بیت المال نمودن ابداً مشروع نمی باشد.
از همه اینها گذشته، اجرای حد برای چنین عملی که گناهی نکرده و مرتکب جرمی نشده، عمل بیجایی است در فقه اسلامی، همچو محلی در باب حدود سراغ نداریم؛ اگر شما سراغ دارید بیان نمایید و اگر در باب حدود همچو حدی وجود ندارد، تصدیق فرمایید ادعای معلم بیجا بوده.
اتفاقاً عادت خلیفه بر این بوده که هر جا متغیر می شد، از روی عصبانیت برای مرعوب نمودن طرف می گفت: «حد می زنم»؛ چنانچه امام احمد حنبل درمسند (1) و حمیدی درجمع بین الصحیحین و طبری درتاریخ (2) و دیگران از علماء خودتان نقل نموده اند که چون رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم از دنیا رفت، عمر نزد ابی بکر رفت و گفت:
می ترسم محمّدصلىاللهعليهوآلهوسلم نمرده باشد و حیله کرده (یعنی خود را به مردن زده) تا دوست و دشمن خود را بشناسد و یا اینکه چون موسی غایب شده باشد و بازآید و هر که مخالفت او را نموده و عاصی گردیده به سیاست رساند. پس هر کس گوید رسول خدا مرده، من او را حد می زنم.
ابی بکر چون این جملات را شنید، او را نیز شکی در دل پیدا شد و از این گفتارها اضطرابی در مردم پدید آمد و اختلاف کلمه ظاهر شد. چون این خبر را به علیعليهالسلام دادند، با عجله و شتاب خود را به جمعیت رسانید فرمود:
ای قوم، این چه هیاهوی بی دانشی است که برپا نموده اید؟ مگر فراموش نموده اید این آیه شریفه را که خداوند در حیات رسول اللّه باو اعلام داشت( إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ ) یعنی تو می میری و امت تو هم می میرند. پس بحکم این آیه شریفه، رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم از دنیا رفت.
این استدلال علیعليهالسلام مورد قبول امت واقع شد و یقین بموت آن حضرت
____________________
1- مسند احمد، ج6، ص220.
2- تاریخ طبری، ج2، ص444.
3- سوره زمر، آیه 30.