با این که فرزند ابی بکر خلیفه اول و برادر ام المؤمنین عایشه بوده است، خال المؤمنین نخوانند، بلکه سب و لعنش نمایند و از ارث پدر هم محرومش کنند.
بلکه وقتی عمرو بن عاص و معاویة بن خدیج -علیهم اللعنه- فتح مصر نمودند، از جناب محمّد منع آب نمودند و با شدّت عطش او را کشتند و در شکم خر مرده گذارده و آتش زدند. وقتی خبر بمعاویه رسید زیاده از حد اظهار فرح و شادمانی نمود.
شما از شنیدن این قضایا ابداً تأثر پیدا نمی کنید که چرا آن ملاعین با خال المؤمنین محمّد، فرزند خلیفه ابی بکر چنین رفتار نموده و با ذلّت و خواری او را شهید نمودند. ولی از لعن معاویه متأثر می شوید که چون خال المؤمنین، است بایستی محترم باشد!!
پس تصدیق نمایید جنگ با عترت پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم در کار بوده و هست.
محمّد چون از دوستان عترت بوده است، او را خال المؤمنین نمی خوانید. و از کشتن او هم متأثر نمی شوید! ولی معاویه -علیه الهاویه- چون دشمن درجه یک عترت و اهل بیت پیغمبر اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم بوده و علنی و بر ملا آنها را لعن نموده است، خال المؤمنین می خوانید از او طرف داری می نمایید!! به خدا پناه می بریم از تعصّب و عناد و لجاج!
ثانیاً معاویه کاتب الوحی نبوده، چون سال دهم هجرت اسلام آورده که از دوران وحی چیزی باقی نمانده بود، بلکه کاتب مراسلات بود. چون رسول اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم را خیلی آزار نموده و بدها گفته بود و بعد از اینکه سال هشتم در فتح مکه ابو سفیان مسلمان شد، نامه ها برای پدر نوشت و او را توبیخ و سرزنش نمود که چرا مسلمان شدی. وقتی هم که خودش ناچار شد در اثر بسط اسلام در شبه جزیرة العرب و خارج از آن مسلمان شود، میان مسلمانان موهون بود. جناب عباس عم اکرم رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم از آن حضرت درخواست نمود که یک امتیازی بمعاویه بدهید تا از خجلت بیرون آید حضرت برای رعایت تقاضای عمّ بزرگوارش او را کاتب مراسلات نمود.