16%

آيا پيامبر كودكان را تنبيه مي‌كرد؟

آيا رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله براي تربيت كودكان از كتك‌زدن و تنبيه بدني استفاده مي‌كرد يا خير؟از بررسي دقيق سيره و رفتار آن حضرت چنين استفاده مي‌شود كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله هيچ گاه از تنبيه بدني براي تربيت كودكان استفاده نمي‌كردند. اگر چه تنبيه امري ضروري و غيرقابل اجتناب مي‌باشد، زيرا كمتر كودكي يافت مي‌شود كه در دوران تربيتش نسبت به او هيچ‌گونه تنبيه و تندي انجام نشده باشد، امّا نكته‌اي كه مورد بحث ما مي‌باشد اين است كه آيا مي‌توان كودك را تنبيه بدني كرد يا خير؟از بررسي روايات اسلام و رفتار پيشوايان ديني، چنين استفاده مي‌شود كه كودكان را نبايد تنبيه بدني كرد. در جهان كنوني از نظر علمي و تربيتي، زدن كودكان و آسيب رساندن بدانان به منظور ادب، يا مجازات كردن نادرست شمرده شده است و تقريباً در تمام كشورها از كتك‌زدن و تنبيه بدني جلوگيري مي‌شود.امّا گروهي جاهل و بي‌اطّلاع از شيوه پيشوايان اسلام، غفلت كرده‌اند و بر رواياتي كه زدن كودكان را منع كرده، توجّه ندارند.امام كاظم‌عليه‌السلام به مردي كه از فرزند خود شكايت كرد آشكارا فرمود: فرزندت را مَزن و براي ادب كردنش از او قهر كن، ولي مواظب باش، قهر كردنت طولاني نشود، بلكه هر چه زودتر آشتي كن.[111] .رسول گرامي اسلام نه تنها خود كودكان را تنبيه بدني نمي‌كرد، بلكه اگر كسي هم اين رفتار را انجام مي‌داد، آن حضرت شديداً مخالفت مي‌كرد و سخت اعتراض مي‌فرمود. تاريخ نمونه‌هايي را در اين مورد ثبت و ضبط كرده است.ابومسعود انصاري گويد: من غلامي داشتم كه او را كتك مي‌زدم، از پشت سر خود صدايي شنيدم كه مي‌فرمود: ابومسعود، خداوند تو را بر او توانايي داده است (او را بنده تو ساخته) برگشتم، نگاه كردم، ديدم رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله است.به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله عرض كردم، من او را در راه خدا آزاد كردم!! پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: اگر اين كار را انجام نمي‌دادي، زبانه آتش تو را فرامي‌گرفت.[112] .امام صادق‌عليه‌السلام فرمود: رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله با مردي از بني‌فهد كه برده خود را كتك مي‌زد برخورد كرد، و آن برده فرياد مي‌زد پناه بر خدا، و تقاضاي كمك مي‌كرد. اما آن مرد توجهي نداشت. همين كه چشم آن غلام به رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله افتاد گفت: از او كمك مي‌گيرم، ارباب از كتك‌زدن وي دست برداشت.رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به آن ارباب گفت: از خدا بترس، او را كتك مزن!! او را به خدا ببخش، ولي آن مرد او را نبخشيد، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: او را به حق محمّد ببخش، ولي خداوند سزاوارتر است از محمّدصلى‌الله‌عليه‌وآله كه كسي را به خاطر او ببخشند.آن مرد گفت: آن برده را در راه خدا آزاد كردم. پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله فرمود: به خدايي كه مرا به پيامبري مبعوث كرده است. اگر او را آزاد نمي‌كردي، حرارت آتش جهنم تو را درمي‌يافت.[113] .از بررسي تاريخ، اين مطلب به دست مي‌آيد كه رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله كودكان متخلّف نيز تنبيه بدني نكرده، و با محبّت و اخلاق نيكو برخورد مي‌نمود.در تاريخ نقل شده كه هنگام بيرون آمدن سپاهيان اسلام براي جنگ اُحُد، در ميان آنان كودكاني ديده شد كه با شور و اشتياق براي حضور در ميدان نبرد بسيج شده بودند. رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله دلش به حال آنان سوخت و آنان را بازگردانيد. در ميان آنان كودكي به نام رافع‌بن خديج بود. به آن حضرت عرض كردند كه او تيرانداز خوبي است، از اين‌رو، پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله اجازه داد كه او همراه لشكر اسلام برود.كودك ديگري در حال گريه ادعا كرد كه از رافع نيرومندتر است. از اين‌رو، رسول خداصلى‌الله‌عليه‌وآله به آنها گفت: با يكديگر كُشتي بگيرند، در مسابقه رافع شكست خورد، آنگاه پيامبرصلى‌الله‌عليه‌وآله به آنها اجازه داد كه در جنگ شركت كنند. [114] .بنابراين، تنبيه بدني هيچ‌گاه نبايد در تربيت به عنوان يك عامل تعيين‌كننده و راهگشا مورد پذيرش واقع شود. مخصوصاً اگر اين روش به مدت زيادي ادامه پيدا كند كه به شخصيت كودك ضربه وارد مي‌آورد و اثر تنبيه نيز از بين مي‌رود و ديگر، فرزند آن را امري عادي مي‌پندارد و از آن پرهيزي ندارد و احساس شرم و سرافكندگي نمي‌كند.علي‌عليه‌السلام مي‌فرمايد: پندپذيري انسان عاقل، به وسيله ادب و تربيت است. چهارپايان و حيوانات هستند كه تنها با تازيانه تربيت مي‌شوند. [115] .از اين‌رو، بازداشتن از تنبيه بدني آن اندازه مهم است كه دستور داده‌اند درباره كساني كه به حدّ بلوغ نرسيده‌اند و خلافي را مرتكب مي‌شوند اجراي حدّ جايز نيست، بلكه بايد مجازات تأديبي شوند.[116] .بدين‌جهت است كه در تاريخ پيامبر اسلام‌صلى‌الله‌عليه‌وآله يا ديگر پيشوايان ديني سراغ نداريم كه در كار مقدس تربيت فرزندان، نيازي به كتك زدن پيدا كرده باشند. آنان همواره به عنوان دوستي مهربان و پيشوايي دوست داشتني و ياري غمخوار و راهنمايي دلسوز در كنار فرزندان خود بودند، و در كودكي با آنان بازي مي‌كردند و در بزرگسالي رفيق، مونس و همدم آنان بودند. اين شيوه مي‌تواند راهگشاي پيروان آنان در زمانها و مكانهاي گوناگون باشد. چرا كه برنامه‌هاي اسلام و دين، مخصوص زمان، مكان يا فرقه و گروه مخصوصي نمي‌باشد، بلكه براي همه زمانها، مكانها و بشريّت است.