6%

بدعت چهارم

یکی دیگر از ظرافت کاری های عمر این بود که بعد از سوره حمد، گفتن «آمین» را معمول نمود. و بعد از او هم به قدری این کلمه اهمیت یافت و به طوری تعلیم و تعلم آن لزوم پیدا کرد که شاید اغلب پیروان، آن را واجب پنداشته و می پندارند. و از طرف دیگر برای این که مطابق آخرین مد آن روز نماز خوانده شده باشد، دستور داد به منظور تواضع کامل دست بسته نماز بخوانند.(1) تابعین نیز با اصرار هرچه تمام تر به گفته ایشان عمل

1- بخاری، و مسلم هر یک در صحاح خود در «کتاب الصلوه» و دیگران نیز در کتب خود روایاتی را از پیغمبر اکرم صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل نموده اند، ولی خوشبختانه تمام این روایات منتهی به یک نفر معلوم الحال یعنی جناب ابوهریره می شود.

همان ابو هریره ای که در زمان والی بودن خود بر «بحرین» 10 هزار درهم از بیت المال سرقت نمود، همان ابوهریره ای که عمر به کیفر همین دزدی، آن قدر با تازیانه او را زد تا خون از جای تازیانه خارج شد. همان ابوهریره ای که طبق اقرار خود او چنانچه در عقد الفرید، طبقات ابن سعد، والاصابه مذکور است، عمر در وقت عزل نمودنش به وی گفته: ای دشمن خدا! ای دشمن کتاب خدا مال خدا را دزدیدی؟ همان ابوهریره ای که به واسطه جعل نمودن اخباری بر وفق سیاست و میل عثمان و بنی امیه از مقربین دربار شد، همان ابوهریره ای که عالم جلیل القدر السید عبدالحسین آل شرف الدین الموسوی، یک کتاب (که راستی بی سابقه و شایان توجه است) به نام وی و به منظور نمایاندن خیانت های او تالیف نموده اند، باری همین ابوهریره تنها این اخبار را از پیغمبر نقل نموده. و با این شرح حال خود، ما را به افترا بودن آن مطمئن ساخته.

{صفحه89}

نموده و می کنند و حتی المقدور در حفظ فروغ سراسر دروغ این دو بدعت می کوشند. ولی چون راویان عامه روایاتی مبنی بر استناد این دو عمل به رسول خدا نقل می کنند.(1) گو این که استناد تمام آنها به یک نفر و آن هم ابوهریره معلوم الحال است و از طرف دیگر ما هم قرار گذاشتیم در این کتاب فقط بدعت هایی را متذکر شویم که همه بر اختراع و جعل شدن آن بعد از رسول خدا اتفاق داشته باشند. از این رو شما را در بدعت حساب نموده و ننمودن این دو عمل به اختیار خودتان وا می گذاریم.