خلافت خود جلوگیری از حکم منسوخ ننموده باشد؟!
آیا این کلمه کفر نیست و معتقد بآن کافر نیست که بگوید: رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم در ابلاغ احکام تسامح نموده و امت از روی جهالت و بی خبری عمل بحکم منسوخ می نمودند؟!
ثالثاً اگر متعه در زمان پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم نسخ شده و عمر هم از آن حضرت شنیده بود بایستی در وقت گفتن، نسبت آن حکم را به آن حضرت بدهد و بگوید خودم از پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم شنیدم که فرمود: عقد متعه منسوخ است و أحدی بآن عمل ننماید و اگر هر کس عمل بآن بنماید باید حد بخورد و یا سنگسار شود.
و قطعاً با استناد به فرموده رسول اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم اثرش بیشتر ظاهر می شد در میان امت.
نه آنکه بگوید: «دو متعه که در زمان پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم حلال و مشروع بوده من حرام نمودم و عمل کنندگان را عقاب یا سنگسار می نمایم.»
آیا حلال و حرام و تعیین حد و حدود را باید پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم مقرر دارد که اتصال با غیب عالم دارد یا خلیفه برگزیده خلق این حق را دارد؟!
هنوز نمی توانم بفهمم و عقلم حکم نمی کند که عمر با چه برهان و دلیلی حلال خدا را حرام کرده و با چه جرئتی گفته:انا احرّمهما ! عجب آنکه خود رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم در مواقع ابلاغ احکام نمی فرمود: من حلال یا حرام نمودم. هر وقت حکمی را ابلاغ می نمود، می فرمود: «خدای متعال به من امر فرموده به شما ابلاغ نمایم.» ولی خلیفه عمر با کمال جرأت و صراحت می گوید:متعتان کانتا علی عهد رسول اللّه انا احرّمهما و اعاقب علیهما ؟!( فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ ) .
شیخ : لا بد آقا می دانید که عدّه ای از محققین علمای ما بر این عقیده هستند که چون پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم در احکام شرعی مجتهد بوده است، لذا مجتهد دیگر می تواند اجتهاداً مخالفت با امر اولی نموده، حکمی را که حلال بوده، حرام و یا حرام را حلال نماید. بهمین جهت خلیفه عمر -رضی اللّه عنه- فرمود:انا احرّمهما !!
داعی : هیچ انتظار نداشتم که آقایان برای اثبات یک غلطی، مرتکب غلط های