3%

صبر در مصيبت جوانان و برادران و اصحاب:

اين نوع صبر از صبر بر جراحات، و آلام بدنى به مراتب دشوارتر، و از پا درآورنده تر است. اما حسين كه صبر و شكيبائيش از كوههاى عالم بيشتر بود در داغ مرگ جوانان و برادران، و مصيبت بهترين اصحاب و ياران كه همه را با لب تشنه در پيش رويش به فجيع ترين وضعى شهيد مى ساختند و بدنشان را پاره پاره مى كردند، صبرى كرد كه از آغاز عالم تا به حال چنان صبرى از كسى آشكار نشده است. طفل شيرخوارش را در بغلش تير مى زدند و هلاك مى كردند. فرزند كوچك برادرش را در آغوشش بعد از آنكه دستش را با شمشير قطع كردند به طورى كه با پوست آويخته شد، شهيد كردند.

كودك خردسال ديگرش را كه لرزان از خيمه بيرون آمده بود با ضربت عمود، تشنه كام كشتند. در تمام اين مصيبات جانكاه صبر مى كرد، حتى كودكى را كه شمشير دشمن دستش را قطع كرده بود مانند مردان دنيا ديده; امر به صبر مى كرد و مى فرمود:

يَا ابْنَ اَخى اِصْبِرْ عَلى ما نَزَلَ بِكَ، وَ احْتَسِبْ فى ذلِكَ الخَيْرَ

برادرزاده ‎ ام! صبر كن برآنچه كه بر تو وارد شده از بلاها و مصيبت ‎ ها و اينها را خير حساب كن!.

اهل بيتش را در معرض اسيرى مى ديد با اينكه اين مصيبت براى او كه مجسمه غيرت و مردانگى بود بسيار سخت و جانگداز بود صبر فرمود، و آنها را به صبر و وقار و خاموشى و خويشتن دارى سفارش مى كرد و به رحمت خدا مژده مى داد و مى فرمود:

وَ رَحْمَةُ اللهِ لاتُفارِقُكُمْ فِى الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ