و نیز در خبر است که می فرماید:
کسی که نماز کند یا روزه بگیرد یا حج کند و نظرش آن باشد که مردم برای آن عمل او را مدح کنند، فقد اشرک فی عمله؛ پس بتحقیق شریک قرار داده است از برای خدا در آن عمل.
و نیز از حضرت امام به حق، ناطق، کاشف اسرار حقایق، جعفر بن محمّد الصادقعليهماالسلام رسیده است که:لو انّ عبدا عمل عملاً یطلب به رحمه اللّه و الدار الآخره ثمّ ادخل فیه رضا احد من الناس کان مشرکا (1)
دامنۀ شرک خفی بسیار وسیع است؛ در هر عملی به مختصر توجّهی که به غیر خدا بنمایند، مشرک می شوند.
یکی از اقسام این شرک، شرک در اسباب است. چنانچه غالب مردم چشم امید و خوف باسباب و خلق دارند؛ این هم شرک است اما شرک مغفور.
مراد از شرک به اسباب، آن است که اثر را در اسباب بدانند؛ مثلاً خورشید، مؤثّر در تربیت اشیاء می باشد. اگر این اثر را از خود خورشید بدانند بدون توجه مؤثّر، شرک است و اگر أثر را از مؤثّر حکیم بدانند و خورشید را وسیلۀ افاضۀ فیض، ابداً شرک نیست. بلکه خود یک نوع از عبادت است؛ زیرا توجه به آیات حق، مقدمه توجه به حق است، کما اینکه در آیات بسیاری از قرآن مجید اشاره و امر به آن شده است که نظر به آیات الهی بنمایید، چون این نظرها خود مقدمه توجه بخدای متعال است.
و همچنین است توجّه به هر سببی از اسباب از قبیل نظر و توجه تاجر به تجارت و زارع به زراعت و فلاّح به فلاحت و کاسب به کسب و اداری به اداره و
____________________
1- “اگر بنده ای عملی بنماید برای طلب رحمت خدا، و جزای آخرت، پس داخل کند دو آن عمل رضای یکی از مردم، را آن عمل کننده مشرک می باشد. ” (وسائل الشیعه، ج1،ص67- مستدرک الوسائل ، ج1، ص105).