صادقه و راست گو بود؟ (در ادعای خود) گفت: بلی. گفتم: در صورتی که صادقه و راستگو بود، پس چرا خلیفه فدک را باو واگذار نکرد؟! تبسمی نموده (با اینکه اهل شوخی نبود) کلام لطیف و مستحسنی گفت که خلاصه اش این بود که اگر آن روز به مجرد ادعا، فدک را به فاطمهعليهالسلام واگذار می کرد، فردا می آمد ادعای خلافت را برای شوهرش می کرد، آنگاه خلیفه ناچار بود حق را واگذار نماید، چون که قبلاً تصدیق صداقت او را نموده بود.(1) انتهی کلامه.
پس مطلب در نزد علمای بزرگ خودتان واضح و آشکار بوده و إنصافا تصدیق حقیقت را نموده اند که روز اول حق با فاطمه مظلومهعليهالسلام بوده منتها سیاست برای حفظ مقام اقتضا کرد که عمدا بی بی مظلومه را از حق ثابتش محروم نمایند!!
حافظ : بچه کس خلیفه مال مسلمین را بدون شاهد داد؟.
داعی : بجابر وقتی ادعا کرد که پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم وعده داده از مال بحرین به من بدهد، بدون آنکه ایرادی بگیرند و شاهد بطلبند 1500 دینار از مال مسلمانان، یعنی از بیت المال به او دادند.
حافظ : اولاً این خبر را حقیر ندیده ام، شاید در کتابهای شماها باشد؛
ثانیاً از کجا معلوم است شاهد نخواسته باشد؟
داعی : خیلی تعجب است که شما ندیده اید! زیرا از جمله دلایلی که علماء خودتان اقامه می نمایند بر اینکه خبر واحد عدل صحابی قابل قبول است. همین خبر جابر بن عبد اللّه انصاری است؛ چنانچه شیخ الاسلام حافظ ابو الفضل احمد بن علی بن حجر عسقلانی درفتح الباری فی شرح صحیح البخاری فی بابمن یکفل عن میّت دینا ، می گوید:انّ هذا الخبر فیه دلاله علی قبول خبر العدل من الصحابه و لو جرّ ذلک نفعا لنفسه لانّ ابا بکر لم یلتمس من جابر شاهدا علی صحّه دعواه (2) .
____________________
1- شرح نهج البلاغه، ج16، ص248.
1- در این خبر دلالتی است بر قبول خبر عدل صحابی و لو جر نفع به سوی خود بنماید، برای اینکه أبی بکر از جابر شاهد نخواست بر صحت ادعایش.(فتح الباری، ج4، ص389).