سلیمان بلخی حنفی در آخر باب 26ینابیع المودة (1) از ثعلبی و حموینی و حاکم ابو القاسم حسکانی و ابن صباغ مالکی(2) و میر سید علی همدانی ومناقب خوارزمی (3) از ابن عباس و مولانا امیر المؤمنین و ابو بریده اسلمی یازده خبر نقل می نمایند بالفاظ و عبارات مختلفه که خلاصه همه آنها این است که وقتی این آیه نازل شد، رسول اکرمصلىاللهعليهوآلهوسلم دست به سینه خود گذارد فرمود:انا المنذر . آنگاه دست به سینه علیعليهالسلام گذارد و فرمود:و انت الهادی و بک یهتدی المهتدون ؛ یعنی تو هادی (در این امتی بعد از من) و به تو هدایت می شوند هدایت یافته گان.
و اگر چنین نصّی درباره دیگران آمده بود، قطعاً ما پیرو آنها می شدیم و چون اختصاص به علیعليهالسلام داده شده، ما ناچاریم پیرو آن بزرگوار باشیم؛ نظری به پیری و جوانی نداریم.
و اما اینکه فرمودید: علیعليهالسلام چون جوان و کم تجربه بود، قدرت و توانایی خلافت نداشت، چنانچه بعد از 25 سال هم که به خلافت رسید، به واسطه عدم حسن سیاست آن جناب آن همه خونریزیها و انقلابات برپا شد، نمی دانم عمداً یا سهواً یا تبعاً للاسلاف این بیان را نمودید، و الا یک فرد عالم دقیق هرگز تفوّه باین مقال نمی نماید.
نفهمیدم مراد از سیاست در نظر آقایان چیست؟ اگر مراد دروغ گفتن و حیله ورزیدن و دسیسه بکار بردن و حق و باطل را ممزوج و نفاق نمودن است (که ابنا هر زمان برای حفظ مقام و منصب خود در هر زمان به کار برده و می برند) تصدیق می کنم که علیعليهالسلام فاقد چنین سیاستی بوده و آن حضرت هرگز سیاستمدار باین معانی نبوده؛ چون این نوع اعمال، سیاست به معنای حقیقی نیست، بلکه شرارت و سرا پا مکر و خدعه و حیله و تزویر است که مردمان
____________________
1- ینابیع المودة، ج1، ص296.
2- فصول المهمه، ج2، ص574.
3- مناقب، ص83، ح70.