و وصی رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم و الیق از همه امت به این امر بزرگ بوده و می باشد و قطعاً چنین شخصیت بزرگی از کار بر کنار نشد، مگر با دسائس سیاسی که به کار رفت.
شیخ : بیانات جناب عالی در فضایل و مناقب علمی و عملی، سیدنا علی -کرم اللّه وجهه- مورد اتفاق است و أحدی انکار این معنا را ننموده، مگر عده ای لجوج عنود متعصّب جاهل خارجی. ولی آنچه مسلم است؛ سیدنا علیعليهالسلام خودبالطّوع و الرغبه خلافت خلفا -رضی اللّه عنهم- را پذیرفت و به مقام برتری و حق تقدّم آنها تسلیم شد. ما را چه رسیده به فرموده شما کاسه از آش گرم تر باشیم، بعد از 1300 سال بسوزیم و با هم بجنگیم که چرا ابی بکر و عمر و عثمان -رضی اللّه عنهم- را اجماع امت پسندیده و مقدم بر علی داشته اند؟!
چه عیب دارد ما با هم سر صلح و صفا باشیم، هر آنچه تاریخ نشان داده و عموم علمای شما هم تصدیق دارند که بعد از پیغمبر ابی بکر و عمر و عثمان -رضی اللّه عنهم- هر یک بعد از دیگری مسندنشین خلافت شدند، ما هم با هم برادرانه با حفظ مقام برتری و افضلیّت علمی و عملی علی -کرم اللّه وجهه- و قرابت او به رسول اللّهصلىاللهعليهوآلهوسلم تشریک مساعی نماییم، همان قسمی که مذاهب اربعه ما با هم سازگارند، مذهب شیعه هم با ما از در یگانگی برآیند.
البته ما منکر مقام علم و عمل سیدنا علی -کرم اللّه وجهه- نیستیم، ولی خودتان تصدیق نمایید از حیث کبر سن و سیاستمداری و زیادتی حزم و تحمل و بردباری در مقابل اعداء البته ابی بکر -رضی اللّه عنه- مقدم بوده و به همین جهت به اجماع امت بر مسند خلافت برقرار شد!! چه آنکه علی -کرم اللّه وجهه- جوان نارس، قدرت و توانایی خلافت نداشت؛ چنانچه بعد از 25 سال هم که به خلافت رسید، به واسطه عدم سیاست آن همه خونریزیها و انقلابات برپا شد.
داعی : چند جمله درهم فرمودید که ناچارم روی این یادداشتی که نمودم هر یک را از هم تفکیک نموده جواب عرض نمایم.
اولاً فرمودید: مولانا امیر المؤمنینعليهالسلام به میل و رغبت سر تسلیم فرود آورد و