11%

امام حسینعليه‌السلام و ترس از خدا

اشاره

از سیره معصومین و انبیاءعليهم‌السلام و اولیاء الهی نقل شده، كه اشك و ترس و لرزه بر اندام وجودشان تا آن جا تحقق می‌یافته، كه از حالت عادی خارج شده، غش كرده و از خود بی‌خود می‌شدند، قالب تهی و جان به جان آفرین تسلیم می‌نمودند، البته باید توجه كرد، كه خداوند سبحان؛ كه در بی‌نهایت متصف به كمالات و پاك از عیوب می‌باشد و وجودی بی انتها از رحمت و مغفرت است، ترس از او چه معنا و مفهومی دارد؟ج: حكمت و عدالت او، دقت در حساب و محاكمه‌اش، در مقام عذاب و تنبیه «اَشَدُّ المُعاقِبینَ فی مَوْضِعِ النِّكالِ وَ النقَمَة؛[152] او شدیدترین عذاب و مجازات كننده در جایگاه عقوبت و تنبیه می‌باشد». «وَ لا اَخْشی اِلاَّ عَذلَه؛ نمی‌ترسم مگر از عدالت او». انسان هر چه از جهت شناخت و شعور بالاتر می‌رود. حیا و شرم، تواضع و ترس و لرزش بر اندام او بیشتر می‌گردد. مثال: زمانی كه شما رهبر یا رئیس جمهور یا مقام بالاتری را نمی‌شناسی، اگر به او برسی و سخن را آغاز كنی، صحبت كردن برای شما عادی خواهد بود، اما وقتی كه با شناخت برای دیدار او رفتی، ملاقات شما با او بصورت معمول محقق نخواهد گشت.لذا در بحث‌های عرفانی و اخلاقی ترس در محضر خداوند سبحان از كمالات انسانی شمرده شده، زیرا هر چه شناخت بشر به خداوند بالاتر می‌رود، حیا و شرم، ترس و خوف از مقام عالی الهی بیشتر می‌گردد. آیات و روایات در این موضوع بسیار است، كه به گزیده‌ای از آن‌ها اشاره می‌گردد.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «لا تَاْمَنْ اِلاَّ مَن خافَ اللّهَ تَعالی؛[153] در امان نیست، مگر كسی كه از خداوند متعال بترسد».امام حسینعليه‌السلام فرمود: «لا تَأمَنْ مِن یومِ القِیامَةِ، اِلاَّ مَن قَدْ خافَ اللّهَ فِی الدُّنیا؛[154] امنیت از (عذاب و عقاب) روز قیامت ندارد، مگر كسی كه در دنیا از خدا بترسد». ترس و حیا عامل دور شدن از گناهان بوده و موجب امنیت و آرامش در آخرت می‌گردد.امام حسینعليه‌السلام فرمود: «اَلْعُدْوَةُ تُذهِبُ الحَفیظَةَ، اَلْمَرْءُ اَعْلَمُ بِشَاْنِهِ[155] دشمنی، امنیت و حفاظت را از میان می‌برد، انسان به مقام و منزلت خویش (از دیگران) آگاهتر است».لذا انسان برای رسیدن به امنیت دنیایی و آخرتی باید از دشمنی با حق و عدل و كینه‌توزی بی جهت اجتناب نماید.

داستان

«اویس قرنی» از مجذوبان مطلق بود، كه بعضی از شبها را به ركوع صبح می‌كرد، پس می‌فرمود: امشب شب سجده است و در حال سجده شب را به صبح می‌آورد.گفتند: این چه زحمتی است، كه برخود تحمیل می‌كنی؟می‌فرمود: كاش از ازل تا ابد یك شب بود و به یك سجده آن را پایان می‌دادم.«ربیع بن خثیم» (معروف به خواجه ربیع مدفون در مشهد) گوید: در كوفه بودم و تمام همت من آن بود، كه اویس قرن را ببینم. وقتی او را در كنار آب فرات دیدم به نماز مشغول است، گفتم: صبر می‌كنم تا نمازش خاتمه پذیرد. همین كه نماز ظهر را خواند، دست به دعا برداشت، تا وقت نماز مغرب و عشاء، آن دو را به همان شیوه انجام داد، سپس مشغول نمازهای مستحبی شد. گاهی در ركوع و گاهی در سجده بود تا شب را به پایان رساند.پس از نماز صبح مشغول دعا گردید، تا آفتاب دمید، و ساعتی به استراحت پرداخت و بعد از خواب، تجدید وضو نمود و خواست مشغول عبادت شود، پیش رفتم و گفتم: چه بسیار رنج به خود می‌دهی؟فرمود: در طلب آسایش این زحمت را می‌كشم..!گفتم: ندیدم چیزی بخوری، مخارج خود را از كجا به دست می‌آوری؟فرمود: خدا روزی بندگان را ضامن است، دیگر از این گونه صحبت نكن، این بگفت و رفت[156]

پیام‌ها

1. در میان عرف عمومی عقلاء و مردم، قانونی شهرت یافته است، كه پاك باش، بی‌باك باش، وحشت و ترس به خود راه مده.2. انسان متخلف همیشه در رهگذر زندگی خویش می‌ترسد و می‌لرزد. اما كسانی كه خیانت و تخلف نكرده‌اند، غم و غصه‌ای ندارند. در این سرا با آرامش و امنیت زندگی خویش را می‌گذرانند. افرادی كه از محضر الهی حیا و شرم می‌نمایند، از مقام عالی او حساب می‌برند، همیشه خود را شرمنده نعمت‌های او می‌دانند و در رفتار، و كردار و اعمال، خویشتن را مقصر می‌دانند و در حال اعتراف به خطا و گناه هستند. این حالت انسانی در مقابل خالق و معبود خویش آنها را به سوی سازندگی، بالندگی و تكامل انسانی رهنمون می‌نماید.3. امنیت دنیا و آخرت در گرو ترس از محضر حضرت رب‌العالمین است.4. دشمنی با افراد، انسان را در معرض خطرات از جانب دیگران قرار می‌دهد.5. آبرو و شخصیت افراد در گرو حفظ موقعیت و منزلت انسان است.