شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)

صدای پای عشق

1 نظرات 05.0 / 5

 

صدای پای عشق

زین سبب تنگ شد جهان بزرگ   كه جهان تنگ بود و مرد سترگ

امام عشق ، حضرت ابوالشهداء حسین بن علی (ع) را عصر خاصی كه سهل است تمام تاریخ نیز تنگ وكوچك است ، او ابر مردی بود كه غریب زیست وغریبانه نیز شهید شد وهنوز هم كه هنوز است تاریخ حق اورا اداء نكرده است .
او اززمین وزمان بزرگ تر بود نه تنها از عصر و روزگارش جلوتر می رفت ؛ بلكه از فردا های دوردست نیز فراتر بود ، حسین (ع) حتی درزمان رسول اسلام (ص) نیز غریب بود وبا رحلت آن حضرت این غربت صد چندان شد .
چند صباحی از رحلت جانگداز جدش نگذشته بودكه مادرش صدیقة طاهره (س) شهید شد وحسین (ع) كه آن روزها در ظاهر كودكی 8-7 ساله بود داغ مادر دلش را گداخت وپس از مادر ، امام حسین (ع) وبرادر بزرگوارش امام حسن (ع) تنها كسانی بودند كه ازقعر غربت علی (ع) آگاه بودند واین غربت همچنان ادامه داشت تا آنجا كه تاریخ تحمل علی ، آن عدل مجسم وكمال مصمم را تاب نیاورد ودرمحراب محبت غرق درخونش كرد وبه این هم بسنده نكرد ، امام حسن آن ‹‹ كوثر مهدور ›› (1) را نیز شهید كرد اینجا بود كه غربت امام حسین (ع) به اوج خود رسید ولی امام (ع) خم به ابرو نیاورد وباتوكل به خدا این غربت بزرگ را نیز بیش از ده سال تحمل كرد .
آری حسین علیه السلام همیشه غریب بود زیرا كه بزرگتر اززمان وفراتر از تاریخ بود واین همان درد بزرگی است كه همیشه گریبان گیر نوابغ روزگار و ابر مردان تاریخ بوده است ، امام علی (ع ) دومین شخصبت بزرگ عالم انسانیت ازاین غربت چنین می نالید وخطاب به مردم ، مردمی كه اكثریت قریب به اتفاق انسانها را تشكیل می دهند ، می فرمود :
«انی اریدكم الله وأنتم تریدوننی لأنفسكم» ، مردم ! من شما رابری خدا می خواهم ودوست دارم شما ر ت خدا پیش ببرم ، ولی شما مرا بری خود می طلبید ومی خو اهید تا حضیض ذلت به زیر بكشید ، اما هیهات … (2)
«اَلنّاسُ عَبِیْدُ الدُّنْیا وَالدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ ما دَرَّت بِهِ مَعایِشُهُمْ فَإِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ!» (3)
مردم دربند دنیا وبرده‌ درهم ودینارند ودین چیزی جزلقلقة‌ زبانشان نیست ، با دین تا آنجا هستند كه بتوانند دنیایشان را بچرخانند وزمانی كه هنگامه امتحان وابتلاء پیش آید ، دینداران خیلی اندك می شوند.
بلای بزرگ آن حضرت چیزی جز غربت اونبود ، امام علیه السلام چنان غریب بودكه بزرگانی چون ابن عباس و… نیز اورا درك نمی كردند ودرمقام نصیحت برمی آمدند كه یا حسین این راه را مرو! كه كشته می شوی وامام به هریك از آنها جوابی كه درخور شأنشان باشد می داد وبه راه خود می رفت . توگوئی با زبان بی زبانی می خواست به آنها بگوید :

آن كه می گویم به قدرفهم توست   مردم اندر حسرت فهم درست


آری بزرگان نیز اورا درک نمی كردند واین دردكمی نیست كه انسان ببیند كه كسی حرف اورا نمی فهمد ، بلكه برعكس هم می فهمد!!

 

غربت امام حسین (ع) چنان عمیق بود وهست كه انسان بی اختیار به یاد شعری می افتد كه می گوید:

 

هیچ كس ازقعرتو آگاه نیست   خلق را یاری سرالله نیست
تو بزرگی خاك میدان تو نیست   آسمان را تاب جولان تو نیست
تا زمین ازغربتت آگاه شد   قطره ی از آن چكیده وماه شد

امام حسین علیه السلام غریب بود واز این همه غربت دیگر دلش به تنگ آمده بود وچنان درآتش اشتیاق می سوخت كه تنها خدا می داند وبس .
حضرت دراین خصوص می فرماید :
اشتیاق من به شهادت ، بیش از آن اشتیاقی است كه یعقوب (ع) به دیدار فرزندش یوسف داشت .(4)
پیشوای شهیدان عمری را درآتش اشتیاق سوخته وبا این غربت بزرگ و ژرف ساخته بود وآن روز كه پنجاه سا ل از فراق جدش رسول اكرم (ص) می گذشت این اشتیاق بیش از حد زیاد شده بود ، دیگر طاقتش طاق گشته وخدا خدا می كرد كه ازخراب آباد دنیا پربگیرد وپروازكند ، پرواز تا بردوست ، پروازتا پیش خدا .
وكربلا عرش این عشق غریب وسكوی این پرواز عجیب شد ، گوئی این زمین بزرگ از غربت آن حضرت آگاه شده بود كه توانست درآسمان عشق وحماسه ، ماه گردد ، ماهی كه خورشید دركنار اوشمع كوچكی نیز نمی توان باشد .
كربلا میزبان مهمانی شده بودكه صفای مروه وصفا وعزت مقام ابراهیم بود ومی رفت كه ذبح عظیم منای عشق گردد مهمان غریبی كه تنها خدی كعبه اورا می شناخت واگركعبه می دانست اوكیست سرخم می كرد وپای اورا می بوسید .

لویعلم البیت من قدجاء یلثمه   لظل یلثم منه ماا ألقدم

به هیچ وجه مبالغه نكرده است آنجا كه بزرگ فقیه شیعه، مرحوم سید بحرالعلوم گفته است :

ومن حدیث كربلا و الكعبه ی   لكربلا بان علوالرتبه ی


آخر چرا چنین نباشد مگر كعبه وجودش را مدیون كربلا ومرهون كربلاها نیست ؟
اگر كربلا وكربلاها نبودند از كعبه هیچ خبری نبود، بگذار كج اندیشان هرچه می خواهند بگویند .
مگر پیامبر (ص) نفرمود : حسین منی وانا من حسین .
مگر یزید نمی خواست تیشه به ریشه اسلام بزند وفاتحه دین وقرآن وكعبه را بخواند ؟
آری اومی خواست دین محمد (ص) رانابود ونام ویاد رسول الله را ازخاطره ها محو كند وخود ، زمانی كه سرمست غرور و بی عقل از شراب انگور بود پرده از چهرة خویش برداشت وخود را رسوا كرد ومستانه نعره زد كه:

 

لعبت هاشم بالملك ولا   خبر جاء ولا وحی نزل


اگر حماسه كربلا نبود، امروز نه تنها از كعبه وحل وحرم خبری نبود، بلكه مقام ابراهیم وجلال وجمال دیگر پیامبران الهی نیز از بین رفته بود .
امام حسین (ع) با شهادت خویش اصول ادیان آسمانی را بیمه كرد و به اسلام وانسانیت حیات تازه بخشید .
وروزی كه امام (ع) وارد كربلا می شود بخوبی می دانست كه سرانجام این قیام چه خواهد شد وكربلا چه جایگاه بزرگی درمیان انسانهای بیدار وآزاده خواهد یافت روزی كه سید الشهدا (ع) با ورود خویش به صحرای نینوا ، كربلا را وسعتی از فرش تا عرش بخشید ، نیك می دانست كه روزی این كربلا ، كعبه آمال عارفان وسكوی معراج عاشقان خواهد شد ، حضرت پرسید اسم این صحرا چیست ؟
زهیر، یكی از یاران با وفای امام حسین (ع) جواب داد : به این سرزمین طف می گویند .
امام علیه السلام فرمود: آیا اسم دیگری نیز د ارد ؟
زهیر جواب داد : بلی به اسم كربلا معروف است ، حضرت فرمود :
خدایا به تو پناه می برم از كرب وبلا (5)
وهنگامی كه می خواست هنگامه ‌بزرگ تاریخ را به پاكند وكربلا را برای ابد ، خواستگاه نور وعشق قراردهد ، منطقة وسیعی را از اهالی نینوا وغاضریه ، به شصت هزار درهم خرید وآن را به مردم آنجا بخشید به شرط این كه زائران قبرش را به مرقدش راهنمائی كنند ودرپذیرائی مهمانان حضرتش مضایقه نكنند .(6)

 

منبع : سبطین

 

پی نوشت ها:
1- كوثری كه درزمین وزمان جاری وجوشان است ونیز نام كتابی تحت عنوان ‹‹ الامام الحسن الكوثر المهدور›› ازنویسنده ‹‹ علی نبراش ومبراس ›› و‹‹ الامام الحسین فی حله البرفیر››، ادیب معروف عرب، سلیمان كتانی .
2-نهج البلاغه ، خطبة 136.
3. بحارالانوار، جلد 10، صفحه 198.
4-بلاغه الحسین ، خطبة‌23، ص144.
5-مقتل الحسین ، مقرم ، ص192.
6-مجمع البحرین ، زیر كلمة كربلا .

نظر خود را اعلام كنید

نظرات كاربران

نظری وجود ندارد
*
*

شبکه فرهنگی الحسنین (علیهما السلام)