3%

واگذار نمودن عمر بن عبد العزیز فدک را

داعی : (با تبسّم)علیعليه‌السلام و عباس در زمان عمر بن عبد العزیز اموی نبودند. حکم عمر بن عبد العزیز علی حده است؛ چنانچه علاّمه سمهودی درتاریخ المدینه (1) و ابن ابی الحدید درشرح نهج البلاغه (2) از ابو بکر جوهری نقل می نمایند که چون عمر بن عبد العزیز به خلافت رسید، به عامل خود در مدینه نوشت: ((فدک را به اولادهای فاطمهعليها‌السلام واگذار کن!)) فلذا حسن بن حسن المجتبی و بعضی گفتند حضرت علی بن الحسینعليهما‌السلام را خواست و به آنها واگذار کرد.

ابن ابی الحدید درشرح نهج (3) این عبارت را نوشته که:کانت اوّل ظلامه ردها ؛ یعنی این رد کردن عمر فدک را به اولادهای فاطمهعليهما‌السلام اول ظلم کرده و غارت شده ایست که رد نموده شد به آنها. مدت زمانی در تصرف آنها بوده تا یزید بن عبد الملک خلیفه از آنها گرفت و در دست بنی امیه بود تا زمان خلافت بنی عباس، عبد اللّه سفاح، اول خلیفه عباسی، فدک را واگذار کرد به اولادهای امام حسنعليهما‌السلام و آنها به عنوان حق الارث میان بنی فاطمهعليهما‌السلام تقسیم می نمودند.

رد نمودن عبد الله و مهدی و مأمون عباسی فدک را به ورثه فاطمه(عليهما‌السلام )

چون بنی حسن بر منصور خروج نمودند، فدک را از آنها گرفت. چون پسرش مهدی خلیفه شد به آنها واگذار نمود. موسی بن هادی که خلیفه شد، ضبط کرد تا زمان خلافت مأمون الرشید عباسی، او امر کرد آن را به آل علی و بنی فاطمهعليهما‌السلام واگذار کردند. یاقوت حموی درمعجم البلدان ذیل حرف(ف-د)عین سجلّ مأمون را ضبط نموده است که نوشت به قثم بن جعفر عامل خود در مدینه منوّره:انّه کان رسول اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم اعطی ابنته فاطمه رضی اللّه عنها فدک و تصدّق علیها بها و انّ ذلک کان امرا ظاهرا معروفا عند آله علیه الصلاه و السّلام (4) .

____________________

1- تاریخ المدینة، ج1، ص212. 2- شرح نهج البلاغه، ج16، ص216. 3- همان.

4- به درستی که رسول خدا(صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم )عطا نمود فدک را به دخترش فاطمهعليهما‌السلام و این امری ظاهر و معروف بوده در نزد اولاد آن حضرت.(معجم البلدان، ج4، ص239).