مشغولند، کار خود را بنمایند و أبی بکر را به آن وضع، دو نفری به خلافت بر قرار نمایند چنانچه کردند تا امشب آقایان نامش را اجماع مسلمین بگذارند.
چنانچه اکابر علمای خودتان از قبیل طبری(1) و ابن ابی الحدید(2) و دیگران نوشته اند که عمر می گفت: “خلافت أبی بکر با عجله و فوریّت بغته انجام و صورت گرفت خداوند امر او را بخیر فرماید.”
و اما دلیل دیگر شما استناداً به قول خلیفه عمر که گفته نبوت و سلطنت در یک خانواده جمیع نمی شود نیز مردود است، به نصّ صریح آیه 54 سوره 4 (نساء) که می فرماید:( أَمْ یَحْسُدُونَ النّٰاسَ عَلیٰ مٰا آتٰاهُمُ اللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنٰا آلَ إِبْرٰاهِیمَ الْکِتٰابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ آتَیْنٰاهُمْ مُلْکاً عَظِیماً ) (3) .
پس به حکم این آیه شریفه، این دلیل شما مردود است و قطعاً این حدیث ضعیف، و بلکه از موضوعات است که به خلیفه عمر نسبت داده اند؛ چه آنکه هرگز رسول اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم بر خلاف نصّ صریح قرآن کریم سخنی نفرماید و این آیه خود ادلّ دلیل است بر اینکه نبوت و سلطنت ممکن است با هم جمع گردد (چنانچه در آل ابراهیم و دیگران جمع گردید).
علاوه بر این، مقام خلافت جزیی از اجزاء نبوت است بلکه خاتمه مقام نبوت است، سلطنت و پادشاهی نیست که شما بگوئید در یک خانواده جمع نمی شود.
اگر جناب هارونعليهالسلام برادر حضرت موسیعليهالسلام از خلافت موسی بر کنار است، علی هم باید از خلافت خاتم الانبیاءصلىاللهعليهوآلهوسلم بر کنار باشد و چنانچه نبوت و خلافت در موسی و هارونعليهماالسلام جمع شد به حکم قرآن، قطعاً در محمّد و علیعليهماالسلام هم جمع می شود، به مناسبت حدیث منزله که در لیالی قبل عرض کردم. پس این حدیث
____________________
1- تاریخ طبری، ج2، ص446.
2- شرح ابن ابی الحدید، ج2، ص23.
3- آیا حسد می ورزند مردم با آنچه خدا آنها را بفضل خود برخوردار نموده. پس بتحقیق ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت فرستادیم و بآنها ملک و سلطنت بزرگ عطا کردیم.