عده ای از بزرگان، نظر به بازگشت اهل بیتعليهمالسلام در اربعین اول داده اند، و یا دست کم از ظاهر کلام ایشان این معنا استفاده می شود:
۱.ابوریحان بیرونی (م ۴۴۰)؛ ایشان در کتابالآثار الباقیه می نویسد:
«شهر صفر؛ فی الیوم الأول: أدخل رأس الحسین عليهالسلام مدینه دمشق، فوضعه یزید لعنه الله بین یدیه، و نقر ثنایاه بقضیب کان فی یده و هو یقول :
لست من خندف ان لم أنتقم | من بنی أحمد ما کان فعل | |
لیت أشیاخی ببدر شهدوا | جزع الخزرج من وقع الأسل | |
فأهلوا و استهلوا فرحا | ثم قالوا یا یزید لا تشل | |
قد قتلنا القرم من أشیاخهم | و عدلناه ببدر فاعتدل |
و فی العشرین رد رأس الحسین الی مجثمه (۵۱) حتی دفن مع جثته، وفیه زیاره الأربعین، و هم حرمه بعد انصرافهم من الشام (۵۲) ؛ در روز اول ماه صفر، سر حسینعليهالسلام را وارد دمشق نمودند، و یزید - که لعنت خدا بر وی باد - آن را در مقابل خود نهاد. و در روز بیستم آن، سر حسینعليهالسلام را به بدنش ملحق کردند و در همان جا دفن نمودند و زیارت اربعین درباره ی این روز است و بدین سبب این زیارت را«اربعین » گویند که چهل تن از اهل بیت او پس از مراجعت از شام قبرش را زیارت کردند!(۵۳)
۲.قرطبی (م ۶۷۱) درتذکره می نویسد:
«و الامامیه تقول ان الرأس أعید الی الجثه بکربلاء بعد أربعین یوما من القتل، و هو یوم معروف عندهم یسمون الزیاره فیه زیاره الأربعین ؛ امامیه می گویند: سر مقدس ایشان پس از چهل روز به کربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و این روز نزد آنان معروف است و از آن به زیارت یاد می کنند و مقصود زیارت«اربعین » است.(۵۴)
۳.زکریا بن محمد بن محمود قزوینی (م ۶۸۲)؛ ایشان در کتابعجائب المخلوقات و غرائب الموجودات می نویسد:
«الیوم الأول منه: عید بنی أمیه، أدخلت فیه رأس الحسین عليهالسلام بدمشق، و العشرون منه ردت رأس الحسین الی جثته ؛ اول ماه صفر عید بنی امیه است؛ چون در آن روز سر حسینعليهالسلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بیستم آن ماه، سر ایشان را به بدن بازگردانده شد.»(۵۵)
۴.شیخ بهایی (م ۱۰۳۰)؛ ایشان در کتابتوضیح المقاصد چنین آورده است:
«التاسع عشر(من الصفر)؛ فیه زیاره الأربعین لأبی عبدالله الحسین عليهالسلام وفی هذا الیوم و هو یوم الأربعین من شهادته عليهالسلام کان قدوم جابر الأنصاری رضی الله عنه لزیارته عليهالسلام ،و اتفق فی ذلک الیوم ورود حرمه عليهالسلام من الشام الی کربلاء، قاصدین المدینه علی ساکنه السلام و التحیه ؛ روز نوزدهم ماه صفر، زیارت اربعین حضرت امام حسینعليهالسلام است. و در این روز که روز اربعین است، روز ورود جابر بن عبدالله انصاری است، که به زیارت قبر آن حضرت شتافت و آن روز با روز ورود اهل بیت امام حسینعليهالسلام از شام به کربلا یکی گردید؛ در حالی که ایشان قصد عزیمت به مدینه را داشتند.(۵۶)
۵.مناوی (م ۱۰۳۱) در ضمن ذکر اقوال گوناگون درباره ی محل دفن سر مطهر امام حسینعليهالسلام می گوید:
«و الامامیه یقولون الرأس أعید الی الجثه و دفن بکربلاء بعد أربعین یوما من القتل ؛ امامیه می گویند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در کربلا دفن گردید.(۵۷)
۶.علامه ی مجلسی (م ۱۱۱۰) در رابطه ی با علت استحباب زیارت سیدالشهداءعليهالسلام در روز اربعین می فرماید:
«و المشهور بین الأصحاب أن العله فی ذلک رجوع حرم الحسین صلوات الله علیه فی مثل ذلک الیوم الی کربلاء عند رجوعهم من الشام و الحاق علی بن الحسین صلوات الله علیه الرؤس بالأجساد ؛ مشهور بین اصحاب این است که علت آن، بازگشت اهل بیت حسینعليهالسلام در چنین روزی به کربلا است، هنگامی که از شام باز می گشتند و علی بن حسینعليهالسلام سرهای مقدس را به اجساد ایشان ملحق ساخت.(۵۸)
برخی از ظاهر این عبارت چنین برداشت کرده اند که ایشان شهرت بین اصحاب را درباره ی بازگشت اهل بیت در روز اربعین بازگو نموده اند ممکن است گفته شود که متعلق شهرت، استحباب زیارت حضرت سیدالشهداعليهالسلام در روز اربعین است، نه بازگشت اهل بیت در روز اربعین به کربلا!
۷.شبراوی می نویسد:
«و قیل أعید الی الجثه بکربلاء بعد أربعین یوما من مقتله ؛ گفته شده است که سر به بدن آن حضرت بعد از چهل روز پس از شهادت، به بدن بازگردانده شد.(۵۹)
۸.شبلنجی (م ۱۳۲۲)(۶۰) نیز می گوید:
«و ذهبت الامامیه الی أنه أعید الی الجثه و دفن بکربلاء بعد أربعین یوما من المقتل ؛ نظر امامیه این است که سر آن حضرت به بدن ایشان ملحق گردید، و چهل روز پس از شهادت آن حضرت در کربلا به خاک سپرده شد.(۶۱)
۹.آیت الله میرزا محمد اشراقی (ارباب) (م ۱۳۴۱ ق) پس از ذکر روایتبشاره المصطفی درباره ی زیارت جابر می نویسد:
در این خبر معتبر، مذکور نیست که زیارت جابر در روز اربعین بوده یا روز دیگر و نیز ذکر نشده که زیارت جابر در سال اول شهادت بود یا بعد؛ لیکن مذکور در سایر کتب شیعه، تحقق هر دو امر است در هر حال ورود اهل بیت را به کربلا در روز اربعین بسیاری ذکر کرده اند، از عامه و خاصه؛ مانندابن نما و ابن طاووس و ابومخنف وصاحب کتاب نورالعین ، و از عبارت امالی صدوق نیز ظاهر شود که گوید: خرج علی بن الحسینعليهماالسلام بالنسوه و رد الرأس الی کربلاء.
و در سیره و تاریخ محفوظ است که بعد از سال شهادت، اهل بیت مسافرتی به عراق ننموده اند ایشان پس از ذکر خلاصه ی نظر محدث نوری می فرماید:
و حاصل او زیاده بر استبعاد چیزی نیست و امور منقوله را نتوان به استغراب تکذیب کرد، اگر چه سید بن طاووس با آن که خود او در کتاب لهوف ورود اهل بیت(۶۲) را در اربعین ذکر کرده، در کتاب اقبال استبعاد نموده و هرگاه کسی تأمل و تتبع در وضع مسافرت اعراب و خصوصا در ازمنه ی سابقه نموده باشد، می داند که این گونه طی مسافت ایشان خلاف عادت نیست، خصوصا هر گاه قافله ای شتاب داشته باشد و از این قبیل سرعت سیر (در) مسافرت بسی معهود است.
در هر حال وجهی برای تکذیب ورود اهل بیت به کربلا نیست(۶۳) دهآیت الله شهید قاضی طباطبایی ؛ ایشان رنج فراوانی در اثبات این مسئله تحمل نمود و کتابی بزرگ در این باره گردآوری نمود، که خلاصه ی ادله ی او را به هنگام طرح ادله ی محدث نوری خواهیم آورد؛ گفتنی است که گر چه برخی از نقل های فوق، تنها بازگرداندن سر مقدس به بدن طاهر آن حضرت در روز اربعین را ذکر کرده است، ولی از آن جا که مسئله ی الحاق سر به بدن، از مسئله ی بازگشت اهل بیت به کربلا جدا نیست، و بنابر قول مشهور این کار توسط امام زین العابدینعليهالسلام صورت پذیرفت، از این رو سخن قرطبی و پس از آن قزوینی، مناوی، شبراوی و شبلنجی را آوردیم.