آثار و فوائد روزه‏ دارى

 

مقدمه

مهم‏ترين اثر روزه بعد تربيتى آن است. روزه روح آدمى را لطيف و اراده انسان را «قوي» و غرائز او را «تعديل» مي‏کند.
از مرتاضان، که از خودداري‏هاى مخصوص به تطهير روح مي‏پردازند، گرفته تا صوفيان، که چله‏نشينند و امساک از اصول آنها است، و عارفان که مي‏گويند: «اندرون از طعام خالي‏دار تا در او نور معرفت بيني.» همگى نقش محورى روزه در خودسازى و تهذيب نفس را باور دارند؛ زيرا روزه، تمرين مقاومت و آمادگى روحى در خودسازى است.
اخلاق و تهذيب نفس بر دو پايه استوار است:
الف) تخليه؛ يعنى پاکسازى و تصفيه روح از عادات ناپسند و آلودگي‏هاى مادى که مقدمه آن شناخت صفات پسنديده و ناپسند است.
ب) تحليه؛ يعنى آراستن نفس به صفات پسنديده و مطلوب انسانى، مانند تقوا که از حکمت‏هاى روزه است «لعلکم تتقون.» (1)
روزه بستر مناسبى را براى ايجاد تقوا فراهم مي‏سازد. افرادى که ساليانه، يک دوره يک ماهه‏اى را براى مبارزه با خواسته ‏هاى درونى مي‏گذرانند، از آمادگى رزمى و دفاعى بيشترى برخوردارند. پيامبر اکرم (ص) شکم‏ چرانى و شهوت جنسى را از جمله سه امرى برشمرد که پس از خويش، براى امتش نسبت به آنها بيمناک بود.
و نيز از کلام گوهربار آن حضرت است که فرمود: «اولين چيزهايى که موجب گرفتارى انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسي) است.»
روزه‏دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب، از بعضى لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حيوان، در بند اصطبل و علف نيست. او مي‏تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگيرد و با تمرين‏هاى پيگير و خستگي‏ناپذير از وسوسه‏هاى دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقيقت بزرگترين فلسفه روزه همين اثر تربيتى و معنوى آن است. انسانى که انواع غذاها و نوشابه‏ها را در اختيار دارد و هر لحظه که تشنه و گرسنه شد به سراغ آن مي‏رود، مانند درختانى است که در پناه ديوارهاى باغ بر لب نهرها مي‏رويند، اين درختان نازپرورده، بسيار کم مقاومت و کم‏دوامند. اگرچند روزى آب از پاى آنها قطع شود، پژمرده شده و خشک مي‏شوند ؛ اما درختانى که در لابه‏لاى صخره‏ها در دل کوه‏ها و بيابان‏ها مي‏رويند و در همان اوان رشد، همواره با طوفان‏هاى سخت، آفتاب سوزان، سرماى زمستان و با انواع محروميت‏ها دست و پنجه نرم مي‏کنند، بسيار محکم و بادوام هستند.
روزه، آدمى را از عالم حيوانات جدا کرده و به جهان فرشتگان مي‏برد.
اگر پيامبر اسلام (ص) مي‏فرمايند: «الصوم جنة من النار؛ روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ.» (2) اشاره به همين موضوع است.
يعنى روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصى انسان است، که به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل مي‏شود.
در روايت آمده که امام على (ع) از پيامبر اکرم (ص) پرسيدند: چه کنيم که شيطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم يسود وجهه و الصدقة تکسر ظهره و الحب في‏اللّه‏ و المواظبة على العمل الصالح يقطع دابره و الاستغفار يقطع و تينه؛ روزه روى شيطان را سياه مي‏کند و انفاق در راه خدا پشت وى را مي‏شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نيک، دنباله او را قطع مي‏کند و استغفار رگ قلبش را قطع مي‏کند.» (3)
روزه‏ دار روحيه تقوا را در خود زنده مي‏کند و اين مراقبت ثمربخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسيار آسان‏تر است چرا که گرسنگى و تشنگى و ديگر محدوديت‏هاى روزه شعله ‏هاى سرکش غرايز حيوانى و هوس‏ها را تا حد چشمگيرى خاموش مي‏سازد و حتى اگر موقت هم باشد گريبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها مي‏سازد و براى روزه‏دار زمينه آمادگى براى تمرين تقوا و پرهيزگارى فراهم مي‏شود و با مراقبت و تمرين پياپى در يک ماه نيروى بازدارنده از گناه در او به وجود مي‏آيد و خصلت خوددارى در او ريشه مي‏گيرد و رشد مي‏کند و او با گذراندن اين برنامه يک ماهه توفيق مي‏يابد که پس از ماه روزه نيز پرهيزگار باقى بماند. بدين ترتيب به روزه‏دار بايد در حال روزه با وجود گرسنگى و تشنگى از غذا و آب، از بعضى لذات هم چشم بپوشد و عملاً ثابت کند که همچون حيوان، در بند اصطبل و علف نيست. او مي‏تواند کنترل امور نفس سرکش را به دست بگيرد و با تمرين‏هاى پيگير و خستگي‏ناپذير از وسوسه ‏هاى دشوار شکم و شهوت بگذرد و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلط گردد.
بدين ترتيب به مقام پر ارج تقوا که به تعبير قرآن و فرموده پيشوايان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است براى هميشه نائل آيد.
مقام پر ارج تقوا که به تعبير قرآن و فرموده پيشوايان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است براى هميشه نائل آيد.

 

 

 

نقش روزه در تقويت اراده

انسان با روزه‏دارى که، امساک در خوردن و آشاميدن و خوددارى از برخى چيزهاى ديگر است در واقع با خواهش‏هاى خويش مي‏جنگد و در برابر غرايز خود مقاومت مي‏کند، تمرين اين عمل، اراده و تصميم را در انسان نيرومند مي‏سازد و جان را از قيد حکومت و سلطه هوس‏ها و خواهش‏ها مي‏رهاند. پيشوايان اسلام فرموده‏اند: «افضل الناس من جاهد هواه و اقوى الناس من غلب هواه؛ بهترين مردم کسى است که با هواى نفس مبارزه کند و نيرومندترين آنان کسى است که بر آن پيروز شود.» (4) پس روزه‏داران بهترين مردمند چرا که با خواسته‏هاى نفسانى مبارزه مي‏کنند و اگر با مراقبت و کوشش از روزه خويش بتوانند بر نفس خود مسلط شوند، از نيرومندترين مردم نيز خواهند بود.
ماه رمضان زمان مخصوصى است که بهترين فصل براى تربيت و تقويت ايمان و اراده مي‏باشد حضرت زهرا (س) در ضمن خطبه‏اى که در مسجد پيامبر (ص) ايراد نمود، فرمود:
«و الصيام تثبيتا للاخلاص؛ (علل الشرايع، ص 236)
و روزه را خداوند قرار داد براى ثبات و استوارى در اخلاص.»
شخص روزه‏دار، در درجه اول با مقاومت در برابر نيرومندترين خواسته‏هاى طبيعى و غريزى خود از خوردن و آشاميدن و غيره، اراده خود را محکم و تقويت مي‏نمايد و مهم‏ترين عادت‏هاى خويش را ترک و بر شهوات نفس خود مستقلاً حکومت مي‏کند. روزه روح و باطن انسان را از خواهش‏هاى ناشايسته پاک مي‏گرداند و صيقل مي‏دهد و صفاى باطن مي‏آورد زيرا وقتى شکم انسان از غذاها خالى شد. پرهيزگارى، امانت‏دارى، صداقت و خلاصه انسانيت او تقويت‏شده و نور ايمان در قلب او تجلى مي‏کند.
حضرت عيسى بن‏ مريم (ع) فرمود:
«يا معشر الحواريين جوعوا بطونکم لعل قلوبکم ترى ربکم؛ (سفينة النجات، ج 1، ص 180)
اى حواريين خالى نگه داريد شکم‏هاى خود را شايد پروردگار خود را از راه دل ببينيد.»

 

 

 

روزه و صبر

«صبر» از خصائلى است که در اخلاق اسلام بر آن بسيار تأکيد شده است، انسان مسلمان در زندگى فردى و اجتماعى خويش در راه هدف‏هايى مبارزه مي‏کند و با مشکلاتى نيز روبه‏رو است. بدون خصلت صبر، پيروزى بر مشکلات و رسيدن به هدف‏ها آسان نيست. صبر و مقاومت بر نيروى پايدارى انسان مي‏افزايد و اراده را توانا مي‏سازد. هيچ جامعه‏اى اگر تحمل ناگواري‏ها را نداشته باشد، بر مشکلات مختلف و بر دشمنان خويش نمي‏تواند پيروز گردد. با صبر و مقاومت است که مي‏توان به پيکار ستمگران رفت و دست استعمارگران را کوتاه نمود و روزه - به ويژه در روزهاى گرم و طولانى تابستان که فشار تشنگى طاقت‏فرسا مي‏شود، به طور چشمگيرى به انسان صبر و مقاومت مي‏بخشد و تحمل رنج و سختى را بر آدمى آسان مي‏سازد.
قرآن کريم با توجه به همين اثر، از روزه به صبر تعبير کرده است: و استعينوا بالصبر و الصلوة... از صبر (روزه) ... و از نماز کمک بگيريد ... .
امامان معصوم ما (ع) «صبر» را در اين آيه به روزه تفسير کرده‏اند و پيامبر گرامى (ص) نيز ماه رمضان را ماه صبر ناميده‏اند: «شهر الصبر و ان الصبر ثوابه الجنة؛ (رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت است.» (5)

 

 

 

روزه و قناعت

اسلام برخلاف مکاتب مادى شرق و غرب، دنيا و نعمت‏هاى مادى آن را وسيله ‏اى براى تکامل معنوى و رسيدن به سعادت جاويد مي‏داند و به همين دليل فرهنگ اسلام فرهنگ لذت‏جويى و مصرف نيست بلکه فرهنگ قناعت و ايثار است. در روش‏هاى مادى تن آدمى و خور و خواب آن اصالت دارد و حرص و آز براى برخوردارى بيشتر گريبانگير افراد است و در اسلام اصالت با معنويت انسان است و قناعت و ايثار و فداکارى از راههاى وصول به مراتب بلند انسانيت محسوب مي‏شود.
روزه روح و باطن انسان را از خواهش‏هاى ناشايسته پاک مي‏گرداند و صيقل مي‏دهد و صفاى باطن مي‏آورد؛ زيرا وقتى شکم انساناز غذاها خالى شد.
پرهيزگارى، امانت‏دارى، صداقت و خلاصه انسانيت او تقويت‏شده و نور ايمان در قلب او تجلى مي‏کند.
روزه، فريضه‏اى است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادي‏گرايى و حرص و آز براى لذت‏هاى مادى و مسابقه براى مصرف و تن‏پرورى مي‏رهاند و به او مي‏آموزد که به فکر ديگران باشد و بر خواهش‏هاى جسمانى خويش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نياز قناعت ورزد و از اسراف و تبذير بپرهيزد. روزه به مسلمانان مي‏آموزد که با کم هم مي‏توان زيست و حرص و طمع فقط غرق شدن در ماديات و انحراف از معنويات است و براى زيستن لازم نيست که با همه وجود به تن و لذت‏هاى آن پرداخت.
روزه، فريضه‏اى است که مسلمانان را از غرقه شدن در مادي‏گرايى و حرص و آز براى لذت‏هاى مادى و مسابقه براى مصرف و تن‏پرورى مي‏رهاند و به او مي‏آموزد که به فکر ديگران باشد و بر خواهش‏هاى جسمانى خويش مسلط گردد و به مصرف به مقدار نياز قناعت ورزد و از اسراف و تبذير بپرهيزد. روزه به مسلمانان مي‏آموزد که با کم هم مي‏توان زيست و حرص و طمع فقط غرق شدن در ماديات و انحراف از معنويات است و براى زيستن لازم نيست که با همه وجود به تن و لذت‏هاى آن پرداخت.

 

 

 

آثار اجتماعى اخلاقى روزه

نظام طبقاتى و فاصله زياد ميان تهيدستان و مرفهين، يکى از عوامل نارضايتى در نظام و اجتماع است. به هر ميزان فاصله طبقاتى، عميق‏تر گردد، ناهنجاري‏هاى اجتماعى و مفاسد اخلاقى بيشتر مي‏شوند و گروه تهيدست به واسطه‏هاى فشارهاى اقتصادى و محروميت‏هاى اجتماعى نسبت به توانگران، دچار حس حسد و کينه مي‏شوند تا آنجا که کار به خشونت‏هاى اجتماعى مي‏رسد.
شريعت حيات‏بخش اسلام با تکيه بر اصل «عدالت اجتماعي»، نهايت تلاش و کوشش را در تنظيم روابط جامعه به کار برده و از آنجا که طبيعت بشر به واسطه استعدادها و توانمندي‏هاى فردى، مختلف است، همواره در حال تلاش بوده تا با جعل احکام و دستورهاى گوناگون، آن اختلاف طبيعى را نيز به حداقل برساند، از جمله اين احکام، «روزه» است. که شرايطى را پديد مي‏آورد تا ثروتمندان با درک موقعيت محرومان، فشارهاى اقتصادى و رنج‏هاى اجتماعى آنان را درک کنند و کاهش دهند و با اين اقدام، جامعه را از پريشانى و نارضايتى، پاک مي‏سازد و روحيه برادرى و همگرايى را در آنان به وجود مي‏آورد. هنگامى که «هشام بن‏حکم» از امام صادق (ع) فلسفه روزه را مي‏پرسد، حضرت مي‏فرمايد:
«به راستى خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسيله آن بين تهيدستان و ثروتمندان برابرى ايجاد کند و ثروتمندان هرگز درد گرسنگى و فقر را احساسس نکرده‏اند و هرگاه (خوردنى و آشاميدني) را اراده نموده‏اند برايشان ميسر بوده است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» تا بين بندگانش از فقير و غنى، مساوات و برابرى به وجود آورد (هر دو گروه رنج گرسنگى و تشنگى را بکشند) سرمايه‏داران مسلمان گرسنگى و درد فقيران را لمس نمايند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم کنند.» (6)
پيشوايان گرامى دين، در روايات و ادعيه اسلامى ماه رمضان را ماه مواسات ناميده‏اند. از نتايج بارز روزه برانگيختن حس همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگى آسوده‏اى دارند و رنج فقر و طعم گرسنگى را نچشيده‏اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسيله ‏اى است که آنان را از غفلت مي‏رهاند و رنج مستمندان را به ياد آنان مي‏آورد تا به دستگيرى فقيران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
يکى از آثار و برکات اخلاقى و معنوى روزه اين است که انسان با گرسنگى و تشنگى، به ياد گرسنگى و عطش روز قيامت مي‏افتد و تصميم مي‏گيرد براى روز قيامت توشه‏اى آماده کند روز قيامت گرماى طاقت ‏فرسا دارد. و همگى در آن روز از شدت گرما عرق‏ريزان و تشنه مي‏شوند.
پيامبر اکرم (ص) در «خطبه شعبانيه» مي‏فرمايد: «با گرسنگى و تشنگى خويش در روزه رمضان به ياد گرسنگى و تشنگى روز قيامت باشيد.» (7)
کسى که روزه مي‏گيرد و تمامى روز را با وجود اينکه به انواع خوردني‏ها و آشاميدني‏ها دسترسى دارد، در عين حال امساک مي‏کند، جز اخلاص به پيشگاه حق تعالى غرضى ديگر ندارد و کسى که به پيشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، مورد قبول درگاه خدا مي‏شود.

 

 

 

آثار بهداشتى و درمانى روزه

روزه، افزون بر فوائد تربيتى و اجتماعى فوائد بهداشتى نيز دارد. روزه تمام دستگاه‏هاى بدن را از خستگى مدام رها مي‏سازد، عمر را طولانى مي‏کند، به جسم نشاط تازه‏اى مي‏بخشد و آدمى را از کسالت و سستى در مي‏آورد، از بيمارى و دردها آزاد مي‏سازد و چاقى زياد را از بين مي‏برد.
روزه سبب مي‏شود که ذخاير مخصوص گليکوژن يا چربى بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلى برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربي‏هاى زير جلدى را به مصرف رسانده و به تدريج نوبت به چربي‏هاى احشا مي‏رسد.
دکتر «الکسيس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» مي‏نويسد: «با روزه‏دارى، قند خون در کبد مي‏ريزد و چربي‏هايى که در زير پوست ذخيره شده‏اند و پروتئين‏هاى عضلات و غدد و سلول‏هاى کبدى آزاد مي‏شوند و به مصرف تغذيه مي‏رسند.»
وى مي‏گويد: «لزوم روزه‏دارى در تمام اديان تأکيد شده است. در روزه، ابتدا گرسنگى و گاهى نوعى تحريک عصبى و بعد ضعفى احساس مي‏شود، ولى در عين حال، کيفيات پوشيده‏اى که اهميت زيادى دارند، به فعاليت مي‏افتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را براى نگهدارى و تعادل محيط داخلى و قلب، قربانى مي‏کنند و به اين ترتيب روزه تمام بافت‏هاى بدنى را مي‏شويد (خانه تکانى مي‏کند) و آنها را تازه مي‏کند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوى اعضاى بدن تعبير مي‏کند، که در آغاز روزه‏دارى، زبان باردار است، عرق بدن زياد است، دهان بدبو است و گاه آب از بينى راه مي‏افتد، که همه اينها علامت شروع شست‏وشوى کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف مي‏شود، اسيداوريک ادرار کاهش مي‏يابد و شخص احساس سبکى و خوشى خارق‏العاده‏اى مي‏کند. در اين حال اعضا هم استراحتى کافى دارند.
پيشوايان گرامى دين، در روايات و ادعيه اسلامى ماه رمضان را ماه مواسات ناميده ‏اند. از نتايج بارز روزه برانگيختن حس همدردى نسبت به مستمندان و همنوعان تنگدست است، آنان که زندگى آسوده‏اى دارند و رنج فقر و طعم گرسنگى را نچشيده‏اند، ممکن است از حال مستمندان غافل بمانند و روزه وسيله‏اى است که آنان را از غفلت مي‏رهاند و رنج مستمندان را به ياد آنان مي‏آورد تا به دستگيرى فقيران همت گمارند و به درد دل آنان برسند.
دکتر «تومانياس» درباره فوائد بهداشتى روزه‏دارى مي‏نويسد: «فايده بزرگ کم خوردن و پرهيز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده در طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت يک ماه روزه‏دارى مواد غذايى خود را دفع مي‏کند و همين‏طور کبد که براى هضم غذا مجبور است دائما صفراى خود را مصرف کند، در مدت سى روز ترشحات صفراوى را صرف حل کردن باقيمانده غذاى جمع‏شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتيجه کم خوردن غذا، اندکى فراغت حاصل نموده و رفع خستگى مي‏نمايد.
روزه، يعنى کم خوردن و کم آشاميدن در مدت معينى از سال و اين بهترين راه معالجه و حفظ تندرستى است، که طب قديم و جديد را از اين جهت متوجه خود ساخته است. به ويژه امراضى که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کليه و کبد عارض مي‏شود و توسط دارو نمي‏تواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبى معالجه مي‏نمايد. چنانچه بهترين دارو براى برطرف ساختن سوءهاضمه نيز روزه گرفتن است. بيمارى مخصوص کبد نيز که موجب يرقان مي‏گردد، بهترين طريق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زيرا ايجاد اين امراض اغلب اوقات به واسطه خستگى کبد است که در هنگام زيادى عمل و فعاليت نمي‏تواند صفرا را از خود بگيرد.»
دکتر «گوئل پا» فرانسوى مي‏گويد: «چهار پنجم بيماري‏ها از تخمير غذا در روده‏ها ناشى مي‏شود که همه با روزه اصلاح مي‏گردد.»
دکتر «آلکسى سوفورين» مي‏نويسد: «جسم به هنگام روزه به جاى غذا از مواد باقيمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف مي‏کند و بدين وسيله مواد کثيف و عفوني‏اى که در جسم است و ريشه و خميره بيماري‏ها از آنهاست، از بين مي‏رود، روزه سبب بهبودى همه بيماري‏ها است. بنابراين، شايسته است که جسم خود را به وسيله روزه، نظيف و پاکيزه کنيد.»
بيماري‏هايى را که اين دانشمندان توانسته‏اند به وسيله روزه معالجه نمايند به قرار ذيل است: «نوراستنى، التهاب معده، التهاب حنجره، سفليس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سينه، نفخ و ورم ريه‏ها، بيماري‏هاى عصبى، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم‏خونى، اضطراب روحى، ضعف عمومى بدن، بيمارى کبد، مالاريا و بالأخره تضعيف غده‏هاى سرطانى و ترک اعتياد.»
دکتر «کاريو» آمريکايى مي‏نويسد: «هر شخص بيمار بايد در سال مدتى از غذا پرهيز کند؛ زيرا مادامى که غذا به تن مي‏رسد، ميکروب‏ها در حال رشدند، ولى هنگامى که از غذا پرهيز شود، ميکروب‏ها رو به ضعف مي‏روند.»
وى همچنين مي‏افزايد: «روزه‏اى که اسلام واجب کرده است، بزرگترين ضامن سلامتى تن است.»
روزه کمک شايانى به بهبود عوارض برخى بيماري‏ها است، نظير:
1. هنگامى که نارسايي‏ هاى معده و روده، بيمار را دچار دل دردهاى شديد مي‏کند.
2. زمانى که براثر پرخورى و کم حرکتى، وزن بدن زياد مي‏شود.
3. در بيماران مبتلا به فشارخون.
4. در بيمارى قند
.
از مطالب يادشده درباره فايده بهداشتى درمانى روزه درمي‏يابيم که امروزه در علم پزشکى به اثبات رسيده که عامل بسيارى از بيماري‏ها زياده‏روى در خوردن و آشاميدن و عدم رعايت بهداشت تغذيه است.
پيام‏آور بزرگ اسلام، پيامبر اکرم (ص) قرن‏ها پيش، اين مطلب را در کلامى ژرف چنين فرمود: معده، خانه تمام دردهاست و پرهيز و امساک بالاترين داروهاست.
همچنين ايشان فرموده‏اند: «روزه بگيريد تا سالم بمانيد.» (8) و نيز در روايات بسيارى پيشوايان گرامى اسلام فرموده‏اند: «معده آدمى خانه بيماري‏هاى اوست و پرهيز از غذا درمان آن است.»
با روزه و امساک مي‏توان بيماري‏ها را بهبود بخشيد و معالجه کرد. البته در صورتى که با اعتدال و به دور از هرگونه زياده‏ روى باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود.
متأسفانه برخى افراد شکم‏پرست که از روزه گرفتن دورى مي‏کنند، با استدلال‏هاى نادرست به دنبال مضر دانستن روزه هستند. آنها معتقدند که: «روزه موجب زخم معده مي‏شود.» که البته اين باور اشتباهى است زيرا روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده به جاى غذا به وسيله صفرا خنثى مي‏شود و هيچ گونه زخمى ايجاد نمي‏گردد.

 

 

 

آثار عرفانى الهى روزه

در حديث قدسى آمده: که خداى تعالى فرمود: از ميان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» براى من است و من پاداش روزه ‏ام. (9)
اين روايت را شيعه و سنى البته با اندکى اختلاف نقل کرده‏اند و وجه اينکه روزه براى خداى متعال است، اين است که تنها عبادتى است که از امور عدمى تشکيل مي‏شود، به خلاف عبادات ديگر، از قبيل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودى ترکيب مي‏يابد، و يا حداقل امور وجودى هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودى نمي‏تواند محض و خالص در اظهار عبوديت عبد و ربوبيت خداى متعال باشد؛ زيرا خالى از نقايص مادى و آفت محدوديت و اثبات انانيت نيست، و ممکن است در انجام آن قصد غيرخدا؛ (ريا) نيز به ميان آيد، و سهمى از آن را براى غير خدا انجام دهد، چنان که در موارد ريا و سمعه و سجده براى غير خدا اين آفات مشاهده مي‏شود، به خلاف عملى که همه آن نفى است، يعنى روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشيدن، و ترک بسيارى از مشتهيات ديگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر ماديات مي‏بيند، و با خويشتن‏دارى خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه مي‏دارد، و اين امور عدمى چيزى نيست که غيرخدا هم سهمى از آن داشته باشد؛ زيرا امرى است تنها ميان بنده و پروردگارش (پنهان از چشم ديگران است) و طبعا کسى جز خدا از آن باخبر نمي‏شود.
و اينکه فرمود: «و انا اجزى به» اگر واژه «اجزى به» را به صيغه معلوم بخوانيم، يعنى من جزاى آن را مي‏دهم، آن وقت دلالت مي‏کند بر اينکه در دادن اجر به بنده، کسى ميان او و خدا فاصله و واسطه نمي‏شود، همان‏طور که بنده هم در بندگى و عبادت خدا به وسيله روزه کسى را دخيل قرار نداد، و نگذاشت کسى از روزه‏داريش باخبر شود، چنان که درباره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا مي‏گيرد، و بين صدقه‏دهنده و خدا کسى واسطه نيست، و در قرآن کريم نيز آمده: «و ياخذ الصدقات؛ و فقط خداوند مي‏گيرد صدقات را.» (10)
روزه، افزون بر فوائد تربيتى و اجتماعى فوائد بهداشتى نيز دارد. روزه تمام دستگاه‏ هاى بدن را از خستگى مدام رها مي‏سازد، عمر را طولانى مي‏کند، به جسم نشاط تازه‏اى مي‏بخشد و آدمى را از کسالت و سستى در مي‏آورد، از بيمارى و دردها آزاد مي‏سازد و چاقى زياد را از بين مي‏برد.
و اما اگر «اُجزى به» را به صيغه مجهول بخوانيم، معنايش اين مي‏شود: خود من (خدا) جزاى روزه قرار مي‏گيرم.
علامه طباطبايى (ره) درباره اين حديث مي‏نويسد: در اين صورت کنايه از نزديکى روزه‏دار به خداى تعالى است. بر سالکان حق اهل تحقيق پوشيده نيست که اين حديث شريف داراى معناى بلندى است که سزاوار بود دانشمند بزرگوارى چون علامه طباطبايى درباره آن سخن مي‏گفت. ولى به هر حال درک معناى اين حديث بسيار مشکل است؛ زيرا تساوى ميان کالا و بهاى آن از بديهيات عقلايى است و درباره پاداش اعمال بندگان، هرچه خداوند عطا فرمايد، تفضل است و کسى از او حق مطالبه ندارد. از اين رو، معقول است حق تعالى، عدل جان انسان را، فردوس برين، قرار دهد، آنگونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جان‏ها و اموال‏شان را خريدارى مي‏کند که (در برابرش) بهشت براى آنان باشد ...» يا درباره روزه‏داران آمده است، که باب مخصوصى در بهشت دارند، «ان للجنه بابا يدعى الريان لايدخل منه الا الصائمون».
به هر حال معناى اينکه خداوند متعال پاداش روزه‏دار است، «من پاداش روزه‏ام اين است که من خود را به روزه‏دار مي‏دهم؛ خودم را به او مي‏دهم، يعنى او را خدايى مي‏کنم و اين، همان است که در روايت آمده است که اخلاق‏تان را خدايى کنيد. (تخلقوا باخلاق‏اللّه‏) يعنى انسان «خداگونه» شود. چنانکه در حديث قدسى آمده است: «... وقتى که بنده‏ام در اثر عبادت و کارهاى شايسته به من نزديک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتيجه آن، من چشم او مي‏شوم که به توسط من مي‏بيند و زبان و دست او هستم، به طورى که او به توسط من مي‏گويد و مي‏گيرد.»
شايان ذکر است که روزه‏اى اين پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمى صائم (روزه‏دار) باشد. در اين صورت شخص به گونه‏اى از ماديات فاصله مي‏گيرد و با عالم عقل که نزديکترين موجود به خداست نزديک مي‏شود، تا جايى که فانى در اراده خدا مي‏گردد و به مبدأ مطلق اتصال مي‏يابد و به مقام صائمين واقعى (خواص الخواص) مي‏رسد.
اميرمؤمنان على (ع) نيز به همين مرتبه اشاره مي‏فرمايد: «صيام القلب عن الفکر فى الاثام افضل من صيام البطن عن الطعام؛ روزه دل از انديشه گناهان برتر از روزه شکم ازخوردن و آشاميدن است.» (11) و البته اين بدان معنا نيست که ظاهر روزه و امساک از خوردن و آشاميدن را رها کنيم بلکه لازم است به آن اکتفا ننماييم و همراه با آن بکوشيم که به نتايج معنوى روزه نيز برسيم.

 

 

 


پى نوشت ها :
1. بقره، آيه 183.
2. کافى، ج4، ص62.
3. فقيه، ج2، ص45.
4. غررالحکم، ج2، ص416.
5. بحارالانوار، ج96، ص359، کافى، ج4، ص66.
6. من لايحضره الفقيه، ج2، ص73.
7. کافى، ج4، ص67.
8. کنزالعمال، ج8، ص450.
9. کافى، ج4، ص63.
10. توبه، آيه 104.
11. غررالحکم، حکمت 5873.

 

منابع:

1. رساله حسينى شيرازى، ص322.
2. طباطبايى، محمدحسين، تفسير الميزان، جلد دوم و سوم.
3. ترجمه تفسير مجمع البيان، ج2، ص199
4. بقره، آيه43 - 183.
5. توبه، آيه112.
6. انعام، آيه12.
7. روزه، بهترين درمان بيماري‏هاى روح و جسم، ص 150 149.
8. تفسير فخر رازى، ج15، ص68.
9. سعدي.
10. ر.ک: جامع السعادات، ح2، ص4.
11. ر.ک: خصال، ص78، ح126.
12. فروع کافى، ج4، ص162.
13. نهج البلاغه صبحى صالح، ص163.
14. بحارالانوار، ج6، ص255.
15. وسائل الشيعه، ج7، ص3، ح1.
16. من لايحضره الفقيه، ج2، ص73، ح1766.
17. نهج البلاغه، خ110.
18. بحارالانوار، ج7، ص186.
19. همان، ج6، ص356.
20. همان، ص299.
21. نهج البلاغه فيض الاسلام، حکمت 244.
22. ر.ک: احمد صبور اردوبادى، اهميت روزه از نظر علم روز، ص29.
23. ر.ک: همان، ص53.
24. روزه، ضيافت نور، ص56.
25. همان.
26. بحارالانوار، ج62. ص290.
27. توبه، آيه 105.
28. تفسير عياشى، طبق نقل تفسير برهان، ذيل آيه مورد بحث.
29. ر.ک: تفسير الميزان، ج2، ص25.
30. توبه، آيه 111.
31. بحارالانوار، ج93، ص252.
32. اصول کافى، ج2، ص352.