فضع یدک علی متن ثور فما توارت بیدک من شعره فإنک تعیش بها سنه .(1)
و امام أحمد حنبل درمسند (2) و محمّد بن جریر طبری درتاریخ (3) خود ضمن ذکر وفات حضرت موسی، همین خبر را از أبو هریره نقل نموده اند بزیادتی آنکه زمان موسی، ملک الموت برای قبض روح بندگان، ظاهر و علنی می آمد، ولی بعد از آن زمان که موسی سیلی بر صورت او زد و چشمش کور شد، برای قبض روح خلایق مخفیانه و پنهانی می آید (برای آنکه می ترسد مردم جاهل هر دو چشمش را کور نمایند!!!)
(جمع کثیری شدیداً خندیدند).
اینک من از آقایان انصاف می خواهم این خبر از خرافات و موهومات نیست که شما از شنیدنش خنده می نمائید و من تعجب از نویسندگان و نقل کنندگان چنین خبر می نمایم. که فکر ننموده مطالب خرافی و موهوم را چگونه بزیر قلم آورده اند؟!
آیا عقل هیچ ذی عقلی قبول می نماید که پیغمبر اولوالعزمی مانند موسی کلیم اللّه العیاذ باللّه آن قدر بی معرفت و خشن باشد که عوض اطاعت امر پروردگار رسول او را چنان محکم سیلی بزند که چشمش را کور بنماید؟
شما را به خدا اگر کسی بگوید که جناب حافظ را شخص بزرگی دعوت مهمانی نموده، عوض قبول دعوت قاصد و پیام آورنده را حافظ سیلی زده و
____________________
1- ملک الموت خدمت موسی رسید، عرض کرد: اجابت کن پروردگارت را؛ پس جناب موسی چنان سیلی به چشم ملک الموت زد که چشم او کور گردید و بصورتش ریخت. پس برگشت بسوی پروردگار عرض کرد مرا فرستادی به سوی بنده خودت که اراده مردن ندارد و چشم مرا کور نمود پس خداوند چشم ملک الموت را برگرداند و فرمود: برگرد به سوی بنده من، پس بگو اگر زندگانی دنیا را طالب هستی، دست خود را بر پشت گاوی بگذار؛ پس هرچه مو به دستت آمد به شماره هر یک آنها یک سال زندگانی خواهی نمود.
2- مسند احمد، ج2، ص315.
3- تاریخ طبری، ج1، ص305.