(یا شیشه های پر از روغن) با فریاد مقابل شتر پرتاب نمودند که شتر رمیده و آن حضرت را بدرّه عمیق پرتاب نماید، ولی خدای تعالی آن حضرت را حفظ فرمود. آنها هم فرار نموده و در جمعیت، خود را پنهان نمودند.
اینها مگر از اصحاب نبودند؟ پس این عمل آنها نیک و پیروی آنها راه هدایت بوده؟!
آیا سزاوار است خوش بینی آدمی تا آنجا برود که وقتی گفتند اصحاب رسول اللّه یعنی کسانی که پیغمبر را دیده اند یا نقل حدیث از آن حضرت نموده اند، دیگر غمض عین کنند عیوب و بدیهای آنها را نبینند و بگویند همگی اهل روضه رضوان و ناجی بلکه پیروان هر یک از آنها هم ناجی می باشند؟!
آیا ابو هریره کذّاب که شبهای قبل اشاره بحالات او نمودم که خلیفه عمر او را تازیانه زد و گفت: از پیغمبرصلىاللهعليهوآلهوسلم زیاد حدیث به دروغ نقل می کند، جزء اصحاب نبوده و ناقل أحادیث بسیار نبوده. همچنین دیگران از اصحاب مانند سمرة بن جندب و غیره که وضع حدیث می نمودند، از اصحاب نبودند؟ آیا رسول خداصلىاللهعليهوآلهوسلم امت را امر می نماید پیروی کنید از کذّاب و جعّال تا هدایت شوید؟! اگر این حدیثی که شما مدرک عظمت اصحاب قرار دادید، صحیح است که بهر یک از اصحاب اگر اقتداء نمودند هدایت می یابند، بفرمایید اگر دو تن از اصحاب دو راه مخالف رفتند ما پیروی از کدام یک کنیم تا هدایت شویم؟ اگر دو دسته از اصحاب با هم محارب و یا مخالف در عقیده شدند، ما پیروی از کدام دسته بنمائیم تا رستگار شویم؟
حافظ : اولاً اصحاب پاک رسول اللّه با هم مخالفت و جنگی هرگز نمی نمودند و اگر مخالفت نمودند، غور و دقت نمایید، هر کدام از آنها پاکتر و گفتارشان مستدل تر است، از آنها پیروی کنید.
داعی : بنابراین بیان شما، اگر ما غور کردیم و تحقیق نمودیم و یکی از دو را پاک و اهل حق شناختیم، قطعاً آن دسته دیگر از اصحاب ناپاک و بر باطل خواهند بود. پس این حدیث بخودی خود عقلا از درجه اعتبار ساقط می گردد؛ چه آنکه