3%

و در آیه 21 سوره 28 (قصص) قصه فرار کردن حضرت موسیعليه‌السلام را با خوف و ترس نقل فرموده( فَخَرَجَ مِنْهٰا خٰائِفاً یَتَرَقَّبُ قٰالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّٰالِمِینَ ) (1) .

پس جایی که پیغمبر اولو العزم خدا با ترس و خوف فرار نماید. آیا وصی رسولصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم و قعود و عزلت و کناره گیری معذور نمی باشد؟!

و در سوره اعراف، قصه گوساله پرست شدن بنی اسرائیل را در غیاب حضرت موسیعليه‌السلام به اغوای سامری و بازیگری های او و سکوت هارون را با آنکه خلیفه حضرت موسیعليهما‌السلام بوده نقل نموده، تا در آیه 150 فرماید:( وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ قٰالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کٰادُوا یَقْتُلُونَنِی ) (2)

شباهت علی با هارون در موضوع خلافت

پس طبق آیات قرآنی، حضرت هارونعليه‌السلام پیغمبر و خلیفه منصوص حضرت موسیعليه‌السلام جهت تنها بودن و اینکه امت او را خوار و زبون نمودند، در مقابل عمل شیع سامری و شرک مسلّم گوساله پرستی مردم، سکوت اختیار نمود و قیام به سیف ننمود.

علیعليه‌السلام هم که رسول اکرمصلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم او را شبیه هارون و صاحب منزله هارونی معرفی نمود (چنانچه در لیالی ماضیه مشروحا ذکر نمودیم).(3) اولا و احق بود که وقتی در مقابل امر واقع شده قرار گرفت و تنها ماند و دنیا طلبان و مخالفین خود را آن طرف دید، مانند جناب هارون صبر و تحمل اختیار نماید.

فلذا به روایات اکابر علمای خودتان که قبلاً عرض شد، وقتی آن حضرت را جبرا به مسجد آوردند و شمشیر برهنه بر سرش گرفتند و فشار آوردند که بیعت نماید، خود را بقبر پیغمبر رسانید همان کلماتی را گفت که خداوند از قول هارون خبر می دهد که به موسی گفت:( ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي ) ؛ یعنی یا

____________________

1- موسی از شهر با حال ترس و نگرانی از دشمن بیرون رفت و گفت: بار الها! مرا از شر قوم ستمکار نجات ده.

2- از فرط غضب سر برادرش (هارون) را به سوی خود کشید. (هارون) گفت: (ای جان برادر) ای فرزند مادرم (بر من خشمگین مباش که من با نهایت کوشش و فداکاری هدایت قوم کردم). آنها مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا که نزدیک بود مرا به قتل برسانند.

3- رجوع شود به (جلسه چهارم و پنجم) همین کتاب.