3%

6. بریدة الاسلمی 7. ابی بن کعب 8. خزیمه بن ثابت ذو الشهادتین 9. ابو الهیثم بن التیهان 10. سهل بن حنیف 11. عثمان بن حنیف ذو الشهادتین 12. ابو ایوب انصاری 13. جابر بن عبد الله الانصاری 14. حذیفه بن الیمان 15. سعد بن عباده 16. قیس بن سعد 17. عبد الله بن عباس 18. زید بن ارقم. و یعقوبی درتاریخ خود می گوید:

قد تخلف عن بیعه ابی بکر قوم من المهاجرین و الانصار و ما لوامع علی بن أبی طالب، منهم العباس بن عبد المطلب، و الفضل بن العباس، و الزبیر بن العوام بن العاص، و خالد بن سعید، و المقداد بن عمر، و سلمان الفارسی، و ابو ذر الغفاری، و عمار بن یاسر، و البراء بن عازب، و ابی بن کعب.

یعنی قومی از مهاجر و انصار تخلّف و دوری نمودند از بیعت ابی بکر و مایل شدند با علی بن أبی طالبعليه‌السلام از جمله آنها بودند عباس بن عبد المطلب و نه نفر دیگر که اسامی آنها را ذکر نموده است.

آیا این افراد عقلاء قوم و اکابر اصحاب و غالباً محل شور رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نبودند.آیا علیعليه‌السلام و عباس عم اکرم رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و بزرگان بنی هاشم از عقلای قوم نبودند؟!

شما را به خدا انصاف دهید! چگونه اجماعی بوده که بدون حضور و شور و قبول و تصدیق آنها صورت حقیقت به خود گرفته؟ فقط ابی بکر را تنها محرمانه از میان آن جمع بیرون ببرند.و دیگران از کبار صحابه را خبر ننمایند و رأی آنها را نگیرند. آیا معنی اجماع می دهد یا دسیسه سیاسی در کار بوده؟!

پس علاوه بر اینکه اجماع تمام امت در بدو امر برای تعیین خلافت منعقد نگردید، اجماع تمام اهل مدینه هم نبوده، بلکه بخروج سعد بن عباده و همراهانش، اجماع تمام در سر پوشیده کوچک سقیفه هم واقع نشده بلکه نخستین کودتایی بود که عالم اسلامیت بتاریخ بشر امانت سپرد!!

در حدیث ثقلین و سفینه

از همه اینها گذشته، بنی هاشم و عترت و أهل بیت پیغمبر هم که اجماع ایشان حتماً حجه بوده است، باعتبار حدیث مسلّم بین الفریقین که در لیالی ماضیه با اسناد معتبره عرض نمودم که رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فرمود:انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی