11%

است در موضوع خزیمه ابن ثابت که وقتی شهادت داد له پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم مقابل مرد عرب که در قضیه بیع اسب مدعی رسول اللّهصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم شده بود شهادت او یک نفری مورد قبول واقع شد و پیغمبرصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را ذو الشهادتین نامید که شهادت او را تنها برابر شهادت دو شاهد عادل قرار داد.(1) پس معلوم شد آیه شهادت تخصیص بردار است جایی که خزیمه یک فرد مؤمن صحابی از امت مخصّص آیه واقع شود، علی و فاطمهعليهما‌السلام که به نصّ آیه تطهیر، صاحب مقام عصمت بوده اند، اولی به استثناء بودند؟ قطعاً معصوم و معصومه صدّیق و صدّیقه مصون از کذب و دروغ می باشند و حتماً ردّ بر آنها ردّ بر خدای تعالی است!

رد نمودن شهود فاطمه را

فاطمه صدّیقه طاهره ادعا نمود فدک نحله من است و پدرم به من بخشیده و در حیات خود آن حضرت متصرفه بوده ام؛ بر خلاف دستور شرع انور، از صدّیقه طاهره معصومهعليه‌السلام متصرفه شاهد خواستند! بی بی مظلومهعليه‌السلام هم امیر المؤمنینعليه‌السلام و امّ ایمن و حسنینعليهما‌السلام را به شهادت آورد. آنها را رد نمودند. آیا این عمل بر خلاف حقیقت و قواعد شرع نبود؟

اگر فاطمه هیچ شاهدی نداشت مگر تصرف، مطابق دستور شرع انور کافی بر حقّانیت او بود. به علاوه که خداوند در آیه تطهیر، شهادت بپاکی بی بی داده است که از هر رجس پلیدی بر کنار است که از جمله آنها دروغ و ادعای به کذب است. علی الخصوص که شاهد کاملی مانند علی امیر المؤمنینعليه‌السلام شهادت بر حقّانیّت زهرای اطهرعليه‌السلام داد که قطعاً ردّ شهادت علی ردّ بر خداست؛ زیرا خدای عالی اعلا، علیعليه‌السلام را در آیات قرآن مجید صادق و صدّیق خوانده. من نمی دانم بچه جرأت شهادت مصدّق خداوند را رد کردند! و حال آنکه در قرآن مجید امر می فرماید: با علیعليه‌السلام باشید؛ یعنی پیرو او باشید و او را صادق خوانده، مانند زیدٌ عدلٌ از شدت صداقت مجسمه صدق گردیده. فلذا در آیه 119 سوره

____________________

1- سنن ابی داوود، ج2، ص167.