسیس شده ابوبکر را لرزانید بعد از آنکه ابوبکر خطبه حضرت راشنید بیمناک شد وبه او پیغام فرستاد و گفت:
اگرمن درجایی حدیثی ازپیامبر روایت نمودم و گفتم پیامبران ازخود ارثی به جای نمی گذارند، آن ارث شامل اموال غیر منقول نمی شود، به همین جهت فدک را به شما بازمی گردانم.
شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که طاقت دوری پدر را نداشت و درسوگ او زاری بسیار نمود، به طوری که شب و روز خویش را به ماتم واندوه می گذرانید، ازاین رو روز به روز ضعیف تر ولاغرتر می شد تا جایی که اطرافیانش نسبت به سلامتی وی بیمناک شدند. تااینکه حضرت دربستر بیماری افتاد.
خصوصا بلال که بوی پیامبر ازاو استشام می شد ومؤذن بیت الاحزان فاطمه (سلام الله علیها) بود بیش ازپیش نگران سلامتی آن حضرت بود. هنگامی که او اذان می گفت، فاطمه (سلام الله علیها) منقلب می گردید، به طوری که بلال بربستر او حاضر می شد ومی گفت:
ما برجان تو بیمناک هستیم مبادا ناگهان جان به جان آفرین تسلیم نمایی.
وخامت حال حضرت به جایی رسید که بزرگان مهاجر و انصار به عیادت او می رفتند. تا اینکه آن حضرت روزسه شنبه دوم جمادی الاخر درحالیکه به قولی 18 سال و7 ماه ازعمرش می گذشت و71 روز از رحلت پیامبر می گذشت وفات یافت .(به قولی به شهادت رسید)
بعضی مورخان عمر اورا 28 سال و رحلت او را 13 جمادی الاول نوشته اند و باز به روایتی گروهی ازمفسران وفات آن حضرت را دوشنبه 13 جمادی الاخر سال 11 هجری ذکر کرده اند.
زنان بنی هاشم درخانه او جمع شدند و به گریه و زاری پرداختند حضرت علی (علیه السلام)او را غسل داد و کفن نمود و درمکان نامعلومی که آن حضرت وصیت نموده بود دفن نمود. مکان دفن آن حضرت بعد ازگذشت چهارده قرن هنوز کشف نشده است با این وجود گروهی ازمورخان عقیده دارندکه مدفن او بین قبر و منبر پیامبر و تعدادی ازایشان آن را در بقیع و یا بین قبر و منبر پیامبر و دسته ای قبر او را درمنزل خودش می دانند؛ به هرحال ممکن است که این راز برشیعیان آن حضرت تا ابد مخفی بماند.
درباره شهادت حضرت زهرا سلیم بن قیس درکتاب اسرار آل محمد می نویسد: بعد ازماجرای سقیفه، عمر به خانه حضرت علی (علیه السلام) حمله ور شده و در آنرا آتش زد و داخل خانه شد و دراین هنگام حضرت فاطمه سرآسیمه ازخانه بیرون آمد عمر با شمشیربه پهلوی حضرت زد و بازوی او را باتازیانه زخمی کرد به طوریکه طفلی که دربطن آن حضرت (محسن) بود سقط شد. دراین هنگام علی (علیه السلام) به دفاع ازفاطمه (سلام الله علیها) برخاست وگریبان عمر را گرفت واو را برزمین زد و خواست که او رابکشد اماغلامان عمر به درون خانه ریختند و قنفذ غلام عمر آن حضرت وهمسرش فاطمه (سلام الله علیها) را با تازیانه مجروح کرد بطوریکه آن حضرت تاهنگام فوت جای زخم او را بربازویش داشت. بعد ازآن قنفذ فاطمه(سلام الله علیها) را به طرف چهارچوب درخانه کشانید وسپس در را فشار داد تا استخوانی ازپهلویش شکست و طفلش (محسن) را سقط کرد، حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد ازاین ماجرا دائما در بستر بیماری بود تا به شهادت رسید.