6%

خصیصه نبوت خاصه

اگر قدری توجه به اصل خلقت انسانیت فرمایید، راه وصول باین مقام به خوبی باز می شود؛ چه آنکه خدای متعال کمال بشریت را در کمال نفس قرار داده و کمال نفسانی برای انسان حاصل نمی گردد، مگر به تزکیه نفس، و تزکیه نفس ممکن نگردد، مگر آنکه براهنمائی قوۀ عاقله با دو قوۀ علم و عمل پرواز کند تا به اوج مقام انسانیت نایل آید. چنانچه در کلام منسوب بمولی الموحدین امیر المؤمنینعليه‌السلام است که فرمود:

خلق الانسان ذا نفس ناطقه ان زکّیها بالعلم و العمل فقد شابهت جواهر اوائل عللها و اذا اعتدل مزاجها و فارقت الاضداد فقد شارک بها السبع الشداد و صار موجودا بما هو انسان دون ان یکون موجودا بما هو حیوان (1)

“صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی”

غیر از این هیکل جسمانی، آدمی صاحب نفس ناطقه است و همان نفس است که باعث برتری موجودات می شود ولی بیک شرط و آن اینست که نفس خود را پاک کند و تزکیه نماید بدو قوّۀ علم و عمل(که این دو عامل مؤثر در انسان، بمنزله دو بال است در طیور و مرغان پرنده که به آن دو قوّه پرواز می کنند. هر اندازه بالهای آنها قوی تر، اوج گرفتن و پرواز آنها در جوّ هوا بیشتر است.

آدمی هم هر قدر علم و عملش قوی تر بکمال نفسانی بیشتر نائل می شود. چه خوش سرآید شیخ اجل، استاد سخن سرای شیراز ما - افتخار فارس - سعدی شیرین کلام:

طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت

بدرآی تا ببینی طیران آدمیت

پس خروج از عالم حیوانیت و وصول به مقام اعلای انسانیت، بستگی کامل

____________________

1- انسان خلق گردیده (علاوه بر تن و بدن جسمانی) دارای نفس ناطقه ای می باشد (که آن حقیقت انسانیت است). اگر به علم و عمل تزکیه شود، شبیه خواهد شد بموجودات عوالم علویه که مبدأ اصلی خلقت او می باشد و زمانی که بمقام اعتدال رسید و از مواد طبیعیه فارغ شد با موجودات عوالم علوی شریک، آنگاه از عالم حیوانیت خارج و بمقام حقیت انسانیت نائل خواهد شد.(ینابیع المودة، ج1، ص211. با اندکی اختلاف الفاظ- غرر الحکم، ج2، ص312، ح12).