ابن ابی الحدید درشرح نهج (1) و دیگران از اکابر علمای خودتان تصدیق دارند که آن لعین، معاویة بن ابی سفیان بوده که وقتی غالب و امر خلافتش محکم گردید، امر کرد مردم را به سب و لعن و دشنام و تبرّی جستن از آن حضرت که مدت هشتاد سال این عمل شنیع در میان مسلمانان متداول بود که آن حضرت را ظالمانه در منبر و محراب، حتی در خطبه نماز جمعه، سب و لعن می نمودند تا زمان خلافت عمر بن عبد العزیز اموی، خلیفه عصر که با تدبیر صالحانه، سب و لعن را بر طرف و مردم را از آن عمل قبیح بل اقبح، منع نمود.
وقوع این عمل شنیع قبیح را آن حضرت قبلاً خبر داده بود؛ پس تصدیق نمایید که آن حضرت عالم به غیب بوده و از پس پرده و وقایع آینده بافاضه پروردگار خبر داشته.
از این قبیل خبرها بسیار داد که بعد از گذشتن سال ها و قرن ها مردم وقوع آنها را دیدند.
از جمله در جنگ نهروان قبل از وقوع جنگ، خبر قتل خوارج و (تزمله معروف
____________________
= پرخواری او ضرب المثل اعراب گردید هر آدم پرخواری را به او مثل می زدند. یکی از شعرا، رفیق پرخوار خود را هجو شیرینی نموده و گفته:
و صاحب لی بطنه کالهاویه | کان فی امعائه معاویه |
یعنی رفیق و یار مصاحبی دارم که شکم او مثل هاویه است (هاویه اسم یکی از طبقات جهنم است چون جهنم از قبول کفار سیری ندارد؛ چنانچه در قرآن فرماید بجهنم گفته شود:(هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ) ؛ یعنی سیر شدی؟ گوید: آیا باز زیادی هست. اشاره بآنکه هرگز از قبول کفار سیر نخواهم شد) مثل آنکه در امعا و روده های او معاویه قرار گرفته. (شرح نهج البلاغة، ج2، ص276).
1- شرح نهج البلاغة، ج3، ص5.