شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

خانواده و رسانه / رسانه ملى و خانواده

0 نظرات 00.0 / 5

الف) القاء تلويحى گرايش هاى فمينيستى در رسانه ها

قبل از انقلاب اسلامى در ايران رسانه ها چهره اى مخدوش و بى هويت از زن ايرانى ارائه دادند. زنان در نقش افراد اغواگر يا دخترکى معصوم و بى کفايت يا زنى خانه دار و سنتى که عموماً بى سواد و متعلق به طبقه پايين اجتماع بود، نشان داده مى شدند.
پس از انقلاب اسلامى و تحولات عظيم سياسى، فرهنگى و اقتصادى حضور زنان در رسانه ها تعريف جديدى يافت که عليرغم چالش هاى بسيار تاحدودى توانست جايگاه مناسب ترى براى آنان در اين وادى ترسيم کند.
امروز چهره زنان در صداوسيما على رغم همه تلاش هايى که صورت مى گيرد، روايت از حضور نامنسجم، بى هويت و گاه تحقير شده دارد؛ براى مثال در برخى سريال هاى تلويزيونى زنان موجوداتى حسود، فتنه گر، کم عقل و فاقد شخصيت در خور شأن زن مسلمان و ايرانى نشان داده مى شوند و حاکى از اين هستند که اغلب اين برنامه ها فاقد بررسى هاى کارشناسانه و الگوهاى سازگار با شرع، عرف و فرهنگ غنى ايرانى هستند. اين ديدگاه بر باورهاى غلط سنتى دامن مى زند و به انزوا کشاندن زنان يا منفعل کردن آنان منجر مى شود.
از سوى ديگر امروزه در غرب نشانه هاى مدرنيته در رويکردهاى گوناگون فمينيستى متجلى است. مدرنيته زنان را از چشم انسان بعد رنسانس نگاه مى کنند. انسانى که از ساحت قدسى جدا شده و دنياى رسانه اى نيز با قدرت تمام ارزش هاى مادى اين تفکر را تزويج مى کند. در اين ديدگاه مرد و زن، دو رقيب و هماورد هستند که هر يک سعى مى کنند سهم بيشترى از قدرت به دست بياورند. زنان به جاى اصل تساوى حقوق ميان مرد و زن ناچار به دنبال اصل تحريف نشده تشابه هستند. آنان به جاى اينکه زن باشند تلاش مى کنند کارهاى مردانه را انجام دهند تا ثابت کنند قوى هستند.
رسانه هاى داخلى نيز عمدتاً تحت تأثير دو گفتمان سنتى تاريخى و گفتمان مدرن هستند و البته حضور گفتمان مدرن بسيار بيشتر از گفتمان هاى سنتى و تاريخى است که در آن زن مجهور و عقب مانده است.
زن در ديدگاه فمينيستى رسانه ها، چهره اى جلوه گر و زينت آرا دارد. شخصيت هاى مثبت در اين ديدگاه، پرخرج، متکبر، بى هنر، کم صبر، حاکميت جو، بزک کرده، درپى بذله گويى و اختلاط با بيگانگان، در فکر برداشت مرزهاى تناسبات جنسيتى و متهم کننده زنان ديگر به پرداختن نقش هاى کليشه اى اند.
اين نگرش بر حقوق منهاى اخلاق تأکيد مى کند و بر اين باور است که اصلاح قانون مى تواند تمامى مشکلات زنان جامعه را برطرف کند.
در اين ديدگاه، نمايش حضور اجتماعى زن؛ يعنى آرتيست بازى و هفت تيرکشى، زندانبان و پليس بودن، خشونت مردانه داشتن، فعاليت اقتصادى وي؛ يعنى راننده اتوبوس و کاميون شدن، اشتغال تمام وقت داشتن و با نوار ضبط صوت توضيحات لازم را به اعضاى خانواده دادن، فعاليت علمى وى، يعنى پر روشنفکرى دادن.
ديدگاه فمينيستى معتقد است که بايد ميزان اخبار زنان و مردان در رسانه ها يکسان باشد؛ بايد کارکنان زن و مرد به يک اندازه باشند، پايه فعاليت هاى اقتصادى يکسان باشد و زنان را تشويق کنيم تا موقعيت هاى اقتصادى را از دست مردان بربايند.
ديدگاه فمينيستى با عينک اقتصادى به تمامى پديده ها مى نگرد؛ حيثيت مادرى و همسرى زن را با محاسبه اقتصادى بر باد مى دهد و زن مسلمان را به دليل برخوردارى از حمايت همسر تحقير مى کند.
براى نمونه در يک تئاتر، زن و شوهرى به ظاهر در شرايط رفاهى خوبى در کنار هم زندگى مى کنند، ولى در بينش و طرز تفکر با هم اختلاف دارند و هر يک از زاويه ديد خود زندگى را معنا مى کنند. در اين داستان زن ورزشکار است، موسيقى مى داند و با رايانه کار مى کند، نمونه زنى است که سعى دارد کليشه هاى رايج يک زن سنتى را بشکند. گفتمان حاکم بر اين نمايش، فمينيسيم هم ذات و تشابه طلب است، نه تساوى خواه. زن براى اينکه نشان دهد از سنت گذر کرده است، در هيئت يک ورزشکار مشت زن ظاهر مى شود. اين ورزش ماهيتى کاملاً مردانه دارد و با تمام ويژگى هاى زنانه ناسازگار است. در اين شخصيت پردازى زن تلاش مى کند با تشبيه خود به مردان، مرزهاى شخصيت سنتى تاريخى را بشکند و بدين وسيله در کنار مردان، جايگاهى دست و پا کند.
رسانه هاى مکتوب نيز به خصوص کتاب و رمان هاى موجود در بازار، در پى ترويج زنى به ظاهر آزاد و يا به دنبال رهايى از مشکلات زن بودن در ديدگاه تاريخى و سنتى، ناچار از مرزشکنى و هنجارشکنى و عبور از همه ارزش هاى اجتماعى، به خصوص ارزش هاى دينى مى شوند. دليل اينکه عبور از ارزش هاى دينى در اين کتاب ها و رمان ها توجيه مى شود، اين است که زن با هويت سنتى را مساوى زن با هويت دينى قرار مى دهند و براى گريز از هويت سنتى، شکستن ارزش هاى دينى را مطلوب و بلکه ضرورى مى شمرند. در رسانه هاى صوتى و تصويرى از قبيل راديو، تلويزيونى و سينما وضع تفاوت چندانى ندارد.
در برنامه هاى طنز، هر وقت طنزى درباره زنان نوشته مى شود، حتماً مربوط به حسادت، پرحرفى، بى منطقى و جيغ و داد بى دليل آنان است؛ نگاهى که حاکى از حاکميت گفتمان تاريخى سنتى زنان بر اين نوشته ها است؛ مجموعه هاى تلويزيونى و فيلم هاى سينمايى، روايتگر حاکميت بى چون و چراى گفتمان ائديولوژيک مدرنيته است. رفتار تند و بعضاً توهين آميز زنان با همسرانشان، بى مسئوليتى در قبال خانواده، توجه بيشتر به روابط بيرون خانه، نشان دادن بى پروايى به عنوان يک ارزش و حيا و شرم به عنوان يک ارزش سنتى کهنه شده و فاقد وجاهت و بى ارزشى نقش مادرى، نمونه هايى از اين مسئله است. براى مثال در يکى از مجموعه ها زنى در نقش مادر در اعتراض به مشکلات مادى با لحنى تند و حالتى هيجانى گفت: «آدم سگ بشه، بهتره که مادر بشه.» گفتمان حاکم بر اين کلام، مدرنيته در قبال سنت است؛ زيرا از طرفى نقش مادرى را پست و بى مايه بيان مى کند و از طرفى بر ضعف زنان در ايفاى نقش هاى خود تأکيد دارد.
نگاه و گفتمان مدرنيته، مسئوليت مادرى را برنمى تابد، مادرى و مادرشدن، بارى جانکاه بر دوش زن مدرن است که نمى خواهد هيچ مسئوليتى در قبال خانواده داشته باشد.
راه حل هايى که در مجموعه ها و فيلم ها براى مسايل زنان مطرح مى شود، غالباً در نفى سنت است و از آنجا که گفتمان حاکم ديگرى سنت را مساوى دين فرض مى کند. در حقيقت به يک معنا مساوى با نفى دين مى شود و بيانگر حاکميت انواع گفتمان هاى ايدئولوژيکى مدرنيته است. [1]
***
در بينش اسلامى، زن موفق رسانه اى، زنى است شوهردوست که سرپرستى او را به دليل آنکه خانواده نيازمند سرپرستى واحد است، مى پذيرد، نه از آن جهت که موجودى ذليل و بى صلاحيت است؛ تربيت فرزند را باعلاقه و با برداشتى روشن از نقش مادر در اصلاح جامعه انجام مى دهد؛ در عين صرفه جويى هنرمند است؛ از هنر وخانه دارى خود براى تسخير قلب همسر و آرامش فرزندان بهره مى جويد؛ وقت آزاد خود را در خانه با مطالعه کتاب هاى تربيتى، قرآن و دعا، تاريخ اسلام و مطبوعات و نشريات وزين پُر مى کند؛ در کارهاى خارج از خانه، فعاليت هاى هنرى، علمى، تربيتى و آموزشى، کارهاى متناسب با روحيه زنانه را ترجيح مى دهد. در فعاليت هاى اجتماعى با بيگانگان، حريم ها را نگه مى دارد؛ در مقابل شوهر آراسته و در مقابل بيگانگان خودنگهدار است، محيط خانه را با سخنان سبک و الفاظ رکيک آلوده نمى کند، صبور و مقاوم است، اما چون آسيه که اراده خود را مقهور اراده ديگران نکرده است؛ به حفظ احکام شرع اهتمام مى ورزد و همسر را به اداى حقوق شرعى وادار مى سازد. [2]

ب) زن، خانواده، سيما (آسيب ها راهکارها)

1. آسيب هاى شخصيت پردازى زن در سيما و راهکارها

نمايش وضعيت انفعالى زنان در مقابل مشکلات: مانند: ارائه چهره اى ناکارآمد، توسرى خور و...
ارائه چهره اى فعّال از زنان در خانواده و جامعه؛ مديريت قوى، مشاور و...
خرافاتى نشان دادن زنان، خصوصاً زنان مسن در برنامه هاى سيما
نمايش زنان به عنوان افرادى باتجربه، کارآمد و نکته بين
نمايش شخصيتى غرغرو و بددهن از زنان خصوصاً زنان مسن
نمايش زنان خوش اخلاق و خوش برخورد با ارائه ديالوگ هاى شيرين وجذاب
ارائه چهره اى کوته بين و بى فرهنگ از زنان
نمايش زنان با فرهنگ و بينش بالا
ارائه چهره اى متبرج، تجمل گرا، مصرف زده از زنان
نمايش زنان به عنوان افرادى صرفه جو قانع و به دور از تجملات در برنامه هاى سيما

2. آسيب هاى نمايش زن در سيما در برخورد با همسر و راهکارها

استفاده از کلمات توهين آميز و پرخاشگرانه توسط زنان در ارتباط با شوهر به ويژه در مقابل ساير اعضاى خانواده
استفاده از کلمات محبت آميز و احترام آميز توسط زنان در ارتباط با همسر
بى توجهى به درددل ها و خواسته هاى همسر
توجه کامل به درد دل ها و خواسته هاى همسر
عدم آشنايى زنان با عقايد و روحيات همسر
نشان دادن آشنا بودن زنان با عقايد و افکار همسران
بى توجهى زنان نسبت به زحمات و تلاش هاى همسر
استفاده از ديالوگ هاى مناسب در زمينه قدردانى از همسر
کم رنگ جلوه دادن نقش مديريتى مرد در خانه توسط زن
تثبيت نقش مديريتى مرد در خانه توسط زن
نمايش بدگويى از همسر و خانواده همسر نزد دوستان و اقوام
حمايت معنوى از همسر براى حفظ بنيان خانواده نزد اقوام و دوستان

3. آسيب هاى نمايشى زن در سيما در برخورد با فرزندان

عدم درک مشکلات و خواسته هاى فرزندان در مقاطع مختلف سنى
توجه مادران به خواسته هاى معقول فرزندان و درک صحيح از آنها
برخوردهاى نامناسب و سطحى با فرزندان
نمايش برخوردهاى صحيح و مناسب با اصول تربيتى با فرزندان
تبعيض قائل شدن بين فرزندان خصوصاً دختر و پسر و ايجاد مشکلات روحى روانى
عدم نمايش تبعيض بين فرزندان و رعايت تساوى در برخورد با هر کدام
نمايش ارتباط ضعيف مادر با فرزندان خصوصاً نوجوانان و جوانان
نمايش ارتباط صميمى مادر با فرزندان
عدم نظارت والدين جهت استفاده صحيح فرزندان از امکانات
آموزش ارائه الگوى مصرف صحيح به فرزندان توسط والدين به ويژه مادر
عدم به کارگيرى نام و ياد خداوند و ائمه (ع) به شکل ملموس در موقعيت هاى مختلف و حساس
يادآورى نام و ياد خداوند و ائمه (ع) در موقعيت هاى مختلف مانند سر سفره، موقع خواب و... توسط مادر به شکل ملموس
نمايش بگوومگوهاى زن و شوهر مقابل فرزندان و ايجاد استرس روانى بر آنها
نمايش گفت وگوهاى منطقى زن و شوهر در غياب فرزندان و تأکيد بر آن
کم اهميت جلوه دادن نقش مادرى در مقابل کار خارج از خانه در فيلم و سريال ها
نمايش دادن برنامه ريزى صحيح در زمينه فعاليت هاى خانگى به ويژه نقش مادرى توسط زنان
برخوردهاى توهين آميز و غيرمنطقى با دختران دم بخت و استفاده از ديالوگ هاى نامناسب
لزوم برخورد صحيح توأم با احترام با دختران در خصوص ازدواج
عدم استفاده از تجربيات مادربزرگ ها در تربيت فرزندان
نمايش مناسب انتقال تجربيات مادربزرگ ها به نوه ها در طول فيلم ها و سريال ها
عدم توصيه به فضايل فردى و اجتماعى توسط مادر
تقبيح دروغگويى، غيبت، سخن چينى و... و بيان آثار شوم آن از طرف مادر
تک روى والدين به خصوص مادر در مسايل تربيتى فرزندان
استفاده از نظرات همسر در موضوعات مختلف تربيت فرزندان

تأثير رسانه هاى مدرن بر خانواده (فريده پيشوايي)

ما در دوران خاصى قرار گرفته ايم که در آن ويژگى هاى جديدى نسبت به گذشته در حال ظهور است. شايد مهم ترين خصيصه قرن حاضر، ظهور نتايج چيزى است که از آن به عنوان انقلاب ارتباطات ياد کرده اند. دنياى مجازى اينترنت، ماهواره و شبکه هاى جديد ارتباط در جامعه و در خانواده آن قدر نفوذ کرده است که مى توان گفت به نظام خانواده هويت جديدى بخشيده... انقلاب ارتباطات در عين حال که جامعه را به سمت سرعت و پيشرفت سوق داده است؛ زيربناى آن جامعه را بعضاً در معرض خطر قرار داده است. برخى از آسيب هاى وارده در حوزه خانواده را مى توان چنين ارزيابى کرد:
1. رسانه هاى ماهواره اى، ديوارهاى خانواده را هرچه بيشتر نفوذپذير ساخته و حوادث را نه تنها در سطح ملى که در سطح جهانى به خانه ها وارد مى کنند.
2. خانواده شکل سنتى و ملى خود را از دست مى دهد.
3. خانواده ديگر محل استراحت و آرامش نيست، مى توان در آن کارکرد يا به برقرارى ارتباط با دنياى خارج پرداخت.
4. طرز چيدن مبلمان و اثاثيه خانواده تحت تأثير رسانه براى مثال تلويزيون يا رايانه قرار مى گيرد.
5. معمارى خانه ها به دليل حضور رسانه هاى نوين تغيير مى يابد.
6. رابطه انسان با انسان، جاى خود را به انسان و اشياء مى دهد و در واقع پديده شى سرورى اتفاق مى افتد.
بدين صورت که افراد ميل به گفت وگو دارند و کار با يارانه و استفاده از ماهواره جاى خود را به روابط انسانى مى دهد.
7. هر يک از افراد خانواده تنها به اتاق خود مى رود و برنامه مورد علاقه خود را دريافت مى کند؛ يعنى خانواده تکه تکه مى شود و لزوم حضور فيزيکى آنها براى دريافت برنامه در کنار يکديگر از بين مى رود.
8. عواطف انسانى خانواده دستخوش تغيير مى شود.
9. عادات خانواده تغيير مى کند؛ براى مثال ساعات غذا خوردن با رسانه ها تطبيق مى يابد، افراد حتى چاى، صبحانه و شام خود را روى ميز کامپيوتر مى خورند و نوع غذا به دليل استفاده هرچه بيشتر از رسانه ها تغيير کرده و ساده تر مى شود.
10. به دليل حجم زياد اطلاعات، کودکان به بلوغ و بزرگى زودرس دچار مى شوند.
11. تفاوت بين آنچه از طريق رسانه ها دريافت مى شود و آنچه در زندگى واقعى وجود دارد خانواده را دچار تضاد مى کند.
12. ارزش هاى خانواده مخدوش مى شود.
و...

رمضان و رسانه ملى (محبوبه ابراهيمي)

اشاره

پخش سريال هاى مناسبتى به ويژه در شب هاى ماه مبارک رمضان، تقريبا به سنتى هميشگى تبديل شده است به طورى که پيش از شروع ماه رمضان برخى به اين مى انديشند که در رمضان امسال چه مو ضوعاتى دست مايه ساخت سريال ها قرار گرفته است؟
اهميت اين قبيل سريال ها از اين جهت است که قشر عظيمى از مردم بيننده دايمى آنها بوده و يا حداقل در جريان داستان ها قرار دارند.
در بررسى آنچه در سال هاى گذشته از شبکه هاى مختلف تلويزيون در ماه ضيافت الهى پخش شده است نقاط قوت و ضعفى وجود دارد که در ادامه به برخى از آنها اشاره مى گردد.

نکات مثبت سريال هاى ماه مبارک رمضان

کمک به ايجاد فضاى معنوى در سطح جامعه
با توجه به شواهد آمارى مبنى بر افزايش معنويت در ميان افراد جامعه و نيز کاهش جرايم و نابهنجارى هاى اخلاقى در ماه مبارک رمضان، پخش سريال هاى مذهبى و اخلاقى نقش بسزايى در گرايش بيشتر مردم به معنويات دارد. چنانچه در برخى مجموعه ها به لحاظ ايجاد تحول در شخصيت هاى داستان به ويژه همزمان با نزديک شدن به شب هاى قدر اين تأثير گذارى در مخاطب افزايش مى يابد.
بهره مندى از مشاور مذهبى در سريال ها
در تيتراژ پايانى سريال هايى که محوريت دينى دارند، با عنوان «مشاور مذهبي» مواجه مى شويم که حاکى از بهره مندى مجموعه از پشتوانه دينى است. اين امر پسنديده، چنانچه با بهره مندى از شخصيت هاى نامدار و موجه و يا گروه کارشناسى مذهبى، همراه باشد، قطعاً اطمينان بيشترى ايجاد نموده و بار مثبت تأثير گذارى فيلم افزايش يابد.
پخش سريال ها با فاصله از اذان مغرب و عشاء
از آن جا که پس از يک روز کامل روزه دارى، اقامه نماز اول وقت، پيش از افطار، داراى فضيلت فراوانى است، تدبير جديد صدا و سيما (که براى اولين بار در سال گذشته انجام شد) و ايجاد وقفه ميان اذان مغرب و عشاء و پخش سريال ها، اين فرصت را به تماشاگران مى دهد تا در پايان روزه دارى، در اوقات ملکوتى اذان و دقايقى پس از آن، خلوتى با پروردگار خويش داشته و پس از راز و نياز نيز، در ابتداى افطار، با دعا و تقرب به درگاه الهى، روزه خود را افطار نمايند نه با تماشاى فيلم.
ايجاد فاصله ميان سريال ها
در شب هاى ماه مبارک، مسابقه اى ميان شبکه هاى مختلف به وجود مى آيد تا بلافاصله پس از هم، به نمايش سريال ها بپردازند. خوشبختانه در سال گذشته اين امر، تغيير يافته و سريال ها با فاصله زمانى از هم پخش شدند تا تماشاگران فرصتى براى برخاستن از پاى تلويزيون بيابند. همچنين تدبير جديد صدا و سيما در پخش سخنرانى مراجع عظام در فاصله 15 دقيقه تا شروع سريال هاى هر يک از شبکه هاى سيما، فرصتى است تا اذهان بينندگان فقط با فيلم پر نشود.
باور پذير بودن برخى از مجموعه ها
در برخى از سريال ها، فضايى ايجاد مى شود که تماشاگر، شخصيت ها و داستان فيلم را باور نموده و ارتباط قلبى با آن برقرار مى کند و از اين رو با دقت فراوان به پيگيرى آنها مى پردازد و پيام هاى فيلم را به خوبى دريافت مى کند. البته اين مسئله در مورد سريال هاى طنز که در ماه مبارک پخش مى شوند، بيشتر صادق بوده [3] و چنانچه اين امر در سريال هايى با محوريت دينى هم تبلور يابد، پيام هاى دينى راحت تر منتقل مى شوند.
نمايش خطا پذير بودن همه انسان ها
همچنانکه بر اساس تعاليم دينى، غير از معصومين تمامى انسان ها در معرض خطا و اشتباه قرار داشته و لذا بايد همواره مراقب اعمال و رفتار خود باشند و به عبادت ها و خوبى هاى خود غره نشوند، نمايش شخصيت هايى که به واسطه مغرور شدن به اعمالش آنکه در دام شيطان قرار مى گيرند، تلنگرى براى همه اقشار جامعه مى باشد.
گنجاندن سريال هاى طنز در ميان سريال ها
پخش سريال طنز، عموماً از شبکه سوم سيما در ماه مبارک رمضان تقريباً به قاعده اى تبديل شده که بى شک اگر اين مجموعه ها قوى و هدفمند توليد شوند، تأثيرشان فوق العاده خواهد بود و علاوه بر نشاندن خنده بر لب هاى ميهمانان ضيافت الهى پيام هاى مفيدى را در قالب طنز و خنده به مردم انتقال مى دهند.

نکات منفى سريال هاى ماه مبارک رمضان

عادى جلوه دادن مسايل ماورايى
ورود به مضوعات ماورايى در چند سال اخير در تعدادى از سريال ها به سوژه اصلى تبديل شده است. مرگ و عالم پس از آن، بهشت،جهنم،برزخ، به تصوير کشيدن شيطان،چشم برزخى، شفا توسط قرآن و... از جمله موضوعاتى هستند که توجه توليد کنندگان را به خود جلب نموده اند. اما متأسفانه در پاره اى موارد با اين مسايل به حدى عادى برخورد شده و معمولى نشان داده مى شوند که به عنوان مثال با پيوند چشم فردى به ديگرى، وى داراى چشم برزخى مى شود [4] در حالى که چنين چيزى در عالم واقع امکان پذير نبوده و داشتن چشم برزخى به اين آسانى نمى باشد. يا اينکه زنى به راحتى با ورود به عالم برزخ، از جايگاه ساير افراد زنده خانواده باخبر شده و بهشتى و جهنمى بودن اطرافيانش را به روشنى مى داند. [5] در حالى که چنين مسئله اى تقريباً نادر بوده و افرادى با فضايل خاص، قادر به دستيابى به چنين قدرتى خواهند بود. يا اينکه پير مردى از وقوع حادثه اى خبر مى دهد که سايرين از آن بى خبرند [6] در حالى که چنين غيب گويى اى، شايسته انبياء و پيامبران است نه مردم عادي. همين طور مسائلى نظير شفا دادن با قرآن آن قدر ساده پردازش مى شود [7] که درصدى از مخاطبين را قانع نکرده و گمان مى کنند که هر انسانى قادر به انجام چنين کارى ست حال آنکه چنين امورى اگر چه ممکن هستند اما آسان نيستند!
ماوراييات، جايگزين عقلانيت
آنچه انسان ها موظف به عمل بر حسب آن هستند، معيارها و ملاک هاى ظاهريست نه مسايل پشت پرده. متأسفانه اين مسئله در برخى مجموعه هاى تلويزيونى کاملاً جنبه عکس يافته و مثلاً يک خواب، ملاک فرد براى نجات انسان ها قرار مى گيرد و يا ديدن جايگاه برخى افراد توسط يک فرد، سبب تلاش او براى نجات ايشان از جايگاه و کيفر شان مى شود. [8] در حالى که عمل بر اساس امور ظاهرى، بسيار عقلانى تر است تا آنچه بر حسب رؤيا در ذهن انسان تداعى مى شود. در موردى ديگر، فردى از طريق چشم برزخى، باطن انسان ها را رصد کرده و از نيت هاى شومشان براى انجام گناهى که هنوز مرتکب نشده اند مطلع شود و بر همين اساس دست به قتلشان مى زند تا مرتکب گناه نشوند! [9]
مسئله اينجاست که چرا اين مسايل بايد از داشتن چشم برزخى و يا ديدن رؤياى صادقه نشئت بگيرد که باورپذيرى آن براى مردم مشکل بوده و پردازش آن تخصصى ويژه و مهارتى خاص مى طلبد. در حالى که مى توان اين موارد را با کنار هم قرار دادن عوامل ظاهرى و منطقى به مخاطب فهيم، ارائه نمود که بى شک از عمل بر حسب ديدن حال و گذشته آدم ها در رؤيا يا توسط چشم برزخى، باورپذير تر بوده و با اقبال بيشترى مواجه مى شود.
شبهه افکنى در دين
واردشدن به مقولات دينى و نمايش آنها، حساسيت هاى ويژه اى را مى طلبد که حداقل آن اين است که سازندگان مجموعه ها با مبانى دينى آشنايى داشته و توانايى تشخيص حقايق دينى از اسرائيليات و تحريف ها را داشته باشند. مثلاً نمايش امورى از قبيل واسطه بودن حوا در اغفال آدم براى خوردن ميوه ممنوعه و طرد او از بهشت، [10] که روايتى توراتى از داستان آدم و حوا است جايگزين حقيقت قرآنى مى شود که به تعبير قرآن شيطان هر دو را به طور هم زمان فريب داد (فَاَزَلَّهُمَا الشَّيطان) و يا مقولاتى نظير شيطان چنان پردازش مى شود که داراى توانايى فوق العاده بوده و حتى مى تواند از آينده و امور غيبى خبر دهد [11] درحالى که به تعبير قرآن تنها خداوند آگاه به امور غيبى است (لا يعلَمُ الغَيبَ اِلّا هُو)
ارتباط آزاد و نامحدود با نامحرم
در برخى سريال ها، آن قدر روابط دو فرد نا محرم که بر اثر ماجراهايى با هم آشنا شده اند، بى حد وحصر نشان داده مى شود که حتى يکديگر را با اسم کوچک صدا مى زنند [12] در مورد افراد به ظاهر محرم با يکديگر اعم از خواهر و برادر يا زن و شوهر اگر چه در متن فيلم اين انسان ها با يکديگر محرم تعريف شده اند، اما بايد توجه داشت که ضمير ناخودآگاه مخاطب،واقف به اين امر است که اين دو در عالم حقيقت با هم نسبتى نداشته و تنها به واسطه قرار گرفتن در دو نقش مجاور، در کنار يکديگر هستند. نگاه هاى طولانى، لبخند هاى عاشقانه، و حتى تبادل تعابير عاشقانه، از جمله مسايلى هستند که بايد مورد توجه و تأمل قرار گيرند تا مسير را به کژ راهه نبرند.
بى توجهى به مسئله حجاب
يکى از عمده ترين معضلات فرهنگى جامعه که متأسفانه از سوى رسانه صدا و سيما نيز مورد کم لطفى قرار گرفته و مصاديق آن در سريال ها و حتى مجموعه هاى ماه مبارک نيز ديده مى شود، کم توجهى به حجاب است؛ استفاده از آرايش هاى غليظ براى بازيگران زن و حتى در مورد زنى که قرار است متدين و اهل نماز شب و داراى چشم برزخى باشد [13] باعث تأسف فراوان مى شود. حال آنکه حفظ حجاب و عدم آراستگى در برابر نامحرمان از اصلى ترين جلوه ها ى ظاهرى تدين بانوان است که از عفاف ايشان نشأت مى گيرد و در حقيقت واجب نبودن پوشش صورت زنان در اسلام، مشروط به آراسته نبودن آن است.
متأسفانه در برخى از سريال ها نيز حجاب چادر را تنها براى زنى قرار مى دهند که داراى همسرى بى دست و پا و کم خرد است و ساير اعضاى فيلم فاقد اين حجاب برتر هستند. [14] نکته تأسف بار تر استفاده از زن بى حجاب در سريال محصول مشترک ايران و کشور مسلمان تاجيکستان است که لهجه فارسى زن، ايرانى و فارسى زبان بودن وى را در ذهن تداعى مى کند [15] و البته اين نکته مهم غفلت شده که ديدن چهره بى حجاب زن کافر داراى اشکال نمى باشد در حالى که تاجيکى ها مسلمان بوده و ديدن زن مسلمان بى حجاب، داراى اشکال شرعى مى باشد.
تضعيف جايگاه خانواده
بى شک رسانه يکى از اصلى ترين نهادهايى است که مى تواند با توليدات غنى به حفظ و تحکيم نظام خانواده يارى رساند. اما متأسفانه در برخى از مجموعه هاى تلويزيونى و از جمله سريال هاى ماه مبارک، اين جايگاه تضعيف شده است. مقصر جلوه دادن والدين در تمامى مشکلات پيش روى جوانان در مقابل نمايش تصويرى مظلومانه و حق به جانب از فرزندان خاطى، تا جايى که دخترى که با فرار از خانه و بدون اجازه پدر، با پسر مورد علاقه اش ازدواج کرده و به دنبال زندگى خود رفته،کاملاً قانونى نشان داده مى شود از جمله شواهد اين مدعاست. جالب اينکه در انتهاى فيلم، پدر مجبور به عذرخواهى از فرزند مى شود. [16] نظير اين موارد مى تواند تهديدى براى انسجام خانواده ها باشد.
خنداندن به هر قيمت و با هر وسيله ممکن
اگر چه ايجاد نشاط و شادى در دل انسان ها به ويژه مؤمنان روزه دار، از اهميت ويژه اى برخوردار است اما متأسفانه برخى از مسايل غير اخلاقى دست مايه خنده مخاطب قرار مى گيرد که موجب انهدام ارزش ها و حرمت ها و از بين رفتن شرم و حيا مى شود. مثلاً حضور در دستشويى در پلان هاى مختلف سريال، [17] رفتارها و حرکات ناپسند و تعابير زشت از جمله مواردى هستند که در حقيقت طنز را به ورطه ابتذال مى کشانند. بدتر اينکه چهره افراد دست مايه خنده قرار گرفته و اخيراً با توهين به دختران سنتى جامعه، چهره دختر خانواده به دليل عدم آراستگى به سوژه خنده تبديل شده و در مقابل، خواهر وى که داراى ظاهرى آراسته و امروزى تر است مورد توجه قرار مى گيرد. [18]
باور پذير نبودن برخى از شخصيت ها
در برخى سريال ها،شخصيت هاى داستانى آن قدر مصنوعى و دور از ذهن اند که گاه بيننده از ديدن آنها و کارهايشان کلافه مى شود. عموماً آدم هاى خوب، آن قدر خوب و دست نيافتنى و انسان هاى بد، آن قدر بد نشان داده مى شوند که در عالم واقع نمى توان نظيرشان را يافت. مثلاً براى مؤمن و خوب نشان دادن زن خانواده، او را مادر شوهرى نشان مى دهند که عروس مرده اش را بيش از پسر زنده اش دوست دارد [19] از سوى ديگر انسان هاى زحمتکش و سالم که عموماً دنبال کسب لقمه حلال هستند، انسان هاى ساده و نادانى نشان داده مى شوند که گويا در اين دنيا زندگى نمى کنند. [20]
موضوعات خوب با پردازش ضعيف
در برخى مجموعه ها، على رغم وجود سوژه خوب، پردازش و بازيگرى ضعيف باعث به هدر رفتن مضامين قوى داستان مى شود و در نتيجه هدف، ناکام مى ماند. مثلاً در دنيايى که همه به دنبال زمين زدن ديگران براى بالا کشيدن خود هستند، خانواده اى که با تلاش و اتحاد اعضا، انسجام خود را حفظ کند و احترام بزرگ ترين فرد خانواده، محفوظ بماند از نوادر است. اما موضوعى با اين اهميت، به دليل پردازش ضعيف و بازيگرى داراى نقص، با اقبال عمومى مواجه نمى شود. [21]
بى محتوايى برخى سريال ها
از آن جايى که پخش سريالى که در ماه مبارک رمضان صورت مى گيرد علاوه بر سر گرم کردن مردم بايد جنبه فرهنگ سازى و معنويت افزايى داشته باشد و با هدف خاصى توليد شود، از اين رو مشاهده سريال هاى بى محتوا با موضوعات دم دستى [22] موجب تأسف فراوان مى شود. همچنين پخش سريال هايى با موضوع مشترک با سريال هاى سال هاى گذشته [23]، موجب اتلاف هزينه و وقت و به مرور زمان موجب عدم اقبال عمومى مى گردد.
کليشه اى بودن مسايل
تقابل خير و شر، تحول انسان هاى گمراه و لغزش انسان هاى مؤمن، جست وجوى ثروت باد آورده، سوژه قرار گرفتن قشر بالاتر و يا پايين تر از قشر متوسط جامعه و... اگر چه موضوعات خوبى هستند اما با تکرار شدن به ورطه کليشه اى شدن، کشيده شده و کلافگى و دل زدگى مخاطب را در پى خواهند داشت.

پيشنهادهايى در خصوص توليد و پخش سريال هاى ماه مبارک رمضان

با توجه به نقش ويژه اين سريال ها که در بهترين ماه خدا و بهترين زمان در کشورى مسلمان توليد و پخش مى شوند، دقت نظر در توليد اين مجموعه ها ضرورى مى نمايد. چنانچه نقاط منفى ذکر شده از بين رفته و نکات مثبت، تعالى يابد شاهد توليد مجموعه هاى مفيد تر از پيش خواهيم بود.
با توجه به حرکات و کلمات ناپسند سانسور نشده برخى سريال ها (کشيدن مواد توسط مرد معتاد در حضور کودک خردسال، افتادن گربه بر روى ميت، انجام حرکات مضحک در مراسم تشييع جنازه و...) [24] که عموماً در سريال هاى طنز ديده مى شوند، همچنين شبهات دينى که عموماً در مجموعه هاى مذهبى ديده مى شوند، نياز است شوراى نظارت بر برنامه هاى سيما دقت ويژه اى در اين باره منظور نموده و از ورود ويروس هاى مخرب فکرى، به اذهان تماشاگران پيشگيرى نمايد.
مجموعه هاى تلويزيونى ويژه ماه مبارک، عموماً پس از افطار يعنى در زمانى که تمام اعضاى خانواده اعم از زن و مرد و بزرگ و کوچک دور هم جمع شده اند پخش مى شود، لذا مخاطب اين برنامه ها را تمامى مقاطع سنى تشکيل مى دهند و از اين رو محتويات برنامه ها بايد متناسب با تمامى افراد، طرح ريزى شود. از آن جايى که به نظر مى رسد تلاش در جهت القاى معنويات در برخى از سريال هاى ماه مبارک در محوريت کار قرار دارد، چنانچه هر سال، سريالى 30 قسمتى از زندگانى پربرکت يکى از اهل بيت (ع) و يا ساير بزرگان دينى که مصداق بارز معنويت و ايمان اند، توليد و در شب هاى ماه مبارک پخش مى شود، تأثير و ماندگارى ويژه اى در اذهان داشته باشد.
برخى هنرپيشه ها به جهت سابقه ذهنى مردم از نقش هايى که در سينما و تلويزيون داشته اند، عموماً شايستگى پذيرش نقش هاى مثبت را ندارند و به تعبير ديگر، ايفاى نقش هاى مثبت توسط ايشان فوق العاده باورناپذير مى باشد. لذا لازم است دقت عملى در انتخاب نقش هاى کليدى که قرار است جنبه انتقال پيام فيلم بيشتر بر روى آنها متمرکز باشد، انجام گيرد.
نياز به خودسازى در کنار تحمل تشنگى و گرسنگى، يکى از اساسى ترين مسايل و فلسفه هاى ماه رمضان است. چنانچه مجموعه هاى تلويزيونى بتوانند با نمايش راه هاى خودسازى در اين مهم تماشاگران را يارى نمايند، گام مؤثرى در اين مسير متعالى برداشته اند.
تاکنون در ماه مبارک، چهار سريال متفاوت از چهار شبکه سيما پخش مى شدند که تناوب آنها تا ساعات پايانى شب تماشاچيان را پاى تلويزيون مى نشاند. شايد بهتر باشد به جاى چهار فيلم، دو فيلم قوى توليد شود تا از اتلاف هزينه ها و وقت عمومى جلوگيرى شود.
اميد که آنچه بيان گرديد بتواند راهگشاى فيلم سازان فهيم کشورمان در توليد مجموعه هاى فاخر در سال هاى آينده باشد.

--------------------------------------------
پى نوشت ها :
[1]. جمعى از نويسندگان فمنيسم، تدوين سيدحسين اسحاقى، مرکز پژوهش هاى اسلامى، آبان 1385، صص 165 تا 179. (با تلخيص)
[2]. مرکز پژوهش هاى اسلامى صداوسيما، به سوى نقطه تعادل، نگرشى بر چهره زن در رسانه ها، مرداد 76، صص 16 18.
[3]. سريال هاى «خانه به دوش» و «ترش و شيرين» شبکه سوم سيما.
[4]. «آخرين گناه» شبکه دو سيما.
[5]. «روز حسرت» شبکه اول سيما.
[6]. «صاحبدلان» شبکه اول سيما.
[7]. «صاحبدلان» شبکه اول سيما.
[8]. سريال هاى «کمکم کن» از شبکه دوم سيما و «روز حسرت» از شبکه اول سيما.
[9]. «آخرين گناه» شبکه دوم سيما.
[10]. «ميوه ممنوعه» شبکه دوم سيما.
[11]. «اغما» شبکه اول سيما.
[12]. «کمکم کن» شبکه دوم سيما.
[13]. «روز حسرت» شبکه اول سيما.
[14]. خواهر نادر در «بزنگاه» شبکه سوم سيما.
[15]. «شکرانه» شبکه پنجم سيما.
[16]. «ميوه ممنوعه» شبکه دوم سيما.
[17]. «بزنگاه» شبکه سوم سيما.
[18]. «بزنگاه» شبکه سوم سيما.
[19]. «روز حسرت» شبکه اول سيما.
[20]. پدر خانواده در سريال هاى «يک وجب خاک» و «خانه به دوش» شبکه سوم سيما.
[21]. «مثل هيچ کس» شبکه دوم.
[22]. «اگه بابام زنده بود» شبکه اول سيما و «مأمور بدرقه» شبکه پنجم سيما.
[23]. «رسم عاشقي» با تقليد از «شب دهم» شبکه پنجم سيما و «اغما» با تقليد از «او يک فرشته بود» شبکه اول.
[24]. «بزنگاه» شبکه سوم سيما.

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)