شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

راه هاى تحکيم خانواده در فرآيند جهانى شدن

0 نظرات 00.0 / 5


جهانى شدن هر چند پديده اى جديد محسوب مى شود، ولى به يک معنا فرآيندى تاريخى است. بسيارى از اديان دغدغه جهانگير شدن داشتند، چنان که در آياتى از قرآن به رسالت جهانى رسول اکرم (ص) تصريح شده است . جهانى شدن به فشردگى، درهم تنيدگى و وابستگى جهان تعريف شده است. در فرآيند جهانى شدن فشردگى زمان و مکان به حدى فزاينده است که به واسطه آن مردم دنيا کم وبيش و به صورت نسبتاً آگاهانه در جامعه جهانى واحد ادغام مى شوند . فرآيند تدريجى جهانى شدن، مرزهاى ميان کشورها را کم رنگ مى کند و انسان ها ديگر صرفاً شهروند جامعه و کشور خويش نيستند، بلکه شهروندى جهانى هستند . جهانى شدن فرآيندى اقتصادى، سياسى و فرهنگى است. ممکن است آن را ارادى و آگاهانه بدانيم (جهانى سازي) يا غيرارادى و ناخودآگاه (جهانى شدن) يا ترکيبى از هر دو. هر چند اين مسأله در ابعاد اقتصادى و تکنولوژيک مقدم و زيربنايى است، ليکن توجه و تأکيد بر جهانى شدن فرهنگى بدين جهت است که آثار مستقيمى بر رفتار و هويت مردم و نهادهاى اجتماعى دارد. از مشخصه هاى مهم جهانى شدن، افزايش بى سابقه ارتباطات است و در اين فرآيند، تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى در روابط و کنش هاى اجتماعى، جنبه جهانى پيدا مى کند و در مرحله نهايى ممکن است روابط و کنش هاى اجتماعى به شکل جديدى بازسازى شود.
يکى از نهادهاى مهم جوامع، خانواده است که بى ترديد متأثر از توسعه و جهانى شدن، دچار تحولات جدى گرديده است. خانواده سه کارکرد اساسى دارد:
1- ارضاى نيازهاى عاطفى و روانى مرد و زن.
2- تداوم نسل انساني.
3- پرورش و اجتماعى کردن فرزندان.
زن و شوهر به بهترين نحو نيازهاى عاطفى و جنسى يکديگر را برآورده مى سازند؛ به طورى که اين نهاد، عامل مهمى در حفظ سلامت اخلاقى افراد و جوامع بوده است. حمايت روانى زن و مرد از يکديگر که ناشى از برقرارى پيوندى ايمنى بخش و آرامش دهند است ، بيش از هر رابطه انسانى ديگر بوده است . ازدواج قراردادى است به صورت طبيعى و با کمترين هزينه ها که تداوم نسل انسانى را تسهيل مى نمايد. پرورش اجتماعى فرزندان، که در پرتو عواطف مثبت والدين به بهترين نحو صورت مى گيرد، از مهمترين کارکردهاى خانواده است. روابط مناسب بين اعضاى خانواده، شرط و زمينه اساسى ايفاى اين سه کارکرد است. بى ترديد، اگر اين روابط کاهش يابد يا به صورتى خشنودکننده نباشد، کارکردهاى خانواده تضعيف خواهد شد.

الف – پيامدهاى جهانى شدن براى خانواده

جهانى شدن نه تنها کارکردهاى خانواده بلکه اصل و تماميت آن را به چالش کشيده است. افزايش طلاق در جوامع غربى که حدود يک سوم ازدواج ها را در برمى گيرد و گسترش هم زيستى مشترک که در بسيارى از جوامع غربى تا سه برابر افزايش يافته ، چالش هايى براى اصل و تماميت خانواده در جوامع بشرى است. صحبت از شکل هاى گوناگون خانواده، مانند خانواده تک والدى، ازدواج هاى قراردادى غيرسنتى و هم زيستى همجنس گرايان، اعم از زن يا مرد . چشم پوشى از اضمحلال تدريجى نهاد خانواده و تلاش استيصال گونه اى براى حفظ خانواده است. مثلاً خانواده تک والدى به اين صورت که معمولاً زنان، داوطلبانه، فرزند خود را به تنهايى سرپرستى مى کنند و در عين حال ارتباط خود را با مردان ديگر حفظ مى کنند، به نوعى گسست خانواده سنتى را به دنبال دارد و فرآيند توليدمثل را کاهش مى دهد . علاوه بر اين، کيفيت روابط در خانواده ها نيز متأثر از فرآيند جهانى شدن، روند نزولى را با سرعت کم و بيش مى پيمايد. جهانى شدن، به سبب امورى مانند تحول اساسى در ارتباطات، فردگرايى، مصرف گرايى و تضعيف فرهنگ هاى بومى، روابط بين اعضاى خانواده را به شدت تحت تأثير قرار داده است. اکنون به بررسى اجمالى اين تأثيرات مى پردازيم.
پيشرفت هاى شگرف در زمينه فن آورى اطلاعات، روابط انسان ها را بيش از پيش تحت تأثير ابزارهاى رسانه اى و ارتباطى نظير اينترنت و شبکه هاى راديويى و تلويزيونى قرار داده است. مثلاً در ايران مردم به طور متوسط 5 ساعت تلويزيون نگاه مى کنند. گاه کودکان و نوجوانان ما به تعبيرى همه برنامه هاى تلويزيون را درو مى کنند. اگر انسجام و وحدت اعضاى خانواده را مهمترين مؤلفه کارآمدى خانواده محسوب کنيم، مهمترين آسيب استفاده افراطى از تلويزيون، خدشه دار شدن اين امر در اثر کاهش روابط و از بين رفتن فرصت گفتمان مناسب است . واقعيت اين است که اکنون در جامعه ما، تلويزيون، مهمترين عضو خانواده شده است، عضوى که بيشترين توجه را به خود جلب مى کند، در روابط از همه فعال تر است و در عين حال رابطه غالب يک طرفه دارد که در اين رابطه از هيچ يک از اعضاى خانواده تأثيرپذيرى ندارد.
اينترنت در جهت آخر با تلويزيون متفاوت است. ارتباطات در اينترنت مى تواند دوطرفه باشد، ولى در واقع، دنيايى مجازى از طريق ارتباطات مجازى براى افراد بخصوص نوجوانان پديد مى آورد. امروزه اعضاى خانواده گاه ساعت ها زمان صرف ارتباطات مجازى مى کنند و اعتنايى به ساير اعضا ندارند. به همين جهت، تعامل هاى سنتى به سستى گراييده است . تعامل هاى سنتى، عينى و واقعى، محسوس و بدنى (نوعى ارتباط غيرکلامى مانند تماس چشمى، تماس بدنى و غيراين ها) است. در عين حال افراد در اين تعامل ها، امکان «دسترسى محدود» و «قدرت انتخاب» محدود دارند. همين فضاى تعامل عينى و امکان دسترسى محدود باعث مى شود، دوستى ها، همسايگى ها، پيوندها و ارزش هاى اخلاقى معنادار باشند. در مقابل در ارتباطات مجازى، تماس محسوس و بدنى نيست و امکان دسترسى گسترده و قدرت انتخاب متکثر، متنوع و متفاوت با تجربه هاى روزانه زندگى است. ارتباطات مجازى، فضايى مجازى پديد آورده که نه تنها ارتباطات واقعى را کاهش داده، بلکه به نسبيت گرايى در ارزش هاى اخلاقى و دينى، کاهش واقعيت گرايى و گسترش نگرش و ارزش هاى مجازى و از بين رفتن يا مبهم شدن جهت زندگى منجر شده است . هر چند پيامدهاى فوق به کليه روابط اجتماعى بين افراد مربوط مى شود و اعضاى خانواده نيز از ديگران مستثنا نيستند، اما همان گونه که گفته شد، انسجام خانواده در گرو تعامل هاى عينى، واقعى و بدنى عميق و گسترده و در عين حال منحصر به افرادى خاص است و تعامل هاى مجازى بيشترين آسيب را به چنين روابطى وارد مى کند.
فردگرايى نيز به نوعى روابط خانوادگى را تحث تأثير قرار داده است. افزايش طلاق و خانواده تک والدى، آسيب فردگرايى به تماميت خانواده است. رشد فرديت، تعامل هاى سنتى در جوامع و بخصوص خانواده را سست و بى رنگ کرده است. آزادى محصول فردگرايى است. هر چند آزادى به يک معنا مطلوب و آرمان بشريت است، ولى مفهومى از آزادى که نفى هر گونه هنجار و ارزش انسانى است، نظام بشريت را به فرد يا شيء مى کشاند. اگر آزادى فردى را بى قيد و بند کنيم، پيوندهاى اجتماعى را نيز بايد بر اساس منافع کامل فردى بنا کنيم. در اين صورت هم بستگى هاى انسانى و ارزشى، پيوندهاى درون خانوادگى بين زن و مرد، والدين و فرزندان و خواهران و برادران به سستى و اضمحلال منجر خواهد شد . آزادى جنسى و بى بندوبارى در اين روابط نيز بيشترين آسيب را به روابط عاطفى در خانواده وارد مى کند و بسترى براى گسست خانواده هاست، چنان که روابط جنسى زن با زن و مرد با مرد نيز عواقب ناگوارى براى نهاد خانواده خواهد داشت.
بعد اقتصادى جهانى شدن، نيز پيامدهايى براى خانواده داشته است؛ ورود زنان به بازار کار منابع اقتصادى خانواده را متعدد کرده است. اين امر هر چند فوايدى براى زنان داشته است، اما مسؤليت هاى خانوادگى آن ها را کم اهميت کرده است. گاه زنان در ايفاى هم زمان نقش شغلى و مسؤليت خانوادگى دچار تعارض هايى مى شوند. بى ترديد يکى از عوامل افزايش طلاق، استقلال اقتصادى زنان بوده است. چنان که پژوهش ها درخواست طلاق از سوى زنان شاغل را بسيار بيشتر از درخواست طلاق از سوى زنان غيرشاغل نشان مى دهد . اثر مهم استقلال اقتصادى زنان بر روابط خانواده تنازع قدرت بين زن و مرد در خانواده است که به طور معمولً به تقسيم معقول قدرت منجر نمى شود. پيش از اين، قدرت تصميم گيرى در خانواده به طور سنتى در اختيار مردان بود. آثار جهانى شدن در خانواده، اگر به شيوه توزيع قدرت عادلانه در خانواده منجر نشود، گسترش اختلافات، تضعيف روابط و گسست خانواده اجتناب ناپذير خواهد بود.
جهانى شدن، فرهنگ خانواده را به مصرف گرايى سوق داده است. جامعه جديد جهانى مصرف کنندگانى توليد مى کند که خواسته هاى آنان از نظم پيشين پيروى نمى کند. آنان مصرف کنندگان آرمانى هستند که مصرف آن ها مبتنى بر لذت گرايى است و علاقه اى به پس انداز و آينده نگرى ندارند . الگوها و تصاويرى که مصرف گرايى، عرضه مى کند، با ارزش هاى خانوادگى و شأن و منزلت انسانى سازگار نيست. مصرف گرايان در رسانه ها برنامه هايى ارايه مى کنند که بى هيچ ملاحظه اى، منزلت انسانى را به خاطر اهداف مالى و شهرت، زير پامى گذارند. پرستش ستاره هاى سينمايى مورد ترويج اين برنامه ها، عزت نفس و حرمت اجتماعى نوجوانان و جوانان را خدشه دار کرده است .
به نظر مى رسد عواملى مانند مصرف گرايى، فردگرايى، گسترش ارتباطات مجازى و تضعيف فرهنگ هاى بومى به کودک سالارى در خانواده ها منجر شده و جايگاه مهم پدر و مادر را که مهمترين نقش را در تربيت اجتماعى و اخلاقى کودکان دارند، تضعيف کرده است. گسست نسل ها نيز محصول چنين فرآيندى است.

ب – اصول و راه کارهاى تقويت نهاد خانواده در فرآيند جهانى شدن

براى حفظ نهاد خانواده، از طريق تقويت روابط اعضاى خانواده و ترويج ارزش هاى خانوادگى و استمرار مطلوب کارکردهاى مهم خانواده، اصول و راه کارهاى زير پيشنهاد مى شود.
1- تأکيد بر استمرار و حفظ خانواده طبيعي: در طول تاريخ تا عصر حاضر، خانواده ها با عقد قراردادى بين زن و مرد تشکيل مى شوند. در اين خانواده ها، زن پس از ازدواج يا تا دوره اى معين، قرارداد ازدواج فقط با يک مرد داشت. اديان الهى از جمله اسلام، مسيحيت و يهود تنها اين نوع خانواده را به رسميت مى شناسند.
ازدواج موقت و چندزنى نيز صورتى ازهمين خانواده طبيعى است که به علت شرايط ويژه زنان و برخى ضرورت هاى فردى و اجتماعى در اسلام و برخى اديان ديگر قانونى شمرده شده است. قرآن حصول پيوند عاطفى عميق ميان زن و مرد و آرامش آنان را حاصل چنين قراردادى اعلام مى کند . بدين ترتيب هرگونه پيوند و قراردادى که در اين چارچوب نباشد را نبايد خانواده محسوب کرد. بنابراين خانواده هاى تک والدى يا همجنس گرا يا هم زيستى آزادانه زن و مرد را نبايد اساسيً خانواده بدانيم. براى ترويج اين اصل بايد پيروان اديان الهى، به ترويج خانواده طبيعى با بيان کارکردهاى مؤثر اجتماعى و آثار مفيد روان شناختى آن بپردازند. در مقابل نيز پيامدهاى ناگوار گونه هاى نامناسب خانواده را تشريح نمايند.
2- همه نهادها و گروه هاى بشرى داراى مراتبى هستند. خانواده نيز از اين امر مستثنا نبوده است. براى تحکيم ساختار خانواده، لازم است جايگاه سنتى والدين را در خانواده استمرار بخشيم. والدين در تربيت و اجتماعى کردن فرزندان، نقش بسيار مهمى دارند و بى شک، بيشترين سرمايه گذارى مادى و عاطفى در خانواده، از سوى والدين صورت مى گيرد. بى ترديد ايفاى اين مسؤليت ها تنها در صورت برخوردارى آنان از جايگاه بالاتر در خانواده ميسر است. تقسيم قدرت بين زن و مرد نيز بايد به شيوه هاى معقول و مناسب صورت گيرد. از آن جا که معمولاً مسؤليت اداره اقتصادى با مرد است، برخوردارى او از جايگاه بالاترى در تصميم گيرى ها در استحکام خانواده تأثير بسيارى دارد. زن نيز در محدوده هايى، تصميم گيرى را به عهده مى گيرد و مرد هماهنگ با او عمل مى کند. آموزه هاى اسلامى به خوبى اين نحوه تقسيم کار و تصميم گيرى هاى خانوادگى بين زن و مرد را نشان مى دهد .
3- تحکيم باورهاى دينى در خانواده تأثير مهمى در تقويت خانواده و ايفاى کارکردهاى آن دارد. يکى از مشکلات مهم فرآيند جهانى شدن، بروز بحران هويت در افراد و خانواده هاست. گم کردن جهت و معناى زندگى، افراد را دچار آشفتگى کرده و در مشکلات زندگى فردى و خانوادگى آنان را به استيصال مى کشد.
مهمترين باورهاى دينى، خداپرستى و توحيد، اعتقاد به زندگى پس از مرگ و باور به رسالت انبيا و جانشينان آن ها است. باور و پاى بندى به اين امور، زندگى را از فضاى مادى و دنيوى بيرون آورده و جهت اخروى و معنوى مى دهد. ترويج چنين معنويتى در اعضاى خانواده به ويژه والدين مى تواند خانواده ها را از بسيارى بحران ها نجات دهد. پيوند والدين با مسايل معنوى، در هويت يابى و رفتار فرزندان نيز نقش دارد. لازم است آثار معنويت در زندگى را براى والدين و فرزندان تبيين نمود. براى ترويج خداگرايى، آشنا کردن فرزندان با عبادت گاه ها و شعائر دينى بسيار مؤثر است. حضور و مشاهده بناهاى با عظمت و با شکوه دينى مانند مساجد و عبادت گاه هاى کهن که سال ها محل و مأواى خداپرستان بوده است، مى تواند در معنويت افراد بخصوص جوانان بسيار مؤثر باشد. همچنين صحبت از زندگى پس از مرگ و مراحل مختلف آن، با استفاده از متون اصيل دينى در هويت يابى و جهت دهى زندگى افراد نقش مهمى دارد. براى ترويج رسالت انبيا در باور افراد نيز زندگى، سيره و اخلاق، رفتار و نحوه مواجهه آن ها با مسايل مهم زندگى مى تواند الگوى مناسبى براى اعضاى خانواده ها بخصوص جوانان فراهم کند. چنان چه، متون مشتمل بر زندگى نامه، الگوها و اسطوره هاى اخلاقى به شکلى جذاب و آموزنده به اين نسل ارايه شود، آنان بخشى از هويت خويش را در الگوها و اسطوره ها مى يابند .
4- استمرار و تحکيم روابط خويشاوندى، در حفظ و تقويت خانواده در فرآيند جهانى شدن بسيار مؤثر است. اکنون در بيشتر جوامع خانواده هسته اى، بيشتر خانواده ها را تشکيل مى دهد. کم شدن رابطه بين خانواده هسته اى با ساير خويشاوندان بخصوص خانواده هاى اصلى زن و شوهر، موجب شد که آن ها در مشکلات مختلف زندگى خانوادگى، از حمايت هاى ويژه عاطفى و مادى خويشاوندان محروم باشند. اين در حالى است که خويشاوندان با توجه به ارتباط خونى و عاطفى نزديک و عميق با خانواده هسته اى، مى توانند بهترين حمايت ها را در اختيار آنان بگذارند، به همين جهت با توجه به مبانى اسلام، مى توان براى خانواده مراتبى در نظر گرفت. خانواده مرتبه اول همان زن و شوهر و فرزندان آن ها هستند. خانواده مرتبه دوم فرد، همسر و فرزندان او همراه با والدين او يا والدين همسرش مى باشند. خانواده مرتبه سوم فرد نيز، خواهر و برادران او يا همسرش را نيز در برمى گيرد. با ترويج چنين تلقى از خانواده، نه تنها روابط اعضاى خانواده بهبود مى يابد و با مشکلات زندگى بهتر مواجه مى شوند، بلکه روابط خويشاوندى را مى توان با ديد کارآمدترى نگريست .
5- رعايت مرزهاى رفتارى و عاطفى درون خانواده و بيرون آن، اصلى است که برخى درمان گران خانواده براى سلامت و کارايى خانواده، لازم شمرده اند . زن و شوهر، در درون خانه بايد از فضاى فيزيکى و روانى مجزا از سايرين بهره مند باشند و در ساعت هاى معينى از شبانه روز جدا از سايرين امکان تعامل عاطفى و روانى داشته باشند . براى فرزندان بخصوص دختران در دوره کودکى دوم تا جوانى بايد فضاى اختصاصى در نظر گرفته شود و سايرين بدون اجازه آن ها وارد اين فضا نشوند. متون اسلامى محدوده اين فضاها را تعيين نموده است. بسيارى از انحرافات جنسى مانند همجنس بازى، تجاوز به کودکان و زناى با محارم که آثار روان شناختى ناخوشايندى دارد، در اثر عدم رعايت چنين مرزهايى است. همچنين بايد بين اعضاى خانواده و سايرين، مرزهايى باشد. هرگونه روابط جنسى و عاطفى ارضا کننده بايد به همسر قانونى اختصاص يابد. حدود و شرايط نگاه کردن به سايرين و پوشش شرعى که در متون اسلامى مورد تأکيد قرار گرفته است، در واقع اشاره به همين مرزها و حدود است. مهمترين کارکرد اين مرزها تحکيم روابط عاطفى بين اعضاى خانواده، بخصوص زن و شوهر است .
6- کنترل استفاده از رسانه ها در خانواده، تنها راه حفظ انسجام خانواده و جلوگيرى از فروپاشى آن به سبب ارتباطات مجازى است. از آن جا که شيوه کنترل از بالا (filtering)، معمولاً به آسانى خنثى مى شود، بهترين راه تربيت خانواده، ترويج فرهنگ استفاده مناسب و معقول از رسانه هاست. هر چند هر روزه اخبارى درباره آثار نامطلوب تلويزيون، رايانه و اينترنت به سلامت روانى و جسمانى افراد منتشر مى شود، راه کار مناسبى براى ترويج استفاده مناسب از رسانه ها ارايه نشده است. در هر حال، استفاده از رسانه ها در بعد کمى و کيفى بايد تعديل و مهار شود. برنامه ريزى زمانى معينى براى استفاده اعضاى خانواده از رسانه بايد با توافق اعضاى آن تدوين شود. از لحاظ کيفى نيز لازم است بر اساس ارزش هاى دينى، اخلاقى و بومى ملاک ها و مرزهايى براى استفاده از برنامه ها تعيين شود متناسب با مراحل تحول، برنامه هايى در اختيار فرد قرار گيرد. در سنين نوجوانى و جوانى که معمولاً افراد به درک عقلانى و انتزاعى مى رسند، تبيين و توجيه ملاک هاى مطلوب و نامطلوب بودن برنامه ها، براى آن ها ضرورى است.
در مجموع براى استمرار ارزش هاى دينى و اخلاقى در بين انسان ها، راهى به جز تحکيم خانواده نداريم. خانواده در معرض حملات و يورش هاى بسيارى قرار دارد. با اين وجود بايد مشکلات را اداره کرد، خانواده بايد خود اختيار خويش را در دست گيرد و اين امر ممکن است بى ترديد خانواده مصرف کننده و منفعل مسير نابودى را طى مى کند. بايد بين خانواده و توسعه، تعامل برقرار کرد و ارزش هاى دينى، اخلاقى و انسانى حاکم بر خانواده ها را حفظ و تقويت نمود.

--------------------------------------------
پى نوشت ها :
1. آياتى مانند« و ما ارسلناک الا رحمه للعالمين»، انبياء/107 و «انى رسول الله اليکم جميعا»، اعراف/158.
2. گل محمدى، جهانى شدن، فرهنگ، هويت، تهران نشرنى،1384.
3. ايمانى، محسن، جهانى شدن و شکاف نسل ها، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانوادهو جهانى شدن، تهران، انتشارات انجمن اولياء و مربيان جمهورى اسلامى ايران، مهرماه 1384.
4. آيات 21 سوره روم و 189 سوره اعراف بر اين موضوع دلالت دارد.
5. آرگيل، مايکل، روان شناسى شادي.
6. Co habitation
7. شيخى، محمد تقى، جامعه شناسى زنان و خانواده ، ص 105، تهران، نشر، سال هاى انتشار،1380.
8. کارلسون، خانواده درمانى، ص23.
9. فروزنده، پايدار، بررسى اثرات جهانى سازى بر نهاد خانواده، همايش تقويت نظام خانواده، قم، اسفند 1384.
10. پور حسين، رضا، سخنرانى در همايش تقويت نظام خانواده، قم، اسفند 1384.
11. على اصغر، احمدى، جهانى شدن و تحول الگوهاى تعاملى، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانواده و جهانى شدن، تهران انتشارات انجمن اولياء و مربيان.
12. سعيدرضا، عاملى، جهانى شدن و ارزش هاى اخلاقى خانواده، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانواده و جهانى شدن، مهرماه 1384.
13. شکوه، نوابى نژاد، جهانى شدن و تغيير ارزش ها در خانواده، همان.
14. بستان، حسين ، اسلام و جامعه شناسى خانواده، ص 240.
15. سازگار، پروين، جهانى شدن و ساختار خانواده، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانواده.
16. ديون،لوک، چشم انداز، جهانى شدن در خانواده هاى کانادايى، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانواده.
17. سوره روم آيه 21.
18. سالارى فر،محمدرضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسي.
19. متون دينى ما، انبياء عليهم السلام را الگوى مناسبى براى مردم معرفى مى کند براى نمونه قرآن در آيه 4 سوره ممتحنه، حضرت ابراهيم (ع) و آيه 21 سوره احزاب پيامبر اسلام (ص) را به عنوان الگوى مناسبى براى مردم و آيات 11 و 12 سوره تحريم آسيه همسر فرعون و حضرت مريم (ع) را به عنوان الگويى مناسب براى زنان اعلام مى کند.
20. شرفى،محمدرضا، معنويت در خانواده امروز، چکيده مقالات کنگره بين المللى خانواده و جهانى شدن.
21. سالارى فر، محمدرضا ، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسى، بحث تعريف خانواده از نظر اسلام.
22. مينوچين، س، خانواده و خانواده درمانى، ترجمه باقر ثنايي.
23. سوره نور، آيه 58.
24. سالارى فر، محمد رضا، خانواده در نگرش اسلام و روان شناسى، بحث مرزها در خانواده.

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)