راه بهشت

راه بهشت 0%

راه بهشت نویسنده:
گروه: کتابخانه عقائد

راه بهشت

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

نویسنده: سیدمحمد حسینی بهارانچی
گروه: مشاهدات: 25573
دانلود: 3537

توضیحات:

راه بهشت
جستجو درون كتاب
  • شروع
  • قبلی
  • 329 /
  • بعدی
  • پایان
  •  
  • دانلود HTML
  • دانلود Word
  • دانلود PDF
  • مشاهدات: 25573 / دانلود: 3537
اندازه اندازه اندازه
راه بهشت

راه بهشت

نویسنده:
فارسی

این کتاب در موسسه الحسنین علیهما السلام تصحیح و مقابله شده است.

لباس های اهل بهشت

قرآن در چند آیه، به لباس های اهل بهشت اشاره نموده و می فرماید: «اهل بهشت، لباس های سبزی از سندس و استبرق یعنی دیباج و بعضی گفته اند: دیباج منسوج از طلا می پوشند، و بر تخت های بهشتی تکیه می زنند، و خداوند درباره این نعمت ها می فرماید:( نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً )

امام باقرعليه‌السلام می فرماید:

«مقصود از "متّکئین فیها علی الأرائک"، همان تخت های بهشتی است که بر روی آنها حجله های اهل بهشت قرار می گیرد.» و خداوند می فرماید:( نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً یعنی: این ها نیکو

_____________________

1- 588) همان / 160.

2- 589) همان / 155.

جایگاه و نیکو پاداشی است.(1)

مرحوم طبرسی در مجمع البیان در تفسیر آیه( إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً * أُولئِکَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ یَلْبَسُونَ ثِیاباً خُضْراً مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُّتَّکِئینَ فیها عَلَی الْأَرائِکِ نِعْمَ الثَّوابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقاً ) (2) می فرماید:

«جنّات عدن یعنی جنّات الإقامه، و أساور: جمع أسوار و یا جمع أسوره است و اسوره جمع سوار است و سوار زینت دست است، و سندس: دیباج رقیق، و استبرق: دیباج غلیظ است، و أرائک: جمع أریکه به معنای سریر و تخت می باشد. بعضی گفته اند: أرائک: فرش های حجله است.»(3)

در تفسیر آیه:( إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ ) (4) رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به امیرالمؤمنینعليه‌السلام فرمود: «هنگامی که مؤمن وارد منازل خود در بهشت می گردد، و تاج ملک و کرامت بر سر او گذارده می شود، حلّه هایی از طلا و نقره و یاقوت و درّ منظوم به او پوشیده می شود، و هفتاد حلّه حریر با رنگ های گوناگون که با طلا و نقره و لؤلؤ و یاقوت احمر بافته شده است بر او می پوشانند چنان که خداوند می فرماید:( یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ و چون مؤمن بر تخت عزّت می نشیند، تخت او از شادی به اهتزاز درمی آید، و چون در منازل خود در بهشت

______________________

1- 590) تفسیر صافی: 3 / 241.

2- 591) کهف / 30 - 31.

3- 592) تفسیر مجمع: 6 / 339.

4- 593) حجّ / 23.

مستقرّ می شود، ملکی که مأمور به باغستان های اوست برای تهنیت و خوش آمدگویی اجازه ورود می طلبد، خدّام مؤمن به او می گویند: باید در انتظار بمانی، چرا که ولیّ خدا بر اریکه و تخت عزّت تکیه زده و همسر او حوراء برای او آماده شده است و تو باید در انتظار اجازه دخول باشی...»(1)

میوه های بهشتی

امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«هنگامی که خداوند آدمعليه‌السلام را از بهشت به روی زمین فرستاد، یکصد و بیست درخت با خود آورد، که چهل عدد آنها درختانی بود که میوه آنها مانند انجیر ظاهر و باطن آن خورده می شد، و چهل عدد آنها درختانی بود که تنها داخل میوه های آنها خورده می شد، مانند گردو، و چهل عدد دیگر آنها درختانی بود که میوه های آنها مانند زردآلو بود که داخل آنها خورده نمی شد و تنها خارج آنها خورده می شد. و انبانی نیز با خود آورد، که در آن هسته و دانه هر گیاهی وجود داشت.»(2)

از این حدیث روشن می شود که اصل میوه ها و سبزیجات و گیاهان دنیا، همه از بهشت آمده جز آن که چون به این عالم وارد شده، وزن و طعم و رنگ آنها تغییر پیدا کرده است.

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «هنگامی که آدمعليه‌السلام از بهشت اخراج شد، خداوند میوه های بهشتی را توشه او قرار داد، و صنعت هر چیزی را به او تعلیم نمود، بنابر این، میوه های شما از بهشت است، جز آن که این میوه ها تغییرپذیر است، و میوه های بهشتی تغییر نمی کند.»(3) از قرآن استفاده می شود که میوه های بهشتی فراوان است، و ایجاد آنها در اختیار اهل بهشت است، و اهل بهشت هر میوه ای را که میل به آن پیدا کنند، برایشان آماده می شود،

_______________________

1- 594) کافی: 8 / 97.

2- 595) خصال / 601

3- 596) مکارم الأخلاق طبرسی / 170.

و هرگز زحمتی برای تهیّه آنها نخواهند داشت، چنان که در آیه:

( وَ فاکِهَهٍ کَثیرَهٍ * لا مَقْطُوعَهٍ وَ لا مَمْنُوعَهٍ ) (1) ،

و آیه:( وَ فاکِهَهٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ ) (2) ،

و آیه( وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاکِهَهٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ) (3) به این معنا تصریح شده است،

به طور کلّی از آیات شریفه:( وَ فیها ما تَشْتَهیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ * وَ تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتی أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * لَکُمْ فیها فاکِهَهٌ کَثیرَهٌ مِنْها تَأْکُلُون َ) (4)

استفاده می شود که خداوند هر لذّتی که اهل بهشت به آن مایل شوند را برای آنان آماده می فرماید.

اکنون به برخی از میوه های دنیایی، و آثار آنها که در روایات فراوانی به آنها اشاره شده است، اشاره می کنیم:

1 - هندباء: یعنی گیاه کاسنی.

امام صادقعليه‌السلام فرمود:

«هندباء سیّد البقول یعنی آقای سبزیجات است.»(5)

و فرمود:

«بر تو باد به هندبا که آن قدرت تو را بر مجامعت زیاد می کند، و فرزند را نیکو می نماید، و بر مردی فرزند می افزاید و حرارت بدن را زیاد می نماید و آن لیّن و معتدل خواهد بود.»(6) و فرمود:

_____________________

1- 597) واقعه / 32 - 33.

2- 598) همان / 20.

3- 599) طور / 22.

4- 600) زخرف / 71 - 73.

5- 601) وسائل: 25 / 179.

6- 602) بحارالأنوار: 66 / 206.

«فضیلت هندباء بر سایر سبزیجات، همانند فضیلت ما بر مردم است.»(1)

2 - الکُرّاث: یعنی سیر.

امام صادقعليه‌السلام می فرماید: «در بین سبزیجات کرّاث را رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دوست می داشت و می فرمود: "سنام البقول و رأسها الکرّاث و فضله علی البقول کفضل الخبز علی سائر الأشیاء و هی بقلتی و بقله الأنبیاء قبلی، و أنا أحبّه و آکله و کأنّی أنظر إلی نباته فی الجنّه یبرق ورقه خصرهً و حسناً.»

یعنی: «بهترین سبزیجات سیر است، و فضیلت آن نسبت به بقیّه سبزیجات مانند فضیلت نان بر چیزهای دیگر است، و آن سبزی من و همه پیامبران قبل از من می باشد، و من آن را دوست می دارم و می خورم، و می بینم که گیاه آن در بهشت از سبزی و زیبایی جلوه ای دارد.»

و فرمود: «هنگامی که سیر و پیاز را می خورید، به مساجد و مجالس نروید تا کسی از بوی آن آزار نبیند.»

3 - البادنجان:

قال الکاظمعليه‌السلام : «استکثروا لنا من البادنجان فإنّه حارّ فی وقت الحراره و بارد فی وقت البروده معتدل فی الأوقات کلّها جیّد علی کلّ حال.»(2)

یعنی: امام کاظمعليه‌السلام فرمود: «بادنجان را زیاد مصرف کنید، چراکه بادنجان در تابستان گرم است و در زمستان سرد است، و در همه اوقات معتدل و نیکو می باشد.»

______________________

1- 603) همان.

2- 604) کافی: 6 / 373.

4 - البطّیخ: (خربوزه).

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله می فرمود:

«خربوزه را بخورید چرا که آب آن رحمت است و شیرینی آن از بهشت است.»

و در روایتی آمده که خربوزه از بهشت آمده و کسی که یک لقمه آن را بخورد، خداوند هفتاد هزار حسنه به او عطا می کند و هفتاد هزار گناه را از او می بخشد و هفتاد درجه به درجات او می افزاید.

امام کاظمعليه‌السلام می فرماید: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله خربوزه را با شکر و خرما می خورد.»(1)

مؤلّف گوید: برای تفصیل خواصّ میوه ها و گیاهان و سبزیجات به کتب خواصّ خوراکی ها و کافی و محاسن و مکارم الأخلاق و کتاب اخلاق و سیره محمّدیصلى‌الله‌عليه‌وآله مراجعه شود.

درخت های بهشتی

1 - درخت طوبی:

یکی از درختان بهشتی، درخت طوبی می باشد. در روایات شیعه و اهل سنّت فراوان نقل شده که آن در بهشت در خانه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و امیرالمؤمنینعليه‌السلام است و آیه شریفه:( الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ) (2) درباره علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام نازل شده است.

شیخ سلیمان قندوزی حنفی در کتاب ینابیع المودّه از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده که از آن حضرت درباره آیه شریفه:( الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ ) فرمود: «طوبی درختی است در بهشت، اصل آن در خانه من است و شاخه های آن بر سر اهل بهشت سرازیر می باشد.»

_______________________

1- 605) مکارم الأخلاق طبرسی / 184؛ بحارالأنوار: 66 / 206 و ج 63

2- 606) رعد / 29.

گفته شد: «یا رسول اللّه! قبلاً از شما سؤال نمودیم فرمودید: «اصل آن در خانه علیعليه‌السلام است، و شاخه های آن بر سر اهل بهشت می باشد؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «خانه من و علیّ در بهشت یکی است.»(1)

در تفسیر ثعلبی نیز نقل شده که رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«طوبی درختی است که خداوند به دست قدرت خود در بهشت غرس نموده، و از روح خود در آن دمیده است، و از آن حلیّ و حلل [ یعنی شیرینی و زیور ]می روید، و شاخه های آن از پشت دیوارهای بهشت دیده می شود.»(2)

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هنگامی که تفسیر حروف ابجد را بیان می نمود فرمود: «و امّا "طا"، اشاره به درخت طوبی است، و طوبی درختی است که خداوند آن را به دست قدرت خویش آفریده، و از روح خود در آن دمیده است، و شاخه های آن از پشت دیوارهای بهشت دیده می شود، و از آن حلیّ و حلل [ یعنی شیرینی و زیور ]روییده می شود، و میوه های آن بر سر اهل بهشت سرازیر است، و هر چه اهل بهشت از حلیّ و حلل و میوه های گوناگون [ و... ]بخواهند، بر آن درخت آماده است، و هر میوه ای از آن گرفته شود فوراً به جای خود بازمی گردد.»(3)

2 - درخت خرما:

پس از درخت طوبی، درخت خرما در بهشت بهترین درخت ها می باشد.

مرحوم مفید در مقنعه و شیخ حرّ عاملی در وسائل روایت نموده اند: هنگامی که خداوند آدمعليه‌السلام را از بهشت به روی زمین آورد، آدم وحشت نمود، و از خدای خود درخواست کرد که به وسیله یکی از درختان بهشتی او را مأنوس نماید، و خداوند درخت خرما را برای او فرستاد، و آدم تا زنده بود به آن درخت انس پیدا

_________________________

1- 607) ینابیع المودّه: 1 / 287.

2- 608) همان.

3- 609) همان / 288.

می کرد، و چون وفات او نزدیک شد به فرزندان خود گفت: «من در زمان حیات خود به این درخت انس می گرفتم، و امیدوارم که پس از مرگ نیز به آن انس داشته باشم، چون من از دنیا رفتم، شاخه ای از آن را دو نصف کنید و آنها را در کفن من قرار بدهید.» فرزندان او نیز چنین کردند، و پیامبران نیز به این سنّت عمل می کردند، تا این که در جاهلیّت این سنّت تعطیل شد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله باز آن را احیا نمود و سنّت رایجی گردید.(1)

3 - درخت سخاوت:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«سخاوت درختی است از درختان بهشت که شاخه های آن در دنیا بر سر مردم سرازیر است و هر کس اهل سخاوت باشد، به شاخه ای از شاخه های آن آویزان می شود، و آن شاخه او را به بهشت می برد. بخل نیز درختی است از درختان دوزخ و شاخه های آن در دنیا بر سر مردم سرازیر است، و هر کس بخیل باشد، به یکی از شاخه های آن آویزان می شود، و آن شاخه او را به دوزخ می برد.»(2)

4 - درخت هایی که در کنار کوثر قرار دارد:

در تفسیر آیه( فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ ) آمده که:

در کنار نهر کوثر درخت هایی است که میوه آنها دختران بهشتی می باشند، و اهل بهشت هر چه از این میوه ها می چینند، فوراً به جای آن میوه دیگری سبز می شود و این معنا در بحث حوریان بهشتی گذشت، و بعضی گفته اند: معنای «جزاک اللّه خیراً» همین دختران بهشتی است.

5 - درخت هایی که ملائکه در بهشت برای مؤمنین غرس می کنند:

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«هر کس بگوید: "لا إله إلّا اللّه"، برای او درختی در بهشت از یاقوت سرخ غرس می شود، و محلّ غرس آن درخت مشک سفید است، که

______________________

1- 610) وسائل: 3 / 23.

2- 611) مستدرک الوسائل: 7 / 15؛ امالی طوسی / 475.

شیرین تر از عسل و سفیدتر از برف و خوشبوتر از مشک است، و میوه های آن درخت همانند پستان های دختران جوان می باشد که از زیر هفتاد حلّه نمایان است.»(1)

در حدیث دیگری از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«هر کس بگوید: "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلّا اللّه و اللّه أکبر"، خداوند به ملائکه می فرماید: "برای او درختی در بهشت غرس کنید".»

پس برخی از اصحاب گفتند: «در این صورت درختان ما در بهشت فراوان خواهد بود.» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«آری، و لکن من به شما اعلان خطر می کنم که قبل از رسیدن به آنها آتشی بفرستید و آنها را بسوزانید.»

سپس فرمود: «خداوند می فرماید:( یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ ) (2)

مؤلّف گوید: از این حدیث روشن می شود که ترک اطاعت خدا و رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله سبب حبط اعمال می شود.

6 - درخت سدره المنتهی:

در تفسیر آیه شریفه:( وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَهً أُخْری * عِنْدَ سِدْرَهِ الْمُنْتَهی * عِنْدَها جَنَّهُ الْمَأْوی * إِذْ یَغْشَی السِّدْرَهَ ما یَغْشی ) (3)

امام باقرعليه‌السلام فرمود:

_______________________

1- 612) ثواب الأعمال / 3.

2- 613) جامع المدارک: 2 / 280.

3- 614) نجم / 13 - 16.

«به این علّت این درخت را سدره المنتهی می گویند که اعمال اهل زمین را ملائکه حفظه به محلّ سدره المنتهی می برند.»(1)

از روایات استفاده می شود که سدره المنتهی بالاترین مقام قرب الهی است، و در آسمان هفتم است و تنها رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله قابلیّت قدم گذاردن در آن مقام را داشته است، و به همین علّت آن را «سدره المنتهی» نامیده اند.

از امام صادقعليه‌السلام سؤال شد: «درخت "سدره المنتهی" و جمله "أصلها ثابت و فرعها فی السّماء" چیست؟» فرمود:

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله اصل آن است، و علیّعليه‌السلام و فاطمهعليها‌السلام فرع آن است، و ائمهعليهم‌السلام شاخه های آن هستند، و شیعیانشان برگ های آن اند.»

راوی می گوید: گفتم: «فدای شما شوم، معنای "منتهی" چیست؟» فرمود:

«به خدا سوگند دین به آن منتهی می شود، و کسی که از آن درخت نباشد نه مؤمن به خدا و نه شیعه ما می باشد.»(2)

و در سخن دیگری فرمود: «هنگامی که مؤمنی از دنیا می رود، برگی از آن درخت ساقط می شود، و چون فرزندی به دنیا می آید، برگی بر آن افزوده می شود.»(3) امام باقرعليه‌السلام می فرماید: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله [ در معراج] به آسمان هفتم و سدره المنتهی رسید، و آن درخت به سخن درآمد و گفت: "یا رسول اللّه! هیچ مخلوقی قبل از شما از من نگذشته است.» امام باقرعليه‌السلام سپس فرمود: «ثمّ دنی فتدلّی فکان قاب قوسین أو أدنی»، یعنی: «رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله پس از مقام سدره المنتهی به نزدیک ترین مقام قرب الهی رسید و خداوند کتاب اصحاب یمین و اصحاب شمال [ یعنی کتاب بهشتیان و

______________________

1- 615) محاسن: 2 / 334.

2- 616) بصائر الدّرجات / 80

3- 617) همان.

دوزخیان] را به او داد، کتاب اصحاب یمین را با دست راست خود گرفت، و آن را گشود، و نام اهل بهشت، و نام پدران آنان و قبائلشان را در آن دید، سپس کتاب اصحاب شمال [ و دوزخیان] را گشود و در آن نام اهل دوزخ، و نام پدران و قبائلشان را در آن دید، و چون پایین آمد، آن دو کتاب را به علیّ بن ابی طالبعليه‌السلام تحویل داد.»(1)

حمیری قمّی از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله نقل شده که فرمود:

«هنگامی که من به معراج رفتم، و آسمان ها را طی نمودم، و به "سدره المنتهی" رسیدم، دیدم هر برگی از آن درخت بر دنیا سایه افکنده، و بر روی هر برگی ملکی است، و خدا را تسبیح می کند، و از دهان هر ملکی درّ و یاقوت و لؤلؤ خارج می شود، و از هر دانه لؤلؤای مقدار پانصد سال [ راه] دیده می شود، و از آن درّ و یاقوت ها، هر چه می ریزد، ملائکه ای موکّلند که آنها را در دریایی از نور بریزند، و آن ملائکه در هر شب جمعه ای به سدره المنتهی می آیند.»

سپس فرمود:

«هنگامی که ملائکه مرا دیدند ضمن خوش آمدگویی گفتند: "ای محمّد خوش آمدی"، پس من دیدم بادی وزید و درخت سدره را تکان داد، و درهای بهشت به هم خورد، و ملائکه به من گفتند: "این صداها از شادی آنان است که شما قدم در این جا گذارده ای"، پس صدایی از بهشت شنیدم که می گفت: "چقدر ما شوق دیدار علیّ و فاطمه و حسن و حسینعليهم‌السلام را داریم".»(2)

در روایات از برگ درخت سدر بسیار تعریف شده و مستحبّ است انسان سر و بدن خود را با آن بشوید تا بدن او پاکیزه گردد و درد و غم و اندوه از او برطرف شود. در این باب به روایاتی اشاره می کنیم.

امیرالمؤمنینعليه‌السلام می فرماید:

_______________________

1- 618) همان / 212.

2- 619) قرب الإسناد / 101.

«هنگامی که خداوند رسول خودصلى‌الله‌عليه‌وآله را امر نمود که اسلام را آشکار سازد، و وحی بر آن حضرت نازل شد [ در عالم معنا] دید جمعیّت مسلمانان اندک اند و جمعیّت مشرکین فراوانند، پس اندوه شدیدی به او رخ داد، و خداوند جبرئیل را فرستاد و برای او برگ درخت سدره المنتهی را آورد، و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با آن سر خود را شست، و اندوه او برطرف شد.»(1)

امام کاظمعليه‌السلام فرمود: «شستن سر، با سدر، رزق انسان را زود می رساند.»(2)

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «سرهای خود را با سدر بشویید، چرا که برگ درخت سدر را هر ملک مقرّب و هر پیامبر مرسلی، تقدیس نموده است.»(3)

و فرمود: «هرگاه اندوه فراوانی به تو روی آورد، بر تو باد به گفتن: "لا حول و لا قوّه إلّا باللّه".» و فرمود: «کسی که اندوهی برای او پیدا شود، و نداند این اندوه از کجاست؟ باید سر خود را [ با سدر] بشوید.»(4)

در کتاب الجامع للشّرایع یحیی بن سعید حلّی آمده: «مستحبّ است انسان در هر جمعه ای سر خود را با سدر و خطمی بشوید.»(5) امام صادقعليه‌السلام می فرماید:

«رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سر خود را با سدر می شست و می فرمود: "سرهای خود را با برگ درخت سدر بشویید، چرا که هر ملک مقرّب و هر پیامبر مرسلی آن را تقدیس نموده، و هر کس سر خود را با برگ درخت سدر بشوید، هفتاد روز وسوسه شیطان از او دور می شود، و کسی که هفتاد روز وسوسه شیطان از او دور شود، گناه نمی کند، و کسی که گناه نکند،

______________________

1- 620) کافی: 6 / 505

2- 621) منتهی المطلب: 1 / 53

3- 622) منتهی المطلب: 1 / 53

4- 623) دعوات راوندی / 120.

5- 624) همان / 315 و 31.

داخل بهشت می شود.»(1)

شهید اوّل در آداب روز جمعه می فرماید:

«سنّت های روز جمعه چند چیز است:

1 - غسل جمعه،

2 - شستن سر با سدر و خطمی،

3 - اوّل صبح به مسجد رفتن،

4 - تراشیدن سر،

5 - گرفتن ناخن ها،

6 - کوتاه کردن شارب،

7 - رها کردن ریش،

8 - استعمال بوی خوش،

9 - پوشیدن لباس فاخر و نظیف،

10 - دعا کردن هنگام خروج به نماز جمعه، و خواندن دعای "اللّهمّ من تهیّأ..."،

11 - رفتن به نماز جمعه با سکینه و وقار،

12 - خواندن بیست رکعت نماز نافله جمعه،

13 - خواندن سوره جمعه و منافقین در نماز ظهر و جمعه و اگر از روی فراموشی سوره دیگری را شروع کند، اگر از نصف تجاوز نکرده است عدول نماید. و ابن بابویه آن را واجب دانسته است.»(2)

نهرهای بهشتی

از رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله سؤال شد: «عرض نهرهای بهشتی چقدر است؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «عرض هر کدام از نهرهای بهشتی، به اندازه پانصد سال راه است، و این نهرها، در گرد قصرها و حجاب های بهشتی دور می زند، و امواج آنها آوازه های دل نشینی دارد، و اهل بهشت را به طرب درمی آورد،

_____________________

1- 625) ثواب الأعمال / 20.

2- 626) بیان / 108.

همان گونه که مردم برای همدیگر آوازه می خوانند.»(1)

روایت شده که ماعزبن مالک اسلمی نزد رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله چهار مرتبه اقرار به زنا نمود و از آن حضرت درخواست کرد تا حدّ الهی را بر او جاری نماید، و او را پاک کند، سپس توبه کرد و رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله او را سنگسار نمود و فرمود: «ماعز توبه ای کرد که اگر گروهی از امّت من این چنین توبه می کردند، آنان را کفایت می نمود.»

روایت شده که ماعز بن مالک چون سنگسار شد، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«من او را دیدم که در نهرهای بهشت شنا می کرد.»(2)

حضرت عسکریعليه‌السلام فرمود: «نهرهای بهشتی دوازده عدد می باشد، و خداوند نام آنها را در آیات ذیل بیان نموده است:

1 ( فیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ ) (3) یعنی: «در بهشت نهرهایی از آب است و آب آنها تغییر نمی کند.»

2 – 0 ( وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ ) (4) یعنی: «در بهشت نهرهایی است از شیر که طعم آنها تغییر نمی کند.»

3 ( وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّهٍ لِلشَّارِبینَ ) (5) یعنی: «در بهشت نهرهایی از شراب است که سبب لذّت نوشندگان می شود.»

4 ( وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفّیً ) (6) یعنی: «در بهشت نهرهایی از عسل صاف شده است که به چیزی آمیخته نیست.»

5 ( وَ یُسْقَوْنَ فیها کَأْساً کانَ مِزاجُها زَنْجَبیلاً * عَیْناً فیها تُسَمّی سَلْسَبیلاً ) (7) یعنی: «چشمه ای در بهشت می باشد که آب آن

______________________

1- 627) جامع الأخبار / 126؛ بحارالأنوار: 8 / 146.

2- 628) الأقتاب الفقهیّه ابن ابی جمهور / 65

3- 629) محمّد / 15.

4- 630) همان.

5- 631) همان.

6- 632) محمّد / 15.

7- 633) انسان / 17 - 18.

گواراست، و به زنجبیل آمیخته شده و آن را سلسبیل می گویند.»

6 –( إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ ) یعنی: «ما به تو نهر کوثر، خیر فراوان، نبوّت، کتاب، علم، شرف دارین و ذریّه پاک عطا کردیم.»

7 –( یُسْقَوْنَ مِنْ رَحیقٍ مَخْتُومٍ ) (1) یعنی: «به مؤمن در بهشت شربتی مهرشده می دهند که از آن بوی مشک می یابد.»

8 –( وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیمٍ ) (2) یعنی: «نهری در بهشت وجود دارد که آمیخته به تسنیم است.»

9 - 10 –( فیهِما عَیْنانِ تَجْرِیانِ ) (3) یعنی: «در آن دو بهشت دو چشمه جاری می باشد.»

11 - 12 –( فیهِما عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ ) (4) یعنی: «در آن دو بهشت، دو چشمه جوشان می باشد.»(5)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «چهار نهر از نهرهای دنیا از بهشت است:

1 - فرات،

2 - نیل،

3 - سیحان،

4 - جیحان. و نهر فرات: آب شیرین دنیا و آخرت است، و نیل: نهر عسل است، و سیحان: نهر خمر است، و جیحان: نهر شیر است.»(6)

علّامه مجلسی رحمه الله گوید: «از روایات استفاده می شود که نهر فرات، افضل نهرهای بهشتی است.»(7)

1- 634) مطفّفین / 25.

2- 635) همان / 27.

3- 636) رحمن / 50

4- 637) همان / 66

5- 638) مناقب آل ابی طالب: 1 / 265.

6- 639) خصال / 117.

7- 640) بحارالأنوار: 57 / 35؛ مناقب آل ابی طالب: 1 / 265.

درجات بهشتی

از برخی از روایات استفاده می شود که بالاترین درجات بهشت «جنّه الفردوس» و یا «حظیره القدس» است، و درجات بهشت با تلاوت قرآن، تعیین می شود، و در برخی از روایات آمده که «مقام وسیله» مخصوص رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله و اهل بیت آن حضرت است، و آن بالاترین درجات بهشت و نهایت قرب به پروردگار است. صاحب مجمع گوید: «روایت شده که فاصله اعلای درجات بهشت تا پایین ترین آنها مانند فاصله زمین تا آسمان است.»

امام صادقعليه‌السلام فرمود: «نگویید: "یک بهشت"، بلکه بهشت هایی و درجاتی وجود دارد، همان گونه که خداوند می فرماید:( وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ ) و یا می فرماید: "درجات بعضها فوق بعض"، و مردم با اعمال خود در بهشت بر یکدیگر تفاضل پیدا می کنند.»(1)

رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: «مردم فردای قیامت، به سبب عقولشان تفاضل پیدا می کنند و به خدای خود تقرّب می جویند.»(2)

امام صادقعليه‌السلام نیز فرمود:

«ثواب و پاداش اعمال به اندازه عقل مؤمن است، و هر کدام از جنّ و انس، به سبب اعمالشان درجاتی پیدا می کنند؛ همان گونه که خداوند می فرماید:

( وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَ لِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمالَهُمْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ ) (3). (4)

____________________

1- 641) بحارالأنوار: 66 / 155؛ مجمع: 9 / 210؛ عیّاشی: 1 / 388.

2- 642) بحارالأنوار: 66 / 156.

3- 643) احقاف / 19.

4- 644) بحارالأنوار: 66 / 156.

از برخی از آیات و روایات ظاهر می شود که عالی ترین درجات بهشتی مربوط به اهل صبر است، بلکه از برخی از سخنان رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله ظاهر می شود که بهشت مخصوص به اهل صبر است، و درجات آن نیز به اعتبار درجات صبر می باشد.

عبداللّه بن مسعود می گوید: روزی من با اصحاب خدمت رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله رسیدیم، و گرسنگی و مجاعه سختی بر ما وارد شده بود، تا جایی که چهار ماه بود ما جز آب و شیر و برگ درخت نخورده بودیم. پس به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض کردیم: «تاکی ما در این مجاعه و گرسنگی شدید خواهیم ماند؟» رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود:

«شما همواره تا زنده هستید چنین خواهید بود، از این رو، باید خدا را شاکر باشید، چرا که من قرآن و کتاب های دیگر آسمانی - که بر من و بر پیامبران دیگر نازل شده است - را خوانده ام و در هیچ کدام نیافتم که جز اهل صبر کسی داخل بهشت شود.» سپس فرمود: «ای ابن مسعود! خداوند می فرماید:

( إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ ) (1) ،

و می فرماید:( أُولئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا ) (2) ،

و می فرماید:( أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ ) (3) ،

و می فرماید:( إِنّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ ) (4)،

و می فرماید:( وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّهً وَ حَریراً ) (5) ،

و می فرماید:( أُولئِکَ یُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَیْنِ بِما صَبَرُوا ) (6)،

و می فرماید:( وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ ) (7).

______________________

1- 645) زمر / 10.

2- 646) فرقان / 75.

3- 647) بقره / 214.

4- 648) مؤمنون / 111.

5- 649) دهر / 12.

6- 650) قصص / 54

7- 651) بقره / 155.