ابو طالب اسلام آورد و علت آنکه ایمان خود را ظاهر نساخت، آن بود که بتواند پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم را کاملاً یاری نماید و مخالفین به ملاحظه مقام او مزاحم آن حضرت نشوند.»
شیخ : مگر جنابعالی حدیث ضحضاح را ندیده اید که می فرماید:انّ ابا طالب فی ضحضاح من نار (1) .
داعی : این حدیث هم مانند سایر احادیث موضوعه و مجعوله است که عدّه ای از اعادی آل محمّد و اهل بیت طهارتعليهمالسلام در زمان اموی ها، مخصوصاً در دوره خلافت سر سلسله اهل نفاق معاویة بن ابی سفیان علیه اللعنه و النیران و خوش آیند آن حمله کفر و نفاق جعل نموده اند. بعدها بنی امیّه و اتباع آن ها هم عداوتاً لعلی بن أبی طالبعليهالسلام آن احادیث مجعوله را تقویت نموده و شهرت دادند و نگذاردند ایمان جناب ابو طالب هم مانند ایمان جناب حمزه و عباس معروف گردد و بکلّی از نظر جامعه محو کردند.
و عجب تر از همه آنکه جاعل و ناقل حدیث ضحضاح هم یک نفر فاسق فاجر اعدا عدو مولانا امیر المؤمنینعليهالسلام مغیرة بن شعبه بوده، که ابن ابی الحدید درشرح نهج البلاغه (2) و مسعودی درمروج الذّهب (3) و دیگران می نویسند: مغیره در بصره زنا کرد. روزی که شهود برای شهادت نزد خلیفه عمر آمدند، سه نفر شهادت دادند؛ چهارمی که آمد شهادت بدهد، او را کلمه تلقین و تعلیم نمودند که از دادن شهادت ابا نمود. آن سه نفر را حد زدند و مغیره را خلاص نمودند!
یک چنین فاسق فاجر زانی شارب الخمر که حد خدا بر او تعطیل شد، از
____________________
1- 1) ابو طالب در آب کمی از آتش است.
2- شرح نهج البلاغة، ج14، ص264.
3- مروج الذهب، ج2، ص323.